
اضطراب را «مجموعه واکنش های غیراختصاصی ارگانیسم در مقابل هر نوع تقاضای سازگاری از آن» تعریف کرده اند، یعنی هر عاملی که موجب شود ضربان قلب بالا رود، فشار خون زیادتر شود و شخص احساس کند که از نظر روانی زیر بار فشار است، در حالت اضطراب خواهد بود. بنابراین می توان گفت اضطراب عبارت از: «یک واکنش جسمی است که به دنبال یک تحریک درونی (شناختی) یا بیرونی (محیطی) به وجود می آید». همه اضطراب های منفی نیستند، بلکه برخی از آنها مثبت و مفید نیز هستند، مثلاً اگر کسی را به شدت دوست داشته باشیم، بهانه پیدا خواهیم کردن که هم تلاش کنیم و هم به فکر سلامتی خود باشیم.
عواملی که می توانند اضطراب را به وجود آورند، بسیارند. از جمله این عوامل می توان به دگرگونی های مهم زندگی، گرفتاری های روزانه، ناکامی و تعارض ها اشاره کرد. از دگرگونی های مهم زندگی می توان به مرگ نزدیکان، ازدواج و یا طلاق اشاره کرد. از گرفتاری های روزانه می توان رفت و آمد به سرکار، ایستادن در صف های طولانی، خرید روزانه و غیره را نام برد. عقیده بر این است که گرفتاری های روزانه بیشتر از رویدادهای مهم زندگی اضطراب آورند. در واقع، می توان گفت که وقتی رویداد مهمی در زندگی اتفاق می افتد، گرفتاری های روزانه خود به خود افزایش می یابد و در نتیجه خود اضطراب می توان اضطراب، نداشتن اعتماد به نفس و تمایل به دور شدن از موقعیت های اضطراب زا را نام برد. آثار فیزیولوژیک آن عبارتند از بالا رفتن فشار خون، افزایش ضربان قلب و تعداد تنفس، اختلال در دستگاه گوارش و آزاد شدن هورمون های آدرنالین و کورتیزول.
اضطراب می تواند شدید یا خفیف باشد، به طور کوتاه مدت یا طولانی مدت ارگانیسم را تحت تاثیر قرار دهد ولی زمانی که ارگانیسم تحت تأثیر اضطراب شدید و طولانی مدت قرار می گیرد، واکنش تعمیم یافته ای با عنوان «سندرم کلی سازگاری» که واکنشی سه مرحله ای است از خود نشان می دهد. در مرحله اول، یعنی اعلام خطر یا هشداری، ارگانیسم از طریق فعال کردن دستگاه عصبی سمپاتیک در مقابل عوامل اضطراب زا واکنش نشان می دهد. با این عمل مقاومت فرد در مقابل بیماری کاهش می یابد. اگر اضطراب ادامه یابد ارگانیسم به مرحله مقاومت وارد می شود. در این مرحله میزان مقاومت افزایش می یابد و ارگانیسم سعی می کند خود را عامل اضطراب زا انطباق دهد، ادامه طولانی عامل اضطراب زا، مرحله فرسودگی را به همراه می آورد. د این مرحله مقاومت ارگانیسم در مقابل بیماری کاهش می یابد، انرژی لازم برای سازگاری از بین می رود و در نهایت به طرف مرگ پیش می رود. اضطراب، دستگاه ایمنی بدن را تضعیف می کند و آن را برای ابتلا به بیماری های قلبی و سرطان آماده می سازد. عامل دیگری که می تواند اضطراب و خطر بیماری را افزایش دهد، شخصیت تیپ A است. این تیپ اشخاص به طور دائم عجله می کنند، تندخو هستند، دشمنی دارند و همیشه در حال رقابت به سر می برند. مطالعات نشان می دهد که شیوه زندگی می تواند بر اضطراب اثر بگذارد، مثلاً معلوم شده است که شیوه زندگی شرقی، نسبت به شیوه زندگی غربی، کمتر اضطراب آور است. ژاپنی های مقیم ژاپن، نسبت به ژاپنی های مقیم آمریکا، کمتر اضطراب و بیماری قلبی دارند.
نمی توان از همه اضطراب ها به دور ماند و از نظر بهداشت روان نیز توصیه نمی شود که اضطراب نداشته باشیم. آنچه طبیعی می نماید این است که باید شیوه برخورد با اضطراب را یاد بگیریم و با آن سازگار شویم. برای سازگاری با اضطراب دو شیوه پیشنهاد شده است. شیوه اول این است که هیجان ناشی از اضطراب را بپذیریم. مثلاً اگر در امتحان قبول نشدیم، موقعیت را دوباره ارزیابی کنیم و در نهایت به این نتیجه برسیم که احتمالاً قبولی نشدن به نفع ما بوده است. شیوه دوم این است که با مشکلات روبه رو شده آن را حل کنیم. مثلاً اگر در کنکور مردود شدیم، میزان فعالیت خود برای نوبت بعدی افزایش دهیم. برای مبارزه با اضطراب روش های زیادی وجود دارد. از جمله این روش ها می توان به تقویت سلامت جسمی، داشتن افکار مثبت، توانایی اجتماعی شدن، حمایت اطرافیان و امکانات مالی، آرمیدگی و ورزش اشاره کرد. از راه های دیگر کاهش اضطراب می توان اعتماد کردن به اطرافیان، ارزشیابی موقعیت، انجام دادن یک کار در هر نوبت، تغذیه سالم، استراحت و فرصت زندگی به خود دادن را نام برد.
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 47صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا بازکنید
مقاله اضطراب چیست