فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله زندگینامه جابر بن حیان

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله زندگینامه جابر بن حیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله زندگینامه جابر بن حیان


دانلود مقاله زندگینامه جابر بن حیان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل :   word ( قابل ویرایش و آماده ی پرینت )

تعداد صفحه :   5

 

 

 

 

 

 

فهرست

مقدمه

زندگی

شاگردی امام جعفر صادق

اختلاف نظر در مورد تاریخ تولد وی

منزلت جابر در شیمی

اکسیر و عقیده جابر درباره آن

نگارخانه ابزار کیمیاوی

عقیده جابربن حیان درباره فلزات

دستاوردها

و ...

 

 

مقدمه

ابوموسی جابر بن حیان زادهٔ حدود سال 200  هجری شمسی معادل با 821 میلادی در توس- درگذشتهٔ حدود سال ۱۹۴ هجری شمسی معادل با ۸۱۵ میلادی در کوفه دانشمند و  کیمیاگر و فیلسوف ایرانی بود. او را «پدر علم شیمی» نامیده‌اند و بسیاری از روش‌ها مانند تقطیر و انواع ابزارهعای اساسی شیمی مانند قرع و انبیق را به او نسبت می‌دهند. پژوهشگران بر این باورند که زادگاه او شهر توس در خراسان ایران و از یک خانواده ایرانی بوده‌است  و ...

************************************************************

***برای دانلود این تحقیق به قسمت پایین همین صفحه رفته ، پس از پرداخت مبلغ میتوانید آن را دریافت کنید ***

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگینامه جابر بن حیان

مقاله کامل در مورد زندگی نامه حافظ

اختصاصی از فی موو مقاله کامل در مورد زندگی نامه حافظ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله کامل در مورد زندگی نامه حافظ


مقاله کامل در مورد زندگی نامه حافظ

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 98

فهرست مطالب:

مقدمه

شهررندان

فیروزه بواسحقی

میان مسجد و میخانه

رند و محتسب

برخی از اشعارش

منابع وماخذ

 

مقدمه :

اینجا از کوچة رندان چه می‌جویم ؟ راه تازه‌ای به شناخت حافظ .

جایی که در مسجد و خانقاه ردپایی از وی باقی نمانده باشد نشانش را شاید در کوچة رندان بتوان یافت . اما کسی که می‌گوید «حافظ درمجلسی دردی کشم درمحفلی» ، آن اندازه زرنگی دارد که درکوچة رندن هم خود را از چشمهای کنجکاو بوالفضولان پنهان دارد . با این همه تحقیق که در احوال وی کرده‌اند ، با این همه تفسیر که بر اشعارش نوشته‌اند ، هنوز که می‌داند وقنی وی از عشق و شراب صحبت می‌کند مقصودش شوق و مستی اهل راز است یا شرا وشاهد شیراز ؟ در شعر او همه چیز رنگ ابهام دارد و رنگ اسرار . اما تا وقتی که او را جز در این غزلها نمی‌توان جست ، در شناخت او این نقطة استفهام باقی خواهد بود . با اینهمه ،  اگر جویندگان دیگر در مسجد و خانقاه رد او را گم کرده‌اند ، آیا نمی‌توان در جستجوی او ، به کوچة رندان نیز نومیدانه سرکشید ؟ البته که می‌توان . مشکل آن است که از این کوچه بتوان به سلامت گذشت و اگر رندان راستین را درین کوچة پراسرار نتوان شناخت ، بیم آن هست که نتوان به سلامت از آن عبور کرد . بعلاوه در کنار این رندان شهر باید سایة حافظ را درست تشخیص داد ـ سایة واقعی اورا . اما این سایة لعزنده را نمی‌توان صید کرد . درواقع شاعر شیراز ، در یک عمر که به پیرانه سر نیز رسید ، چنان رندانه زیست که نه ردپای درستی از خود باقی گذاشت نه سرگذشتی که سایه او باشد آن روشنی که یک اثرهنری را آینة احوال هنرمند می‌کند در شعر او نیست و از سرگذشت او نیز آن قدر کم در شعرش رسوب کرده است که نمی‌توان از خلال این اشعار سیمای واقعی او را به درستی طرح کرد . نه نامه‌ای از او در دست هست نه یادداشت روزانه‌ای . تاریخنویسان عصر از شرح جنایات نام‌آوران هرگز به احوال دیگران نمی‌پرداخته‌اند . روایات تذکره نویسان هم دراین باب نه کهنه است و  نه اعتماد کردنی . بیشتر قصه‌هایی است که فقط طبع افسانه‌جوی خیالپرستان را قانع می‌کند و ظاهراً آن همه را برساخته‌اند تا بعضی نکته‌های مبهم و اسرارآمیز را که در شعر وی هست تفسیرکرده باشند . اما ازاین اشعار نیز نمی‌توان چیز درست و روشنی به دست آورد . گویی شاعر شیراز از خلال این اشعار بلورین خویش چنان گذشته است که مثل یک جویبار صاف آرام هیچ رسوبی از خود باقی ننهاده . با چنین احوالی چگونه می‌توان سایة گریزان این رند جهانسوز را در کوچة رندان به دام انداخت ؟

قدیمیترین شعری که در دیوانش هست یک قطعة ظریف و طبیعت‌آمیز است در باب استر گمشدة وی ، که شاعر جوان شیراز در روزگار جلال‌الدین مسعودشاه ـ و به هرحال پیش از سال 743 هـ ق که سال وفات این پادشاه است ـ جرئت کرده بود آن را درخواب درون اسطبل سلطنتی بیابد . شاید نیز استری از وی گم نشده بود و شاعر ـ برای یک تقاضا ، و عرض حال ـ در این قطعة خویش فقط حسن‌طلبی به کار برده بود . اگر دراین هنام شاعر جوان اندکی بیش از بیست سال داشته است می‌بایست د رحدود 720 هـ ق به دنیا آمده باشد . دراین صورت هنگام مرگ ـ سال 792 هـ ق ـ لابد هفتاد سالی داشته است یا بیشتر . بعضی تذکره نویسان عمر وی را شصت و پنج سال نوشته‌اند که ظاهراً مأخذ درستی ندارد . در صحت آنچه راجع به زندگی وی در روایات دولتشاه ، جامی و میرخواند آمده است ، هم به سبب فاصلة زمانی که باحیات شاعر دارد ، جای شک هست و هم به سبب افسانه‌آمیز بودنشان .

از مآخذ قدیمتر هم که در دست هست جز نقل و ضبط پاره‌ای ابیات یا غزلهای وی ـ بعضی اوقات حتی بدون ذکر گوینده ـ چیزی به دست نمی‌آید و فایده‌ای که از قدیمترین آنها حاصل می‌شود شاید به دست آوردن چند غزلی باشد از آنچه بی‌شک ده دوازده سالی قبل از مرگ شاعر سروده شده و مشهور بوده است .

ازخود دیوان هم پاره‌ای اشعار را می‌توان یافت که با حوادث و نام‌آوران عصر ارتباط دارند و ازاین راه شاید بتوان تاریخ تقریبی آنها را معین کرد . بررسی در ترتیب تاریخی غزلها و تعیین اینکه هر غزل با کدام یک از ادوار حیات شاعر ارتباط دارد البته شرط هر تحقیق دقیقی است ، اما گه‌گاه نیز دشواریهایی دارد که به آسانی نمی‌توان حل کرد . از جمله در غزلی واحد شاعر یک جا از «قد خمیدة خویش» که نشان پیری است صحبت می‌کند و جای دیگر در همان غزل از «عشق و شباب و رندی» و بدین گونه پژوهنده را سرگردان می‌کند که این غزل را باید مربوط به دوران پیری شاعر شمرد یا به عهد عشق و شباب و رندی ؟ بدون شک اینکه عشق و شباب مربوط به معشوق باشد و قد خمیده مربوط به عاشق قابل قبول نیست چرا که حافظ لااقل از همشهری هشیار خویس سعدی رندکار افتاده باید این اندازه آموخته باشد که وقتی او با قد خمیده که دارد به صحبت جوانان مایل است نمی‌تواند جوانی را که در «عشق و شباب و رندی ، مجموعة مراد» را دارد به صحبت یک پیر دعوت کند . دراین صورت باید توجه کرد که صحبت از قد خمیدة او ، یا در پیری به این غزل الحاق شده است یا درهمان جوانی ، و تنها به خاطر یک قافیة مناسب ـ کمان .

این نکته دشواریی را که در تنظیم تاریخی دیوان ـ یا لااقل قسمتی از آن ـ هست نشان می‌دهد و تنها یک راه باقی می‌ماند که عبارت باشد از تکیه کردن بر آنچه به حوادث و اشخاص اشارت دارد و این کار ، که بعضی اهل تحقیق بدان گراییده‌اند ، بی‌شک کمک بسزایی خواهد کرد در فهم شعر و زندگی حافظ . اما آنچه این کار را دشوار می‌کند وضع نابسامان دیوان است و دشواریهایی که دربارة اصالت الفاظ و عبارات آن هست . آن گونه که از مقدمة قدیم دیوان برمی‌آید دیوان او سالها بعدازمرگ شاعر جمع‌ شد . با اینهمه از نسخه‌های کامل و موجود دیوان هیچیک نیست که در زمان حیاتش نوشته شده باشد . قدیمترین نسخه‌ها تقریباً بیست سالی بعد ازمرگش نوشته شده است و نسخه‌ای کامل نیست . با این همه چاپهای گوناگون نیز که در این سالها از دیوان وی کرده‌اند هنوز تنها نسخه‌ای که می‌تواند مرجع یک تحقیق واقع شود همان است که محمد قزوینی چاپ کرده است و دکتر قاسم غنی . نسخه‌ای که دکتر پرویز خانلری نشر کرده است با آنکه از آنچه اساس طبع قزوینی است قدیمتر است گزیده‌ای بیش نیست و با وجود قدمت آن ریال این اندیشه دربارة آن به خاطر می‌آید که وقتی یک کاتب این جرئت را به خود بدهد که از مجموعة غزلیات شاعر مقداری آن را به میل و سلیقة خود انتخاب کند و غزلیات یا ابیاتی را حذف کند آیا اطمینان هست در ابیات و الفاظ اصل ه میل خود تصرف نکرده باشد .

در باب غالب نسخه‌های دیگر نیز که این اواخر منتشر شد همین ملاحظه هست . دراین صورت بعضی ضبطهای این نسخه‌ها ، با آنکه شاید برضبط چاپ قزوینی هم تریجیح دارد ، نمی‌توان محقق را قانع کند . ناچار ، تا یک نسخة جامع قدیمتر و دقیقتر نشر نشده است باید فقط بر طبع قزوینی اعتماد کرد ـ نه چیز دیگر ـ با آنکه این چاپ قزوینی هم یک چاپ انتقادی دقیق نیست .

شهر رندان

در روزهایی که شیراز مثل یک خاتم فیروزة بواسحقی درخشان و بی‌غبار ، درانگشت قدرت شاه شیخ تلألؤ داشت ، (حافظ روزهای جوانی را می‌گذرانید و شاید با پادشاه اینجو چندان تفاوت سنی نداشت . شیراز پرغوغا در سکوت وآرامش بسر می‌برد و شاه ابواسحق ، حکمران محبوب شهر نیز ، که مدعیان را ازمیدان بدرکرده بود ، جز ار جانب امیز یزد ـ محمدظفر ـ دلنگرانی نداشت . با اینهمه ، جوانی و شادخواری ، خاصه در هوای سکرانگیز لطیف شیراز ، این دلنگرانی را هم از خاطر او برده بود . جوانی و بی‌باکی او ، که باعیاشی و بی‌خیالی توأم بود ، عامع را به علاقه‌مند می‌داشت و شاه جوان ، که خود به اهل شیراز چندان اعتماد نداشت ، نزد آنها محبوب بود و مطلوب . وقتی در میدان سعادت‌آباد ، بیرون دروازة استخر ، بنای قصری برای خویش نهاد ، شور و شوق عامه دربارة او به اوج رسید . اینمیدان ، که فقط چندسال بعد شاهد اسارت و ذلت شاه شیخ وقتل او به حکم محمدظفر شد ، دراین اوقات ،شوکت وجلال او را ، که نزد عامه همچون بتی معبود بود ، نظاره می‌کرد . یک جهانگرد مغری ، که درهمین سالها به شیراز آمده بود ، شور و شوقی را که در شیرازیها در بنای کاخ پادشاه خویش نشان می‌دادند ، با آب و تابی نقل می‌کند که اگر هم از مبالغة یک «جهاندیده» خالی نیست باری حاکی است از ایام محبوبیت پادشاه نزد عامه . عبید زاکانی ، شاعر ظنزسرای عصر ،که دراین ایام در شیراز بسر می‌برد ، وقتی که این بنای باشکوه به پایان آمد ، در فرصتی که برای عرض تبریک یافت ، آن را با بیانی تملق‌آمیز و شاعرانه با قصور و عمارات افسانه‌ها ، با بناهای خسروان کهن همانند کرد و آن را برای ممدوح ، یک بهشت خواند ـ بهشت سعادت . چه کسی می‌دانست که این بهشت سعادت بزودی بر سر سازنده‌اش فرود خواهد آمد ؟ این شوق و امید ، که تملقهای عبید و شاعران دیگر را دلنواز و رویاانگیز می‌کرد ، سرچشمه‌اش روح عامه بود ـکه همه جا غالباً به جلال و قدرت تسلیم می‌شود . دراندیشة عامه ، که جهانگرد مغربی در حقیقت آن را در گزارش خویش بیان می‌دارد ، این قصر یم مدعی و رقیب تازه بود برای ایوان فروریختة کسری . روزی که طرح بنای آن ریخته می‌شد ، اهل شهر ـ بزرگان و توانگران ـ برای اظهار تملق تکلفها نشان دادند . کلنگها از نقره ساخته شد . زنبیلهایی که برای خاکبرداری بکار می‌رفت از چرم بود ـ پیچیده در حریر و زربفت . شاه ، که از جایگاه مخصوص خود جنب وجوش مردم را تماشا می‌کرد ، شاهد رقابتهای چاپلوسان توانگر بود که در کندن زمین و خاکبرداری هم فوطه‌های حریر برکمر می‌بستند و پالان و جوال چهارپایان را نیز با حریر و زربفت آراسته بودند . بعدها یک منبع مطلع ـ به اصطلاح روزنامه‌نویسان ـ به جهانگرد مغربی گفته بود که قسمت اعظم درآمد شهر صرف مخارج اینبنا شده بود . با تمام شور و شوقی که شهر در ستایش سلطان جوان خود نشان می‌داد ، شاه شیخ از این ستایشگران ناایمن و نگران بود . چنانکه قراولان و جانداران خویش را از بین اصفهانیها انتخاب کرده بود ، از آنکه به اصفهانیها بیشتر اعتماد می‌ورزید و ظاهراً از دوران اقامت کوتاه سابق خویش در اصفهان خاطره‌های بهتر داشت .

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


مقاله کامل در مورد زندگی نامه حافظ

دانلود مقاله زندگینامه صائب تبریزی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله زندگینامه صائب تبریزی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله زندگینامه صائب تبریزی


دانلود مقاله زندگینامه صائب تبریزی

میرزا محمد علی، متخلص به صائب، از معروفترین شاعران عهد صفویه است. تاریخ تولدش معلوم نیست، و محل تولد او را بعضی در تبریز و بسیاری در اصفهان دانسته‏اند؛ اما خاندان او مسلماً تبریزی بوده‏اند.

پدرش از بازرگانان اصفهان بود و خود یا پدرش به دستور شاه عباس اول صفوی با جمعی از تجار و مردم ثروتمند و متشخص از تبریز کوچ کرد و در محله عباس آباد اصفهان ساکن شد. عموی صائب، شمس الدین تبریزی شیرین قلم، مشهور به شمس ثانی، از استادان خط بود.

صائب در سال 1034 هـ . ق از اصفهان عازم هندوستان شد و بعد به هرات و کابل رفت. حکمران کابل، خواجه احسن الله مشهور به ظفرخان، که خود شاعر و ادیب بود، مقدم صائب را گرامی داشت. ظفرخان پس از مدتی به خاطر جلوس شاه جهان، عازم دکن شد و صائب را نیز با خود همراه بود. شاه جهان، صائب را مورد عنایت قرار داد و به او لقب مستعدخان داد برخی بر این باورند که این لقب را درویشی به او داده است.

در سال 1039 هـ.ق که صائب و ظفرخان در رکاب شاه جهان در برهانپور بودند، خبر رسید که پدر صائب از ایران به اکبرآباد هندوستان آمده است و می‏خواهد او را با خود به ایران ببرد. صائب از ظفرخان و پدر او، خواجه ابوالحسن تربتی اجازه بازگشت خواست، اما حصول این رخصت تا دو سال طول کشید. در سال 1042 هـ.ق، که حکومت کشمیر به ظفرخان (به نیابت از پدرش) واگذار شد، صائب نیز به آن جا رفت، و از آن جا هم به اتفاق پدر عازم ایران شد. پس از بازگشت به ایران، در اصفهان اقامت گزید و فقط گاهی به شهرهایی از قبیل قزوین، اردبیل، تبریز و یزد سفر کرد. صائب در ایران شهرت فراوان یافت و شاه عباس دوم صفوی او را به لقب ملک الشعرایی مفتخر ساخت.

وفات صائب در اصفهان اتفاق افتاد. سن او به هنگام وفات از 65 تا 71 گفته‏اند. آرامگاه او در اصفهان و در محلی است که در زمان حیاتش معروف به تکیه میرزا صائب بود. تعداد اشعار صائب را از شصت هزار تا صد و بیست هزار و سیصد هزار بیت و بالاتر نیز گفته‏اند.
دیوان او مکرر در ایران و هندوستان چاپ شده است. صائب خط را خوش می‏نوشت و به ترکی نیز شعر می‏سرود.

پس از قرن پنجم هجری، زبان شعر فارسی به همت شاعران عارفی نظیر، سنایی، نظامی، مولانا، سعدی و حافظ در سبکی ویژه که بعدها سبک عراقی نامیدندش، استحاله شد. پیش از ظهور این بزرگان، شعر فارسی مبتنی بر دریافتهای حسی و بدوی از هستی بود.
حماسه و قصیده غالبترین انواع ادبی و در مرحله‏ای پس از این دو، غزل عرصه بیان احساسات و عواطف شاعران موسوم به سبک خراسانی محسوب می‏شد.

سبک خراسانی بر عناصری چون فخامت زبان و تصاویر شفاف و محسوس همراه با حس عاطفی غلیظ بنیاد گرفته بود.

جهان بینی اکثر شاعران این دوره (به استثنای یکی دو تن) بیش از آن که افلاکی و حقیقی باشد، مجازی و دنیوی بود. شعر فارسی با گذر از سبک خراسانی و حضور و ظهور خلاق شاعرانی عارف در آن، زیبایی سرشار و متعالی و ظریفی عظیم و غنی و وجوهی چندگانه پیدا کرد و اندیشه عرفانی غالبترین صبغه درونی آن شد.

هر کدام از بزرگان این سبک همچون قله‏های تسخیر ناپذیری شدند که با گذشت سالیان دراز، هنوز سایه سنگینشان بر شعر و ادب فارسی گسترده است.

در این سبک، برخلاف جهان حسی و ملموس سبک خراسانی، شعر پای در وادی مفاهیم انتزاعی گذاشت. به گونه‏ای که شاعران بزرگ، متفکران بزرگی نیز بودند.

در همین دوران بود که غزل فارسی با دستکار بزرگانی چون خافظ و سعدی به اوج حقیقی خویش نزدیک شد.

پس از قرن هشتم هجری اغلب شاعران، جز حفظ سنت و حرکت در حد و حدود و حاشیه آثار گذشتگان گامی فراپیش ننهادند. از قرن نهم به بعد، گروهی از شاعران ـ در جستجوی راهی تازه ـ کوشیدند تا شعر خود را از تقلید و تکرار رهایی بخشند.

کوششهای این گروه در بیان صمیمانه و صادقانه حس و حال درونی و زبانی سهل و ساده و دور از تکلف و مناظره عاشق و معشوق خلاصه شد

از شاعران این گروه که در تذکره‏ها با عنوان شاعران «وقوعی» و یا مکتب وقوع نام برده می‏شوند، کسانی همچون بابافغانی، وحشی بافقی، اهلی و هلالی از بقیه معروفند.
آثار شاعران مکتب وقوع اگر چه در کنار آثار دیگر سبکها اهمیتی درخور پیدا نکرد، اما همچون پل ارتباطی بین سبک عراقی و سبک هندی زمینه‏ای برای پیدایش «طرز نو» بود. مرور این دو بیت از وقوعی تبریزی (از شاعران سبک وقوع) خالی از فایده نیست:
زینسان که عشق در دلم امروز خانه ساخت

می‏بایدم به درد دل جاودانه ساخت

چون مرغ زخم خورده برون شد ز سینه دل

شامل 13 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زندگینامه صائب تبریزی

زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط

اختصاصی از فی موو زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط


زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط

زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط

40 صفحه

 زندگینامه

نمونه هایی از تلاوت استاد عبدالباسط
 زندگینامه

متن حاضر گزیده ویرایش شده ای از یک مصاحبه با استاد عبدالباسط می باشد، که به صورت زندگینامه خود نوشت تنظیم شده است.

من" عبدالباسط محمد عبدالصمد" از قریه ارمنت که حالا مبدل به شهر شده از توابع استان قنا در جنوب مصراست؛ فاصله ارمنت با قاهره تقریباً 700 کیلومترمی باشد. من در سال 1349 هجری قمری،( 1307 هجری شمسی) به دنیا آمدم .


دانلود با لینک مستقیم


زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط

تحقیق در مورد زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی


تحقیق در مورد زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه15

سال‌های آغاز سلطنت

زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی

محمدرضا پهلوی (زادهٔ ۲۶ اکتبر ۱۹۱۹ در تهران- درگذشتهٔ ۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰ در قاهره) از ۱۶ سپتامبر ۱۹۴۱ تا وقوع انقلاب ایران در ۱۱ فوریه ۱۹۷۹ پادشاه ایران بود. او با وقوع انقلاب برکنار شد و از این رو آخرین شاه نظام سلطنتی در ایران به حساب می‌آید. او صاحب عناوین «شاهنشاه» و «آریامهر» بود. 

     

 

 

محمدرضا شاه

محمدرضا پهلوی (زادهٔ ۲۶ اکتبر ۱۹۱۹ در تهران- درگذشتهٔ ۲۷ ژوئیه ۱۹۸۰ در قاهره) از ۱۶ سپتامبر ۱۹۴۱ تا وقوع انقلاب ایران در ۱۱ فوریه ۱۹۷۹ پادشاه ایران بود. او با وقوع انقلاب برکنار شد و از این رو آخرین شاه نظام سلطنتی در ایران به حساب می‌آید. او صاحب عناوین «شاهنشاه» و «آریامهر» بود.

 

آغاز زندگی و دورهٔ کودکی

او در روز ۱ صفر ۱۳۳۸ (۲ عقرب ۱۲۹۸/‏۲۶ اکتبر ۱۹۱۹) در تهران به دنیا آمد. پدر او «رضاخان میرپنج سوادکوهی» (بعدها رضاشاه پهلوی) و مادرش تاج‌الملوک آیرملو (بعدها «ملکهٔ مادر») بود.

 

جوانی و ولیعهدی

پس از به سلطنت رسیدن پدرش به مقام ولیعهدی رسید. تحصیل را در مدرسه نظام آغاز کرد و از کودکی زبان فرانسه را نزد پرستار فرانسوی‌اش آموخت. در دوازده سالگی او را برای ادامه تحصیل به مدرسه شبانه‌روزی «لو روزه» (Le Rosey) نزدیک شهر لوزان در سوئیس فرستادند. در ۱۷ سالگی به ایران بازگشت و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندگینامه محمدرضا شاه پهلوی