فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نگارگری ایرانی

اختصاصی از فی موو نگارگری ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نگارگری ایرانی


نگارگری ایرانی

نگارگری ایرانی

مکاتب

پیشینه

فرم شناسی

مکتب سلجوقی

فرم شناسی

14 صفحه


دانلود با لینک مستقیم


نگارگری ایرانی

پاورپوینت نمونه های موردی موزه ایرانی

اختصاصی از فی موو پاورپوینت نمونه های موردی موزه ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت نمونه های موردی موزه ایرانی


پاورپوینت نمونه های موردی موزه ایرانی

قابلیت ویرایش : دارد 

تعداد صفحات اسلاید : 40

برای دیدن عکس در اندازه اصلی روی آن کلیک کنید

برای خرید برید پایین!

راهنمای خرید

درخواست یا سفارش پاورپوینت : تلگرام یا پیامک : 09392481506

 http://ppt10.sellfile.ir


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت نمونه های موردی موزه ایرانی

ازدواج و تابعیت زن ایرانی

اختصاصی از فی موو ازدواج و تابعیت زن ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ازدواج و تابعیت زن ایرانی


ازدواج و تابعیت زن ایرانی

چکیده

«ازدواج» و «تابعیت» دو دسته ارتباط احوال شخصیه توصیف شده که در قلمرو حقوق خصوصی قرار می گیرند. هریک از کشورها و کنوانسیونهای بین المللی بر اساس نظریه های وحدت، استقلال تام و استقلال نسبی تابعیت زوجین؛ قوانین متفاوتی را وضع کرده اند. روش قانون مدنی ایران «وحدت تابعیت خانواده» و ترجیح تابعیت زوج بر تابعیت زوجه و حتی ترجیح تابعیت ناشی از نسب پدری بر تابعیت منبعث از نسب مادری می باشد. در این مقاله به بررسی تأثیر و تأثر متقابل نکاح و تابعیت در صورت اختلاف زوجین پرداخته شده و ماده 9 کنوانسیون «رفع تبعیض علیه زنان» و موادی از قانون مدنی مورد نقد و بررسی قرار گرفته است در نتیجه این پژوهش معلوم می گردد هرگونه اصلاح به منظور تغییر در این موضوع باید به طور هماهنگ در تمام مواد با انتخابی اساسی و مستدل در مبانی نظری اعمال شود. در انتهای مقاله پیشنهاد اصلاح موادی از قانون مدنی برای نیل به چنین تغییری با انتخابی آگاهانه ارائه شده است.


دانلود با لینک مستقیم


ازدواج و تابعیت زن ایرانی

تحقیق در مورد جامعه ایرانی در مواجه با اعراب مسلمان

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد جامعه ایرانی در مواجه با اعراب مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جامعه ایرانی در مواجه با اعراب مسلمان


تحقیق در مورد جامعه ایرانی در مواجه با اعراب مسلمان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:21

 

 

 

 

اوضاع و احوال ایران در قرون نخستین هجرى متأثر از ورود اعراب مسلمان به ایران و حاصل مواجهه دو نظام اجتماعى و دو فرهنگ و آیین متفاوت بود. فرهنگ و تمدن ایرانى - اسلامى که محققان ظهور و پیدایش آن را از آغاز قرن سوم هجرى به بعد در نظر مى‏گیرند، برآیند حداقل دو قرن مواجهه و ارزیابى دو نظام فرهنگى ایرانى و اسلامى با یکدیگر است که سرانجام به وحدت و همسازى آن دو در نظامى جدید منتج شد. هر چند اصول اساسى این تمدن جدید از اسلام نشأت مى‏گرفت، اما به واسطه دیدگاه جهان‏شمول اسلام، عناصر و اجزاءِ سازنده آن اغلب خاستگاهى ایرانى داشتند که از سوى دیانت جدید تأیید شده بود. مهم‏ترین مسأله این دو قرن - که از آن به دوره انتقال (گذر) یاد مى‏شود - فرایند تغییر کیش هر یک از طبقات اجتماعى است. از این‏رو مقاله‏ى حاضر به منظور دستیابى به شناختى بهتر و فراگیر از چگونگى پیدایش و نشو و نماى فرهنگ و تمدن اسلامى در ایران به بررسى اولین واکنش‏هاى جامعه ایرانى در مواجهه با اسلام و اعراب مى‏پردازد.

واژه‏هاى کلیدى: ایران، اسلام، دوره‏ى اسلامى، دوره‏ى انتقال، تمدن اسلامى.

مقدمه‏

تاریخ ایران در اوایل دوره‏ى اسلامى، یکى از مقاطع سرنوشت‏ساز این مرزوبوم است. این مقطع زمانى به واسطه‏ى ماندگارترین تأثیرات (پذیرش دیانت جدید) در تاریخ ایران از حساسیت ویژه‏اى برخوردار است. در واقع جامعه ایرانى در این دوره با بخشى از میراث باستانى‏اش ترک پیوند کرد. شکل گذشته‏ى جامعه‏ى ایرانى که حدود هزار سال از وحدت نسبى برخوردار بود، به تدریج تغییر یافت و چهره‏اى تقریباً متفاوت با گذشته پیدا کرد. ورود اسلام و اعراب به ایران، در ساختارهاى سیاسى، اجتماعى، فرهنگى و حتى اقتصادى، تأثیرات محسوسى از خود به جاى گذاشت که مدت‏ها - و در بعضى موارد تا عصر حاضر - مسیر تاریخ ایران را به سوى دیگر سوق داد. به عبارت دیگر این دوره، یکى از معدود دوره‏هاى انتقالى در سیر تاریخ ایران است: انتقال از عهد باستانى به دوره‏ى اسلامى. هر چند این دو مقطع به طور کامل از یکدیگر قابل تفکیک نیست، اما پس از دو قرن کشمکش و تلاقى فرهنگى، از اوایل قرن سوم هجرى به بعد، شاهد ظهور فرهنگ ترکیبى و مشترک ایرانى - اسلامى هستیم.
جامعه‏ى ایرانى از پس حیرت اولیه ناشى از سقوط نظام قبلى - که یکى از نتایج آن دگرگونى فرهنگى ناشى از ورود و رسوخ عناصر جدید بود - بار دیگر طى یک فراگرد توانست با جهت دادن به نیروهاى موجود خود از تضاد آنها جلوگیرى کند. این جامعه به علت برخوردارى از انعطاف ویژه توانست پس از دو قرن سیادت عناصر غیر ایرانى، هم‏چنان موجودیت خویش را حفظ کرده و از شدت یافتن تزلزل ناشى از عدم همبستگى میان عناصر فرهنگى در جامعه جلوگیرى کند. با گذشت زمان، ایرانیان از طریق تطبیق خود با ارزش‏ها و هنجارهاى جدید اجتماعى، که منبعث از دین مبین اسلام بود، تشکل و تمامیت خود را به عنوان یک قوم حفظ کردند و با رسیدن به تعادلى نوین از طریق ادغام‏پذیرى اجتماعى 2)
integration social( و تداخل گروه‏هاى گوناگون، به نوعى از سازش اجتماعى و هویت نسبتاً جدید دست یافتند. البته این بار نیز عنصر دین به عنوان یکى از مهم‏ترین مظاهر تجلى وحدت ظاهر شد؛ «وحدتى که از دوره هخامنشیان و اسکندر مقدونى به بعد، منطقه از آن برخوردار نشده بود.»3 دین تازه به مثابه پدیده‏اى خودى تلقى شد و به تدریج از تلاقى فرهنگى 4)acculturation( بین فرهنگ ایرانى و اسلامى و هم‏سویى آنها، نوعى وحدت و همسانى میان عناصر این دو فرهنگ به منصه‏ى ظهور رسید و به عبارتى، فرهنگ سومى پدیدار شد که از قرن سوم به بعد به بار نشست.
در دو قرن اول هجرى، چنین به نظر مى‏رسید که جامعه ایرانى به علت پذیرش امواج تفکر اسلامى و دورى از برخى عناصر فرهنگى گذشته، از یک سو و کسب نکردن هویت فرهنگى جدید، على‏رغم افزایش تعداد نومسلمانان ایرانى، از سوى دیگر، دچار از هم پاشیدگى اجتماعى شده است. به عبارت بهتر، از آن‏جا که جامعه ایرانى پس از سقوط ساسانیان هنوز شکل جدیدى نیافته و دچار «بى‏شکلى فرهنگى»5 بود، با وجود آن‏که جزئى از قلمرو جهان اسلام تلقى مى‏شد، به عنوان یک جامعه‏ى اسلامى برخوردار از فرهنگ اسلامى به شمار نمى‏آمد.6
از آن‏جا که ریشه و منشأ پیدایش فرهنگ و تمدن اسلامى - ایرانى به چگونگى پذیرش دیانت جدید از سوى ایرانیان باز مى‏گردد، در ادامه‏ى بحث، به بخشى از این موضوع که به اولین واکنش‏هاى طبقات مختلف جامعه‏ى ایرانى در مواجهه با اسلام و اعراب اختصاص دارد، مى‏پردازیم.

***

فارغ از ابهام‏هایى که درباره نظام طبقات اجتماعى ایران - از جمله در دوره‏ى ساسانى - وجود دارد، همان‏گونه که کریستین سن نیز متذکر شده، اصولاً ترتیب مقامات و طبقات در این دوره موضوعى بسیار پیچیده و تاریک است‏7 که به ویژه حمله‏ى اعراب مسلمان و فروپاشى بسیارى از زیر ساخت‏هاى جامعه از یک سو و اشتباهات مورخان مسلمان در شناخت واقعیت و ماهیت مناصب و عناوین بزرگان ایرانى از سوى دیگر، آن را بیش از پیش غامض ساخته است. با توجه به این‏که - حداقل در ابتدا در جامعه‏ى مسلمانان عرب، بر خلاف نظام ساسانى، قشربندى مشخص با مرزهایى روشن براى جداسازى افراد از یکدیگر وجود نداشت و در برخى مواقع حتى تفکیک آزاد (حر) از بنده (عبد) در میان آنها مشکل مى‏نمود،8 اعراب در تشخیص صحیح طبقات اجتماعى ساسانى دچار اشتباهاتى شدند که در گزارش راویان فتوحات نیز دیده مى‏شود. مثلاً در دوره اسلامى اغلب به همه‏ى بزرگان ایرانى «دهقان» مى‏گفتند و احیاناً پادشاه و مرزبان یک شهر را هم به نام دهقان مى‏خواندند.9


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جامعه ایرانی در مواجه با اعراب مسلمان

دانلود مقاله معیارها و الگوی دختر مسلمان و ایرانی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله معیارها و الگوی دختر مسلمان و ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


مقوله «پوشش» و «استتار بدن» به عنوان جزء جدایی ناپذیر حیات انسانی، امری کاملا مشهود و بی نیاز از تعدیل است. برای «پوشش» و «لباس» کارکردهایی در دو حوزه «فردی» و «اجتماعی» قابل تصور است: الف: کارکردهای فردی؛ همچون پاسخگویی به نیاز فطری «خود استتاری» و تأمین امنیت در برابر گرما و سرما. ب: کارکردهای اجتماعی؛ از جمله کارکردهای اجتماعی «پوشش» و «لباس» هویت بخشی آن است، چراکه نوع پوشش نشان دهنده سنت ها، ارزش ها و باورهای یک جامعه است.
اسلام در باب «حجاب» که از ضروریات آن است دستوراتی درباره الگوی پوشش و حدود آن صادر کرده؛ برای مثال، فرد مسلمان از پوشیدن لباس های شهرت و تفاخر نهی شده و در مقابل استفاده از مقنعه های بزرگ و روسری سفارش شده است. علاوه بر باورهای دینی عوامل دیگری همچون شرایط جغرافیایی و موقعیت اجتماعی - اقتصادی افراد در نوع پوشش آنها مؤثر می باشد.
در پایان این مقاله به انواع الگوهای رایج پوشش زنان در بازار مصرف پرداخته شده است.
مقولة پوشش و لباس از جملة مسائلی است که همواره انسان در زندگی با آن در ارتباط بوده و بعنوان یک نیاز ضروری و جزء جدائی ناپذیر حیات خود، به آن نگریسته است. این تعلق و نیاز به پوشش و استتار بدن، در طول تاریخ بشری و در میان ملل و اقوام مختلف وجود داشته و امری کاملاً مشهود و بی نیاز از تعریف است.(1) مسئلة دیگر اینکه مقوله پوشش ولباس او ویژگیهای منحصر بفرد انسان است، لذا این امر در میان سایر موجودات و از جمله حیوانات وجود ندارد و حیوانات با استفاده از قابلیتهای فیزیکی اندام بدن خود از جمله پوست بدن، مو و پشم یا پر در پرندگان از خود در شرایط متنوع جوی و محیطی محافظت می کنند.
لباس در زندگی امروزة انسانها کارکردهای گسترده و متنوعی دارد. از جمله کارکردهای فردی این مقوله، پاسخگوئی به نیاز فطری خود استتاری است. براساس این نیاز، انسان در هر شرایطی حتی در محیطی که کسی نباشد، تمایل درونی به برخورداری از حداقل میزان پوشش دارد و از برهنگی می پرهیزد.(2) همچنین تأمین امنیت فردی از جهت محافظت بدن از گرما و سرما و شرایط متنوع جوی (آفتاب شدید، باد و باران)، گزند حشرات موذی و جلوگیری از تحریک هوسبازان برای هرگونه اقدام احتمالی، عامل مهمی برای رعایت پوشش در محیط خارج از خانه محسوب می شود.
پوشش و بهره گیری از لباس به نیاز طبیعی خودآرائی و زیبائی دوستی انسان نیز پاسخ می دهد.(3) تنوع الگوهای پوششی در میان افراد و نیز زیبائیها و جذابیتهای بکار رفته در لباسها مؤید این مسئله، می باشد. افراد با توجه به سلایق، انگیزه ها و فرهنگ حاکم بر محیط، در انتخاب شکل، رنگ و جنس لباس مورد علاقه خود اعمال نظر می کنند و با جلوه گری از طریق آن به حس خودآرائی و زیبائی دوستی درونشان پاسخ می دهند. متأسفانه امروزه با زیاده روی در پرداختن به این امر، جنبه های منفی پوشش در قالب تجمل گرائی، مدپرستی و خودنمائی نمود بیشتری یافته است که می توان گفت علت اصلی آن غفلت از خودآرائی درونی و تهذیب نفس است. در سورة اعراف به این مهم اشاره شده است: «یا بنی آدم قد انزلنا الیکم لباسایواری سواتکم و ریشا و لباس التقوی ذلک خیر...» ای فرزندان آدم ما لباسی که ستر عورات شما کند و جامه های زیبا و نرم برای شما فرستادیم و بر شما باد به لباس تقوا که این تقوا که این نیکوترین جامه شماست.(4)
از سوی دیگر کارکردهای اجتماعی لباس را نمی توان نادیده گرفت. امروزه لباس هویت خاصی را به افراد و حتی جوامع بخشیده است.(5) الگوهای مختلف پوشش ضمن ایجاد شخصیت و منزلت فردی می توانند بیانگر سنتها، ارزشها و نوع فرهنگ حاکم بر جوامع باشند.(6) مهمتر از همه، لباس امروزه نماد فرهنگی جوامع و جزئی از پیکرة آن محسوب می شود تا جائیکه با هنجارها و ارزشهای حاکم بر جوامع گره خورده و بعنوان یکی از ابزار مهم در جهت شناسائی فرهنگهای مختلف و حتی تحول در ساختار فرهنگی یک جامعه بکار گرفته می شود. از این رو بسیاری از قدرتهای استعماری، از این حربه برای نفوذ فرهنگی در ملتها و در نهایت سلطة همه جانبه بر آنها استفاده می کنند. واقعة کشف حجاب در دوران رضا خان پهلوی و تلاش اروپائیان برای ترویج فرهنگ ابتذال در ایران از طریق ارائه الگوهای ضداخلاقی پوشش غربی در پیش از انقلاب گواه بر این مدعاست.
پس از این توضیح باید گفت، تمام ادیان الهی بویژه دین مبین اسلام، به مسئلة پوشش بعنوان یک نیاز طبیعی و ارزش، توجه خاصی نموده و ابعاد معنوی آن را نیز مطرح کرده اند که دیدگاه اسلام در این رابطه منحصر بفرد است. دین اسلام با توجه به امتیاز انسان نسبت به سایر موجودات در همة احکام و تعالیم خود نیازهای مادی و معنوی و ویژگیهای متعالی او را در نظر گرفته است. بر این اساس احکام اسلام در پرهیز از اختلاط نامشروع میان زن و مرد و رعایت حدود شرعی در این رابطه مطابق با مصالحی است که در زندگی فردی و اجتماعی انسان وجود دارد و می تواند منجر به سعادت و تکامل مادی و معنوی او شود.
مسئلة پوشش زنان در احکام و تعالیم دین اسلام از اهمیت خاصی برخوردار است که در کنار مباجث و موضوعات مربوط به روابط میان زنان و مردان و مسائل شرعی آن مطرح می شود. بطور کلی معیارهای مطلوب پوشش زن مسلمان در اسلام را می توان در کلمه «حجاب» خلاصه کرد. امروزه به زنی که در انجام وظایف شرعی خود کوتاهی کرده و پوشش اسلامی را رعایت نکند، بد حجاب یا بی حجاب گویند. کلمه حجاب، در لغت به معنای پرده افکندن و حائل قراردادن میان دو چیز است و امروزه به پوشش ظاهری زنان اطلاق می شود.(7)
البته در آیات و روایات به معنای نخست اشاره شده و کلمه حجاب در معنای دوم بکار نرفته است. در داستان حضرت سلیمان، غروب خورشید اینگونه توصیف می شود:« حتی توارث بالحجاب» یعنی تا آن وقتی که خورشید در پشت پرده مخفی شد.(8) همچنین در سورة احزاب آمده است: « ... و اذا سالتموهن متاعا فسئلوهن من وراء الحجاب ...» اگر از آنها متاع و کالای مورد نیاز مطالبه کنید از پشت پرده از آنها بخواهید.(9)
البته لازم بذکر است علاوه بر معنای لغوی و اصطلاحی کلمه «حجاب» تعابیر مختلفی نسبت به آن ذکر شده است که به اختصار به برخی از آنها اشاره می کنیم:
الف – عفاف ذهن: نپروراندن ذهنیت گناه و معصیت در ذهن و پرهیز از فکر و خیالات باطل از توصیه های اسلام است. چرا که مقدمه و زمینه ساز سقوط انسان در ورطة گناه و ارتباط نامشروع، ذهنیت سازی آن است. همان طور که در احادیث آمده است، برخی افراد بدون آنکه مرتکب عمل زشت زنا شوند، در خود ذهنیت زنا را می پرورانند و در فضای روحی زنا بسر می برند.
ب- عفاف نگاه: از دستورات مؤکد اسلام رعایت نگاه و پرهیز از نظر کردن به نامحرم است. چرا که بیشترین تأثیر منفی را بر دل می گذارد. با توجه به اهمیت مسأله، خداوند در سورة نور می فرماید: «و قل للمومنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون» به مؤمنان بگو چشمهای خود را (از نگاه به نامحرمان) فروگیرند و دامان خود را حفظ کنند، این کار برای آنها پاکیزه تر است خداوند از آنچه انجام می دهند آگاه است.(10) همچنین در حدیثی پیامبر فرمود: «النظره سهم مسموم من سهام ابلیس» نگاه به نامحرم همچون تیری است که شیطان به قلب انسان می زند.(11)
ج – عفاف گفتار: فقهای اسلامی تأکید د ارند که برای زن جایز نیست صدای خود را بگونه ای خوش آهنگ، نازک و ملایم جلوه دهد که موجب تحریک نامحرم شود. علاوه بر این در برخورد با نامجرم از بیان کلمات و الفاظ احساسی و تحریک کننده بپرهیزد و در گفتار جدیت نشان دهد تا افراد ضعیف الایمان و بیماردلان سوءاستفاده نکنند. با توجه به اهمیت مسئله، قرآن کریم خطاب به همسران پیامبر فرمود: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا» با صدای نرم، بگونه هوس انگیز سخن نگوئید که بیماردلان در شما طمع نکنند بلکه به خوبی و شایسته سخن بگوئید.(12)
د – عفاف در تعاملات رفتاری (در برخورد حسی): اسلام هر گونه ارتباط و برخورد حسی میان زن و مرد اجنبی را حرام کرده است. لذا مرد نمی تواند با هیچ عضوی از اعضاء خود با عضوی از اندام بدن زن نامحرم تماس حاصل نماید. از این رو مصافحه (دست دادن)، بوسیدن و لمس کردن اعضاء بدن زن نامحرم حرام است. امام صادق (ع) می‌فرماید: «ما من احد الا و یصیب خطا من الزنا، زنا العینین النظر و زنا الفم القبله و زنا الیدین اللمس» هیچکس نیست مگر اینکه دچار بهره ای از گناه زنا می شود. زنای چشمها نگاه به نامحرم است و زنای دهان بوسیدن نامشروع و زنای دستها تماس دستها با بدن نامحرم است.(13)
هـ‌- عفاف در رفتار و معاشرت: زن مسلمان علاوه بر پوشش ظاهری باید در نوع حرکات، برخوردها و حتی راه رفتن نیز زمینة سوءاستفاده افراد اجنبی و هوسباز را از میان ببرد. برخوردهای سنگین توأم با متانت، شرم و حیا، تواضع و وقار، کم گوئی و پرهیز از گشاده روئی مفرط، برخوردهای جلف، معاشرت دوستانه و اختلاط با مرد بیگانه بر یک زن مسلمان لازم است. در سورة نور آمده است: «و لا یضربن أرجلهن لیعلم ما یخضعن من زینتهن»‌نباید زنان هنگام راه رفتن پای خود را بر زمین بکوبند تا زینت پنهانشان دانسته شود.(14)
و – عفاف در زینت: زن مسلمان باید علاوه بر پوشش اعضاء و اندام خود، هر نوع زیور و زینت را از معرض دید نامحرمان پنهان سازد و از هرگونه آرایش و خودنمائی در بابر افراد بیگانه و اجنبی بپرهیزد تا زمینه جلب توجه و تحریک آنان فراهم نشود. با توجه به اهمیت مسئله در سوره نور خداوند می فرماید: «و قل للمؤمنات یغضفن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها...» (ای رسول ما) زنان مؤمنه را بگو تا چشمها و فروج و اندامشان را محفوظ دارند و زینت و آرایش خود را جز آنچه قهراً ظاهر می‌شود، در برابر بیگانه آشکار نسازند. (15)
ی – عفاف در پوشش: حکم وجوب حجاب زن در برابر نامحرم یکی از احکام مسلم اسلام است که در بارة آن تردیدی نیست . در قرآن کریم روایات و احکام فقهی به این مسئله و کیفیت آن اشاره شده است. لذا علاوه بر تعابیر ذکر شده در مقوله حجاب، زن مسلمان مهم تر از همه باید حدود شرعی را در پوشش ظاهری خود رعایت کند واندام بدن را از معرض دید دیگران پنهان سازد.
بطور کلی تمامی مباحث مطرح شده در باب حجاب و پوشش اسلامی زنان به دو محور اساسی باز می گردد: نخست رعیات حد پوشش به معنای حفظ عورت ودیگری پرهزی از خودآرائی نامشروع است.
اسلام از زنان خواسه است که حدود پوشش اسلامی را به منظور حفظ عورت خود رعایت کنند با توجه به روایات و تفاسیر آیات قرآن کریم، عورت زن، تمامی اعضاء بدن او بجز قرص صورت و دو کف دست می باشد و لذا الگوی پوششی مورداستفاده زنان باید بگونه ای باشد که بتواند این حدود را تأمین کند. در سورة نور آمده است: «و قل للمومنات یعضفن من ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها...»‌به زنان مؤمنه بگو چشمهای خود را فروبندند و عورتهای خود را پوشیده نگاه دارند و زینتهای خود را جز آن مقداری که ظاهر است آشکار ننمایند. (16)
در تفسیر استثناء آیه «الا ما ظهر منها» یعنی آن مقداری که زنان در پوشش خود می توانند آشکارنمایند، به احادیث متعددی استناد شده است. از آن جمله در حدیثی پیامبر در برخورد با اسماء دختر ابوبکر می فرماید: «یا اسماء! ان المراه اذا بلغت الحیض لم تصلح ان یری منها الا هذا وهذا و أشار الی کفه و وجهه» ای اسماء همین که زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگر این و این و اشاره فرمود به چهره و قسمت مچ به پایین دستش.(17)
علاوه بر این، پوشش زنان ضمن تأمین حدود پوشش اسلامی ، باید بتواند برجستگیهای اندام بدن را نیز بپوشاند و بعبارتی گشاد باشد و از سوی دیگر بدن نما نباشد یعنی پارچه آن از زیر اندام بدن را نمایان نسازد.
در مسئله دوم ضمن تأکید بر آراستگی و خودآرائی مشروع زنان در برابر محارم به ویژه همسر، اسلام از آنان خواسته است تا از خودآرائی نامشروع در برابر نامحرمان و در محیط اجتماع بپرهیزند وزیور وزینت خود را جز در برابر محارم آشکار نکنند واز هر عاملی که موجب تحریک و جلب توجه نامحرمان شود دوری کنند. مظاهر خودآرائی زنان عبارتند از:
الف – زیور آلات زنانه اعم از گردنبند (سینه گردن) ، گوشواره، خلخال، بازوبند، دست برنجی، تاج و ... «.... و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها...» زینتهای خود را (از جمله زیورآلات) جو آن مقداری که آشکار است ظاهر ننمایند.(18)
ب – آرایش نمودن، سر، صورت، دستها و پاها و... اعم از سرمه زدن، رنگ مو، آرایش صورت، خضاب کردن دست، ابرو گرفتن، لک زدن ناخنها و ...
«... و لا تبرجن تبرج الجاهلیه الاولی ...»‌و هرگز مانند دورة جاهلیت نخستین آرایش و خودآرائی نکنید.(19)
ج – استعمال عطر: پیامبر فرمود: «اذا تطیب المراه لغیر زوجها فانما هو نار» زنی که خود را برای دیگران خوشبو کند، او خود آتش است و ننگ محسوب میشود.(20)
د – پوشیدن لباسهای فاخر، زننده و زینتی که باعث جلب توجه شود: پیامبر فرمود: «ویل للمراه من الاحمر ین الذهب و المعصفه» وای بر زنان از دو سرخی طلا و جامه زیبا (که هر دو زینت بوده و موجب فتنه هستند)
امام راحل (ره) در توضیح المسائل می فرماید: «نگاه کردن به صورت و دستهای زن نامحرمی که صورت ودستهایش را بزک کرده و زینت نموده اگرچه از روی لذت نباشد و ترس افتادن به گناه نیز نباشد، ‌حرام است.»(21)
علاوه بر معیارها و احکام مطرح شده در حدود پوشش اسلامی، برخی از مصادیق پوشش زنان در قالب آیات و روایات بیان شده است که از آن جمله می توان به «جلباب» ، «خمار» و «سراویل» اشاره کرد. در سوره نور از زنان خواسته شده است که از پوشش «خمار» بدرستی استفاده کنند : «و لیضربن بخمرهن علی جیوبهن...»(22) ‌روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشیده شود). معنای خُمر در این آیه «روسری» است.(23)
همچنین در سورة احزاب شکل دیگری از پوشش به زنان معرفی می شود: «یدنین علیهن من جلا بیهن...» یعنی جلبابهای خود را بر خویش افکنند.(24) «جلباب» در این آیه بنابر تفاسیر، نوعی مقنعه است که از روسری بزرگتر و از چادر کوچکتر می باشد و سر وسینه زن را با پوشش وسیع خود می پوشاند.(25)
دربارة استفاده از شلوار نیز پیامبر فرمود: «اللهم اغفر للسرولات» یعنی خدا رحمت کند زنانی را که شلوار می پوشند.(26)
همچنین در حدیث دیگری فرمودند: «أیها الناس! إتخذوا السراویلات فإنما من أسترتیابکم، حصنوا إذا خرجتم» ای مردم! شلوارها را برای پوشش برگیرید زیرا آنها پوشاننده ترین لباسها است و بوسیله آن حجاب زنان خود را هنگام خروج از خانه حفظ کنید.(27)

 

 

 

معافیت های پوششی در زنان
علاوه بر احکام حدود پوشش زنان مسلمان در برابر افراد نامحرم، احکام دیگری نیز وجود دارد که نوعی معافیت را در حدود پوشش بیان می کند. بخشی از معافیتها در پوشش مربوطه به گروه خاصی از بانوان است. از آن جمله پوشش زنان سالمند و نیز کنیزان.
در حدیثی از امام رضا (ع) آمده است: «سألته عن الرجل یحل له ان یتطر إلی شعر اخت امرأته؟ فقال لا الا أن تکون من القواعد. قلت له: أخت امرأته و الغریبه سواء؟ قال: نعم، قلت: فما لی من النظر الیه منها؟ فقال: شعرها و زراعها» از امام سؤال شد: آیا جایز است به موی خواهر زن نگاه کرد؟ فرمود: نه مگر اینکه از قواعد باشد. سؤال شد: آیا خواهر زن و زن غریبه فرقی ندارد و مثل هم می باشند؟ فرمود: بله، سؤال شد: نگاه به چه عضوی از قواعد جایز است؟ فرمودند: موی سر و ساعدوی.(28)
در بارة پوشش کنیزان در حدیثی از امام صادق (ع) آمده است: «علی الصبی اذا احتلم الصیام و علی الجاریه اذا حاضت الصیام و الخمار الا ان تکون مملوکه فانه لیس علیها خمار الا أن تحب أن تختم و علیها الصیام» پسر وقتی محتلم می شود روزه بر او واجب است و دختر هنگامی که عادت می شود روزه و روسری بر او واجب است اما بر کنیز روسری واجب نیست مگر اینکه خودش تمایل به پوشاندن سر داشته باشد، لکن روزه بر او واجب است.(29)
اما بخش دیگر معافیتها، مربوط به حدود پوشش عموم زنان در برابر دیگر افراد است که به مصادیق آن با استناد به آیات و روایات اشاره می کنیم:
حدود پوشش در برابر محارم سببی و نسبی (اعم از شوهر، پدرشوهر، پسر همسر، پدر و بالاتر، پسر شامل نوة پسری یا دختری و پائین تر، برادر پسر برادر و پسر خواهر).
خداوند در این باره می فرماید: «... و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهم او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناؤ بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکته ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربه نت الرجال او الطفل الذین لم یظهر علی عورات النساء ...» زنان باید زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا بردارنشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان همکیششان یا طفیلیان و افراد تابعی که تمایلی به زن ندارند یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان ناتوانند.(

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  21  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله معیارها و الگوی دختر مسلمان و ایرانی