دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
پایان نامه کارشناسی ارشد جامعه شناسی: مالینوفسکی
115 صفحه در قالب word
فهرست
مقدمه 3
فصل اول: مالینوفسکی کیست؟ 5
درنگی در زندگی مالینوفسکی 6
نقش مالینوفسکی در شکل گیری اندیشه علوم اجتماعی 10
فصل دوم: مالینوفسکی و نقد مکاتب و روشها در انسان شناسی 14
انسان شناسی جدید 15
مفهوم خاستگاه 15
مفهوم مرحله 15
اشاعه گرایی در برابر تطور گرایی 16
معرفت شناسی 16
تاریخ و روش های تاریخی 17
دایره فرهنگی 17
روان کاوی 18
نمادگرایی 20
انسان شناسان نسل اول 20
مفهوم رسوبات 22
مفهوم بقا یا بازماندگی 22
اشاعه گرایی 23
کدام روش برای فهم فرهنگ 25
فصل سوم: مالینوفسکی و نظریه ی کارکردگرایی 26
قدمت کارکردگرایی 27
رابطه شکل و کارکرد در نمادگرایی 31
کارکرد در روش 32
تعریفی از کارکردگرایی مالینوفسکی 34
ساخت نهاد در کارکردگرایی 36
کارکرد به مثابه یک مفهوم 40
فصل چهارم: امر فرهنگی و مالینوفسکی 43
فرهنگ چیست؟ 44
زیست شناسی و فرهنگ 44
نیازهای اولیه زیستی و پاسخ های فرهنگی 45
نهاد چیست؟ 46
سازمان یافتگی رفتارها 50
سازمان دهی و علم رفتار انسان 51
سازماندهی و فرهنگ 51
سازماندهی امری جهان شمول 52
تحلیل نهادها 54
گونه های جهان شمول نهادها 55
فصل پنجم: تحلیل فرهنگی مالینوفسکی 58
مفهوم شکل و رابطه آن با کارکرد 59
نگاه کارکردگرایی به فرهنگ 61
فیزیولوژی و نظریه فرهنگی 62
بنیان های زیست شناختی فرهنگ 64
زنجیره های حیاتی پایداری در همه فرهنگها 65
طبیعت بشری و فرهنگ 65
ماده گرایی تاریخی، فرویدیسم و طبیعت بشری 66
ارتباط شکل و کارکرد 67
نمود غریزه و ارضا در یک وضعیت فرهنگی 68
فصل ششم: نیازها و نهادها 72
معیشت 75
خویشاوندی 78
سرپناه 80
محافظت 81
فعالیت ها 82
آموزش و پرورش 83
بهداشت 83
تحلیل نیازها و نهادها
نتیجه 91
کتابنامه 93
فهرست قاب ها
آیا عقده ی اودیپ واقعاً وجود دارد؟ 19
اصول اساسی کارکردگرایی 29
نوکارکردگرایی 33
تحلیل فرهنگی و اجزا مشروع آن 35
کارکرد 41
منسک کولا 46
پوتلاچ در نزد سرخپوستان کواکیوتل 47
دو پدیده جالب 48
مقدمه
با غوری در تاریخ اندیشه های انسان شناسی، بی شک درمی یابیم که مالینوفسکی جایگاه ویژه و حتی استثنایی را به خود اختصاص داده است. شخصیت علمی او به شکلی است که امروزه بعید است که به سراغ کتابی در زمینه ی مردم شناسی و انسان شناسی برویم و نامی از او در جایی از آن کتاب مشاهده نکنیم. بسیار نادرند افرادی که بعد از گذشت بیش از نیم قرن از مرگ آن ها، هنوز افکار و اندیشه هایشان مورد بحث روز باشد و مالینوفسکی در انسان شناسی یکی از آنهاست.
از خصوصیات مبرز این انسان شناس برجسته این است که کمتر کسی را در مقابل افکار و اندیشه هایش بی تفاوت می گذارد. اکثر عالمان و علاقمندان به علوم اجتماعی با خواندن آثار او در مقام نقد برمی آیند و به تأیید و تحسین و یا رد و تقبیح آثار او می پردازند.
مالینوفسکی اعتقاد داشت که محقق پژوهشگر می بایست تا عمق هر مسئله ای پیش برود و آن را تا آخرین مرحله بکاود. حتی این دانشمند بزرگ به نظریه های پذیرفته شده در بالاترین سطوح نیز، با دیده ی تردید می نگریست و آنها را به پرسش و تشکیک می کشاند و درست همین خصوصیت او بود که وی را به چهره ی درخشان و بی دلیل در تاریخ انسان شناسی مبدل کرده است.
نگاهی که مالینوفسکی به "انسان" داشت فراتر از اشکال و جایگاههای آن در هر جامعه بود. او به انسان به عنوان یک موجود زیستی فردیت یافته که ناچار است زندگی اجتماعی داشته باشد، به نحوی می نگریست که از اشکال، موقعیت ها و باورهای هر جامعه درباره ی خود فراتر می رفت. از این رو او از مقایسه یک جامعه ی ابتدایی با یک جامعه ی مدرن ابایی نداشت تا در آنها اشکال زیست قبیله ای را بیابد.1
موضوع انسان شناسی فرد نیست اما مالینوفسکی با تاکید فراوانی که بر فرد داشت هیچگاه انسان شناسی را در موقعیت روان شناسی قرار نداده است. این رویکرد مالینوفسکی همواره او را در مقام یک انسان شناس جالب توجه نگاه داشته است.
جالب توجه بودن مالینوفسکی، ما را بر آن داشت تا برای درس نظریه های انسان شناسی، از میان بزرگان این رشته، او را برگزینیم و به غور در زندگی و اندیشه ی او بپردازیم. بویژه که کشور ما مانند سایر حوزه های انسان شناسی فاقد ادبیات گسترده ای در این زمینه است. مثلاً : از آثار مالینوفسکی تاکنون تنها کتاب "یک نظریه علمی درباره ی فرهنگ" به فارسی برگردانیده شده است. با اینکه این کتاب در سال 1380 نشر یافته است ولی در بازار یافت نمی شود. همچنین در کتاب هایی که در حوزه ی علوم اجتماعی به زبان فارسی نوشته و یا بر گردانیده شده اند اشارات مختصری به مالینوفسکی شده است و شخصیت علمی و آثار او بقدر کافی مورد بررسی قرار نگرفته است.
در پژوهش حاضر که حاوی شش فصل می باشد سعی شده رابطه ای منطقی میان فصول برقرار
باشد به نحوی که خواننده بعد از پایان هر فصل در برابر پروبلماتیک جدیدی قرار می گیرد که در فصل بعدی به آن پرداخته می شود. شایان ذکر است در سراسر این پژوهش تلاش بر این بوده که نگاه انتقادی و ارزیابانه همواره در طول متن وجود داشته باشد.
فصل اول به دو بخش تقسیم می شود؛ نخست، زندگی مالینوفسکی است که در آن با نگاهی گذرا، حیات 58 ساله ی او بررسی شده و در بخش دوم، سهم تفکر او در شکل گیری اندیشه علوم اجتماعی و بخصوص انسان شناسی مورد ارزیابی قرار گرفته است. فصل دوم به انتقاداتی که مالینوفسکی به رویکردها، مکاتب و مفاهیم موجود در زمان خود داشته، اختصاص یافته است. در پایان فصل دوم حس خواهیم کرد برای شناخت فرهنگ می بایست مکاتب قبلی اصلاح شوند و با این روشها نمی توان به درک عمیق و علمی از فرهنگ رسید. اینجاست که در فصل سوم بنیان روش کارکردی او را مطرح می کنیم، رویکردی که مالینوفسکی برای مطالعه فرهنگ مفید می شمارد. بعد از آن می بایست دیدگاه، مالینوفسکی در مورد امر فرهنگی مطرح و بحث شود و این موضوع فصل چهارم است. در فصل پنجم رویکرد کارکردگرایانه مالینوفسکی در رابطه با تحلیل فرهنگ مدنظر بوده و سعی شده ارتباط تعریف او از فرهنگ و روش کارکردی آن طور که در ذهن انسان شناس ما انسجام یافته بود، مطرح شود. در پایان فصل پنجم دو مفهوم مهم و اساسی مالینوفسکی یعنی "نیازها" و "نهادها" مطرح می شوند که اساس نظریه فرهنگی او را تشکیل می دهند و این دو مفهوم در فصل آخر به شکل مبسوطی مورد ارزیابی قرار می گیرند.
در پایان این پژوهش، درک می شود علیرغم انتقادات فراوانی که از سوی مخالفان او در درون حوزه انسان شناسی و حتی مخالفان وی در خارج از حوزه، به شخصیت علمی او و با لنتیجه به رشته انسان شناسی به عنوان شاخه ای علمی وارد شده است، اما انسان شناسی همچنان در برابر دانشمندی قرار دارد که در تاریخ اندیشه ی انسان شناسی جایگاه خود را حفظ کرده و خواهد کرد.
ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است
متن کامل را می توانید در ادامه دانلود نمائید
چون فقط تکه هایی از متن برای نمونه در این صفحه درج شده است ولی در فایل دانلودی متن کامل همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند موجود است