فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و تمرکز مالکیت

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله بررسی ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و تمرکز مالکیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده:
عموماً ا ین گونه تصور می شود که حضور سرمایه گذاران نهادی ممکن است به تغییر رفتار شرکت ها منجر شود. تأثیر سرمایه گذاران نهادی بر تصمیمات مدیریت در قبال تصمیمات مالی در تحقیقات پیشین اثبات شده است.هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و تمرکز مالکیت با مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد. دوره زمانی مورد مطالعه طی سالهای 1383 تا 1388 است. با استفاده ازنرم افزارره آورد نوین،دادهاجمع آوری شده وبه کمک نرم افزار EXCEL محاسبه گردیده اند. نرم افزار SPSSبرای آزمون فرضیه‌ها بکاررفته وانجام سایرتجزیه وتحلیل ها با بکارگیری روش های آماری همچون آمارتوصیفی، همبستگی (ضریب همبستگی،ضریب تعیین)، آنالیزرگرسیون و آزمون ضرائب آن ، آنالیز‌همبستگی و آزمون‌ضرائب آن‌وآزمون‌برابری‌معناداری‌چند ضریب همبستگی صورت گرفته است. در مجموع 109 شرکت فعال بورسی به عنوان نمونه انتخابی در نظر گرفته شد. در فرضیه اول تحقیق، پیش بینی شده است که بین تمرکز مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی رابطه معناداری وجود دارد.نتایج تحقیق نشاندهنده یک ارتباط مستقیم و معنی دار بین این متغیر با سطح عدم تقارن اطلاعاتی می باشد. بعبارت دیگر، با افزایش تمرکز مالکیت درطول دوره تحقیق، عدم تقارن اطلاعاتی در شرکتهای نمونه آماری افزایش یافته است. در فرضیه دوم تحقیق، پیش بینی شده است که بین مدیریت سود با عدم تقارن اطلاعاتی و تمرکز مالکیت رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج تحقیق فرضیه دوم راتائید می کند.با توجه به نتایج بدست آمده به سرمایه گذاران و تحلیل گران توصیه می شود جهت تصمیمات سرمایه گذاری کوتاه مدت و بلندمدت، در کنار استفاده از ارقام ارائه شده از جانب شرکتها و بازار سرمایه، به عواملی همچون ترکیب مالکیت و سطح عدم تقارن اطلاعاتی شرکتها نیز توجه نمایند.
واژه های کلیدی:عدم تقارن اطلاعاتی،تمرکزمالکیت،مدیریت سود

مقدمه:
ترکیب سهامداران شرکت های مختلف ، متفاوت است . بخشی ازمالکیت شرکتها در اختیار سهامداران جزء واشخاص حقیقی قرار دارد ،بخشی دیگرازسهام دراختیارمدیران وقسمتی هم دراختیار سهامداران عمده که به سهامداران نهادی معروفند ، می باشد.سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانکها، شرکتهای بیمه و شرکتهای سرمایه گذاری هستند. عموماً ا ین گونه تصور می شود که حضور سرمایه گذاران نهادی ممکن است به تغییر رفتار شرکت ها منجر شود. تأثیر سرمایه گذاران نهادی بر تصمیمات مدیریت در قبال تصمیمات مالی در تحقیقات پیشین اثبات شده است. ازآنجا که در کشورهای درحال توسعه نظیرایران،نقش سهامداران جزء در رونق اقتصاد چشمگیرمی باشد، توجه به این گروه از سرمایه گذاران حائز اهمیت است ؛ تابتوان با تشویق این گروه به سرمایه گذاری بیشتر، از طریق جذب سرمایه ایشان به بهبود اوضاع اقتصادی جامعه کمک کرد. هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و تمرکز مالکیت با مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران میباشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
ترکیب سهامداران شرکت های مختلف ، متفاوت است . بخشی از مالکیت شرکت ها در اختیار سهامداران جزء و اشخاص حقیقی قرار دارد . بخشی دیگر از سهام در اختیارمدیران و قسمتی هم در اختیارسهامداران عمده که به سهامداران نهادی معروفند، می باشد. سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانک ها، شرکتهای بیمه و شرکتهای سرمایه گذاری هستند( نوروش،1384؛ ص56). عموماً ا ین گونه تصور می شود که حضور سرمایه گذاران نهادی ممکن است به تغییر رفتار شرکت ها منجر شود. تأثیر سرمایه گذاران نهادی بر تصمیمات مدیریت در قبال تصمیمات مالی در تحقیقات پیشین اثبات شده است. این تاثیرات ممکن است بدلیل تمرکز مالکیت و پیامد مشهود و عینی آن یعنی تمرکز حاکمیت و کنترل رفتار و تصمیمات مدیران شرکتها توسط سهامداران عمده باشد (ماگ و لارگ،1998؛ ص9-8) .
در این تحقیق ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و تمرکز مالکیت با مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. در این فصل ، کلیاتی از تحقیق ارائه می شود. ابتدا مسئله تحقیق مطرح و ضرورت انجام آن تبیین می گردد. سپس با توجه به مسئله و سوالات تحقیق، فرضیاتی تدوین و ارائه می شود. در ادامه روش تحقیق بصورت کلی تشریح می شود که این قسمت شامل نحوه گزینش نمونه و الگوی آزمون فرضیات می باشد و در انتها، اصطلاحات تخصصی تحقیق بصورت عملیاتی تعریف و تبیین می شود.

 


2-1 تاریخچه مطالعاتی
1-2-1 تحقیقات انجام شده درخصوص تاثیرات ترکیب مالکیت برشرکتهای سهامی
تحقیقات خارجی
جایش کومار،2004، در بررسی که در کشور هند انجام داد، به دنبال بررسی تاثیر نوع ساختار مالکیت بر ارزش شرکتها به این نتیجه رسید که مدیران بیشترین تاثیررابرعملکردشرکت داشتند و سهامداران خارجی و شرکت های هلدینگ به طورمعناداری برعملکردشرکت تاثیرگذارنیستند.
آنلین چن و همکاران،2005، در مطالعه ای که روی 133 شرکت فعال دربورس درکشورتایوان انجام داد با تمرکز برساختار مالکیت مدیریتی درفاصله سالهای 1995 تا 1999 ، دریافت که اولارابطه بین نوع مالکیت حقوقی وعملکردبازده سهام شرکت ها ،یک رابطه معنادار و مثبت است، ثانیا، وجود مدیران وروسای هیات مدیره در ترکیب مالکیت بر عملکرد بازار سهام اثر کاهنده دارد و این حالت در تضاد با تئوری نمایندگی است .
آرین چاپل،2004، نشان دادکه حدود دوسوم شرکتهای فعال دربورس بلژیک عمدتا دارای ساختار مالکیت متمرکزهستند، زیرا یکی از راههای افزایش اعمال کنترل بر شرکت ها،تمرکز مالکیت است . ضمن اینکه اکثرشرکت ها ی بورسی دربلژیک به ترکیب مالکیت عمده ای گرایش دارند که سهامداران عمده آنها دارای حق رای نسبت به حداقل 50 یا درصدسهام شرکت باشند . چاپل، علت اصلی این یافته را دراین نکته خاطرنشان کرده است که سهامداران عمده درکشوربلژیک دارای قدرت کنترل بالایی هستند،زیرا دراین کشور اعضای هیات مدیره،عمدتا به نفع منافع مدیران وسهامداران عمل می کنند.حتی اگرنحوه کنترل و مدیریت آنها خلاف قانون باشد، زیرا منافع سهامداران عمده را به عنوان بهترین گزینه برای پیش دستی برقوانین می دانند.
درتحقیق دیگری که درکشور کره انجام شد، برنارد بلاک ،2002، به دنبال پاسخگویی به این سوال بودکه " آیا حاکمیت شرکتی می تواند معیاری برای پیش بینی ارزش شرکت باشد؟"دراین بررسی یک شاخص حاکمیت شرکتی برای هرشرکت ونیزکل بورس کره از صفر تا صد تعریف شده است . این شاخص براساس پنج جزءمهم حاکمیت شرکتی که شامل حقوق سهامداران، ساختار هیأت مدیره، رویه ها ی هیأت مدیره ، شفاف سازی و تساوی مالکیت می باشد،تعریف شده است .نتایج تحقیق حاکی ازاین است که شرکت هایی که سیستم حاکمیتی آنهاکارآمد است وشاخص های حاکمیتی بالاتری دارند،دارای عملکردبهتری( هزینه های سرمایه وهزینه ها ی فروش کمتر ) هستند،اما الزاما سودآوری بیشتری برای آنها درآینده پیش بینی نمی شود،ضمنا ارزش سرمایه گذاران دراین شرکتها بیشتر است و سهامداران سودهای مشابهی دریافت می کنند . سایرنتایج تحقیق به تفصیل عبارتند از اینکه، شرکت هایی که نیمی ازروسای آنها غیرموظف است دارای ارزش بیشتری هستند، شرکت های کوچک به دلیل حجم معاملات کمتر دارای شاخص های حاکمیتی پایین تری نسبت به شرکتهای بزرگ هستند.
فرث وهمکاران،2002، دربررسی خود روی 549 شرکت در کشورچین طی سالهای 1998 تا 2000 نشان دادند که بین مکانیسم های کنترلی درراهبری شرکت ها و عملکرد شرکت رابطه معناداری وجوددارد، ضمنا بین مکانیسم های حکمرانی مختلف همبستگی وجوددارد؛یعنی انتخاب یک روش کنترلی مستقل از سایر شیوه ها نیست،(مثلا بین ساختارمالکیت ونظام پرداخت همبستگی وجوددارد (و این شیوه های حکمرانی برحسب شرایط می توانند جایگزین یکدیگر شوند. سایریافته های این تحقیق نشان می دهدکه در کشور چین، عوامل کنترلگر بیرونی که دربازاروجوددارند نظیر قوانین ومقررات دولتی،بیشترین نقش رادراعمال حکمرانی برشرکت ها برعهده دارند و برخلاف مالکیت خصوصی، مالکیت دولتی مهم ترین ابزار حکمرانی درکشور چین است.
دیتمن،2004، درتحقیقی که درکشورآلمان انجام داد، تاثیرمیزان حقوق کنترلی سهامداران را بر ساختارمالکیت شرکت هابررسی می کند . بخش عمده خریدهای کلان درسرمایه گذاری سهام درکشور آلمان برروی سهام با حق رای انجام می شود، زیرا مهمترین مزیت این سهم افزایش توان نظارت وکنترل سهامداربرشرکت است . دیتمن درتحقیق خود دریافت که میزان حق رای وکنترل سهامدار درساختار مالکیت شرکت به حجم فعالیت معاملاتی عمده وی بستگی دارد. به نحوی که اگرمزایای ناشی ازحق رای سهام کم باشد،سهم مدیران در سرمایه گذاری های عمده کاهش می یابد،برعکس اگرمزایای ویژه کنترل سهام با حق رای، بالا باشد، ساختارمالکیت به سمت ساختار مدیریتی سوق پیدامی کند به عبارتی سهم مدیران درساختار مالکیت شرکت افزایش می یابد.
براک سیفرت،2002، درمطالعه ای که روی کشورهای آلمان،انگلستان،ایالات متحده وژاپن انجام داد،دریافت که سهامداران عمده وخصوصا وجود سهامداران حقوقی درترکیب مالکیت شرکت باعملکردشرکت ، رابطه معنادار دارد ونیزمدیران موظف برعملکردشرکت تاثیرمثبتی دارند .
آلبرت میگال،2004، دربررسی مشابهی که برروی کشورهای مزبور و نیز کشورهای استرالیا و اسپانیا انجام داد، نشان دادکه توزیع مالکیت دراین کشورها در صورتی موفق است که قوانین و چارچوب های حکمرانی دراین کشورها نظیر حمایت از سهامداران وکنترل بازار بر شرکت تقویت گردد، ضمن اینکه عملکرد موفق توزیع مالکیت، مستلزم اثربخشی هیات مدیره و توسعه یافتگی بیشتر بازار سرمایه است.
بوش و دیگران،2008، به تحلیل این مسأله پرداخته اند که آیا سرمایه گذاران نهادی ترجیح می دهند پرتفوی خود را در شرکتهای باساز و کارهای حاکمیتی بهتر شکل دهند . این تحقیق نشان داد که اگر چه سرمایه گذاران نهادی انگیزه هایی برای سر مایه گذاری در شرکتهای باساز و کار حاکمیت بهتر دارند، اما رابطه معناداری بین مالکیت نهادی و حاکمیت شرکتی وجود ندارد .
تسای و گو ارتباط بین مالکیت نهادی و عملکرد شرکتها برای سالهای 1999 تا 2003 را مورد پژوهش قرار دادند . مالکیت نهادی برابر درصد سهام نگهداری شده توسط شرکت های دولتی از کل سهام سرمایه می باشد و این شرکت ها شامل شرکت های بیمه، مؤسسات مالی، بانک ها، شرکتهای دولتی و دیگر اجزای دولت میباشند. آنها نشان دادند که سرمایه گذاری نهادی در شرکتها ممکن است به سرمایه گذاران کمک کند تا مسائل نمایندگی حاصله از تفکیک مدیریت و مالکیت را کاهش دهند.
میولر و اسپیتز،2006، ارتباط بین مالکیت مدیریتی (که شامل سهام نگهداری شده توسط اعضای خانواده هیأت مدیره می باشد) و عملکرد شرکت های خصوصی متوسط و کوچک آلمانی را با آزمایش فرضیات انگیزشی، تحلیل می نمایند . آنها در پژوهش خود از یک نمونه 356 تایی شرکتهای بخش خدمات که با تجارت ارتباط دارند، برای سال های1997 تا 2000 ، استفاده میکنند. یافته های این پژوهش نشان میدهد که عملکرد شرکتهای با درصد مالکیت مدیریتی بالای 40 درصد، در حال بهبود میباشد.
دمسز و لین (1985) اظهار داشتند که مالکیت متمرکز یک عامل درون زا می باشد که موجب توازن مخارج و منافع مالکیت شده است و رابطه معناداری بین مالکیت متمرکز و سود حسابداری وجود ندارد. از طرفی بررسی جامع مطالعات مختلف در زمینه ارتباط بین مالکیت و عملکرد شرکت از جمله تحقیق انجام شده توسط شورت (1994) نشان می دهد که اکثر مطالعات شواهدی برای بالا بودن سود آوری در شرکت هایی که تحت کنترل مالکین هستند در مقایسه با شرکت هایی که تحت کنترل مدیران هستند ،ارائه نموده اند. با وجود این گداجلویچ و شاپیرو (1998) اظهار داشتند که رابطه بین تمرکز مالکیت و سودآوری به شرایط جامعه بستگی دارد و بسته به اثرات سیستمی کشورهای مختلف می تواند متفاوت باشد. تامسن و پیدرسن (2000) دریافتند که رابطه مثبتی بین مالکیت متمرکز و عملکرد اقتصادی وجود دارد. با وجود این، این رابطه غیرخطی بوده و تمرکز مالکیت بیش از حد خاصی، اثرات معکوس و منفی بر عملکرد دارد. آنها اعلام کردند که علاوه بر رابطه نمایندگی بین مدیریت و مالکیت، هویت مالکین در ساختار مالکیت نیز عامل مهمی است که چشم پوشی می شود. هویت مالکین یک عامل موثر بر عملکرد شرکت می باشد. زیرا منعکس کننده استراتژی های اهداف سودآوری متفاوت بسته به تفاوت مالکین کنترل کننده می باشد.
این یافته ها، مفروضات نظریه نمایندگی را در زمینه اهداف سهامداران و حداکثر نمودن سود آزمون کرد. سهامداران کنترل کننده با ماهیت های متفاوت، به دنبال اهداف سودآوری و استراتژی های متفاوتی هستند که منجر به عملکرد متفاوتی می شود.
بر خلاف مالکیت متمرکز، در شرایط وجود مالکیت توزیع شده و گسترده، سهامداران دیگر نمی توانند در سیاست گذاری شرکت حضور داشته باشند. در این حالت مدیران شرکت را پیش می برند و اتحاد منافع بین مدیران و سهامداران بوسیله انتخاب مدیران مناسب، نظارت بر آنها و در صورت لزوم جایگزینی آنها از طریق بازار سرمایه صورت می گیرد.
شواهد مرتبط با شرکت هایی با ترکیب مالکیت بسیار متمرکز، که خود را در معرض نظام و نظارت بازار قرار داده اند، ساختار حاکمیت شرکتی پیچیده ای را نشان می دهد.
حضور هم زمان سهامدار کنترل کننده و سهامداران جز پراکنده در شرکت ها در شرایطی که حفاظت از سهامداران اقلیت در بازار ضعیف است، اثر نظارتی بازار را زیر سوال می برد. اوزر و یاماک (2004) به تحقیق این موضوع پرداختند که آیا وجود و میزان کنترل بازار از طریق سهامدار جز در شرایطی که ترکیب سهامداران متمرکز وجود دارد، به تفاوت در عملکرد شرکت منجر می شود. طبق تحقیق ملو و پارسونز (1998) سهامداران بزرگ و متمرکز یک نقش نظارتی ایفا می کنند که ارزش سهام را برای سهامدارن اقلیت افزایش می دهد.
با وجود آن پورترا و دیگران (2000) معتقدند که تمرکز مالکیت می تواند به افراد درون سازمانی (مدیران و مالکین) فرصت انتقال منافع اقلیت به اکثریت را فراهم سازد. در چنین شرایطی که سهامداران کنترل کننده می توانند نقش های متضادی را بازی کنند، این سوال پیش می آید که آیا سهامداران کنترل کننده یا داخلی به نظام و نظارت بازار پاسخ خواهند داد. در پاسخ به این سوال اوزر و یاماک به بررسی اثرات کنترلی مازاد بر رابطه بین تمرکز مالکیت و عملکرد شرکت پرداختند. به عبارت دیگر به دنبال این موضوع بودند که چگونه حضور و میزان سهامداران جز بر رابطه بین زمینه های مختلف عملکرد شرکت و سهامداران تمرکز مالکیت تاثیر می گذارد. علاوه بر این آنها به دنبال تحقیق تامسون و پیدرسن،2000، این موضوع را بررسی کردند که آیا تفاوت در هویت سهامداران کنترل کننده بر اثر بازار بر عملکرد شرکت های مزبور موثر است.
اوزر و یاماک شرکت های موجود در بازار سهام استامبول را که کلا شامل 299 شرکت در پایان سال 1999 بود به عنوان نمونه اولیه خود در نظر گرفتند که از بین آنها 204 شرکت دارای سهامدار عمده کنترل کننده بود که پس از حذف شرکت های سرمایه گذاری نمونه آنها مشتمل بر 153 شرکت گردید. با این نمونه آنها به دنبال بررسی این موضوع بودند که آیا وجود سهامداران جز در ترکیب سهامداران هم زمان با سهامداران کنترل کننده بر عملکرد شرکت تاثیر دارد و آیا ماهیت سهامدار کنترل کننده بر روابط مزبور موثر است. ایشان متغیرهایی از قبیل بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام، بازده فروش، نرخ رشد فروش و گردش دارایی ها را به عنوان معیارهایی برای عملکرد شرکت در نظر گرفتند.
نتایج حاصل از تحقیق آنها نشان داد که رابطه بین ترکیب مالکیت و عملکرد شرکت تنها برای متغیرهای بازده دارایی ها و بازده حقوق و صاحبان سهام با اهمیت است و نرخ سود و بازده فروش ارتباط معنادار با ترکیب سهامداران نداشتند. ایشان یکی از دلایل آن را تعیین دو عامل مزبور از طریق شرایط رقابتی بازار نه ترکیب سهامداران دانستند. طبق تحقیق ایشان سطح تمرکز تاثیری بر عملکرد شرکت نداشته است و صرفا وجود تمرکز مهم بوده است. وجود سهامداران جز هم اثرات نظارتی بر عملکرد شرکت های با سهامداران متمرکز داشته است. به طوری که در مورد دو عامل بازده دارایی ها و بازده حقوق صاحبان سهام، افزایش درصد مالکیت سهامداران جز، اثر منفی بر عملکرد شرکت هم داشته است . این امر می تواند نشانگر افزایش عدم همسویی بین سهامداران جز و سهامداران کنترل کننده باشد.
تحقیقات داخلی
رحمان سرشت و مظلومی،1377 ، رابطه عملکرد مدیریتی سرمایه گذاران شرکتی با سهم مالکیت این مؤسسات در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد مطالعه قرار دادند . آنان در این پژوهش نقش سرمایه گذاران شرکتی را مورد بررسی قرار دادند و این سؤال را مطرح کرده اند که : آیا ساختار مالکیت سازمان ها، توان توجیه عملکردهای متفاوت در آن ها را دارد؟ یافته های تحقیق نشان داد که گروه های مختلف مالک (حقیقی و حقوقی) به یک میزان از قدرت و هم سویی در اثرگذاری بر عملکرد شرکت برخوردار نیستند و در مجموع تفاوت در ساختارهای مالکیت شرکت ها توانسته است بخشی از نوسانات در عملکرد شرکتها را توضیح دهد.
مشایخ و اسماعیلی،1385، رابطه بین کیفیت سود و برخی از جنبه های اصول راهبری شامل درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره و تعداد مدیران غیرموظف در 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار را مورد بررسی قرار دادند . در این تحقیق برای سنجش کیفیت سود از جنبه تداوم سودآوری استفاده شد. نتایج این پژوهش حاکی از این است که در سطح اطمینان 95 درصد، بین کیفیت سود و درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره و تعداد اعضای غیرموظف هیئت مدیره رابطه ای وجود ندارد. اما رابطه ای غیرخطی بین اقلام تعهدی و درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره مشاهده شده است . همچنین تعداد مدیران غیرموظف و درصد مالکیت اعضای هیئت مدیره که از سازوکارهای اصول راهبری شرکت محسوب میشوند، در ارتقای کیفیت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس نقش بااهمیتی ندارند.
نوروش و ابرهیمی کردلر،1384، در تحقیقی به بررسی رابطه ترکیب سهامداران با تقارن اطلاعات و سودمندی معیارهای حسابداری عملکرد پرداختند . یافته های ا ین تحقیق، نشان داد که در شرکت هایی که مالکیت نهادی بیشتری دارند در مقایسه با شرکتهایی که مالکیت نهادی کمتری دارند، قیمت های سهام، اطلاعات سودهای آتی را بیشتر در برمی گیرد. این یافته با مزیت نسبی سهامداران نهادی در جمع آوری و پردازش اطلاعات مطابقت دارد.

 

 

 

2-2-1 تحقیقات مرتبط با عدم تقارن اطلاعاتی
تحقیقات خارجی
در دهه ١٩٧٠ میلادی سه دانشمند به نام های مایکل اسپنس ، جرج اکرلوف و جوزف استیلیتز در زمینه اقتصاد اطلاعات، نظریه ای را پایه گذاری کردند که به نظریه عدم تقارن اطلاعاتی موسوم شد . اکرلوف نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی می تواند موجب افزایش گزینش مغایر در بازارها شود که این امر قبل از وقوع معامله برای افراد به وجود می آید . اسپنس خاطر نشان می کند که واسطه های مطلع می توانند با انتقال اطلاعات محرمانه خود به واسطه های کم اطلاع، درآمد بازار خود را بیشتر کنند . اکرلوف نوعی بازار را به تصویر می کشد که در آن فروشنده نسبت به خریدار اطلاعات بیشتری را در اختیار دارد . البته حسابداران برای کاهش مشکل گزینش مغایر، سیاست افشای کامل را پذیرفته اند تا میزان اطلاعات در اختیار عموم افزایش یابد .
در ادبیات مالی، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام از سه بخش تشکیل می شود: هزینه پردازش سفارش ، هزینه نگهداری موجودی و هزینه گزینش مغایر. هزینه پردازش سفارش مبلغی است که بازارسازها برای آماده بودن برای انجام سفارش های خرید و فروش، هزینه می کنند . بخش هزینه نگهداری موجودی که توسط استال ،١٩٧٨، و هو و استال،١٩٨١، مدل سازی شده است، بیان می کند که هزینه معاملات منجر می شود بازارسازها پرتفوی متنوع نگهداری کنند، تا از این طریق بتوانند هزینه های خود را پوشش دهند. درنهایت، گزینش مغایر که توسط کاپلند و گالی،١٩٨٣، و گلشتن و میلورام ،١٩٨٥، مطرح شد نمایان گر یک امر جبرانی برای معامله گران برای پذیرش ریسک معامله با افرادی است که احتمال دارد اطلاعات مهم و محرمانه ای در اختیار داشته باشند . به عبارت دیگر، اگر بخش عمده ای از بازار را افراد غیرمطلع تشکیل دهند، بازارسازها دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را افزایش می دهند تا از این طریق ریسک گزینش مغایر را جبران کنند.
قیمتی که بازارساز، اوراق بهادار را می خرد، قیمت پیشنهادی خرید و قیمتی که با آن اوراق بهادار را می فروشد، قیمت پیشنهادی فروش نامیده می شود . اختلاف بین دو قیمت، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش خواهد بود . اگر بیشتر از یک بازارساز وجود داشته باشد، تفاوت بالاترین قیمت پیشنهادی خرید و پایین ترین قیمت فروش را شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار می نامند و نقطه تعادلی جایی بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار قرار می گیرد . در یک بازار مالی سازمان یافته، نقش بازارسازان ایجاد جریان دو طرفه قیمت برای پیشنهاد خرید و پیشنهاد فروش در تمام شرایط است.
اگر در بازاری به حد کافی برای اوراق بهادار، حجم خرید و فروش به قیمت تعادلی وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که این بازار دارای وسعت کافی است و به عبارت دیگر، روان است. بازارهایی که تعداد خریداران وفروشندگان در آن کم است، به بازارهای ضعیف معروف هستند. نقدینگی اوراق بهادار به درجه روان بودن بازار بستگی دارد. شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازارسازها در یک بازار روان، کم تر ازشکاف قیمت پیشنهادی در بازار کم رمق است، زیرا در بازارهای روان، حجم معاملات بالاتر و ریسک آن نیز کم تر است.
بازاری دارای عمق است که قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازارساز نزدیک به قیمت تعادلی باشد که تغییرات قیمت در چنین بازاری غالبا پیوسته می باشد . اما دربازارکم عمق تغییرات قیمت به صورت جهشی و ناپیوسته است . تغییر قیمت ها در بازارهای عمیق پایین تر از تغییر قیمت ها در بازارهای کم عمق است . بنابراین ریسک بازارسازها در بازارهای عمیق کم تر از بازارهای کم عمق است . اگر بازار عمیق باشد اوراق بهادار نیز دارای قابلیت برگشت زیاد خواهد بود.
تحقیقات تجربی که اخیرا صورت گرفته است، تاثیر اعلان سود بر رفتار دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را به صورت کلی مورد توجه قرار داده اند . طبق مطالعاتی که اوشمن و مورس ،١٩٨٣، بر روی ٢٥ شرکت انجام دادند به تغییر دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در ز مان اعلان سود پی بردند. وینکاتش و چیانگ ،١٩٨٦، نیز تغییرات مهمی را در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پس از اعلان سود، تنها زمانی که هیچ اطلاعات مهمی از جانب شرکت در ظرف ٣٠ روز قبل از اعلان سود منتشر نشده باشد مشاهده کردند.
جیانگ و کیم ،2000،به اثرات عدم تقارن اطلاعات بین مدیران و سهامداران در رابطه با سودآوری از نظر زمان و مقدار می پردازند. این تحقیق بر تفاوت های عدم تقارن اطلاعات بین شرکت های ژاپنی بسته به سطح مالکیت آنها توسط شرکت های دیگر پرداخته است. طبق نتایج تحقیق اخیر هر میزان سطح مالکیت نهادی در شرکت های ژاپنی افزایش می یابد، عدم تقارن اطلاعات کمتری بین مدیران شرکت و سایر اشخاص ذی نفع در بازار وجود خواهد داشت. بنابراین در شرکت هایی که میزان مالکیت نهادی در آنها بیشتر است، قیمت سهام اطلاعات مرتبط با سودهای آتی را سریعتر از شرکت هایی که مالکیت نهادی کمتری دارند، منعکس می کند.
پاتل،١٩٩١، مدعی شد که پس از اعلان سود، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام افزایش می یابد. لی، مک لاو و ردی ،١٩٩٣، بااستفاده از اطلاعات بین روزی شواهدی را ارایه کردند که بر مبنای آن دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در دوره پس از اعلان سود به مدت یک روز دارای وسعت بیشتری است و قبل از اعلان سود شاهد کاهش دامنه قیمت پیشنهادی بودند .
کرینسکی و لی ،١٩٩٦، دریافتند که اعلان سود عدم تقارن اطلاعاتی را در بازار افزایش می دهد. برطبق مدل عدم تقارن اطلاعاتی که کاپلند وگالی ،١٩٨٣، و میلورام وگلشتن ،١٩٨٥، ارایه کردند، در بازار می توان دو نوع معامله گر را متصور شد. الف- معامله گران نقد ، ب- معامله گران مطلع. معامله گران مطلع به این خاطر اقدام به انجام معامله می کنند که دارای اطلاعات محرمانه ای هستند که در قیمت ها منعکس نشده است . در حالی که معامله گران نقد سرمایه گذارن غیرمطلع تنها به دلیل دارا بودن نقدینگی به انجام مبادله اقدام میکنند.
البته این مدل ها بر روابط بین تفاوت قیمت خرید و فروش و افراد مطلع در بازار اشاره دارند . بازارسازها از انجام معامله با افراد مطلع دچار زیان می شوند و این زیان را از طریق گسترش دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام جبران می کنند . بر اساس این مدل عدم تقارن اطلاعاتی در بازار منجر به افزایش دامنه قیمت های پیشنهادی می شود.
در مدل کیم و ورچیا،١٩٩٤، برخی افراد مطلع در بازار از قبیل سهامداران عمده، اطلاعات عمومی مانند اعلان سود را به سمت اطلاعات محرمانه سوق می دهند . بدیهی است که این افراد دارای مزیت اطلاعاتی نسبت به سایرین هستند و از این رو قادرند تا ارزیابی بهتری نسبت به عملکرد موسسه از طریق اعلان سود داشته باشند . البته تمرکز اصلی آن ها بر چگونگی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی در مبادلات افر اد مطلع پیرامون زمان اعلان سود است . از نظر آنان اعلان سود منجر به افزایش حجم مبادله و گسترش عدم تقارن اطلاعاتی می شود. کیم و ورچیا اثرات این اعلان ها را به دو صورت بیان می کنند:
اول این که، اعلان های سود زمینه را برای معامله ای برابر و یکسان در بازار فراهم می کند،زیرا منجر به انتشار اطلاعات برای همه افراد حاضر در بازار می شود و بدین ترتیب باید شاهد افزایش عدم تقارن اطلاعاتی در روزهای قبل از اعلان سود باشیم.
دوم این که، بازار متشکل از افرادی است که توانایی های متفاوتی در پردازش اطلاعات دارند . طبق این دیدگاه عدم تقارن اطلاعاتی نباید قبل از اعلان سود افزایش یابد بلکه باید در یک سطح صعودی در پی اعلان سود باقی بماند . زیرا، برخی از معامله گران قادر به پردازش بهتر اطلاعات هستند و این پردازش اطلاعات است که موجب افزایش حجم مبادلات در یک محیط دارای نقدینگی کمتر می شود، نه عدم تقارن اطلاعاتی. در این زمان معامله گران غیر مطلع به دلیل افزایش دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام از انجام مبادله خودداری می کنند.
کایل ،١٩٨٥،ایزلی و اوهارو،١٩٩٢، در یافته های خود پی بردند هنگامی که عدم تقارن اطلاعاتی افزایش یابد شاهد افزایش حجم مبادلات نیز خواهیم بود.
دمسکی و فلتهام،١٩٩٤،و مک نیکولاس و ترومن،١٩٩٤،بر اهمیت تمرکز بر فعالیت بازار اوراق بهادار در دوره قبل از اعلان سود علاوه بر دوره پس از اعلان سود اشاره دارند . به نظر مک نیکولاس و ترومن سرمایه گذارانی که دارای افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی هستند،جستجوی اطلاعات محرمانه را قبل از اعلان سود افزایش می دهند . این امر بدین معناست که قبل از اعلان سود، سطح بالایی از عدم تقارن اطلاعاتی را شاهد خواهیم بود .
اسکینر،١٩٩١، در تحقیق خود افزایش قابل ملاحظه ای را در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پیرامون زمان اعلان سود مشاهد نکرد.
یان،١٩٩٨،به وجود عواملی اشاره می کند که طبق آن، حرکتهای مهمی را در قیمت سهام پیرامون زمان اعلان سود مشاهده کرد که می تواند معامله گران را به گردآوری اطلاعات بیشتر ترغیب کند . وی دریافت که هم تغییرپذیری سود و هم واکنش بازار نسبت به سود غیرمنتظره رابطه مثبتی با تغییرات در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام قبل از اعلان سود دارد . از این رو دامنه قیمت پیشنهادی در روز قبل، روز اعلان و روز پس از اعلان دارای روندی افزایشی است .
اکر ،٢٠٠٢،وجود تفاوت اندک در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و افزایش حجم معاملات را پیرامون زمان اعلان سود گزارش کرده است.
لی بی، ماتیو و راب ،٢٠٠٣،با بررسی شرکت های فعال در بورس تورنتو دریافتند که قبل از اعلان سود دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام افزایش پیدا کرده است .
لوییچی ویل ،٢٠٠٤،با بررسی شرکت های فعال در بورس یورونکست پاریس، وسعت دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را در زمان اعلان سود مشاهده کرد.
میلگرام و گلستن،1985، نشان دادند زمانی که کیفیت اطلاعات در اختیار سرمایه¬گذاران آگاه بهبود یابد (مثلاً عدم اطمینان یا شرایط نامعلومی کاهش یابد) و یا تعداد سرمایه¬گذاران آگاه نسبت به معامله گران نیازمند به نقدینگی افزایش پیدا کند. در این صورت قیمتهای خرید (برای فروش اوراق بهادار توسط متخصصین) افزایش و قیمت فروش کاهش می¬یابد. وجود عدم تقارن قابل ملاحظه موجب می شود تا متخصصین دامنه بازار را وسعت بخشیده ،به گونه¬ای که معاملات سهام رونق خود را از دست داده تا جایی که ممکن است همه دست از معامله بردارند.

 

تحقیقات داخلی
کردستانی و امیر بیگی در تحقیقی که در سال 1387 انجام گردید رابطه بین عدم تقارن زمانی سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام بعنوان دو معیار سنجش محافظه کاری را بررسی نمودند. نتایج تحقیق دلالت بر وجود یک رابطه منفی بین عدم تقارن زمانی سود و نسبت ارزش بازار به ارزش دفتری سهام(MTB) دارد که از نظر آماری معنی دار است . هر چه دوره برآورد معیار عدم تقارن زمانی سود طولانی تر شود، این رابطه نیز منفی تر میشود.
رضازاده و آزاد در سال 1387 در تحقیقی با عنوان" رابطه بین عدم تقارن اطلاعاتی و محافظه کاری درگزارشگری مالی " انجام دادند. نتایج آزمونهای تجربی با استفاده از اطلاعات مربوط به نمونه ای ازشرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دورة 1381 تا 1385 حاکی از وجودرابطه مثبت و معنی دار میان عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران و سطح محافظه کاری اعمال شده در صورتهای مالی است .نتایج مزبور بیانگر این است که به دنبال افزایش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران ، تقاضا به اعمال محافظه کاری در گزارشگری مالی افزایش می یابد و بدین ترتیب ، سودمندی محافظه کاری به عنوان یکی از خصوصیات کیفی صورتهای مالی مورد تأیید قرار میگیرد.

 

3-2-1 تحقیقات مرتبط با مدیریت سود
تحقیقات خارجی
دیچو،2002، نقش اقلام تعهدی را در جهت انداز ه گیری بهتر عملکرد شرکتها در یک سری زمانی بررسی کردند. به دلیل آن که اقلام تعهدی نیازمند مفروضات و پیش بینی جریان های نقدی آتی است، بنابراین کیفیت اقلام تعهدی و سود با افزایش در خطای پیش بینی مقدار اقلام تعهدی کاهش می یابد. آنها در نهایت چنین نتیجه گیری می کنند که ویژگی های هر شرکت همانند قدر مطلق میزان اقلام تعهدی، طول چرخه عملیاتی، انحراف معیار فروش، جریان های نقدی اقلام تعهدی و سود و اندازه شرکت را میتوان به عنوان ابزاری برای ارزیابی کیفیت سود به کار گرفت.
چنی و جیتر در سال ١٩٩٧ تاثیر اندازه شرکت، نسبت بدهی، نسبت سودآوری، بازده، اقلام تعهدی اختیاری و رشد بر هموارسازی سود را مورد آزمون قرار دادند و به این نتیجه دست یافتند که شرکت های هموارساز نسبت به شرکتهای غیرهموارکننده سود شرکتهای بزرگتری هستند بازده بیشتری دارند ودارای نسبت بدهی بالاتری هستند. همچنین شرکتهایی که عملکرد ضعیفی دارند کمتر به هموارسازی می پردازند چون فرصت مناسبی برای هموارسازی ندارند.
میچلسون و دیگران در سال ١٩٩٥ نشان دادند شرکتهای هموارکننده سود ریسک کمتر و بازده پایین تری دارند و شرکتهای بزرگتری هستند. نتایج تحقیق میچلسون و دیگران در سال ٢٠٠٠ نشان داد شرکتهای هموارساز نسبت به شرکتهای غیرهموارساز بزرگتر هستند و متوسط بازده بالاتری دارند ( میچلسون و دیگران، ١٩٩٥،ص54) .
چمبرز،2005، نشان داد که سرمایه گذاران تلاش می کنند تا پایداری اقلام تعهدی و جریان های نقدی را پیش بینی کرده ولی قادر به انعکاس آن در قیمتها نیستند . بر این اساس در بعضی شرکتها پایداری اقلام تعهدی بیش از واقع و برای بعضی دیگر کم تر از واقع برآورد می شود. وی این مورد را از طریق طبقه بندی شرکت ها بر حسب اقلام تعهدی و نحوه قیمتگذاری شرکت ها در هر طبقه نشان داد (چمبرز ، 2005،ص105-99) .
دیچو و راس،2005، با مقایسه نحوه پایداری سود بر حسب رویکرد ترازنامه ای و رویکرد صورت سود و زیانی نشان داد که پایداری سود تحت تأثیر مقدار و علامت اقلام تعهدی قرار می گیرد. اقلام تعهدی پایداری سود را نسبت به جریان های نقدی با اقلام تعهدی بالا بهبود می بخشد، اما در شرکت های با اقلام تعهدی پایین، میزان پایداری کاهش می یابد ( دیچو و راس،2005،ص80) .
بیور و همکاران در سال ۱۹۷۹ نشان دادند که همبستگی سود و بازده سهام از همبستگی سود با جریان وجوه نقد حاصل از فعالیتهای عملیاتی بالاتر است.
دیچو و دیچف، ۲۰۰۲ ، نقش ارقام تعهدی را جهت اندازه گیری بهتر سنجش عملکرد شرکت ها در یک سری زمانی بررسی کردند . به دلیل آن که اقلام تعهدی نیازمند مفروضات و پیش بینی جریان های نقدی آتی است، بنابراین کیفیت اقلام تعهدی و سود با افزایش در خطای پیش بینی مقدار اقلام تعهدی کاهش می یابد. آنها در نهایت چن ین نتیجه گیری می کند که ویژگی های هر شرکت همانند قدرمطلق میزان اقلام تعهدی، طول چرخه عملیاتی، انحراف معیار از فروش، جریان های نقدی اقلام تعهدی و سود و اندازه شرکت را می توان به عنوان ابزاری برای ارزیابی کیفیت سود به کار گرفت .
لو و نیسیم،2004، با بررسی پایداری اقلام تعهدی نشان دادند که رابطه منفی میان اقلام تعهدی و بازده آتی سهام با فرض فقدان کارایی در بازار منجر به این می شود که افراد با یافتن این روابط اقدام به استفاده از فرصت های آربیتراژ کرده و به منفعت برسند . آنها نشان دادند که این مغایرتها در طی دهه گذشته وجود داشته و کاهش نیافته است. اما به دلیل حجم معاملات و هزینه اطلاعات مربوط به ، به کارگیری اقلام تعهدی سرعت واکنش افراد چندان زیاد نیست.
فرانسیس و دیگران،2005،با بررسی نحوه قیمت گذاری کیفیت اقلام تعهدی به عنوان ریسک اطلاعات مربوط به سود نشان دادند که هر چه کیفیت اقلام تعهدی که انحراف معیار خطای رگرسیونی مربوط به اقلام تعهدی جاری و جریان های نقدی تعریف می شود، پایین تر باشد ، هزینه بدهی و سرمایه آن شرکت ها بالاتر می رود. این موضوع به نوعی نشان دهنده تأثیر کیفیت اقلام تعهدی در تصمیم گیری افراد است.
چمبرز،2005، نشان داد که سرمایه گذاران تلاش می کنند تا پایداری اقلام تعهدی و جریان های نقدی را پیش بینی کرده ولی قادر به انعکاس آن در قیمت ها نیستند . بر این اساس در بعضی شرکت ها پایداری اقلام تعهدی بیش از واقع و برای بعضی دیگر کم تر از واقع برآورد می شود. وی این مورد را از طریق طبقه بندی شرکت ها بر حسب اقلام تعهدی و نحوه قیمتگذاری شرکت ها در هر طبقه نشان داد.
تحقیقات داخلی
نوروش و دیگران در سال ۱۳۸۶ در بررسی ویژگی شرکتهای هموارساز به این نتیجه رسیدند که شرکتهای هموارساز سود سن بیشتر عملکرد ضعیف تر و نسبت بدهی بالاتری نسبت به شرکتهای غیرهموارساز دارند (نوروش ودیگران ،1386،ص208)1.
ونوس و دیگران در سال ١٣٨٥ به بررسی هموارسازی سود در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از استاندارد شماره ١٥حسابداری سرمایه گذاریها) که روش های مختلفی برای ارزیابی سرمایه گذاریها را مجازدانسته است)، پرداختند. نتایج این تحقیق حاکی از این است که هرچند این ابزار به طورگسترده استفاده نشده است اما در شرکتهایی که سود حاصل از فروش سرمایه گذاری گزارش کرده اند رفتار هموارسازی مشاهده شده است (ونوس و دیگران ، ١٣٨٥،ص188)1.
مشایخی و دیگران در سال١٣٨٤ نقش اقلام اختیاری در مدیریت سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند و به این نتیجه دست یافتند که در شرکتهای مورد مطالعه این تحقیق مدیریت سود اعمال شده است و مدیران این شرکتها به هنگام کاهش وجه نقد حاصل از عملیات که بیانگر عملکرد ضعیف واحد تحاری بوده است به منظورجبران این موضوع اقدام به افزایش سود از طریق افزایش اقلام تعهدی اختیاری کرده است (مشایخی و دیگران، ١٣٨٤،ص48)2.
قائمی و دیگران در سال ١٣٨٢ تاثیر هموارسازی سود بر بازده سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را مورد بررسی قرار دادند نتایج بررسی آنها نشان می دهد که تفاوت معنی داری بین شرکتهای هموارساز و غیرهموارساز از لحاظ بازده غیر عادی وجود ندارد ( قائمی و دیگران ، ١٣٨٢،ص23)3.
سمائی در سال ١٣٨٢ در تحقیق خود به بررسی رابطه میان هموارسازی سود و بازده تعدیل شده براساس ریسک در کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. نتایج تحقیق او نشان میدهد در سطح اطمینان ٩٠ درصدشرکتهایی که هموارسازی سود انجام میدهند به طور میانگین بازده غیرنرمال بیشتری دارند( سمائی،1382،ص78)4.
بدری در سال ١٣٨١ وجود هموارسازی و عوامل موثر بر آن را در جامعه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار داد. نتایج تحقیق او نشان میدهد اندازه، صنعت، مالکیت و نوع قیمتگذاری(از نظر شمول یا عدم شمول مقررات) عوامل موثری در هموارسازی سود نیستند ،اما نسبت سودآوری یک عامل موثر بر هموارسازی سود میباشد و رابطه منفی بین سودآوری و هموارسازی وجود دارد، یعنی با کاهش میزان سودآوری نسبی شرکت، احتمال هموارسازی افزایش می یابد ( بدری،1381،ص98)5.
ثقفی و کردستانی ،1383، با بررسی 50 شرکت در بین سال های 81-70 از سه تعریف برای اندازه گیری کیفیت سود شرکت ها استفاده کردند: رابطه جریان نقدی عملیاتی و سود و اجزای سود ؛ قابلیت پیش بینی سود ؛ و پایداری سودهای گزارش شده . بر مبنای تعریف اول آنها نشان دادند که واکنش بازار به افزایش سود نقدی شرکت ها بر خلاف پیش بینی مثبت است .
بر مبنای تعریف دوم از کیفیت سود واکنش بازار به کاهش سود نقدی شرکت ها مطابق با پیش بینی مثبت و بر مبنای تعریف سوم بازده غیرعادی (انباشته)سهام با افزایش(کاهش) سود نقدی و سود غیر منتظره افزایش(کاهش)می یابد ( ثقفی و کردستانی،1383،ص98) .
نوروش و همکاران،1385، کیفیت اقلام تعهدی و سود با تاکید بر نقش خطای برآور د اقلام تعهدی را مورد بررسی قرار داد ه اند .نتایج تحقیق نشان می دهد که میان تغییرات سرمایه در گردش غیرنقدی و جریانهای نقدی رابطه ای معنی دار وجود دارد، از میان ویژگی های منتخب هر شرکت نظیر اندازه شرکت، میزان فروش، چرخه عملیاتی و نوسان در اجزای اقلام تعهدی تغییرات سرمایه در گردش را میتوان به عنوان ابزاری برای ارزیابی کیفیت سود به کار برد و معیار مورد استفاده در ارزیابی کیفیت اقلام تعهدی که باقیمانده های حاصل از رگرسیون میان تغییرات در سرمایه در گردش و جریان های نقدی هستند ؛ رابطه مثبت معنی داری با پایداری سود دارد.
ابراهیمی کردلر و حسنی آذر داریانی در سال 1385 اقلام تعهدی جاری اختیاری را شاخصی برای ارز یابی مدیریت سود در نظر گرفتند و به بررسی مدیریت سود در زمان عرضه اولیه سهام به عموم در شرکت ها ی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداختند. نتایج حاصل از ا ین تحقیق نشان میدهد که مدیران، سود شرکتها را در سال قبل از عرضه اولیه و سال عرضه اول یه سهام به عموم مدیریت می کنند . همچنین تأثیر مدیریت سود بر عملکرد بلندمدت قیمت سهام شرکت عرضه کننده اولیه سهام به عموم مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین اقلام تعهدی جاری اختیاری سال اول شرکت ها و عملکرد بلندمدت قیمت سهام در سه سال آتی رابطه مثبت وجود دارد.

 

3-1 بیان مسئله
شرکتها به عنوان واحدهای اقتصادی، همواره به دنبال سودآوری و دستیابی به ثروت بیشتر می باشند. به دلایل مختلفی که مهمترین آنها جدایی مالکیت از مدیریت می باشند، شرکتها علاوه بر وظیفه انجام فعالیت اقتصادی، وظیفه پاسخگویی به افراد بیرون از شرکت را نیز بر عهده دارند. کاراترین شکل پاسخگویی، بر اساس شواهد تجربی، گزارشگری مالی می باشد. بنابراین به نظر می رسد که شرکتها نه تنها وظیفه انجام فعالیت اقتصادی را بر دوش خود دارند، بلکه مجبور به گزارشگری در مورد نتایج فعالیت خود می باشند و به همان میزانی که انتظار می رود در انجام فعالیت اقتصادی، سعی در کاهش هزینه ها و درآمدهای خود داشته باشند، تلاش می کنند گزارشگری مالی خود را در جهتی هدایت نمایند که تفسیر استفاده کنندگان از صور تهای مالی موجب انتقال ثروت به خارج از شرکت نشود. یکی از پیش شرط های بنیادی برای کسب اطمینان سرمایه گذاران و اعتباردهندگان در جهت فعالیتهای سازنده اقتصادی، تهیه و ارائه اطلاعاتی است که در انجام تصمیم گیریهای مالی و اقتصادی سودمند واقع شود. وجود مکانیزمهایی برای اطمینان دادن به سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان، نسبت به کیفیت اطلاعات مالی، با اهدافی همچون تخصیص بهینه سرمایه ضروری است ( حساس یگانه، 1387؛ص14) .
حاکمیت شرکتی عبارت است از روابط میان گروههای مختلف در تعیین جهت گیری و عملکرد شرکت. سیستم حاکمیت شرکتی را می‌توان مجموعه قوانین، مقررات، نهادها و روشهایی تعریف کرد که تعیین می‌کنند شرکتها چگونه و به نفع چه کسانی اداره می‌شوند. حاکمیت شرکتی تنها مربوط به اداره عملیات شرکت نیست بلکه به هدایت، نظارت و کنترل اعمال مدیران اجرایی و پاسخگویی آنها به تمام ذینفعان شرکت (اجتماع) نیز مربوط است ( چانگ و الدر،2009؛ ص19) .
یکی از مکانیسم های کنترلی بیرونی موثر بر حاکمیت شرکتی که به طور جهان شمول دارای اهمیت فزاینده ای می باشد، ظهور پدیده تمرکز مالکیت می باشد. تمرکز مالکیت در شرکت زمانی پدید می آید که درصد عمده ای از سهام در اختیار شخص ، گروه یا نهاد خاصی باشد. این سهامداران دارای توان بالقوه تاثیرگذاری بر فعالیت های مدیران به طور مستقیم از طریق مالکیت و به طور غیرمستقیم از طریق مبادله سهام خود می باشد (همان منبع؛ص21) .
جیانگ و کیم ،2000، بیان داشتند که در شرکت هایی که تمرکز مالکیت وجود دارد، اطلاعات داخلی با ارزش، درباره چشم اندازهای تجاری آتی شرکت و همچنین استراتژی های تجاری آن، از طریق ارتباط مستقیم بین مدیران و شرکت های مالک عمده سهام به طور انحصاری در اختیار قرار می گیرد. این انتقال اطلاعات اغلب از طریق کانال هایی همانند اعضای مشترک هیات مدیره در اختیار شرکت های سهامدار قرار می گیرد و از این طریق اکثر شرکت های سرمایه گذار به این اطلاعات دسترسی پیدا می کنند. در این میان، تنها منبع اطلاعاتی سهامداران جزء ،گزارشهای مالی منتشر شده بوسیله مدیران شرکتهای سهامی می باشد. این در حالی است که ممکن است این گروه از سهامداران به حجم عمده ای از اطلاعات حیاتی در خصوص چشم انداز آتی شرکت، دسترسی نداشته باشند (جیانگ و کیم ،2000؛ص21) .
نیاز به حاکمیت شرکتی از تضاد منافع بالقوه بین افراد حاضر در ساختار شرکت ناشی می شود. این تضاد منافع از دو منبع اصلی ناشی می شود. اولا" افراد مختلف حاضر در ساختار شرکت دارای اهداف و ترجیحات متفاوتی هستند. ثانیا" اطلاعات افراد مزبور از اعمال، دانش و ترجیحات دیگر افراد حاضر کامل نمی باشد. برل و مینز (1932) این تضاد منافع را از طریق آزمون تفکیک مدیریت از مالکیت و یا به عبارت دیگر تفکیک کنترل از مالکیت گزارش نمودند. آنها بیان داشتند که در شرایط عدم وجود سایر مکانیسم های حاکمیت شرکتی، تفکیک مالکیت از کنترل این امکان را به مدیران می دهد که در جهت منافع شخصی خود به جای منافع سهامداران اقدام نمایند ( جیانگ و کیم ،2000؛ص34) .
باتوجه به مباحث فوق، انتظار می رود بین تمرکز مالکیت و عدم تقارن اطلاعاتی با مدیریت سود رابطه معناداری وجود داشته باشد. تحقیق حاضر به بررسی روابط

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی ارتباط بین عدم تقارن اطلاعاتی و تمرکز مالکیت

دانلود مقاله بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده:
در این تحقیق ،مساله اصلی بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است.یکی از عوامل موثر بر روند قیمت سهام شرکتها نشانه و علائمی است که به صورت اطلاعات و پیش بینی های مختلف از داخل آن شرکتها در دسترس سرمایه گذاران و سهامداران قرار می گیرد .از جمله اطلاعات منتشر شده از سوی شرکتها،اعلان سود برآوردی هر سهم برای سال مالی آینده می باشد.بنابراین در این پژوهش وجود سطح عدم تقارن اطلاعاتی و تاثیر آن بر روی قیمت سهام و حجم مبادلات در 21 روز قبل و بعد از اعلان سود برآوردی هر سهم مورد بررسی قرار گرفت.جامعه آماری در این پژوهش متشکل از 152مورد اعلان سود می باشد که متعلق به 98 مورد شرکت برای سالهای 1383-1386 می باشد.نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که در دوره مورد بررسی عدم تقارن اطلاعاتی وجود داشته و این امر در قبل از اعلان سود بیش از دوره پس از اعلان سود بوده است .همچنین مشخص گردید که اعلان سود برآوردی شرکتها تاثیری در حجم مبادلات ندارد،به عبارتی تغییر محسوسی در حجم مبادلات قبل و بعد از اعلان سود مشاهده نشد.از نتایج این پژوهش مشخص گردید که اعلان سود تاثیری در تعدیل قیمت سهام ندارد با این حال در اکثر شرکتهای مورد مطالعه بازده غیر عادی انباشته را شاهد بودیم.نتایج این پژوهش با برخی یافته خارج و داخل از کشور مطابقت دارد.

 


مقدمه:
در حال حاضر ، حسابداری نقش مهمی را در سیستم اقتصادی ایفا می کند. تصمیم گیری دقیق از جانب اشخاص ، شرکت ها، دولت و غیره برای توزیع مناسب و کار آیی منابع مالی امری اجتناب ناپذیر است . برای این گونه تصمیم گیری ها، تصمیم گیرندگان باید اطلاعاتی قابل اتکا در اختیار داشته باشند در واقع ، هدف حسابداری کمک به این تصمیم گیرندگان است.از سوی دیگر ، سرمایه گذاری ازموارد ضروری و اساسی در فر آیند رشد و توسعه اقتصادی کشور است . به طور تجربی ثابت شده است که مردم سطوح متفاوتی از اطلاعات و معلومات را دارا هستند .اطلاعاتی که آنها در اختیار دارند،رفتارشان را در موقعیت های مختلف تحت تاثیر قرار می دهد.به عنوان مثال هنگام خرید یک کالا،فروشنده معمولاً قیمت یک قلم جنس را بر مبنای دانش و آگاهیش از قیمت سایر اقلام مشابه در بازار و شرایط آن با توجه به سایر عوامل تعیین می کند.خریدار نیز می تواند اطلاعاتی مشابه درباره قیمتهای بازار داشته باشد .اما اطلاعات خریدار درباره کیفیت کالا به احتمال زیاد با اطلاعات فروشنده برابری نمی کند و فروشنده اطلاعات کاملتری در این زمینه دارد.بنابراین بدیهی است که ما بین این دو بخش از مشارکت کنندگان در بازار کالا عدم تقارن اطلاعات وجود دارد.
در فصل اول پس از بیان مسئله تحقیق، تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرار می دهیم و به بیان اهمیت و ضرورت تحقیق می پردازیم. همچنین اهداف تحقیق را بیان می کنیم. چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سئوال و موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به مدل تحلیلی و فرضیه های تحقیق نیز اشاره شده است. در پایان این فصل تعاریف واژه ها و اصطلاحات آمده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول:
کلیات تحقیق

 

 

 


1-1-مقدمه :
حسابداری به منظور جواب گویی به نیازهای انسان به وجود آمده است . شرایط اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی محیط حسابداری به تناسب زمان متفاوت بوده است.در نتیجه،هدف های حسابداری وروش های آن نیز متناسب باتغییر در شرایط محیطی دگرگون شده است. با گذشت زمان و به موازات گسترش فعالیت های اقتصادی و افزایش پیچیدگی آن، هدف ها و روش های حسابداری به منظور جواب گویی به نیازهای اطلاعاتی توسعه یافته است.
در حال حاضر ، حسابداری نقش مهمی را در سیستم اقتصادی ایفا می کند. تصمیم گیری دقیق از جانب اشخاص ، شرکت ها، دولت و غیره برای توزیع مناسب و کار آیی منابع مالی امری اجتناب ناپذیر است . برای این گونه تصمیم گیری ها، تصمیم گیرندگان باید اطلاعاتی قابل اتکا در اختیار داشته باشند در واقع ، هدف حسابداری کمک به این تصمیم گیرندگان است.از سوی دیگر ، سرمایه گذاری ازموارد ضروری و اساسی در فر آیند رشد و توسعه اقتصادی کشور است .
یکی از عوامل موثر در تصمیم گیری ،اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است.در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی نا متقارن بین افراد توزیع شود.(انتقال اطلاعات به صورت نا برابر صورت گیرد) می تواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوعی واحد سبب شود.بنابراین ،قبل از این که خود اطلاعات برای فرد تصمیم گیرنده مهم باشد،این کیفیت توزیع اطلاعات است که باید به صورت دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.

 

2-1 بیان مسأله
یکی از مهمترین عوامل در تصمیم گیری صحیح ،اطلاعات مناسب و مرتبط با موضوع تصمیم است که اگر به درستی فراهم و پردازش نشوند اثرات منفی برای فرد تصمیم گیرنده خواهد داشت از سوی دیگر نوع و چگونگی دستیابی به اطلاعات نیز حائز اهمیت است .در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورتی نا متقارن در بین افراد توزیع شود( انتقال اطلاعا ت به صورت نابرابر بین مردم صورت گیرد) می تواند نتایج متفاوتی را نسبت به یک موضوع واحد سبب شود .بنابراین قبل از اینکه خوداطلاعات برای فرد تصمیم گیرنده مهم باشد ،این کیفیت توزیع اطلاعات است که باید به صورت دقیق مورد ارزیابی قرار گیرد.
زمانی که عدم تقارن اطلاعاتی در رابطه با سهام یک شرکت افزایش یابد ارزش ذاتی آن با ارزشی که سرمایه گذاران در بازار سرمایه برای سهام مورد نظر قائل می شوند متفاوت خواهد بود .در نتیجه ارزش واقعی سهام شرکتها با ارزش مورد انتظار سهامداران تفاوت خواهد داشت (دیاموند و ورچیا، 1991، ص65) .
آنچه در بازار های سرمایه مورد توجه قرار گیرد این است که بسیاری از افرادی که اقدام به سرمایه گذاری می کنند،مردم عادی هستند که تنها راه دسترسی آنها به اطلاعات مهم شرکتها ،اطلاعیه هایی می باشد که از جانب شرکتها منتشر می شود. یک نمونه از این نوع اطلاعیه ها را می توان اعلان سود بر آوردی هر سهم دانست که در آن سود پیشنهادی هر سهم از جانب شرکت پیش بینی شده و به اطلاع عموم رسانده می شود.
در ایران ،بر اساس ماده5 آئین نامه افشای اطلاعات شرکتها ی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ،مدیران شرکت های پذیرفته شده در بورس موظف هستند که بودجه و پیش بینی عملکرد سالانه حداکثر 30 روز قبل از شروع سال مالی جدید و تعدیل پیش بینی عملکرد سالانه در دوره های سه ماهه ،حداکثر 20 روز بعد از پایان دوره و پیش بینی درآمد هر سهم خود را به صورت 3 ماهه واقعی و یک ساله پیش بینی و حداکثر 20 روز بعد از پایان دوره سه ماهه ،به مدیریت نظارت بر شرکت های سازمان بورس اوراق بهادار در تهران ارسال نمایند.با توجه به اینکه اعلان سود می تواند برقیمت سهام تاثیر گذار باشد ،در نتیجه می تواند در تصمیم گیری های افراد نقش مهمی را ایفا کند. و از انجای که در بند اول مفاهیم نظری و گزارشگری مالی استاندارد حسابداری ایران ،هدف اصلی از ارائه اطلاعات حسابداری کمک به تصمیم گیری ها ی اقتصادی افراد می باشد خود می تواند گویای اهمیت فوق العاده این امر باشد .حال اگر در بین سرمایه گذارانی که در بازار سرمایه مشغول فعالیت بوده ،افرادی باشند که از نظر اطلاعاتی نسبت به سایرین در موقعیت بهتری قرار داشته باشند و به عنوان مثال از اعلان هایی که قرار است در باره سود صورت پذیرد مطلع باشند قادر خواهند بود تا بر عرضه و تقاضای بازار تاثیر گذاشته و به اصطلاح منجر به بروز شکاف قیمتها گردند.
دلیل اصلی آن نیز وجود عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه می باشند که بر طبق آن افراد مطلع از اعلان سود (ویا هر خبر با اهمیت دیگر) را نسبت به سایرین در موقعیت تصمیم گیر ی مناسبتری قرار می دهد.
در صورت وجود عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه و نبود راهکار مناسب برای کاهش آن ،سرمایه های افراد عادی که در این بازار ها اقدام به سرمایه گذاری می کنند همواره مورد مخاطره قرار خواهد گرفت. با توجه به مطالب ذکرشده می توان بیان نمود که اعلان سود برآوردی چه تاثیری بر عدم تقارن اطلاعاتی دارد؟ و راهکار های مناسب برای کاهش عدم تقارن اطلاعاتی چیست؟وجود اطلاعات نا متقارن بر تصمیم گیری افراد چه تاثیری دارد؟ سوال اصلی این تحقیق بیان می کند که آیا اعلان سود حسابداری می تواند عدم تقارن اطلاعاتی را بین سرمایه گذاران کاهش دهد یا خیر؟

 

3- 1 تاریخچه موضوع تحقیق
با توجه به بررسی اطلاعات موجود در مراجع کتابخانه ای ،در مورد عدم تقارن اطلاعاتی و ارتباط آن با داده های حسابداری تحقیقی در بورس اوراق بهادار صورت گرفته است .در این پژوهش که توسط محمد رضا وطن پرست صورت گرفته وجود سطح عدم تقارن اطلاعاتی و تاثیر آن بر روی قیمت سهام و حجم مبادلات در 21 روز قبل و بعد از اعلان سود برآوردی هر سهم مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج تحقیق که در سالهای 81 -83 توسط محمد رضا وطن پرست انجام شده بود نشان می دهد که در دوره قبل از اعلان سود عدم تقارن اطلاعاتی ،حجم مبادلات بیشتر از پس از اعلان سود بود.
در خارج از کشور تحقیقاتی از اواخر دهه 1970 میلادی در زمینه عدم تقارن اطلاعاتی در کشور های مختلف صورت گرفته است .نتایج حاصل از این تحقیقات با توجه به شرایط مکانی و زمانی تحقیق متنوع می باشد به طوری که برخی از محققین وجود عدم تقارن اطلاعاتی را قبل از اعلان سود وبرخی پس از اعلان سود گزارش نموده اند.و به تناسب آن نیز افزایش حجم مبادلات را در دوره های قبل و بعد از اعلان سود گزارش کردند.
به عنوان مثال ،اشمن و مورس1983و چیانگ 1986به وجود عدم تقارن اطلاعاتی در دوره پس از اعلان سود اشاره کردند .
لی و مک لاو (1993) نیز با بهره گیری از اطلاعات بین روزی سطح عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری را در دوره قبل از اعلان سود گزارش نموده اند.ایزلی و اوهارو (1992) نیز دریافتند به تناسب افزایش عدم تقارن اطلاعاتی حجم مبادلات نیز افزایش پیدا نموده است،البته آنها نیز این امر را در دوره قبل از اعلان سود مشاهد نموده اند.
یان (1998) نیز دریافت ،واکنش بازار سهام نسبت به بازده غیر عادی رابطه مثبتی با عدم تقارن اطلاعاتی در دوره قبل از اعلان سود دارد.لیبی (2003) با بررسی شرکت های مستقر در بورس تورنتو وجود عدم تقارن ازاطلاعاتی را در دوره قبل از اعلان سود گزارش نمود.ویل (2004) نیز با بررسی شرکتهای فعال در یورونکست پاریس سطح عدم تقارن اطلاعاتی بیشتری را قبل از اعلان سود مشاهده نمود.اطلاعات بیشتر در فصل 2 آمده است.

 

4-1 اهمیت و ضرورت تحقیق
یکی از نکات مهمی که همواره در مورد بازار های سرمایه خصوصاً بورس های اوراق بهادار مطرح می گردد ،بحث کارایی بازار می باشد که بر طبق آن تمامی اطلاعات موجود در بازار ،اثرات خود را بر روی قیمت سهام منعکس می نماید .شاید بتوان از دیدگاه فرضیه بازار کارا،دلیل وجودی حسابداری را عدم تقارن اطلاعاتی بیان نمود که در آن یکی از طرفین مبادله اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل در اختیار دارد .این امر به علت ورود معاملات و اطلاعات درونی بوجود می آید.
حتی اگر قیمت بازار اوراق بهادار کاملاً منعکس کننده اطلاعات باشد باز هم این احتمال وجود دارد که افراد درون سازمان بیش از افراد برون سازمان در مورد وضعیت کیفی شرکت اطلاعات بیشتری در اختیار داشته باشد و بتواند به واسطه این مزیت اطلاعاتی در جهت کسب منافع بیشتر اقدام نماید.در این جاست که یکی از زیر شاخه های بحث عدم تقارن اطلاعاتی موسوم به "گزینش (انتخاب)متغیر "نمایان می شود.
گزینش مغایر به وضعیتی اطلاق می شود که در آن فروشندگان اطلاعات مربوطی در اختیار دارند که خریدارن از آن بی اطلاع می باشند و (بالعکس)،که این امر دقیقاً قبل از وقوع معامله به وجود می آید. زمانی که معامله گران در بازار از وجود افراد غیر مطلع آگاه شوند مسئله گزینش مغایر افزایش می یابد. در این حالت افزایش سطح عدم تقارن اطلاعاتی از طریق گسترش تقارن دامنه پیشنهادی قیمت خرید و فروش سهام نشان داده می شوند و بازار گردان ها از افزایش این تفاوت برای جبران و سبک گزینش مغایر بهره می گیرند.به عبارت دیگر حضور افراد نا آگاه در بازار سرمایه این امکان را فراهم می سازد تا سرما یه گذاران حرفه ای نرخ بازده بالاتری به دست آورند.
معمولاً زمانی که اطلاعات تازه ای از وضعیت شرکت ها در بازار منتشر می شود ،این اطلاعات توسط تحلیل گران ،سرمایه گذاران و سایر استفاده کنندگان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و بر مبنای آن ،تصمیم گیر ی نسبت به خرید یا فروش سهام صورت می پذیرد.
این اطلاعات و نحوه واکنش آن ها و رفتار استفاده کنندگان به خصوص سهامداران بالفعل و بالقوه تاثیر گذاشته و باعث افزایش و یا کاهش قیمت و حجم مبادلات سهام می گردد.زیرا نحوه برخورد افراد با این اطلاعات جدید نوسانات قیمت ها را شکل می دهد.بنایراین ،در صورت انتشار محرمانه و نا همگون اطلاعات واکنش های متفاوتی را از سوی سرمایه گذاران به واسطه ورود عدم تقارن اطلاعاتی در بازار سرمایه شاهد می باشیم که این امر تحلیل های نادرست و گمراه کننده ای را از وضعیت جاری بازار به همراه خواهد داشت.
مطالب فوق می تواند بیانگر اهمیت موضوع عدم تقارن اطلاعاتی و تاثیر غیر قابل انکار آن بر روی تصمیم گیری های اقتصادی افراد باشد.

 

5-1چارچوب نظری تحقیق
در دهه 1970 میلادی سه دانشمند به نام های مایکل اسپنس ،جرج اکرلوف و جوزف استیلیتز (برندگان جایزه نوبل اقتصاد در سال 2001) در زمینه اقتصاد اطلاعات ،نظریه ای را پایه گذاری کردند که به نظریه عدم تقارن اطلاعاتی موسوم شد.در آن زمان محافل مالی و اقتصادی دنیا همواره سوال هایی به شرح ذیل مطرح بود:
چرا کسانی که قصد خرید اتومبیل دست دوم دارند ترجیح می دهند به واسطه مراجعه کنند تا به فروشنده؟
چرا موسسه ها با وجود اطلاع از وضع مالیات بر سود سهام، بین سهامداران خود سود تقسیم می کنند؟
چرا نرخ بهره در کشورهای جهان سوم اغلب بیش ا زحد بالاست؟
مساله اطلاعات نا متقارن در جایی اتفاق می افتد که یک فرد اطلاعاتی در ارتباط با رویداد های اقتصادی داشته باشد و فرد یا افراد دیگر فاقد آن باشند.تا کنون ما تصور می کردیم که کیفیت کالاهای مورد معامله همیشه برای همه طرفهای مشارکت کننده در یک معامله مشخص است .مثالهای بی شماری وجود دارد که این فرض و تصور درست نیست .معمولاً یک طرف معامله نسبت به طرف دیگر اطلاعات بیشتری در اختیار دارد .
با توجه به اینکه میزان اطلاعاتی که در اختیار یک طرف معامله قرار دارد ،توسط دادگاه یا سایر مراجع قابل تشخیص نیست بنابراین نمی توان برای برابری نمودن اطلاعات قرارداد تنظیم نمود.
برندگان جایزه نوبل ،پاسخ مشترکی برای سوالات مطرح شده ارائه دادند و با استفاده از فرضیه واقع بینانه عدم تقارن اطلاعاتی به بسط نظریه خود پرداختند و برای سوالات فوق پاسخ هایی به شرح ذیل ارائه نمودند:
فروشندگان اطلاعات بیشتری نسبت به خریداران درباره کیفیت اتومبیل دارند.
مدیران شرکت ،بیش از سهامداران از وضعیت سودآوری موسسه مطلع می باشند.
وام گیرندگان بهتر از وام دهندگان درباره توانایی شان جهت باز پرداخت اقساط در آینده اطلاع دارند.
به طور مشخص ،اکرلوف نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی می تواند موجب افزایش گزینش مغایر در بازار ها شود که این امر قبل از وقوع معامله برای افراد بوجود می آید .اسپنس خاطر نشان کرد که در شرایط خاص ،واسطه های مطلع می توانند با انتقال اطلاعات محرمانه خود به واسطه های کم اطلاع، درآمد بازار خود را بیشتر کنند.به این ترتیب مدیر شرکت با صرف مخارج اضافی برای مالیات سود سهام ،خبر از بالا بردن سود می دهد.
مقاله اکرلوف (1970) با عنوان "بازار نابسامان "اولین تحلیل رسمی از بازار هایی را که با مشکل گزینش مغایر رو به رویند،معرفی می نماید .اکرلوف نوعی بازار را به تصویر می کشد که در آن به اصطلاح رایج ،فروشنده نسبت به خریدار اطلاعات بیشتری را در اختیار دارد.البته حسابداران برای کاهش مشکل گزینش مغایر ،سیاست افشای کامل را پذیرفته اند تا میزان اطلاعات در اختیار عموم افزایش یابد.
شرکتهایی که بر اساس اطلاعات نهایی از سودآوری بالای خود مطلع می باشند،سود سهام پرداخت می کنند و بازار آن را علامتی برای خبر خوب تلقی می کند و قیمت بالاتری برای سهام آن شرکت قائل می شود. و از این طریق با بالا رفتن قیمت سهام مالیات پرداختی بر روی سود سهام را جبران می کنند. )جلیلی،1378، ص 208)2.
6-1 اهداف تحقیق
هدف اصلی در این تحقیق ،تعیین تاثیر اعلان سود بر کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بین سرمایه گذاران می باشد.

 

7-1- فرضیات تحقیق
در این تحقیق ،تفاوت موجود بین قیمتهای پیشنهادی خرید و فروش سهام و رابطه آن با حجم مبادلات و قیمتهای سهام در زمان اعلان سود مورد بررسی قرار میگیرد تا در یابیم:
آیا اعلان سود حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی بین سرمایه گذاران موثر است.؟
برا ی پاسخ به سوال فوق و با توجه به مبانی نظری موجود در این زمینه فرضیه هایی به شرح زیر تدوین شده اند:
فرضیه 1: دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام قبل از اعلان سود نسبت به دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش بعد از اعلان سود بیشتر است.
فرضیه 2: حجم مبادلات قبل از اعلان سود ،بیشتر از حجم مبادلات پس از اعلان سود است.
فرضیه 3:اعلان سود منجر به تعدیل قیمت سهام می گردد.

 

8-1-قلمرو تحقیق
جامعه مورد بررسی در این تحقیق ،شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران می باشد.محدوده زمانی این تحقیق سال 83-86 می باشد .قلمرو تحقیق از لحاظ موضوع ، اعلان سود حسابداری می باشد.

 

9-1 مدل تحلیلی تحقیق
برای محاسبه عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران از مدل زیر استفاده شده است . این مدل توسط چیانگ و وینکاتش در سال ١٩٨٦ برای تعیین دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام مورد استفاده قرار گرفت. پس از وی نیز افراد دیگری در تحقیقات خود از این مدل بهره گرفتند. مدل یادشده به شرح زیر است:


که در آن:
=Tدوره زمانی مورد بررسی
=iنمونه مورد بررسی
=SPREADدامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام
=(ASK PRICE)APمیانگین قیمت پیشنهادی فروش سهام شرکتiدر دوره t
=(BID PRICE)BPمیانگین قیمت پیشنهادی خرید سهام شرکتiدر دوره t

 

بررسی تغییرات در حجم مبادلات از فرمول زیر که توسط فاستر و بیور مطرح شده، استفاده شده است:

 

1 تعداد سهام شرکت iکه در هفته t معامله شده
* Vit=
تعداد روزهای معاملاتی در هفته t تعداد سهام منتشرشده شرکت iدر هفته t

 

لازم به یادآوری است، به دلیل این که در این تحقیق از اطلاعات روزانه استفاده شده است در فرمول یادشده تغییراتی صورت گرفته است . بدین معنی که در محاسبات مربوطه به جای اطلاعات هفتگی، اطلاعا ت روزانه جایگزین شده است که در نهایت مدل تغییر یافته به شرح زیر است:

 


تعداد سهام شرکت iکه در هفته t معامله شده
Vit=
تعداد سهام منتشرشده شرکت iدرروز t
که در این فرمول:
=iنمونه های مورد بررسی
=tدوره زمانی مورد بررسی
= Vit متوسط گردش سهام نمونهiدر دوره t
محاسبه بازده غیرعادی انباشته برای هر نمونه بر اساس رابطه زیر محاسبه شده است:


CAR=بازده غیر عادی انباشته
AR=بازده غیر عادی
N=تعداد نمونه ها
نیز به شرح زیر محاسبه می شود:

 

Rit=بازده واقعی نمونه iدر دوره t
P1= قیمت سهام در پایان دورهt
P0= قیمت سهام در ابتدای دوره t
روش محاسبه mt R نیز به شرح زیر است:

 


Rmt = بازده بازار در دوره t
TEDPIXt= بازده قیمت و سود نقدی سهام در دوره t
TEDPIXt-1= بازده قیمت و سود نقدی سهام در دوره t-1
باید خاطر نشان کرد که TEDPIX برآیند حرکت های قیمتی وبازده نقدی سهام در بورس اوراق بهادار تهران است که می تواند بازده کل سرمایه گذاری را بر روی اوراق سهام در طی یک روز معین نشان دهد.

 

10-1 تعریف واژه ها و اصطلاحات
یکی ازنخستین اقداماتی که درفرآیند حل یک مسأله تحقیقی لازم به نظرمی رسد این است که
اصطلاحات مهمی که درگذاره آن مسأله آمده ، به گونه عملیاتی تعریف شود(خاکی،1378،ص 67)2.

 

عدم تقارن اطلاعاتی:
به وضعیتی اطلاق می شود که در آن یکی از طرفین معامله ،اطلاعات بیشتری را نسبت به طرف مقابل در اختیار داشته باشد .این امر به علل مختلف ،از جمله وجود معاملات و اطلاعات محرمانه به وقوع می پیوندد (جلیلی ،1387،ص 45)1.
در این تحقیق عدم تقارن اطلاعاتی ،از طریق تفاوت در دامنه پیشنهادی قیمت خرید و فروش سهام به صورت مقداری محاسبه شده است.

 

اعلان سود:
عبارت است از اعلان سود پیشنهادی هر سهم ،که از طریق اطلاعیه های سازمان بورس و اوراق بهادار تهران به اطلاع عموم رسانده می شود (وطن پرست ،1384،ص 10)2. در این تحقیق منظور از اعلان سود برآوردی هر سهم، اعلان سود بودجه ای برای اولین بار است.

 

قیمت سهام:
اغلب بیانگر انتظارات بازار از وضعیت اقتصادی شرکتهاست.از این رو شاخص های بازار نمایانگر وضعیت و عملکرد آتی کل اقتصاد می باشند (راعی و تلنگی،1383،ص68)3.

 

حجم مبادلات:
عبارت است از تعداد سهام مبادله شده از یک سهم ،در یک روز فعالیت بورس اوراق بهادار تهران

 

بازده تحقق یافته (بازده واقعی):
بازدهی است که واقع شده، یا بازده ای است که کسب شده و به وقوع پیوسته است (اسلامی بید گلی، 1378، ص118)4.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل دوم:
مروری بر ادبیات تحقیق

 

 

 


1-2- مقدمه :
حسابداری یک سیستم اطلاعاتی است که هدف از آن تامین نیاز های اطلاعاتی استفاده کنندکان در راستای تصمیم گیری های اقتصادی می باشد.استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری طیف وسیعی از جامعه را تشکیل می دهند.ویلیام بیور در سال 1989 در کتاب گزارشگری مالی خود استفاده کنندگان اطلاعات حسابداری را به پنج گروه عمده شامل :سرمایه گذاران ،واسطه های مالی ،قانون گذاران، مدیران و حسابرسان تقسیم می کند.
در تقسیم بندی متداول دیگر ،استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری به دو گروه عمده استفاده کنندگان درون سازمانی و برون سازمانی نیز طبقه بندی می شود. استفاده کنندگان برون سازمانی عبارتند از سهامداران ،اعتبار دهندان ،دولت و سایر اشخاصی که به نحوی با سازمان در ارتباط هستند و از اطلاعات حسابداری در تصمیماتی که در ارتباط با سازمان اتخاذ می کنند،بهره مند می گردند.استفاده کنندگان درون سازمانی عبارتند از مدیران و اداره کنندگان سازمان که از اطلاعات اخذ شده توسط سیستم حسابداری در اداره عملیات سازمان استفاده می نمایند.هر یک از دو گروه استفاده کنندگان فوق ،نیاز های اطلاعاتی خاصی دارند که در این میان حسابداری مالی جهت پاسخگویی به نیاز های اطلاعاتی گروه اول و حسابداری مدیریت برای پاسخگویی به نیاز های گروه دوم از هم متمایز می شوند(نوروش و آژیری ،1378،ص89)1.
همان گونه که در بالا اشاره شد اطلاعات حسابداری یکی از منابع مهم اطلاعاتی برای تصمیم گیری های اقتصادی می باشد .در تصمیم گیری های اقتصادی ،اطلاعات حسابداری می تواند با اطلاعاتی که خارج از سیستم حسابداری تهیه می شود ،مورد استفاده قرار گیرد .تقریباً تمامی اطلاعات حسابداری متاثر از یک رشته قواعد و روش هایی است که اصطلاحا ً آنها را اصول پذیرفته شده حسابداری می نامیم.به نظر می رسد حسابداری تامین کننده اطلاعات برای تصمیم گیری در یک موسسه اقتصادی می باشد و همواره بین گزارش حسابداری و (به عبارتی هر نوع اطلاعات مالی ) و تصمیم گیری اقتصادی رابطه مستقیمی برقرار می باشد .
البته برای اینکه ارتباط اطلاعات حسابداری و تصمیم گیری های مفید اقتصادی به خوبی تبیین شود باید در مفهوم عبارات زیر دقت کافی داشته باشیم (بدری ،1372،ص164)1.
اگر اطلاعات حسابداری در فرایند تصمیم گیری به عنوان اطلاعات مربوط تلقی نشود هر گونه تغییر در این اطلاعات نیز بر تصمیم موثر نخواهد بود.هرگاه اطلاعات غیر حسابداری موجود باشد،آن گاه مفهوم و جایگاه ذهنی اطلاعات غیر حسابداری از نظر تصمیم گیرنده بر ارزش این اطلاعات (اطلاعات حسابداری)در فرایند تصمیم گیری موثر نخواهد بود.وجود اطلاعات غیر حسابداری در ارزش گذاری اطلاعات حسابداری توسط فرد تصمیم گیرنده در فرآیند تصمیم ،عامل تعیین کننده و مهمی خواهد بود.در این فصل پس از مروری چند در سابقه و پیشینۀ تحقیق، شکل گیری مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی،ورود مفهوم عدم تقارن اطلاعات به بازار های سرمایه،مبانی نظری تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش اوراق بهادار،عدم تقارن اطلاعاتی و دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام،عدم تقارن اطلاعاتی و بورس اوراق بهادار تهران،اطلاعات جدید و سرعت تعدیل قیمت های سهام،اعلان سودحسابداری و محتوای اطلاعاتی آن مورد بررسی، تبیین و تشریح قرار گرفته است و در انتهای فصل به تحقیق های گذشته داخلی و خارجی و نتایج آن نیز اشاره گردیده است.

 

2-2شکل گیری مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی:
در دهه 1970 میلادی سه دانشمند به نام های مایکل اسپنس،جرج اکرلوف و جوزف استیلیتز (برندگان جایزه نوبل اقتصاد در سال 2001) در زمینه اقتصاد اطلاعات ،نظریه ای را پایه گذاری کردند که به نظریه عدم تقارن اطلاعاتی موسوم شد.در آن زمان محافل مالی و اقتصادی دنیا همواره سوال هایی به شرح ذیل مطرح بود:
چرا کسانی که قصد خرید اتومبیل دست دوم دارند ترجیح می دهند به واسطه مراجعه کنند تا به فروشنده؟
چرا موسسه ها با وجود اطلاع از وضع مالیات بر سود سهام، بین سهامداران خود سود تقسیم می کنند؟
چرا نرخ بهره در کشورهای جهان سوم اغلب بیش ا زحد بالاست؟
مساله اطلاعات نا متقارن در جایی اتفاق می افتد که یک فرد اطلاعاتی در ارتباط با رویداد های اقتصادی داشته باشد و فرد یا افراد دیگر فاقد آن باشند.تا کنون ما تصور می ردیم که کیفیت کالاهای مورد معامله همیشه برای همه طرفهای مشارکت کننده در یک معامله مشخص است .
مثالهای بی شماری وجود دارد که این فرض و تصور درست نیست .معمولاً یک طرف معامله نسبت به طرف دیگر اطلاعات بیشتری در اختیار دارد .با توجه به اینکه میزان اطلاعاتی که در اختیار یک طرف معامله قرار دارد ،توسط دادگاه یا سایر مراجع قابل تشخیص نیست بنابراین نمی توان برای برابری نمودن اطلاعات قرارداد تنظیم نمود.
برندگان جایزه نوبل ،پاسخ مشترکی برای سوالات مطرح شده ارائه دادند و با استفاده از فرضیه واقع بینانه عدم تقارن اطلاعاتی به بسط نظریه خود پرداختند و برای سوالات فوق پاسخ هایی به شرح ذیل ارائه نمودند:
فروشندگان اطلاعات بیشتری نسبت به خریداران درباره کیفیت اتومبیل دارند.
مدیران شرکت ،بیش از سهامداران از وضعیت سودآوری موسسه مطلع می باشند.
وام گیرندگان بهتر از وام دهندگان درباره توانایی شان جهت باز پرداخت اقساط در آینده اطلاع دارند.
به طور مشخص ،اکرلوف نشان داد که عدم تقارن اطلاعاتی می تواند موجب افزایش گزینش مغایر در بازار ها شود که این امر قبل از وقوع معامله برای افراد بوجود می آید .اسپنس خاطر نشان کرد که در شرایط خاص ،واسطه های مطلع می توانند با انتقال اطلاعات محرمانه خود به واسطه های کم اطلاع، درآمد بازار خود را بیشتر کنند.به این ترتیب مدیر شرکت با صرف مخارج اضافی برای مالیات سود سهام ،خبر از بالا بردن سود می دهد.
مقاله اکرلوف (1970) با عنوان "بازار نابسامان "اولین تحلیل رسمی از بازار هایی را که با مشکل گزینش مغایر رو به رویند،معرفی می نماید .اکرلوف نوعی بازار را به تصویر می کشد که در آن به اصطلاح رایج ،فروشنده نسبت به خریدار اطلاعات بیشتری را در اختیار دارد.البته حسابداران برای کاهش مشکل گزینش مغایر ،سیاست افشای کامل را پذیرفته اند تا میزان اطلاعات در اختیار عموم افزایش یابد.
شرکتهایی که بر اساس اطلاعات نهایی از سودآوری بالای خود مطلع می باشند،سود سهام پرداخت می کنند و بازار آن را علامتی برای خبر خوب تلقی می کند و قیمت بالاتری برای سهام آن شرکت قائل می شود. و از این طریق با بالا رفتن قیمت سهام مالیات پرداختی بر روی سود سهام را جبران می کنند (جلیلی، 1387، ص208)3.

 

3-2- ورود مفهوم عدم تقارن اطلاعات به بازار های سرمایه:
در ادبیات مربوط به زیر ساخت بازار ،دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام از سه بخش تشکیل می شود.هزینه پردازش سفارش ،هزینه نگهداری موجودی و هزینه گزینش مغایر ،هزینه پردازش سفارش مبلغی است که بازار ساز ها برای آماده بودن جهت انجام سفارش های خرید و فروش هزینه می کنند(تینیک،1972) . بخش هزینه نگهداری موجودی که توسط استال (1978) و هوو استال (1981) مدل سازی شده است،بیان می کند که هزینه معاملات منجر می شود بازار سازها پرتفوی متنوع نگهداری نمایند تا از این طریق بتوانند هزینه های خود را پوشش دهند.در نهایت ،گزینش مغایر که توسط کاپلند و گالی (1983) و گلشتن و میلورام (1985) مطرح گردید نمایانگر یک امر جبرانی برای معامله گران جهت پذیرش ریسک معامله با افرادی است که احتمال دادر اطلاعات مهم و محرمانه ای در اختیار داشته باشند.به عبارت دیگر ،اگر بخش عمده ای از بازار افراد غیر مطلع تشکیل دهند ،بازار ساز ها دامنه تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را افزایش می دهند تا از این طریق ریسک گزینش مغایر را جبران کنند .

 

1-3-2- مبانی نظری تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش اوراق بهادار
زمانی که اوراق بهادار انتشار می یابد و به موجودیت خود در بازار ادامه می دهد تا بازخرید شوند یا به سررسید پرداخت برسند اما برخی دیگر از انواع اوراق بهادار را عده ای فروخته و عده ای دیگر آن را خریداری می کنند بنابراین دو نوع بازار خواهیم داشت،نوع اول بازاری است که برای تمامی اوراق بهادار وجود دارد و نوع دوم بازاری است که جریان خرید و فروش همان اوراق بهادار را در طی زمان پیگیری می کنند .در نمودار شماره 1 این بازار نحوه به تعادل رسیدن عرضه و تقاضا در آنها نشان داده شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نمودار 1-2 نحوه تعادل در دو بازار (مجله تحقیقات مالی 14و13،ص18(1

 

نمودار سمت چپ که بازار موجودی را نشان می دهد ،نمایانگر یک عرضه ثابت وتقاضایی به شکل اریب رو به پایین با توجه به قیمت اوراق بهادار می باشد . هر چه قیمت اوراق بهادار کمتر باشد تقاضا برای آن بیشتر خواهد بود.نمودار سمت راست بازار در جریان را در هر واحد نشان می دهد .اگر زمان یک روز باشد این نمودار نمایانگر تقاضایی رو به پایین است .در این نمودار ،عرضه ثابت نخواهد بود و به صورت اریب رو به بالا می باشد.تعادل در نمودار سمت چپ زمانی اتفاق می افتد که قیمت در سطح pe باشد .در نمودار سمت راست جریان عرضه و تقاضا در نقطه ای همدیگر را قطع می کنند . آن نقطه جایی است که عرضه اوراق بهادار یا تقاضا ی آن به تعادل رسیده است که این تعادل در نقطه pe تشکیل شده است.اگر هر دو بازار به تعادل برسد ،تعادل کلی ایجاد خواهد شد .در تعدل کلی قیمت اوراق بهادار در هر دو بازار یکسان خواهد بود .

 

 

 

 

 

 

 

نمودار شماره 2-2-تفاوت قیمت پیشنهادی خرید و فروش

 

در نمودار شماره 1-2-نیز همچنان قیمت تعادلی برقرار می باشد اما در بازار واقعی این قیمتهای معاملاتی است که مورد توجه قرارمی گیرد .این قیمت ها ،تفاوت پیشنهاد خرید و فروش بازار سازها است قیمتی که بازار ساز اوراق بهادار را می خرد"،قیمت پیشنهادی خرید " و قیمتی که با آن اوراق بهادار را می فروشد ،"قیمت پیشنهادی فروش " نامیده می شود.
اختلاف بین دو قیمت" شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش "خواهد بود .اگربیشتر از یک بازار ساز وجود داشته باشد ،تفاوت بالا ترین قیمت پیشنهادی خرید و پایین ترین قیمت فروش را شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار می نامند و نقطه تعادلی جایی بین قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار قرار می گیرد.در یک بازار مالی سازمان یافته ،نقش بازار سازان ایجاد جریان دو طرفه قیمت برای پیشنهاد خرید و پیشنهاد فروش در تمام شرایط می باشد.
به طور خلاصه ،بازار سازها مسئولیت تنظیم بازار را به عهده خواهند داشت و برای اجرای این وظیفه آنان باید موجودی مناسبی از اوراق بهادار را داشته باشند تا بتواند نوسانات قیمتها را کنترل نمایند. نگهداری موجودی برای این افراد هزینه هایی در بر خواهد داشت که از طریق اختلاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش اوراق بهادار، این هزینه ها را جبران می کنند .در نمودار شماره 1-2درآمد بازا ر سازان به صورت هاشور زده نشان داده شده ،در واقع به بیان ریاضی می توان گفت که:
(Pa – Pb ) Q درآمد بازار سازان می باشد.
هزینه ها و ریسک عملیات بازار ساز ها به ویژگی های خاصی از قبیل افت و خیز بازار و یا وسعت بازار ،"عمق بازار "و "انعطاف پذیری بازار " بستگی دارد .در ضمن ،ریسک عملیات بازار سازی به تعداد افرادی که بر اساس انگیزه اطلاعاتی و نه انگیزه نقدینگی ،اقدام به انجام مبادله می نمایند،بستگی دارد .در نمودار شماره 2-3 به این رابطه پرداخته می شود.
اگر در بازاری به حد کافی برای اوراق بهادار ،حجم خرید و فروش به قیمت تعادلی وجود داشته باشد می توانیم بگوییم که این بازار دارای وسعت کافی می باشد و به عبارت دیگر روان است .بازار هایی که تعداد خریداران و فروشندگان در آن کم است به بازار های کم رمق معروف می باشند.

 

نقدینگی اوراق بهادار به درجه روان بودن بازار بستگی دارد .شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار سازها در یک بازار روان کمتر از شکاف قیمت پیشنهادی در بازار کم رمق می باشد.زیرا در بازار های روان ،حجم مبادلات بالاتر و در یک آن کمتر است .
بازاری دارای عمق است که قیمت پیشنهادی خرید و فروش بازار ساز نزدیک به قیمت تعادلی باشد که تغییرات قیمت در چنین بازاری غالباً پیوسته می باشد .اما در بازار کم عمق تغییرا ت قیمت به صورت جهشی و نا پیوسته می باشد .تغییر قیمتها در بازار های عمیق پایینتر از تغییر قیمتها در بازار های کم عمق می باشد. بنابراین ریسک بازار سازها در بازار های عمیق کمتر از بازار ها ی کم عمق است. اگر بازار عمیق باشد اوراق بهادار نیز دارای قابلیت برگشت زیاد خواهد بود.

 

 

 

 

 

 

 

نمودار شماره 3-2- یک بازار پر افت وخیز

 

2-3-2 عدم تقارن اطلاعاتی و دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام
تحقیقات تجربی که اخیراً صورت گرفته است ، تاثیر اعلان سود بر رفتار دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام را به صورت کلی مورد توجه قرار داده اند. بر طبق مطالعاتی که اوشمن و مورس (1983) بر روی 25 شرکت انجام دادند به تغییر دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در زمان اعلان سود پی بردند.ویکنتاش و چیانگ (1986) نیز تغییرات مهمی را در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پس از اعلان سود ،تنها زمانی که هیچ اطلاعات مهمی از جانب شرکت در ظرف 30 روز قبل از اعلان سود منتشر نشده باشد مشاهده نمودند.
پاتل (1991) مدعی شد که پس از اعلان سود ، دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام افزایش می یابد.لی، مک لاو ردی (1993) با استفاده از اطلاعات بین روزی شواهدی را ارائه نمودند که بر مبنای آن دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام در دوره پس از اعلان سود به مدت یک روز دارای وسعت بیشتری می باشد و قبل از اعلان سود شاهد کاهش قیمت پیشنهادی بودند.
کرینسکی ولی (1996) در یافتند که اعلان سود عدم تقارن اطلاعاتی را در بازار افزایش می دهد.بر طبق مدل عدم تقارن اطلاعاتی که کاپلند و گالی (1983) و میلورام و گلشتن (1985) ارائه نمودند، در بازار می توان دو نوع معامله گر را متصور شد:
(الف )معامله گران نقد (ب)معامله گران مطلع .
معامله گران مطلع به این خاطر اقدام به انجام معامله می کنند که دارای اطلاعات محرمانه ای هستند که در قیمت ها منعکس نشده است.
در حالی که معامله گران نقد(سرمایه گذارن غیرمطلع) تنها به دلیل دارا بودن نقدینگی به انجام مبادله اقدام می کنند. البته این مدل ها بر روابط بین تفاوت قیمت خرید و فروش و افراد مطلع در بازار اشاره دارند . بازارسازها از انجام معامله با افراد مطلع دچار زیان می شوند و این زیان را از طریق گسترش دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام جبران می کنند . بر اساس این مدل عدم تقارن اطلاعاتی در بازار منجر به افزایش دامنه قیمت های پیشنهادی می شود .
در مدل کیم و ورچیا ( ١٩٩٤) برخی افراد مطلع در بازار از قبیل سهامداران عمده، اطلاعات عمومی (مانند اعلان سود) را به سمت اطلاعات محرمانه سوق می دهند . بدیهی است که این افراد دارای مزیت اطلاعاتی نسبت به سایرین هستند و از این رو قادرند تا ارزیابی بهتری نسبت به عملکرد موسسه از طریق اعلان سود داشته باشند . البته تمرکز اصلی آن ها بر چگونگی تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی در مبادلات افر اد مطلع پیرامون زمان اعلان سود است . از نظر آنان اعلان سود منجر به افزایش حجم مبادله و گسترش عدم تقارن اطلاعاتی می شود. کیم و ورچیا اثرات این اعلان ها را به دو صورت بیان می کنند: اول این که، اعلان های سود زمینه را برای معامله ای برابر و یکسان در بازار فرا هم می کند زیرا منجر به انتشار اطلاعات برای همه افراد حاضر در بازار می شود و بدین ترتیب باید شاهد افزایش عدم تقارن اطلاعاتی در روزهای قبل از اعلان سود باشیم. دوم این که، بازار متشکل از افرادی است که توانایی های متفاوتی در پردازش اطلاعات دارند . طبق این دیدگاه عدم تقارن اطلاعاتی نباید قبل از اعلان سود افزایش یابد بلکه باید در یک سطح صعودی در پی اعلان سود باقی بماند . زیرا، برخی از معامله گران قادر به پردازش بهتر اطلاعات هستند و این پردازش اطلاعات است که موجب افزایش حجم مبادلات در یک محیط دارای نقدینگی کم ترمی شود، نه عدم تقارن اطلاعاتی. در این زمان معامله گران غیر مطلع به دلیل افزایش دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام از انجام مبادله خودداری می کنند .
کایل ( ١٩٨٥ ) ایزلی و اوهارو (١٩٩٢) در یافته های خود پی بردند هنگامی که عدم تقارن اطلاعاتی افزایش یابد شاهد افزایش حجم مبادلات نیز خواهیم بود.
دمسکی و فلتهام (1994) و مک نیکولاس و ترومن ( ١٩٩٤) بر اهمیت تمرکز بر فعالیت بازار اوراق بهادار در دوره قبل از اعلان سود علاوه بر دوره پس از اعلان سود اشاره دارند. به نظر مک نیکولاس و ترومن سرمایه گذارانی که دارای افق سرمایه گذاری کوتاه مدتی هستند جستجوی اطلاعات محرمانه را قبل از اعلان سود افزایش u1605 می دهند . این امر بدین معناست که قبل از اعلان سود، سطح بالایی از عدم تقارن اطلاعاتی را شاهد خواهیم بود.
اسکینر ( ١٩٩١ ) در تحقیق خود افزایش قابل ملاحظه ای را در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام پیرامون زمان اعلان سود مشاهد نکرد.. یان ( ١٩٩٨ ) به وجود عواملی اشاره می کند که طبق آن، حرکت های مهمی را در قیمت سهام پیرامون زمان اعلان سود مشاهده کرد که می تواند معامله گران را به گردآوری اطلاعات بیشتر ترغیب کند . وی دریافت که هم تغییرپذیری سود و هم واکنش بازار نسبت به سود غیرمنتظره رابطه مثبتی با تغییرات در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام قبل از اعلان سود دارد . از این رو دامنه قیمت پیشنهادی در روز قبل، روز اعلان و روز پس از اعلان دارای روندی افزایشی است . اکر ( ٢٠٠٢ ) وجود تفاوت اندک در دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام و افزایش حجم معاملات را پیرامون زمان اعلان سود گزارش کرده است.
لی بی و همکاران (٢٠٠٣) با بررسی شرکت های فعال در بورس تورنتو دریافتند که قبل از اعلان سود دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سها م افزایش پیدا کرده است. ویل ( ٢٠٠٤ ) با بررسی شرکت های فعال در بورس یورونکست پاریس، وسعت دامنه قیمت . پیشنهادی خرید و فروش سهام را در زمان اعلان سود مشاهده کرد.
در ادامه نیز خلاصه نتایج بدست آمده در نمایه 2-1 نشان داده شده است.

 

نمایه 2-1 خلاصه نتایج مطالعات در مورد وجود عدم تقارن اطلاعاتی
ردیف محقق سال افزایش دامنه قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام
1 اشمن-مورس 1983 پس از اعلان سود
2 کایل 1985 پس از اعلان سود
3 وکینتاش چیانگ 1986 پس از اعلان سود
4 پاتل 1991 پس از اعلان سود
5 اسکینر 1991 پس از اعلان سود
6 ایزلی-اوهارا 1992 قبل از اعلان سود
7 لی-مک لاو-ردی 1993 پس از اعلان سود
8 مک نیکلاس-ترومن 1994 قبل از اعلان سود
9 دمسکی –فلتهم 1994 قبل از اعلان سود
10 کیم-ورچیا 1994 پس از اعلان سود
11 کرینسکی-لی 1996 قبل از اعلان سود
12 بروک 1996 پس از اعلان سود
13 یان 1998 قبل از اعلان سود
14 گرهاردکلینگ 2000 قبل از اعلان سود
15 اکر 2002 پس از اعلان سود
16 لی بی –متئو-ترومن 2003 قبل از اعلان سود
17 لوئچی ویل 2004 قبل از اعلان سود

 

 

 

3-3-2- عدم تقارن اطلاعاتی و بورس اوراق بهادار تهران
با توجه به بررسی هایی که بعمل آمده ،در مورد عدم تقارن اطلاعاتی و ارتباط آن با داده های حسابداری محمد حسین قائمی و محمد رضا وطن پرست نقش اطلاعات حسابداری را در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس تهران در دوره 1381-1383 مورد برسی قرار دادند .نتایج تحقیق وی نشان می د

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی نقش اطلاعات حسابداری در کاهش عدم تقارن اطلاعاتی در بورس اوراق بهادار تهران

دانلود پایان نامه بررسی رابطه عدم تقارن اطلاعاتی با نقدینگی و ریسک نقدینگی

اختصاصی از فی موو دانلود پایان نامه بررسی رابطه عدم تقارن اطلاعاتی با نقدینگی و ریسک نقدینگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه بررسی رابطه عدم تقارن اطلاعاتی با نقدینگی و ریسک نقدینگی


دانلود پایان نامه بررسی رابطه عدم تقارن اطلاعاتی با نقدینگی و ریسک نقدینگی

بررسی رابطه عدم تقارن اطلاعاتی با نقدینگی و ریسک نقدینگی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:87

پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد

رشته : MBA

فهرست مطالب :

فصل اول؛ مقدمه و کلیات تحقیق

1-1.مقدمه. 2

2-1.بیان مساله. 3

3-1.فرضیه های تحقیق.. 3

4-1.هدف از اجرا 4

5-1. توجیه ضرورت انجام طرح.. 5

6-1.طرح تحقیق.. 5

7-1.جمع آوری داده ها 5

8-1.جامعه آماری و نمونه گیری.. 5

9-1.تجزیه و تحلیل داده ها 6

10-1.مدلهای تحقیق.. 6

11-1.متغیرهای تحقیق.. 8

12-1. تعریف واژه گان کلیدی.. 11

13-1.خلاصه فصل.. 12

14-1. چارچوب فصول بعد. 12

فصل دوم؛ ادبیات و پیشینه تحقیق

1-2. مقدمه: 14

2-2. عدم تقارن اطلاعاتی.. 16

3-2. اطلاعات متقارن. 16

4-2. اطلاعات نامتقارن. 16

5-2. اهمیت اطلاعات نامتقارن. 17

6-2. عوامل موثر بر عدم تقارن اطلاعاتی.. 17

7-2.معیارهای سنجش عدم تقارن اطلاعاتی.. 20

8-2. تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی.. 21

9-2. بازار های کارا و اطلاعات... 22

10-2. عدم تقارن اطلاعاتی از دیدگاه های مختلف... 22

1-10-2. مدل اکرلوف و همکاران. 22

2-10-2. مدل تینیک... 23

3-10-2. مدل کاپلان وگالی.. 25

4-10-2. مدل کیم و ورچیا 26

5-10-2. مدل اسکات و همکاران. 27

11-2. نقد شوندگی سهام. 27

12-2. ریسک نقدینگی.. 28

13-2. ریسک نقدینگی و قیمت دارایی ها 29

14-2. پیشینه تحقیق.. 29

1-14-2. تحقیقات داخلی.. 29

2-14-2. تحقیقات خارجی.. 34

15-2. خلاصه فصل.. 37

فصل سوم؛ روش تحقیق

1-3. مقدمه. 39

2-3. روش تحقیق.. 39

3-3. جامعه آماری.. 39

4-3. نمونه آماری.. 40

5-3.فرضیه ها 42

6-3. مدلهای تحقیق.. 42

7-3.متغیر های تحقیق.. 44

8-3. روش گردآوری داده ها 48

9-3. روش های آماری مورد استفاده 48

10-3. خلاصه فصل.. 48

فصل چهارم؛ محاسبات و یافته های تحقیق

1-4.مقدمه. 50

2-4. نتایج آمار توصیفی.. 50

3-4. تحلیل ماهیت و ویژگی­های متغیرهای تحقیق.. 52

4-4. بخش اول : بررسی اثر نقدینگی و ریسک نقدینگی روی عدم تقارن اطلاعاتی.. 52

5-4. بخش دوم : بررسی اثرات نقدینگی و ریسک نقدینگی روی مازاد بازده سهام. 59

6-4. خلاصه فصل.. 66

فصل پنجم؛ نتیجه­گیری و پیشنهادات

1-5. مقدمه. 68

2-5. خلاصه و نتیجه گیری.. 68

3-5. پیشنهاد کاربردی.. 71

4-5. پیشنهاد برای تحقیقات آتی.. 71

منابع و ماخذ. 72

ABSTRACT. 77

فهرست جداول :

1-3. گروه های صنعت طبقه بندی شده در بورس اوراق بهادار تهران. 40

2-3. شماره و ردیف گروه های صنایعی که بدلیل واسطه گری مالی حذف شده اند. 41

3-3. شماره و ردیف گروه های صنایع باقی مانده که نمونه آماری را شکل می دهند. 41

1-4. نتایج آماره های توصیفی مورد استفاده در این تحقیق.. 51

2-4. نتایج آزمون ناهمسانی آرچ LM مدل اول. 52

3-4. نتایج آزمون آماره F. 53

4-4. نتایج آزمون آزمون هاسمن.. 53

5-4. نتایج آزمون رگرسیون ترکیبی مدل اول تحقیق.. 55

6-4. نتایج آزمون ناهمسانی آرچ LM مدل دوم 59

7-4. نتایج آزمون آماره F. 60

8-4. نتایج آزمون آزمون هاسمن.. 60

9-4. نتایج آزمون رگرسیون ترکیبی مدل دوم تحقیق.. 62

چکیده :

این تحقیق عوامل موثر بر عدم تقارن اطلاعاتی با در نظر گرفتن متغیر های شرکت و فاکتورهای بازار می پردازد و رابطه عدم تقارن اطلاعاتی با نقدینگی و ریسک نقدینگی را مورد بررسی قرار می دهد. در ادامه رابطه میان ریسک نقدینگی و مازاد بازده سهام را بررسی می کند. برای این منظور از اطلاعات شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سالهای 1384 تا 1389 استفاده شده است.یافته های این تحقیق نشان می دهد عدم تقارن اطلاعاتی رابطه ای مثبت با حجم مبادلات وریسک نقدینگی بازار و رابطه ای منفی با دفعات انجام مبادله و ریسک نقدینگی سهام و نقدینگی بازار دارد .پس از تعدیل فاکتورهای ریسک بازار،اندازه،نسبت ارزش دفتری به ارزش سهام و فاکتور برتری تنها متغیر نقدشوندگی سهام رابطه مثبت و معناداری با مازاد بازده سهام دارد و متغیرهای ریسک نقدینگی سهام ،نقدینگی بازار و ریسک نقدینگی بازار رابطه معناداری با مازاد بازده سهام ندارند.

کلمات کلیدی:

عدم تقارن اطلاعاتی ، نقدینگی،ریسک عدم نقد شوندگی، شکاف قیمت پیشنهادی خرید و فروش سهام، مازاد بازده سهام

مقدمه :

تاثیر اطلاعات مالی بر رفتار بازار سهام یکی از موضوعات اصلی تحقیق در امور مالی است.از این رو پیامد ها و عوامل موثر بر کیفیت اطلاعات بسیار مورد توجه قرار گرفته است.یکی از این پیامد های اساسی عدم تقارن اطلاعاتی است که به برتری اطلاعاتی یکی از طرفین معامله بر دیگری اشاره دارد. با توجه به اهمیت مفهوم عدم تقارن اطلاعاتی اکنون پذیرفته شده است که بدون ورود عدم تقارن اطلاعاتی در مدل ها تحلیل های اقتصادی ناقص می باشد.

در این راستا در سالهای اخیر تلاش قابل توجهی در زمینه مطالعه عدم تقارن اطلاعاتی در بازار های مالی،عوامل موثر بر آن و رابطه ی آن با سایر موضوعات مالی صورت گرفته است. تحقیق حاضر به بررسی رابطه عدم تقارن اطلاعاتی با نقدینگی و ریسک نقدینگی می پردازد.

نقدینگی(نقدشوندگی) به معنای سرعت تبدیل سرمایه گذاری ها یا دارایی ها به وجوه نقد می باشد. اوراق بهاداری که در بورس اوراق بهادار با استقبال معامله روبرو می شوند می توانند حاکی از سرعت نقدشوندگی آنها باشد. در حقیقت فقدان نقدشوندگی ممکنست تاثیر منفی بر ارزش سهام بگذارد.]19[

در هر بازار مالی با توجه به گستردگی و عمق بازار، ابزارهای متنوعی جهت سرمایه گذاری وجود دارند. سرمایه گذاران، با عنایت به بازده و ریسک دارایی ها، سرمایه گذاری می کنند. نرخ تنزیل یا نرخ بازده مورد انتظار هر دارایی، نشانگر بازده از دست رفته تحت شرایط ریسک مساوی ناشی از تحصیل آن دارایی است. یکی از عوامل موثر بر ریسک دارایی ها قابلیت نقدشوندگی آنها است. نقش نقدشوندگی در ارزشگذاری دارایی ها حائز اهمیت است.

موضوع نقدشوندگی به عنوان یک عامل تعیین کننده بازده سهام در اواسط دهه سال 1980مطرح گردید.تحقیقاتی چون تحقیق اکبو و نورلی[1] (2005) نشان می دهد که عامل نقد شوندگی بر بازده

دارایی موثر است و سرمایه گذاران همواره آن را مورد توجه قرار می دهند.]19[

مطالعه حاضر تمرکزی دو گانه دارد :

اولا تجزیه و تحلیل یکپارچه ای از عوامل موثر بر عدم تقارن اطلاعاتی با در نظر گرفتن متغیرهای شرکت و فاکتورهای بازار فراهم می نماید.

ثانیا اثرات نقدینگی و ریسک نقدینگی را روی مازاد بازده سهام بررسی می کند.

در تحقیق حاضر سعی شده است که بعد خاصی از ریسک نقدینگی را که سرمایه افراد را تهدید کرده و موجب تفاوت قیمت پیش بینی شده از قیمت واقعی می باشد تبیین شود.

2-1) بیان مساله:

عدم تقارن اطلاعاتی همواره مساله مهمی در میان دانشگاهیان بوده است. در عدم تقارن اطلاعاتی ، اطلاعات یک طرف مبادله بیش از طرف دیگر است. یکی از راه ها برای انجام مبادله موفق این است که خریدار تلاش کند تا اطلاعات خود را از طرف دیگر یعنی فروشنده و سطح کیفیت خدماتش تا حد ممکن بالا ببرد. اما اینکار همیشه عملی نیست و چندان مقرون به صرفه هم نیست.

به طور کلی نمایندگان (افراد درون سازمانی)در یک سوی بازار از اطلاعات بهتر و بهنگام تری(مزیت اطلاعاتی) در مورد شرکت نسبت به سایر گروهها (افراد برون سازمانی)در سوی دیگر بازار برخوردار باشند به اصطلاح می گویند که بازار دارای ویژگی عدم تقارن اطلاعاتی است.وجود اطلاعات نامتقارن در بازار به مساله گزینش مغایر(معکوس) در معاملات منجر می شود، که نهایتا نا کارآمدی بازار را به همراه خواهد داشت.افزایش عدم تقارن اطلاعاتی اثر نامطلوبی بر هزینه سرمایه خواهد داشت زیرا تامین کنندگان نقدینگی برای حفاظت خود در مقابل ریسک گزینش مغایر،دامنه پیشنهادی خرید و فروش سهام را افزایش می دهند که این امر باعث کاهش عمق بازار شده ، در نتیجه به کاهش نقدینگی می انجامد. بنا براین گزینش مغایر هزینه هایی در بر خواهد داشت که شرکتها ترجیح می دهند از منابعی تامین مالی کنند که دارای کمترین ریسک گزینش مغایر می باشد. ]13[در این میان تامین سرمایه از طریق سهام بیشترین ریسک را خواهد داشت،زیرا عدم تقارن اطلاعاتی منجر به افزایش صرف ریسک و بازده مورد انتظار سرمایه گذاران می شود

و...

NikoFile


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه بررسی رابطه عدم تقارن اطلاعاتی با نقدینگی و ریسک نقدینگی

مطالعه تطبیقی عدم مسئولیت کیفری بیماران روانی در هشت کشور اروپایی

اختصاصی از فی موو مطالعه تطبیقی عدم مسئولیت کیفری بیماران روانی در هشت کشور اروپایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مطالعه تطبیقی عدم مسئولیت کیفری بیماران روانی در هشت کشور اروپایی


مطالعه تطبیقی عدم مسئولیت کیفری بیماران روانی در هشت کشور اروپایی

 

 

 

 

 

 

 

مقاله با عنوان مطالعه تطبیقی عدم مسئولیت کیفری بیماران روانی در هشت کشور اروپایی در فرمت ورد در 29 صفحه و شامل مطالب زیر می باشد:

مقررات فرانسه
مقررات آلمان
مقررات انگلستان
مقررات دانمارک
مقررات اسپانیا
مقررات ایتالیا
مقررات هلند
مقررات سوئد


دانلود با لینک مستقیم


مطالعه تطبیقی عدم مسئولیت کیفری بیماران روانی در هشت کشور اروپایی