فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تفسیر سوره جمعه

اختصاصی از فی موو تفسیر سوره جمعه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر سوره جمعه


تفسیر سوره جمعه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:25

 

 

 

 

یات 1 - 8، سوره جمعه
سوره جمعه مدنى است و بیست و یک آیه دارد

بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

یُسبِّحُ للَّهِ مَا فى السمَوَتِ وَ مَا فى الاَرْضِ المَْلِکِ الْقُدُّوسِ الْعَزِیزِ الحَْکِیمِ(1)

هُوَ الَّذِى بَعَث فى الاُمِّیِّینَ رَسولاً مِّنهُمْ یَتْلُوا عَلَیهِمْ ءَایَتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتَب وَ الحِْکْمَةَ وَ إِن کانُوا مِن قَبْلُ لَفِى ضلَلٍ مُّبِینٍ(2)

وَ ءَاخَرِینَ مِنهُمْ لَمَّا یَلْحَقُوا بهِمْ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحَْکِیمُ(3)

ذَلِک فَضلُ اللَّهِ یُؤْتِیهِ مَن یَشاءُ وَ اللَّهُ ذُو الْفَضلِ الْعَظِیمِ(4)

مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثمَّ لَمْ یحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الْحِمَارِ یحْمِلُ أَسفَارَا بِئْس مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذِینَ کَذَّبُوا بِئَایَتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا یهْدِى الْقَوْمَ الظلِمِینَ(5)

قُلْ یَأَیهَا الَّذِینَ هَادُوا إِن زَعَمْتُمْ أَنَّکُمْ أَوْلِیَاءُ للَّهِ مِن دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا المَْوْت إِن کُنتُمْ صدِقِینَ(6)

وَ لا یَتَمَنَّوْنَهُ أَبَدَا بِمَا قَدَّمَت أَیْدِیهِمْ وَ اللَّهُ عَلِیمُ بِالظلِمِینَ(7)

قُلْ إِنَّ الْمَوْت الَّذِى تَفِرُّونَ مِنْهُ فَإِنَّهُ مُلَقِیکمْ ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلى عَلِمِ الْغَیْبِ وَ الشهَدَةِ فَیُنَبِّئُکُم بِمَا کُنتُمْ تَعْمَلُونَ(8)

 

 

ترجمه تفسیر المیزان جلد 19 صفحه 443

 

ترجمه آیات

 

به نام خداوند بخشاینده مهربان . هر چه در زمین و آسمانهاست همه به تسبیح و ستایش خدا که پادشاهى منزه و پاک و مقتدر و داناست مشغولند (1).

اوست خدایى که میان عرب امى (یعنى قومى که خواندن و نوشتن هم نمى دانستند) پیغمبرى بزرگوار از همان مردم برانگیخت تا بر آنان آیات وحى خدا تلاوت کند و آنها را از لوث جهل و اخلاق زشت پاک سازد و شریعت کتاب سماوى و حکمت الهى بیاموزد با آنکه پیش از این همه در ورطه جهالت و گمراهى بودند (2).

و نیز قوم دیگرى را (که به روایت از پیغمبر (صلى اللّه علیه و آله وسلم ) مراد عجمند) چون به عرب (در اسلام ) ملحق شوند هدایت فرماید که او خداى مقتدر و همه کارش به حکمت و مصلحت است (3).

این (رسالت و نزول قرآن ) فضل و کرامت خداست که آن لطف را در حق هر که بخواهد مى کند و خدا را (بر خلق ) فضل و رحمت نامنتهاست (4).

وصف حال آنان که تحمل (علم ) تورات کرده و خلاف آن عمل نمودند در مثل به حمارى ماند که بار کتابها بر پشت کشد (و از آن هیچ نفهمد و بهره نبرد) آرى قومى که مثل حالشان این که آیات خدا را تکذیب کردند بسیار مردم بدى هستند و خدا هرگز (براه سعادت ) ستمکاران را رهبرى نخواهد کرد (5).

اى رسول ما جهودان را بگو اى جماعت یهود اگر پندارید که شما به حقیقت دوستداران خدائید نه مردم دیگر پس تمناى مرگ کنید اگر راست مى گویید (که علامت دوستان خدا آرزوى مرگ و شوق لقاى به خداست ) (6).

و حال آنکه در اثر آن کردار بدى که به دست خود (براى آخرت خویش ) پیش فرستاده اند ابدا آرزوى مرگ نمى کنند (بلکه از آن ترسان و هراسانند) و خدا از کردار ستمکاران آگاهست (7).

اى رسول ما (به جهودان ) بگو عاقبت مرگى که از آن مى گریزید شما را البته ملاقات خواهد کرد و پس (از مرگ ) به سوى خدایى که داناى پیدا و پنهانست باز مى گردید و او شما را به آنچه (از نیک و بد) کرده اید آگاه مى سازد (8).


اشاره به مطالب سوره جمعه

 

بیان آیات


این سوره به بیانى کاملا انگیزنده ، مسلمین را وادار مى کند که نسبت به نماز جمعه اهتمام بورزند، و آنچه در به پاداش تنش لازم است فراهم سازند، چون نماز جمعه از شعائر بزرگ خدا است که تعظیم و اهتمام به امر آن ، هم دنیاى مردم را اصلاح مى کند، و هم آخرتشان را، و خداى تعالى بیان این مطلب را با تسبیح و ثناى بر خود آغاز کرد که در میان قومى امى رسولى از خود آنان مبعوث کرد تا آیات او را بر آنان بخواند، و با اعمال صالح و اخلاق پاک تزکیه شاءن کند، و کتاب و حکمتشان بیاموزد و به همین منظور کتاب خدا و معارف دینش را به بهترین وجهى بر آنان و افرادى که به آنان ملحق مى شوند، و نسل هاى بعد از آنان تحمیل کرد،


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره جمعه

تفسیر سوره انعام آیه 141 تا 146

اختصاصی از فی موو تفسیر سوره انعام آیه 141 تا 146 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر سوره انعام آیه 141 تا 146


تفسیر سوره انعام آیه 141 تا 146

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:12

 

 

 

 

آیه 141
آیه و ترجمه
وَ هُوَ الَّذِى أَنشأَ جَنَّتٍ مَّعْرُوشتٍ وَ غَیرَ مَعْرُوشتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مخْتَلِفاً أُکلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشبهاً وَ غَیرَ مُتَشبِهٍ کلُوا مِن ثَمَرِهِ إِذَا أَثْمَرَ وَ ءَاتُوا حَقَّهُ یَوْمَ حَصادِهِ وَ لا تُسرِفُوا إِنَّهُ لا یحِب الْمُسرِفِینَ(141)

  ترجمه :

141 - او است که باغهاى معروش (باغهائى که درختانش روى داربستها قرار مى گیرند) و باغهاى غیر معروش (درختانى که نیاز به داربست ندارند) آفرید، و همچنین نخل و انواع زراعت را که از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند و (نیز) درخت زیتون و انار را که از جهتى با هم شبیه و از جهتى تفاوت دارند (برگ و ساختمان ظاهریشان شبیه یکدیگر است در حالى که طعم میوه آنها فوق العاده متفاوت ) از میوه آن به هنگامى که به ثمر مى نشیند بخورید و حق آن را به هنگام درو بپردازید، اسراف نکنید که خداوند مسرفین را دوست نمى دارد.

  تفسیر :

یک درس بزرگ توحید
در این آیه به چند موضوع اشاره شده است که هر کدام در حقیقت نتیجه دیگرى است .
نخست مى گوید: خداوند همان کسى است که انواع باغها و زراعتها با درختان گوناگون آفریده است که بعضى روى داربستها قرار گرفته ، و بام منظره

 

تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 3

بدیع و دل انگیز خود چشمها را متوجه خویش مى سازند، و با میوه هاى لذیذ و پر برکت کام انسان را شیرین مى کنند، و بعضى بدون احتیاج به داربست بر سر پا ایستاده و سایه بر سر آدمیان گسترده ، و با میوه هاى گوناگون به تغذیه انسان خدمت مى کنند (و هو الذى انشا جنات معروشات و غیر معروشات ).
مفسران در تفسیر کلمه معروش و غیر معروش سه احتمال داده اند:
1 -
همان که در بالا به آن اشاره شد، یعنى درختانى که روى پاى خود نمى ایستند و نیاز به داربست دارند، و درختانى که بدون نیاز به داربست روى پاى خود مى ایستند. (زیرا عرش در لغت به معنى برافراشتن و هر موجود برافراشته است و به همین جهت به سقف و یا تخت پایه بلند، عرش گفته مى شود)
2 -
منظور از معروش درخت اهلى است که به وسیله دیوار و امثال آن در باغها حفاظت مى شود و غیر معروش درختان بیابانى و جنگلى و کوهستانى است .
3 -
معروش درختى است که بر سر پا ایستاده و یا به روى زمین بلند شده اما غیر معروش درختى است که به روى زمین مى خوابد و پهن مى شود.
ولى معنى اول مناسبتر به نظر مى رسد، و شاید ذکر معروشات در آغاز سخن به خاطر ساختمان عجیب و شگفت انگیز این گونه درختان است ، یک نگاه کوتاه به درخت انگور و ساقه و شاخه پر پیچ و خم آن ، که با قلابهاى مخصوصى مجهز است ، و خود را به اشیاء اطراف مى چسباند تا کمر راست کند، شاهد این این مدعا است .
سپس اشاره به دو قسمت از باغها و جنات کرده مى گوید: و همچنین درختان نخل و زراعت را آفرید (و النخل و الزرع ).
ذکر این دو بالخصوص به خاطر آن است که از اهمیت ویژه اى در زندگانى بشر و تغذیه او برخوردارند (توجه داشته باشید که جنت هم به باغ و هم

 

تفسیر نمونه جلد 6 صفحه 4

به زمینهاى پوشیده از زراعت گفته مى شود).
بعد اضافه مى کند که این درختان از نظر میوه و طعم با هم متفاوتند یعنى با اینکه از زمین واحدى مى رویند هر کدام طعم و عطر و خاصیتى مخصوص به خود دارند، که در دیگرى دیده نمى شود (مختلفا اکله ).
سپس اشاره به دو قسمت دیگر از میوه هائى مى کند که فوق العاده مفید و داراى ارزش حیاتى هستند، و مى گوید: همچنین زیتون و انار (و الزیتون و الرمان )
انتخاب این دو ظاهرا به خاطر آن است که این دو درخت در عین اینکه از نظر ظاهر با هم شباهت دارند، از نظر میوه و خاصیت غذائى بسیار با هم متفاوتند لذا بلافاصله مى فرماید هم با یکدیگر شبیهند و هم غیر شبیه (متشابها و غیر متشابه )
پس از ذکر این همه نعمتهاى گوناگون ، پروردگار مى گوید: از میوه آنها به هنگامى که به ثمر نشست ، بخورید ولى فراموش نکنید که به هنگام چیدن ، حق آن را باید ادا کنید) (کلوا من ثمره اذا اثمر و آتوا حقه یوم حصاده ).
و در پایان ، فرمان مى دهد که اسراف نکنید، زیرا خداوند مسرفان را دوست نمى دارد (و لا تسرفوا انه لا یحب المسرفین ).
اسراف به معنى تجاوز از حد اعتدال است ، و این جمله مى تواند اشاره به عدم اسراف در خوردن و یا عدم اسراف در بخشش بوده باشد، زیرا پارهاى از اشخاص به قدرى دست و دل بازند که هر چه دارند به این و آن مى دهند و خود و فرزندانشان معطل مى مانند.


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره انعام آیه 141 تا 146

تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی

اختصاصی از فی موو تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی


تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:9

 

 

 

 

حسد گاهی در شکل محبوب :

 سوره نساء ، آیه 53 – 55 حسدها ، در جنایات ص423 و حسد در روایتی از حضرت علی (ع) :

جزء ششم ،سوره مائده آیه 27-29 ، ص 349

نقش قتل بر اثر حسد :

ص157

کینه و حسد

سوره اعراف آیه 42-43 جزء هشت

 نقش ویرانگر حسد در زندگی انسانها :

حسد گاهی در 6 مفهوم غبطه ، حسد ، بخل ، ایثار:

 

 

ص 401

حسد گاهی در شکل محبوب :

جملۀ " حسدأ من عند انفسهم " ( انگیزۀ آنها حسدی از ناحیۀ خودشان است ) ممکن است اشاره به این باشد که حسد گاهی در شکل هدف منعکس می شود و آب و رنگ دینی به آن می دهند ، ولی حسدی که آنها در این زمینه نشان می دادند حتی این رنگ را نیز نداشت بلکه صرفأ جنبه شخصی داشت .(1) این احتمال وجود دارد که اشاره به حسدی باشد که در جان آنها ریشه دوانده است .

(1) تفسیر المنار ذیل آیۀ مورد بحث . سوره بقره آیۀ 110 جزء اول

 

ص 424

 سوره نساء ، آیه 53 – 55 حسدها ، در جنایات ص423 و حسد در روایتی از حضرت علی (ع) :

"حسد" که در فارسی از آن تعبیر به "رشک" می کنیم به معنی آرزوی زوال نعمت از دیگران است ، خواه آن نعمت به حسود یا نرسد ، بنابراین کار حسود در ویران کردن و آرزوی ویران شدن متمرکز می شود ، نه اینکه آن سرمایه و نعمت حتمأ به او منتقل گردد . حسد سر چشمۀ بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی است از جمله اینکه :

1- حسود تمام یا بیشتر نیروها و انرژیهای بدنی و فکری خود را که باید در راه پیشبرد اهداف اجتماعی به کاربرد در مسیر نابودی و ویران کردن آنچه هست صرف می کند ، و از این رو هم سرمایه های وجودی خود را از بین برده و هم سرمایه های اجتماعی را .

2- حسد انگیزۀ قسمتی از جنایات دنیا است و اگر عوامل و علل اصلی قتلها ، دزدیها ، تجاوزها و مانند آن را بررسی کنیم خواهیم دید که قسمت قابل توجهی از آنها از عامل حسد مایه می گیرد ، شاید بخاطر همین است که آن را به شراره ای از آتش تشبیه کرده اند که می تواند موجودیت حسود و با جامعه ای را که درآن زندگی می کند به خطر بیندازد .

یکی از دانشمندان می گوید " حسد و بد خواهی " از خطرناکترین صفات است و باید آن را به منزلۀ موحشترین دشمن سعادت تلقی کرد و در دفع آن کوشید . جوامعی که افراد آن را اشخاص حسود و تنگ نظر تشکیل می دهند جوامعی عقب افتاده هستند ، زیرا همانطور که گفتیم حسود همیشه می کوشد تا دیگران را به عقب بکشد و این درست بر خلاف روح تکامل و ترقی است .

3- از همۀ اینها گذشته حسد اثرات بسیار نا مطلوبی روی جسم و سلامت انسان می گذارد ، و افراد حسود معمولأ افرادی رنجور و از نظر اعصاب و دستگاههای مختلف بدن غالبأ ناراحت و بیمارند ، زیرا امروز این حقیقت مسلم شده که در بیماریهای جسمانی در بسیاری از موارد عامل روانی دارند ، و در طب امروز بحثهای مشروحی تحت عنوان بیماریهای " روان تنی " دیده می شود که به این فسمت از بیماریها اختصاص دارد . جالب اینکه در روایات پیشوایان اسلام روی این موضوع تکیه شده است :

در روایطی از حضرت علی (ع) می خوانیم :" صحة الجسد من قلة الحسد : تندرستی از کمی حسد است " و در جای دیگر می فرماید : " العجب لعقلة الحاد عن سلامة الاجساد : عجیب است که حسودان از سلامت جسم خود بکلی غافلند " و حتی درباره ای از احادیث می خوانیم که حسد پیش از آنکه به محسود زیان برساند از حسود شروع می کتد ، و تدریجاً او را به قتل می رساند !

4- از نظر معنوی حسد نشانۀ کمبود شخصیت و نادانی و کوتاه فکری و ضعف و نقص ایمان است . زیرا حسود در واقع خود را ناتوان تر از آن می بینید که مقام محسود و بالاتر از آن برسد و لذا سعی می کند محسود را به عقب برکرداند ، به علاوه او عملاً به حکمت خداوند که بخشندۀ اصلی این نعمت ها ست معترض است و نسبت به اعطای نعمت به افراد از طرف خداوند ایراد دارد ، و لذا در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم " الحسد اصلة من عمی القلب و الجود لفضل الله تعالی و هما جناحان للکفر و با لحسد وقع ابن آدم نی حسرة الابد و هلک مهلکا لا ینجونه ابداً : حسد و بدخواهی از تاریکی قلب و کوردلی است و از انکار نعمتهای خدا به افراد سرچشمه می گیرد ، و این او ( کوردلی و ایراد بر بخشش خدا ) دو بال گفر هستند ، به سبب حسد بود که فرزند آدم در یک حسرت جاودانی فرو رفت و به هلاکتی افتاد که هرگز از آن رهائی نمی یابد " (1)

قران مجید می گوید : نخستین قتل و کشتاری که در روی زمین واقع شده عامل حسد بود (2)

و در نهج البلاغه از علی (ع) ،نقل شده که فرمود " ان الحسد یأ کل الایمان کما تأکل النار الحطب : حسد تدریجاً ایمان را می خورد همانطور که آتش هیزم را تدریجاً از بین می برد .(3)

چه این که شخص حسود تدریجاً سوء ظنش به خدا و حکمت و عدالت او بیشتر می شود و همین سوء ظن است که او را از وادی ایمان بیرون می کشد . زیانهای معنوی و مادی ، فردی ، اجتماعی حسد فوق العاد و زیاد است و آنچه گفتیم در حقیقت فهرستی از آن به شمار می رود .

(1) مستدرک الوسائل جلد 2 ص 327

(2) مائده آیه 27 .

(3) نهج البلاغه خطبۀ 86 .


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی

تفسیر سوره لقمان

اختصاصی از فی موو تفسیر سوره لقمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر سوره لقمان


تفسیر سوره لقمان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:11

 

 

 

 

آیات 1 - 11، سوره لقمان

ِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

الم (1)

تِلْک ءَایَت الْکِتَبِ الحَْکِیمِ(2)

هُدًى وَ رَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَ(3)

الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصلَوةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَ هُم بِالاَخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَ(4)

أُولَئک عَلى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَ أُولَئک هُمُ الْمُفْلِحُونَ(5)

وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشترِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سبِیلِ اللَّهِ بِغَیرِ عِلْمٍ وَ یَتَّخِذَهَا هُزُواً أُولَئک لهَُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌ(6)

وَ إِذَا تُتْلى عَلَیْهِ ءَایَتُنَا وَلى مُستَکبراً کَأَن لَّمْ یَسمَعْهَا کَأَنَّ فى أُذُنَیْهِ وَقْراً فَبَشرْهُ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ(7)

إِنَّ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ لهَُمْ جَنَّت النَّعِیمِ(8)

خَلِدِینَ فِیهَا وَعْدَ اللَّهِ حَقًّا وَ هُوَ الْعَزِیزُ الحَْکیمُ(9)

خَلَقَ السمَوَتِ بِغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنهَا وَ أَلْقَى فى الاَرْضِ رَوَسىَ أَن تَمِیدَ بِکُمْ وَ بَث فِیهَا مِن کلِّ دَابَّةٍ وَ أَنزَلْنَا مِنَ السمَاءِ مَاءً فَأَنبَتْنَا فِیهَا مِن کلِّ زَوْجٍ کَرِیمٍ(10)

هَذَا خَلْقُ اللَّهِ فَأَرُونى مَا ذَا خَلَقَ الَّذِینَ مِن دُونِهِ بَلِ الظلِمُونَ فى ضلَلٍ مُّبِینٍ(11)

ترجمه آیات

به نام خدا، که رحمتى عمومى ، و رحمتى خاص مؤ منین دارد

الم (1)

این آیه هاى کتابى است سراسر حکمت ، (کتابى که جایى براى لهو در آن نیست ) (2)

کتابى که هدایت و رحمت براى نیکوکاران است (3)

آن کسانى که نماز گزارند و زکات دهند، و خود به دنیاى دیگرى یقین دارند (4)

آنان قرین هدایتى از پروردگار خویشند، و آنان خود رستگارانند (5)

بعضى از مردم گفتار بازیچه را میخرند، تا بدون علم مردم را از راه خدا گمراه کنند، و راه خدا را مسخره گیرند، آنان عذابى خفت آور دارند (6)

و چون آیه هاى ما را بر آنان بخوانند، تکبرکنان پشت کنند و بروند، گویى آن را نشنیده اند، تو گویى گوشهایشان کر است ، اینگونه افراد را به عذابى غم انگیز نوید ده (7)

(در مقابل ) کسانى که ایمان آورده ، و کارهاى شایسته کرده اند، بهشتهاى پر از نعمت دارند (8)

که جاودانه در آن متنعم باشند، و این وعده درست خدا است ، که نه ضعف در او راه دارد، و نه لغو، بلکه نیرومند و حکیم است (9)

آسمان ها را بدون ستونى که شما ببینید بیافرید، و در زمین لنگرها انداخت ، تا که شما را نلرزاند و در آن از همه گونه جانوران پراکنده کرد، و از آسمان آبى نازل کردیم ، و در آن همه گونه گیاه خوب رویاندیم (10)

این خلقت خدا است ، پس شما هم به من نشان دهید، غیر از خدا که شما خدایشان پنداشته اید چه چیزى خلق کرده اند، (خودشان اعتراف دارند که جز خدا خالقى نیست ، پس علت شرکشان خلقت نیست )، بلکه علت شرک این ستمکاران این است که در ضلالتى آشکار قرار دارند (11)


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر سوره لقمان

پایان نامه مبانی فلسفی علامه طباطبائی درتفسیر المیزان

اختصاصی از فی موو پایان نامه مبانی فلسفی علامه طباطبائی درتفسیر المیزان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه مبانی فلسفی علامه طباطبائی درتفسیر المیزان


پایان نامه مبانی فلسفی علامه طباطبائی درتفسیر المیزان

فایل :  pdf  وword

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :158

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A)

گرایش : فلسفه وحکمت اسلامی

 

عنوان :

مبانی فلسفی علامه طباطبائی درتفسیر المیزان

پیشگفتار

فرزانگانی که در زندگی، مشعلی از دانش فرا راه انسان‌ها افروخته‌اند، حق عظیمی بر بشریت و حق سپاس و ستایش و قدردانی بر ما دارند. اگر بتوانیم قدرشناس و حق گزار آنان باشیم، گام کوچکی در راه ادای تکلیف انسانی و اسلامی برداشته ایم و با جاودانه ساختن نام و یاد آنان خدمتی به فرهنگ و دانش بشری و احترامی به قله‌های رفیع ایمان و معنویت کرده ایم.

تکریم و بزرگ داشت عالمان و به جاودانگی سپردن سیره و فکر و روش آنان راه‌های گوناگون دارد، از بهترین آن‌ها بیان و بررسی روش‌های علمی آنان است.

فیلسوف و مفسر کبیر مرحوم علامه طباطبایی از چهره های برجسته ای بود که روزگار مانند او را کمتر آورده است. او در تفسیر و فلسفه و مباحث اجتماعی درخشید و آثار گران‌بهایی از خود به‌جا گذاشت که حاکی از تفکر عمیق و نورانی و برهان قاطع اوست، علمای بزرگی را تربیت کرد که در طلیعه آن‌ها شهید آیت الله مطهری، شهید آیت الله بهشتی و علمای دیگر قرار دارند که مشعل علم و دانش را روشن نگه داشتند. استاد شهید مرتضی مطهری در توصیف شخصیت علامه طباطبایی می فرماید، او مردی است که صد سال دیگر تازه باید بنشینند و افکار او را تجزیه و تحلیل کنند و به ارزش او پی ببرند.

آنچه در علامه طباطبایی وجود داشت، جامعیت او در علم، معرفت، ایمان و عمل صالح او بود. علم عمیق برهانی و معرفت دقیق شهودی و عرفانی و نیز اخلاق و شایستگی‌های کرداری و رفتاری او را مستعد و آماده ساخته بود تا از نور قرآنی الهام گیرد و چنین شگفتی‌ای از علم و کمالات را ایجاد کند. مجموعۀ صفات یاد شده که سیرۀ علمی و عملی آن نادرۀ دوران را تشکیل و شخصیت حقیقی و ارکان وجودی او را شکل می‌دهد از او تندیس فرزانگی و مجسمۀ علم و اخلاق ساخت. تراوشات بیانی و نوشتاری علامه طباطبایی نشان دهنده دریای وجودی وی است. او شخصیت جامعی بود که ظرف فلسفه و عرفان و تفسیر را از مظروف دینی پر ساخت و با بال عقل و نقل منتشر کرد.

کتب فلسفی علامه بدایة الحکمه و نهایة الحکمه، ستون‌های استوار مباحث فلسفی است که برای تدریس در حوزه های علمیه به قلم تحریر درآمده است.

همچین رسائل و کتب دیگر ایشان هر یک نشان دهنده توجه بی‌حد این متفکر و اندیشمند ممتاز به مسائل مهم جهان اسلام و علی الخصوص تشیع بوده است، اما شهرت عمده او بیشتر در زمینه تفسیر و فلسفه است. درخشان‌ترین اثر مرحوم علامه تفسیر کبیر المیزان و نام عزیز او با تفسیر جاودانه اش المیزان قرین گشته است. و بسیاری علامه طباطبایی را با عنوان صاحب المیزان می شناسند.

تفسیر ارزشمند المیزان به حق بر تارک تفاسیر شیعه می درخشد. شخصیت ممتاز علمی نویسنده و پاره ای ویژگی‌های منحصر به فرد اثر، اعتباری خاص به این تفسیر بخشیده است. سه ویژگی‌ این اثر شریف قابل توجه است:

نخست، اسلوب تفسیری آن است. المیزان با روش تفسیر قرآن به قرآن، بر آن است که آیات قرآنی را در ارتباط با هم بنگرد و تیرگی ها و ابهامات فهم هر آیه را به مدد وضوح آیات دیگر برطرف کند.

خصوصیت دوم، اشتمال بر مباحث مستقل روایی است. علامه به ذکر روایات مربوط به هر آیه اکتفا نمی‌کند، بلکه روایت را با روایت در می آمیزد و میزان ارتباط مضمون آن‌ها را با ظاهر آیات بررسی می‌کند و صحت و سقم آن را از هم باز می شناسد. افزون بر این، در موارد فراوانی با بیانی لطیف و دقیق میان مضامین به ظاهر مختلف آن‌ها الفت و وفاق ایجاد می‌کند.

ویژگی سوم المیزان آن است که تنها به برکشیدن نقاب از چهرۀ معانی آیات اکتفا نمی‌کند و در کنار برطرف کردنی ابهامات و معضلات تفسیری و ایضاح معانی آیات قرآنی به پاسخگویی مسائل اعتقادی و فقهی و فلسفی و اجتماعی همت می‌گمارد. مرحوم علامه در المیزان چه در ضمن بررسی آیات و چه در قالب مباحث مستقل فلسفی به تحلیل عقلانی و برهانی آیات و پاسخگویی به نیازهای فکری جامعه پرداخته است. در این مقاله درصدد بررسی تلاش حضرت علامه هستیم.

شاید در برخورد ابتدایی با المیزان و مجموعه‌ای از مباحث فلسفی آن که به مناسبت‌های مختلف و تحت عناوین متعدد در ذیل برخی آیات شریفه قرآن مطرح شده است، به ذهن متبادر شود که علامه آیات شریفه را به تاویل برده و از آن‌ها تفسیری فلسفی ارائه کرده است، اما این که این قضاوت تا چه اندازه مطابق با واقع است، از سوالاتی است که این مجموعه تحقیقی می‌خواهد به آن پاسخ دهد.

روش تفسیری علامه طباطبایی آنچنان که خود ایشان فرموده‌اند، تفسیر قرآن به قرآن است که شیوۀ ائمه طاهرین علیه السلام است. علامه روش‌های تفسیری مختلف را شایسته نمی‌داند چرا که نتیجه بحث‌های علمی، فلسفی و غیر از آن را از خارج می‌گیرندو بر مضمون آیات تحمیل می‌کنند و لذا سر از تطبیق بیرون می آورد. در این شیوۀ بحث بسیاری از حقایق قرآن که خود هدی للعالمین است (تبیان کل شی) باید از جای دیگری روشنی بگیرد. و وسیله هدایتی از خارج بخواهد.

از نظر علامه، مورد پسند قرآن نیست که یک مسئله را به طور مستقل طرح کنیم، مورد بحث علمی یا فلسفی قرار دهیم، نتیجه آن را به منزله یک حقیقت مسلم بپذیریم و آیات را بر آن حمل کنیم. آوردن بحث‌های جداگانه در جای مناسب و به طور مستقل شیوه ای است که بر زیبایی و اتقان تفسیر ایشان افزوده است و شائبه تحمیل و تطبیق در آن نیست. این واقعیت نیز غیر قابل انکار است که انسانی که عمری را در مباحث عقلی و نظری سپری کرده و ذهن و نظام فکری او به مثابه یک ذهن فلسفی شکل گرفته است، به طور طبیعی در اظهار نظر و تفسیر متن دینی نیز ذهن فلسفی او بی تاثیر نخواهد بود، به ویژه این که علامه خود یک فیلسوف صاحب نظر و از پیروان حکمت متعالیه است.

فیلسوف به دنبال برهان است و مشارکت حد و برهان، مقتضی کشف حقیقت شی و شناخت ذات آن است. بنابراین، در فلسفه تقریر و تفصیل حقیقت شی و بیان کیفیت و مختصات آن مقدم بر اثبات گرایی است فیلسوف به صورتی روشمند و عقلانی به دنبال کشف و درک کنه و ماهیات اشیاء است.

فیلسوف برای توضیح مطالب، روش ارائه برهان را انتخاب می‌کند که به اعتقاد نگارنده وجه تمایز فلسفه از علوم دیگر است. نگارنده با این دید به بررسی تفسیر المیزان می‌پردازد و به جمع آوری موضوعی سه مبحث دینی خداشناسی، نبوت و معاد از تفسیر المیزان اقدام می‌کند. علامه مباحث فلسفی دیگری نیز در المیزان آورده اند که به دلیل گسترده شدن بحث به این سه موضوع بسنده شد.

مشکلات بحث موضوعی و فلسفی در المیزان، گستردگی تفسیر و پراکندگی بحث‌ها در لابلای تفسیر آیات مختلف و همچنین پرهیز علامه از آوردن فلسفه به شکل بارز در تفسیر خود است. با این حال سعی کرده‌ام ضمن تحلیل بحث‌های فلسفی مربوط به هر موضوع که به صورت جداگانه در المیزان آمده است، نظرات علامه را در تفسیر آیات نیز بیابم و موضوعات مورد بحث را در حد توان وسع ناچیز خودبه صورت کامل ارائه ‌کنم. در مورد بعضی از موضوعات نیز علامه به طور جداگانه به بحث فلسفی نپرداخته بودند که با گردآوری تفاسیر مربوطه ومشخص کردن مباحثی که در آن‌ها حضرت استاد با ارائه برهان به توضیح آیات پرداخته‌اند، نظرات فلسفی ایشان را مشخص کردم.

در پایان هر قسمت نیز تلاش شده است، مبانی فلسفی علامه را در آن موضوع تبیین و گاه بعضی نظرات ایشان را نقد کنم.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه مبانی فلسفی علامه طباطبائی درتفسیر المیزان