فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی حقوق بشر در اسلام

اختصاصی از فی موو تحقیق درباره بررسی و ارزیابی حقوق بشر در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی حقوق بشر در اسلام


تحقیق درباره بررسی و ارزیابی حقوق بشر در اسلام

فرمت فایل :   word   ( قابل ویرایش)     تعداد صفحات: 55   صفحه

 

 

 

 

 

 

اصل «عدم مداخله» و اصل «منع توسل به زور» از جمله اصول کلى حاکم بر روابط بین المللى است که کلیت آن، هم در نظام حقوقى اسلام و هم در نظام حقوق بین الملل معاصر پذیرفته شده است. البته در هر دو نظام حقوقى، موارد متعددى به عنوان استثنا بر این دو قاعده لحاظ شده است. یکى از مواردى که به عنوان توجیه استفاده از زور و مداخله، مطرح شده است، مداخله نظامى اعم از حمله مسلحانه یا اعزام گروه هاى مسلّح یا کمک تسلیحاتى و نظامى به کشورى علیه کشور دیگر، به منظور حفظ و دفاع از حقوق انسانى است. اصولاً در تفکر اسلامى و حقوق بین الملل معاصر، اهم حقوق انسانى کدام است؟ و آیا هر گاه دولتى حقوق اساسى بشر را در قلمرو حاکمیت خود نقض کند، سایر دولت ها یا سازمان هاى بین المللى، «حق» یا «وظیفه» مداخله و توسل به زور علیه آن کشور را دارند، یا آن که این امر، عملى نامشروع مى باشد؟ هدف این نوشتار، مقایسه اجمالى «حمایت از حقوق بشر» در نظام حقوق بین الملل اسلام و حقوق بین الملل معاصر مى باشد.

 

اشتراک نظر و سابقه تاریخى حمایت از حقوق بشر

یکى از اصول کلى سیاست خارجى دولت اسلامى، مبارزه با ظلم و استعمار و خفقان و دیکتاتورى و حمایت از امت اسلامى و دفاع از همه مظلومان و مستضعفان جهان در مقابل متجاوزان و ستمگران و طاغوت ها مى باشد، و این امر، یکى از اهداف جنگ هاى مشروع در نظام حقوقى اسلام و از مصادیق «جهاد فى سبیل اللّه» مى باشد; چه این که بدون تردید از نمونه هاى بارز ظلم و تجاوز، تعدّى به حقوق اساسى و آزادى بشر است و

همان طورکه درمقدمه اعلامیه اسلامى حقوق بشرمصوّب1990میلادى دراجلاسوزراى امور خارجه کشورهاى عضو سازمان کنفرانس اسلامى در قاهره() آمده است: «حقوق اساسى و آزادى هاى عمومى در اسلام، جزئى از دین مسلمین است.»()

    قرآن مجید در آیات متعددى به حمایت از حقوق بشر اهتمام ورزیده است که به چند مورد آن اشاره مى کنیم:

  1. «أُذن للّذین یقاتلون بأنّهم ظُلِموا و أنّ اللّه على نصرهم لقدیر الّذین أُخرجوا من دیارهم بغیر حقّ الاّ أن یقولوا ربّنا اللّه ولولا دفعاللّه النّاس بعضهم ببعض لهدّمت صوامعوبیعَ و صلوات و مساجد یذکر فیها اسم اللّه کثیراً...»(حج:39و 40) این آیه، علت إذن در جهاد را«مظلومیت»و مورد ظلم قرار گرفتن و اخراج از کاشانه و آواره ساختن مؤمنان ازوطن خودازسوى ستمگران مى داند.
  2. «ولمن انتصر بعد ظلمه فاولئک ما علیهم من سبیل، انّما السّبیل على الّذین یظلمون النّاس و یبغون فى الارض بغیر حقٍّ...» (شورى: 41 و 42); کسانى که بعد از آنکه مورد ظلم قرار گرفتند، یارى بطلبند، ایرادى بر آنان نیست، ایراد و مجازات بر کسانى است که به مردم ستم مى کنند و در زمین به ناحق ظلم روا مى دارند...()

دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی و ارزیابی حقوق بشر در اسلام

بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر

اختصاصی از فی موو بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر


بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر

پروژه بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر

96 صفحه

آنچه پیش روست مطالبی درباره یکی از موارد مورد بحث در حقوق معاهدات، یعنی حق شرط  یا Reservation است، که به معنای پذیرش مشروط یک معاهده بین المللی است.

گاهی دولتها هنگام پذیرش معاهده، شروطی را مطرح می کنند که به محدود شدن تعهداتشان می انجامد. ما ابتدا حق شرط را به طور کلی تعریف کردیم و قسمتهای تعریف را جداگانه بررسی نمودیم. سپس به بررسی مهمترین و اصلی ترین منبع بحث حق شرط در معاهدات یعنی کنوانسیون حقوق معاهدات 1969 وین پرداختیم و مطالبی را که در مورد حق شرط آورده، تحلیل نمودیم و سپس به بررسی حق شرطهای وارده دولتها به کنوانسیون های حقوق بشری بین المللی ـ البته بعد از بررسی اجمالی آنها ـ روی آوردیم، که ضمن آن نمونه های از حق شرطهای وارده دولتها بر این کنوانسیون ها ذکر شد. بعلاوه عملکرد جمهوری اسلامی در مورد امضاء و تصویب یا الحاق به این کنوانسیون ها و اینکه آیا حق شرط وارده کرده مورد بحث واقع شد (البته به طور خلاصه).

در پایان نتیجه گیری شد که آیا حق شرط در معاهدات حقوق بشر، با توجه به اهداف فرادولتی جهان شمول بشر دوستانه و بشر محور آنها، جایز و وارد است یا خیر؟ و با توجه به محاسن و معایب اعلام حق شرط در معاهدات، علی الخصوص معاهدات حقوق بشر که هدف آنها تأمین صلح و آرامش و برابری و آزادی در جهان است، نتیجه گیری صورت گرفت.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی حق شرط در معاهدات حقوق بشر

دانلود تحقیق درمورد متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق درمورد متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر


دانلود تحقیق درمورد متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 38

 

متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر

 ماده ۱

    تمام افراد بشر آزاد به دنیا می آیند و از لحاظ حیثیت و حقوق با هم برابرند . همه دارای عقل و وجدان می باشند و باید نسبت به یکدیگر با روح برادری رفتار کنند .

 ماده ۲

    هر کس می تواند بدون هیچ گونه تمایز ، خصوصا از حیث نژاد ، رنگ ، جنس ، زبان ، مذهب ، عقیده سیاسی یا هر عقیده دیگر و همچنین ملیت ، وضع اجتماعی ، ثروت ، ولادت یا هر موقعیت  دیگر ، از تمام حقوق و کلیه آزادی هایی که در اعلامیه حاضر ذکر شده است ، بهره مند گردد. به علاوه هیچ تبعیضی به عمل نخواهد آمد که مبتنی بر وضع سیاسی ، اداری و قضایی یا بین المللی کشور یا سرزمینی باشد که شخص به آن تعلق دارد . گواه این کشور مستقل ، تحت قیمومیت یا غیر خود مختار بوده یا حاکمیت آن به شکل محدودی شده  باشد.

 ماده ۳

    هر کس حق زندگی ، آزادی و امنیت شخصی دارد .

 ماده ۴

    احدی را نمی توان در بردگی نگه داشت و داد و ستد بردگان به هر شکلی که باشد ممنوع  است.

 ماده ۵

    احدی  را نمی توان تحت شکنجه یا مجازات یا رفتاری قرار داد که ظالمانه و یا بر خلاف انسانیت و شئون بشری یا موهن باشد .

 ماده ۶

    هر کس حق دارد که شخصیت حقوق او در همه جا به عنوان یک انسان در مقابل قانون شناخته شود .

 ماده ۷

    همه در برابر قانون ، مساوی هستند و حق دارند بدون تبعیض و بالسویه از حمایت قانون برخوردار شوند.همه حق دارند در مقابل هر تبعیضی که ناقض اعلامیه حاضر باشد و بر علیه هر تحریکی که برای چنین تبعیضی به عمل آید به طور تساوی از حمایت قانون بهره مند شوند.

 ماده ۸

    در برابر اعمالی که حقوق اساسی فرد را مورد تجاوز قرار بدهد و آن حقوق به وسیله قانون اساسی یا قانون دیگری برای او شناخته شده  باشد ، هر کس حق رجوع به محاکم ملی صالحه دارد .

 ماده ۹

    احدی  را نمی توان خود سرانه توقیف ، حبس یا تبعید نمود .

 ماده ۱۰

    هرکس با مساوات کامل حق دارد که دعوایش به وسیله دادگاه مساوی و بی طرفی ، منصفانه و علنا رسیدگی بشود و چنین دادگاهی درباره حقوق و الزامات او یا هر اتهام جزایی که به او توجه پیدا کرده باشند، اتخاذ تصمیم بنماید.  

 ماده  ۱۱

    الف) هر کس به بزه کاری متهم شده باشد بی گناه  محسوب خواهد شد تا وقتی  که در جریان یک دعوای عمومی که در آن کلیه تضمین های لازم برای دفاع ازاو تامین شده باشد ، تقصیر او قانونا محرز گردد.

    ب) هیچ کس برای انجام یا عدم انجام عملی که در موقع ارتکاب ، آن عمل به موجب حقوق ملی یا بین المللی جرم شناخته نمی شده است محکوم نخواهد شد . به همین طریق هیچ مجازاتی شدیدتر از آنچه که در موقع ارتکاب جرم بدان تعلق می گرفت درباره احدی اعمال نخواهد شد.

 ماده ۳۰

هیچ یک از مقررات اعلامیه حاضر نباید طوری تفسیر شود که متضمن حقی برای دولتی یا جمعیتی یا فردی باشد که به موجب آن بتواند هر یک از حقوق و آزادی های مندرج در اعلامیه را ازبین ببرد ویا در آن راه ، فعالیتی بنماید.

مقدمه

 بهترین‌ ستایش‌ و نیایش‌ از آن‌ خداوندی‌ است‌ که‌ کاخ‌ عالم‌ وجود را بر اساس‌ اتقان‌ و استحکام‌ برافراشت‌؛ و عالَم‌ مُلک‌ و مَلکوت‌ و خلق‌ و أمر را متین‌ و استوار بیافرید؛ و به‌ هر موجودی‌ از موجودات‌ هر عالم‌، تا برسد به‌ هر ذرّه‌ای‌ از ذرّات‌ این‌ عالم‌، آنچه‌ طبق‌ مصلحت‌ و حکمت‌ بود عنایت‌ کرد؛ و آن‌ را در پیمودن‌ راه‌ کمال‌ و حرکت‌ بسوی‌ هدف‌ و موطن‌ اصلی‌ در تکاپو و حرکت‌ آورد.

 و از میان‌ همه‌ آفریده‌ شدگان‌، انسان‌ را به‌ نِعمت‌ خلافت‌ مُنَعَّمْ و به‌ خِلْعت‌ علم‌ مُخَلَّع‌ فرمود؛ مرد و زن‌ را مجهّز به‌ جهازِ مناسبِ طیّ این‌ طریق‌ نمود؛ و هر یک‌ را به‌ قوی‌ و استعداد لازم‌ و آلات‌ و اسباب‌ مورد نیاز آنان‌ ممهّد ساخت‌. تا هر یک‌ از این‌ دو صنف‌، تمام‌ استعدادهای‌ خود را به‌ مقام‌ فعلیّت‌ در آورند؛ و به‌ کمال‌ خود نائل‌ آیند. فَتَبَارَکَ اللَهُ أَحْسَنُ الْخَـ'لِقِینَ1[1]

 و شایسته‌ترین‌ درود و سلام‌ از آنِ پیامبران‌ و دستگیران‌ راه‌ هدایت‌ بشری‌ است‌؛ که‌ با کدّ و تَعَب‌ و جدّ و جهد، این‌ قافله‌ عقب‌ مانده‌، و انسان‌ بسیط‌ و سازج‌ را در تحت‌ تعلیم‌ و تربیت‌ الهیّه‌ خود درآورند؛ خاصّه‌ حضرت‌ پیامبر آخر الزّمان‌ مُحَمَّدِ مُصْطَفَی‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ وآله‌ وسلّم‌ که‌ در این‌ راه‌، بارش‌ از همه‌ گران‌تر، و تعهّدش‌ بیشتر، و سعه‌اش‌ افزون‌تر بود؛ برای‌ تنزیل‌ قرآن‌ در این‌ عالم‌، گویا به‌ گفتار مَا أُوذِی‌ نَبِیٌّ مِثْلَ مَا أُوذِیتُ قَطُّ2 گردید. و از جانب‌ خداوند به‌ وَ مَا أَرْسَلْنَـ'کَ إِلاَّ رَحْمَه لِلْعَـ'لَمِینَ 3، رحمتِ محضه‌ و خیرِ مطلقه‌ تمامی‌ جهانیان‌ قرار گرفت‌؛ و به‌ خطاب‌: طَـ'هَ مَا أَنْزَلْنَا عَلَیْکَ الْقُرْءَانَ لِتَشْقَی‌'4، مخاطب‌ شد.

 و عالی‌ترین‌ تحیّت‌ و إکرام‌ بر یگانه‌ تربیت‌ شده‌ دسترنج‌ او، باب‌ مدینه‌ علم‌ و شهر دانش‌، و برفرازنده‌ پرچم‌ حمد و لِوای‌ توحید؛ برادر و خلیفه‌، و وصیّ بلافصل‌ و حامل‌ ولایت‌ او: حضرت‌ أمیرالمؤمنین‌ علیّ بن‌ أبی‌طالب‌ علیه‌السّلام‌ باد که‌ برای‌ أداء تبلیغِ تأویل‌ قرآن‌ از پای‌ ننشست‌ تا فرقش‌ در محراب‌ عبادت‌ بشکست‌.

 و بر یازده‌ اولاد أمجادش‌، خاصّه‌ صاحب‌ مقام‌ ولایت‌ کبری‌'، امام‌ زمان‌ حُجَّه بْن‌ الْحَسَنِ الْعَسْکَرِی‌ ارواحنا له‌ الفداء، که‌ پیوسته‌ پاسدار دین‌، و نگهبان‌ شریعت‌ سیّد المرسلین‌ بوده‌ و هستند؛ و از دو سوی‌ مُلک‌ و ملکوت‌، و تکوین‌ و تشریع‌، نفوس‌ ناطقه‌ انسانیّه‌ را در صراط‌ مستقیم‌ بسوی‌ کمال‌ خود رهبری‌ می‌کنند؛ و با بیانات‌ ساطعه‌ و ارشادات‌ کامله‌ خود، که‌ بر اساس‌ میزان‌ حقّ، و حقِّ میزان‌ است‌، و بر محور عقل‌ استوار، و بر مرکز واقعیّت‌ و حقیقت‌ متّکی‌ است‌، آنچه‌ را که‌ لازمه‌ هدایت‌ و سلامت‌ انسان‌، از امراض‌ روحی‌ و جسمی‌، ظاهری‌ و باطنی‌ بوده‌، بیان‌ کرده‌ و چون‌ طبیبِ دوّار به‌ علم‌ خود، دچار هیچگونه‌ خطا و اشتباهی‌ نمیگردند.[2]5 فَلِلَهِ دَرُّهُمْ وَ عَلَیْهِ أجْرُهُمْ.

 باری‌ چون‌ وظیفه‌ هر فرد مسلمان‌ است‌ که‌ در تشیید مبانی‌ و تحکیم‌ اساس‌ حکومت‌ اسلام‌ ساعی‌ و کوشا باشد؛ و بقدر وُسع‌ در تقویت‌ ارکان‌ دولت‌ اسلام‌ جدّ و جهد نماید؛ و در از بین‌ بردن‌ نقاط‌ ضعف‌ نیز هیچگونه‌ دریغ‌ نکند؛ این‌ حقیر از نیمه‌ شوّال‌ تا بیست‌ و دوّم‌ ذوالقعده‌ یکهزار و سیصد و نود و نه‌ هجریّه‌ قمریّه‌ رساله‌ای‌ به‌ نامه‌ رساله‌ بدیعه‌ در تفسیر آیه‌: الرِّجَالُ قَوَّ ' مُونَ عَلَی‌ النِّسَآءَ بِمَا فَضَّلَ اللَهُ بَعْضُهُمْ عَلَی‌' بَعْضٍ وَ بِمَا أَنْفُقُوا مِن‌ أَمْوَ'لِهِمْ تألیف‌ کردم‌، که‌ بصورت‌ کتابی‌ استدلالی‌، در موضوع‌ جهاد و حکومت‌ و قضاوت‌ زنان‌ است‌ و بطور استطرادی‌ در آن‌ بحثی‌ نیز از ولایت‌ فقیه‌ بمیان‌ آمده‌ است‌.

 این‌ نوشته‌ چون‌ بر اساس‌ مطالب‌ فقهیّ اجتهادیّ تحریر شده‌ است‌، و بر طریق‌ اصطلاحات‌ علمی‌ و بحث‌ تامّ و بررسی‌ کامل‌، در جهات‌ تفسیری‌ و روایتی‌ و مسائل‌ عقلی‌ و اجماعی‌ و شهرت‌ و سیره‌ و غیرها تدوین‌ یافته‌، و کاملاً بر سبک‌ و اسلوب‌ کتب‌ استدلالیّه‌ فقهیّه‌ است‌؛ و طبعاً اینگونه‌ کتب‌ علمیّه‌ از فقهاء اسلام‌ تا کنون‌ به‌ زبان‌ عربی‌ بوده‌ است‌ و بالاخصّ باید در مجامع‌ علمی‌ و حوزه‌های‌ علمیّه‌ مورد بحث‌ طلاّب‌ ارجمند قرار گیرد؛ و نیز به‌ جهات‌ دیگری‌، به‌ زبان‌ عربی‌ نوشته‌ شد و به‌ همان‌ صورت‌ با خطّ خود حقیر طبع‌ و منتشر گردید.

 بسیاری‌ از رجال‌ علم‌، از اخوانِ روحانی‌ و أخِلاَّءِ ایمانی‌ اظهار نمودند که‌: چه‌ خوب‌ بود این‌ کتاب‌ به‌ زبان‌ فارسی‌ نوشته‌ میشد؛ و با حذف‌ اصطلاحات‌ علمی‌ و افزون‌ مقداری‌ دیگر از شواهد تاریخی‌ و اجتماعی‌ در دسترس‌ برادران‌ و خواهران‌ عزیز پارسی‌ زبان‌ قرار میگرفت‌. و بسیاری‌ دیگر نیز تأکید در سرعت‌ بر ترجمه‌ آن‌ بهمان‌ صورت‌ نمودند؛ و ضرورت‌ انتشار آن‌ را برای‌ عموم‌ متذکّر شدند.

و چون‌ این‌ حقیر نه‌ حال‌ و حوصله‌ ترجمه‌ آن‌ را داشتم‌، و نه‌ مجال‌ تحریر آنرا ثانیاً به‌ زبان‌ فارسی‌، و از طرفی‌ نیز نمی‌خواستم‌ مختصر تغییری‌ در مطالب‌ آن‌ داده‌ شود، لهذا ناشر محترم‌ به‌ صلاحدید خود ترجمه‌ کتاب‌ را به‌ یکی‌ از آقایان‌ واگذار نمود که‌ بنا به‌ خواست‌ ایشان‌ از ذکر نامشان‌ خودداری‌ میشود؛ و پس‌ از مدّتی‌ ترجمه‌ آن‌ را ارائه‌ داد. برای‌ تدقیق‌ و بررسی‌ بیشتری‌ در تطبیق‌ ترجمه‌ با متن‌؛ و روان‌تر بودن‌ عباراتی‌ که‌ در بسیاری‌ از جاها بطور تحت‌ اللفظی‌ به‌ پارسی‌ برگردانده‌ شده‌ بود، و کاملاً مفید معنای‌ متن‌ نبود، این‌ ترجمه‌ در چهار نوبت‌ دیگر توسّط‌ چهار نفر از اهل‌ فضل‌ و دانش‌ و امین‌ در نقل‌، مورد نظر و بازبینی‌ قرار گرفت‌؛ و تنقیحات‌ و تصحیحاتی‌ به‌ عمل‌ آمد.

 و در این‌ اوان‌، آخرین‌ بازبینی‌ شده‌ آنرا نزد حقیر آوردند، و با کثرت‌ مشاغل‌و شواغل‌ علمی‌ که‌ از هر سو متراکم‌ بود؛ خداوند منّان‌ توفیق‌ داد که‌ یکبار از ابتداء تا انتهای‌ آنرا مطالعه‌ و پس‌ از مختصر تغییری‌ آن‌ را کامل‌ و آماده‌ برای‌ طبع‌ و مطالعه‌ یافتم‌. از مترجم‌ محترم‌ و نیز از دیگر دوستان‌ اهل‌ فضل‌ و دانش‌ که‌ در کار ترجمه‌ و تصحیح‌ کتاب‌ متحمّل‌ زحمات‌ شدند و از ذکر نام‌ خود خرسند نیستند کمال‌ تشکّر و امتنان‌ حاصل‌ است‌. کمال‌ شکر و سپاس‌ سزاوار خداوند است‌، که‌ چنین‌ توفیقی‌ عنایت‌ فرمود، تا این‌ رساله‌ فرهنگی‌ اسلامی‌ بدین‌ صورت‌ مطلوب‌ در دسترس‌ اهل‌ نظر و مطالعه‌ و دقّت‌ قرار گیرد.

 الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذی‌ هَدَانَا لِهَذَا وَ مَا کُنَّا لِنَهْتَدِیَ لَولاَ أَنْ هَدَانَا اللَهُ.6[3]

سبب تالیف این رساله

 حمد و سپاس‌ خداوندی‌ را سزاست‌ که‌ ما را از جان‌ واحدی‌ آفرید و از جنس‌ وی‌ همسرش‌ را پدید آورد و از این‌ جفت‌، مردان‌ و زنان‌ بسیاری‌ را در عالم‌ پخش‌ کرد و پراکند7؛ و ما را از ظلمتکده‌ حیوانی‌ بیرون‌ کشیده‌ بسوی‌ انوار الهیّه‌ رهبری‌ فرمود؛ و منازل‌ کمال‌ ما را یکی‌ پس‌ از دیگری‌ به‌ پایان‌ آورده‌ و با ودیعه‌ نهادن‌ صفات‌ الهی‌ و نور احدی‌ ما را به‌ زیور انسانی‌ بیاراست‌؛ فَتَبَارَکَ اللَهُ أَحْسَنُ الْخَـ'لِقِینَ8

سپس‌ ما را به‌ لباس‌ تکلیف‌ شرافت‌ داد و با تکریم‌ و بزرگداشت‌ برتری‌ و فضیلت‌ بخشید که‌ فرمود: و لقد کرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البر و الْبَحْرِ وَ رَزَقْنَاهُمْ مِنَ الطَّیِّبَاتِ وَ فَضَّلْنَاهُمْ عَلَی‌' کَثِیرٍ مِمَّنْ خَلَقْنَا تَفْصِیل9. و آنچه‌ را در زمین‌ و آسمان‌ است‌ مسخّر ما گردانید10، و خورشید و ماه‌ دوّار و شب‌ و روز را برای‌ ما بکار گرفت‌11، و همه‌ چیز را در زمین‌ برای‌ ما بیافرید12، و از هر چه‌ خواستیم‌ در اختیار ما نهاد که‌ اگر بخواهیم‌ نعمت‌های‌ الهی‌ را شماره‌ کنیم‌ از عهده‌ بر نخواهیم‌ آمد. بار خدایا تو از هر جهت‌ منزّهی‌ در حالیکه‌ انسان‌ کفرورز و ستم‌پیشه‌ است‌.13

 و درود و سلام‌ بی‌پایان‌ به‌ روان‌ بهترین‌ کسیکه‌ جوامع‌ الکّلِم14‌، و فصل‌ الخِطاب‌15، به‌ او عنایت‌ شد، صاحب‌ شریعت‌ و قوانین‌ محکم‌ الهی‌ و دین‌ استوار. آن‌ کسی‌ که‌ از جانب‌ خداوند نور و کتابی‌ آورد تا مردمی‌ را که‌ در راه‌ رضای‌ او ره‌ سپرند به‌ جایگاه‌ سلامت‌ و سعادت‌ برساند و به‌ اذن‌ او از تاریکیها به‌ روشنائی‌ درآورد و به‌ راه‌ راست‌ و مسیر استوار رهنمون‌ گردد.16 پیامبری‌ که‌ ما را به‌ هر نیکی‌ دعوت‌ کرد و از هر زشتی‌ و منکری‌ باز داشت‌، پاکها و پاکیزه‌ها را بر ما حلال‌ و آلودگیها را بر ما حرام‌ ساخت‌، و قید و زنجیرهای‌ اسارت‌ را از دست‌ و گردن‌ ما برداشت[4]17‌، و با قول‌ حقُّ و کلام‌ راستین‌ خود فرمود: حَلاَلُ مُحَمَّدٍ حَلاَلٌ إِلَی‌' یَوْمَ الْقِیَامَه وَ حَرَامُ مُحَمَّدٍ حَرَامٌ إِلَی‌' یَوْمَ الْقِیَامَه.

 «حلال‌ محمّد تا روز قیامت‌ حلال‌ است‌ و حرام‌ محمّد تا روز قیامت‌ حرام‌»؛ و درود بی‌پایان‌ به‌ روان‌ پاک‌ و معصوم‌ اهل‌ بیت‌ طاهرین‌ وی‌ باد که‌ نگهبانان‌ دین‌ و به‌ دارندگان‌ کتاب‌ و سرپرستان‌ امّت‌ اویند، درود و سلامی‌ که‌ جز تو ای‌ خدای‌ بزرگ‌ کس‌ نتواند آنرا بر شمرد.

 خداوندا ما را از آن‌ کسانی‌ قرار ده‌ که‌ به‌ پیامبرت‌ ایمان‌ آورده‌ و او را یاری‌ کردند و به‌ دنبال‌ نوری‌ که‌ با وی‌ فرستاده‌ شد قدم‌ برداشتند، و ما را از رستگاران‌ قرار ده‌، به‌ حقّ مقام‌ ولایتش‌ و اوصیاء و ذرّیّه‌ طاهرین‌ او که‌ تو شنونده‌ دعائی‌؛ و لعن‌ و نفرین‌ تو بر کسانی‌ باد که‌ در دین‌ تو تغییر و تبدیل‌ کردند و کلمات‌ تو را تحریف‌ نمودند و امامان‌ تو را به‌ مسخره‌ و بی‌ارجی‌ گرفتند؛ و ما را به‌ رأی‌ و فکر و هواهای‌ خود وامگذار؛ بار خدایا و دعای‌ ما را بپذیر.

 باری‌... چون‌ دیدم‌ که‌ فرهنگ‌ آمیخته‌ به‌ کفر مادّی‌ از شرقی‌ و غربی‌ بر شریعت‌ اسلامی‌ حمله‌ور شده‌ و اختلافاتی‌ را که‌ در حقوق‌ اسلامی‌ میان‌ زن‌ و مرد به‌ حسب‌ اقتضای‌ فطرت‌ و غریزه‌ خاصّ هر یک‌ وجود دارد؛ مورد ایراد قرار داده‌اند، و وجود این‌ اختلافات‌ را سبب‌ سلب‌ حقوق‌ طبیعی‌ زنان‌ در جامعه‌ دانسته‌ و موجب‌ بازداشتن‌ آنان‌ از نیل‌ به‌ کمالات‌ انسانی‌ خود و جای‌ گرفتن‌ در کنج‌ خانه‌ و ذلّت‌ و سرافکندگی‌ می‌شمارند. و در مقابل‌ مشاهده‌ کردم‌ که‌ گروهی‌ در پاسخ‌ این‌ اعتراضات‌ اظهار میدارند که‌: ممنوعیّت‌ها و محرومیّت‌هائی‌ که‌ در حقوق‌ زن‌ نسبت‌ به‌ مرد در نظام‌ اسلام‌ وجود دارد امری‌ الهی‌ است‌ و در آن‌ رعایت‌ مصلحت‌ عمومی‌ منظور گردیده‌ است‌ و برای‌ تشکیل‌ و بقای‌ جامعه‌ ایده‌آل‌ و مدینه‌ فاضله‌، وجود یک‌ سلسله‌ محرومیّت‌ها ضروری‌ است‌. و گروهی‌ دیگر، اصلاً منکر اختلاف‌ (در حقوق‌) شده‌، و هر دو جنس‌ (زن‌ و مرد) را در جمیع‌ حقوق‌ فردی‌ و اجتماعی‌ حتّی‌ در مواردی‌ چون‌ جهاد و قضاوت‌ و حکومت‌ مساوی‌ دانسته‌اند.

 این‌ بود که‌ بر آن‌ شدم‌ که‌ در اطراف‌ این‌ مسأله‌ اسلامی‌ به‌ طور خلاصه‌ آنچه‌ را که‌ از کتاب‌ خدا و سنّت‌ پیامبر اکرم‌ و معصومین‌ علیهم‌ السّلام‌ وارد شده‌، به‌ رشته‌ تحریر درآورم‌، و آن‌ را با براهین‌ عقلی‌ و فطری‌ مؤیّد سازم‌ و حقیقت‌ مسأله‌ و نقاط‌ ضعف‌ هر دو جواب‌ فوق‌ را روشن‌ سازم‌. و اینک‌ به‌ یاری‌ و استعانت‌ پروردگار آغاز سخن‌ می‌نمائیم‌ که‌ هیچ‌ نیرو و قدرتی‌ جز از ناحیه‌ خداوند بزرگ‌ و والا وجود ندارد.

بحث‌ ما به‌ دو مرحله‌ تقسیم‌ میشود:

 اوّل‌: بحث‌ کلّی‌، که‌ در آن‌ فلسفه‌ حقوق‌ زن‌ و مرد بطور عامّ بیان‌ میشود.

 دوّم‌: بحث‌ اختصاصی‌ فقهی‌، که‌ به‌ استناد ادلّه‌ شرعی‌ نسبت‌ به‌ موقعیّت‌ زن‌ در زمینه‌ جهاد و قضاء و حکومت‌ انجام‌ میگیرد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید

دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر

دانلود تحقیق کامل در مورد حق و حقوق بشر

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق کامل در مورد حق و حقوق بشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل در مورد حق و حقوق بشر


دانلود تحقیق کامل در مورد حق و حقوق بشر

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 41

 

چکیده:

حقوق بشر در یک برداشت موسع ناظر به مجموعه ای از قواعد اصول، تمایلات و آرزوهای جوامع انسانی درحمایت وارتقاء حقوق اساسی انسان می باشد واز اینرو منشا اصلی حقوق بشر، حقوق فطری می باشد که با توجه به جذابیت های ذاتی نهفته دراصولی چون – برابری- عدم تبعیض ، آزادی ، حق حیات، حق بر محیط زیست – حق بر صلح پایدار، حق برداشتن محاکمات عادلانه وحق انتخاب محل سکونت واقامت.. بتدریج قواعد الزام آور وضمانت اجراهای لازم برای دفاع از حقوق بشر شکل گرفته ومجموعه ای از قطعنامه ها کنوانسیونها- بیانیه ها- اعلامیه ها، را بوجودآورده است که درکنار نهادهایی چون دادگاه حقوق بشر اروپایی، کمیسیون حقوق بشر ، دادگاههای کیفری رسیدگی بر جنایات یوگسلاوی سابق ورواند وتاسیس دادگاه کیفری بین المللی امکانات مثبتی برای حمایت از حقوق بشر بوجود آمده است . اما به رغم پیشرفت های قابل توجهی که جامعه جهانی از فردای جنگ جهانی دوم درزمینه حمایت از حقوق بشر بدست آورده است هنوز چالش بسیار جدی پیش روی جامعه جهانی درارتقاء حقوق بشر وجوددارد منشا این چالش رودررویی دو گرایش متضاد الزامات اقتصاد لیبرائی از یکطرف ومطالبات اجتماعی وعدالت خواها ن از طرف دیگر می باشد درحالی که برای بخشی از حقوق بشرکه مربوط به حقوق مدنی، سیاسی، وفرهنگی است ابزارهایی بین المللی لازم تولید شده است ولی درمورد بخش دیگر از حقوق بشر که موصوف به حقوق همبستگی است ، اقدامات حمایتی بسیار اندکی آن هم درسالهای اخیر صورت گرفته است . واین برخورد دو گانه وتبعیض آمیز به اجزای مختلف مجموعه حقوق بشر ، جهانشمولی آن را زیر سئوال می برد. از اینرو بابررسی جایگاه حق توسعه ، برخورد تبعیض آمیز دموکراسی های غربی مبتنی بر اقتصاد لیبرائی با مجموعه حقوق بشر به بحث گذاشته شده است .

ظهور و پیدایش نسل سوم حقوق بشر

نسل اول حقوق بشر که حقوق مدنی وسیاسی را مورد توجه قرارمی دهد، بر پایه اصل آزادی انسان وبهره مندی وی از حقوق اساسی شکل گرفته است . وسپس حقوق اجتماعی واقتصادی که شاخص های اصلی آن برابری انسان ها از بهره مندی از حقوق اقتصادی را نشان می دهند وارد ادبیات حقوق بشر شده وبه عنوان نسل دوم معرفی شده اند.(1)

روند رو به گسترش انسانی شدن حقوق بین الملل .بین المللی شدن حقوق بشر،مو جب ظهور نسل سوم حقوق بشر گردید. منشور آفریقایی حقوق بشر، نسل سوم را تحت عناوین حق (( نسبت ))به توسعه ، حق (( نسبت )) به صلح وحق (( نسبت )) به محیط زیست احصاءنمود(2)

بدیهی است که این فهرست به صورت جامع، مصادیق واشکال مختلف حقوق بشر را معرفی نمی کند بلکه نمونه هایی به دست می دهد که بیشتر جهت گیری وغایت زندگی اجتماعی انسان را به تصویر می کشد وپیش نیازهای یک زندگی مطلوب را که درآن انسان ها احساس کامیابی وخوشبختی دارند را مطرح می کند .این پیش نیازها همیشه درحال تغییر وتحول اند، چرا که انسان هم دربعد زندگی فردی وهم اجتماعی به سوی کمال می شتابد وبه طور طبیعی نیازهای هردوره از زندگی تکاملی او متناسب با الزامات ومقتضیات همان دوره می باشد از اینرو مصادیق حقوق بشر را نمی بایستی به سه نسل شناخته شده تا امروزه محدود نمود به علاوه، طبقه بندی حقوق بشر به نسل های مختلف صرفا به لحاظ توجه به سیر تاریخی توسعه وتکامل حقوق بشر صورت می گیرد وگرنه حقوق بشر به طور طبیعی میل به تقسیم ناپذیری وفراگیر شدن دارد وتجزیه وتقسیم آن با ماهیت وغایت این حقوق منافات دارد برخی از صاحب نظران براین عقیده اند که نسل جدید حقوق بشر هرچند هنوز به صورت اسناد مورد قبول تنظیم نشده وعینیت نیافته است ، ولی بالقوه خطری رابرای حقوق بشر موجود پدید می آورد . عده ای معتقدند که این نسل از حقوق بشر بسیار مبهم وگنگ وبعضا درحد شعارهایی است که می تواند مورد بهره برداری تبلیغاتی برخی از کشورها قرارگیرد . با این وجود باید توجه داشت که رهیافت جدید درحقوق بشر، نشان از موضوعاتی دارد که درحال ظهورند وجامعه جهانی آماده است که آنها را مورد شناسایی قراردهد . ولی دربرابر این سئوال که چه موضوعاتی درحیطه نسل جدید حقوق بشر قرارمی گیرند ، نظریات متفاوتی مطرح شده است (3)

استفن مارکز، نسل جدید حقوق بشر را شامل محیط زیست، توسعه، صلح، میراث مشترک بشریت، ارتباطات وکمک های بشر دوستانه می داند.(4)

حق توسعه وسازمان ملل

توسعه همیشه یک مفهوم بحث انگیز بوده است همانند صلح ، امنیت وحقوق بشر. این مقوله درسالهای اخیر توجه زیادی را درسازمان ملل به خود جلب کرده است حق توسعه حاصل یک تحول مفهومی دردرون این سازمان است . تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر دردسامبر 1948 ومیثاق های حقوق مدنی وسیاسی وحقوق اجتماعی واقتصادی در1966 زمینه ساز تولد حق توسعه می باشد. تجربه استعمار زدایی نیز باعث تقویت زمینه شکل گیری حق توسعه شد برگزاری کنفرانس استکهلم سازمان ملل درباره محیط زیست موجب گردید که مفهوم توسعه پایدار مورد توجه قرارگرفته وبرداشت های جدیدی از رشد اقتصادی همراه با حفاظت زیست محیطی ارائه شود. هر چند که درادبیات تولید شده توسط سازمان ملل حق توسعه به منزله بخشی از حقوق بشر معرفی وحتی دارای توان بالقوه یکپارچه نمودن حقوق بشر تلقی شده است ، بااین وجود روابط بین حقوق بشر وتوسعه هرگز درتئوری وعمل سازمان ملل مشخص وروشن نبوده است. آیا فرایند ومفهوم، مجزااز هم هستند؟ آیا حقوق بشر به طور کلی یا جزئی یکی از عناصر توسعه پایداراست ؟ به طور مشخص جایگاه حقوق سیاسی و مدنی مربوط به توسعه درتئوری وعمل سازمان ملل چیست؟ به طور واضح تر جایگاه حقوق مشارکت درفعالیت های مربوط به توسعه سازمان ملل چیست؟ آیا سازمان ملل توسعه دموکراتیک را حمایت وتصدیق می کند؟

سازمان ملل درچهل سال اول تاسیس خود نسبت به حق توسعه توجه جدی نشان نمی داد. مفهوم حق توسعه برای اولین بار به طور رسمی درقطعنامه 133/36 مجمع عمومی درتاریخ 14 دسامبر 1981 مطرح گردید وپس از آن درقطعنامه های مختلف حق توسعه درکنار حقوق بشر مشاهده می شود.(5)

بالاخره مجمع عمومی درقطعنامه 128/41 مورخ 4 دسامبر 1986 اعلامیه حق توسعه راتصویب نمود. اعلامیه حق توسعه مجددا اعلامیه جهانی حقوق بشر وهمچنین میثاق جهانی حقوق مدنی وسیاسی را مورد تایید قرارداد وحق توسعه مکمل وجزءلاینفک حقوق بشر معرفی گردید درحالی که دبیر کل های سازمان ملل بیشتر از یک مشارکت عمومی مبهم وکلی تر سخن می گفتند اماآقای پطرس غالی دردستورالعمل برای توسعه به طور صریح وروشن دموکراسی را به عنوان یکی از اجزاء حاکمیت مطلوب بیان می کند براساس دستورالعمل دبیرکل:

دموکراسی وتوسعه درموارد اساسی باهم مرتبط هستند . زیرا دموکراسی، تنها مبنای دراز مدت برای مدیریت رقابت های نژادی ، مذهبی بوده ومنافع فرهنگی را از طرقی که خطر خشونت وبرخورد داخلی را به حداقل برساند، فراهم می آنرد . آنها با هم مرتبط هستند، به خاطر اینکه دموکراسی به طور ذاتی با مسئله حاکمیت مطلوب متصل است که این برهمه جنبه های توسعه تاثیر دارد. آنها باهم مرتبط هستند، به خاطر اینکه دموکراسی یک اصل اساسی حقوق بشر است، یعنی پیشرفتی که خود یک اقدام مهم توسعه است . آنها باهم مرتبط هستند، به خاطر اینکه مشارکت مردم درفرایندهای تصمیم گیری که بر زندگی آنها تاثیر می گذارد یکی از اصول اساسی توسعه محسوب می شود.))

دربند21 این دستورالعمل ، دبیرکل توسعه دموکراتیک واقعی را مورد ستایش قرارداده است. دبیرکل تاکید نموده است که پیشرفت وافزایش قدرت حاکمیت یک شرط اساسی برای موفقیت هرگونه برنامه واستراتژی برای توسعه است حاکمیت مردمی می بایستی به عنوان تنها ومهم ترین متغیر توسعه درکنترل دولت های فرد گرا باشد. دبیر کل تصدیق نمود که پیوستگی بین توسعه ودموکراسی یک مسئله ذاتی است (6)

ارتباط بین توسعه وحاکمیت دموکراتیک مورد تایید بعضی نهادهای تخصصی سازمان ملل قرارگرفته است .

آقای جیمز گوستاو اسپت رئیس برنامه عمران ملل متحد (UNDP)  مکررا حاکمیت دموکراتیک رابه عنوان یک خصیصه اساسی وضروری توسعه تصدیق وتایید نمود بنا به برداشت های UNDP دموکراسی ضرورتا یک سیستم سیاسی نیست، بلکه یک نوع از مشارکت است که جدا از رویه های مربوط به سیاست گذاری قانونی ملی می تواند صورت پذیرد.

درمقابل، بانک جهانی ارتباط بین حقوق بشر وتوسعه را مورد تردید قرارداده است . درطول دهه هفتاد بانک جهانی از این دید گاه دفاع کرده است که توجهش به فقر، آسیب پذیری ونیازهای اساسی بشری یک رهیافت حقوق بشری برای توسعه نبوده است . بانک جهانی بر توسعه اقتصادی اشخاص دردرون ملت ها تاکید داشت، اما به موقعیت حقوق شناخته شده بین المللی آنها هیچ توجهی نداشت .

اجلاس جهانی توسعه اجتماعی که درروزهای ششم تا دوازدهم مارس 1995 درکپنهاگ تشکیل گردید، حرکتی ارزنده درشفاف سازی محتوای حق توسعه می باشد . دراین اجلاس برای اولین بار جامعه جهانی، تعهد خود نسبت به ریشه کن کردن فقر مطلق را اعلام می نماید. اجلاس توسعه اجتماعی این نکته را روشن نمود که قدرت بخشیدن به جامعه مدنی برای سلامت توسعه اجتماعی یک شرط ضروری اعلام شده است . بیانیه سیاسی کپنهاگ مشتمل بر یک مقدمه وده تعهد است . مقدمه این بیانیه بربررسی اهداف مذاکرات اجتماعی به طور مجمل اشاره می کند . دراین بخش از بیانیه به این مسئله که جوامع می بایست به طور موثری به نیازهای مادی ومعنوی افراد خانواده جوامع پاسخ گویند، اعتراف شده است . مقدمه بیانیه رابطه بین توسعه اجتماعی وعدالت اجتماعی را از سویی وامنیت بین المللی از سوی دیگر را روشن می نماید. مقدمه بیانیه دموکراسی ونظارت مسئولانه را از شرایط تحقق توسعه مستمر اجتماعی ومردم گرا می داند وتاکید می کند که مردم هسته مرکزی توسعه مداوم را تشکیل می دهند بخش نهایی مقدمه به اصول واهداف اجلاس می پردازد. درواقع هدف عمده دستیابی به رشد اجتماعی مردم - مدار عنوان شده که بتواند چه درآینده مارا درساختن فرهنگی مبتنی بر همکاری ومشارکت ودرپاسخگویی به نیازهای مبرم مردمی که بیشترین آسیب پذیری دربرابر نابسامانی های جامعه بشری را دارا هستند، رهنمون گردد.1 (7)

محتوای حق به توسعه

حق توسعه جزئی از حقوق بشر می باشد ویک حقوق اساسی که ضامن آزادی وپیشرفت ، عدالت وخلاقیت انسان هاست پیش طرح حقوق بشر که توسط بنیاد بین المللی برای حقوق بشر تدوین شده است ، حق توسعه را چنین تعریف می کند:

حقوقی است که بهره مندی تمامی انسان ها از زن ومردرا دریک سهم عادلانه ومتناسب از اموال وخدمات تولیدی جامعه جهانی فراهم می کند(8)

دراین برداشت هم به سهم دولت ها درتقسیم عادلانه کار بین المللی وهم به حق توسعه فردی توجه شده است . همچنین همبستگی ملی وبین المللی مبنای اصل توسعه تلقی شده وعدالت غایت وهدف توسعه قلمداد شده است .

آنتونیو کاسسه درکتاب حقوق بین الملل درجهان نامتحد بیان می کند که حق توسعه را نمی توان به عنوان یک حق فردی درنظر گرفت، زیرا که این حق درحقیقت با جمع کردن حقوق مشخص شده دردو میثاق بین المللی به ویژه میثاق حقوق اقتصادی ، اجتماعی، فرهنگی به وجود آمده است ودرنتیجه مفهوم حق توسعه چیزی بیشتر از حرف کشورهای غربی دروادار کردن کشورهای دیگر جهت تقویت واجرای دو میثاق بین المللی است . از طرف دیگر نمی توان حق توسعه را به عنوان یک حق جمعی ملت های کشورهای درحال توسعه درنظر گرفت ، زیرا درحقیقت ملت ها را نمی توان به عنوان یک بخش مجزا از دولت ها درنظام حقوق بین الملل تحت عنوان اشخاص حقوقی درنظر گرفت، مگر اینکه دریک زژیم نژاد پرست یا رژیم اشغالگر خارجی ومانند آن حضور داشته باشند . پس مردم کشورهای مستقل بخش جدایی از حکومت هایشان نیستند که به طور فعال درموضوعات بین المللی مشارکت داشته باشند چون حق توسعه یک موضوع بین المللی است .هکتور گریس اسپیل درهمین خصوص می گوید که نزاع اولیه ای که درهر تجزیه وتحلیل روش شناسی درزمینه عناصر ومحتوای حق توسعه به وجود می آید ، سازگاری ویا عدم سازگاری ماهیت جمعی وفردی یک حق است. حقوق بین الملل سنتی از ماهیت دوگانه حق توسعه حمایت نمی کند درحالی که اکنون از تقسیم بندی حقوق بشر به حقوق جمعی وحقوق فردی، حمایت نمی شود. بعضی از حقوق همانند، حق تعیین سرنوشت وحق توسعه دارای ماهیت دوگانه فردی وجمعی می باشند(9)

آقای محمد بیجاوی 1 بدون آنکه جنبه دوگانه حق توسعه ( حق دولت وحق فرد) را رد کند، معتقد است که این مسئله حائز اهمیت نیست چرا که همزمان دولت وفرد می توانند ذینفع وذیحق توسعه قلمداد شوند(10)

بااین حال به لحاظ کاربردی، آقای بیجاوی معتقداست که طرح مسئله دربعد بین المللی یعنی دریک نظام حقوقی که با خصلت بین الدولی برجسته می گردد این امکان را به ما می دهد که ماهیت اصلی وواقعی مسئله را بهتر درک کنیم(11)

هرچند که رویکرد نسبت به حق توسعه به مثابه یک مسئله چند بعدی دیدگاه غالب را بین صاحب نظران تشکیل می دهد، بااین وجود طبق دیدگاه دیگری حق توسعه یک حق فردی است که به انسان به طور مستقل از جامعه اش تعلق می گیرد(12)

به نظر نمی رسد که تاکید بر جنبه فردی یا جمعی حق توسعه بتواند تاثیری بر ماهیت ومحتوای این حق داشته باشد، چرا که درتحلیل نهایی این انسان است که هم محور وهم غایت توسعه می باشد . ازاینرو ، همان طوریکه آقای بیجاوی تذکر داده است ، تاکید بر جنبه بین المللی ودسته جمعی حق توسعنه بیشتر به لحاظ عملی وکاربردی حائز اهمیت می باشد.

آقای بیجاوی معتقد است که حقوق توسعه تازمانی که به عنوان حق دولت ها وملت ها جایگاه مستحکمی درحقوق بین الملل به دست نیاورده است ، نمی تواند به عنوان یک حق فردی از استحکام کافی برخوردار باشد. چرا که درحقوق بین الملل امروز، سازوکارهای لازم برای اجرا یی کردن حق فردی توسعه، به اندازه کافی کسترش نیافته است (13)

هرچند که درچالش های جهان سوم حقوق توسعه 2 درسالهای دهه 1960به بعد پررنگ شده است ، ولی به هیچ وجه ارتباط مفهوم توسعه واستعمار زدایی رابی اعتبار نمی کند . چرا که دراین سال هاکشورهای تازه استقلال یافته ، فرصت یافته بودند که درمجمع عمومی به بیان دیدگاه های خود درخصوص توسعه بپردازند وازاین دیدگاه دفاع می کردند که دستیابی به استقلال وتوسعه فرایند واحدی است . یعنی بدون استقلال توسعه مقدور نیست وبدون توسعه نیز استقلال مفهومی ندارد . دولت های تازه استقلال یافته به دنبال دستیابی به استقلال سیاسی ، به دنبال استقلال اقتصادی بوده ودراین راه درصدد ایجاد تضمین های حقوقی لازم برای وادارکردن کشورهای توسعه یافته به همکاری وکمک بودند (14)

ازاواخر دهه 50 واوایل دهه 60 ، تحولاتی درجامعه جهانی رخ داد که عوامل ذهنی وعینی توجه به مسئله توسعه را باخود همراه داشت . ازاوایل سال های 1970استقرار نظم نوین جهانی بر پایه تقسیم عادلانه کار بین المللی که مورد توجه جهان سوم قرارگرفته ، تاسیس آنکتاد وتصویب قطعنامه هایی چون منشور حقوق وتکالیف اقتصادی دولت هاوقطعنامه مربوط به نظم نوین اقتصادی درسال1975.1974 ( قطعنامه های 3362و3281و3202و3201بازتاب تلاش ها وتحرک جهان سوم دراین خصوص می باشد به رغم این تلاش ها تا 1986 حق توسعه به صورت شفاف مورد تایید قرارنگرفت . از اواسط دهه 80 به بعد ادبیات جدیدی درخصوص حق توسعه شکل گرفته که تصویب اعلامیه حق توسعه در1986 نقطه عطفی دررویکرد جدید درزمینه حق به توسعه می باشد(15)

این اعلامیه که مشتمل بر یک مقدمه وده ماده است ، ابتدا به اسناد بین المللی همچون منشور سازمان ملل متحد، اعلامیه جهانی حقوق بشر ، میثاق بین المللی حقوق مدنی وسیاسی، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی وفرهنگی وسپس به سایر کنوانسیون ها ، قطعنامه ها وتوصیه های مرتبط با توسعه اشاره دارد وبا یاد آوری وتاکید مجدد برمفاد آنها به تعریف توسعه به عنوان یک فرایند جامع اقتصادی، اجتماعی ، فرهنگی وسیاسی می پردازد. وهدف آن را بهبود کامل رفاه کل مردم اعلام می نماید .ماده یک اعلام می دارد حق توسعه یک حق غیر قابل تجزیه انسان است که درپرتو آن هرانسانی وهمه انسان ها مستحق مشارکت ومساعدت وبهره مندی از ابعاد مختلف توسعه همچون توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی وسیاسی است که ازاین طریق همه حقوق وآزادی های اساسی وبنیادی محقق خواهد شد.

اعلامیه حق توسعه ضمن تاکید برجنبه فردی این حق ، تحقق آن را درگرو احترام ورعایت اصول حقوق بین الملل مربوط به همکاری بین ملت ها ودولت ها تلقی می کند (بند2ماده 3 اعلامیه) ازدید تدوین کنندگان اعلامیه حق فردی توسعه هم مکمل حقوق دسته جمعی توسعه بوده وهم حق انسان ها دردستیابی به توسعه نمی بایستی ناقض حقوق اساسی دولت ها همچون حق حاکمیت دولت ها وبرابری آنها باشد. بند3ماده3 اعلامیه با شفافیت بیشتری محتوای حق توسعه را آشکار وبرجنبه همکاری تاکید می کند: (( دولت ها دراعمال حقوق وانجام وظایف خودبه نحوی باید عمل کنند که موجب ارتقاءنظم نوین اقتصاد بین المللی متکی بر حاکمیت ، برابری ، وابستگی متقابل ومنافع مشترک وهمکاری بین تمامی کشورها گردند وهمچنین تحقق حقوق بشر ونظارت بر آن را مورد ترغیب وتشویق قراردهند..)) (16)

اعلامیه حق توسعه ، درصدد سازش بین دو جنبه فردی وجمعی این حق درچهارچوب اصول حقوق بین الملل که حاکمیت سنگ زیر بنای آن محسوب می گرددبرآمده وقادر به تعریف وتعیین ارتباط این دو جنبه از حق توسعه نشده است . وبه نظر می رسد که رویکرد نسبت به حقوق بین الملل سنتی که درآن حمایت از حقوق دولت ها بر حقوق افراد غلبه دارد، پررنگ می باشد. چرا که حق توسعه درچهارچوب اصول وقواعد حقوق بین الملل مورد تایید قرارگرفته است.

بااین وجود اعلامیه حق توسعه رامی توان یک چرخش بزرگ دردید گاه ها وسیاست های سازمان ملل درتدوین وتوسعه حقوق بین الملل ناظر بر حق توسعه محسوب نمود.

ماده دو اعلامیه انسان را موضوع ومحور توسعه معرفی می کند ودولت ها را موظف به تنظیم سیاست های مناسب توسعه می نماید. درمواد سوم ، چهارم، پنجم، ششم، هفتم وهشتم ، مسئولیت دولت ها درایجادزمینه ها وشرایط مناسب ومساعد ملی مورد تاکید قرارگرفته است . به رغم اینکه اعلامیه حق توسعه، اصول اساسی بشر که مبانی توسعه را تشکیل می دهند همانند عدم تبعیض ، برابری، انصاف،، عدالت اجتماعی، خود کفایی وهمبستگی را مورد تاکید قرارمی دهد بنابراین می توان گفت که ادبیات مربوط به حقوق بشر را توسعه داده وشفاف می نماید. به علاوه، با دفاع از تفکیک ناپذیری ابعاد مختلف حقوق بشر ازهمدیگر ، محتوای حق توسعه را تعمیق بیشتر می بخشد.بااین حال اعلامیه حق توسعه مسئولیت مشترک وهمکاری رادرفضایی مطرح می کند که گویی دولت ها وملت ها درشرایط مساوی قراردارند وازاینرو مقررات واصول جهانشمول قابل اعمال به همه آنها می باشد واین درشرایطی است که شکاف عظیم اقتصادی بین کشورهای مختلف موانع جدی برسر همکاری کشورها درتحقق اهداف اعلامیه قرارمی دهد صرف اعلام باید ها ونبایدهای اخلاقی ونادیده گرفتن ویژگی ساختارجامعه جهانی وعدم توجه به امکانات وپراکندگی منابع درسطح جهانی، ارزش اعلامیه حق توسعه را درحد یک خواسته فاقد هرگونه ضمانت اجرایی تنزل می دهد.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل در مورد حق و حقوق بشر

دانلود تحقیق حقوق بشر

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق حقوق بشر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق حقوق بشر در 62 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:

مقدمه

ایده ی کلی حقوق بشر

اسناد، معاهدات و سازمان های حقوق بشر

معاهدات حقوق بشر سازمان ملل متحد

دیگر موسسات حقوق بشری سازمان ملل

برپایی شورای حقوق بشر: گام نخست در اصلاح ساختار سازمان ملل متّحد

کمیسیون حقوق بشر و ایرادهای آن

روند تشکیل شورای حقوق بشر

موضع گیری کشورها در برابر شورای حقوق بشر

موضع ایالات متحد آمریکا

ساختار و کار کردهای شورای حقوق بشر

منابع و پانوشتها

 

 

 

بخشی از تحقیق:

مقدمه

حقوق بشر هنجارهایی اخلاقی و قانونی برای حمایت همه ی انسان ها در همه جای دنیا در برابر سوء رفتارهای سیاسی، قانونی و اجتماعی هستند. حق آزادی دین ، حق متهم برای برخورداری از محاکمه ی عادلانه و حق مشارکت سیاسی نمونه هایی از حقوق بشر هستند. این حقوق در سطوح بین المللی در اخلاقیات و قانون موجوداند. مخاطب این حقوق دولت ها هستند، که موظف اند به آنها پایبند باشند و ارتقایشان بخشند. مرجع مکتوب عمده ی این حقوق، اعلامیه ی جهانی حقوق بشر (سازمان ملل متحد، 1948b) و اسناد و معاهده های پر شمار پیامد آن است.

فلسفه ی حقوق بشر به پرسش های مربوط به وجود، محتوا، سرشت، جهانشمول بودن و توجیه حقوق بشر می پردازد. اغلب پشتیبانی محکمی که از حقوق بشر می شود (مثلا اینکه جهانشمول اند، و اینکه این حقوق به عنوان هنجارهایی اخلاقی، بی نیاز از تصویب قانونی اند) تردیدهایی شکاکانه بر می انگیزند. تأمل بر این تردیدها و پاسخ هایی که می توان به آنها داد، زیرشاخه ای از فلسفه ی سیاسی را تشکیل داده که ادبیات گسترده ای را در بر می گیرد.

1- ایده ی کلی حقوق بشر

اعلامیه ی جهانی حقوق بشر (1948, UDHR  Universal Declaration of Human Rights)، بیش از دو دوجین حق بشری مشخص را شامل می شود که کشورها موظف اند آنها را رعایت و صیانت کنند. می توانیم این حقوق را به شش گروه اصلی یا بیشتر تقسیم کنیم: حقوق امنیت، که مردم را در برابر جرائمی مانند قتل، کشتار، شکنجه، و تجاوز حمایت می کنند؛ حقوق سیاسی، که از آزادی مشارکت سیاسی از طرقی مانند بحث و تبادل نظر، شوار، اعتراض، رأی گیری و احراز سمت های دولتی صیانت می کنند؛ حقوق دادرسی ی عادلانه، که مردم را در برابر سوء رفتارهای قانونی مانند حبس بدون محاکمه، محاکمه ی غیر علنی، و مجازات بیش از حد حمایت می کنند؛ حقوق برابری، که حق شهروندی برابر، مساوات در برابر قانون و عدم تبعیض را تضمین می کنند؛ و حقوق رفاه یا (اقتصادی و اجتماعی) ، که مستلزم فراهم نمودن امکان آموزش برای همه ی کودکان و حمایت مردم در برابر فقر شدید و گرسنگی اند...

.

.

منابع و پانوشتها:

  1. محمد رضا ضیایی بیگدلی «حقوق بین الملل بشر در آستانه قرن بیست و یکم» نشریه و کالت ، ش 2 و 3 (تیر و مرداد 1379).
  2. جک دانلی ، «دموکراسی، توسعه و حقوق بشر» فصلنامه راهبرد، ش 23 (بهار 1381)،

3 . John Pace , "The UN Human Rights Council: Op – portunitiesand Challenges" http://jurist. Iaw . pitt. Edu/fo – rumy/2006/04/un- human – rights –council- opportunities. Php

 

  1. جک دانلی ، همان.
  2. حسین مهرپور، «نگاهی به فعالیتهای سازمان ملل متحد در زمینه حقوق بشر» فصلنامه سیاست خارجی ، دوره 9 ش 3 (پاییز 1374)
  3. دیویدفورسایت، «هزاره جدید: سازمان ملل متحد و حقوق بشر»، ترجمه جمشیدشریفیان ، فصلنامه سیاست خارجی ، س 16 ، ش 2، (تابستان 1381)
  4. داود آقایی، «کارنامه کمیسیون حقوق بشر درباره ایران (پس از پیروزی انقلاب اسلامی» مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ش 60 (تابستان 1382).
  5. JohnPace .Ibid

داود آقایی، همان.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق حقوق بشر