مقدمه
“ خودپنداری ” یا مفهوم ازخود هنگام تولد آغازمی شود ودردوران رشد ومراحل آن شکل می گیرد. اینکه کودک سرانجام چگونه احساسی درباره خود پیدامی کند، نتیجه تماس ها و تجربه های مختلف او با دیگر محیط است . اگر بیشتر این تماس ها وتجربه ها مطلوب باشند ، کودک احساس خوبی دربره خود پیدا می کند . اگر کودک مورد محبت قرار گیرد واز او مراقبت به عمل آید ومحیطی محرک وبرانگیزاننده برایش تدارک دیده شود ونیز اگر مورد غفلت قرارنگیرد ویا بیش از حد تنها گذاشته نشود، سرزنش نشود وبا خشونت وسختی محدود نگردد، بی تردید شروع به رشد می کند اگر چنانچه ، مجموعه ا ی از پاسخ های منفی را از دیگران ومحیطش در خود ذخیره نماید ، به این باور خواهد رسید که اشکالی در او وجود دارد وممکن است تصویری نادرست وناپایدار از خود پیداکند وبه قابلیت ها واستعداد های خود به دیده تردید بنگرد.
با این مقدمه می توان نگرش ها وباورهایی درست و نادرست را درمورد یک نظام ، یک ویژگی ویک عملکرد به وجود آورد. واقعیتی مستند است که آموزش وپرورش پیش از دبستان در جامعه ما از زمان رویش ودر طول دوره حیاتش تصویری مخدوش ومظلوم از خود پیداکرده است ومتأسفانه هنوزبه جایگاه ومنزلت واقعی خود- به رغم کارآیی بسیار خوب این دوره ازآموزش ها – دست نیافته است . اولیت ندادن به آموزش های پایه واستفاده نکردن از عملکرد وقابلیت های این سطح از آموزش ها به عنوان درون دادی حساس در پردازش اطلاعات ونتایج عملکرد دوره دبستانی وسطوح بالاتر، تصویری مبهم وناپایدار از موقعیت وجایگاه آن درجامعه آموزشی ونیز خانواده ها پدید آورده است .
امروزبر بسیاری از صاحبنظران روشن است که آموزش وپرورش پیش از دبستان ، با توجه به جذابیت وپذیرش ونیز ضرورت واهمیت آن دوره طولانی طفولیت ، دوره کودکی ودوره کوتاه نوجوانی را دربسیاری از کشورها پشت سر گذاشته است . این دوره ازآموزش ها – با نگاه تطبیقی ومقایسه ا ی در بسیاری از کشورها- اکنون به مرحله بلوغ وپختگی رسیده است . (مل هویش ، ادوارد وپیترماس ، 1991)
ماهرگز تا قبل از این دوره در تاریخ آموزش وپرورش ، به اندازه زمان حال، درباره فرآیند یادگیری وچگونگی رشد وتحول واکتساب دانش درباره کودکان اطلاع کسب نکرده ایم .
اکنون آموزش وپرورش در دوره پیش از دبستان نه لزوماً به دلیل یک واقعه یا رویدادی خاص ، بلکه به علت واقع گرایی، بینش وبصیرت وتلاش وکار بسیاری از افراد در آستانه پختگی است. اگربا توجه به منابع معتبر، ازافلاطون (347-427 قبل از میلادمسیح ) وارسطو (322-394 قبل از میلاد مسیح ) که آغاز ونقطه شکفتن آموزش های اولیه را از هنگام تولد دانسته اند غافل نمانیم ( سیفلد وباربور،1986 ) ، باید بپذیریم که جان آموس کمنیوس، ژان ژاک روسو، پستالوزی ، فروبل ، ماریامونته سوری ، پیاژه ومحققان کنونی جوامع مختلف ونیز جامعه علمی وفرهنگی ما به برکت اندیشه ها واعتقادهای خردمندانه خود واز همه مهم تر بدون شتابزدگی به هویت واقعی این دوره از آموزش ها ونتایج اثر بخش آن بر سرنوشت تربیتی کودکان کمک کرده اند ( مفیدی ، 1372 ).
از اوایل سالهای 1900- یعنی درحدود 95 سال – آموزش وپرورش پیش از دبستان بخشی از زندگی وساختار عمومی واساسی آموزش وپرورش بسیاری ازکشورهاست(سیفلدروباداور،ص11، کاترون وآلن 1993).
درحالی که با توجه به ابهام ها ، تضادها وتفاوت سلیقه های بسیار در بعضی از کشورها از جمله جامعه آموزشی خوب ما، این دوره از آموزش ها هنوز در جست وجووتکاپوی خود- آگاهی است . این گرایش حتی در دانشگاههای ما نیز شکل گرفته ولی هنوز به عنوان رویکردی هماهنگ ویا برنامه ا ی منسجم ومدون برای مراقبت وآموزش وپرورش کودکان تدارک دیده نشده است . هنوز هم آموزش و پرورش در این سطح به مفهومی از خود وپنداره ا ی صحیح ومثبت دست نیافته است وبه عنوان رشته وحوزه ا ی تخصصی که به کودکان ازهنگام تولد تا هشت ونه سالگی خدمت می کند- به علت سطحی نگری ها وجایگزینی های نادرست شغلی ونیز به دلیل کمبود اطلاعات وپیامدهای برگرفته از این دوره – درکارآیی دوره های بعدی ، احساس هویت وشایستگی نمی کند.
سؤال این است که نگاه ما به این دوره از آموزش ها وفرآیند تربیت دراین دوره چگونه است ؟
- آیا آن را دوره ا ی گذرا- چه باشد وچه نباشد – ویا حتی لزوم آن را برای همه از کودکان محروم ودوزبانه گرفته تا کودکان مرفه جامعه، یکسان می دانیم ؟
- آیا این دوره را پیش نیازواساس تربیت های بعدی می دانیم ؟
- آیا آن را به صورت پلکان اول وپایدرترین پله در نردبان ترقی وپیشرفت های بعدی می دانیم ؟
- آیا آن را دوره ا ی حساس وسرنوشت ساز از زندگی یک انسان می دانیم ؟
- آیا به تأخیرها وغفلت ها درمورد آموزش های این دوره ، با نگاه مسؤولانه ا ی می نگریم ؟
تعریف آموزش وپرورش
مفهوم آموزش وپرورش به نحوی که هر کودک به اندازه توانایی وظرفیتش آموزش ببیند سابقه چندان طولانی در جهان امروز ندارد کلمه کودکان وآموزش وپرورش در امر توجه ونگرش به تفاوتهای فردی .
به لحاظ ویژگی انسان وتفاوت های فردی ( تفاوت بین فرد ودیگران وتفاوت بین استعدادهای مختلف یک فرد ) چنان به نظرمی رسد که می بایست هر فرد به فراخور توان ذهنی وجسمی نیازها استعدادها وعلائق خود از آموزش وپرورش خاصی بهره گیرد به عبارت دیگر در صورت امکان حتی المقدور آموزش انفرادی مؤثرترین ومطلوب ترین شیوه های آموزش وپرورش خواهد بود واز این نظر آموزش عمومی وهمگانی دانش آموزدر مدارس بدون توجه وکمک وراهنمایی وارشاد اولیاء وفعالیت های فوق برنامه عادی نمی تواند به تنهایی پاسخگوی تمامی نیازهای مختلف دانش آموزان در شکوفایی وبه کمال رسانیدن استعدادهای اوباشد.
مقدارونوع آموزش وپرورش ویژه ا ی که کودک استثنایی بدان نیاز دارد بستگی به عوامل متعددی ازجمله درجه میزان وچگونگی تفاوتی که کودک با دیگر کودکان همسال خود درتوانایی ها واستعدادها ورشد طبیعی دارد. هرچند میزان تفاوت واختلاف در رشد وتواناییها بیشتر باشد نیاز به آموزش وپرورش استثنایی بیشتر خواهد بود عدم تعامل وهماهنگی بین جنبه های مختلف رشد درخور کودک وهمچنین تأثیری که ویژگی ذهنی یا جسمی کودک به جنبه های مختلف رشد وکارآیی وبروز استعدادهای وی می گذارد از عوامل بسیارمهمی است در تعیین چگونگی برنامه های آموزش وپرورش پیش ازدبستان.
هدف آموزش وپرورش در دوره قبل از دبستان
ازتولد تا هجده ماهگی: زندگی نوزاد درخوردن وخوابیدن خلاصه می شود به همین جهت اگر خوراک مناسب وکافی به نوزاد برسد واز سرما وگرمای زیاد درامان باشد خودبخود رشد می کند یعنی آزادانه فعالیت می کند وازاین طریق اندامهای خود را می ورزد وبتدریج دربکار بردن آنها مهارت کسب می کند.
در معرض تحریکات محیط قرار می گیرد ونسبت به آنها واکنش نشان می دهد. واکنش های نامناسب را رها می کند وواکنش های سودمند را تکرار می کند. دراین مرحله تنظیم محیط بنحوی که فعالیت آزاد نوزادان را تسهیل کند واورا خطرات مثلاً زخمی شدن حفظ کند کافی است.
از هجده ماهگی تا چهارسالگی: ازحدود هجده ماهگی کودک به مرحله ا ی می رسد که می تواند به تدریج حرف زدن را یاد بگیرد یعنی ازاعلام قراردادی برای بیان مقاصد خود استفاده کند. یادگیری زبان مادری امری پیچیده وتدریجی است ولی آشنایی مرحله است ازچهار تا شش سالگی مؤلف کتاب روش فعال درکودکتان می نویسد هدف کودکتان منحصراً تربیت است نه تعلیم کودکتان باید محلی پرنشاط وپرفعال وازلحاظ فرصت برای تجربیات متنوع وتحقیق هدفهای زیر غنی باشد.
1- پرورش عادات مفید : درکودک به منظور تأمین تندرستی وایجاد مهارتهایی که برای تطبیق شخص با محیط لازم است .
2- پرورش رفتار اجتماعی مطلوب وتشویق کودکان به شرکت در گروهها ودسته هایی که موجب آگاهی ازحقوق است .
3- پرورش عواطف کودکان .
4- کمک به بروز وپرورش استعدادهای فطری کودکان .
5- ایجاد حس اعتماد به نفس وامنیت فاطر درکودکان .
6- متوجه ساختن کودک به دنیایی که اورا فرامی گیرد.
7- تشویق حس استقلال طلبی وخلاقیت کودک.
8- پرورش حس زیبایی شناسی در کودک .
وظایف وهدف های آموزشی وآمادگی برای یادگیری :
1- کمک به کودکان برای یادگیری نام وآدرس وشماره تلفن واسامی اطرافیان.
2- آموزش رنگها، اندازه ها، اشکال، مکانهایی نظیر بالاوپایین واطراف.
3- آموزش شمارش اعداد وآموزش مهارتهای استفاده از کاغذ وقلم، نوشتن اعداد ساده، وشناختن حروف وصداها وبخشهای کلمات (این هدفها اساساًمربوط به سن شش سالگی است ).
4- آموزش مهارتهای حرکتی ظرفیت واستفاده ازعضلات کوچک .
5- تسهیل آمادگی هایی که موفقیت در مدرسه نظیر فراخنای توجه انتظارکشیدن تا پایان انجام یک کار، آرام وقرارگرفتن روی صندلی وکنترل احساسات را امکان پذیرمی کند.
بررسی نگرش والدین ، مربیان ودانشجویان درمورد ضرورت آموزش پیش ازدبستان
اکنون آموزش و پرورش در دوران کودکی دارای هویت و دستخوش تحول شده است و در مجامع علمی و بین المللی از وجه و منزلت برخوردار شده است و به وسیله انجمن های بین المللی و ملی به عنوان حوزه و رشته ا ی جدا و مشخص و گاه قابل تفکیک از آموزش و پرورش ابتدایی شناخته شده است. از نظر مقصود و اهداف از وضوح کامل برخوردار شده و تعریف بسیار روشنی از خود دارد و به عنوان “خدماتی که برای کودکان از هنگام تولد تا سن هشت و گاه نه سالگی در برنامه های نیمه وقت و تمام وقت در مراکز تربیتی، مؤسسات، کودکستان ها و مدارس مقدماتی و غیره اختصاص دارد”، تعریف شده است (N, A.E Y.C 1982).
بر اساس آمارهای بین المللی از سال 1991 در بعضی کشورها تقریباً همه کودکان قبل از ورود به مدارس ابتدایی، دراین مراکز تربیتی حضور می یابند.حضور 72% از پنج ساله ها در کودکستان ها و46% از چهارساله ها همراه با متجاوز از 27% از سه ساله ها در مهدهای کودک ، نمونه بارز نگرش ارزشمند نسبت به این دوره در سرنوشت تربیتی کودکان این جوامع است. در کشور ژاپن، کودکان قبل از ورود به مدارس ابتدایی، در کلاس های آمادگی و یا کودکستان ها حضور می یابندو در حال حاضر 90% کودکان 5 ساله در این گونه مراکز تربیتی که 60% آن توسط بخش خصوصی اداره می شود، از ثمرات کوتاه و دراز مدت و پردوام آموزش های این دوره بهره مند هستند (آقازاده،1373).
همچنین بر اساس آمار در نوزده کشور آمریکای لاتین ، سهم کودکان سه تا پنج ساله ثبت نام شده در برنامه های پیش دبستانی از سال 1980 میلادی تا سال 1989 از 18% به 24% افزایش یافته است که به طور دقیق این رقم گسترش 83% را نشان می دهد. بر اساس ساله بلژیکی، 95% کودکان زیر شش سال دانمارکی و92% کودکان 5 تا شش ساله آمریکایی در انواع مختلف مراکز پیش دبستانی شرکت دارند. تحقیقات مقایسه ا ی در مورد افرادی که از آموزش های پیش دبستانی برخوردار شده اند، با کودکانی که از این خدمات بهره نگرفته اند، در همه حال به سود گروه آموزش دیده بوده است. از جمله این که “هزینه ها و خدمات بعدی مورد نیاز برای گروه آموزش ندیده از نظر افت تحصیلی و نیاز به کلاس های تقویتی، حدود هفت برابر گروه آموزش دیده بوده است” (کاترون و آلن، ص258).
یافته های پایان نامه های کارشناسی ارشد به راهنمایی نگارنده (نوروززاده، رضا 1373ومحمد نژاد، آتیه 1374) نیز، مؤید اثرات ارزنده آموزش های دوره پیش از دبستان در موفقیت های تحصیلی کلاس های سوم، چهارم و پنجم و دروس اساسی و پایه مانند فارسی، علوم و ریاضی دانش آموزان کشورمان بوده است.
بایدها و نبایدها در ساختار کلی نظام آموزش و پرورش پیش از دبستان از جهت هدف ها، روش، محتوا، نیروی انسانی و ارزشیابی مورد نظر قرار گرفته است.
بررسی بدفهمی ها درباره آموزش و پرورش پیش از دبستان و قابلیت های کودکان، چه هست و چه نیست ؟ و این که، آموزش و پرورش دوره پیش از دبستان چه هست و چه نیست؟ در جدول شماره 1 آمده است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 22 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله بررسی نگرش والدین ، مربیان ودانشجویان درمورد ضرورت آموزش پیش ازدبستان