فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله مخاطرات اخلاقى و بازار بیمه

اختصاصی از فی موو مقاله مخاطرات اخلاقى و بازار بیمه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله مخاطرات اخلاقى و بازار بیمه


مقاله  مخاطرات اخلاقى  و بازار بیمه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:7

 

  

 فهرست مطالب

 

چکیده:

 

مقدمه

 

تعریف مخاطرات اخلاقى

 

نحوه انعقاد قرارداد

 

ماهیت قرارداد بهینه

 

مخاطرات اخلاقى و قرارداد بهینه

 

انگیزه در مخاطرات اخلاقى

 

رفتارهاى پنهان و بازار بیمه

 

برخى راه حلها جهت کنترل مخاطرات اخلاقى

 

1- مبلغ قابل کسر ثابت

 

2- مبلغ قابل کسر درصدى

 

3- مبلغ قابل کسر ترکیبى

 

قراردادهاى بیمه در بازار بیمه ایران

 

خلاصه، نتیجه‏گیرى و ارائه راه حل

 

پیشنهادات اجرایى

 

پیشنهادات پژوهشى

 

0در شرایط نبود اطلاعات کامل، همواره وجود پیامدهاى خارجى(Externality) باعث مى‏شود مبادله اقتصادى به خوبى انجام نشود و حتى در مواردى روابط اقتصادى مختل شود. روابط اقتصادى غالباً به شکل انعقاد قرارداد حاصل مى‏شود. در انعقاد قرارداد اطلاعات نقش مهمى را ایفا مى‏کند و نبود اطلاعات مشکلاتى را به همراه دارد.

 

قراردادهایى مانند قرارداد بین کارفرما و نیروى کار، بیمه‏گر و بیمه‏گزار، سهامداران و مدیر عامل، اعتبار دهنده و اعتبار گیرنده نیز، همچون سایر قراردادها به اطلاعات نیازمند است. یک سهامدار کارخانه، وقتى مى‏تواند یک مدیر را بپذیرد، که اطلاعات کاملى از منش و عملکرد او داشته باشد و رفتار او قابل مشاهده باشد. با عدم اطلاع از وى و نامشهود بودن رفتار، نمى‏تواند قرارداد بهینه‏اى را منعقد کند و به اهداف خود برسد؛ زیرا همواره یک نا اطمینانى براى او وجود دارد، که رفتار نامشهود(Hiden action) کارگزار به نفع او است یا هزینه هایى را به او تحمیل مى‏کند.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله مخاطرات اخلاقى و بازار بیمه

مقاله در مورد مخاطرات اخلاقى و بازار بیمه

اختصاصی از فی موو مقاله در مورد مخاطرات اخلاقى و بازار بیمه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد مخاطرات اخلاقى و بازار بیمه


مقاله در مورد مخاطرات اخلاقى و بازار بیمه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:7

 

  

 فهرست مطالب

 

چکیده:

 

مقدمه

 

تعریف مخاطرات اخلاقى

 

نحوه انعقاد قرارداد

 

ماهیت قرارداد بهینه

 

مخاطرات اخلاقى و قرارداد بهینه

 

انگیزه در مخاطرات اخلاقى

 

رفتارهاى پنهان و بازار بیمه

 

برخى راه حلها جهت کنترل مخاطرات اخلاقى

 

1- مبلغ قابل کسر ثابت

 

2- مبلغ قابل کسر درصدى

 

3- مبلغ قابل کسر ترکیبى

 

قراردادهاى بیمه در بازار بیمه ایران

 

1- بیمه آتش سوزى

 

2- بیمه باربرى

 

3- بیمه حوادث

 

4- بیمه شخص ثالث

 

5- بیمه بدنه اتومبیل

 

6- بیمه مهندس

 

7- بیمه مسؤولیت

 

خلاصه، نتیجه‏گیرى و ارائه راه حل

 

پیشنهادات اجرایى

 

در شرایطى که دو طرف با یکدیگر ارتباط اقتصادى برقرار مى‏سازند، همواره اطلاعات نقش مهمى را ایفا مى‏کند. وجود رفتار نامشهود، مى‏تواند باعث شود، یکى از دو طرف، رفتارهایى را انجام دهد که به نفع طرف دیگر نیست. در این حالت، که مخاطرات اخلاقى شکل مى‏گیرد، بازار دچار شکست مى‏شود. شرکتهاى بیمه، که همواره رفتار مراقبتى بیمه گزاران را نمى‏توانند مشاهده کنند، با چنین مشکلى مواجه مى‏شوند. بنابراین از ابتدا باید قراردادهایى را که سازگار با مشارکت بیمه گزاران در انعقاد قرارداد همراه با ایجاد انگیزه براى افزایش مراقبت بیمه گزاران است طراحى نمایند. قراردادهاى فرانشیزى در این شرایط بهترین قراردادها تلقى شده است و از طریق ایجاد فرانشیز و گنجاندن مبالغ قابل کسر در قرارداد و همچنین دخالت انگیزشى دولت از طریق مالیات و سوبسید مى‏توان این مورد شکست بازار را برطرف نمود و یا از هزینه‏هاى آن کاست. بررسیها، نشان مى‏دهد در برخى از تعرفه‏هاى تصویبى شوراى عالى بیمه و همچنین متن قراردادها از کارآیى لازم برخوردار نیستند و ضرورى است با استفاده از نتایج این پژوهش و سایر پژوهشهایى که در این زمینه بکار رفته مشکلات قراردادها و تعرفه برطرف شود.

 

0در شرایط نبود اطلاعات کامل، همواره وجود پیامدهاى خارجى(Externality) باعث مى‏شود مبادله اقتصادى به خوبى انجام نشود و حتى در مواردى روابط اقتصادى مختل شود. روابط اقتصادى غالباً به شکل انعقاد قرارداد حاصل مى‏شود. در انعقاد قرارداد اطلاعات نقش مهمى را ایفا مى‏کند و نبود اطلاعات مشکلاتى را به همراه دارد.

 

قراردادهایى مانند قرارداد بین کارفرما و نیروى کار، بیمه‏گر و بیمه‏گزار، سهامداران و مدیر عامل، اعتبار دهنده و اعتبار گیرنده نیز، همچون سایر قراردادها به اطلاعات نیازمند است. یک سهامدار کارخانه، وقتى مى‏تواند یک مدیر را بپذیرد، که اطلاعات کاملى از منش و عملکرد او داشته باشد و رفتار او قابل مشاهده باشد. با عدم اطلاع از وى و نامشهود بودن رفتار، نمى‏تواند قرارداد بهینه‏اى را منعقد کند و به اهداف خود برسد؛ زیرا همواره یک نا اطمینانى براى او وجود دارد، که رفتار نامشهود(Hiden action) کارگزار به نفع او است یا هزینه هایى را به او تحمیل مى‏کند.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد مخاطرات اخلاقى و بازار بیمه

مقاله درباره اهمیت ‏بحثهاى اخلاقى

اختصاصی از فی موو مقاله درباره اهمیت ‏بحثهاى اخلاقى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره اهمیت ‏بحثهاى اخلاقى


مقاله درباره اهمیت ‏بحثهاى اخلاقى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:44

فهرست و توضیحات:

مقدمه

تجزیه و تحلیل

روش تحقیق

سابقه تحقیق

 اهمیت‏بحثهاى اخلاقى

اشاره

اقوام روزگار به اخلاق زنده‏اند

هرکس نفس خود را پاک و تزکیه کرد، رستگار شد - و آن کس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخت، نومید و محروم گشت!

6 - به یقین کسى که پاکى جست (و خود را تزکیه کرد) رستگار شد - و (آن کس) نام پروردگارش را یاد کرد، سپس نماز خواند!

7 - ما به لقمان حکمت (ایمان و اخلاق) آموختیم (و به او گفتیم) شکر خدا را به جا آور!

چهار آیه‏نخستین در واقع یک حقیقت را دنبال مى‏کند، و آن این‏که یکى از اهداف اصلى بعثت پیامبراسلام صلى الله علیه و آله تزکیه نفوس و تربیت انسانها و پرورش اخلاق حسنه بوده است; حتى مى‏توان گفت تلاوت آیات الهى و تعلیم کتاب و حکمت که در نخستین آیه آمده، مقدمه‏اى است‏براى مساله تزکیه نفوس و تربیت انسانها; همان چیزى که هدف اصلى علم اخلاق را تشکیل مى‏دهد.

شاید به همین دلیل «تزکیه‏» در این آیه بر «تعلیم‏» پیشى گرفته است، چرا که هدف اصلى و نهائى «تزکیه‏» است هرچند در عمل «تعلیم‏» مقدم بر آن مى‏باشد.

و اگر در سه آیه‏دیگر (آیه دوم و سوم و چهارم از آیات مورد بحث) «تعلیم‏» بر «تزکیه اخلاق‏» پیشى گرفته، ناظر به ترتیب طبیعى و خارجى آن است، که معمولا «تعلیم‏» مقدمه‏اى است‏براى «تربیت و تزکیه‏»; بنابراین، آیه‏اول و آیات سه گانه اخیر هر کدام به یکى از ابعاد این مساله مى‏نگرد. (دقت کنید)

این احتمال در تفسیر آیات چهارگانه فوق نیز دور نیست که منظور از این تقدیم و تاخیر این است که این دو (تعلیم و تربیت) در یکدیگر تاثیر متقابل دارند; یعنى، همان‏گونه که آموزشهاى صحیح سبب بالا بردن سطح اخلاق و تزکیه نفوس مى‏شود، وجود فضائل اخلاقى در انسان نیز سبب بالابردن سطح علم و دانش اوست; چرا که انسان وقتى مى‏تواند به حقیقت علم برسد که از «لجاجت‏» و «کبر» و «خودپرستى‏» و «تعصب کورکورانه‏» که سد راه پیشرفتهاى علمى است‏خالى باشد، در غیر این صورت این گونه مفاسد اخلاقى حجابى بر چشم و دل او مى‏افکند که نتواند چهره حق را آن چنان که هست مشاهده کند و طبعا از قبول آن وا مى‏ماند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره اهمیت ‏بحثهاى اخلاقى

پایان نامه پرورش فضائل اخلاقى

اختصاصی از فی موو پایان نامه پرورش فضائل اخلاقى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه پرورش فضائل اخلاقى


پایان نامه پرورش فضائل اخلاقى

 

 

 

 

 

 

فرمت فایل:word  (قابل ویرایش)

 

تعداد صفحات :103

چکیده مطالب :

آمادگیهاى لازم براى پرورش فضائل اخلاقى 
________________________________________
1- پاک بودن محیط 
2- نقش معاشران و دوستان 
نقش معاشران در روایات اسلامى 
تاثیر معاشرت در تحلیلهاى منطقى 
3- تاثیر تربیت‏خانوادگى و وراثت در اخلاق 
رابطه اخلاق و تربیت‏خانوادگى در احادیث اسلامى 
4- تاثیر علم و آگاهى در تربیت 
نتیجه 
رابطه <علم‏» و <اخلاق‏» در احادیث اسلامى 
5- تاثیر فرهنگ جامعه در پرورش فضائل و رذائل 
رابطه آداب و سنن با اخلاق در روایات اسلامى 
چگونگى تاثیر <عمل‏» در <اخلاق‏» در روایات اسلامى 
7- رابطه <اخلاق‏» و <تغذیه‏» 
رابطه تغذیه و اخلاق در روایات اسلامى 
صفات اخلاقى و اعمال اخلاقى 
________________________________________
اضافه بر آنچه تاکنون براى پیشرفت‏برنامه تهذیب اخلاق گفته‏ایم، امور دیگرى وجود دارد که تاثیر بسزائى در مبارزه با رذائل اخلاقى و تقویت اصول فضائل در وجود آدمى دارد که از جمله امور زیر را مى‏توان برشمرد: 
1- پاک بودن محیط 
بى‏شک وضع محیط اجتماعى زندگى انسان اثر فوق‏العاده‏اى در روحیات و اعمال او دارد چرا که انسان بسیارى از صفات خود را از محیط کسب مى‏کند. محیطهاى پاک غالبا افراد پاک پرورش مى‏دهد و محیطهاى آلوده غالبا افراد آلوده. 
درست است که انسان مى‏تواند در محیط ناپاک، پاک زندگى کند و بعکس در محیطهاى پاک سیر ناپاکى را طى کند و به تعبیر دیگر، شرایط محیط علت تامه در خوبى و بدى افراد نیست ولى تاثیر آن را به عنوان یک عامل مهم زمینه ساز نمى‏توان انکار کرد. 
ممکن است کسانى قائل به جبر محیط باشند - همان‏گونه که هستند - ولى ما هر چند جبر را در تمام اشکالش نفى مى‏کنیم اما تاثیر قوى عوامل زمینه ساز را هرگز انکار نخواهیم کرد. 
با این اشاره کوتاه به قرآن باز مى‏گردیم و آیاتى را که درباره تاثیر محیط در شخصیت انسان به دلالت مطابقى یا به اصطلاح التزامى سخن مى‏گوید، مورد بحث قرار مى‏دهیم: 
1- والبلد الطیب یخرج نباته باذن ربه والذى خبث لایخرج الانکدا کذلک نصرف الآیات لقوم یشکرون (سوره اعراب، آیه‏58) 
2- وجاوزنا ببنى اسرائیل البحر فاتوا على قوم یعکفون على اصنام لهم قالوا یا موسى اجعل لنا الها کما لهم آلهة قال انکم قوم تجهلون (سوره اعراف، آیه‏138) 
3- وقال نوح رب لاتذر على الارض من الکافرین دیارا - انک ان تذرهم یضلوا عبادک ولایلدوا الافاجرا کفارا (سوره نوح، آیات‏26 و27) 
4- یا عبادى الذین آمنوا ان ارضى واسعة فایاى فاعبدون (سوره عنکبوت، آیه‏56) 
5- ان الذین توفیهم الملائکة ظالمى انفسهم قالوا فیهم کنتم قالوا کنا مستضعفین فى الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فیها فاولئک ماویهم جهنم وساءت مصیرا (سوره نساء، آیه‏97) 
ترجمه: 
1- سرزمین پاکیزه (و شیرین) گیاهش به فرمان پروردگار مى‏روید; اما سرزمین‏هاى بد طینت (و شوره زار) جز گیاه ناچیز و بى‏ارزش از آن نمى‏روید; این گونه آیات (خود) را براى آنها که شکر گزارند، بیان مى‏کنیم. 
2- و بنى‏اسرائیل را (سالم) از دریا عبور دادیم (ناگاه) در راه خود به گروهى رسیدند که اطراف بتهایشان با تواضع و خضوع گرد آمده بودند (در این هنگام بنى‏اسرائیل) به موسى گفتند: <تو هم براى ما معبودى قرار ده همان‏گونه که آنها معبودان (و خدایانى) دارند!» گفت: <شما جمعیتى جاهل و نادان هستید!» 
3- نوح گفت: <پروردگارا! هیچ یک از کافران را بر روى زمین باقى مگذار! چرا که اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مى‏کنند و جز نسلى فاجر و کافر به وجود نمى‏آوردند!» 
4- اى بندگان من که ایمان آورده‏اید! زمین من وسیع است، پس تنها مرا بپرستید (و در برابر فشارهاى دشمنان تسلیم نشوید!) 
5- کسانى که فرشتگان (قبض ارواح) روح آنها را گرفتند در حالى که به خویشتن ستم کرده بودند، به آنها گفتند: <شما در چه حالى بودید؟(و چرا با این که مسلمان بودید، در صف کفار جاى داشتید؟!)» گفتند: <ما در سرزمین خود، تحت فشار و مستضعف بودیم.» آنها [ فرشتگان] گفتند: <مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟!» آنها (عذرى نداشتند، و) جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدى دارند. 
تفسیر و جمع‏بندى 
در نخستین آیه تاثیر محیط در اعمال و افعال انسان به صورت لطیفى بیان شده است. 
توضیح این که: مفسران بزرگ در تفسیر این آیه بیانات گوناگونى دارند. 
بعضى گفته‏اند منظور این است که آب زلال و حى همچون قطرات باران بر سرزمین دلها فرو مى‏ریزد; دلهاى پاک آن را مى‏پذیرد و گلهاى زیباى معرفت و میوه‏هاى لذتبخش تقوا و طاعت از آن مى‏روید در حالى که دلهاى ناپاک و آلوده واکنش مناسبى نشان نمى‏دهند; پس اگر مى‏بینیم عکس‏العمل همه در برابر دعوت پیامبر و تعلیمات اسلام یکسان نیست، این به خاطر نقص در فاعلیت فاعل، نمى‏باشد بلکه اشکال در قابلیت قابل است. (1) 
دیگر این که، هدف از بیان این مثال این است که همیشه نیکیها و خوبیها را از محل مناسبش طلب کنید چرا که تلاش و کوشش در محلهاى نامناسب چیزى جز هدر دادن نیروها محسوب نمى‏شود. (2) 
احتمال سومى که در تفسیر این آیه وجود دارد و مى‏تواند براى بحث ما مورد استفاده قرار گیرد این است که: در این مثال انسانها به گیاهان تشبیه شده‏اند و محیط زندگى آنها به زمینهاى شور و شیرین; در یک محیط آلوده، پرورش انسانهاى پاک مشکل است هر چند تعلیمات قوى و مؤثر باشد، همان‏گونه که قطرات حیاتبخش باران هرگز در شوره زار سنبل نمى‏رویاند. به همین دلیل، براى تهذیب نفوس و تحکیم اخلاق صالح باید به اصلاح محیط اهمیت فراوان داد. 
البته تفسیرهاى سه گانه بالا هیچ گونه منافات با هم ندارد; ممکن است تمثیل فوق ناظر به همه این تفسیرها باشد. 
آرى! محیط اجتماعى آلوده، دشمن فضائل اخلاقى است; در حالى که محیطهاى پاک بهترین و مناسبترین فرصت را براى تهذیب نفوس دارد. 
در حدیث معروفى از پیغمبر اکرم مى‏خوانیم که روزى یاران خود را مخاطب ساخته و فرمود: <ایاکم وخضراء الدمن، قیل یارسول الله ومن خضراء الدمن قال صلى الله علیه و آله: المرئة الحسناء فى منبت السوء; از گیاهان (زیبایى که) بر مزبله‏ها مى‏روید بپرهیزید! عرض کردند اى رسول‏خدا! گیاهان زیبایى که بر مزبله‏ها مى‏روید اشاره به چه کسى است; فرمود: زن زیبایى که در خانواده (و محیط) بد پرورش یافته!» (3) 
این تشبیه بسیار گویا مى‏تواند اشاره به تاثیر محیط خوب و بد در شخصیت انسان باشد و یا اشاره به مساله وراثت‏به عنوان یک وسیله زمینه‏ساز و یا هر دو. 
در آیه‏دوم سخن از قوم بنى‏اسرائیل است که سالها تحت تعلیمات روحانى و معنوى موسى علیه السلام در زمینه توحید و سایر اصول دین قرار داشتند و معجزات مهم الهى را همچون شکافته شدن دریا و نجات از چنگال فرعونیان، بطور خارق‏العاده با چشم خود دیدند; اما همین که در مسیر خود به سوى شام و سرزمینهاى مقدس، با گروهى بت‏پرست‏برخورد کردند، چنان تحت تاثیر این محیط ناسالم قرار گرفتند که صدا زدند: <یا موسى اجعل لنا الها کما لهم آلهة; اى موسى براى ما بتى قرار بده همان‏گونه که آنها داراى معبودان و بتها هستند! » 
موسى از این سخن بسیار متعجب و خشمگین شد و گفت: <به یقین شما جمعیتى جاهل و نادان هستید! (قال انکم قوم تجهلون) 
سپس بخشى از مفاسد بت‏پرستى را براى آنها شرح داد. 
و عجب آن که بنى‏اسرائیل بعد از توضیحات صریح موسى علیه السلام نیز اثر منفى آن محیط مسموم در آنها باقى بود، بطورى که سامرى توانست از غیبت چند روزه موسى علیه السلام استفاده کند و بت طلائى خود را بسازد و اکثریت آن گروه نادان را به دنبال خود بکشاند و از توحید به شرک و بت‏پرستى ببرد. 
این موضوع بخوبى نشان مى‏دهد که محیطهاى ناسالم تا چه حد مى‏تواند در مسائل اخلاقى و حتى عقیدتى اثر بگذارد; شک نیست که بنى‏اسرائیل پیش از مشاهده این گروه بت‏پرست، زمینه فکرى مساعدى در اثر زندگى مداوم در میان مصریان بت‏پرست، براى این موضوع داشتند ولى مشاهده آن صحنه تازه به منزله جرقه‏اى بود که زمینه‏هاى قبلى را فعال کرد; و به هر حال، همه اینها دلیل بر تاثیر محیط در افکار و عقائد انسان است. 
در سومین آیه که از زبان حضرت نوح به هنگام نفرین بر قوم بت‏پرست مى‏باشد، شاهد و گواه دیگرى بر تاثیر محیط در اخلاق و عقائد انسان است
فاجرا کفارا) 
هم نسل امروز آنها کافر و منحرف است و هم نسلهاى آینده که در این محیط پرورش مى‏یابد، آلوده مى‏شوند. 
در چهارمین و پنجمین آیه، سخن از لزوم هجرت از محیطهاى آلوده است; در چهارمین آیه خداوند بندگان با ایمان خود را مخاطب ساخته و مى‏گوید: <زمین من گسترده است تنها مرا بپرستید (تسلیم فشار دشمن نشوید و در محیط آلوده نمانید) (یا عبادى الذین آمنوا ان ارضى واسعة فایاى فاعبدون) 
و در پنجمین آیه، به کسانى که ایمان آورده‏اند و هجرت نکرده‏اند هشدار مى‏دهد و مى‏گوید عذر آنها در پیشگاه خداوند پذیرفته نیست; مضمون آیه چنین است: <کسانى که فرشتگان قبض ارواح، روح آنها را گرفتند در حالى که به خود ستم کرده بودند; به آنها گفتند شما در چه حالى بودید (و چرا با این‏که مسلمان بودید در صف کفار جاى داشتید) آنها در پاسخ گفتند ما در زمین خود تحت فشار بودیم فرشتگان گفتند مگر سرزمین خداوند پهناور نبود چرا هجرت نکردید آنها (عذرى نداشتند و به عذاب الهى گرفتار شدند) جایگاهشان جهنم و سرانجام بدى دارند (ان الذین توفیهم الملائکة ظالمى انفسهم قالوا فیهم کنتم قالوا کنا مستضعفین فى الارض قالوا الم تکن ارض الله واسعة فتهاجروا فیها فاولئک ماویهم جهنم وساءت مصیرا) 
اصولا مساله هجرت که از اساسى‏ترین مسائل در اسلام است تا آنجا که تاریخ اسلام بر پایه آن بنیاد شده، فلسفه‏هائى دارد که یکى از مهمترین آنها فرار از محیط آلوده و نجات از تاثیرات سوء آن است. 
هجرت، بر خلاف آنچه بعضى مى‏پندارند، مخصوص آغاز اسلام نبوده بلکه در هر عصر و زمانى جارى است که اگر مسلمانان در محیطهاى آلوده به شرک و کفر و فساد باشند و عقائد یا اخلاق آنها به خطر بیفتد، باید از آنجا مهاجرت کنند. در حدیثى از پیامبراکرم صلى الله علیه و آله مى‏خوانیم: <من فربدینه من ارض الى ارض وان کان شبرا من الارض استوجب الجنة وکان رفیق محمد صلى الله علیه و آله وابراهیم علیه السلام ; کسى که براى حفظ آئین خود از سرزمینى به سرزمین دیگر - اگر چه به اندازه یک وجب فاصله داشته باشد - مهاجرت کند، مستحق بهشت مى‏گردد و همنشین محمد صلى الله علیه و آله و ابراهیم علیه السلام (دو پیامبر بزرگ مهاجر) خواهدبود! (4) 
تکیه بر مقدار شبر (مقدار یک وجب) دلیل بر اهمیت فوق‏العاده این مساله است که به هر مقدار و در هر عصر و زمان مهاجرت انجام گیرد، هماهنگى با پیامبراسلام صلى الله علیه و آله و ابراهیم علیه السلام حاصل خواهد شد. 
کوتاه سخن این که، در هر عصر و زمان، محیط در ساختن شخصیت و اخلاق انسانها مؤثر بوده است و پاکى و یا ناپاکى محیط، عامل تعیین کننده‏اى محسوب مى‏شود; هر چند مساله، جنبه جبرى ندارد. بنابراین، براى پاکسازى اخلاق و پرورش ملکات فاضله، یکى از مهمترین امورى که باید مورد توجه قرار گیرد، مساله پاکسازى محیط است. 
و اگر محیط به قدرى آلوده باشد که نتوان آن را پاک کرد، باید از چنین محیطى مهاجرت نمود. 
آیا هنگامى که حیات مادى انسان در یک محیط به خاطر آلودگى به خطر بیفتد، از آن جا هجرت نمى‏کند؟ پس چرا هنگامى که حیات معنوى و اخلاقى او که از حیات مادى ارزشمندتر است‏به خطر افتد، به عذر این که این جا زادگاه من است، تن به انواع آلودگیهاى خود و خانواده و فرزندانش بدهد و مهاجرت نکند! 
بر تمام علماى اخلاق لازم است که براى پرورش فضائل اخلاقى برنامه‏هاى مؤثرى براى پاکسازى محیط بیندیشند; چرا که بدون آن، کوششهاى فردى و موضعى کم اثر خواهد بود. 
2- نقش معاشران و دوستان 
موضوع دیگرى که تاثیر عمیق آن به تجربه ثابت‏شده و همه علماى اخلاق و تعلیم و تربیت اتفاق نظر دارند، مساله معاشرت و دوستى است. غالبا دوستان و معاشران ناباب و آلوده سبب آلودگى افراد پاک شده‏اند; عکس آن نیز صادق است، زیرا بسیارى از افراد پاک و قوى‏الاراده توانسته‏اند بعضى از معاشران ناباب را به پاکى و تقوا دعوت کنند. با این اشاره به قرآن باز مى‏گردیم و اشاراتى را که قرآن به این مساله دارد با هم مى‏شنویم: 
1- ومن یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطانا فهو له قرین - وانهم لیصدونهم عن السبیل ویحسبون انهم مهتدون - حتى اذا جاءنا قال یالیت‏بینى وبینک بعد المشرقین فبئس القرین. (5) 
2- قال قائل منهم انى کان لى قرین - یقول اءنک لمن المصدقین - اءذامتنا وکنا ترابا وعظاما اءنالمدینون - قال هل انتم مطلعون - فاطلع فراه فى سواء الجحیم - قال تالله ان کدت لتردین - ولولا نعمة ربى لکنت من المحضرین. (6) 
3- ویوم یع-ض الظالم على یدیه ی-قول یال-یتنى ات-خذت مع الرسول سبیلا - یا ویلتى لیتنى لم اتخذ فلانا خلیلا - لقد اضلنى عن الذکر بعد اذجآءنى وکان الشیطان للانسان خذولا. (7) 
ترجمه: 
1- و هر کس از یاد خدا روى گردان شود شیطان را به سراغ او مى‏فرستیم پس همواره قرین اوست - و آنها [ شیاطین] این گروه را از یاد خدا باز مى‏دارند در حالى که گمان مى‏کنند هدایت‏یافتگان حقیقى آنها هستند! - تا زمانى که (در قیامت) نزد ما حاضر شود مى‏گوید: اى کاش میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود; چه بد همنشینى بودى! 
2- کسى از آنها مى‏گوید: <من همنشینى داشتم - که پیوسته مى‏گفت آیا (به راستى) تو این سخن را باور کرده‏اى - که وقتى ما مردیم و به خاک و استخوان مبدل شدیم، (بار دیگر) زنده مى‏شویم و جزا داده خواهیم شد؟! - (سپس) مى‏گوید آیا شما مى‏توانید از او خبرى بگیرید؟ - اینجاست که نگاهى مى‏کند، ناگهان او را در میان دوزخ مى‏بیند - مى‏گوید: به خدا سوگند نزدیک بود مرا (نیز) به هلاکت‏بکشانى! - و اگر نعمت پروردگارم نبود، من نیز از احضار شدگان (در دوزخ) بودم! 
3- و (به خاطر آور) روزى را که ستمکار دست‏خود را (از شدت حسرت) به دندان مى‏گزد و مى‏گوید: <اى کاش با رسول (خدا) راهى برگزیده بودم! - اى واى بر من، کاش فلان (شخص گمراه) را دوست‏خود انتخاب نکرده بودم! - او مرا از یاد آورى (حق) گمراه ساخت‏بعد از آن که (یاد حق) به سراغ من آمده بود!» و شیطان همیشه خوار کننده انسان بوده است! 
تفسیر و جمع‏بندى 
نخستین آیات که در بالا آمد گرچه درباره همنشینى شیطان با غافلان از یاد خداست، ولى تاثیر همنشین بد در اخلاقیات و در سرنوشت هر انسانى روشن مى‏سازد. 
نخست مى‏فرماید: <هر کس از یاد خدا روى گردان شود شیطان را بر او مسلط مى‏سازیم که همواره قرین و همنشین او باشد! (ومن یعش عن ذکر الرحمن نقیض له شیطانا فهو له قرین) (8) 
سپس نقش این قرین سوء (همنشین بد) را چنین بیان مى‏کند که آنها، یعنى شیاطین، راه هدایت و حرکت‏به سوى خداوند را به روى آنها مى‏بندد و آنها را از رسیدن به این هدف مقدس باز مى‏دارد و غم‏انگیزتر، این که در عین گمراهى گمان مى‏کنند که هدایت‏یافته‏اند! (وانهم لیصدونهم عن السبیل ویحسبون انهم مهتدون)! 
سپس به نتیجه آن پرداخته و مى‏گوید: روز قیامت که همه در محضر الهى حاضر مى‏شوند و پرده‏ها کنار مى‏رود و حقایق فاش مى‏شود، این انسان گمراه خطاب به دوست اغواگر شیطانش کرده، مى‏گوید اى کاش فاصله میان من و تو فاصله مشرق و مغرب بود، چه همنشین بدى هستى! (حتى اذا جاءنا قال یال-یت‏ب-ینى وبین-ک بع-دالمشرقین فبئس القرین) 
از این تعبیرات بخوبى استفاده مى‏شود که همنشین بد مى‏تواند انسان را بکلى از راه خدا منحرف سازد; پایه‏هاى اخلاق را بر روى او ویران کند و واقعیتها را چنان دگرگون نشان دهد که انسان در عین گمراهى خود را در زمره هدایت‏یافتگان ببیند; و به یقین در چنین حالى امکان هدایت و بازگشت‏به صراط مستقیم غیر ممکن است; و زمانى بیدار مى‏شود و به هوش مى‏آید که راه برگشت‏بکلى بسته شده; حتى از تعبیر آیه استفاده مى‏شود که این همنشینان بد در آن زندگى ابدى نیز با او هستند و چه دردآور است که انسان کسى را که مایه بدبختى او شده همیشه در برابر خود ببیند و به او گفته شود بیهوده آرزوى جدا شدن از او را مکن شما با هم سرنوشت مشترکى دارید! (ولن ینفعکم الیوم اذ ظلمتم انکم فى‏العذاب مشترکون). (9) 
شبیه آیات فوق، آیه‏25 سوره فصلت مى‏باشد که مى‏گوید: <وقیضنا لهم قرنآء فزینوا لهم ما بین ایدیهم وما خلفهم وحق علیهم القول فى‏امم قدخلت من قبلهم من الجن والانس انهم کانوا خاسرین; ما براى آنها همنشینانى (زشت‏سیرت) قرار دادیم که زشتیها را از پیش رو و پشت‏سر آنها در نظرشان جلوه دادند; و فرمان الهى درباره آنان تحقق یافت و به سرنوشت اقوام گمراهى از جن و انس که قبل از آنها بودند گرفتار شدند; آنها مسلما زیانکار بودند!» 
در بخش دوم از این آیات، از کسانى سخن مى‏گوید که همنشین بدى داشتند که پیوسته در گمراهى آنها مى‏کوشیدند ولى آنها به لطف و رحمت الهى و با تلاش و کوشش توانسته‏اند خود را از چنگال وسوسه آنها رهائى بخشند در حالى که تا لب پرتگاه پیش رفته بودند; در اینجا نیز سخن از تاثیر فوق‏العاده همنشین بد در شکل‏گیرى عقائد و اخلاق انسان است ولى در عین حال چنان نیست که انسان مجبور باشد و نتواند با تلاش و کوشش، خویشتن را نجات دهد; مى‏فرماید: در روز قیامت‏بعضى از بهشتیان به بعضى دیگر مى‏گوید من در دنیا همنشینى داشتم که پیوسته به من مى‏گفت آیا به راستى تو این سخن را باور کرده‏اى که وقتى ما مردیم و خاک شدیم و استخوان پوسیده شدیم، بار دیگر زنده مى‏شویم و به جزاى اعمال خود مى‏رسیم (ولى من به فضل الهى تسلیم وسوسه‏هاى او نشدم و در ایمان خود ثابت قدم ماندم!) 
(فاقبل بعضهم على بعض یتسآءلون - قال قائل منهم انى کان لى قرین - یقول ءانک لمن المصدقین - ءاذامتنا وکنا ترابا وعظاما ءانالمدینون) (10) 
در این هنگام او به فکر همنشین نااهل قدیمى خود مى‏افتد و به جستجو برمى‏خیزد و از همان اوج بهشت نگاهى به سوى دوزخ مى‏افکند و ناگهان او را در وسط جهنم مى‏بیند (فاطلع فراه فى سوآء الحجیم) 
حتى در حدیثى، معاشرت با بدان سبب مرگ دلها شمرده شده، پیامبراکرم صلى الله علیه و آله در این حدیث مى‏فرماید: <اربع یمتن القلب... ومجالسة الموتى; فقیل له یارسول‏الله وما الموتى؟ قال صلى الله علیه و آله: کل غنى مسرف; چهار چیز است که قلب انسان را مى‏میراند... از جمله همنشینى مردگان است، عرض شد: منظور از مردگان کیست اى رسول‏خدا! فرمود: هر ثروتمند اسرافکارى است.» (21) 
روشنى این موضوع، یعنى سرایت‏حسن و قبح اخلاقى از دوستان به یکدیگر سبب شده که شعرا و ادبا، نیز در اشعار خود هر کدام به نوعى درباره این مطلب داد سخن بدهند. 
در یک جا مى‏خوانیم: 
کم نشین با بدان که صحبت‏بد گر چه پاکى، تو را پلید کند آفتاب ار چه روشن است آن را پاره‏اى ابر ناپدید کند 
در جاى دیگر آمده است: 
با بدان کم نشین که بدمانى خو پذیر است نفس انسانى 
و نیز گفته‏اند: 
صحبت نیک را زدست مده که و مه به شود زصحبت‏به 
اشعار در این زمینه بسیار فراوان است و این بحث را با شعر معروفى از سعدى که با تکرار هرگز کهنه نشده است پایان مى‏دهیم: 
گلى خوشبوى در حمام روزى رسید از دست محبوبى به دستم بدو گفتم که مشکى یا عبیرى که از بوى دل آویز تو مستم بگفتا من گلى ناچیز بودم ولیکن مدتى با گل نشستم کمال همنشین در من اثر کرد وگرنه من همان خاکم که هستم 
3- تاثیر تربیت‏خانوادگى و وراثت در اخلاق 
همه مى‏دانیم که اولین مدرسه براى تعلیم و تربیت کودک محیط خانواده است، و بسیارى از زمینه‏هاى اخلاقى در آنجا رشد و نمو مى‏کند; محیط سالم یا ناسالم خانواده تاثیر بسیار عمیقى در پرورش فضائل اخلاقى، یا رشد رذائل دارد; و در واقع باید سنگ زیربناى اخلاق انسان در آنجا نهاده شود. 
اهمیت این موضوع، زمانى آشکار مى‏شود که توجه داشته باشیم که اولا کودک، بسیار اثر پذیر است، و ثانیا آثارى که در آن سن و سال در روح او نفوذ مى‏کند، ماندنى و پا برجا است! 
این حدیث را غالبا شنیده‏ایم که امیرمؤمنان على علیه السلام فرمود: <العلم (فى) الص-غر کالنقش فى‏الحجر; تعلیم در کودکى همانند نقشى است که روى سنگ کنده مى‏شود!» (که سالیان دراز باقى و برقرار مى‏ماند.) (22) 
کودک بسیارى از سجایاى اخلاقى را از پدر و مادر و برادران بزرگ و خواهران خویش مى‏گیرد; شجاعت، سخاوت، صداقت و امانت، و مانند آنها، امورى هستند که به راحتى کودکان از بزرگترهاى خانواده کسب مى‏کنند; و رذائلى مانند دروغ و خیانت و بى‏عفتى و ناپاکى و مانند آن را نیز از آنها کسب مى‏نمایند. 
افزون بر این، صفات اخلاقى پدر و مادر از طریق دیگرى نیز کم و بیش به فرزندان منتقل مى‏شود، و آن از طریق عامل وراثت و ژنها است; ژنها تنها حامل صفات جسمانى نیستند، بلکه صفات اخلاقى و روحانى نیز از این طریق به فرزندان، منتقل مى‏شود، هرچند بعدا قابل تغییر و دگرگونى است، و جنبه جبرى ندارد تا مسؤولیت را از فرزندان بطور کلى سلب کند. 
به تعبیر دیگر، پدر و مادر از دو راه در وضع اخلاقى فرزند اثر مى‏گذارند، از طریق تکوین و تشریع، منظور از تکوین در اینجا صفاتى است که در درون نطفه ثبت است و از طریق ناآگاه منتقل به فرزند مى‏شود، و منظور از تشریع، تعلیم و تربیتى است که آگاهانه انجام مى‏گیرد، و منشا پرورش صفات خوب و بد مى‏شود. 
درست است که هیچ کدام از این دو جبرى نیست ولى بدون شک زمینه‏ساز صفات و روحیات انسانها است، و بسیار با چشم خود دیده‏ایم که فرزندان افراد پاک و صالح و شجاع و مهربان، افرادى مانند خودشان بوده‏اند و بعکس، آلوده زادگان را در موارد زیادى آلوده دیده‏ایم. بى‏شک این مساله در هر دو طرف استثنائاتى دارد که نشان مى‏دهد تاثیر این دو عامل (وراثت و تربیت) تاثیر جبرى غیر قابل تغییر نیست. با این اشاره به قرآن مجید باز مى‏گردیم و مواردى را که قرآن به آن اشاره کرده است، مورد بررسى قرار مى‏دهیم. 
1- انک ان تذرهم یضلوا عبادک و لایلدوا الا فاجرا کفارا (سوره نوح، آیه‏27) 
2- فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا و کفلها زکریا (سوره آل عمران، آیه‏37) 
3- ان الله اصطفى آدم و نوحا و آل ابراهیم و آل عمران على العالمین - ذریة بعضها من بعض و الله سمیع علیم (سوره آل عمران، آیه‏33 و 34) 
4- یا ای-ها الذین آمنوا قوا ان-فسکم واهلیکم نارا و قوده-ا الناس و الحجارة (سوره تحریم، آیه‏6) 
5- یا اخت هارون ما کان ابوک امرء سوء و ما کانت امک بغیا (سوره مریم، آیه‏28) 
ترجمه: 
1- چرا که اگر آنها را باقى بگذارى، بندگانت را گمراه مى‏کنند و جز نسلى فاجر و کافر به وجود نمى‏آورند! 
2- خداوند، او (مریم) را به طرز نیکویى پذیرفت; و بطور شایسته‏اى، (نهال وجود) او را رویانید (و پرورش داد); و کفالت او را به <زکریا» سپرد. 
3- خداوند، آدم و نوح و آل ابراهیم و آل عمران را بر جهانیان برترى داد. 
آنها فرزندان (و دودمانى) بودند که (از نظر پاکى و تقوا و فضیلت) بعضى از بعضى دیگر گرفته شده بودند; و خداوند شنوا و دانا است (و از کوششهاى آنها در مسیر رسالت‏خود، آگاه مى‏باشد). 
4- اى کسانى که ایمان آورده‏اید! خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان و سنگها است نگه دارید! 
5- اى خواهر هارون! نه پدرت مرد بدى بود و نه مادرت زن بد کاره‏اى! 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه پرورش فضائل اخلاقى

تحقیق در مورد مسائل اخلاقى

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد مسائل اخلاقى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مسائل اخلاقى


تحقیق در مورد مسائل اخلاقى

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه262

 

 

پیشگفتار

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

مسائل اخلاقى در هر زمان از اهمیت فوق‏العاده‏اى برخوردار بوده، ولى در عصر و زمان ما اهمیت ویژه‏اى دارد، زیرا:

 

1- از یک سو عوامل و انگیزه‏هاى فساد و انحراف در عصر ما از هر زمانى بیشتر است و اگر در گذشته براى تهیه مقدمات بسیارى از مفاسد اخلاقى هزینه‏ها و زحمتها لازم بود در زمان ما از برکت پیشرفت صنایع بشرى همه چیز در همه جا و در دسترس همه کس قرار گرفته است!

 

2- از سوى دیگر، با توجه به این که عصر ما عصر بزرگ شدن مقیاسهاست و آنچه در گذشته بطور محدود انجام مى‏گرفت در عصر ما به صورت نامحدود انجام مى‏گیرد، قتل و کشتار انسانها به برکت وسائل کشتار جمعى، و مفاسد اخلاقى دیگر به کمک فیلمهاى مبتذلى که از ماهواره‏ها در سراسر دنیا منتشر مى‏شود و اخیرا که به برکت «اینترنت‏» هرگونه اطلاعات مضر در اختیار تمام مردم دنیا قرار مى‏گیرد، مفاسد اخلاقى بسیار گسترش پیدا کرده و مرزها را در هم شکسته و تا اقصا نقاط جهان پیش مى‏رود تا آنجا که صداى بنیانگذاران مفاسد اخلاقى نیز درآمده است.

 

اگر در گذشته تولید مواد مخدر در یک نقطه، یک روستا و حداکثر شهرهاى مجاور را آلوده مى‏کرد امروز به کمک سوداگران مرگ به سراسر دنیا کشیده مى‏شود.

 

3- از سوى سوم، همان گونه که علوم و دانشهاى مفید و سازنده در زمینه‏هاى مختلف پزشکى و صنایع و شؤون دیگر حیات بشرى گسترش فوق‏العاده‏اى پیدا کرده، علوم شیطانى و راهکارهاى وصول به مسائل غیرانسانى و غیراخلاقى نیز به مراتب گسترده‏تر از سابق شده است‏به گونه‏اى که به دارندگان فساد اخلاق اجازه مى‏دهد از طرق مرموزتر و پیچیده‏تر و گاه ساده‏تر و آسانتر به مقصود خود برسند.

 

در چنین شرایطى توجه به مسائل اخلاقى و علم اخلاق از هر زمانى ضرورى‏تر به نظر مى‏رسد و هرگاه نسبت‏به آن کوتاهى شود فاجعه یا فاجعه‏هایى در انتظار است.

 

اندیشمندان دلسوز و عالمان آگاه باید همگى دست‏به دست هم دهند و براى گسترش اخلاق در دنیاى امروز که اخلاق به خطر افتاده تا آن حد که بعضى آن را بکلى انکار کرده یا غیر ضرورى دانسته‏اند و بعضى دیگر هر کار و خصلتى که انسان را به خواسته سیاسى‏اش برساند اخلاق شمرده‏اند، تمام تلاش و کوشش خود را به کار گیرند.

 

خوشبختانه ما مسلمانان منبع عظیمى مثل قرآن مجید در دست داریم که مملو است از بحثهاى عمیق اخلاقى که در هیچ منبع دینى دیگرى در جهان یافت نمى‏شود.

 

گرچه مباحث اخلاقى قرآن از سوى مفسران بزرگ و عالمان اسلامى بطور پراکنده مورد تفسیر قرار گرفته ولى تا آنجا که ما مى‏دانیم کتابى به عنوان «اخلاق در قرآن‏» به سبک تفسیر موضوعى که این مسائل را به صورت جمعى و با استفاده از روش تفسیر موضوعى مورد توجه قرار دهد، تالیف نیافته با آن که جاى آن کاملا خالى است.

 

لذا بر این شدیم که بعد از پایان دروه اول پیام قرآن که پیرامون معارف و عقاید اسلامى به سبک تفسیر موضوعى بحث مى‏کرد، به سراغ بحث اخلاق اسلامى در قرآن مجید به عنوان دوره دوم پیام قرآن برویم.

 

بحمدالله این کار انجام شد و مجموعه این مباحث در دو مجلد تهیه شد که مجلد اول در کلیات مسائل اخلاقى بحث مى‏کند و اکنون در دسترس شماست ولى مى‏توان از آن به عنوان یک متن جامع درسى نیز استفاده کرد، و جلد دوم پیرامون جزئیات مباحث اخلاقى و مصادیق آن بطور گسترده بحث مى‏کند که بحمدالله قسمت عمده آن آماده براى چاپ است.

 

امیدواریم این گام دیگر در طریق استفاده از قرآن مجید در حل مشکلات زندگى انسانها، مورد قبول خداوند متعال و ذخیره یوم‏المعاد قرار گیرد و اگر کاستیهایى در آن است‏با تذکر صاحبنظران تکمیل گردد.

 

والحمدلله رب العالمین

 

ربیع الاول‏1419 - تیرماه‏1377

فصل اول

اهمیت‏بحثهاى اخلاقى

 

اشاره

 

این بحث از مهمترین مباحث قرآنى است، و از یک نظر مهمترین هدف انبیاى الهى را تشکیل مى‏دهد، زیرا بدون اخلاق نه دین براى مردم مفهومى دارد، و نه دنیاى آنها سامان مى‏یابد; همان‏گونه که گفته‏اند:

 

اقوام روزگار به اخلاق زنده‏اند

 

قومى که گشت فاقد اخلاق مردنى است! اصولا زمانى انسان شایسته نام انسان است که داراى اخلاق انسانى باشد و در غیر این صورت حیوان خطرناکى است که با استفاده از هوش سرشار انسانى همه چیز را ویران مى‏کند، و به آتش مى‏کشد; براى رسیدن به منافع نامشروع مادى جنگ به پا مى‏کند، و براى فروش جنگ افزارهاى ویرانگر تخم تفرقه و نفاق مى‏پاشد، و بى‏گناهان را به خاک و خون مى‏کشد!

 

آرى! او ممکن است‏به ظاهر متمدن باشد ولى در این حال حیوان خوش علفى است، که نه حلال را مى‏شناسد و نه حرام را! نه فرقى میان ظلم و عدالت قائل است و نه تفاوتى در میان ظالم و مظلوم!

 

با این اشاره به سراغ قرآن مى‏رویم و این حقیقت را از زبان قرآن مى‏شنویم; در آیات زیر دقت کنید:

 

1 - هو الذى بعث فى‏الامیین رسولا منهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین (سوره جمعه، آیه‏2)

 

2 - لقد من الله على المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمة و ان کانوا من قبل لفى ضلال مبین (سوره آل عمران، 164)

 

3 - کما ارسلنا فیکم رسولا منکم یتلوا علیکم آیاتنا و یزکیکم و یعلمکم الکتاب و الحکمة و یعلمکم ما لم تکونوا تعلمون (سوره بقره، آیه‏151)

ب

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مسائل اخلاقى