فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان جنگ تحمیلی در شهر تهران

 

چکیده
تحقیق حاضر با عنوان بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان جنگ تحمیلی در شهر تهران، سال (84-1383) با هدف شناسایی بهتر و رفع مشکل یا دگرگونی در ارزش های حاکم مردم و مسئولین در قبال جانبازان شکل گرفته است.
پیری اجتماعی مترادف واژه هایی نظیر: طرد اجتماعی، از کارافتادگی، انزواطلبی و یا عدم توجه و حمایت خانواده، مسئولین وسایر افراد جامعه نسبت به فرد و یا گروه خاصی از اجتماع می‌باشد. در این تحقیق بیشتر مفهوم طرد اجتماعی مدنظربوده است ، که رابطه آن با متغیرهایی از قبیل: سن، وضعیت تأهل، درصد جانبازی، تعداد سالهای خدمت در جبهه و … سنجیده شده است. در این راستا سوالات تحقیق نیز عمدتاً مربوط به نوع یا میزان رابطه این مفاهیم با میزان و سطح طرد شدگی اجتماعی جانبازان از صحنه‌های سیاسی- اجتماعی می باشد.
جمعیت نمونه این تحقیق حدود 150 نفر از جانبازانی است که از نواحی مختلف شهر تهران با روش نمونه‌گیری تصادفی ساده و سیستماتیک به طور تلفیقی انتخاب شده اند.
روش پژوهش با توجه به معیارهای کلی از نوع مقطعی، توصیفی و در برخی محورها بصورت تبیینی بوده و در چارچوب ابزارهای غالب از روش اسنادی وپیمایشی به صورت همزمان، بهره گرفته هم چنین فن پرسشنامه تؤام با مصاحبه عمقی به عنوان ابزار تکمیلی استفاده شده است. پرسشنامه شامل 30 سؤال باز و 2 سوال بسته در دو بخش شناسایی و طیفی (لیکرت) تدوین گردیده است. پس از جمع‌آوری اطلاعات با بهره‌گیری از روش‌های آمار توصیفی و استنباطی همراه با آزمون‌های کای اسکوئر ، وی کرامرز . دی‌سامرز و رواسپیرمن ، یافته‌ها در قالب 17 جدول یک‌بعدی و 16 جدول دو بعدی ارائه شده است. نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که 60 درصد جمعیت نمونه دارای پیری اجتماعی زیادی بوده است. جالب توجه آنکه موضوع مورد بررسی با متغیرهایی نظیر: میزان مزایا، امکانات هنگام جنگ یا قبل از آن، میزان ساعات تنهایی و قضاوت جامعه، رابطه معنادار و مستقیمی داشته است. یعنی با کاهش یا افزایش متغیرهای مذکور، پیری اجتماعی نیزهم جهت با آنها تغییر می یابد.


مقدمه

پیری پدیده ای است جسمانی اما عوامل اجتماعی می تواند در تسریع آن موثر افتد. بدین معنی که چیزی از خارج بر فرد تحمیل شده و ناراحتی های جسمانی و روانی را برای شخص در پی دارد. بدین ترتیب می توان اذعان نمود که پیری امری نسبی بوده و در آن علاوه بر شاخص جسمانی، عوامل روانی و اجتماعی نیز، موثر می باشند.
چنانچه پیری را مسامحتا با دید اجتماعی بررسی نمائیم، در اینصورت دریچه ای فراخناک به پهنای تاریخ زندگانی انسان بر روی کره زمین در پیش روی هر محققی گشوده خواهد شد.
با توجه به وسعت مفهوم پیری در نظرگاه اجتماعی، این پدیده میتواند گربیان گر اقشار کثیری از جامعه گردد. یکی از گروههایی که این پدیده در مورد آنها به وقوع پیوسته، قشر جانباز می باشد. با عنایت به اینکه، جانبازان در کشورما گروهی هستند که به منظور دفاع از مرز و بوم کشور بذل جان نموده و در عین از دست دادن بخشی از سلامت جسمانی خود، از لحاظ ویژگی های روحی و روانی نیز دستخوش تغییراتی گشته اند، لذا در پژوهش حاضر این قشر ایثارگر که در معرض آسیب بیشتری بوده اند مورد توجه قرار گرفته اند. بنابراین با توجه به مفهوم پیری اجتماعی می توان گفت: این پدیده در قشر جانبازان، افرادی را شامل می شود که علی رغم از خودگذشتگی شان در دفاع و یا ارتقا کشور،جامعه آنها را به وادی فراموشی سپرده و مورد بی مهری قرار داده است که از عوارض آن : انزوا، گوشه نشینی، احساس تنهایی می باشد.
براین اساس به پیرامون اهداف تحقیق، اهمیت موضوع، فرضیات و محدوه مطالعه پژوهش پرداخته شده از آنجا که پژوهش حاضر، تجربه ای دو سویه است ،امیدواریم برای خوانندگان نیز متقابلا رضایت بخش باشد.


توجیه علمی مسئله

موضوع: پیران‌شناسی اجتماعی
عنوان: بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی بین قشر جانبازان جنگ تحمیلی در شهر تهران، سال (84-1383).
توجه به یک مسئله اجتماعی از آگاهی جامعه، پیرامون وجود آن موضوع در نظام اجتماعی سرچشمه می‌گیرد، از اینرو کلام آغازین مادر طرح مسئله تحقیق از رابطه فرد و جمع و جدایی‌های آنها شروع می‌شود و به ما اجازه می‌دهد که حداقل طرح کلی یک مشکل نظری اساسی را مشخص کنیم. بر این اساس پرسشی که به عنوان سوال پایه مدنظر می‌باشد عبارت است از اینکه: پیری اجتماعی چیست؟
پیری اجتماعی، اگر این تعبیر درست باشد در زمان‌های قدیم مشکل تلقی نمی‌شد یا وجود نداشت بلکه از فراورده‌های عصر حاضر است. به طوری که می‌دانیم واژه پیری تداعی کننده مفاهیم متعددی از قبیل پیری جسمی، پیری قانونی، پیری ریاضی وغیره است همینطور فاکتورهای معینی من جمله ناتوانی‌جسمی، کاهش یادگیری و تغییرات فیزیولوژیک و مانند آن را به همراه دارد. به نظر می‌رسد امروزه واژه پیری وسعت، عمق و پیچیدگی بیشتری پیدا کرده است. به تبع آن مفهوم نوینی مطرح می‌شود که باید به عنوان یک پدیده اجتماعی ساختاری و بالاتر از آن مسئله اجتماعی مورد توجه قرار گیرد چرا که از یک طرف فرد تا زمانی وجود دارد و مطرح است که برای نظام اجتماعی کارکردی داشته باشد؛ در غیر اینصورت جامعه او را کنار می‌زند. از سوی دیگر این نگاه که با کاهش توانایی‌های فرد، پیران را از صحنه اجتماع حذف می‌کنند، در حد توانایی‌های بدنی و ذهنی‌شان در زندگی روزانه، اجتماعی و اقتصادی شرکت نمی‌دهند، فرصت‌های آنان را برای فعالیت در اجتماع کاهش می دهد. در عین حال گوبریوم نیز معتقد است که یکی دیگر از عوامل تاثیر گذار بر رفتار فرد در طول زندگی، عوامل محیطی، اعم از پشتیبانی و حمایت اجتماعی نظیر عضویت در گروه، تشکیل خانواده و … می‌باشد که موجبات پیوستگی و وابستگی به محیط را فراهم می‌آورد. فردی که به واسطه موانع موجود در اجتماع از داشتن پیوستگی با دیگران محروم می‌ماند در برابر این موانع و محدودیت‌ها تسلیم شده و کناره‌گیری از اجتماع را به مبارزه با آن ترجیح می‌دهد و در اثر گذشت زمان احساس تنهایی بر وی غلبه کرده به عنوان یک پیر اجتماع محسوب می‌گردد. پس همانطوری که اجتماع فرد را به انزوا می‌کشاند فرد نیز از مداخله در اجتماع دوری می‌کند و این امر به یک رابطه متقابل تبدیل می شود.
سوال دیگری که در اینجا مطرح است این می‌باشد که آیا قشر جانبازان نیز در دسته پیروان اجتماعی قرار می‌گیرند؟
شاید اگر امروزه فقط از دوران جنگ صحبت کنیم جوانان آن را افسانه‌ و شخصیت‌های آن را اسطوره فرض ‌کنند اما واقعیت جنگ فراتر از افسانه و … بود. حقایق و اتفاقاتی در جنگ رخ داد که تمام دنیا را متعجب و شگفت‌زده کرد اما در داخل از جانب برخی از مردم و مسئولین شاهد تعلل و سستی در جهت پاسداری از این ارزش‌ها بودیم. بنابراین لزوم پرداخت به شخصیت جانباز به عنوان پیر اجتماع ضروری به نظر می رسد!
در فرهنگ واژه‌ها، جانباز به معنای جان باختن است. جان باختن در راه هدف معین و تعیین شده‌ای که مورد اعتماد جانباز است. اما در فرهنگ معنویات، این کلمه آغاز یک راه است، راهی که انتهای آن تکامل انسان است. جاده‌ی عشق و ایثاری که پر از مشکلات و سختی‌هاست. در این راه، جانباز نشانه‌ایست از ایثار و حماسه و دلیری و شجاعت و در پایان- مبارزه بی امان با سختی‌ها و مشکلات عظیمی است که تا پایان عمر با صبر و اراده و قاطعیت آنان ادامه خواهد یافت. جامعه کوچک مورد بحث ما زیر مجموعه‌ای است از جامعه بزرگ اسلامی و اجتماعی که درک مصائب و مشکلات این جامعه در راه رسیدن به هدف والایش، برای افراد دیگر جوامع تا حدودی قابل بحث است.
از آن جا که محیط برخورد و زندگی جانبازان، کوچک و محدود است در عصر حاضر این محیط محدود بر زندگی جانبازان تأثیر گذاشته و خواهد گذاشت و مسائل و مشکلاتی را برای آنان فراهم می آورد.
در رابطه با مسائل و مشکلات پیری اجتماعی در جانبازان متغیرهای زیادی مطرح است اعم از: خصوصیات زمینه ای، وضعیت اقتصادی، حالات فکری و روانشناختی و اجتماعی.
در رابطه با بعد اجتماعی و پیری چنین می‌توان بیان داشت که: نگرش های سیاسی ، دیدگاه های مردمی و برخوردهای اجتماعی با جانبازان بسیار حائز اهمیت می‌باشد. بطوریکه قضاوت ارزشی جامعه در بعضی موارد، شکل منطقی و انسانی نداشته و غالباً در دو حد افراط و تفریط، دلسوزیهای ناخواسته، ترحم ، طرد، عدم پذیرش اجتماعی و بی‌توجهی به حقوق فردی آنان قرار می‌گیرد. و امکان برقراری ارتباطات اجتماعی را کاهش می‌دهد. در حالیکه ارتباط اجتماعی نه تنها برای فرد جانباز بلکه برای هر انسانی مهم می‌باشد، هر انسانی دوست دارد در محیط باز و فضای گسترده‌ای با آرامش خاطر زندگی کند، با جامعه بیشتر در ارتباط باشد تا بتواند نیاز اجتماعی خویش را اغنا نماید. یا میل دارد با همه کس به گفتگو نشیند. بنابراین تمام این نیازها و تمایلات در مورد جانبازان نیز صدق پیدا کرده و باید گفت شوق و شور ایشان چندبرابر انسان سالم دیگری است. در حالیکه اگر جانبازی با تمام وجود، احتیاج به تحقیق و شناخت و بررسی داشته باشد و بخواهد به دنبال آنها برود همه‌ی راهها را بر خویش بسته می‌بیند. اگر هنری داشته باشد و بخواهد به معرض دید افراد جامعه قرار بدهد موانعی پیش‌پای او قرار می‌گیرد همینطور نمی‌تواند به نقاط دور سفر کند و با دیگر مردم جامعه‌، تماس حاصل نماید. افرادی که به عللی دچار ضعف این برقراری ارتباط می‌شوند طبعاً نا امید و خسته بر جای می‌مانند. بدامان دردها و غم‌های خویش باز می‌گردند و غرق در دنیای تفکرات بی‌سرانجام می‌شوند. بدین ترتیب قضاوت ارزشی جامعه موجبات کاهش یا افزایش ارتباطات اجتماعی را فراهم می‌آورد و هر چه ارتباطات فرد با محیط تقلیل یابد بر پیری اجتماعی فرد افزون خواهد شد.
در عین حال عوامل بسیاری موجب از هم گسستگی پیوند این گروه با جامعه می‌شود و در نهایت تعامل اجتماعی و منطقی، چسب اجتماعی و ادغام آنها را در جامعه با مشکل مواجه می‌سازد. از طرفی اگر کسی در دریای پرتلاطم و سهمگین درد افتاده باشد، برای ما که در ساحل امن ایستاده‌ایم و واقعیت را نظاره‌گریم، دردی که بر غریق عارض شده، قابل درک و احساس نیست و تنها خود را شاهد وناظر جریان یک تراژدی می‌یابیم، که در نهایت، قوة دلسوزی ما را تحریک کرده و بدنبال راه نجاتی برای او می‌گردیم. جانبازان در حال حاضر شرایط بسیار بدی را می‌گذرانند به طوری که حتی برای تأمین دارو و سایر نیازهای درمانی خود نیز با مشکلات بسیاری روبرو هستند. از آنجا که شخصیت جانباز در چهارچوب اعتقادات اسلامی و جانبازی‌هایی که اینان برای حفظ و حراست ناموس ملی داشته‌اند شایستة احترام وافر می‌باشد، به نظر می‌رسد جامعه وظیفة خود را در باب شناخت و شناسایی ابعاد اخلاقی و عملی جانبازان انجام نداده و دور نیست که مشکلات ناشناخته‌ای آشکار شده و رخ بنمایاند. و اثرات سوء بر عملکرد کلی فرد داشته باشد. چنانچه در بعد روانشناختی ابعاد گوناگون این تأثیرگذاری مشخص می‌باشد، به عنوان مثال بعد از اتمام جنگ تحمیلی و وجود معلولیت‌های ناشی از آن امکان افزایش مسائل و مشکلات روانی در رابطه با جانبازان به طور روشنی وجود دارد. این در حالی است که جامعه سبب شده نقص بدنی در تصویر ذهنی جانباز اثر منفی بگذارد و بالنتیجه ادارک وی را از خویش دستخوش دگرگونی می‌نماید.
در این رابطه توجه به ، بهبود وضعیت روانی این انسانهای مظلوم که حتی نزدیکترین افراد به آنها نیز، قادر به درک درستی از آنان نمی‌باشند، لازم می نماید.. ولی چنانچه مشاهده می‌شود جانبازان به عنوان جمعیت قابل توجهی از افراد جامعه از رسیدگی دولت و مردم به نیازهایشان محروم مانده‌اند.
با توجه به مطالب ذکر شده سعی بر آن است که به بسط مفهوم پیری اجتماعی در روند کار بپردازیم.

اهداف پژوهش

برای روشن‌تر ساختن مسیر حرکت مطالعه و درک اسلوب حاکم بر سایر مراحل پژوهش، آگاهی از اهداف اصلی و فرعی لازم می‌نماید. به بیان دیگر سخن گفتن از مقصود تحقیق در ابعاد کلان و خرد، روشنی‌بخش طریق جریان مطالعه می‌باشد:
هدف کلی:
بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی و دلایل بوجود آمدن آن به منظور شناسایی بهتر و رفع مشکلات ناشی از پیری اجتماعی جانبازان و از سوی دیگر دگرگونی ارزش‌های حاکم مردم و مسئولین در قبال جانبازان.
با دستیابی به این هدف، امکان طرح و توجه به اهداف ریزتری که در ذیل آمده است فراهم می گردد.
اهداف جزئی:
الف: بررسی وشناخت رابطة برخی از خصوصیات زمینه‌ای از قبیل: سن، سطح تحصیلات، تعداد فرزند، وضعیت تأهل، تعدادسالهای خدمت در جبهه و درصد جانبازی با پیری اجتماعی جانبازان.
ب: بررسی وشناخت رابطة برخی از خصوصیات فکری و روان شناختی از قبیل: ساعات تنهایی و اعتقادات مذهبی با پیری اجتماعی جانبازان.
ج: بررسی وشناخت رابطة برخی از خصوصیات اقتصادی از قبیل: درآمد، وضعیت مسکن، وضعیت شغلی، اشتغال به کار همسر، امتیازات و مزایا، دریافت کمک‌ مالی و امکانات قبل یا هنگام جنگ با پیری اجتماعی جانبازان.
د: بررسی وشناخت رابطة برخی از خصوصیات اجتماعی از قبیل: مقبولیت از طرف مردم، قضاوت از طرف جامعه، مشارکت سیاسی و حزبی، ارزش‌های جبهه و جنگ، نوع حضور در جبهه و آشنایی با افراد ذی‌نفوذ در سازمان ها و ارگان های مختلف با پیری اجتماعی جانبازان.
با این وصف مشاهده می‌شود که روند پژوهش در قالبی کل نگرانه به سوی فهم و دریافت اطلاعات خردتری است که درون آن چار چوب کلی نهفته است. در واقع فراهم آوری داده‌هایی که پاسخ‌گویی اهداف فرعی تحقیق باشند راه وصول اساسی را هموار می‌نماید.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   468 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی و شناخت علل و عوامل مرتبط با پیری اجتماعی جانبازان

دانلود مقاله بررسی عوامل مرتبط با خشونت مردان علیه زنان متاهل شهر تهران

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله بررسی عوامل مرتبط با خشونت مردان علیه زنان متاهل شهر تهران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

چکیده
خشونت به شکلهای مختلف آن یک معضل اجتماعی رو به رشد است که امروزه مهمترین عامل مرگ و میر نابهنگام و عامل عمده اضطراب را در بین اقشار آسیب پذیر یعنی زنان ، کودکان و سالمندان به شمار می آید .
برخی عوامل خشونت علیه زنان سطح سواد ، عوامل اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی می باشد که در اینجا محقق درصدد برآمد که ببیند آیا بین میزان خشونت مردان علیه زنان در بین خانواده هایی که زن و مرد تحصیلات یکسانی دارند و آنهایی که تفاوت تحصیلی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد و آیا بین میزان خشونت مردان علیه زنان در بین خانواده هایی که مردان درآمد بالایی دارند در مقایسه با مردانی که در آمد پایینی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد .
در این پژوهش تعداد نمونه های آن 60 نفر از زنان متاهل شهر تهران بوده است پرسشنامه مورد استفاده ، پرسشنامه محقق ساخته است و اعتبار و روایی آن سنجیده شده است و از آزمون t استودنت استفاده شده است که در مورد فرضیه اول 322/0- و فرضیه دوم + استودنت آن 674/1- بررسی شد و هر دو فرضیه این مطالعه نشان داد که عوامل مهم دیگری در خشونت مردان علیه زنان وجود دارد که لازم است به آنها توجه شود .

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
مقدمه
خشونت به شکلهای مختلف آن یک معضل اجتماعی روبه رشد است. محققان اعتقاد دارند بر خلاف پرخاشگری در جانوران که جنبه غریزی دارد و بیشتر در خدمت بقای نوع است خشونت در انسان مبنای یادگیری دارد و وجود آن را به اساس منافعی که برای بقای نوع بشر دارد نمی توان توصیه کرد.
اکثر افراد رفتار خشونت آمیز را نسبت به اعضاء خانواده خود مرتکب می شوند. گروههایی که در درون خانواده ها بیشتر در معرض خشونت قرار دارند، زنان، کودکان و سالمندان هستند (فروغان، 1380)
یکی از مهمترین ویژگیهای خشونت خانوادگی که بررسی در مورد آن را ضروری ساخته و آن را در خشونت های اجتماعی مجزا می کند این واقعیت است که روابط خشونت میان افرادی صورت می گیرد که نسبت به یکدیگر علاقه و محبت داشته و یکدیگر را دوست دارند. تأثیر خشونت در خانواده به روی اعضاء ضعیف نه فقط باعث محرومیت آنان از حقوق انسانی خود می شود، بلکه به روابط اجتماعی افراد در جامعه تأثیر گذاشته و باعث ظهور رفتارهای اجتماعی نابهنجار در جامعه می گردد (اعزازی، 1380)
تحقیقات مختلف نشان داده است که عوامل متعددی می تواند در بروز پدیده خشونت علیه زنان مؤثر باشد، برخی از عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مرتبط با خشونت شوهران علیه زنان در خانواده مؤثر است.
متأسفانه تا کنون به مقوله کنترل خشونت در خانواده توجه جدی نشده و پاسخهای اجتماعی به جای آنکه معطوف به سیاست گذاری های درازمدت به روشهای عملی و هماهنگ با اهداف ارتقای سلامت و پیشگیری باشد بیشتر جنبه واکنش دارد. حال آنکه هدف واقعی باید کاهش تعداد قربانیان و عاملان خشونت باشد. این کار نیازمند مشارکت دولتها، جوامع محلی، دستگاههای قضایی و همچنین مشارکت محققان و پژوهشگران و ... باشد. از این رو پژوهش حاضر شاید گامی هر چند کوچک در مسیر دستیابی به هدف فوق باشد.
بیان مسئله
خانواده دارای کارکردهای متفاوتی است از جمله آن کارکرد عاطفی خانواده است که از نیازهاشان به جمعیت و وابستگی های عاطفی ناشی می شود. بدون وجود محبت واحساس پیوستگی ممکن است خانواده دچار مشکلات عاطفی و روانی گردد (محسنی، 1368).
هر خانواده را باید خشت بنای جامعه و قانون اصلی حفظ سنت و رسوم و شالوده مستحکم مناسبات پایدار اجتماعی و روابط خویشاوندی و کانون صمیمانه ترین روابط میان افراد و پرورش فکر و اندیشه و اخلاق و تعالی روح انسانی به حساب آورد (سیف، 1368)
زمانی که بیماریهای عفونی عامل عمده ناخوشی و مرگ و میر در جوامعع بشری به شمار می آمدند، ولی اکنون مدتهاست که عفونت جای خود را به خشونت سپرده است.
خشونت به شکلهای مختلف آن یک معضل اجتماعی رو به رشد است که امروزه مهمترین عامل مرگ و میر نابهنگام و عامل عمده اضطراب را در بین اقشار آسیب پذیر یعنی کودکان، زنان و سالمندان به شمار می آید (رفیعی فر، 1380).
مسأله¬ای که در پژوهش حاضر به آن پرداخته می شود بررسی رابطه عواملی چون سطح سواد - تفاوت سطح تحصیلات – و میزان درآمد خانواده می باشد.
ضرورت تحقیق
خانواده اولین مدرسه¬ای است که انسان در آن آموزش می بیند و با اصول زندگی اجتماعی و روش تفاهم با دیگران آشنا می گردد. اما باید توجه داشت که خانواده زمانی می تواند کارکردهای خود را به درستی انجام دهد و مأمن عاطفی افراد قرار گیرد که دچار نابسامانی، اختلال و آشفتگی نباشد (فنی، 1378).
زن یکی از اعضای مهم خانواده است و مسئولیت ها و نقشهای زیادی بر عهده دارد و باید محیط خانه طوری باشد که زن بتواند نقش خود را به خوبی ایفا کند و فرزندانش را خوب تربیت کند.
تحقیق در موزه خانواده از این نظر دارای اهمیت است که در جوامع معاصر خانواده دستخوش تغییرات ناهماهنگی قرار گرفته و به تدریج شکل و هیئت قدیمی خود را از دست می دهد و به گونه جدیدی می یابد در نتیجه در کارکردهای خانواده تغییراتی ناهماهنگ با تغییرات ساختی آن پدید آمده است. روابط درون خانواده تحت تأثیر شرایط اجتماعی قرار گرفته و در آن دگرگونیهایی پدید آمده است. از این لحاظ ممکن است در معرض آسیب پذیری قرار گیرد و دچار از هم پاشیدگی شود (وثوقی، 1380).
در اغلب ازدواج ها، اختلافات احساسی تا حد مشخصی جریان دارد. اما اختلافات به طرزی محترمانه حل و فصل می گردد. اما در روابط بیمارگونه این اختلافات به شکل ضرب و شتم و با توهین و تحقیر و سرزنش فیصله می یابند و در بیشتر مواقع در طول زمان اینگونه خشونت ها دائمی می شوند و دیگر زنان تحملشان را از دست می دهند و به دادگاهها مراجعه می کنندو این ضرروت موجب می شود که تحقیقاتی در این زمینه به عمل آید و در دادگاهها زیاد از این موارد وجود دارد.
عنوان پژوهش
بررسی عوامل مرتبط با خشونت مردان علیه زنان
هدف از اجرای تحقیق
هدف کلی
تعیین ارتباط با عوامل اقتصادی، تحصیلات با خشونت شوهران علیه زنان
اهداف جزیی
تعیین رابطه میزان تحصیلات زوجین با خشونت (مردان) علیه زنان
فرضیات تحقیق (سوالات تحقیق)
1. بین میزان خشونت مردان علیه زنان در بین خانواده هایی که زن و مرد تحصیلات یکسانی دارند و آنهایی که تفاوت تحصیلی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.
2. بین میزان خشونت مردان علیه زنان در بین خانواده هایی که مردان درآمد بالایی دارند در مقایسه با مردانی که درآمد پایینی دارند تفاوت معنی داری وجود دارد.
تعریف عملیاتی خشونت – به معنای وسیع کلمه به هر نوع سوء استفاده از قدرت با اعمال فشار اطلاق می شود.
خشونت را می توان عمل آسیب رساندن دانست که فرد برای پیشبرد مقاصد خویش انجام می دهد و صرفاً جنبه فیزیکی (بدنی) ندارد. بلکه ممکن است ابعاد روانی (فحاشی، تحقیر، منزوی کردن، داد و فریاد زدن) جنس (آزار و مزاحمت جنسی، تجاوز) و اقتصادی (شکستن وسایل خانه و ... ) هم به خود بگیرد.

 


فصل دوم
مقدمه
خشونت به عنوان یک آسیب اجتماعی در جامعه انسانی از زمانی که هابیل به دست قابیل کشته شد آغاز گشته و در طی اعصار و قرون مختلف به اشکال گوناگون ادامه داشته است. بنابراین قدرت عامل اساسی در بروز خشونت بوده است البته قدرت از منابع مختلفی ناشی می شود و می توان آن را به طرق مختلف اعمال کرد، قانونی، غیرقانونی، آرام یا با خشونت، بهر صورت در اکثر فرهنگها و جوامع انواع گوناگون خشونت مشاهده می شود.
پدیده دردناک خشونت علیه زنان که در ابعاد گوناگون جسمانی، روانی، جنسی در سراسر جهان سلامت جسم و روان زنان را به خطر می اندازد و حقوق انسانی آنان را مورد تجاوز قرار می دهد. در گسترده ترین نوع خود در قالب خشونت خانگی یا خانوادگی بروز و ظهور دارد. حداقل یک نفر از هر پنج نفر جمعیت مؤنث دنیا در طول زندگیشان توسط یک یا گروهی از مردان مورد خشونت جسمی یا جنسی قرار می گیرند (رفیعی فر، 1380).
خشونت علیه زنان، خشونت علیه خانواده و خشونت علیه کلیت جامعه است. خشونت علیه زنان معمولاً با خشونت علیه کودکان همراه است و چنانچه زن و کودک در معرض آن قرار گیرند سلامت جامعه به کلی تهدید می شود.(پوررضا، 1381).
چهارچوب نظری
در صورت وجود دیدگاههای نظری نه تنها اعداد و ارقام پراکنده بهتر مورد تفسیر و بررسی قرار می گیرند، بلکه در نهایت عوامل و شرایطی را که خشونت در آن بروز می کند، تعیین می کند.
نظریه های مربوط به پرخاشگری و خشونت در حیطه علوم متفاوتی قرار می گیرند و محققان برای پرخاشگری چهارچوب نظری ارائه داده¬اند.
از دیدگاه فروید، پرخاشگری به منزله غریزه در نظر گرفته می شود. و افراد به این سبب به پرخاشگری و خشونت دست می زنند که انسان «طبیعتاً» پرخاشگر است. رفتارشناسان (ethologists) نیز ادعا می کنند که پرخاشگری، چه در میان جانوران و چه در میان انسان ها، نتیجه تمایلات غریزی به انجام دادن رفتار پرخاشگرانه است.
در مقابل نظریه غریزی بودن پرخاشگری، روان شناسان دیگر بر این باورند که پرخاشگری حاصل رانش یا انگیزه فراگرفته یا کسب شده برای صدمه زدن به دیگری است. مهم ترین پایه و اساس این نظریه، سابق بودن پرخاشگری بر اساس نظر دلارد، داب، سیر و ... با فرضیه ناکامی پرخاشگری (hypothesis – frustration Ayyression ) است. (اعزازی، 1380)¬

 

نظریه یادگیری اجتماعی:
با آن که نظریه یادگیری اجتماعی از روان شناسی سرچشمه می گیرد، در علوم اجتماعی بیشتر مطرح شده است. این نظریه مرهون تحقیقات «آلبرت باندورا» است. و بر نقش های برجسته فرآیندهای نمادی و خودگردانی (خود تنظیمی) تأکید می کند و طی آن گفته می شود توانمندی خارق العاده¬ای برای استفاده از نمادها به او یاری می دهد تا رویدادها را باز نماید، تجربه آگاه خود را تحلیل کند و با دیگران در هر فاصله زمانی و مکانی ارتباط برقرار کرده و به طرح، خلق، تصور و پرداختن به اعمال دوراندیشانه اقدام ورزد. (باندورا، 1372).
از دیدگاه نظریه یادگیر اجتماعی، پدیده های یادگیری عمدتاً ناشی از تجاربی هستند که بر پایه یادگیری نیابتی و از طریق مشاهده رفتار فرد دیگر و پیامدهای آن، شکل میگیرند. توانایی آدمی برای یادگیری از طریق مشاهده او را قادر می سازد تا الگوهای کلی رفتار را کسب کند و بدون توسل به آزمایش و خطای ملامت بار، به رفتار خودش شکل دهد. کوتاه سازی فرایند یادگیری از طریق یادگیری مشاهده¬ای، هم برای رشد و هم برای بقاء حیات ضروری است. بر اساس این نظریه، تأثیرات مدل سازی اساساً از طریق کارکرد و نقش اطلاعاتی آن موجب یادگیری می شود.
«اشتراوس و همکاران (1980)» مراحل زیر را دریادگیری خشونت از طریق خانواده مشخص کرده-اند. اولین مرحله، مرحله¬ایاست که درآن فرد فرا می گیرد افرادی که یکدیگر را دوست دارند نیز نسبت به هم رفتار خشونت آمیزانجام می دهند.
سپس نبود منع اخلاقی در مورد خشونت در برابر افراد خانواده را فرا می گیرد و در نهایت، نتیجه این خواهد شد که می آموزد خشونت خانوادگی، در صورتی که نتوان از راههای دیگر مشکلی را حل کرد مجاز است. خانواده مکانی مقدر (predestinate) و زمین تمرین (training ground) برای مشاهده و تجربه آموزی رفتار توأم با خشونت است. (اعزازی، شهلا، 1380).
از نظر «باندورا» رفتار در نتیجه کنش متقابل بین شناخت و عوامل محیطی به وجود می آید. یعنی مفهومی که تأثیر متقابل نامیده می شود. شخص می تواند با کمک فرآیند الگوسازی و به عبارت دیگر با مشاهده دیگران، چه به طور تصادفی و چه آگاهانه یاد بگیرد. انتخاب مدل به وسیله شخص، تحت تأثیر عوامل متعددی از جمله سن، جنس، موقعیت و جنبه های مشترک صورت میگیرد. اگر مدل برگزیده شده مطابق با ارزشها و هنجارهای سالم باشد فرد توانایی تطابق با زندگی روزمره طبیعی و موقعیت های تهدید آمیز را پیدا می کند. (ساعتچی، 1377).
پذیرش این تبیین که چگونه جامعه پذیری در خشونت خانوادگی نقش دارد متکی به نظریه یادگیری اجتماعی است. در مرکز این نظریه فرآیند « مدل سازی » قرار دارد که در آن شخص رفتار معرفتی و اجتماعی دیگران را به وسیله مشاهده و تقلید یاد می¬گیرد. علاوه براین در یادگیری مشاهده¬گر به وسیله مشاهده، پاداش و تنبیه تقویت می¬شود. این نظریه بر یادگیری ویژگی¬های رفتار خشونت گرایانه تأکید می¬کند. خشونت (مانند کتک زدن پدر به مادر) و تقویت آن درون یک متن اجتماعی به بچه¬ها آـموزش می¬دهد که چگونه خشونت¬گر باشند.
تجربه خشونت یا مشاهده خشونت بین والدین در دوران کودکی ربط داده¬اند. متغیرهای متعدد و تعامل بین این متغیرها ارتباط بین خشونت والدین و خشونت بچه¬ها را تحت تأثیر قرار می¬دهد.
1- نوع تجربه بچه¬ها (آزار مستقیم یا مشاهده خشونت بین والدین)
2- نوع درگیری در خشونت بزرگسالان (قربانی شدن یا مرتکب شدن)
3- جنس والدین بزرگسال (مرد یا زن)
* بنابراین نظریه یادگیری اجتماعی بر آن است که افراد وقتی در خانواده¬های خشن رشد می-کنند، خشونت را یاد می¬گیرند ولی لازم به یادآوری است که همه این افراد، در بزرگسالی رفتار خشونت¬آمیز از خود نشان نمی¬دهند، اما وجود تاریخچه خشونت در خانواده خطر وقوع آن را در بزرگسالی افزایش می¬دهد. (شهنی ییلاق، 1376)
نابرابری ساختاری:
ریشه¬های خشونت نسبت به زنان در محیط خانواده را باید در ساختار خود خانواده که از ساختار کل جامعه بازتاب یافته و مورد تأیید قرار می¬گیرد، جستجو کرد. به عقیده «دابش¬ها» خشونت علیه زنان از وضعیت فرودستی که آنها در رابطه با مردان دارند ناشی می¬شود و قدرت افتراقی به ویژه در روابط شخصی نظام خانوادگی پدرسالارانه حفظ و تقویت شده است. (معظمی،شهلا) آنها دو طرح اساسی برای اساس پدرسالاری مشخص می¬کنند.
نخست روشی که در آن روابط اجتماعی روزمره وضعیت تسلط و کنترل مردان را تقویت می¬کند.
دوم تقدیس نظام اجتماعی از خشونتی که بین مردان و زنان ممکن است رخ دهد.
(Dabash and Dabash. 1979)
«دابش¬ها» معتقدند که تغییرات قانونی و اجتماعی در پایگاه اجتماعی زنان، ازدواج وضرب و شتم زنان رخ داده، به طوری که پدرسالاری در یک مفهوم مطلق نمی¬تواند موجود باشد. با این وجود، آنها معتقدند که این تغییرات نه به طور معنی¬داری ایده¬آل¬های پدرسالاری را تحت تأثیر قرار داده و نه ماهیت پدرسالارانه خانواده را اصلاح نموده است. بنابراین از نظر آنها حمایت¬کنندگان خشونت علیه زنان و دیگر اشکال خشونت درون خانواده، نابرابری پایگاه، قدرت و اقتدار هستند. یکی دیگر از محققین خاطرنشان می¬سازد، «ضرب و شتم زن» صرفاً یک ناهنجاری شخصی نیست بلکه ریشه¬های آن در ساختار کل جامعه و خانواده و در هنجارهای فرهنگی و سازمانی مبتنی بر تبعیض جنسی در اجتماع نهفته است.
در حقیقت تصوری که در ذهن مردان است مبتنی بر فرض برتری و تسلط در رابطه¬ای است که به طور سنتی براساس نابرابری است و در صورت تهدید این سلطه از سوی هر عامل ممکن حتی جدایی زن از مرد به عنوان یک موجود انسانی، در صورت لزوم باید با توسل به خشونت این برتری مورد تأیید قرار بگیرد. به اعتقاد طرفداران این نظریه آزار و اذیت زنان نه یک مشکل شخصی و یا خانوادگی بلکه بازتاب ساختارهای وسیع نابرابری جنسی و اقتصادی در کل جامعه است. به عقیده آنان اعمال خشونت مردان علیه زنان تأیید نوع خاصی از نظم اجتماعی و ناشی از این باور اجتماعی، فرهنگی است که زنان، کم¬اهمیت¬تر و کم¬ارزش¬تر از مردان بوده و به همین جهت شایسته احترام برابر نیستند.
این دیدگاه به مردان اجازه می¬دهد قدرت و امتیاز بیشتری نسبت به زنان در سلسله مراتب اجتماعی احراز کنند. در شکل افراطی آن به مردان حق تسلط و کنترل بر زنان و بچه¬ها را اعطاء می¬کند. طرفداران برابری زن و مرد معتقدند خشونت علیه زنان در واقع رفتارهای شاخص و هماهنگ با نگرش عمومی جامعه و مورد اغماض مردم است. این محققین تأکید می¬نمایند که عوامل اقتصادی- اجتماعی و سیاسی به صورت به هم پیوسته، ساختاری را پدید می¬آورد که در آن وضعیت اقتصادی سطح پایین زنان، با مسأله آسیب¬پذیری آنان در محیط خانه در ارتباط است. وضعیت اخیر با ناتوانی زنان در رابطه با کل نظام و مردان به طور اعم مربوط بوده و به پذیرش بدرفتاری در خانه از سوی جامعه می¬انجامد. این پذیرش در نحوه نگرش جامعه به مردان اجازه می¬دهد که همسر خود را به عنوان خدمتکار تلقی کنند و بر خصوصی بودن مسائل خانواده و استقلال آن تأکید کنند. به اعتقاد یکی از محققین برای شناخت ماهیت خشونت¬های خانوادگی نیز به واسطه نقش¬ها، اختیارات و محدودیت¬های خانواده و از طریق نهادهای دیگر در عملکرد عادیشان، شروع و مجاز شمرده می-شود.
مطالعات به عمل آمده در کشورهای در حال توسعه، تحلیل مسأله بدرفتاری با زنان را به مثابه یک پدیده ساختاری مورد تأیید قرار داده است. مثلاً در کشور پاکستان تصور عموم بر آن است که کلیه دعاوی حقوقی ناشی از «زن» و «زر» و «زمین» است. این امر بیانگر آن است که زن در پاکستان همانند پول و زمین به عنوان قسمتی از دارایی شخصی انگاشته می¬شود.
درست به همانگونه که محافظت از پول و نگهداری از زمین سمبل¬های مقام و موقعیت شخصی یا خانوادگی هستند تسلط (کنترل) بر زن نیز به عنوان موضوع افتخار و موقعیت اجتماعی انگاشته می-شود. این امور مشخصات یک جامعه محافظه¬کار، فئودالی و مردسالاری می¬باشد. (معظمی، 1380)
«اشتروس» برخی از معیارهای فرهنگی را برمی¬شمرد که نه تنها خشونت مردان علیه زنان را مجاز می¬دانند بلکه آن را تأیید نیز می¬کنند.
1) اقتدار بیشتر مردان در فرهنگ.
2) پرخاشگری مردانه و این عقیده که پرخاشگری به طور مثبت به مردانگی مربوط است و پرخاشگری نه تنها یک ابزار قابل پذیرش برای یک مرد است بلکه همچنین روشی برای اثبات هویت مردانه است.
3) نقش مادری و زن بودن به عنوان پایگاه عرضه شدن برای زنان.
4) سلطه مردان و جهت¬گیری نظام کیفری که حمایت قانونی ناچیزی برای زنان کتک خورده فراهم می¬کند. (Barnet and Others 1997)
نظریه خرده فرهنگ خشونت:
این نظریه معتقد است که در میان مجموعه¬ای از ارزشها، جهت¬گیری¬های متفاوتی نسبت به خشونت وجود دارد که در تفاوتهای فرهنگی، ارزشها، اعتقادات و هنجارهای مربوط به وضعیت مناسب برای رفتار خشونت¬گرایانه منعکس می¬شود. در بعضی از وضعیت¬ها یک پاسخ خشونت¬آمیز یک پاسخ خرده فرهنگی است که در آن خرده فرهنگ یک پاسخ هنجارمند است.
(Vanhasselt and Others 1987:66)
در هر جامعه، خرده فرهنگ¬های گوناگونی وجود دارد که در آنها، رفتار خشونت¬آمیز به صورت هنجارهای دستوری دیده می¬شود. در این خرده فرهنگ¬ها، افراد از بدو تولد با خشونت فیزیکی آشنا می¬شوند و وقتی که پسر بچه¬ها در حین بازی به خشونت متوسل می¬شوند مورد تشویق قرار می-گیرند و حتی چنین رفتاری از آنها درخواست می¬گردد.
در چنین خرده فرهنگی، خشونت نوعی کنش متقابل میان افراد به شمار می¬آید و الگویی است که اغلب برای حل مشکل از آن استفاده می¬شود. علاوه بر این محرک¬هایی که باعث بروز رفتار خشونت¬آمیز می¬شوند، برای افراد آشنا هستند و از نسلی به نسل دیگر منتقل می¬شوند. باوکر بر این باور است که خرده فرهنگ¬ها، به موازات فرهنگ حاکم وجود دارند و امکان دارد حتی جهت¬گیری آنها مخالف هنجارهای عمومی جامعه باشد.
خشونت خانوادگی بیشتر زمانی رخ می¬دهد که مردان، اکثر اوقات خود را به فعالیت¬های کاری، اوقات فراغت، باشگاههای ورزشی و ... در گروههایی بگذرانند که در آن، خشونت مرد و خشونت علیه زنان و کودکان، تشویق یا دست کم تحمل می¬شود. (اعزازی، 1380)
نظریه فمینیستی:
صاحبنظران این نظریه معتقدند که خشونت در درون خانواده اکثر اوقات از جانب مردان نسبت به زنان و کودکان صورت می¬گیرد. صاحبنظران این دیدگاه معتقدند که دلیل اصلی خشونت، وجود ساختارهای اقتداری پدرسالارانه در جامعه است. این ساختار اقتداری در سلسله مراتب سازمانی نهادهای اجتماعی و روابط اجتماعی قابل مشاهده است. به علاوه جهان¬بینی (ایدئولوژی)هایی در جامعه تبلیغ می¬شود که بر مشروعیت این نابرابری تأکید دارد.
نهاد خانواده، در حکم نهاد مرکزی پدرسالاری، براساس نابرابری¬های اجتماعی و استثمار زنان و کودکان بنا نهاده شده است و ایدئولوگهای جامعه، می¬کوشند آن را حفظ کنند.
آنچه که محققان دیدگاه فمینیستی در خشونت نسبت به زنان و کودکان مشاهده می¬کنند، رفتار یک مرد نسبت به یک زن نیست، بلکه از دید آنها، خشونت مردان انعکاس و آشکارسازی نظامی از حاکمیت کلیه مردان جامعه بر کلیه زنان است که در شکل تاریخی و مقایسه¬های تطبیقی دیده شده است.
داباش و داباش، زن و شوهری که در ویلز تحقیق و تدریس می¬کنند، و از نام¬آوران جنبش فمینیستی به شمار می¬روند. در یک بررسی تاریخی،پدیده زنان کتک خورده را از دوران روشنگری در اروپا تا امروز تعقیب کردند و نشان دادند که زنان در نظام¬های پدرسالاری همیشه از طریق استفاده از خشونت بدنی، تحت سلطه و فرمان¬برداری مردان قرار گرفته¬اند و هنوز هم قرار دارند.
مارتین یکی دیگر از محققان فمینیست، خشونت مردان نسبت به زنان را رسم و قاعده زندگی اجتماعی می¬داند و معتقد است که ساختار اقتصادی و اجتماعی جوامع براساس بی¬اعتباری، تحقیر و استثمار زنان شکل گرفته است. بنابراین در بررسی¬های مربوط به خشونت، نباید به دنبال ویژگی-های فردی یا چگونگی روابط میان افراد، چه در دوره کودکی و چه در رابطه زناشوئی بود، بلکه بیشتر باید به جستجوی عوامل فوق فردی، یعنی ساختار اقتصادی جامعه، قوانین اجتماعی، وجود سازمانهای نظارتی و حمایتی، پرداخت و تأثیر آنها را در ظهور یا عدم ظهور خشونت بررسی کرد. یکی از روشهایی که در روابط زناشوئی سبب بی¬قدرتی زنان می¬شود بی¬ارزش جلوه دادن فعالیت-های تولیدی و اقتصادی زنان در جامعه و افزایش اقتدار مردان در زمینه ازدواج است. (اعزازی، شهلا، 1380)
نظریه سیستمی:
موری اشتراوس، که یکی از محققان معتبر در بررسی¬های مربوط به خشونت است، کوشید نظریه سیستمی را در رهیافتی طراحی کند که در آن نتایج گوناگون به دست آمده در مورد خشونت خانوادگی مطرح شود. او از نظریه سیستمی، به مثابه چارچوبی مفهومی برای ساخت نظریه خود استفاده کرد. بر این اساس، خانواده نظامی (سیستمی) در نظر گرفته می¬شود که دارای مرزهای باز یا بسته یا قابل نفوذ با محیط اطراف خود است. این مبادله به صورت بازخورد منفی یا مثبت صورت می¬گیرد و اهداف نهفته در نظام، بر بازخورد تأثیر دارند. مثلاً ممکن است خشونت در جهت دستیابی به هدف یا بقای نظام وسیله مؤثری باشد.
خشونت، از طریق راه و روشی که نظام درونی و بیرونی خانواده به آن واکنش نشان می¬دهد، تحت تأثیر قرار می¬گیرد، بازخوردهای مثبت سبب افزایش رفتارهای خشونت¬آمیز و بازخوردهای منفی باعث کاهش آن می¬شوند با توجه به این که اشکال متفاوت خشونت به عوامل متعددی بستگی دارند، اشتراوس از عوامل خاص نظام خشونت خانوادگی نام می¬برد. معمولاً توسل به خشونت به نتیجه دلخواه می¬رسد و تقویت مثبت می¬شود. از طرف دیگر، عدم استفاده از خشونت سبب تشدید موقعیت-های تعارضی یا تقویت منفی می¬گردد و طبق نظریه برچسب زنی، فرد عامل خشونت که از جانب محیط نیز مورد تأیید قرار می¬گیرد. خود را موظف به تکرار رفتار خشونت¬آمیز می¬یابد. برخلاف تحلیل همبستگی، تحلیل سیستم الگوهای رفتاری بدیلی را نشان می¬دهد که طبق بازخورد از سیستم، امکان بروز پیدا می¬کنند و از این طریق می¬توان مشخص کرد که توسل به خشونت سبب ایجاد خشونت بیشتر می¬شود یا ثبات در میزان آن.
تحقیقاتی که براساس این نظریه انجام گرفته، مراحل شکل¬گیری خشونت را مشخص کرده است. جیلز و سیمنر شش مرحله برای کتک خوردن زنان در تحقیق خود مشخص کرده¬اند. (اعزازی، 1380)
مرحله اول: نظام خانواده به وجود می¬آید و باید به هنجارهایی که در نظام خانواده مؤثرند، توجه کرد.
مرحله دوم: شوهر برای اولین بار همسر خود را کتک می¬زند، سؤالی که در این مرحله باید به آن توجه کرد نتایج استفاده از خشونت است.
مرحله سوم: مرحله¬ای است که تثبیت یا تزلزل خشونت در آن رخ می¬دهد و سؤال، شامل این نکته است که در اثر کدام فعالیت¬ها با ظهور کدام پدیده می¬توان به خشونت پایان داد؟
مرحله چهارم: مرحله انتخاب است که کاسه صبر زن چه زمانی لبریز می¬شود. و او دیگر خشونت را تحمل نمی¬کند. این بررسی مشخص کرد که اگر زنان فرزندان خود را در خطر ببینند یا کتک خوردن آنها در حضور فرزندان یا دیگران باشد، آن را تحمل نخواهند کرد.
مرحله پنجم: زمانی است که زن نظام خانوادگی را ترک می¬کند و اگر نظام¬های خارج از خانواده، از این عمل پشتیبانی کنند، ترک خانواده ساده¬تر صورت می¬گیرد.
مرحله ششم: به موقعیت زن بستگی دارد که آیا تنها زندگی می¬کند؟ با مرد دیگری رابطه دارد یا هنوز با همسر خود به سر می¬برد؟
با آن که می¬توان از طریق این بررسی کاربرد این نظریه را در زمینه خشونت خانوادگی ملاحظه کرد اشتراوس خود معتقد است که این نظریه به ویژه در آزمون ضعفهایی دارد. اما به عقیده او این مدل برای افرادی که کار در زمینه خشونت را آغاز می¬کنند. دیدی کلی در مورد خشونت و شرایط ایجاد آن ارائه می¬دهد.
نظریه منابع:
یک مفهوم اساسی در نظریه جامعه¬شناسی کلاسیک مفهوم قدرت است برای مثال بنیان¬گذاران جامعه¬شناسی از قبیل مارکس و ماکس وبر، طبقات اجتماعی را به عنوان برآیندهای متفاوت در قدرت در نظر می¬گیرند. که تعیین می¬کند که چه کسی و چگونه بیشتر منافع کمیاب مانند ثروت و مقام را به دست می¬آورد.
معروفترین بحث در زمینه قدرت در روابط خانوادگی به وسیله «بلودوولف» مطرح شده است که یک رابطه آشکار بین قدرت و منابع در خانواده در نظر می¬گیرند. و قدرت را به عنوان توانایی بالقوه یک عضو برای نفوذ و تسلط بر رفتار دیگری تعریف می¬نمایند. از آنجایی که منبع به عنوان هر چیزی است که یک عضو را قادر می¬سازد که نیازها و اهداف دیگر اعضای خانواده را تأمین کند، بنابراین میزان قدرت در یک خانواده به یک همسر امکان می¬دهد که منابع بیشتری را به دست آورد. میزان قدرت در خانواده¬های پدرسالار و در تمام خانواده¬ها به وسیله مقایسه میزان منابع و شرایط زندگی آنها مشخص می¬شود. (Blood and Wolfe 1960) شوهران قدرت را به وسیله برتری دستیافت¬ها و مهارت¬هایشان در مقایسه با زنان خود به دست می¬آورند. این بحث تحت عنوان نظریه منابع بیان می¬شود.
بر طبق نظریه «گود» خانواده همانند دیگر نظام¬های اجتماعی، یک نظام قدرت است، اما وی اصطلاح «زور» یا اجبار را جایگزین اصطلاح قدرت نموده و اصطلاح اجبار آشکار یا خشونت را برای استعمال عملی اجبار فیزیکی به کار برد. به عقیده وی درون خانواده اجبار به وسیله ساختارهای اجتماعی بیرونی حمایت می¬شود. اجبار در پایداری ساخت خانواده مهم است و عدم وجود آن باعث تزلزل در ساخت خانواده خواهد شد.
(Vanhasslt and Others 1987)
گود استدلال نمود که منابعی مانند موفقیت، منزلت اجتماعی، وضعیت در خارج از خانواده، سن، شغل، استعداد ذاتی اقتدار سیاسی و ... قدرت اعضای خانواده را تحت تأثیر قرار می¬دهد. زیرا طبقات اجتماعی مختلف و گروههای قومی در دستیابی به منابع جایگزین، تفاوت دارند. بنابراین اعضای طبقات اجتماعی پایین ممکن است بیشتر از قشرهای دیگر جامعه متمایل به استفاده از خشونت خانوادگی به عنوان ابزاری جهت کسب قدرت در خانواده باشند.
«گود» نشان داد که الگوی خشونت فقط در جامعه¬ای ظاهر می¬شود که در مشروع¬سازی اعمال قدرت ضعیف است یا ابهام دارد. برای مثال در ایالات متحده آمریکا، هنجارهای مربوط به توزیع قدرت زن و شوهر مبهم هستند زیرا هنجارهای طرفدار برابری انسانها به طور کامل جایگزین هنجارهای پدرسالارانه سنتی خانواده¬ها نشده¬اند. بنابراین نرخ بالای خشونت خانوادگی در این کشور ممکن است تا حدی از این ابهام منتج شود.
«گلس» و «ابراین» نظریه منابع «گود» را اصلاح نمودند نظریه ناسازگاری پایگاهی را مطرح نمودند این نظریه نیز رابطه بین قدرت و خشونت را مفهوم¬سازی می¬کند. ناسازگاری پایگاهی برای شخصی به کار می¬رود که رتبه بالایی را در سلسله مراتب پایگاهی در بعضی از زمینه¬ها (آموزش) و رتبه پایینی در دیگر زمینه (مثل درآمد) دارد. این نظریه بر آن است که ناسازگاری پایگاهی به یک وضعیت بحرانی منجر می¬شود وقتی که چنین شخصی با دیگران کنش متقابل دارد.تمایل فرد بر ارزیابی خود بر طبق سلسله مراتب پایگاهی بالاتر در صورتی که دیگران تمایل داشته باشند فرد را در سلسله مراتب پایین¬تر ارزیابی نمایند. این ناسازگاری به استرس و عدم رضایت منجر خواهد شد که به نوبه خود به توسعه رفتار و نگرش ضد اجتماعی منجر خواهد شد. در وضعیتهای خانوادگی، مردان ممکن است به طور سنتی دارای پایگاه انتسابی بالاتر باشند ولی پایگاه اکتسابی¬شان در زمینه-هایی از قبیل آموزش، درآمد و یا شغل ممکن است پایین¬تر باشد.
نظریه زیست محیطی:
در این نظریه، آنچه در ایجاد خشونت مهم است این است که تفسیرهای اجتماعی این عمل را مقبول نشان می¬دهند و شبکه اجتماعی¬ای که خانواده در آن به سر می¬برد نیز، تعیین کننده میزان بروز خشونت است. زیرا والدین تنها زمانی کودکان خود را تنبیه می¬کنند که نظام هنجاری آنها را به این کار تشویق کند یا سازمانهای حمایتی اجتماعی آنها را در زمینه مشکلات تربیتی کودکان راهنمایی نکنند و باری از دوش والدین برندارند. (اعزازی، 1380)
مدل زیست محیطی به شکل چهار مرحله¬ای مهم در نظر گرفته شده است. در این شکل، هر مرحله وارد مرحله دیگر می¬شود و به همین سبب، آن را نظریه شبکه¬ای زیست محیطی نیز نامیده¬اند که در آن،
اولین مرحله: متوجه رشد فردی و تجربیات دوران کودکی است که بیانگر مشاهده اعمال خشونت یا قربانی خشونت شدن است. افرادی که هم در کودکی شاهد خشونت بوده¬اند و هم شخصاً آن را تجربه کرده¬اند تمایل بیشتری به توسل به خشونت دارند.
مرحله دوم: به نظام خانواده و ارتباطات درونی آن توجه دارد. در صورتی که والدین فرزندان را کتک بزنند یا آنها را مورد بی¬مهری قرار دهند، با کارکرد منفی کنش متقابل میان اعضای خانواده مواجه می¬گردند.
مرحله سوم: متوجه نظام خارجی یا ساختار رسمی و غیررسمی جامعه است که بر خرده نظام تأثیر می¬گذارد منظور از نظام¬های خارجی، موقعیت¬های شغلی، گروه دوستان و سایر گروههای اجتماعی است که خانواده را با محیط خارج ارتباط می¬دهد.
مرحله آخر، نظام کلان است که ارزش¬های فرهنگی و الگوهای اعتقادی را شامل می¬شود. اگر فرهنگی، توسل به خشونت علیه زنان و کودکان را به مثابه وسیله مشروع نظارت، تبلیغ یا تحمل کند، افراد خشن دلیلی برای پیروی نکردن از ارزش¬ها نمی¬یابند. (اعزازی، شهلا، 1380)
چارچوب نظری تحقیق:
نظریه¬های مربوط به «خشونت شوهران علیه زنان در خانواده» هر کدام به بعضی از عوامل زمینه-ساز آن توجه می¬نمایند. اماچون پدیده¬های اجتماعی و از جمله خشونت شوهران علیه زنان در خانواده متأثر از عوامل متعددی می¬باشند به همین علت نمی¬توان آنها را با یک یا چند علت واحد تبیین نمود. لذا در این تحقیق جهت تبیین عوامل مختلف مؤثر بر «خشونت شوهران علیه زنان در خانواده» از نظریه¬های سطح خرد مانند نظریه یادگیری اجتماعی، نظریه منابع و همچنین نظریه خرده فرهنگ خشونت استفاده می¬شود.
خانواده به عنوان میانجی در اجتماعی شدن فرزندان و همنوایی آنان با هنجارهای اجتماعی نقش مؤثری دارد. همچنین خانواده نقش عمده¬ای در جامعه¬پذیری و پرورش معنوی و جسمانی فرزندان ایفا می¬کند. براساس نظریه یادگیری اجتماعی، خشونت بین والدین، یک مدل یادگیری رفتار خشونت-گرایانه را فراهم می¬کند. بنابراین بچه¬هایی که خشونت والدین را تجربه یا مشاهده می¬کنند. خشونت در خانواده را به عنوان یک ابزار مناسب بیان خشم و کنترل رفتار دیگران می¬پذیرند. طبق این نظریه می¬توان سابقه مشاهده و تجربه خشونت توسط افراد در خانواده پدری را مدنظر قرار داد.
نظریه منابع بر منابع مختلف افراد جهت به دست آوردن قدرت در روابط خانوادگی تأکید می¬کند. «گود» بر آن است که اگر منابع در دسترس فرد زیاد باشد فرد دارای زور و قدرت بیشتری است اما عملاً کمتر از خشونت در روابط استفاده می¬کند. بنابراین خشونت یک منبعی مانند پول یا اعتبار شخصی است. اما وقتی مورد استفاده قرار می¬گیرد که منابع دیگر کارایی لازم را ندارند. لذا افراد فاقد منابع دیگر مانند: درآمد، تحصیلات، اشتغال احتمالاً از خشونت به عنوان یک منبع جهت به دست آوردن قدرت بیشتر در روابط تأکید می¬کنند.
پس خشونت به عنوان یک ابزار مؤثر و آشکار کنترل اجتماعی شوهران بر زنان مورد استفاده قرار می¬گیرد.
در هر جامعه قشرهای مختلف دارای خرده فرهنگ ویژه¬ای هستند که شکل بومی و محلی دارد براساس این نظریه، برای درک این مطلب که چرا رفتار خشونت¬گرایانه در برخی از خرده فرهنگ¬ها تأیید می¬شود باید به ارزش¬ها و نگرش¬های آن خرده فرهنگ توجه نمود، زیرا خشونت تعهد به ارزش¬ها و نگرش¬های خرده فرهنگی است.
بنابراین براساس نظریه خرده فرهنگ خشونت، هر فرهنگی و به تبع آن هر خرده فرهنگی دارای عناصر خاص خودش می¬باشد که این عناصر فرهنگی ممکن است خشونت شوهران علیه زنان در خانواده را تأیید یا تقویت نماید، یا از آن ممانعت نمایند.
پرخاشگری
پرخاشگری را رفتاری تعریف کرده¬¬اند که هدف آن صدمه زدن به خود یا به دیگری می¬باشد. آنچه در این تعریف با اهمیت است قصد و نیت رفتارکننده است.
یعنی رفتاری پرخاشگری محسوب می¬شود که به نیت صدمه زدن به دیگری یا به خود صورت پذیرد (کریمی،81).
به نظر اتکسینون پرخاشگری معمولاً رفتاری است که هدف آن صدمه زدن جسمانی یا زبانی به فرد دیگر یا نابود کردن دارایی افراد است. (براهنی و همکاران، 81).
معتقدان به ذاتی بودن پرخاشگری
این گروه که از بین آنها می¬توان فروید، واضع مکتب وانکاوی و لورنز، جانور شناس اتریش را نام برد، از این نظر دفاع می¬کنند که پرخاشگری جنبه ذاتی و فطری دارد. هم فروید و هم لورنز معتقدند که پرخاشگری به عنوان یک نیروی نهفته در انسان دارای حالت هیدرولیکی است یعنی به تدریج در شخص متراکم و فشرده می¬شود و نیاز به تخلیه پیدا می¬کند. به نظر لورنز اگر این انرژی به شکل مطلوب و صحیح مثلاً از طریق ورزشها و بازیها تخلیه شود، جنبه سازندگی خواهد داشت. در غیر اینصورت به گونه¬ای مخرب تخلیه می¬شود که اعمالی نظیر قتل، ضرب و شتم، تخریب و نظایر آنها از این جمله¬اند. از نظر فروید پرخاشگری در انسان نماینده غریزه مرگ است که در مقابل غریزه زندگی در فعالیت است. یعنی در حالتی که غریزه زندگی ما را در جهت ارضای نیازها و حفظ بقا هدایت می¬کند، غریزه مرگ به صورت پرخاشگری می¬کوشد به نابود کردن و تخریب بپردازد.

 

معتقدان به منشاء اجتماعی داشتن پرخاشگری
در برابر گروهی که به ذاتی بودن پرخاشگری اعتقاد دارند، گروه دیگری هستند که اصولاً چنین اعتقادی را در مورد انسان خطرناک و مخرب می¬دانند که پرخاشگری منشاء اجتماعی دارد. آنان دلایل زیرا را برای تأیید عقیده خود ارائه می¬کنند:
1- دشمنی فطری بین حیوانات وجود ندارد و آنچه مشاهده می¬شود آموزشهایی است که والدین به این حیوانات داده¬اند.
2- وجود کروموزوم Y اضافی را نمی¬توان دلیل ذاتی بودن پرخاشگری دانست زیرا مشخص شده است که وجود کروموزوم Y اضافی سبب افزایش و درشتی اندام می¬شود.
3- تحریک الکتریکی هیپوتالاموس در مورد حیوان وقتی موجب رفتار پرخاشگرانه می¬شود که او در برابر حیوانی ضعیف¬تر از خود قرار گرفته باشد. اگر حیوان مقابل قویتر از حیوان مورد آزمایش باشد واکنش حیوان در برابر تحریک الکتریکی هیپوتالاموس فرار و ترس است نه پرخاشگری. در انسان نیز حالت هیجانی عصبانیت و پرخاشگری به طبق نظریه تحریکی شناخت ناشی از شناخت فرد از کلمات و مفاهیم به عنوان عصبانی کننده یا توهین آمیز است. به همین دلیل است که فردی ممکن است با شنیدن کلمه¬ای عصبانی شود و دیگری عصبانی نشود.
4- تحقیقات بندور نشان داده است که پرخاشگری کاملاً جنبه تقلیدی دارد و از راه مشاهده کسب می¬شود و جنبه ذاتی ندارد.
پرخاشگری به منزله رویدادی ناخوشایند و در عین حال رایج نگریسته می¬شود.
چندین دهه روانشناسان در مورد مسأله آزاردهنده پرخاشگری گیج و مبهوت بوده¬اند خانواده، همسالان و رسانه¬های گروهی در رشد پرخاشگری ایفا می¬کنند. (پایان نامه عیوضی، 1378)
دیدگاه زیست شناختی
طبق این دیدگاه تعداد زیادی از ساختهای زیستی در پرخاشگری وارد عمل می¬شود. یکی از این ساختها هیپوتالاموس است. در پاسخ به برخی محرکهای محیطی به نظر می¬رسد که بسیاری از انواع حیوانات واکنشهای ذاتی یا غریزی نشان می¬دهند که در این واکنشها ظاهراً هیپوتالاموس نقش دارد و تحریک الکتریکی بخشی از آن موجب رفتارهای پرخاشگری قالب می¬گردد به نظر می¬رسد در انسانها ساختهای دیگری در مخ وجود دارد که می¬تواند واکنشهای ذاتی ممکن را باز دارد و یا تعدیل کند. (گنجی، 1369).

 

دیدگاه شناختی
شناخت¬گرایان معتقدند که رفتار افراد تحت تأثیر ارزشها، تغییر موقعیتها و انتخابهای آنها قرار می-گیرند. به عنوان مثال اشخاصی که معتقدند پرخاشگری لازم و قابل توجیه است مثل زمان جنگ بیشتر تمایل نشان می¬دهند که پرخاشگری عمل کنند. همچنین روانشناسان شناختگرا، شیوه¬های تأثیر افکار و باورهای ما به رفتار ما را مطالعه می¬کنند مثلاً جوان پرخاشگر، اغلب تحت تأثیر پردازش خود از اطلاعات اجتماعی هستند. به همین ترتیب شناخت¬گرایان معتقدند که ما زمانی واکنش پرخاشگرانه نشان می¬دهیم که افکار ما بی¬حرمتی را تشدید می¬کند (گنجی، 1369).
دیدگاه انگیزشی
بر طبق اعتقادات نظریه¬پردازان انگیزشی، ناکامی یک علت اساسی پرخاشگری است، که حالتی از انگیختگی یا سائق را در شخص به وجود می¬آورد که در حضور قرینه¬های مناسب ظاهر می¬شود. در نتیجه برای کنترل پرخاشگری باید به راههایی بیندیشیم که می¬توانند ناکامی را کم کنند.

 

دیدگاه انسان¬گرا
روانشناسان انسانگرا به طور کلی درباره ماهیت انسان خوش¬بین هستند. آنها پرخاشگری را به صورت یک موقعیت اجتناب ناپذیر در نظر نمی¬گیرند بلکه بیشتر به صورت یک واکنش منفی در مقابل ناکامی¬هایی که از جانب مردم تحمیل می¬شوند، مردمی که بنا به انگیزه¬های شخصی نمی¬خواهند ما رشد کامل داشته باشیم در نظر می¬گیرند. از دیدگاه انسانگرایی، وقتی افراد در انتخاب راه زندگی و بیان هیجانات خود واقعاً آزاد هستند، خشونت نمی¬کنند. (گنجی، 1369)
دیدگاه روانکاوی
فروید معتقد بود که غرایز پرخاشگری نتیجه اجتناب ناپذیر ناکامی¬های زندگی روزمره است، حتی اگر دیگران سعی کنند این آزادی را به ما بدهند هر طور که می¬خواهیم رشد کنیم.
کودکان و بزرگسالان معمولاً تمایل دارند پرخاشگری خود را روی دیگران حتی پدر و مادر خالی کنند ولی با ترس از اینکه تنبیه می¬شوند و محبت پدر و مادر را از دست می¬دهند سرکوب می¬کنند. از این رو که غرایز پرخاشگرانه متراکم به دنبال راه خروج هستند، احتمال دارد این تمایلات به شیوه-های دیگری، علیه والدین یا در آینده علیه بیگانگان ابراز شود. (گنجی، 1369)
دسته بندی حالات خشم
آنها در مجموع سه گروه اصلی را تشکیل می¬دهند. خشم پنهان، خشم انفجاری و خشم مزمن. اولین گروه که دربرگیرنده خشم پنهان است، زمانی که افراد متوجه خشم و غضب خود نیستند و یا خشم خود را دست کم می¬گیرند که از نوع مستتر و پنهان است.
دومین گروه خشم انفجاری است. این افراد به خاطر خشم افراطی و در مواردی خطرناک خود شناخته شده¬اند. بدیهی است خشم ناگهانی و غیرمنتظره از نوع انفجاری است. عصبانیت سریع و از دست دادن کنترل، مشخص کننده این نوع خشم است.
سومین گروه در برگیرنده خشم مزمن می¬باشد. افرادی که دچار این نوع عصبانیت هستند مدتهای مدیدی از خشم خود رنج می¬برند. و اینگونه افراد نمی¬توانند به سهولت سایر افراد خشم و عصبانیت خود را کنار بگذارند. خشم ناشی از عادت، نوعی از حالت خشم مزمن است. در این حالت افراد آنچنان به خشم خود عادت کرده¬اند که نمی¬توانند جلوی آن را بگیرند (ران پوترافرون و پت-پوترافرون).

 

حالات خشم پنهان، گریز از خشم
در واقع این افراد خشم را به چشم دشمن می¬نگرند که باید به هر قیمتی که شده از آن دوری کنند. از دست دادن کنترل خود، طرد شدن، تنبیه، گرفتار خشم شدن، احساس گناه
چگونه افراد خشم¬گریز از خشم خود پرهیز و دوری کنند.
با ابزار و وسایل خاص
چشم بندی، بدین وسیله آنها می¬توانند هر عاملی که موجب عصبانیت می¬شود انکار کنند.
گوش¬گیر، افراد خشم¬گریز، حاضر نیستند به هیچ وجه خبر ناگواری بشنوند.
ابزار بعدی صدا کم کن، این ابزار برای خفیف کردن هر نوع عصبانیت است که بروز می¬کند. این وسیله خشم را به حداقل می¬رساند.
علت عمده خشم مردها
علت عمده خشم مردها نسبت به خانمها این است که خانمها آنها را ترک یا امیدشان را ناامید کرده-اند یا آنها را به دام انداخته¬اند و آنها از راههای دیگری تلافی می¬کنند. و توسل به هر یک از راههای مختلف بستگی دارد به هدف و شرایط خشم.
وقتی خشمگین می¬شوید چه به سر بدنتان می¬آید؟
تغییر در کشش عضلات
اخم کردن
دندان قروچه
خیره نگریستن
گره کردن مشت
تغییر در بازوها و وضع بدن
تغییر رنگ
دانه¬دانه شدن پوست
سرد شدن و لرزش دست
بی¬حسی
از دست دادن خویشتن¬داری
داغ شدن بدن
یخ کردن بدن (تاوریس، کارول، 1379)
علائم و نشانه¬های پرخاشگری
به طور کلی علائم پرخاشگری را می¬توان در دو دسته به صورت پرخاشگری با خود و پرخاشگری با دیگران طبقه¬بندی کرد.
پرخاشگری با خود به صورت احساس خستگی و فرسودگی دروغگویی، نگاههای تند و خشن، به هم فشردن دندانها، پیدایش چین و چروک در صورت، بالا رفتن ضربان قلب، افزایش فشار خون، اختلال در کار دستگاه گوارش، کاهش دقت، گریه، جیغ زدن، حسادت، عصیان و حالات دفاعی بروز می¬کند.
پرخاشگری با دیگران به صورت ایجاد مزاحمت برای اطرافیان، سرزنش دیگران، به هم¬ریزی نظم، دزدی، تخریب، ضرب و جرح، استهزای دیگران، جنگ و ستیز، فحاشی، نادیده گرفتن حقوق دیگران، شکستن اشیاء، سلطه¬جویی و زمینه سازی برای درگیری می¬شود. (آل داوود، به نقل از شفیع آبادی)
نقش رسانه¬های همگانی در آموزش پرخاشگری
رسانه¬های گروهی به عنوان وسایل ارتباط جمعی در شکل¬دهی و آموزش دادن رفتارهای گوناگون نقش مهمی به عهده دارند. یادگیری مشاهده¬ای و سرمشق¬گیری از دیگران نیز بخش مهمی از یادگیری¬های ما را تشکیل می¬دهند. بنابراین نقش این رسانه¬ها در شکل¬دهی رفتار پرخاشگرانه در انسان و به ویژه در کودکان اهمیت دارد.
در ارزیابی سه شبکه اصلی آمریکا معلوم شد، که این شبکه¬ها در ب

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی عوامل مرتبط با خشونت مردان علیه زنان متاهل شهر تهران

دانلود مقاله ISI استراتژی بالینی برای بهبود نتایج عملکردی مرتبط با انجماد در کمک لاپاروسکوپی robotV پروستات

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله ISI استراتژی بالینی برای بهبود نتایج عملکردی مرتبط با انجماد در کمک لاپاروسکوپی robotV پروستات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موضوع فارسی :استراتژی بالینی برای بهبود نتایج عملکردی مرتبط با انجماد در کمک لاپاروسکوپی robotV پروستات

موضوع انگلیسی :<!--StartFragment -->

Estrategias para mejorar los resultados funcionales asociados a neuropreservación en prostatectomía radical laparoscópica asistida por robot

تعداد صفحه :6

فرمت فایل :PDF

سال انتشار :2015

زبان مقاله : انگلیسی

 

نتایج کارکردی مهم بعد از پروستاتکتومی رادیکال. ربات رویکرد roscopia-صدف کوهی کمک بهبود مانند حفظ کمک کرده است. استراتژی های جدید برای بهبود neuropreservation عنوان حین عمل neuromoni-سیخک و کالبد شکافی درون و interfascial، و همچنین به عنوان تکه های به سرعت بخشیدن به larecuperación هدف تابع کار nerviosa.El است که نشان دهد به تازگی استراتژی های جدیدی برای neuropreservation در hanimplementado جوانب مثبت-tatectomía کمک لاپاروسکوپی رادیکال (RALP) clínico.Caso نمونه یک مورد بالینی: این یک مرد آمریکایی آفریقایی از 42 سال مبتلا به سرطان پروستات و deriesgo متوسط ​​عملکرد نعوظ قبل از عمل خوب با تاکید PRLARcon در neuropreservation عمل شده است. نتیجه گیری: نتایج عملکرد اهمیت زیادی گرفته اند به هنگام انجام RALP، و است که انتظار می رود به بهتر با این فن آوری؛ با وجود افزایش بهدستآمده با جراحی رباتیک visióndurante، الیاف از بسته نرم افزاری عصبی عروقی نمی توان مشخص کرد، porlo که دلبستگی به کالبد شکافی دقیق intrafascial و استفاده از ادجوانت مانند عصبی نظارت و تکه های با غشای آمنیوتیک می تواند کمک desenlacerespecto به بهبود خویشتن و عملکرد نعوظ در این بیماران است.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ISI استراتژی بالینی برای بهبود نتایج عملکردی مرتبط با انجماد در کمک لاپاروسکوپی robotV پروستات

نکات ایمنی مرتبط با آتش نشانی در سازمان ها - نسخه قابل ویرایش

اختصاصی از فی موو نکات ایمنی مرتبط با آتش نشانی در سازمان ها - نسخه قابل ویرایش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نکات ایمنی مرتبط با آتش نشانی در سازمان ها - نسخه قابل ویرایش


نکات ایمنی مرتبط با آتش نشانی در سازمان ها - نسخه قابل ویرایش

 

خلق و توسعه مزیت رقابتی، عمده ترین مسئله سازمان های پیشرو است. این مهم نیازمند نوآوری است تا رقابت پذیری سازمان از این طریق افزایش یابد. راهکاری که شرکت ها و سازمان های متعالی در جهان یافته و بر اساس آن رهبری بازار را به دست گرفته اند، استقرار نظام در سازمان است که عمدتا در واحد سیستم و روش یا مهندسی سیستم صورت می­پذیرد.

 

 

 

اگرشما و سازمان شما نیز ....

 

  

 

  • بدنبال خلق و توسعه مزیت های رقابتی سازمان خود هستید
  • مایلید هزینه های سازمان خود را به صورت خلاقانه و مستمر کاهش دهید
  • با مشکل کمبود منابع (انسانی، زمانی، مالی و...) مواجه هستید
  • بدنبال طراحی فرایند در سازمان خود هستید
  • بدنبال تدوین دستورالعمل و روش برای انجام کارها در سازمان خود هستید
  • بدنبال یکسان سازی سازوکارها و رفتارها در سازمان خود هستید
  • تغییر مداوم ذائقه، نیازها، فرهنگ، ترجیحات، انتظارات، علائق، سلایق و ارزش های حاکم بر مشتریان، و تاثیر آن بر کسب و کارتان را احساس نموده اید
  • فرصت ها و تهدید های سازمان شما به دلیل تغییر محیط بیرونی سازمان، به صورت مداوم تغییر می کنند
  • مایلید راندمان و بهره وری فرآیندهای سازمان خود را افزایش دهید

 

  

 

این مجموعه به شما توصیه می‌شود. لازم به اشاره است که این مستندات پس از بررسی سازوکارهای شرکت های مختلف و ساعت­ها بحث و بررسی توسط کارشناسان، بصورت کاملا یکپارچه برای سازمان­ها طراحی و تدوین شده است.

عنوان مستند:  آتش نشانی

حوزه کاربرد: اداری و سرمایه ­های انسانی

تعداد صفحات: 10

محتویات مستند:

  • آیین نامه آتش نشانی 
  • دستورالعمل آتش نشانی

دانلود با لینک مستقیم


نکات ایمنی مرتبط با آتش نشانی در سازمان ها - نسخه قابل ویرایش

تحقیق معماری و گرایشهای مرتبط

اختصاصی از فی موو تحقیق معماری و گرایشهای مرتبط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق معماری و گرایشهای مرتبط


تحقیق معماری و گرایشهای مرتبط

تحقیق معماری و گرایشهای مرتبط به تجزیه و تحلیل کامل و جامع معماری و گرایشهای مرتبط به آن می پردازد که در 28 صفحه همراه عکس با چیدمانی شکیل وزیبا برای شما عزیزان آماده شده است.

 

 تعدادی ازسرفصل ها و بخشی از این پروژه به شرح زیر است:

معماری و گرایشهای مرتبط:

معماری منظر

مدیریت پروژه وساخت                                 

طراحی شهری

برنامه ریزی شهری

تکنولوژی معماری

انرژی معماری

مرمت ابنیه سنتی

ایران موزه همیشه زنده دنیا

معماری ایرانیان در دوره سلجوقیان...

+عکس


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق معماری و گرایشهای مرتبط