MYELODYSPLASTIC SYNDROMES
FROM PATHOGENESIS TO DIAGNOSIS
AND THERAPY
RECENT ADVANCES
IN HEMATOLOGY RESEARCH
STEM CELLS -
LABORATORY AND CLINICAL RESEARCH
Copyright © 2013 by Nova Science Publishers, Inc.NewYork.
MYELODYSPLASTIC SYNDROMES
MYELODYSPLASTIC SYNDROMES
FROM PATHOGENESIS TO DIAGNOSIS
AND THERAPY
RECENT ADVANCES
IN HEMATOLOGY RESEARCH
STEM CELLS -
LABORATORY AND CLINICAL RESEARCH
Copyright © 2013 by Nova Science Publishers, Inc.NewYork.
Biochemistry and Nutrition
Guoyao Wu
CRC PressTaylor & Francis Group6000 Broken Sound Parkway NW, Suite 300Boca Raton, FL 33487-2742© 2013 by Taylor & Francis Group, LLCCRC Press is an imprint of Taylor & Francis Group, an Informa business
فایل : word
قابل ویرایش
تعداد صفحه : 24
منابع :
سلولهای فیبر بافت فلوئم
سلولهای همراه بافت فلوئم
بافت آوند آبکش
فیبرها
عناصر تراکئیدی
اجزای بافت چوبی
بافت هادی
بافت آوند چوبی
دوام چوب
ویژگیهای چوب
فیبرها
ساختار و شکل دیواره پسین عناصر تراکئیدی
بافت چوبی
بافت آوندی بافت محافظ پارانشیم بافتهای بالغ مریستم میان گرهی مریستم جانبی مریستم انتهایی انواع بافت مریستمی بافتهای مریستمی دید کلی
بافت محافظ
بافت هادی
بافتهای مقاوم
انواع بافتهای گیاهی
بافت مریستم
مفاهیم پایه
تاریخچه
بافت شناسی در گیاهان
تاریخچه
بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده میشود.
مفاهیم پایه
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافتهتر ، دارای تنوع بافتی بیشتری میباشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپهای و دو لپهای) دیده میشود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شدهاند.
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:12
فهرست مطالب :
ساختمان داخلی
-خارپوستان جانورانی با تقارن پنج وجهی میباشند.
-آبزی بوده و همگی در آب دریا آزادانه شنا میکنند.
رده بندی خارپوستان
رده لالهوشان
رده خارداران
3- پیگاستر
هلیکوپلاکس
متعلق به شاخه خارپوستان، رده خارداران، زیر رده یواکنیو ئیدا، راسته هولکتیپو ئیدا است که صدف آن از نظر اندازه متوسط و مخروطی تا نیمه کروی، در سطح دهانی مسطح است، دارای پریستوم مرکزی می باشد و زمان زیست کرتاسه بالایی است.
منبع عکس: www.stensaetningen.dk
119 ص
آلودگی صوتی ، غول آرام
هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوشهایش یک چیزی دارند به نام >آستانه شنوایی<! به عبارت دیگر، هر گوشی میتواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر.
شاید شما هم مثل بنده با شنیدن اسم >آلودگی< در ابتدا به یاد مناظر بدیع زبالههای پخش و پلا یا چرک و کثیفی بیفتید. اما میدانید من از روزی که آن مقاله هولناک را در روزنامه خواندم، بدجوری متحول شدم. اصلا بهتر است بگویم از خواب غفلت بیدار شدم و حالا هم قصد دارم پیرو حکمت >خفته را خفته کی کند بیدار< شما عزیزان دل را نیز بیدار نمایم.
خبر یک روزنامه، اذعان داشته بود که <مرز آلودگی صوتی در تهران، شکست.> از خدا که پنهان نیست، از شما چه پنهان تا آن روز اصلا نمیدانستم آلودگی صوتی چه جور جانوری است. اما بعد از مطالعه آن مقاله اسفناک، یک چیزهایی دستگیرم شد. مثلا فهمیدم که هر موجودی که یک جفت گوش دارد، گوشهایش یک چیزی دارند به نام <آستانه شنوایی>! به عبارت دیگر، هر گوشی میتواند صداها را در یک محدوده خاص بشنود، از یک فرکانس معین و حداقل تا یک فرکانس معین و حداکثر. خیلی چیزهای دیگر هم فهمیدم که توضیح آنها در این مقال نمیگنجد.
فقط همین مرثیه بس، که ما ساکنان خوشبخت و مرفه پایتخت، شدیدا در معرض آلودگی صوتی قرار داریم. (آلودگیهای دیگر هم بماند)!
خواندم که دانشمندان آمدهاند و یک سری از حیوانات را در معرض صداهای بالاتر از ۱۵۰ دسیبل قرار دادهاند و در آخر مشاهده کردند که حیوانات بیزبان، دچار رعشه و فلج شده وهمگی، جان به جان آفرین تسلیم نمودهاند.
حال اگرچه ما اشرف مخلوقات هستیم ولی باید قبول کنیم که در بعضی از موارد با آن زبان بستهها، وجوه مشترکی داریم.
یعنی گوشهای بینوای مایی که در این شهر شلوغ و پرهمهمه زندگی میکنیم نیز ورودی مقادیر معتنابهی از آلودگیهای صوتی است که آنها میتوانند بدون مزاحمت، روی اعصاب ما رژه بروند و اگر آنقدر قدرت نداشته باشند که فلج یا ناشنوایمان کنند، حداقل میتوانند از قدرت شنوایمان بکاهند.
آلودگی مجاز صوتی در مناطق مسکونی ما باید حول و حوش پنجاه دسیبل باشد در حالی که این مقدار، به راحتی در حاشیه خیابانهای شلوغ از مرز هفتاد دسیبل هم گذشته است. حالا حاشیه بزرگراه ها، مناطق مسکونی نزدیک به فرودگاه و راهآهن و غیره را دیگر خدا داند...
گفتم که بعد از خواندن آن مقاله بدجوری احساس هوشیاری و بیداری میکردم. اصلا شاید اگر همه مردم بیدار میشدند، میشد راه حلی برای این غول به ظاهر ساکت و آرام که با خیال راحت دارد توی شهر هروله میرود و کسی متوجه خرابکاریهایش نیست، پیدا کرد.... بعدازظهر، طبق معمول هر روز باید پس از کلی ایستادن در صف تاکسی، در آخر، برای سوار شدن از قانون جنگل پیروی میکردم تا پیروز شوم.
راننده تاکسی، موزیک کوچه بازاری خفنی را برای مسافرین تهیه دیده بود و آنها مجبور بودند طبق یک توفیق اجباری، شنوای آن باشند. یاد مقاله روزنامه افتادم و دلم برای گوشهایم سوخت. اما نمیتوانستم چیزی بگویم.
چون در این صورت باید با احترام پیاده میشدم و منتظر یک تاکسی دیگر میماندم که معلوم نبود آن هم از این قضیه، مستثنی باشد. خلاصه تحمل کردم تا این که دیدم نخیر! آقای راننده به هیچ صراطی مستقیم نیست. یک دستش روی فرمان است و دست دیگرش روی بوق.
پشت چراغ قرمز بوق میزند، در حالی که ماشین جلویی هم راهی برای حرکت ندارد! برای آدمهایی که منتظر تاکسیاند بوق میزند، در حالی که ظرفیت ماشین تکمیل است! و هی به بهانههای واهی بوق میزند. سرانجام وجدان بیدارم به سخن درآمد و شروع کرد به نصیحت و بیان آنچه که در مقاله آمده بود. اما راننده انگار اصلا چیزی نمیشنید. فکر میکنم در اثر همین آلودگیهای صوتی، آستانه شنواییاش به کل، کن فیکون شده بود!
... فردای آن روز، در اداره تلفن را برداشتم و به شهرداری زنگ زدم: <الو؟ آقاجان چرا این کامیونها همین طوری سرشان را میاندازند پایین و در روز روشن به خیابان میآیند؟ چرا هیچکس با تردد موتورسیکلتهای پر سر و صدا مبارزه نمیکند؟ چرا مورد مصرف تابلوی بوق زدن ممنوع، فقط برای امتحان دادن آییننامه است؟ چرا شهرداری سعی نمیکند با احداث بیشتر نوارهای عریض درختان و پوششهای گیاهی از آلودگی صوتی بکاهد؟ چرا فرودگاه باید در قلب یک کلان شهر باشد در حالی که فرودگاه تازه تاسیس فقط روزی چند تا پرواز دارد؟ و هزار و یک چرای دیگر...> در مقابل سر و صدایی که به راه انداخته بودم، آقای روابط عمومی، واکنشی کاملا منطقی انجام داد: <آقا اینهایی که گفتید، به این قسمت مربوط نیست... بوق، بوق، بوق، بوق!> با راهنمایی همکارانم، با چند ارگان دیگر هم تماس گرفتیم اما گویا هیچکس حاضر نبود به طور رسمی، مسئولیت این طفل بیسرپرست را به عهده بگیرد!
بعد از کلی گفتمان و صرف یک لیوان شربت قند برای جبران افت فشار ناشی از عصبانیت با همان همکارانم که خدمتتان عرض کردم به این نتیجه رسیدیم که برای در امان ماندن از اثرات سوء آلودگی صوتی در منزل، میتوان خانه را عایقبندی کرد تا مجبور نبود که صدای دعوا و شکستن کاسه بشقابهای همسایه دیوار به دیوار را شنید! میتوان شیشهها را دوجداره کرد تا سر و صدای بوق و اگزوز وسایل نقلیه، داخل خانه نیاید.
میتوان به زبان اشاره صحبت کرد تا به کاهش آلودگی صوتی کمک کرد. میتوان به جای جاروبرقی، از جاروهای سنتی به جای چرخ گوشت از هاون و به جای آب میوهگیری برقی از نوع دستیاش( !برای کاهش سر و صدا) استفاده کرد.
در خیابان هم علیالحساب مشکل با دو تا گوله پنبه که باید در گوش چپاند، حل خواهد شد. کسی که به فکر ما نیست حداقل بیایید خودمان به فکر خودمان باشیم!
اطلاعات اولیه
عامل صدا ، انسان و سایر موجودات زنده را از بین نمیبرد بلکه باعث ضعف شنوایی ، ناشنوایی و ناراحتیهای عصبی میگردد. معمولا شدت صدا را با واحدی به نام دسی بل نشان میدهند برای سنجش صداها نسبت log آنرا تعین میکنند. تحقیقات نشان میدهد که از دست دادن شنوایی با سن افراد در جوامع صنعتی دیده میشود.صداهای شدید کوتاه مدت در انسان باعث ناشنوایی موقت میشود.
اگر انسان در معرض صداهای بلند ، برای مدت طولانی تری قرار گیرد ناشنوایی دائم پیش میآید. صدایی برابر 90 دسیبل روی سیستم عصبی تاثیر میگذارد. در ممالک پیشرفته قدرت شنوایی زنان بهتر از مردان است. زیرا از نظر مشاغل صداهای کمتری را تحمل میکنند. آلودگیهای صوتی که در اطراف مناطق مسکونی موجب ناراحتی میگردند عبارتند از :
اثرات آلودگی صوتی
آزمایشات نشان میدهند که صدای به شدت 160-150 دسیبل برای بعضی حیوانات کشنده و مرگبار است. این حیوانات قبل از مرگ به تشنجات موضعی ، فلج و رعشه دچار میگردند. در انسانها رنگپریدگی و بالارفتن فشارخون از اثرات آلودگیهای صوتی است. درجه حرارت بدن نیز کاهش مییابد. صداهای مداوم عکس العملهایی را در بدن ایجاد مینماید. از جمله انقباض رگها بیشتر میگردد است. درجه حرارت بدن نیز کاهش مییابد. صداهای مداوم عکسالعملهایی را در بدن ایجاد مینماید از جمله انقباض رگها بیشتر میگردد و این حالت پس از قطع صدا هنوز ادامه مییابد. بدن انسان در خواب نیز یه محرکهای صوتی پاسخ میدهد بدون اینکه فرد از خواب بیدار شود. (ضربان قلب و حالات ماهیچهها تغییر میکند.)
بیماری رینا Rahnauld
بررسیها نشان میدهد که کارگران کارخانجات چوب بری که با اره کار میکنند و صدای 125 دسی بل را تحمل مینمایند شبها وقتی به خانه برمیگردند انگشتان آنها سبز رنگ بعد سفید میگردد که علائم بیماری وازواسپاستیک میباشد که در نتیجه انقباض رگها و نارسایی در جریان خون عارض میگردد. که این ناراحتی به نام بیماری رینال یا انگشتان مرده معروف است.
نتایج حاصل از آزمایشات روی حیوانات
تاثیر صدا به چه عواملی بستگی دارد؟
آلودگی محیط زیست تاریخچه
مقدمه
اولین آلایندههای هوا احتمالا دارای منشأ طبیعی بودهاند. دود ، بخار بدبو ، خاکستر و گازهای متصاعد شده از آتشفشانها و آتشسوزی جنگلها ، گرد و غبار ناشی از توفانها در نواحی خشک ، در نواحی کمارتفاع مرطوب و مههای رقیق شامل ذرات حاصل از درختهای کاج و صنوبر در نواحی کوهستانی ، پیش از آنکه مشکلات مربوط به سلامت انسانها و مشکلات ناشی از فعالیتهای انسانی محسوس باشند، کلا جزئی از محیط زیست ما به شمار میرفتند، به استثنای موارد حاد ، نظیر فوران آتشفشان.
آلودگیهای ناشی از منابع طبیعی معمولا ایجاد چنان مشکلات جدی برای حیات جانوران و یا اموال انسانها نمیکنند. این در حالی است که فعالیتهای