فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله آشنایی با معماری و پیشینه امامزاده شمس الدین اصفهان

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله آشنایی با معماری و پیشینه امامزاده شمس الدین اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
آن چنان که از منابع تاریخی بر می آید و به نقل بلاذری،خلیفه دوم در سال 23 ه.ق عبدالله بن بویل بن ورقاء قراعی را برای فتح اصفهان اعزام کرد و بنا به قولی دیگر به ابوموسی اشعری در این باره نامه نوشت و او عبدالله بن بویل را برای فتح اصفهان فرستاد.او نخست قسمت جی اصفهان را با صلح فتح کرد و سپس بر همه ی اصفهان و نواحی اطراف آن مسلط شد.عبدالله از آن به بعد تا پس از استقرار خلافت عثمان،حاکم اصفهان بود،بعد از او،عثمان شخصی به نام (سائب بن افزع) را حاکم اصفهان کرد.در ایام خلافت مروان بن حکم خلیفه اموی،هذیل بن قیس عنبری حاکم اصفهان شد و از آن به بعد بود که قبیله ی عنبریان به اصفهان آمدند و ساکن شدند.(1)
بنا به روایت فرخی از علمای قرن پنجم نیز معلوم می شود که اصفهان در آن زمان به عنوان مرکز استان بوده و قم از شهرستانهای توابع آن بوده است.(2)
بنابر آن چه صاحب کتاب تاریخ قم می نویسد:شهر قم تا سال 189 ه.ق از نظر اجتماعی و سازمان شهری تابع اصفهان بوده و موظف بوده تا مالیات خود را به اصفهان بپردازد و در همین سال بوده که با تلاشهای حمزه بن یسع اشعری،شهر قم از استان اصفهان مستقل گردیده است.(3)
نقش ابواسحاق اصفهانی در گسترش تشیع در اصفهان
او صاحب کتاب الغارات است و دانشمند و محدّث بزرگ شیعه در قرن سوم هجری بوده و نقش مهمی در گرایش مردم اصفهان به تشیع داشته است.نام دیگر او ابراهیم بن محمد ثقفی کوفی است که از قبیله ی بنی ثقیف بوده و ابتدا دارای مذهب زیدی بوده و سپس به شیعه دوازده امامی گرایش پیدا می کند.
علامه سید محسن امینی صاحب اعیان شیعه معتقد است:
از گفتار علامه مجلسی و ابن طاووس استنباط می شود که ابراهیم اصفهانی دارای ویژگیهای تحسین برانگیزی بوده و موجب نشر مذهب تشیع در اصفهان گردیده است و به سال 283 ه.ق در اصفهان از دنیا رفته است.(4)
آن چه قابل ذکر است آن است که قرنها قبل از صفوی ها،تشیع در اصفهان،قم و سایر شهرهای ایران رایج بوده و نمی توان گفت که رواج تشیع در ایران صرفا محدود به فعالیت صفویان بوده است.
در دوران خلافت امام علی (علیه السلام) یکی از اصحاب آن حضرت به نام قیس بن یزید بر اصفهان حکومت می کرد.(5) پس از مرگ قیس،مخنف بن سلیم بن حارث از طرف امام والی این شهر شد که در جنگ صفین به حمایت از امام شرکت نمود.(6)
پس از آن در دوره امویان اصفهان به شدت تحت تاثیر تبلیغات بنی امیه که رواج اهل تسنن و ناصبی گری را تا چند قرن در این شهر در پی داشت.اما به مرور این تسنن،تبدیل به تشیع شد تا آن که در عصر صفوی به کلی تسنن از شهر رخت بر بست و تشیع به طور کامل در این شهر مستقر شد.
یکی از قیامهای مهم تشیع که در اصفهان و در اواخر دوره ی اموی اتفاق افتاد،قیام عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر بود که در سالهای 127-128 ه.ق از کوفه شروع شد و به مناطق مرکزی ایران سرایت کرد و تا مدتی اصفهان را پایگاه خویش قرار داده بود.پس از آن عبدالله گرفتار نیروهای ابومسلم خراسانی شد و سرکوب گردید.(7)
راغب اصفهانی از علمای شیعی و اهل اصفهان و روایات را از میزان علاقه مردم اصفهان به اهل بیت عصمت و طهارت را نقل در اثر خود نقل نموده که جالب توجه است.
بنابر روایات تاریخی دیگر،همواره کسانی از مردم اصفهان متقی،فقیه و فاضل بوده اند که موجب نشر تشیع در این سامان بوده است.(8)
اما باید یکی از دلایل جدّی ترویج عقاید شیعی در اصفهان را مربوط به صاحب بن عباد دانست که وزیر شیعی آل بویه بود و توانست در منطقه جبال ایران بویژه در ری و اصفهان تشیع را گسترش قابل توجهی دهد.
مهاجرت سادات به اصفهان
نکته ی مهم دیگری که در تدریج در شکل گیری تشیع اصفهان بسیار موثر بوده است،مسأله مهاجرت سادات به این شهر است که در منابع تاریخی حداقل نام 33 نفر از آنها به اصفهان ذکر شده است.وجود مزار امام زادگان مشهوری که در قرن سوم هجری در اصفهان زندگی می کردند دلالت بر این موضوع دارد مثل: امامزاده ابوالعباس در محله جی یا خوراسگان و امامزاده اسماعیل بن زید بن حسن بن حسن (علیه السلام) و نیز امامزاده احمدبن علی بن امام محمد باقر (علیه السلام).(9)
علاوه بر این ها مهاجرات سادات طباطبایی از خاندانهای برجسته سادات در قرن ششم به این شهر بر گسترش تشیع در این دیار نقش برجسته ای داده است.(10)
تشیع اصفهان در قرن هفتم ،هشتم و نهم هجری
با روی کار آمدن خاندان جوینی در بغداد که در سمت وزارت ایلخانان بودند،فرصت بسیار خوبی برای توسعه تشیع بوجود آمد.عطاملک و شمس الدین جوینی گرایشات شیعی داشتند.شمس الدین فرزندش بهاءالدین را به سمت حاکم اصفهان تعیین کرد و شواهدی وجود دارد که بهاءالدین شیعی اثنی عشری بوده و تلاش زیادی برای نشر تشیع در اصفهان نموده است.(11)
عمادالدین طبری صاحب کتاب مناقب الطاهرین در سال 673 ه.ق،ابتدا در قم بوده و سپس به اصفهان می آید و نقش او نیز در گسترش تشیع در این شهر تا پایان قرن هفتم هجری کاملا روشن است.(12)
عمادالدین طبری که آثار زیادی را در اصفهان نوشته است،در کتاب اربعین خود نوشته است:در شهر اصفهان بودم و علمای آن بقعه را یافتم که جمعی تفضیل صحابه می نهادند بر اهل بیت و عترت رسول (علیه السلام) و طایفه ای تفضیل عترت می نهادند بر صحابه.چون چنین بود این کمینه ی دعاگویان بر خود لازم دید دلایلی چند که مرجّح طایفه ی دوم است نوشتن،به نقل از کتب طایفه ی اول.(13)
در سالهای پایانی دهه اول قرن هشتم،سلطان محمد خدابنده به آیین تشیع تشرّف یافت و اقدامات مهمی را در گسترش این مذهب بعمل آورد منهجه در قزوین و اصفهان حکم داد تا سکه ی شیعی ضرب نمایند و این کار را معمول کرد.(14)
چنان چه ابن بطوطه در سفرنامه اش آورده است،اصفهان در قرن هشتم هجری محله شیعی نشینی داشته علی رغم آن که غالب سکنه این شهر سنی و شافعی مذهب بوده اند.(15)
یکی از نشانه های دیگر تشیع در اصفهان بویژه در عصر الی بتو حاکم ایلخانی،محراب زیبای الجاتیو در مسجد جامع اصفهان است که نام مبارک 12 امام (علیه السلام) در گچ بری زیبای آن تعبیه شده است،شبیه آن چه که در محراب مسجد پیربکران واقع در قریه پیربکران که از زنان الجاتیو بوده به چشم می خورد.(16) شواهد دیگری از تشیع اصفهان در قرن 8 و 9 هجری وجود دارد که نشان می دهد در این دو قرن،نوعی تفاهم میام مذهب شیعه و سنی وجود داشته است که تجلی آن در کتیبه های آثار تاریخی است که در آن نام خلفا و نام 12 امام به همراه یکدیگر آمده است.(17) از آن جمله می توان به این آثار تاریخی اشاره نمود:محراب مدرسه امامی یا مدرسه باباقاسم که در عصر شاه محمود از آل مظفر ساخته شده و نیز بنای امامزاده اسماعیل،کتیبه ی موجود در صفه عمر واقع در مسجد جامع اصفهان.(18)
علویجه شهری از دل تاریخ
اگر چه قرائن و مدارکی همچون خرابه های مساکن قدیمی و قنوات دائر و بایری که مدت زمان طولانی از حفر آن میگذرد دال بر قدمت و سابقه تاریخی علویجه است ولی به علت در دسترس نبودن مدارک کتبی نمی توان در مورد قدمت آن با صراحت اظهار نظر نمود .
وجود دو نقطه ، یکی معروف به قلعه گبری که خرابه های آن بر فراز یکی از تپه های اطراف علویجه وجود دارد و دیگری ، قلعه ای معروف به قلعه سنگی در جوار کوه امامزاده شاه شمس الدین محمد(ع) ، می تواند نشانگر قدمت این شهر تا قبل از ظهور اسلام باشد.
از دیگر دلایل قدمت شهر علویجه وجود خرابه هایی معروف به سرخاله است که در آن آثار و بقایای مساکن قدیمی به خوبی مشهود است . این محل در طول زمان به سمت شرق و به محلی که معروف به دربند است منتقل شده . بنا به گفته اهالی ، دربند همان محلی است که در موقع حمله افاغنه مورد هجوم آنان قرار گرفته است .
پس از خرابی دربند ، بازماندگان حمله افاغنه در دو محل دیگر سکنی گزیدند که بعدها در طول زمان به ده بالا و ده پایین معروف شد .
در ادوار تاریخی بعد (احتمالاً دوره افشایه ) به منظور امنیت ساکنین و نیز استقرار نیروهای نظامی جهت جلوگیری از حمله مهاجمین قلعه ای معروف به قلعه نادری ساخته شد که بقایای آن در بافت قدیمی شهر علویجه موجود است . سپس در جوار آن قلعه های دیگری به نام های قلعه کهنه و قلعه پایین بنا گردید . در منطقه علویجه از دوره صفویه آثاری بر جای مانده است که از آن جمله می توان کاروانسرای عباسی واقع در روستای هسنیجه را نام برد .
پس از گذشت مدتی از سکونت جمعیت در داخل قلعه های فوق الذکر ، به دلیل افزایش جمعیت و و نیز حکمفرمایی امنیت نسبی ، علویجه خارج از قلعه ها گسترش فیزیکی داشته که بیشترین گسترش به طرف غرب صورت گرفته است. از مهمترین آثار باقیمانده در این شهر از دوران گسترش خارج از قلعه ها مسجد بزرگ یا مسجد جامع است که هنوز در قسمت بافت قدیم علویجه وجود دارد .

وجه تسمیه بخش عربستان و شهر علویجه
وجه تسمیه عربستان برای این منطقه ، به احتمال قوی این بوده است که عربهای مسلمانی که برای فتح اصفهان از این مسیر آمده بودند پس از موفقیت ، عده ای از آن ها در حوالی اصفهان از جمله این منطقه اقامت گزیدند و وجه تسمیه علویجه ، نیز از این قرار است که سادات از اعراب و علویون همراه امام حسن مجتبی (ع) در این مکان اقامت گزیدند و علویجه طبق اسناد معتبری که در دسترس می باشد ، در ابتدا علوی نام داشته است . سپس (جه) که مخفف جاه است به آن اضافه گردیده و معنا و مفهوم با مسمایی پیدا نموده : ((مقام و جایگاه علویون و پیروان و شیعیان حضرت علی(ع)))، و در حال حاضر علوی پسوند فامیل سادات علویجه می باشد.
امام زادگان بسیارى در شهرها و روستاهاى‏کشور بزرگ اسلامیمان آرمیده‏اند، که‏مزارشان تجلى‏گاه عواطف انسانى و پناهگاه‏روحى مردم است. دوستداران اهل‏بیت‏علیهم السلام‏مزار امام زادگان را درى گشوده به سوى‏آسمان معنویت و معرفت مى‏دانند و هرگاه‏حاجتى داشته باشند، با توسل به روح‏ملکوتى این بزرگواران و باتقدیم سلام به‏آستان متبرک یادگاران عترت و خواندن‏زیارتنامه، آرامش روحى خود را باز مى‏یابند.
ضریح‏هاى امام زادگان جوششگاه عواطف‏و احساسات پاک مردان و زنانى است که باادب خاص در برابر مشاهد منور فرزندان‏حضرت فاطمه - سلام الله علیها - و با پیمودن‏راه‏هاى دور و نزدیک، احترام و ارادت قلبى‏خویش را به فرزندان حضرت زهراعلیها السلام وکاروان پراکنده کوثر ابراز مى‏دارند.
بسیارى از امام زادگان دانشورانى بزرگ ومجاهدانى سترگ و زاهد بودند، که رسالت‏تبلیغ دین و آموزش حقایق مکتب احیاگراسلام را بر دوش داشتند. برخى از آنان‏پرستوهاى مهاجرى بودند که براى رساندن‏پیام ایمان در روستاهاى دور افتاده و بر فرازکوه‏ها و در دل کویرها، زندگى رامخفیانه ومظلومانه سپرى کردند. (1)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله آشنایی با معماری و پیشینه امامزاده شمس الدین اصفهان

پایانامه مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)

اختصاصی از فی موو پایانامه مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)


پایانامه مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:65

جلال الدین محمد بن بهاءالدین محمد بن حسینی خطیبی بکری بلخی معروف به مولوی یا ملای روم یکی از بزرگترین عارفان ایرانی و از بزرگترین شاعران درجه اول ایران بشمار می رود. خانواده وی از خاندانهای محترم بلخ بود و گویا نسبش به ابوبکر خلیفه میرسد و پدرش از سوی مادر دخترزاده سلطان علاءالدین محمد خوارزمشاه بود و به همین جهت به بهاءالدین ولد معروف شد.

وی در سال 604 هجری در بلخ ولادت یافت. چون پدرش از بزرگان مشایخ عصر بود و سلطان محمد خوارزمشاه با این سلسله لطفی نداشت، بهمین علت بهاءالدین در سال 609 هجری با خانواده خد خراسان را ترک کرد. از راه بغداد به مکه رفت و از آنجا در الجزیره ساکن شد و پس از نه سال اقامت در ملاطیه (ملطیه) سلطان علاءالدین کیقباد سلجوقی که عارف مشرب بود او را به پایتخت خود شهر قونیه دعوت کرد و این خاندان در آنجا مقیم شد. هنگام هجرت از خراسان جلال الدین پنج ساله بود و پدرش در سال 628 هجری در قونیه رحلت کرد.

پس از مرگ پدر مدتی در خدمت سید برهان الدین ترمذی که از شاگردان پدرش بود و در سال 629 هجری به آن شهر آمده بود شاگردی کرد. سپس تا سال 645 هجری که شمس الدین تبریزی رحلت کرد جزو مریدان و شاگردان او بود. آنگاه خود جزو پیشوایان طریقت شد و طریقه ای فراهم ساخت که پس از وی انتشار یافت و به اسم طریقه مولویه معروف شد. خانقاهی در شهر قونیه بر پا کرد و در آنجا به ارشاد مردم پرداخت. آن خانقاه کم کم بدستگاه عظیمی بدل شد و معظم ترین اساس تصوف بشمار رفت و از آن پس تا این زمان آن خانقاه و آن سلسله در قونیه باقی است و در تمام ممالک شرق پیروان بسیار دارد.  جلال الدین محمد مولوی همواره با مریدان خود میزیست تا اینکه در پنجم جمادی الاخر سال 672 هجری رحلت کرد. وی یکی از بزرگترین شاعران ایران و یکی از مردان عالی مقام جهان است. در میان شاعران ایران شهرتش بپای شهرت فردوسی، سعدی، عمر خیام و حافظ میرسد و از اقران ایشان بشمار میرود.


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه مولانا جلال الدین محمد بلخی (مولوی)

مقاله خواجه نصیرالدین

اختصاصی از فی موو مقاله خواجه نصیرالدین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله خواجه نصیرالدین


مقاله خواجه نصیرالدین

 

اسم او را محمد گذاشتند و کینة ابوجعفر و لقب نصیرالدین هم بعدها بر نام و نام پدر و جدش افزوده شد، و بدین جهت در کتب به نام ابوجعفر نصیرالدین محدبن محمدبن حسن طوسی، یا مختصراً خواجه نصیرالدین طوسی مذکور است.[1]

 

دسته‎ای از دانشوران او را خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل حادی عشر و گروهی دیگر او را استاد البشر نام نهاده‎اند.[2]

 

خانواده نصیرالدین طوسی، برحسب اقوال عده‎ای از مورخین اصلاً از جهرود بوده‎اند، که آن زمان از توابع ساوه حصوب می‎شد، اما امروزه جزء ناحیة قم است. این خانواده در طوس سکنی گرفته بودند و نیرالدین در طوس بدنیا آمده و آنجا بزرگ شده و بدین سبب مشهور به طوسی[3] گردیده است.[4]

 


[1] - مجتبی مینوی، اخلاق ناصری، مقدمه چاپ، ص 15؛ ر.ک: الامین محسن، اعیان الشیعه، ج 10، ص 136، ر.ک: احمد جوادی ‎- کامران فانی‎- بهاءالدین خرمشاهی،‌ دایره‎المعارف تشیع، ج 10، ص 527. مدرس رضوی محمدتقی، احوال و آثار خواجه، ص 3؛ ابوالحسن شعرانی، کشف‎المراد، مقدمه چاپ، ص 14. طوسی محمدبن حسن، جبر و اختیار،‌ مقدمه چاپ، ص 3.

[2] - ر.ک: سایت: ‏‎E:\Documents and settings R\Desktop\ ر.ک: صدرالدین مصطفی، رجال و مشاهیر نامی ایران، ص 343، ‎Nasr.htm.

[3] - قبل از آنکه مشهد بوجود آید و رونق و شهرتی حاصل کند، طوس مرکز و شهری مهم بود. فاصله این شهر از نیشابور ده فرسخ بود، از شهر طوس امروزه جز قدری از دیوار و چند برج جذاب و دو قریة کوچک چیزی بجا نمانده است؛ (مجتبی، مینوی، اخلاق ناصری، ص 15).

[4] - همان، ص 15؛ ر.ک: احوال و آثار خواجه، ص 4.

 

 

 

 

 

 

 

این مقاله به صورت  ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 41صفحه  آماده پرینت می باشد

چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد

مقالات را با ورژن  office2010  به بالا بازکنید

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله خواجه نصیرالدین

حکومت ناصر الدین شاه

اختصاصی از فی موو حکومت ناصر الدین شاه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

حکومت ناصر الدین شاه


حکومت ناصر الدین شاه

11 ص

حکومت ناصر الدین شاه - دولت تزاری روسیه در دروة سلطنت ناصرالدین شاه مهمترین مرکز حیاتی ایران را بدست آورد و با اعزام مستشاران نظامی و تشکیل بریگاد قزاق در سال 1297 هجری قمری نیروی دفاعی ایران را تحت اختیار خود درآورد. بریگارد قزاق و روسای روسی آن، که طبق قرارداد استخدامی فقط تابع وزارت جنگ ایران بودند و مستخدم دولت ایران شمرده می شدند، کم کم به صورت یک نیروی مستقل وابسته به شخص شاه و دربار روسیه درآمدند و نیرویی که برای حفظ و میانت کشور از تجاوز اجانب تشکیل شده بود وسیلة موثر تحکیم بنیان رژیم استبداد سلاطین و سرکوب کردن افکار آزادی طلبان و مجری اوامر ودستورهای فرمانفرمای قفقاز و دربار روسیه تزاری شد. بعضی از روسای بریگاد قزاق منجمله لیاخوف دراجرای سیاست ضد آزادی روسیه تزاری و مبارزه با آزادی خواهان ایران نقش بزرگی را ایفا کردند.

سلطنت ناصرالدین شاه قاجار (1264 1313 ق)

هنگام فوت محمدشاه، ولیعهد و جانشین او ناصرالدین میرزا زیر حمایت و تربیت میرزا تقی خان وزیر نظام در تبریز به سر می برد. چون خبر فوت شاه به تبریز رسید، در حالیکه خراسان به علت قیام سالار دچار هرج و مرج و آشفتگی بود، میرزا تقی خان سپاه آذربایجان را گرد آورد و وسائل جلوس ناصرالدین میرزا را بر تخت سلطنت در آذربایجان فراهم ساخت. سپس به همراهی سفرای روس و انگلیس که به تبریز رفته بودد. شاه جوان را برداشته عازم تهران شد. و برای آنکه در غیاب او، آذربایجان دچار اغتشاش و ناامنی نگردد، حکامی را که به وفاداری آنان اطمینان نداشت از کاربرکنار کرد و حکام مورد اعتماد بر بلاد آذربایجان گماشت، ناصرالدین شاه روز 21 ذی قعده سال 1264 هجری قمری به تهران رسید و روز بعد رسماً تاجگذاری کرد. ناصرالدین شاه به سبب کفایت و لیاقتی که از میرزا تقی خان وزیر نظام دیده بود او را به صدارت برگزید و اندکی بعد به لقب امیرکبیر گردید. ناصرالدین شاه میرزا نصرالله خان نوری معروف به میرزا آقاخان را که حکمران کاشان بود به طهران طلبید و به معاونت امیرکبیر منصوب کرد و به او لقب اعتماد الدوله داد.


دانلود با لینک مستقیم


حکومت ناصر الدین شاه