نمونه سوال درس تاریخ سیاسی شیعه 1 - نیم سال اول94-1393
صفحه اول تحقیق در فورمت وورد بوده و قابل ویرایش است.
برای دانلود کل تحقیق از لینک زیر استفاده کنید:
نوع فایل: word
قابل ویرایش 43 صفحه
چکیده:
بیوتروریسم، عبارتست از سوء استفاده از عوامل میکربی یا فراوردههای آنها یا به عبارت جامع تر، استفاده از عوامل بیولوژیک، به منظور ارعاب یا هلاکت انسانها و نابودی دامها یا گیاهان و هرچند افکار و بعضا اعمال بیوتروریستی، درسطح محدودی از دیرباز سابقه داشته است ولی اخیرا در سطح وسیعی در محافل پزشکی و بهداشت، مطرح گردیده، بیش از بیست جنگ افزار بیولوژیک را شناسائی و براساس میزان کارائی آنها، طبقه بندی نموده اند و جدیت موضوع در حدیست که برخی از کشورها به تولید این سلاح ها پرداخته و بعضی دیگر، پرسنل ارتش خود را علیه برخی از عوامل میکربی بیوتروریسم، واکسینه کرده جهت ارتقاء آگاهیهای عمومی و مخصوصا افراد در معرض خطر، قدمهای موثری برداشته اند و علاوه بر اینها در نیمه دوم سال 2001 میلادی در ایالات متحده آمریکا از جنگ افزار آنتراکس، استفاده شده است0 ضمنا هرچند منحنی همه گیری ناشی از بیوتروریسم، ممکن است کاملا شبیه منحنی همه گیریهای طبیعی باشد ولی از آنجا که ممکن است گاهی تفاوتهائی با یکدیگر داشته باشند لذا توصیه شده است جهت تشخیص زودرس حملات بیوتروریستی، به وضعیت طبیعی، روند همیشگی و سایر کلیدهای همه گیری شناختی بیماریها و بویژه بیماریهای بومی هر منطقه توجه و نظارت کامل داشته باشیم و آموزش جنبههای پزشکی و بهداشتی دفاع بیولوژیک، تهیه واکسن و سایرفراوردههای پیشگیرنده و درمانی که یک وظیفه پزشکی و بهداشتی و نه یک اقدام نظامی است را نیز مدّ نظر قرار دهیم و در عین حال با منع تولید و استفاده از جنگ افزارهای بیولوژیک، محورهای صلح آمیز بین کشورها را تقویت و از طرح مسائل تنش زا و جنگ افروز، که نهایتا ممکن است به جنگ بیولوژیک، بیانجامد اکیدا خودداری کنیم
مقدمه:
هرچند صحت و سقم احتمال جنگ بیولوژیک، مورد توافق تمامی کارشناسان مربوطه نمی باشد ولی به هیچ وجه این احتمال را بطور کامل نمیتوان نادیده گرفت، زیرا در صورتی که صحت داشته باشد و در اثر سهل انگاری، به فراموشی سپرده شود چه بسا زیان ها و خسارات جبران ناپذیری به بار آورد (10). با اینحال عده کثیری از مردم، ممکن است هنوز بر این باور باشند که جنگ بیولوژیک، زائیده تخیلات نظامی است و حال آنکه امروزه جریانات سیاسی و پیشرفتهای بیوتکنولوژی، این باور را تغییر داده است و در سالهای آغازین هزاره سوم میلادی، لازم است خود را برای دفاع بیولوژیک، آماده کنیم، و دیگر وقت آن رسیده است که طغیان ناشی از یک بیماری منتقله از طریق مواد غذائی، یک افشانه ابری شکل کشنده ای که شبانه بر فراز شهری به حرکت در می آید و یا القاء یک بیماری مسری، به طرق مختلف، ظن احتمال وقوع بیوتروریسم را در پرسنل پزشکی و بهداشت، برانگیزد و به اقدامات پیشگیرنده، درمانی و اطلاع رسانی به موقع توسط آنان و کنترل سریع فاجعه، بپردازیم (11). بدیهی است که نیروهای نظامی، تنها جمعیت در معرض خطر برای حملات بیولوژیک نیستند بلکه تمامی اقشار، به منظور دفاع در مقابل اثرات ناتوان کننده بالقوه یک حمله، نیازمند کسب آگاهی نسبت به اصول اساسی همه گیری شناسی عوامل مورد استفاده در جنگ بیولوژیک، میباشند (12) و علاوه بر این بمب گذاری در بعضی از ساختمانهای غیرنظامی، حاکی از این واقعیت است که هیچکس از خطر تروریسم، در امان نیست و این در حالیست که این روز ها صحبت از جنگ بیولوژیک و استفاده از عوامل عفونی به عنوان جنگ افزار بیولوژیک، میباشد که به مراتب، وحشتناکتر، کشنده تر و رنج آورتر از سلاح هائیست که تا بحال، مورد استفاده قرار می گرفته است و هرچند مداخله در جنگ ها هرگز جزو وظایف حرفههای پزشکی نبوده است (13) و به قول ابن سینا " هدف طب، حفظ تندرستی مردم به هنگام سلامت و اعاده آن در زمان بیماری است" (5) ولی استفاده از عوامل عفونتزا و اضافه شدن این سلاح ها به مهمات جنگی تروریست ها چنین ایجاب میکند که حرفههای پزشکی و بهداشت نیز وارد معرکه شوند، چراکه دست اندرکاران بهداشت و درمان، میتوانند با تشخیص و گزارش اینگونه موارد، ازشدت آسیبهای وارده بکاهند و از آنجاکه مسئولیت و تعهد جدیدی برای آنان، بوجود آمده است، لازم است در جریان اینگونه خطرات، قرار گیرند و از آگاهیهای لازم، برخوردار شوند (13). همچنین لازم است دست اندرکاران دامپزشکی و کشاورزی کشور نیز توجه داشته باشند که ممکن است بیوتروریست ها از عوامل بیماریزای گیاهی و حیوانی هم استفاده نموده کشاورزی و دامپروری یک کشور را به نابودی بکشانند و زیانهای اقتصادی جبران ناپذیری را تحمیل کنند و لذا متخصصین مربوطه بایستی در مورد این وقایع اطلاعات لازم را کسب نمایند تا بتوانند موارد ناشی از جنگ بیولوژیک را از آفتهای طبیعی گیاهان و بیماریهای طبیعی حیوانات، باز شناسند و به موقع بتوانند از بروز طغیان ها جلوگیری نمایند(14) و بنابراین بیوتروریسم، حتی اگر یک کابوس شبانه هم باشد باید کاملا جدی تلقی شود و آمادگیهای همه جانبه ای برای رویاروئی آگاهانه با آن وجود داشته باشد
فهرست مطالب:
خلاصه
تاریخچه و مبانی
بیان مسئله
عوامل سببی بیو تروریسم
عوامل بیماریزاى گروه " الف"
ویژگیهاى گروه "ب"
ویژگیهاى گروه " ج"
جدول 2 ـ برخى از عوامل سببى بیوتروریسم، مخزن و راه انتقال آنها
جدول 3 ـ مقایسه میزان ناتوانى و مرگ ناشى از انتشار عمدى یکهزار کیلوگرم از عوامل عفونتزاى مختلف
نمودار 1 ـ مقایسه میزان ناتوانى و مرگ ناشى از انتشار عمدى یکهزار کیلوگرم از عوامل عفونتزاى مختلف
طاعون
ویروس نیپا
تشخیص افتراقی طغیان طبیعی و حمله بیولوژیک
رویاروئی همه گیری شناختی
منحنى همه گیرى
جدول 4 ـ الگوهاى مختلف همه گیرى
کلیدهاى همه گیرى شناختى
نمودار منحنی همه گیری
توصیه هائى به منظور آماده باش
تمرکز فعالیت هاى مرتبط با آماده باش ها
نقاط تمرکز کلیدى
آماده باش و پیشگیرى
کشف و نظارت
سیستم هاى ارتباطى
نقش متخصصین بیمارى هاى عفونى در مقابله با بیوتروریسم
پیشگیرى اولیه
پیشگیرى ثانویه
پیشگیرى ثالثیه
تحقیق تربیت و روش سیاسی امام علی (ع) در 16 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر میباشد:
تربیت علی (ع)
روش سیاسی علی (ع)
تربیت علی (ع)
مقدمه
اَلحَمدُلِلّهِ رَبِّ العالَمینَ بارِئِ الخَلائِقِ اَجمَعینَ وَالصَّلوهُ وَالسَّلام عَلی عَبدِ اللهِ مُحَمَّدٍ والِهِ اطّاهِرینَ .
مورد اتفاق است که رسول اکرم صلی الله علیه و آله علی علیه السلام را از کودکی پیش خود آورده بود و در خانه ی خودش او را تعلیم و تربیت کرد . علی با اخلاق غیر پیغمبر ار همان اول آشنا نشد . راجع به این که چطور شد رسول اکرم علی را از همان اول از عموی خود گرفت و نزد خود آورد و حتی اورا در خلوتگاه عبادت با خود می برد مورخین عللی نوشته اند ؛ بعضی صرفا به موضوع ، جنبه ی حق شناسی و کمک به ابوطالب داده اند . زیرا رسول اکرم خودش در کودکی در تکفل جدش عبدالمطلب بود ، بعد از عبدالمطلب در کفالت عمویش ابوطالب درآمد ، پس ابوطالب از این نظر حق بزرگی بر رسول اکرم داشت ، سالها متکفل مخارج و زندگی رسول اکرم بود . گفته اند رسول اکرم خواست آن خدمتها و زحمت های عمویش ابوطالب را جبران کند ، لا بعد از آنکه خودش صاحب خانه و زندگی شد و عائله تشکیل داد ، فرزند کوچک ابوطالب یعنی علی علیه السلام را از ابوطالب گرفت و متکفل مخارج و تربیت او شد .
بعضی از مورخین نوشته اند سال گرانی و سختی پیش آمد ، رسول اکرم به دو نفر از عموهایش عبّاس و حمزه پیشنهاد کرد که چون ابوطالب تنگدست است و عائله اش زیاد است در کفالت عائله اش شرکت کنیم ؛ رفتند و از ابوطالب خواهش کردند ، ابوطالب گفت : عقیل را بر ای خود بگذارید ، سایر فرزندان مرا هر کدام را می خواهید ببرید ، عباس طالب را و حمزه جعفر را و رسول اکرم علی را گرفتند و با خود بردند . این داستان بدین صورت ، بعید به نظر می رسد حقیقت داشته باشد ، زیرا همه علی را در آن وقت طفل 5 ساله یا 6 ساله نوشته اند و همه نوشته اند که جعفر از علی ده سال بزرگتر بود و عقیل از جعفر 10 سال بزرگتر بود و طالب از عقیل ده سال بزرگتر بود ، بنابراین طالب در آن وقت مردی در حدود 35 ساله و عقیل جوانی تقریبا 25 ساله و جعفر نورسی پانزده ساله بود احتیاج به کفالت داشته باشند . سن حمزه که در این نقل نامش آمده و همچنین سن خود پیامبر اکرم نیز در ان وقت در حدود 35 سال بوده ؛ یعنی با طالب که پسر بزرگ ابوطالب بوده تقریبا هم سن بوده اند . بعضی دیگر از مورخین ، از فرزندان ابوطالب نام طالب را دراین قصه ذکر نکرده اند و همچنین عمو ها نام حمزه را نیاورده اند ، همین قدر گفته اند رسول کرم این مطلب را با عمویش عباس درمیان گذاشته و ابوطالب از تسلیم عقیل امتناع کرد و عباس جعفر را به خانه برد و رسول اکرم علی را . مطابق این نقل ، عباس متکفل جعفر بوده و مطابق نقل اول عباس متکفل طالب بود . این تعارض هم بین دو نقل هست . علیهذا معلوم نیست این داستان اساسی دارد یا ندارد . خصوصا اینکه تکفل رسول اکرم علی علیه السلام را مربوط به یک سال و یا دو سال نیست ، علی تا آخر در خانه ی پیغمبر و تحت تربیت پیغمبر بود و حتی در مواقع عبادت و خلوات عبادت علی را همراه خود می برد ....
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 20
جریان شناسی جناح های سیاسی
مقارن با انقلاب اسلامی57
جبهه ملی ایران :
جبهه ملی ایران در سال 1328 توسط دکتر محمد مصدق با گرایش ضد سلطه گری قدرتهای خارجی و بویژه انگلستان پایه ریزی گردید. هسته اولیه این جبهه را احزابی چون حزب ملت ایران ، حزب مردم ایران ، حزب ایران و جبهه سوسیالیست ها تشکیل می دادند. مشخص ترین گرایش جبهه ملی از بدو تأسیس در اعتقاد به ملی گرایی در برابر بیگانه پرستی وطرفداری از فعالیت بیشتر بخش خصوصی خلاصه می شده و این جبهه از همان ابتدا در میان برخی از اقشار مرفه و تحصیل کرده نفوذ داشته است. (1) ناکامی های جبهه ملی و فروپاشی اش در جریان کودتای 28 مرداد 1332 از یک سو و عملکرد ضعیف آن درفاصله سالهای 1339 تا 1343 از سوی دیگر ، به علاوه عدم توانایی اش در جذب کلیه نیروهای دموکرات مخالف رژیم که منجر به عدم جذب گروههایی نظیر نهضت آزادی ایران و جدایی گروههای دیگر شد، همگی موجب کاهش محبوبیت و تضعیف موقعیت آن جبهه و جریان سیاسی حاکم بر آن ، مخصوصاً در میان مبارزان سیاسی جوان و داریکال ، گردید. در سالهای اولیه بعد از کودتای «نهضت مقاومت ملی» علی الظاهر مرکز ثقل مقاومت برعلیه رژیم به حساب می آمد. اما در عالم واقع این تشکل نه «نهضتی» بود و نه «مقاومتی» توانست از خود نشان دهد. تغییر در شرایط سیاسی کشور و ملایم تر شدن فشار رژیم برمخالفین از اواسط سال 1339 باعث گردید تا بازماندگان جبهه ملی دوران مصدق مجدداً به جنب و جوش بیفتند. «جبهه ملی دوم» که در این دوره تشکیل شد سعی در تجدید حیات «جبهه ملی» داشت . به قدرت رسیدن دکتر علی امینی در سال 1340 اگر چه شرایط بالنسبه مطلوبی را برا ی فعالیت مجدد«جبهه ملی » فراهم آورد، اما به دلیل فقدان استراتژی منسجم از یک سو واختلافات داخلی از سویی دیگر ، ملیون نتوانستند در قالب «جبهه ملی دوم» گام مؤثری درتجدید حیات سیاسی خود بردادند. مشکل دیگر ملیون در برخوردشان با دولت دکتر امینی بود. در حالیکه ایمنی درگیر نبردی آشکار با شاه بود و بالطبع از هر کمکی در این مصاف استقبال می کرد، لیکن جبهه ملی حاضرنشد با وی همکاری نماید. سقوط امینی در سال 1341 منجر به انتقال مجدد قدرت به طور کامل به شاه شد. او نیز اگرچه در ابتدا توسط نخست وزیرش، امیر اسدالله علم، حالت مدارا با جبهه ملی در پیش گرفت اما به تدریج و بالاخص به دنبال سرکوبی قیام 15 خرداد سال 1342 ، فشار بر اپوزیسیون را افزایش داد وعملاً از سال 1344 ، جبهه ملی مجددا ً به گوشه انزوا پناه برد.
تشتت آراء و عدم توافق در اتخاذ سیاستی مشخص و یک پارچه در رهبری جبهه باعث شد تا رهبران جبهه ملی دوم ، اعلام استعفا نموده و بدین ترتیب عمر جبهه قبل از آنکه بتواند گام مشخصی در قالب اتخاذ یک خط مشی عملی در مبارزه با رژیم بردارد، ویا قادر شود برخی از مشکلات و ضعفهای تشکایلاتی خود را سروسامان دهد، به پایان رسید. تلاش و مذاکرات مفصل بین رهبران و اعضای ارشد جبهه ملی منجربه تشکیل « جبهه ملی سوم» درسال 1344 گردید . اما این تشکل تازه نیز راه به جایی نرد.
پیدایش «جبهه ملی سوم» و «جبهه ملی دوم» در عرض یک دوسال بیانگرناکامی ملیون درارائه یک خط مشی منسجم و مؤثر درمخالفت با رژیم بود.(2)
در آستان هانقلاب اسلامی ، جبهه ملی چهارم مرکب از حزب ایران به رهبری کریم سنجابی و حزب مردم ایران به رهبری داریوش فروهر شکل گرفت. این جبهه در سرنگونی رژیم شاه نقشی اندک ایفا کرد و بخش کمی از اقشار دانشگاهی و تحصیل کرده را نمایندگی نمود و پس از پیروزی انقلاب نیز گرچه در دولت موقت پستهای حساسی را به خود اختصاص داد لیکن عمر دولتش حتی کوتاهتر از عمر دولت موقت بود.
جبهه دموکراتیک ملی:
جبهه ملی طی سالهای پس از انقلاب رو به ضعف وانقراض نهاد . اختلافات داخلی موجب انشعاب جبهه دموکراتیک ملی به رهبری متین دفتری شد. پشتیبانی جبهه ملی از جهت گیری مذهبی انقلاب به رهبری روحانیون در درون آن اختلافاتی را برانگیخته بود و بویژه جبهه دموکراتیک ملی مخالف مداخله فزاینده روحانیون در سیاست بود.(3)
حزب توده :
از قدیمی ترین تشکیلات سیاسی در میان جریانهای معتقد به مارکسیسم که در سال 1320 موجودیت پیدا کرد. حزب توده بود که از برنامه های عمده آن حمایت از نزدیکی به اتحاد جماهیر شوروی به بهانه همبستگی بین المللی نیروهای سوسیالیزم و نیز ارائه راه رشد غیر سرمایه داری بود. حزب توده ، پس از کناره گیری رضاشاه و آزادی زندانیان سیاسی « کم خطر» شکل گرفت. بیست و هفت نفر از اعضای جوان «53 نفر» مارکسیست زندانی شده در سال 1316 ،با گردهمایی در تهران ، تشکیل یک سازمان سیاسی با عنوان بلند پروازانه حزب توده ایران را در هفتم مهرماه –سیزده روز پس از استعفای رضا شاه- اعلام کردند. بنیانگذاران حزب ، سپس سلیمان اسکندری شاهزاده رادیکال و محترم را به دبیر کلی برگزیدند. اسکندری کسی بود که در انقلاب مشروطه جنگید ،در تشکیل فرقه دموکرات در مجلس دوم شرکت داشت. کمیته مقاومت ملی را درجنگ اول جهانی رهبری کرد و دبیر کل حزب اجتماعیون ر ااز سال 1300 تا زمان انحلال ان در سال 1305 به عهده داشت.(4)
در بهمن 1327 ، خزب توده اجازه یافت تا مراسم یادبودی برای ارانی برگزار کند. از آذرماه 1325 به بعد، این نخستین گردهمایی عمومی بود که حزب برگزار می کرد. میزان جمعیت شرکت کننده که بین 10000 تا 30000 نفر برآورد می شد مقامات دولتی ر اشگفت زده کرد و البته روند پیشرفت و تجدید حیات حزب توده در پی یک سوءقصد مرموز به جان شاه در همان روز مراسم گرامیداشت ارانی ، پایان یافت. به دنبال این سوءقصد ، دولت حکومت نظامی اعلام کرد ونه تنها رهبران توده ای بلکه سیاستمداران برجسته ای مانند مصدق و کاشانی را بازداشت کرد و یک هفته بعد ،نخست وزیر حزب توده را به توطئه چینی برای کشتن شاه متهم کرد . درپی این رویدادها، پلیس دفاتر حزب توده را اشغال کرده اموال آنها را ضبط وبیش از 200تن از رهبران و فعالان حزب را دستگیر کرد. بدین ترتیب ، حکومت ضمن اینکه به خود می بالید، انحلال حزب توده را اعلام کرد. اما شرایط سیاسی زود تر از آنچه که حزب توده می توانست پیش بینی کند بهبود یافت. انتخابات جنجالی مجلس شانزدهم و تصمیم دولت در برگزاری رای گیری نسبتاً آزاد در تهران به حزب توده فرصت داد تا روزنامه های خود را پخش کند، نظرات خود را آشکار سازد و هر چند از هیچ نامزدی پشتیبانی نمی کرد، گردهمایی های عمومی برگزار کند. نخست وزیری رزم آرا به سود حزب توده بود، زیرا نخست وزیر جدید علی رغم پیشینه نظامی اش ،محدودیتها وسرسختیهایی را که نسبت به نیروهای چپ اعمال می شد کاهش داد تا شاید اتحاد شوروی را آرام و جبهه ملی را تضعیف کند. به نخست وزیری رسیدن مصدق نیز آزادی عمل حزب توده را بیشتر کرد زیرا نخست وزیر جدید به روند گسترش فضای باز سیاسی شتاب بخشید. اماعملکرد ضعیف نابجا و ناآگاهانه این حزب درجریان کودتای 28 مرداد 1332 موجب انزجار بخشهای مختلف جامعه از آن شد.(5)
بانیرومندتر شدن دوباره حزب توده و تبدیل آن به یک نیروی عمده در سالهای 1330-1332 ، رهبران حزب بر سر دوراهی قرارگرفتند که آیا از دولت مصدق پشتیبانی کنند یا نه . بنابراین شگفتی آور نبود که رهبران حزب دچار دودستگی شوند. اعضای مجرب تر کمیته مرکزی موافق یک ائتلاف هر چند ضمنی و غیر مستقیم بودند واعضای جدید تر کمیته مرکزی نه تنها مخالف چنین ائتلافی بودند بلکه از رویارویی مستقیم با جبهه ملی پشتیبانی می کردند که در نهایت، گروه دوم پیروز شدند وسیاستهای خود را به اجرا گذاشتند.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید