فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق گزیده‌ای از پاسخ های استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق گزیده‌ای از پاسخ های استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق گزیده‌ای از پاسخ های استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب


دانلود تحقیق گزیده‌ای از پاسخ های استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب

 

مشخصات این فایل
عنوان: گزیده‌ای از پاسخ های استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 25

این مقاله درمورد گزیده‌ای از پاسخ های استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله گزیده‌ای از پاسخ های استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب می خوانید :

سئوال: به چند دلیل می‌توان گفت که پوشش وجه و کفین واجب نیست؟ (ادله موافق)
پاسخ: 1- آیه پوشش که همان آیه 31 سورة نور است و برای بیان این وظیفه و تعیین حدود آن است، پوشانیدن وجه و کفین را لازم نشمرده است. (صفحه 171)
2- در موارد بسیاری که مستقیماً مسأله پوشش یا مسأله جواز و عدم جواز نظر مطرح است، ملاحظه می‌کنیم که در جواب و سؤالهائی که میان افراد و پیشوایان دین رد و بدل شده فقط مسأله «مو» مطرح است و مسأله «رو» به هیچ وجه مطرح نیست. یعنی وجه و کفین مفروغ عنه و مسلم فرض شده است. (صفحه 174)
3- روایاتیکه مستقیماً حکم وجه و کفین را چه از نظر پوشیدن و چه از جنبه نگاه کردن بیان می‌کند. ولی البته عدم لزوم پوشیدن وجه و کفین دلیل بر جواز نظر نیست، اما جواز نظر دلیل بر عدم لزوم پوشیدن وجه و کفین هست. (صفحه 180)
4- روایاتی که در باب احرام، پوشانیدن چهره را بر زن حرام می‌کند. (صفحه 184)

سئوال: نظر فقهای اسلام دربارة پوشش وجه و کفین چیست؟
پاسخ: مجموعاً در باب نظر بر وجه و کفین سه قول است:
الف- ممنوعیت مطلقاً علامه در تذکره و چند نفر معدود دیگر، و از آنجمله صاحب جواهر این عقیده را انتخاب کرده‌اند.
ب – جواز نظر یک نوبت، و ممنوعیت تکرار نظر. محقق در شرایع و شهید اول در لمعه و علامه در بعضی دیگر از کتبش تابع این نظرند.
ج – جواز مطلقاً، شیخ طوسی، کلینی، صاحب حدائق، شیخ انصاری، نراقی در مستند و شهید ثانی در مسالک این نظر را تائید می‌کنند. (صفحه 232- پاراگراف آخر)
اما فقهای متأخر و معاصر غالباً در این دو مسأله از اظهارنظر صریح در رساله های علمیه، خودداری کرده‌اند، و معمولاً طریق احتیاط می‌پیمایند. (صفحه 233)

سئوال: کدام قسمت حدود پوشش زن در فقه اسلام جزء ضروریات و مسلمات است؟
پاسخ: در اینکه پوشاندن غیروجه و کفین بر زن واجب است از لحاظ فقه اسلام هیچگونه تردیدی وجود ندارد. این قسمت جزء ضروریات و مسلمات است، نه از نظر قرآن و حدیث و نه از نظر فتاوی، در این باره اختلاف و تشکیکی وجود ندارد. آنچه مورد بحث است پوشش چهره و دست تا مچ است. (صفحه 165 و 164)
سئوال: با توجه به دو مسأله وجوب پوشش زن و حرمت نظر بر زن دیدگاههای موجود را عنوان و بررسی کنید؟
پاسخ: مسأله وجوب پوشش را که وظیفه زن است از مسأله (حرمت نظر بر زن) که مربوط به مرد است باید تفکیک کرد. ممکن است کسی قائل شود به عدم وجوب پوشیدن وجه و کفین بر زن، و در عین حال نظر بدهد به حرمت نظر از جانب مرد نباید پنداشت که بین این دو مسأله ملازمه است. همچنانکه از لحاظ فقهی مسلم است که بر مرد واجب نیست سر خود را بپوشاند ولی این دلیل نمی‌شود که بر زن هم نگاه کردن به سر و بدن مرد جایز باشد.
بلی، اگر در مسأله نظر، قائل به جواز شویم در مسأله پوشش هم باید قائل به عدم وجوب شویم، زیرا بسیار مستعد است که نظر مرد بر وجه و کفین زن جایز باشد، ولی کشف وجه و کفین بر زن حرام باشد. (صفحه 165)
سئوال: با بیان معنی تلذذ و ریبه و اینکه حرام است یا حلال موارد استثناء آن را ذکر کنید؟
پاسخ: تلذذ یعنی لذت بردن و نگاه از روی تلذذ، یعنی نگاه به قصد لذت بردن باشد، و اما ریبه یعنی نظر به خاطر تلذذ و چشم چرانی نیست ولی خصوصیت ناظر و منظور الیه مجموعاً طوری است که خطرناکست و خوف هست که لغزشی به دنبال نگاه کردن، بوجود آید. این دو نوع نظر مطلقاً حرام است، حتی در مورد محارم. تنها موردیکه استثناء شده، نظری است که مقدمه خواستگاری است که در این مورد اگر تلذذ هم باشد، که معمولاً هم هست – جایز است. البته شرطش اینست که واقعاً هدف شخص، ازدواج باشد. نه آنکه برای چشم چرانی قصد ازدواج را بهانه قرار دهد. علیهذا باید گفت در حقیقت استثنائی در کار نیست، زیرا آنچه قطعاً حرام است نگاه به قصد تلذذ است و آنچه مانعی ندارد اینست که نگاه به قصد تلذذ نباشد ولی تلذذ قهراً پیدا شود. (صفحه 165 و 166)

سئوال: آیا جایز است کسی به زنها نگاه کند تا در بین آنها یکی را انتخاب کند، نظر فقها را در این باره توضیح دهید؟
پاسخ: فقها تصریح کرده‌اند که جایز نیست کسی به زنها نگاه کند تا در بین آنها یکی را انتخاب کند. آنچه جایز است، در مورد یک زن خاص است که به او معرفی شده است و درباره‌اش می‌اندیشد، از سایر جهات تردیدی ندارد فقط از نظر چهره و اندام تردید دارد، می‌خواهد ببیند آیا می‌پسندد یا نه؟ برخی دیگر از فقها، به صورت احتیاط مطلب را عنوان کرده‌اند. (صفحه 166 پاراگراف آخر)
سئوال: فلسفه این حکم که اسلام دستور داده سر زده داخل خانه‌های مورد سکونت دیگران نشوید، چیست؟
پاسخ: فلسفه این حکم دو چیز است: یکی موضوع ناموس یعنی پوشیده بودن زن، و از همین جهت این دستور با آیات پوشش یک جا ذکر شده است. دیگر اینکه هر کسی در محل سکونت خود اسراری دارد و مایل نیست دیگران بفهمند، حتی دو نفر رفیق صمیمی هم باید این نکته را رعایت کنند زیرا ممکن است دو دوست یک رنگ در عین یگانگی، هر کدام از نظر زندگی خصوصی اسراری داشته باشند که نخواهند دیگری بفهمد. (صفحه 113-112)
سئوال: آیا دستور استیذان اختصاص به خانه‌هایی که در آنها زن زندگی می‌کند، دارد؟
پاسخ:  نباید فکر کرد که دستور استیذان اختصاص دارد به خانه هائی که در آنها زن زندگی می‌کند. این وظیفه مطلق و عام است، مردان و زنانی که مقید به پوشش هم نیستند ممکن است در خانه خود، وضعی داشته باشند که نخواهند دیگران آنان را به آن حال ببیند. به هر حال این دستوری است کلی تر از حجاب، فلسفه‌اش هم کلی‌تر از فلسفه حجاب است. (صفحه 113 پاراگراف دوم)

سئوال: با توجه به آیه 59-60 سورة احزاب چه مطالبی را باید مورد دقت قرار داد؟
پاسخ:  در این آیه دو مطلب را باید مورد دقت قرار داد: یکی اینکه جلباب چیست و نزدیک کردن آن یعنی چه؟ دیگر اینکه آنچه بعنوان علت و فایده این دستور ذکر شده که: «شناخته شوند و مورد آزار واقع نشوند» چه معنی دارد؟
اما مطلب اول: معنی جلباب از نظر مفسران چندان روشن نیست. و آنچه صحیحتر به نظر می‌رسد اینست که در اصل لغت کلمه جلباب شامل هر جامه وسیع می‌شده است، ولی غالباً در مورد روسریهائی که از چارقد بزرگتر و از ردا کوچکتر بوده است بکار می‌رفته است بنابراین مقصود از نزدیک ساختن جلباب، پوشیدن با آن می‌باشد، یعنی وقتی می‌خواهند از خانه بیرون بروند روسری بزرگ خود را با خود بردارند. البته معنی لغوی نزدیک ساختن چیزی، پوشانیدن با آن نیست. بلکه از مورد، چنین استفاده می‌شود. وقتی که به زن بگویند جامه ات را به خود نزدیک کن مقصود اینست آن را رها نکن، آنرا جمع و جور کن و خود را با آن بپوشان. (صفحه 185- پاراگراف دوم)
و اما مطلب دوم یعنی بحث در علتی که برای این دستور ذکر شده است:
دو احتمال وجود دارد. بنا به احتمال اول معنی جمله: (ذلک ادنی ان یعرفن فلایؤذین) اینست که بدینوسیله شناخته می‌شوند که آزادند نه کنیز. پس مورد آزار و تعقیب جوانان قرار نمی‌گیرند. ولی بنا به احتمال دوم معنی جمله اینست که بدینوسیله شناخته می‌شوند که زنان نجیب و عفیف می‌باشند و بیماردلان از اینکه به آنها طمع ببندند چشم می‌پوند زیرا معلوم می‌شود اینجا حریم عفاف است، چشم طمع کور، و دست خیانت کوتاه است. مطلبی که از این آیه استفاده می‌شود یک حقیقت جاودانی است اینست که زن مسلمان باید آنچنان در میان مردم رفت و آمد کند که علائم عفاف و وقار و پاکی از آن هویدا باشد و با این صفت شناخته شود، و در اینوقت است که بیماردلان که دنبال شکار می‌گردند از آنها مأیوس می‌گردند و فکر بهره‌کشی از آنها در مخیله‌شان خطور نمی‌کند. (صفحه 160- پاراگراف اول به بعد)
به هر حال آنچه از این آیه استفاده می‌شود اینست نه کیفیت خاصی برای پوشش، از نظر کیفیت پوشش فقط آیه 31 نور است که مطلب را بیان می‌فرماید و با توجه به اینکه این آیه بعد از آیه سوره نور نازل شده است می‌توان فهمید که منظور از «یدنین علیهن من جلابیهن» اینست که دستور قبلی سوره نور را کاملاً رعایت نمایند تا از شر آزار مزاحمان راحت گردند. (صفحه 161- پاراگراف سوم)
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله گزیده‌ای از پاسخ های استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب

چکیده     1
مقدمه     2
حجاب در جهان، قبل از اسلام     3
علت و فلسفه حجاب     4
علت پیداشدن حجاب از دیدگاه اسلام     5
معنای لغوی حجاب     7
پوشش زن در اسلام     7
علت دستور پوشش به زنان در اسلام     7
چه هنگام بالابردن ارزش زن میسر می‌شود؟     8
نتایج روابط سیستم آزاد بین زن و مرد     8
سیمای حقیقی مسأله حجاب     9
تدابیر اسلام برای تعدیل غریزه جنسی     9
ایرادهای وارده بر حجاب     10
سوره و آیه مربوط به حجاب     11
وظایف زن و مرد در معاشرت با یکدیگر     11
نظر اسلام پیرامون شرکت زن در مجامع     12
نظر اسلام در مورد زنان با توجه به عبارات حبس و اختلاط     12
ادله وجوب پوشش وجه و کفین (ادله مخالف)     13
دلایل واجب نبودن پوش وجه و کفین (ادله موافق)     14
نظر فقهای اسلام درباره پوشش وجه و کفین (دستها و صورت)     14
ضروریات و مسلمات حدود پوشش زن در فقه اسلام     15
بررسی دیدگاههای موجود در «وجوب پوشش زن» و «حرمت نظر بر زن»     15
بیان معنی «تلذذ» و «ریبه» حلال و حرام بودن آن و موارد استثناء آن     16
نظر فقها درباره نگاه به زنان     16
دستور استیذان و خانه هائی که در آنها زن زندگی می کند     17
مطالب مورد توجه در آیه 59-60 احزاب     17
نتیجه گیری     19
منبع     


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق گزیده‌ای از پاسخ های استاد مطهری در رابطه با مسأله حجاب

پلان موقعیت مدرسه مطهری

اختصاصی از فی موو پلان موقعیت مدرسه مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پلان موقعیت مدرسه مطهری


پلان موقعیت مدرسه مطهری

این فایل حاوی پلان اتوکد موقعیت مدرسه مطهری می باشد که به صورت فرمت DWG در 2 شیت پلان  در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.

 

 

 

فهرست شیت
پلان موقعیت دبستان شهید مطهری

 

تصویر محیط برنامه


دانلود با لینک مستقیم


پلان موقعیت مدرسه مطهری

دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری


دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

 

مشخصات این فایل
عنوان: پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 23

این مقاله درمورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری می خوانید :

ناسازگاری تکثرگرایی با وحی  ‏
اعـتقاد به این که پیامبران الهی, از راه (وحی) با ریشه و مبدا هـسـتـی, پـیـوند می خورند و مجموعه حکمها, قانونها و ‏دستورهای خـداوند را از راه وحی دریافت می کنند, اصلی است خدشه ناپذیر و ثـابـت شـده در اسـلام. در قـرآن ‏مجید, کلمه (وحی) بارها به کار رفـتـه است. چگونگی به کاربردن آن در آیات گوناگون و نیز موارد کـاربـرد, بـه ‏روشـنی بیانگر آن است که از دید قرآن (وحی) تنها بـرای انـسان نیست, بلکه در همه پدیدگان و آفریدگان دست ‏کم, در پـدیـدگـان زنـده, بـه کـار مـی رود. الـبته به همان نسبت که آفـریـدگـان, بـر حـسـب تـکـامـل و بهره مندی ‏از حیات و هدایت, گـوناگونند, وحی نیز, درجه های گوناگون پیدا می کند. عالی ترین درجـه و شـکل وحی, همان ‏وحی اصطلاحی است که به پیامبران الهی می شـود. آنچه امروز به عنوان (کتابهای آسمانی) قانونها و آیینهای ‏خـداونـد وجـود دارد, نـتیجه وحی است و از سوی خداوند به وسیله جـبرئیل وحی شده است. در حقیقت, پیامبران ‏الهی در درجه ای از کـمـال هستند که از جانب خداوند برای دریافت این گونه آگاهی از جـهـان غـیب, برگزیده ‏شده اند و آنها شایستگی کافی برای دریافت وحی را دارند.  ‏
بـنـابراین, در اسلام و بلکه در تمام ادیان الهی و آسمانی مساله وحـی, پـذیـرفـتـه شـده اسـت. در ایـن صـورت, اگـر ‏آن گـونه که پـلـورالـیستها می گویند: برای سعادت انسان و رفتن او به بهشت, هـمـیـن مقدار بسنده باشد که هر ‏فردی خود را از توجه به خود بر کـنـد و به حق متوجه سازد و به اصطلاح (تجربه دینی) و دریافت هر فـردی را از ‏حقیقت مجهول, گوهر دین بدانیم و همه این دریافتهای نـاهمگون و گاه ناسازگار را هم صحیح و حق به شمار آوریم ‏و برای بـه حقیقت پیوستن دینداری و سعادت کافی بدانیم, دیگر جایی برای پذیرش وجود وحی و فرشته ای به نام ‏جبرئیل و در نتیجه مجموعه ای بـه نام (کلام خدا) باقی نمی ماند و پای بندی به هیچ یک از آنها ضـرورت و بـلـکه ‏لزومی ندارد! به دیگر سخن, پلورالیزم دینی, با مفهوم وحی, ناسازگار است.  ‏
مـدعـیـان روشـنـفکری و باورمندان به لیبرالیسم و رواج دهندگان انـدیـشـه پلورالیستی به شیوه غربی, در سالهای ‏پسین, بسیار تلاش ورزیـده انـد کـه مـسـالـه وحـی را به گونه ای توجیه و تفسیر و روشـنـگـری کنند که با اندیشه ‏های پلورالیستی و برداشت آنان از دیـن باوری هماهنگ و سازگار باشد. از شرح و تفسیرهایی که آنان, بـیـش تـر, از ‏وحـی ارأه می دهند, این گونه استفاده می شود که (وحـی) چیزی جز دریافت تجربه دینی نیست و تجربه دینی هم, ‏محدود بـه انسانهای ویژه نیست, همه انسانها چنین دریافتی را از حقیقت دارنـد.. در مـورد پـیـامـبران(ع) هم چیزی ‏بیش از همین نبوده اسـت. بـر ایـن اسـاس اصلا وحی به معنای مصطلح در نزد مسلمانان, مـسـیـحـیان, یهودیان و... ‏آورنده وحی به نام جبرئیل نمی تواند وجود داشته باشد:  ‏
‏(هـر یـک از انـبیا خطی که یافته است با امت خود در میان نهاده است و این بهره ها متفاوت بوده است.)  ‏
بـرابر این سخن, آنچه پیامبران الهی به مردم ابلاغ کرده اند, در حقیقت, مکاشفه شخصی و دریافت و برداشت آنان از ‏حقیقت بوده است; از ایـن روی, هر یک از آنان, برابر ذوق و سلیقه و زمان و مکانی کـه مـی زیـسته است, به گونه ‏ای تجربه و برداشت کرده و همان را هم به امت خویش ابلاغ کرده است.  ‏
البته, همان گونه که شهید مطهری به روشنی بیان کرده, حقیقت وحی چـندان شناخته شده نیست: (وهیچ کس نمی ‏تواند ادعا کند که من می تـوانـم حـقـیـقت این کار را تشریح بکنم.) ولی این مقدار نیز روشـن و یـقـیـنـی اسـت کـه ‏آنچه به عنوان (دین) و معارف دینی, پـیامبران الهی برای انسانها آورده اند, همان حقایقی است که بی هـیـچ جابه ‏جایی و دگرگونی فرشته وحی بر آنان عرضه داشته است و آنـان هـم مـامـور بوده اند, همان سخن وحی را, بی کم ‏وکاست, به مـردم برسانند. چنین باوری در همه ادیان الهی پذیرفته شده است. اگر کسی نگرش پلورالیستی و تکثرگرا ‏را در عرصه دین درست بداند, نـاگـزیـر بـاید وحی را (اگر آن را قبول داشته باشد) در محدوده تـجـربـه دینی و ‏دست بالا, گونه ای مکاشفه تفسیر کند و آن را به گـونـه هـمـسـان در یک یک انسانها, ساری و جاری بداند و به ‏طور طبیعی, چنین تجربه هایی بیانگر حق محض هم نمی توانند باشند.  ‏
‏ ‏
پیامدهای پلورالیزم دینی  ‏
پلورالیزم به معنای تکثرگرایی و چندین و چندتا دانستن ادیان بر حـق, چـنانکه متکلم آمریکایی, جان هیگ و ‏هواداران اندیشه وی در کـشـورهـای اسـلامی می گویند, افزون بر این که سبب به شک و گمان افـتـادن در دیـن ‏مـی شـود و به این جا می انجامد که هیچ دین و اعـتـقـاد جـزمـی و یـقـیـنـی وجـود نداشته باشد; زیرا در تفکر ‏پـلورالیستی به هیچ روی برابر بودن معرفت دینی, با واقع, امکان نـدارد و هیچ معرفت دینی, حتی ارکان و اصول ‏اعتقادی ادیان, نمی تـوانـنـد قطعی و یقینی باشند و با وحی نیز, سازگاری دارد و... پـیـامدهای دیگری هم دارد که ‏پای بندی به آنها به هیچ روی ممکن نیست و نه تنها یک فرد مسلمان, که هیچ فرد دین باوری نمی تواند بـدانها ‏گردن نهد و پای بند باشد. اکنون در این جا, پاره ای از ایـن پـیامدها را به گونه ای کوتاه و گذرا, از نظر می ‏گذرانیم: 1. اعتقاد به پلورالیزم دینی, ممکن نبودن دین و عقاید حق را در پـی دارد; زیرا پای بندی به حق بودن هر ‏دینی, ناگزیر باطل بودن ادیــان دیـگـر را در پـی دارد و فـرض آن اسـت کـه از دیـدگـاه پـلـورالـیزم, همه ادیان بر ‏حق هستند! در مثل, مسیحیت را حق می دانـد و مسیحیت, هر دینی غیرخود را مردود می شمارد, پس لازمه بر حـق ‏دانـسـتـن دیـن مسیحیت آن است که دینها و آیینهای دیگر همه بـاطـل بـاشند. بویژه اگر پلورالیزم دینی را آن گونه ‏که هیگ می گـویـد, به ادیان غیرالهی و مکتبهای مادی مانند: کمونیست گسترش دهـیـم و بـگـوییم همه ادیان و ‏عقاید و مکتبهای اعتقادی موجود, الـهی و غیرالهی, همه, بر حق هستند. این مساله نمود بیش تری می یابد.  ‏
‏2. هـر دیـنـی اصـول و ارکـان اعـتقادی روشنی دارد که به حقیقت پـیوستن قوام آن دین به همان اصول و ارکان ‏بستگی دارد. در اسلام اعـتـقـاد بـه نبوت خاصه و رسالت حضرت محمد(ص) رکن اساسی است و اسـلام بدون آن ‏معنی ندارد. در حالی که لازمه پذیرش پلورالیزم آن اسـت کـه در اساس اعتقاد به اصولی, همانند: نبوت خاصه و یا ‏اصل امـامـت, کـه قوام تشیع به آن است, ضرورتی ندارد. همین که فردی خـدا را قـبول داشت و کلی نبوت را ‏پذیرفت, کافی است. البته این در صـورتـی است که تکثرگرایی را در محدوده ادیان الهی بدانیم و گـرنـه اگـر دامنه ‏آن را به همه ادیان و مکتبهای موجود در جهان گـسـترش دهیم که دیگر روشن است و به طور کلی اعتقاد به توحید ‏و مـعاد و نبوت عامه هم موردی ندارد و فردی می تواند بدون اعتقاد به اینها و با اعتقاد به یکی از مذهبهای بدوی و ‏مشرک, اهل بهشت شود!  ‏

‏3. پای بندی به پلورالیزم دینی, در نهایت به جدا دانستن دین از حـوزه عـمـل مـی انجامد و به طور طبیعی سر از ‏مرجئه گری و نوعی قـلـندری و صوفی گری در می آورد که برابر آموزه های روشن اسلام, امری باطل و مردود ‏است.  ‏
‏4. هـر دیـنی یک سلسله نیایشها و عبادتهای ویژه به خود دارد که در هـیـات و شکل خاصی انجام می گیرند. لازمه ‏پذیرش پلورالیزم آن اسـت کـه هـیـات ویـژه ای بـرای عبادتها و نیایشها باور نداشته بـاشـیم. فرد پلورالیست, باید خدا ‏را پرستش کند, ولی ناگزیر به نـگـهـداشـت شـکل خاصی نیست و هرگونه که خدا را پرستش و کارهای عـبـادی ‏خـود را انجام دهد, کافی است در مثل, اگر نماز بگزارد, یـاروزه بگیرد, یا بسان مسیحیان کارهای عبادی خود را ‏انجام دهد و یا بسان راجه ها و جوکهای هندی نیایش کند, کافی است.  ‏
چـنـین انگاری در مورد پرستش خداوند باطل است و به هیچ روی هدف واقـعی از پرستش خداوند را بر نمی آورد و ‏به طور طبیعی هر دینی عـبـادت خداوند را جز در هیات و شکلی که خود آن دین برای عبادت معین کرده است, ‏درست نمی داند.  ‏
‏5. هـر دینی احکام آیینهای ویژه خود را در زوایای گوناگون فردی و اجـتـمـاعـی دارد کـه عـمل به آنها پای بندی ‏به آنها را برای پیروان خویش لازم می شمارد.  ‏
در مـثل در پاره ای از آیینها و مسلکها و دینهای تحریف شده, از نـوشیدن شراب بازداشته نشده یا از خوردن گوشت ‏خوک جلوگیری نشده اسـت. در حـالـی که در اسلام نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک حرام اسـت. حـال ‏اگر بر اساس پلورالیزم, همه این دینها, با گوناگونی آیـیـنـها و حکمها و قانونها, بر حق باشند و پیروی از هر یک از ‏آنـهـا مـوجـب رسـتگاری باشد, لازم می آید که در احکام و آیینها نـاسـازگـاری به وجود آید و فرد پلورالیست, هر ‏کدام را عمل کند کـافـی باشد. از نظر وی, نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک هم حرام و ممنوع و سبب تباهی ‏باشد و هم نباشد!  ‏
‏6. بـاور بـه پـلـورالیزم دینی, باور به توحید و شرک است و این تـناقض است. زیرا اگر دین اسلام و مسیحیت را در ‏کنار هم و در یک ردیـف, آن گـونـه کـه لازمه باور به پلورالیزم است, صحیح بدانیم مـعـنـای آن, ایـن مـی شود ‏که هم تثلیث را, که در مسیحیت تحریف شـده, رواج یـافـتـه صـحیح بدانیم و هم توحید را که رکن و اساس اسلام ‏است.  ‏
بـه دیـگر سخن, پیامد باور به پلورالیزم آن است که هم معتقد به تـوحـیـد باشیم و هم نباشیم و به همان میزان که ‏توحید را مهم و صـحـیـح مـی دانیم, شرک و تثلیث مسیحیت تحریف شده را هم صحیح و درست بدانیم!
‏‏7. اعـتـقاد به پلورالیزم دینی, سکولاریزم و جدایی دین از سیاست را در پـی دارد و دسـت کـم از دیدگاه اسلام, که ‏دین کامل و جامع اسـت و بـرای هـمـه شـوون زنـدگی و زوایای انسان برنامه دارد و دخـالـت در سـیـاسـت و اداره ‏جامعه, بخشی از آموزه های آن است, چنین چیزی پذیرفته نیست.  ‏
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

مقدمه
معنای پلورالیزم
گونه های پلورالیزم
پیشینه پلورالیزم
دیدگاهها و قرإتهای گونه گون از پلورالیسم دینی ‏
رویارویی حق و باطل در فرهنگ قرآن  
دین حق یا ادیان حق  ‏
دین یکی, شرایع گوناگون  
اسلام به منزله قانون اساسی  
ناسازگاری تکثرگرایی با وحی  
پیامدهای پلورالیزم دینی  


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

دانلود مقاله تاریخچه حجاب از استاد مطهری

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله تاریخچه حجاب از استاد مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تاریخچه حجاب از استاد مطهری


دانلود مقاله تاریخچه حجاب از استاد مطهری

 

مشخصات این فایل
عنوان:  تاریخچه حجاب از استاد مطهری
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 31

این مقاله درمورد تاریخچه حجاب از استاد مطهری می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله  تاریخچه حجاب از استاد مطهری می خوانید :

ایرادها و اشکالها
حجاب و منطق
اولین ایرادی که بر پوشیدگی زن می‏گیرند اینست که دلیل معقولی ندارد و چیزی که منطقی نیست نباید از آن دفاع کرد . می‏گویند منشأ حجاب ، یا غارتگری و نا امنی بوده است که امروز وجود ندارد ، و یا فکر رهبانیت و ترک لذت بوده است که فکر باطل و نادرستی است ، و یا خودخواهی و سلطه‏جوئی مرد بوده که رذیله‏ای است ناهنجار و باید با آن مبارزه کرد ، و
یا اعتقاد به پلیدی زن در ایام حیض بوده است که این هم خرافه‏ای بیش‏ نیست .
پاسخ این ایراد از بحثی که در بخش گذشته کردیم روشن شد . از مباحث آن‏ بخش معلوم گشت که حجاب - البته به مفهوم اسلامی آن - از جنبه‏های مختلف‏ : روانی ، خانوادگی ، اجتماعی و حتی از جنبه بالا رفتن ارزش زن ، منطق‏ معقول دارد و چون در آن بخش به تفصیل بحث کردیم در این بخش تکرار نمی‏کنیم .

حجاب و اصل آزادی
ایراد دیگری که بر حجاب گرفته‏اند اینست که موجب سلب حق آزادی که‏ یک حق طبیعی بشری است می‏گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می‏رود .
می‏گویند احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه حقوق بشر است . هر انسانی شریف و آزاد است ، مرد باشد یا زن ، سفید باشد یا سیاه ، تابع هر کشور یا مذهبی باشد . مجبور ساختن زن به اینکه حجاب‏ داشته باشد بی اعتنائی به حق آزادی او و اهانت به حیثیت انسانی او است‏ و به عبارت دیگر ظلم فاحش است به زن . عزت و کرامت انسانی و حق‏
آزادی زن ، و همچنین حکم متطابق عقل و شرع به اینکه هیچکس بدون موجب‏ نباید اسیر و زندانی گردد ، و ظلم به هیچ شکل و به هیچ صورت و به هیچ‏ بهانه نباید واقع شود ، ایجاب می‏کند که این امر از میان برود .
پاسخ : یک بار دیگر لازم است تذکر دهیم که فرق است بین زندانی کردن‏ زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینکه وقتی می‏خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد . در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد . حجاب در اسلام یک وظیفه‏ای است بر عهده زن‏ نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس‏ پوشیدن مراعات کند . این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به‏ حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود .
اگر رعایت پاره‏ای مصالح اجتماعی ، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را " زندانی کردن‏ " یا " بردگی " نمی‏توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل " آزادی " فرد نمی‏توان دانست .
در کشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهائی برای مرد وجود دارد . اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پیژامه بیرون آید ، پلیس ممانعت کرده به عنوان اینکه این عمل برخلاف‏ حیثیت اجتماع است او را جلب می‏کند . هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی‏ ، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلا با لباس کامل بیرون بیایند ، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه‏ زندان ، و نه ضد آزادی و حیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حکم عقل به‏ شمار می‏رود .
برعکس ، پوشیده بودن زن - در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است - موجب کرامت و احترام بیشتر او است ، زیرا اورا از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می‏دارد .
شرافت زن اقتضاء می‏کند که هنگامی که از خانه بیرون می‏رود متین و سنگین‏ و با وقار باشد ، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچگونه عمدی که باعث‏ تحریک و تهییج شود به کار نبرد ، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکند ، زباندار لباس نپوشد ، زباندار راه نرود ، زباندار و معنی‏دار به سخن خود آهنگ ندهد . چه آنکه گاهی اوقات ژستها سخن می‏گویند ، راه رفتن انسان‏ سخن می‏گوید ، طرز حرف زدنش یک حرف دیگری می‏زند .
اول از تیپ خودم که روحانی هستم مثال می‏زنم : اگر یک روحانی برای‏ خودش قیافه و هیکلی برخلاف آنچه عادت و معمول است بسازد ، عمامه را بزرگ و ریش را دراز کند ، عصا و ردائی با هیمنه و شکوه خاص به دست و دوش بگیرد ، این ژست و قیافه خودش حرف می‏زند ، می‏گوید برای من احترام‏ قائل شوید ، راه برایم باز کنید ، مؤدب بایستید ، دست مرا ببوسید .
همچنین است حالت یک افسر با نشانه‏های عالی افسری که گردن می‏افرازد ، قدمها را محکم به زمین می‏کوبد ، باد به غبغب می‏اندازد ، صدای خود را موقع حرف زدن کلفت می‏کند . او هم زباندار عمل می‏کند ، به زبان بی زبانی‏ می‏گوید : از من بترسید ، رعب من را در دلهای خود جا دهید .
همینطور ممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند ، فریاد بزند که به دنبال من بیا ، سر بسر من بگذار ، متلک بگو ، در مقابل من زانو بزن ، اظهار عشق و پرستش کن .

حجاب اسلامی
این بحث را از قرآن شروع می‏کنیم . آیات مربوط بدین موضوع در دو سوره‏ از قرآن آمده است : یکی سوره " نور " و دیگر سوره " احزاب " . ما تفسیر آیات را بیان می‏کنیم و سپس به مسائل فقهی و بحث روایات و نقل‏ فتوای فقهاء می‏پردازیم . در سوره نور آیه‏ای که مربوط به مطلب است آیه‏
31 می‏باشد . چند آیه قبل از آن آیه متعرض وظیفه اذن گرفتن برای ورود در منازل است و در حکم مقدمه این آیه می‏باشد . تفسیر آیات را از آنجا شروع‏ می‏کنیم :
« یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا علی اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون ( 27 ) فان لم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوها حتی یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکی لکم و الله بما تعملون علیم ( 28 ) لیس علیکم جناح ان تدخلوا بیوتا غیر مسکونة فیها متاع لکم و الله یعلم ما تبدون و ما تکتمون ( 29 ) قل للمؤمنین‏
یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون‏
( 30 ) و قل للمؤمنات یغضضن من » ²ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن‏ علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او
نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء ، و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون
(31) .
ای کسانی که ایمان آوردید ! به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلا آنان را آگاه سازید . و بر اهل خانه سلام کنید . این برای شما بهتر است . باشد که پند گیرید .
اگر کسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود . اگر گفته شد باز گردید ، بازگردید که پاکیزه‏تر است برای شما . خدا بدانچه‏ انجام می‏دهید داناست .
باکی نیست که در خانه‏هائی که محل سکنا نیست و نفعی در آنجا دارید ( بدون اجازه ) داخل شوید . خدا آنچه را آشکار می‏کنید و آنچه را نهان‏ می‏دارید آگاه است .
به مردان مؤمن بگو دیدگان فرو خوابانند و دامنها حفظ کنند . این برای‏ شما پاکیزه‏تر است . خدا بدانچه می‏کنید آگاه است . به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو خوابانند و دامنهای خویش حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است ، سرپوشهای خویش بر
گریبانها بزنند ، زیورخویش آشکار نکنند مگر برای شوهران ، یا پدران ، یا پدر شوهران ، یا
پسران ، یا پسر شوهران ، یا برادران ، یا برادر زادگان ، یا خواهرزادگان‏ ، یا زنان ، یا مملوکانشان ، یا مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند ، یا کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند ( یا بر کامجوئی از زنان توانا نیستند ) و پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود . ای گروه‏ مؤمنان همگی به سوی خداوند توبه برید ، باشد که رستگار شوید .
مفاد آیه اول و دوم اینست که مؤمنین نباید سرزده و بدون اجازه به خانه‏ کسی داخل شوند . در آیه سوم مکانهای عمومی و جاهائی که برای سکونت نیست‏ از این دستور استثناء می‏گردد . سپس دو آیه دیگر مربوط به وظائف زن و مرد است در معاشرت با یکدیگر که شامل چند قسمت است :
1 - هر مسلمان ، چه مرد و چه زن ، باید از چشم چرانی و نظر بازی‏ اجتناب کند .
2 - مسلمان ، خواه مرد یا زن ، باید پاکدامن باشد و عورت خود را از دیگران بپوشد .
3 - زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران‏ آشکار نسازند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند .
4 - دو استثناء برای لزوم پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله " « و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها »" بیان شده است و نسبت به عموم مردان‏ است و دیگری با جمله " « و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن »الخ " ذکر شده و نداشتن پوشش را برای زن نسبت به عده خاصی تجویز می‏کند .

بخشی از فهرست مطالب مقاله  تاریخچه حجاب از استاد مطهری

علل پیدا شدن حجاب :
علت پیدا شدن حجاب
ریاضت و رهبانیت
بررسی
عدم امنیت
فلسفه پوشش در اسلام
ایرادها و اشکالها
حجاب و اصل آزادی
حجاب اسلامی

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخچه حجاب از استاد مطهری

دانلود مقاله کامل درباره استاد شهید آیت الله مطهری

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله کامل درباره استاد شهید آیت الله مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره استاد شهید آیت الله مطهری


دانلود مقاله کامل درباره استاد شهید آیت الله مطهری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :10

 

بخشی از متن مقاله

استاد شهید آیت الله مطهری

استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود. در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی ( به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد.

در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می شود. در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

 

اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود می رسد. در سال 1355 به دنبال یک درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته می شود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران » را بنیان می گذارد بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند. گرچه ارتباط استاد مطهری با امام خمینی پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولی در سال 1355 موفق گردید مسافرتی به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه های علمیه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار می گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می نماید. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو می کند و در همین سفر امام خمینی ایشان را مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می نماید. هنگام بازگشت امام خمینی به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده می گیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود یا گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت می رسد و امام و امت اسلام در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو می روند.

 

اندیشه‌های متفکر شهید استاد مرتضی مطهری همواره به عنوان اسلام‌شناسی آگاه، عالمی زمان شناس، دانشمندی دردآشنا و فیلسوفی توانا مورد علاقة فرهیختگان و جوانان فکور بوده و می‌باشد. استاد شخصیتی بود که پاسخ‌گویی به شبهات زمانه و مقابله با انحرافات فکری و عقیدتی را وجهة همّت خویش ساخت تا بدانجا که در قبال این مجاهدت عظیم علمی جان خویش را فدای آرمان خود ساخت.

 

امام خمینی (ره) در پیام تسلیت خویش به مناسبت شهادت استاد فرمودند: «مطهری شخصیتی بود که عمر شریف و ارزندة خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجروی‌ها و انحرافات مبارزة سرسختانه کرد.» این سخن امام جهت‌گیری اساسی فعالیّت‌های شهید را نمایان می‌سازد. استاد مطهرى هم در علم کلام و احاطه بر اندیشه هاى متکلمین اسلامى و هم در فلسفه اسلامى و آگاهى بر نظریات فلسفه اسلامى تبحر خاصى داشت.وى از این جهت بسیار عزیزالوجود و کمیاب بود و از معدود افرادى بود که واقعاً فلسفه اسلامى را درک کرده و لذت آن را چشیده و به اهمیت این میراث گرانبها پى برده بود.کتاب ها و مقالاتى که از استاد مطهرى منتشر شده و یا در شرف انتشار است و بیشتر جنبه فلسفى دارد عبارت است از:۱- مقدمه و پاورقى بر اصول فلسفه و روش رئالیسم (۵ جلد) ۲- علل گرایش به مادى گرى۳- انسان و سرنوشت۴- آشنایى با علوم انسانى (منطق و فلسفه)۵- تصحیح و تعلیق کتاب التحصیل۶- بخشى از کتاب سیرى در نهج البلاغه۷- مقالات فلسفى۸- نقدى بر مارکسیسم۹- شرح منظومه۱۰- شرح مبسوط منظومه (۴ جلد)۱۱- حرکت و زمان (تاکنون دو جلد آن منتشر شده است.)۱۲- درس هاى شفا (۱)درس و بحث علوم رسمى عقلى و نقلى نتوانست مانند بعضى از از طلاب حوزه علمیه استاد مطهرى را از قرآن دور نگه دارد. او که به قرآن و معارف قرآنى سخت عشق مى ورزید ارتباط و انس نزدیکى با قرآن داشت.وى جلسات تفسیر متعددى در تهران داشته اند که شروع آن از سال ۱۳۳۴ بوده است. براى نمونه مى توان جلسه تفسیر ایشان در قلهک که به مدت پانزده سال ادامه داشته است و نیز درس هاى تفسیر ایشان در مسجدالجواد را نام برد. او نسبت به نهج البلاغه و حضرت على(ع) علاقه خاصى داشت. با این کتاب مانوس بود و معمولاً در سخنرانى ها هر جا مناسبتى پیش مى آمد به فرازهایى از نهج البلاغه اشاره مى کرد.به عرفان نظرى و عملى هر دو واقف بود و در این مورد از محضر اساتید متعددى بهره برده بود. به علم اخلاق همانند دیگر فنون فرهنگ اسلامى آشنایى کامل داشت. کتب بسیارى را در علم اخلاق مطالعه کرده بود و به معارف ارزشمندى در مورد فلسفه اخلاق رسیده بود که نمونه اى از آن را مترجم کتاب کلیات فلسفه با استفاده از تقریرات استاد مرتضى مطهرى ذکر کرده است. (کتاب کلیات فلسفه، ترجمه دکتر سیدجلال الدین مجتبوى)مطهرى بیش از ۲۵ سال با مجامع و سمینارهاى علمى و دانشگاهى در ارتباط بود از این رو توانست بیش از همه به دردها و مشکلات آنها و روح غالب بر افکار آنها پى ببرد. آنچه نگارندة این سطور در این نوشتار دنبال می‌کند، نقش و تأثیر خود استاد در احیاء تفکّر اسلامی نمی‌باشد؛ البتّه بدون تردید متفکر نامدار ما، خود از شاخص‌ترین احیاگران اندیشة دینی در عصر حاضر می‌باشند و در مقالات و نوشته‌های بسیار بدین موضوع پرداخته‌اند و طبعاً راهکار و نحوة بازسازی اندیشة ناب دینی از منظر شهید، خود فصل و مشبعی می‌طلبد که باید در جای دیگری دنبال شود. آنچه در این مقال مدنظر است نحوة مواجهة فکری و استدلالی این فیلسوف اسلامی با انحرافات عقیدتی است که تحت عنوان نواندیشی دینی در جامعة اسلامی ترویج می‌شده است.شهید مطهری به نیکی می‌داند که عدم اشراف روشنفکری‌ دینی بر متون دینی، زمینه‌ساز استنباط‌های انحرافی و التقاطی خواهد بود و از این رو تأکید می‌کند که باید این قشر تحت نظارت اسلام شناسان به بیان دیدگاه‌های خود بپردازند و در این صورت است که وجود آن‌ها برای ترویج دین بسیار پرمنفعت و مبارک خواهد بود. امّا از آن‌جا که روشنفکران دینی معاصر ایشان در خود نیازی به این مهم احساس نمی‌کردند و بعضاً خود را اسلام‌شناس تلقی می‌کردند،فلذا گاه آموزه‌های دینی را آنچنان ارائه می‌کردند که از مفهوم اصیل خود کاملاً خالی گشته و با آن تباین اساسی پیدا می‌کرد و این‌جا بود که شهید مطهری، بر خود وظیفه می‌دانست که این آراء را به نقد بکشد و تبیینی واقعی و مبتنی بر درکی صحیح از این آموزه‌ها ارائه دهد.

 

فطری بودن اسلام

مطهری معتقد بود که باید اسلام را آن طور که هست به مردم معرفی کنیم، نه چیزی به آن بیفزاییم و نه بکاهیم، به تعبیر دیگر اسلام را بدون آرایش و پیرایش عرضه کنیم، آن گاه «فطرت حقیقت جوی» انسان‌ها به سوی آن جذب خواهد شد. مطهری قائل به نظریه فطرت است.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره استاد شهید آیت الله مطهری