فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله غرور و خودبینى

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله غرور و خودبینى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   13 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

غرور و خودبینى
اشاره
یکى از رذایل اخلاقى که نه تنها در میان علماى اخلاق معروف و مشهور است در میان توده‏هاى مردم نیز از جمله صفات زشت‏شناخته شده مى‏باشد «غرور» است. این صفت رذیله موجب از خود بیگانگى و جهل نسبت‏به خویشتن و دیگران و فراموش کردن موقعیت فردى و اجتماعى خود و غوطه‏ور شدن در جهل و بى‏خبرى است.
غرور انسان را از خدا دور مى‏کند و به شیطان نزدیک مى‏سازد، واقعیت‏ها را در نظر او دگرگون مى‏کند و همین امر سبب خسارت‏هاى شدید مادى و معنوى مى‏گردد.
افراد مغرور همیشه در جامعه منفورند و به خاطر توقع نامحدودشان گرفتار انزواى اجتماعى مى‏شوند.
غرور سرچشمه صفات رذیله دیگرى مانند خودبرتربینى و تکبر و عجب و خودپسندى و ترک تواضع و کینه و حسد نسبت‏به دیگران و تحقیر آنها مى‏شود.
مى‏دانیم یکى از عوامل اصلى رانده شدن شیطان از درگاه خدا «غرور» او بود و یکى از علل عدم تسلیم بسیارى از اقوام پیشین در برابر دعوت انبیاء وجود همین صفت نکوهیده در وجود آنان بود.
اقوام پیشین در برابر دعوت انبیاء همین صفت نکوهیده در وجود آنان بود.
فرعونها و نمرودها به خاطر غرورشان از خدا دور شدند و به سرنوشت‏شومى که عبرت براى همگان شد گرفتار گشتند.
«غرور» گاه در یک فرد پیدا مى‏شود و گاه قوم و ملت‏یا نژادى در چنگال این رذیله اخلاقى گرفتار مى‏شوند و بى شک قسم دوم خطرناک‏تر است; زیرا گاه کشور یا دنیایى را به آتش مى‏کشد و نمونه آن جنگ جهانى اول و دوم بود که حد اقل یکى از علل عمده آن غرور و نژادپرستى آلمانى‏ها بود.
با این اشاره، نخست‏به سراغ تفسیر واژه «غرور» در منابع لغت و کتب علماى اخلاق و سپس به سراغ آیات و روایات و تفسیر و تحلیل آنها مى‏رویم و به دنبال آن از اسباب غرور، آثار و پیامدها و راه درمان آن سخن مى‏گوییم.
1- مفهوم غرور
این واژه به طور وسیعى در کلمات عرب مخصوصا در آیات قرآن مجید و روایات اسلامى به کار رفته و در گفتگوهاى روزمره فارسى زبانان نیز کم و بیش در همان معانى اصلى یا لوازم آن به کار مى‏رود.
«راغب‏» در کتاب «مفردات‏» واژه «غرور» (به فتح غین که معنى وصفى دارد) را به معنى هر چیزى که انسان را مى‏فریبد و در غفلت فرومى‏برد خواه مال و مقام باشد یا شهوت و شیطان تفسیر مى‏کند.
در «صحاح اللغة‏»«غرور» به معنى امورى که انسان را غافل مى‏سازد و مى‏فریبد (خواه مال و ثروت باشد یا جاه و مقام یا علم و دانش و غیر آن) تفسیر شده است.
بعضى از ارباب لغت - به گفته «طریحى‏» در «مجمع البحرین‏» گفته‏اند: «غرور چیزى است که ظاهر جالب و دوست داشتنى دارد ولى باطنش ناخوشایند و مجهول و تاریک است‏».
در کتاب «التحقیق فى کلمات قرآن الکریم‏» بعد از نقل کلمات ارباب لغت چنین آمده است: «ریشه اصلى این واژه به معنى حصول غفلت‏به سبب تاثیر چیز دیگرى در انسان است و از لوازم و آثار آن جهل و فریب و نیرنگ و نقصان و شکست و... مى‏باشد».
در «المحجة البیضاء فى تهذیب الاحیاء» که از بهترین کتب اخلاق محسوب مى‏شود و تکمیل و تهذیبى است‏براى «احیاء العلوم‏» «غزالى‏» چنین مى‏خوانیم: «غرور عبارت است از دلخوش بودن به چیزى که موافق هواى نفس و تمایل طبع انسانى است و ناشى از اشتباه انسان یا فریب شیطان است و هر کس گمان کند آدم خوبى است(و نقطه ضعفى ندارد) خواه از نظر مادى یا معنوى باشد و این اعتقاد از پندار باطلى سرچشمه بگیرد آدم شرورى است و غالب مردم خود را آدم خوبى مى‏دانند در حالى که در اشتباهند بنابراین اکثر مردم شرورند، هر چند شکل غرور آنها و درجه آن متفاوت است‏». (1)
در تفسیر نمونه در معنى این واژه چنین آمده است: «غرور» بر وزن(جسور) صیغه مبالغه به معنى موجود فوق العاده فریبنده است و شیطان را از این رو «غرور» مى‏گویند که انسان را با وسوسه‏هاى خود فریب مى‏دهد و غافل مى‏سازد و در حقیقت‏بیان مصداق واضح آن است وگرنه هر انسان یا کتاب فریبنده، هر مقام وسوسه‏گر و هر موجودى که انسان را گمراه سازد در مفهوم وسیع «غرور» داخل است.
غرور در قرآن مجید
این واژه در قرآن مجید کرارا به کار رفته و در آیات دیگرى گرچه این واژه دیده نمى‏شود ولى مفهوم و محتواى آن را در بر دارد، در آیات زیر دقت کنید:

 

1- ...قال انا خیر منه خلقتنى من نار و خلقته من طین (سوره‏اعراف،آیه‏12)
2- فقال الملاء الذین کفروا من قومه ما نریک الا بشرا مثلنا و ما نریک اتبعک الا الذین هم اراذلنا بادى الراى و ما نرى لکم علینا من فضل بل نظنکم کاذبین... قالوا یا نوح قد جادلتنا فاکثرت جدالنا فاتنا بما تعدنا ان کنت من الصادقین (سوره‏هود،آیات‏32و27)
3- قالوا یا شعیب ما نفقه کثیرا مما تقول و انا لنریک فینا ضعیفا و لولا رهطک لرجمناک و ما انت علینا بعزیز (سوره‏هود، آیه‏91)
4- و نادى فرعون فى قومه قال یا قوم الیس لى ملک مصر و هذه الانهار تجرى من تحتى افلاتبصرون × ام انا خیر من هذا الذى هو مهین و لایکاد یبین (سوره‏زخرف،آیات‏52-51)
5- ذلک بانهم قالوا لن تمسنا النار الا ایاما معدودات و غرهم فى دینهم ما کانوا یفترون (سوره‏آل‏عمران،آیه‏24)
6- فعقروا الناقة فعتوا عن امر ربهم و قالوا یا صالح ائتنا بما تعدنا ان کنت من المرسلین (سوره‏اعراف،آیه‏77)
7- ینادونهم الم نکن معکم قالوا بلى و لکنکم فتنتم انفسکم و تربصتم و ارتبتم و غرتکم الامانى حتى جاء امر الله و غرکم بالله الغرور (سوره‏حدید،آیه‏14)
8- هم الذین یقولون لاتنفقوا على من عند رسول الله حتى ینفضوا و لله خزائن السموات و الارض و لکن المنافقین لایفقهون × یقولون لئن رجعنا الى المدینة لیخرجن الاعز منها الاذل و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین و لکن المنافقین لایعلمون (سوره‏منافقون،آیات‏7و8)
9- فاما الانسان اذا ما ابتلیه ربه فاکرمه و نعمه فیقول ربى اکرمن (سوره‏فجر،آیه‏15)
10- ام یقولون نحن جمیع منتصر × سیهزم الجمع و یولون الدبر (سوره‏قمر،آیات‏44و45)
11- وذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا و غرتهم الحیاة الدنیا (سوره‏انعام،آیه‏70)
12- یا ایها الناس... ان وعد الله حق فلاتغرنکم الحیاة الدنیا و لایغرنکم بالله الغرور (سوره‏لقمان،آیه‏33)
ترجمه

 

1- (خداوند به شیطان) فرمود: «در آن هنگام که به تو فرمان دادم چه چیز تو را مانع شد که سجده کنى؟!» گفت: «من از او بهترم! مرا از آتش آفریده‏اى و او را از گل‏»!

 

2- اشراف کافر قومش(قوم نوح) گفتند: «ما تو را جز بشرى همچون خودمان نمى‏بینیم! و کسانى را که از تو پیروى کرده‏اند جز گروهى اراذل ساده لوح مشاهده نمى‏کنیم و براى شما فضیلتى نسبت‏به خود نمى‏بینیم! بلکه شما را دروغگو تصور مى‏کنیم‏»! گفتند: اى نوح! تو با ما جر و بحث کردى و زیاد هم جر و بحث کرد!(بس است!) اگر راست مى‏گویى آنچه را(از عذاب الهى) به ما وعده مى‏دهى بیاور!

 

3- گفتند: «اى شعیب! بسیارى از آنچه را مى‏گویى ما نمى‏فهمیم! و ما تو را در میان خود ضعیف مى‏یابیم و اگر(به خاطر) قبیله کوچکت نبود تو را سنگسار مى‏کردیم و تو در برابر ما قدرتى ندارى‏»!

 

4- فرعون در میان قوم خود ندا داد و گفت: «اى قوم من! آیا حکومت مصر از آن من نیست؟ و این نهرها تحت فرمان من جریان ندارد؟ آیا نمى‏بینید؟! - مگر نه این است که من از این مردى که از خانواده و طبقه پستى است و هرگز نمى‏تواند فصیح سخن بگوید بهترم؟!

 

5- این عمل آنها(یهود) به خاطر آن است که مى‏گفتند: «آتش(دوزخ) جز چند روزى به ما نمى‏رسد(و کیفر ما به خاطر امتیازى که بر اقوام دیگر داریم بسیار محدود است) این افترا(و دروغى که به خدا بسته بودند) آنها را در دینشان مغرور ساخت(و گرفتار انواع گناهان شدند)».

 

6- سپس(قوم صالح) «ناقه‏» را پى کردند و از فرمان پروردگارشان سرپیچیدند و گفتند: «اى صالح! اگر تو از فرستادگان(خدا) هستى آنچه ما را به آن تهدید مى‏کنى بیاور»!

 

7- آنها(دوزخیان) را صدا مى‏زنند «مگر ما با شما نبودیم؟! مى‏گویند:آرى! ولى شما خود را به هلاکت افکندید و انتظار(مرگ پیامبر را) کشیدید و(در همه چیز) شک و تردید داشتید و آرزوهاى دور و دراز شما را فریب داد تا فرمان حق فرارسید و شیطان فریبکار شما را در برابر(فرمان) خدا فریب داد»!

 

8- آنها(منافقان) کسانى هستند که مى‏گویند: «به افرادى که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند!» (غافل از اینکه) خزاین آسمانها و زمین از آن خداست ولى منافقان نمى‏فهمند - آنها مى‏گویند: اگر به مدینه بازگردیم، عزیزان، ذلیلان را بیرون مى‏کنند! در حالى که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است، ولى منافقان نمى‏دانند!

 

9- اما انسان هنگامى که پروردگارش او را براى آزمایش، اکرام مى‏کند و نعمت مى‏بخشد(مغرور مى‏شود) و مى‏گوید: «پروردگارم مرا گرامى داشته است‏»!

 

10- یا مى‏گویند: «ما جماعتى متحد و نیرومند و پیروزیم‏»؟! - (ولى بدانند) به زودى جمعشان شکست مى‏خورد و پا به فرار مى‏گذارند.

 

11- کسانى را که آیین(فطرى) خود را به بازى و سرگرمى گرفتند و زندگى دنیا آنها را مغرور ساخته، رها کن!

 

12- اى مردم!... به یقین وعده الهى حق است، پس مبادا زندگانى دنیا شما را بفریبد و مبادا(شیطان) فریبکار شما را به(کرم) خدا مغرور سازد!

 

تفسیر و جمع‏بندى
نخستین جرقه‏هاى غرور همان طورى که اشاره شد در آغاز آفرینش انسان و در چهره شیطان دیده شد و همان گونه که در اولین آیه مورد بحث آمده هنگامى که خداوند به او خطاب کرد «چه چیز تو را مانع شد از اینکه بر آدم سجده کنى هنگامى که به تو فرمان دادم‏»، (قال ما منعک الا تسجد اذ امرتک...) (2)

 

«شیطان(با لحنى غرور آمیز) گفت: من از او بهترم! مرا از آتش آفریده‏اى او را از گل‏»، (قال انا خیر منه خلقتنى من نار و خلقته من طین) (3)

 

آرى حجاب غرور و خودبینى چنان بر چشم بصیرت او افتاد که به او اجازه نداد راه سعادت خود را که فرمان صریح خداست‏ببیند و در پرتگاه عصیان سقوط کرد و براى همیشه مطرود و ملعون شد، بنابراین مى‏توان گفت: همان گونه که پیشواى مستکبران جهان ابلیس است پیشواى مغروران عالم نیز اوست و این دو، یعنى «غرور» و «استکبار»، لازم و ملزوم یکدیگرند!

 

ابلیس بر اثر غرور و استکبار نتوانست‏برترى خاک را بر آتش و برترى توبه را بر لجاجت و اصرار بر گناه دریابد، گام در بیراهه گذارد و همچنان در بیراهه سرگردان است.

 

در آیه بعد به داستان نوح یعنى نخستین پیامبر اولوا العزم مى‏رسیم که به خوبى نشان مى‏دهد یکى از عوامل مهم سرپیچى قوم او در برابر ارشادهاى دلسوزانه‏اش همان صفت رذیله «غرور» بود، مى‏فرماید: «اشراف کافر قومش(در برابر دعوت او) گفتند: ما تو را جز بشرى همچون خودمان نمى‏بینیم و کسانى را که از تو پیروى کرده‏اند جز گروهى فرومایه و اراذلى ساده لوح نمى‏یابیم! و فضیلتى براى شما نسبت‏به خود مشاهده نمى‏کنیم بلکه شما را جمعى دروغگو گمان مى‏کنیم‏»، (فقال الملاء الذین کفروا من قومه ما نریک الا بشرا مثلنا و ما نریک اتبعک الا الذین هم اراذلنا بادى الراى و ما نرى لکم علینا من فضل بل نظنکم کاذبین) (4)

 

و در چند آیه بعد نخوت و غرور خود را بیشتر ظاهر مى‏کنند با صراحت مى‏گویند:

 

«اى نوح! با ما جر و بحث کردى و زیاد سخن گفتى(بس است!) اگر راست مى‏گویى آنچه را(از عذاب الهى) به ما وعده مى‏دهى بیاور»! (قالوا یا نوح قد جادلتنا فاکثرت جدالنا فاتنا بما تعدنا ان کنت من الصادقین) (5)

 

معمولا انسانها از ضررهاى احتمالى به حکم عقل پرهیز دارند، ولى این قوم مغرور با اینکه آثار حقانیت را در معجزات نوح مى‏دیدند و احتمال مجازات الهى بسیار قوى بود، نه تنها اعتنایى نداشتند بلکه نوح را تشویق به درخواست عذاب الهى مى‏کردند!

 

آرى همان غرورى که حجاب شیطان شد حجاب قوم نوح گردید و سرانجام در چنبر عذاب الهى گرفتار شدند و ریشه آنها قطع شد. این است‏سرنوشت مغروران در تمام طول تاریخ.

 

در سومین آیه سخن از قوم شعیب است که به دنبال قوم نوح گرفتار غرور و خودبینى شدند و سرنوشتى همانند آنها پیدا کردند، مى‏فرماید: «آنها به شعیب گفتند: «بسیارى را از آنچه مى‏گویى ما اصلا نمى‏فهمیم! ما تو را در میان خود ضعیف مى‏بینیم و اگر به خاطر احترام قبیله کوچکت نبود سنگسارت مى‏کردیم! و تو در برابر ما قدرتى ندارى‏»! (قالوا یا شعیب ما نفقه کثیرا مما تقول و انا لنریک فینا ضعیفا و لولا رهطک لرجمناک و ما انت علینا بعزیز) (6)

 

آنها در واقع در برابر دلایل منطقى و سخنان سنجیده و معجزات الهى حضرت شعیب پاسخى نداشتند، ولى غرور و نخوتشان اجازه نمى‏داد تسلیم حق شوند و سرانجام صیحه و صاعقه آسمانى در یک چشم بر هم زدن خانه و کاشانه و خود آنها را به آتش کشید و در هم کوبید و چیزى جز پیکرهاى نیم سوخته آنها باقى نماند!

 

در چهارمین آیه که ناظر به داستان فرعون است چهره زشت دیگرى از این صفت رذیله نیز دیده مى‏شود و نشان مى‏دهد که غرور و نخوت چنان مغز او را پر کرده بود که نه تنها اعتنایى به دلایل روشن موسى نکرد بلکه با سخنانى کودکانه سرپیچى خود را توجیه نمود، مى‏فرماید: «فرعون در میان قوم خود ندا داد و گفت آیا حکومت مصر از آن من نیست؟ و این نهرها تحت فرمان من جریان ندارد؟ آیا نمى‏بینید - من از این مردى که از خانواده حقیرى است و هرگز نمى‏تواند فصیح صحبت کند برترم‏»! (و نادى فرعون فى قومه قال یا قوم الیس لى ملک مصر و هذه الانهار تجرى من تحتى افلاتبصرون × ام انا خیر من هذا الذى هو مهین و لایکاد یبین) (7)

 

سپس به سخنان واهى و بى اساسى توسل جست که اگر موسى راست مى‏گوید چرا موسى دستبند طلا ندارد؟ چرا فرشتگان با او نیامدند؟!

 

افراد مغرور همچون فرعونها و نمرودها به خاطر بى اعتنایى و غرورشان اهمیتى به چگونگى سخنان خود نمى‏دادند و بسیار دیده شده که حرفهاى ابلهانه‏اى مى‏زنند که حتى نزدیکانشان در دل به آنها مى‏خندیدند و به یقین چنین حالتى سد راه همه معارف الهیه و شناخت واقعیات زندگى است.

 

جالب اینکه موسى(ع) اگر گرهى در زبانش بود مربوط به کودکى بود اما هنگامى که به نبوت رسید و از خدا درخواست گشوده شدن عقده زبانش کرد خداوند به تقاضاى او جامه تحقق پوشید ولى فرعون بى اعتنا به وضع جدید همچنان به وضع سابق اشاره مى‏کند و لکنت زبانش را یادآور مى‏شود.

 

در پنجمین آیه اشاره‏اى به قوم یهود دارد که آنها نیز بر اثر غرور و خودبینى امتیازات نامعقولى براى خود قائل بودند و همین تفکر غلط سبب گمراهى و طغیان آنها شد، مى‏فرماید: «این(اعراض و روى گردانى آنها از آیات الهى) به خاطر آن است که مى‏گفتند: «جز چند روزى آتش دوزخ به ما نمى‏رسد(و مجازات ما به خاطر گناهان سنگینمان بسیار کم است چون قوم برترى هستیم!) این افترا و دروغى که(به خدا) بسته بودند آنها را در دینشان مغرور ساخته بود»، (ذلک بانهم قالوا لن تمسنا النار الا ایاما معدودات و غرهم فى دینهم ما کانوا یفترون) (8)

 

تاریخ بنى اسرائیل نشان مى‏دهد که از گناهکارترین و سرکش‏ترین اقوام بوده‏اند و یکى از دلایل عمده آن همان غرور و نخوت آنها بوده است.

 

متاسفانه هنوز گروهى از آنها به نام صهیونیست‏ها از باده غرور سرمستند و هر روز مرتکب جنایات تازه‏اى مى‏شوند که چهره تاریخشان را سیاه‏تر از سابق مى‏کند.

 

آنها همه چیز را براى خودشان مى‏خواهند و براى دیگران حقى قائل نیستند خود را قوم برتر مى‏شمرند و دیگران را با دیده حقارت مى‏نگرند.

 

ششمین آیه ناظر به قوم «صالح‏» است که آنها نیز چنان مست‏باده غرور بودند که با صراحت از پیامبرشان تقاضاى مجازات الهى کردند، با اینکه معجزه آشکار او را با چشم خود مى‏دیدند، مى‏فرماید: «آنها ناقه را(همان شترى که به اعجاز الهى از کوه بیرون آمده بود) پى کردند و از فرمان پروردگارشان سرپیچیدند و گفتند: اى صالح اگر از فرستادگان خدا هستى عذابى را که ما را به آن تهدید مى‏کنى بیاور»! (فعقروا الناقة فعتوا عن امر ربهم و قالوا یا صالح ائتنا بما تعدنا ان کنت من المرسلین) (9)

 

قرآن به دنبال آن مى‏گوید: «زمین لرزه وحشتناکى آنها را فراگرفت و صبحگاهان بدنهاى بى جانشان در خانه‏هاشان باقى ماند!(و این است‏سرانجام یک قوم مغرور و از خدا بى خبر)»!

 

در هفتمین آیه سخن از دوزخیان است که در قیامت در ظلمت و تاریکى به سر مى‏برند در حالى که مؤمنان با نور ایمان در عرصه محشر شتابان مى‏گذرند: «منافقان دوزخى آنها را صدا مى‏زنند که مگر ما با شما نبودیم؟ مى‏گویند: آرى! و لکن شما خود را به هلاکت افکندید و انتظار(مرگ پیامبر را) کشیدید(و در همه چیز) شک و تردید داشتید و آرزوهاى دو و دراز، شما را مغرور ساخت تا فرمان خدا فرارسید و شیطان شما را در برابر خداوند به غرور فریب واداشت‏»! (ینادونهم الم نکن معکم قالوا بلى و لکنکم فتنتم انفسکم و تربصتم و ارتبتم و غرتکم الامانى حتى جاء امر الله و غرکم بالله الغرور) (10)

 

سپس در آیه بعد از آن با صراحت‏به آنها گفته مى‏شود که «امروز هیچ راه فرارى ندارید و جایگاه شما آتش دوزخ است‏».

 

در اینجا به خوبى مى‏بینیم که یکى از صفات بارز منافقان دوزخى غرور و گرفتارى در چنگال آرزوهاى دور و دراز شمرده شده است.

 

همان گونه که در آغاز بحث گفتیم در عنوان «غرور» معنى فریب نهفته شده است، ولى گاه انسان خودش را فریب مى‏دهد و مغرور مى‏شود و گاه شیطان و یا انسانهاى شیطان صفت را.

 

در هشتمین آیه سخن از منافقان مغرور در این دنیاست که چگونه در برابر مؤمنان راستین و فقیر نمایش ثروت مى‏دادند و آنها را تحقیر مى‏کردند، مى‏فرماید: «آنها کسانى هستند که مى‏گویند: به افرادى که نزد رسول خدا هستند انفاق نکنید تا پراکنده شوند(غافل از اینکه) خزاین آسمانها و زمین از آن خداست ولى منافقان نمى‏دانند»! (هم الذین یقولون لاتنفقوا على من عند رسول الله حتى ینفضوا و لله خزائن السموات و الارض و لکن المنافقین لایفقهون) (11)

 

سپس غرور و نخوت را به اوج رسانده مى‏گویند: «اگر ما(از میدان جنگ) به مدینه بازگردیم عزیزان، ذلیلان را بیرون خواهند کرد در حالى که عزت مخصوص خدا و رسول او و مؤمنان است ولى منافقان نمى‏دانند»، (یقولون لئن رجعنا الى المدینة لیخرجن الاعز منها الاذل و لله العزة و لرسوله و للمؤمنین و لکن المنافقین لایعلمون) (12)

 

اگر منافقان، «مغرور» نبودند این گونه ثروت و قدرت خود را به رخ مؤمنان نمى‏کشیدند و به آنها با دیده حقارت نمى‏نگریستند و در وادى خطرناک کفر و نفاق سرگردان نمى‏شدند.

 

در نهمین آیه سخن از طبیعت انسان - یا به تعبیر دیگر طبیعت انسانهاى تربیت نایافته و کم ظرفیت است - که به هنگام نعمت و قدرت مغرور مى‏شوند و سرکش، مى‏فرماید: «اما انسان هنگامى که خداوند او را به عنوان امتحان اکرام مى‏کند و نعمت مى‏بخشد(مغرور مى‏شود و) مى‏گوید: پروردگارم مرا گرامى داشته است‏»! (فاما الانسان اذا ما ابتلیه ربه فاکرمه و نعمه فیقول ربى اکرمن) (13)

 

اگر این سخن از سر شکرگزارى و سپاس پروردگار بود به یقین مایه تواضع و کمک به یتیمان و مسکینان مى‏شد، ولى همان گونه که لحن آیات بعد از آن نشان مى‏دهد این سخن از روى غرور و نخوت است و به همین دلیل نه تنها اثر مطلوب و سازنده‏اى بر آن مترتب نمى‏شود بلکه سرچشمه سرکشى و طغیان مى‏گردد.

 

در دهمین آیه سخن از مشرکان خودخواه و خودپرست مکه است، مى‏فرماید: «آنها مى‏گویند ما جماعتى متحد و نیرومندیم(و به همین دلیل پیروزى با ماست)»، (ام یقولون نحن جمیع منتصر) (14)

 

خداوند به این مغروران سبک مغز هشدار مى‏دهد که: «به زودى جمعشان شکست مى‏خورد و پا به فرار مى‏گذارند»! (سیهزم الجمع و یولون الدبر) (15)

 

در تمام این موارد به خوبى مى‏بینیم که غرور و خودبینى عامل مهم گناه و شکست و بدبختى است و قرآن مجید در یک پیشگویى اعجاز آمیز خبر از شکست و ناکامى این گروه مغرور مى‏دهد، شکستى که به زودى دامانشان را گرفت و عبرت مردم شدند.

 

در یازدهمین آیه سخن از مشرکانى است که دین و آیین حق را به بازى گرفته‏اند و مال و ثروت دنیا آنها را مغرور ساخته است و همین امر سبب کفر و عنادشان با حق شد، مى‏فرماید: «کسانى را که آیین(فطرى) خود را به بازى و سرگرمى(و استهزاء) گرفتند و زندگى دنیا آنها را مغرور ساخته است رها کن‏»، (وذر الذین اتخذوا دینهم لعبا و لهوا و غرتهم الحیاة الدنیا...) (16)

 

این تعبیر شاید گواه این باشد که آنها قابل هدایت نیستند، چرا که باده غرور چنان آنها را سرمست کرده و زرق و برق دنیاى مادى چنان آنها را فریب داده که به هیچ وجه حاضر به تسلیم در برابر حق نیستند و جز سخریه و استهزاء در برابر حق کارى ندارند و این معنى از عمق فاجعه‏اى که به خاطر غرورشان در آن گرفتارند خبر مى‏دهد.

 

تعبیر به «دینهم‏» اشاره به فطرى بودن دین الهى است که در سرشت همه انسانها حتى مشرکان وجود داشته و دارد، یا اینکه اشاره به کسانى است که حتى آیین بت‏پرستى خودشان را به بازى و مسخره مى‏گرفتند و به خاطر غرور حتى به آن هم پایبند نبودند و یا اشاره به آیین اسلام است که خداوند به نفع آنان و براى آنها فرستاده است.

 

در دوازدهمین آیه به همه انسانها هشدار مى‏دهد و از اینکه فریب زرق و برق دنیا را بخورند و به آن مغرور شوند و در دام شیطان بیفتند بر حذر مى‏دارد، مى‏فرماید: «اى مردم! ... وعده الهى حق است مبادا زندگى دنیا شما را بفریبد و مغرور سازد و مبادا شیطان شما را فریب دهد»! (یا ایها الناس... ان وعد الله حق فلاتغرنکم الحیاة الدنیا و لایغرنکم بالله الغرور) (17)

 

جالب اینکه اسباب غرور در این آیه دو چیز شمرده شده: زرق و برق دنیا» و «شیطان‏» و این تعبیر نشان مى‏دهد که گاه انسان بى آنکه از زندگى مادى مرفهى برخوردار باشد تنها با مشتى خیالات بى اساس مغرور مى‏شود و براى خود مقام و شخصیتى مى‏پندارد، در برابر حق سرکشى مى‏کند و در دام شیطان گرفتار مى‏شود. درست است که دنیاى پر زرق و برق یکى از دامهاى شیطان است ولى گاه خیال و پندار هم سرچشمه نفوذ شیطان مى‏گردد و انسان با آن دلخوش مى‏شود.

 

نتیجه نهایى
از مجموع آنچه در تفسیر و شرح آیات بالا گفته شد این واقعیت‏به دست مى‏آید که مساله غرور و نخوت ازآن‏روزى‏که‏آدم‏پابه‏این‏کره‏خاکى‏نهاد،درتمام‏دورانهاى تاریخ و عصر انبیاى پیشین تا امروز، یکى از سرچشمه‏هاى اصلى و خطرناک فساد و انحراف و کفر و نفاق بوده است، مطالعه در این آیات نشان مى‏دهد که تا چه حد این صفت رذیله مایه بدبختى گروه عظیمى از انسانها و جوامع بشرى مى‏شود و اگر هیچ دلیلى بر زشتى این رذیله اخلاقى جز همین آیات نباشد کافى است.

 

نکوهش غرور در روایات اسلامى
مذمت از این خوى زشت در احادیث اسلامى نیز بازتاب گسترده‏اى دارد:

 

1- در حدیثى از امام امیرمؤمنان(ع) مى‏خوانیم: «سکر الغفلة و الغرور ابعد افاقة من سکر الخمور!; مستى غفلت و غرور از مستى شراب طولانى‏تر است‏». (18)

 

2- در حدیث دیگرى از همان حضرت مى‏خوانیم: «جماع الشر فى الاغرار بالمهل و الاتکال على العمل; کانون بدى‏ها در مغرور شدن به مهلت الهى و اعتماد بر اعمال(ناچیز) است‏». (19)

 

انسان عمل خیر ناچیزى انجام مى‏دهد و به وسیله آن خود را اهل نجات مى‏داند و آزادى بى قید و شرطى براى خود قائل است‏یا اینکه گناهانى از او سر زده و مهلت پروردگار سبب غرورش مى‏شود.

 

3- در حدیث دیگرى از آن حضرت مى‏بینیم غرور ضد عقل شمرده شده است، مى‏فرماید: «لایلقى العاقل مغرورا; آدم عاقل هرگز مغرور دیده نمى‏شود». (20)

 

4- در حدیث دیگرى از همان حضرت مى‏خوانیم که غرور، انسان را در انبوهى از خیالات گرفتار مى‏سازد و اسباب نجات را از او قطع مى‏کند: «من غره السراب تقطع به الاسباب!; کسى که سراب‏ها او را فریب دهد و مغرور سازد اسباب(نجات) از او قطع مى‏شود»! (21)

 

5- همان امام بزرگوار در تعبیر زیباى دیگرى در باره گروهى از منحرفان مى‏فرماید: «زرعوا الفجور و سقوه الغرور و حصدوا الثبور; آنها بذر فجور و گناه را افشاندند و با آب غرور و فریب آن را آبیارى کردند و محصول آن را که بدبختى و هلاکت‏بود درو کردند»! (22)

 

6- در سخن دیگرى آن حضرت غرور و خودبینى را یکى از موانع پندپذیرى انسان مى‏شمرد، مى‏فرماید: «بینکم و بین الموعظة حجاب من العزة; در میان شما و موعظه حجابى از غرور است‏»! (23)

 

7- و نیز از همان حضرت در جمله کوتاه و پرمعنى دیگرى آمده است: «طوبى لمن لم تقتله قاتلات الغرور; خوشا به حال کسى که عوامل کشنده غرور او را از پاى در نیاورد». (24)

 

آنچه در بالا گفته شد تنها بخش کوچکى از روایاتى است که در باره خطرات غرور و خودبینى سخن مى‏گوید وگرنه روایات در این زمینه فراوان است و مطالعه همین بخش براى پى بردن به آثار زیانبار غرور و خطرات آن کافى است.

 

2- اسباب غرور
بعضى از بزرگان علم اخلاق گفته‏اند غرور از صفات زشتى است که هر گروهى به نوعى به آن گرفتارند هر چند اسباب و درجات غرور آنها مختلف است.

 

اسباب غرور و خودبینى بسیار زیاد است و مغروران گروه‏هاى مختلفى هستند:

 

مغروران به علم و دانش و آنها کسانى هستند که وقتى به مقامى از علم مى‏رسند غرور و خودبینى بر آنها عارض مى‏شود، جز افکار خویشتن را نمى‏بینند و براى افکار دیگران ارزشى قائل نیستند، گاه خود را از مقربان الهى مى‏پندارند و قطعا اهل نجات! اگر کسى کمترین انتقادى از آنها کند ناراحت مى‏شوند و از همه انتظار احترام و پذیرش و قبول را دارند!

 

گاه مى‏شود که افراد کم ظرفیت‏با فراگرفتن علم ناچیزى و خواندن کتاب و یا کتابهایى بر مرکب غرور سوار مى‏شوند و خود را شکننده صد قفل و صد زنجیر مى‏دانند چرا که تنها صرف میر میر را خوانده‏اند! و این بدترین نوع غرور است که عالم و دانشمند را هم از نظر ارزش علمى ساقط مى‏کند و هم از جهت ارزش اجتماعى!

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    13صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله غرور و خودبینى

دانلود مقاله مصرف گرایی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله مصرف گرایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  18  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

مصرف گرایی
مصرف واژه جدیدی نیست اما "جامعه مصرفی" واژه کلیدی است که فهم آن حوزه های جدیدی را در علوم اجتماعی بر روی ما می گشاید. در این گفتار سعی خواهیم کرد تا بیشتر آن را بکاویم . نخست از مناقشه و تفاوت رویکردی بین رشته های علوم اجتماعی در باب مصرف خواهیم گفت و سپس با توجه به نظریات جامعه شناسان نسبت به جامعه مصرفی و مصرف ویژگی ها و پیامدهای ظهور جامعه مصرفی را در بررسی خواهیم کرد و در پایان به بررسی نسبت جامعه خود با جامعه مصرفی می پردازیم.
امروزه ما تحت محاصره خارق العادهِ مصرف تظاهری و فراوانی خدمات، اشیاء و کالاها مادی قرار گرفته ایم. همین ها جهش اساسی در اکولوژی نوع انسانی پدید آورده است. به قول جین بودلیلارد دیگر احاطه بشر بوسیله بشر پایان گرفته و اینک شاهد محاصره بشر بوسیله اشیاء (objects) هستیم. مبادله روزانه دیگر بین افراد نیست بلکه با کسب و دستکاری کالاها و پیام ها صورت می گیرد. یکی از پیامدهای روشن این وضه این است که مفهوم " محیط زیست" بی شک تنها از زمانی مورد نظر قرار گرفته که ما به دلیل واسطه گری اشیاء کمتر با سایر انسانها نزدیک هستیم.
مصرف مفهومی کلیدی است به این معنی که می توان با ان قفل فهم جامعه مدرن را دریافت. مصرف مفهومی آغشته از ارزش است. در جهان کنونی بینش بازار باز به عنوان یک جامعه خوب مطرح شده است که ادعا می شود که ثروت، کالاها و خدمات را به مصرف کنندکان عقلانی و آزادی که آنها را طلب می کنند تحویل می دهد. در مقابل هم می توان بخش منفی و تاریک مصرف را در واژه های تحقیر آمیز مصرف گرایی (consumerism) ، مادی گرایی، فرصت طلبی، خودپرستی، لذت گرایی و ... دید.
مصرف همچنین در مقابل مفاهیم دیگری قرار می گیرد: مصرف در مقابل تولید،مصرف در مقابل سرمایه گذاری، مصرف در مقابل شهروندی، مصرف در مقابل حفظ محیط زیست و ... از جمله مهم ترین تقابل های می باشند.
مصرف همچنین ابعاد مختلفی به خود می گیرد. مصرف کننده ئر نقش های مختلفی در جامعه مصرفی ظاهر می شود. هنگامی مصرف کننده به مثابه انتخاب گری است که به قصد حداکثر کردن فایده مندی خود عمل می کند. در عین حالیکه نیروی محرکه جامعه مصرفی است. این مصرف کننده کنشگر عقلانی محسوب می شود که بهترین قاضی انتخاب بین علائق خود است. مصرف کننده به عنوان ارتباط برقرارکننده ( از طریق نمادهای مصرف) از طریق راه های مختلف چون مصرف تظاهری یا اوقات فراغت تظاهری و ... مصرف کننده به مثابه اکتشاف کننده، مصرف کننده به مثابه جویای هویت ( و موقعیت) ، مصرف کننده به مثابه لذت گرا ( هنرمند)، مصرف کننده به مثابه مجروح جامعه مصرفی، مصرف کننده به مثابه مبازره گر و فعال ، مصرف کننده به مثابه شهروند،
اما هدف اصلی در این گفتار فهم جامعه مدرن از طریق بررسی ویژگیهای جامعه مصرفی است. در اینراه سوالات مختلفی مطرح خواهد شد. رابطه جامعه مصرفی با مدرنیته اولیه و مدرنیته متاخرچیست؟ آیا جامعه مصرفی در مدرنیته متاخر متمایز از نوع مدرنیته اولیه است. آنطور که برخی ادعا کرده اند ما مدرنیته متاخر را جامعه پساکمیابی یا جامعه پسا صنعتی می نایم. البته برای شناخت این نوع مدرنیته مفاهیم دیگری نیز بکار برده است چون جامعه باز اندیشی که هم جرج ساروس مدعی جعل آن است وهم آنتونی گیدنز. اریک بک نیز این جامعه را "جامعه در معرض خطر" ( های جدیدی و تولید شده و نه خطرهای خارجی) (risk society) می نامد.
سوال دیگری که مطرح است این است که آیا ما در جهان در حال توسعه وارد جامعه مصرفی شده ایم؟ یا اینکه خیر این جامعه در غرب و برخی دیگر کشورهای توسعه یافته ظاهر شده است؟ به دیگر سخن نسبت این جامعه با ما چیست؟ آیا کالاها و اشیاء در جهان جدید همانطور که تحل در سبک زندگی آنان ایجاد می کند سبک زندگی و ماهیت زندگی ما را نیز میسازند؟
آیا سیستم اشیاء ما را احاطه کرده اند؟ آیا انسان بازتابی این نظام اشیاء را باز تولید می کند؟ جایگاه فرد بازتابی در جامعه مصرفی کجاست؟ ما فرد بازتابی را فردی می دانیم که کنش هایش شرایط زندگی اش را می سازد. آیا ما در میان اشیاء یا بر اشیاء احاطه داریم ؟ برخی معتقدند که ما در دوره اشیاء هستیم و با ریتم اشیاء زندگی می کنیم. ما بر طبق سیکل ها و چرخش های لاینقطع آنها زندگی می کنیم. امروزه ما هستیم که ناظر تولد و بر اورده شدن و ارضاء و سپس و مرگ آنها هستیم. اما دیرو ز این اشیاء بودند که ناظر تولد و رشد و مرگ ما بودند : مانند مجسمه ها و عتیقه ها و ... فرد در چنین وضعی چطور می تواند شرایط زندگی خود را تغییر دهد؟
در آغاز بگوییم که بر سر مصرف و مصرف کننده مناقشه های بسیاری در رشته های مختلف علوم اجتماعی رقته است. اما ما رهیافت جامعه شناختی را برای بررسی جامعه مصرفی برگزیده ایم.
کنشگر در علم اقتصاد و وبیژه در نظریه نئوکلاسیک ها فردی است که به قصد حداکثر کردن سود و فایده مندی اش عمل می کند. در حالیکه در جامعه شناسی کنشگر در تعامل با سایر افراد بررسی می شود. فرض نئوکلاسیک ها این است که با کنشگر عقلانی روبرو هستند که بهترین انتخاب را انجام می دهد. لذا مصرف مطالعه رفتار عقلانی مصرف کننده است. بطور مثال مارشال نیازها را در ارتباط متقابل و عقلانی می داند. اما در دیدگاه جامعه شناسی عقلانیت مصرف کننده تنها یک متغیر است. اقتصاددان جامعه مصرفی را امر بیرونی تلقی می کند و تنها به تحلیل فرد مصرف کننده می پردازد و در این راه از روش های تجربی و ریاضی سود می گیرد.
انسان اقتصادی به دنبال حداکثر کردن رضایت مندی از کالاها و اشیا ست. انسان مصرف می کند چون نیاز دارد. این ها رویکرد اقتصادی است. جامعه شناسان این را برای تببین مصرف کافی نمی دانند. بودریلارد می گویید این توتولوژیک است که بگوییم افراد مصرف می کنند چون نیاز دارند. یا اینکه مصرف برای افزایش استاندارد زندگی صورت می گیرد. اما بهرحال اقتصاددان مصرف کننده را فردی می داند که به قصد فایده مندی از کالا و خدمات دست به مصرف می زند. در حالیکه برای روانشناس انگیزه و تحریک مهم است نه اشیاء. در مقابل جامعه شناس به پویایی های اجتماعی نیازها یعنی همان مدل همنوایی، انطباق و رقابت توجه دارد. لذا در جامعه مصرفی پویایی های اجتماعی مصرف مطرح می شوند و کمتر انگیزه های عمیق پرداخته می شود. وی کسی است به دنبال فعال کردن مدل های همنوایی، انطباق و رقابت مصرف کننده ای است که تحت تاثیر گروه همالان قرار دارد. مردم شناسان اجتماعی نیز به مساله مصرف می پردازند و جامعه شناسان را به خاطر تعمیم های حمایت نشده بوسیله مردم نگاری مورد سرزنش قرار می دهند. در مقابل جامعه شناسان مطالعات فرهنگی را به خاطر غفلت از بررسی طبقه اجتماعی و جنسیت مورد نقد قرار می دهند.
یکی از مهم ترین ویژگیهای جامعه مصرفی انباشت و فراوانی است. فراوانی همه چیز لباس ها – غذا - ... . نمایش یا عرضه کنندگی ، انباشت را فراتر از واقعیت آن چیزی می کند که وجود دارد. این یعنی تظاهر مازاد – یا به عبارت دیگر پایان کمیابی. شکل موثر انباشت اشیاء در نمایش (displays) و مجموعه ها (Collections) است که صورت و نمود می یابد. چنین نمایشی با عرضه و نمایش سنتی متفاوت است. حتی با نمایش مدرنیته اولیه هم متفاوت است. نمایش ویترینی آنتیگ یا عتیقه جات نمایش اریستو کراسی بود . اما نمایش مدرن اشیاء نمایش سلسله اشیاءیی که همدیگر را تکمیل می کنند و حق انتخاب را نشان می دهند.
بنابر این می توان گفت که جامعه مصرفی جامعه نمایش و جلوه است. نمایش کلان نماست . شاید به این لحاظ باشد که چنین جامعه ای را پسا کمیابی می نامیم. مصرف کننده در چنین این جامعه احساس می کند که هرچه می خواهد می یاید. نمایش کالا یعنی حذف کمبود و کمیابی. اما این سوال بجد مطرح است که آیا ایده یافتن همه چیز با اندیشه قدرتِ مصرف کننده مرتبط است؟ یا تولیدکننده؟
نمایش اندازه و حجم را مهم و آن را برابر قدرت و اقتدارمی کنند. نمایش در جامعه مصرفی وضعی پدید می آورد که حتی ناتوانانِ در خرید هم از لذت دیدن سیراب می شوند. آنها هم می توانند با مصرف زمان ویترین ها و نمایش اشیاء و کالاها را تماشا کنند.
 در جامعه مصرفی تاکید روی سبک و طراحی در نمایش است. اینها هستند که بر جلوه نمایش می افزایند. اصولا نمایش در سه حوزه اتفاق می افتد : نمایش کالا و اشیاء، نمایش محل خرید و مصرف و نمایش عرضه کننده کالا، خدمات یا شی. بنابر این عرضه کنندگی کالا و خدمات هم به عنوان بخش مهم نمایش در می آید. این امر با استاندار کردن نمایش فروشنده همراه است : انضباط ، خوش رویی و .... فروشگاه های مک دونالد نمونه ای بارز از استاندارد کردن فروش هستند. همچنین نمایش فروشنده بخشی از ماشین ترغیب مصرف کننده در جامعه مصرفی است.
در جامعه مصرفی نه تنها همه چیز با نمایش اشیا مرئی می شوند بلکه ما مواجه با رشد مراکز خرید و مصرف مراکز خردید بزرگ؛ مراکز تفریحی، پارکهای خرید خرده فروشی، مجموعه های تفریحی و خرید و ... هستیم. این محل ها محل مصرف و خرید و سنتز فراوانی و محاسبه هستند. مراکز خرید بزرگ معبد نیایش مصرف کننده ها در امده اند؛ محل ملاقات مصرف کننده با اشیاء. اینها نماینده مصرف مدرن هستند.
باید توجه داشت که این مرکز از انواع پیش تر خود یعنی فروشگاه های زنجیره های یا بزرگ (department store) ها متفاوتند. اگرچه فروشگاه های بزرگ در ویژگی هایی مانند ورود آزادانه، برابری ارزش پول همه افراد ، فرار افراد از محلیت، و ... با مراکز خرید بزرگ یا دراگ استور ها مشترکند اما در فروشگاه های زنجیره ای یا غرفه ای نوعی تحمیل رهیافت فایده گرایانه تری به مصرف کننده را می بیینم که با ردیف کردن اجناس و تحمیل انتخاب صورت می گیرد. اما در مراگز بزرگ خرید (shopping centerیا mall) ) مصرف کننده همه چیز را در یک جا، چه کالای فرهنگی و چه کالای اقتصادی، می یابد. مرز های فرهنگی و اقتصادی از بین می رود. افراد همه چیز را در یک سقف می یابند کالاها و به تعبیر اپیکوریان سعادت و خوشی را. در این محل ها مصرف همه چیز : فرهنگ، زمان، کالا، را شاهد هستیم. به بیان دیگر این مراکز سازمان زندگی روزمره را تشکیل داده اند.
 در جامعه مصرفی خرید به صورت یک پیشه فراغتی درامده است. به طور نمونه خرید در امریکا در ردیف اوقات فراغت دومین فروانی را دارد، یعنی سرانه 6 ساعت در هفته بعد از تلویزیون.
 در جامعه مصرفی جنبه های هر چه بیشتری از مبادله و تعامل انسانی (یا به تعبیر برخی جامعه شناسانی که بعدا ذکر می کنیم تعامل انسان و کالا ) از طریق بازار انجام می گیرد. گرایش بیشتر مردم به بازاری شدن امور است تا استفاده از خدمات دولتی.
در جامعه مصرفی جنبه های مصرفی در سازمان های سیاسی به صورت مصرف سبز، استفاده از بایکوت و تحریم های مصرفی رشد چشمگیری داشته است.
در این جامعه مواجه با رشد آشکار مصرف ورزش به عنوان نوعی صرف اوقات فراغت هستیم که همراه است با وقوع انواع حوادث ورزشی و ظهور حمایت کنندگان تجاری از فعالیت های ورزشی.
یکی از تمایزهای چشمگیر جامعه مصرفی با نوع سنتی ان رفع محدودیت از استقراض و از بین رفتن قبح بدهکاری است. در برابر احترام و پرستیژ اجتماعی همراه است با داشتن انواع مختلف کارتهای اعتباری. به طور مثال این طور بنظر می رسد که دارندگان کارت اعتباری امریکن اکسپرس احترام و منزلت بیشتری را از دارندگان ویزا کارت دریافت می کنند.
در جامعه مصرفی همه چیز از زمان و مکان دستکاری می شوند تا فراغت یا مصرف زمان ایجاد گردد.
ظهور دامنه وسیعی از جرائم مصرفی از اختلاس روی کارتهای اعتباری گرفته تا دزدی از فروشگاه ها ، نقص کپی رایت، ... رشد نظارت را از جمله نظارتهای دوربینی یا نظارت متمرکز شبکه های اعتباری و مالی را موجب شده است.
جامعه مصرفی جز جرائم بیماریهای مصرفی را نیز ایجاد کرده است: از اعتیاد به الکل تا بیماریهای اختلال دستگاه گوارشی چون انرکسیا و بولیمیا. اینجا بروشنی می توان دید که ظهور این بیماریها تا چه حد به رشد اگوهایی مربوط است که به عنوان رفتار مصرفی بروز کرده است. از یک طرف جامعه فراوانی را داریم که فرد را به مصرف بیشتر انواع کالاها ترغیب می کند و از سوی دیگر مدلهایی را ترغیب می کند که افراد برای دستیابی به آن باید به انواع رژیم های غذایی متوسل شوند و این یکی از علل بروز اختلال های گوارشی می گردد.
اما کلیدی ترین ویژگی این جامعه را باید در اجتناب ناپذیری افزایش درجه انتخاب در ساخت و عرضه کالاها بحساب آورد. در جامعه مصرفی کالایی نیست که عرضه گردد اما درجه انتخاب و حق انتخاب مصرف کننده را در نظر نگرفته باشد.
 آنچه در جامعه مصرفی بسیار ملموس است رشد غلبه آگهی است. هدف تولید آگهی در جامعه مصرفی ایجاد یک مصرف کننده کارا و نیز مصرف کننده ای است با دوام و قابل اتکاء. اگهی به مصرف کننده القا می کند مصرف کالای x کمبود وی را از بین می برد. بنابر باید مصرف کننده به انحای مختلف بداند که کمبود از کالا نیست بلکه از مصرف کننده است. هدف دیگر آگهی تمرکز بر مصرف کننده به عنوان یک موجود اجتماعی است که بوسیله مصرف همان کالا در فرایند تعامل اجتماعی قرار می گیرد. آنچه در نهایت آگهی دنبال می کند تغییر جامعه طبقاتی class society به جامعه توده ای mass society است ؛ جامعه ای که در آن “خود” self به “خودِ کالایی” commodity self تیدیل شده و فرد با کالاها همنوا و منطبق می شود.
 نمی توان از ظهور مد، بازاریابی پیشرفته به عنوان دیگر ویژگیهای جامعه مصرفی نام نبرد. مد (fashion) نشان می دهد که ثروت حداقل اینجا و حالا وجود دارد و نیز مشروعیتی برای مصرف کننده به ارمغان می آورد و پرستیژ معتبری تنها برای حال ایجاد می کند. برای طبقات رقیب آسان تر است تا از آن تقلید کنند و نسبتا انگیزش بالایی را برای بسط مصرف گرایی در بین طبقات اجتماعی فراهم می کند. همچنین مد امروزه استراتژی برای نشان دادن پرستیژ اجتماعی برای همه طبقات بجز طبقات بسیار ثروتمند است. چون آنها به انحای مختلف به دنبال متامیز کردن خود از طریق نوع دیگری از مصرف هستند. بطور خلاصه توجه به جنبه های مد کالا سبک زندگی را به عنوان یک شیوه زندگی تغییر داده است.
اما آنچه در جامعه مدرن مصرفی رخ داده است بروز حس زیبا شناختی aesthetics است. شعار قدیمی “زشتی نمی فروشد” uglyness doesnot sell جای خود را به شعار “ زیبایی اطراف پیش شرط یک زندگی سر زنده” داده است. مراکز خرید نمایش زیبایی و اقتدارهستند، مراکزی که در آن در 7 روز هفته، جهان 24 ساعت بیدار است: چه جهان مجازی و چه جهان فیزیکی در جامعه شناسی مصرف سه دسته نظریات بطور کل جامعه مصرفی را ارزیابی کرده اند. کسانی که با بودریلارد همراهند که می گوید مصرف کنندگان و اشیاء موقعیت ها را در نظام اشیاء و کالاها در جهان اجتماعی بهم مرتبط می کند. همچنین داگلاس و ایشروود این استدلال را مطرح می کنند که مصرف کنندگان، کالاها را برای ساختن یک دنیای هوشمند و ایجاد و نگهداری روابط اجتماعی استفاده می کنند. دسته سوم نظریات مربوط به کسانی چون پیر بوردیو و وبلن است که کوشش مصرف کننده به مصرف کالاها را برای نشان دادن تمایز اجتماعی ارزیابی می کنند.
بودریلارد این استدلال را مطرح می کند که مصرف بخشی از یک نظام ارتباطی است نه چیزی تنها مرتبط به افراد. در جامعه مصرفی رابطه مصرف کننده با شی تغییر کرده است و هر شی دیگر یک بهره وری خاص ندارد. بلکه مجموعه اشیاء هستند که معنی دار می شوند. ماشین ظرفشویی ، یخچال، و ... هر کدام معنی جداگانه ای دارند اما به صورت گروهی رابطه شان با مصرف کننده تغییر می کند. در مجموعه است که هر شی، شی دیگری را معنی می بخشد. در نتیجه فرد مصرف کننده با super object روبروست و همین انتخاب او را پیچیده می کند.
 برابر نظر جین بودریلارد ما باید به نظام اشیاء (ابژها) توجه کنیم . یعنی جنبه های سیستمیک و نظام یافته مصرف را مورد توجه قرار دهیم. نتیجه ای که می توان از این بجث گرفت این است که مصرف کننده نمی تواند بر شکل دادن مصرف اعمال و نظارت و کنترل کند. برابر این نظر چه نوع تصویری از مصرف بر اساس این تحلیل بیرون می آید؟
ماری دوگلاس و بارون ایش وود جامعه شناس دیگری هستند که به طرح این سوال می پردازند که ما اساسا برای چه مصرف می کنیم؟ آن معتقدند که بر خلاف مدل مصرفی اقتصادی، کالاها برای مشخص کردن مقولات فرهنگی لازمند. لذا کالاها تنها برای ارضاء نیازها نیستند. کالاها می توانند نشان دهند که یک مقوله اجتماعی به یک فرهنگ خاص مرتبط شده است. برابر این نظر تمام مواد مصرفی معنای اجتماعی خود را را با خود حمل می کنند. کالاها هم رابطه اجتماعی درست می کنند و هم آن را حفظ می کنند. کالا ها برای ارضا نیازها نیست بلکه برای مفهوم سازی و معنا سازی است. مصرف کالا برای ارضاء نیست برای فکر کردن است. مصرف فرایندی است که مفهوم سازی کارکرد اصلی اش است. طبقات مختلف اجتماعی هم با کنترل مصرف کالاهای خاص مفهوم و معنی طبقه خود را دارند.
وبلن از جمله جامعه شناسانی است که مصرف کننده برای تشخص و احترام و منزلت اجتماعی است که مصرف می کند. مصرف راه نشان دادن موقعیت اجتماعی است. این کار به دو صورت انجام می گیرد: یکی از طریق مصرف زمان تظاهری یا اوقات فراغت تظاهری conspicuous leisure ، و دیگری نیز مصرف تظاهری conspicuous . اوقات فراغت تظاهری یکی از راه های موثر نشان دادن ثروت و ادعای موقعیت اجتماعی در اجتماع است ( که روابط افراد در آن رودرروست) . اما در جامعه بزرگ مصرف تظاهری راه کسب احترام در جامعه است. لذا هر چه جامعه بزرگ تر می شود کسب پرستیژ اجتماعی با مصرف زمان و نشان دادن غیر مولد بودن کمتر می شود. در جامعه بزرگ ثروتمند خود را فعال تر نشان می دهد. بدین سبب از مصرف زمان کم می کند بر مصرف کالا می افزاید.
در همین دسته بوردیوBourdieu استدلال می کند که کالاها اشیایی هستند که چیزی را بیان می کنند و طبقات مختلف کالاهای مختلف را می خرند تا جایگاه خود را در ساخت اجتماعی نشان دهند. طبقات در رقابت اند و کالاها اسلحه این رقابت است. لذا تنشی دائمی بین استفاده از کالاهای خاص، و عمومی شدن استفاده از آن که موقعیت تمایز یافته آنان را به خطر می اندازد وجود دارد. لذا کالاها درگیر بی پایان تعریف و باز تعریف موقعیت اجتماعی اند.
پیر بوردیو رابطه طبقه اجتماعی و مصرف را بر اساس تفکیک سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی انجام می دهد. زمان و پول درگیر با سرمایه فرهنگی است و مفهوم مهم در اینجا آموزش است. افرادی که آموزش بیشتری مصرف می کنند، سرمایه فرهنگی بالایی دارند. بر اساس تمایز دو نوع سرمایه فرهنگی و اجتماعی ترکیب های مختلفی حاصل می شود . اساسا چهار امکان برای گروه های اجتماعی وجود دارد: بالا بودن هر دو سرمایه، بالا بودن سرمایه اقتصادی و پایین بودن سرمایه فرهنگی، پایین بودن سرمایه اقتصادی اما بالا بودن سرمایه فرهنگی، و پایین بودن هر دو در گروه های اجتماعی مختلف. ترکیب این دو سرمایه به انواع تفاوت ها اجازه بیان می دهد.
 اما پیامد فعالیت مصرفی ، تعامل افراد ، یا تعامل افراد و کالاها واشیاء ، و یا تعامل افراد با نظام اشیاء در جامعه مصرفی چیست؟
یکی از مهمترین پیامدهای این جامعه دموکراتیزه کردن ابعاد مختلف زندگی است. در این جامعه درجه انتخاب افراد بشدت افزایش یافته است. کالایی که تولید و عرضه می شود بدون شک درجه انتخاب بیشتری را برای مصرف کننده قائل است.
مساله دیگررشد فرد گرایی که به تبع افزایش حق مصرف کننده پدید می آید. کالاهای جامعه مصرفی چه نوع کالاهای فرهنگی و چه غیر فرهنگی بر رشد فرد گرایی افزوده اند. بطور مثال به تاثیرات تلفن همراه نگاه کنید. آیا انسان در اندیشه فرو نمی رود که انسانی که تا دیروز به هنگام وجود تلفن ثابت از مکالمه آشکار اجتناب می کرد اینک در خیابانها و محل کار بدون توجه به دیگران همه چیز را در آفتاب قرار داده است گویی که محرمی وجود ندارد؟
همانطور که در بیان ویژگی های جامعه مصرفی ذکر شد جرائم و بیماریهای مصرفی از ابعاد تاریک این جامعه بحساب می آیند. آنچه به این مساله دامن زده است سنت زدایی به معنی افول آیین های جمعی و گسترش آیین های شخصی است.
اهمیت به جنسیت از دیگر ویژگیهای جامعه مصرفی جدید است. مرئی شدن خرید و وجود فروشگاه های بزرگ فضای جدیدی برای زنان در حوزه عمومیPublic sphere ایجاد کرده است. فروشگاه های بزرگ یا محله های بزرگ خرید محملی برای فرار زنان از محل (چشم های اجتماع ) و کارهای خانگی است. به بیان دیگر در اینجاها تعویض لذت و محدودیت خرید محلی با لذت و محدودیت اجتماع غریبه ها صورت می گیرد. جاذبه فروشگاه های بزرگ نشانه آشکار رهایی زنان در شهر مدرن و ایجاد فرصتهای جدید برای زنان خریدار و زنان کارگراست. در ساخت اقتصادی جدید زنان فروشنده های ارزان تری هستند. آنها برای تکمیل پدیده نمایش نیروی کار ایده ال تری هستند.
دموکراتیزه شدن لوکس گرایی از جمله پیامدهای جامعه مصرفی است. در این وضع گروه های بیشتری به کالاهای خاص دستیابی دارند. طبقات بالا برای لوکس گرایی نیازی به فروشگاه های بزرگ ندارند. جامعه مصرفی از طریق وجود فروشگاه های بزرگ بیشتر بر محور طبقات متوسط است. افزایش این مراکز با رشد طبقات متوسط شهری رشد کرد. همه اینها بر سبک زندگی تاثیر داشته و باعث ظهور سبک های مختلف و نیز از مشروعیت انداختن جامعه ایدئولوژیکی شده است.
دو روند متناقضی که در این جامعه با آن موجهیم جایگزین شدن وسایل مورد اعتماد بیشتر ( مثلا اینترنت در مقایسه با تلویزیون) و ظهور اسامی (brand name) که تولید اعتماد می کنند. در مقابل رشد اطلاعات در این جامعه که پدیده عدم تقارن اطلاعات را تا حدی محو کرده است نوع دیگری عدم اعتماد ایجاد کرده است.

 

 بهرحال نمی توان به گسترش نوع جدید نابرابری (رشد طبقه فقیر underclass) اشاره نکرد. اگر بپذیریم که جامعه مصرفی اینک در همه جا است و جهانی شده است و تمامی حوزه های زندگی را نه تنها دموکراتیک بلکه یکپارچه کرده ، نابرابری نیز تنها پدیده ای نیست که مربوط به جهان عقب مانده باشد، بلکه مساله ای جهانی است و این وجدان جهانی است که باید به آن بپردازد.
فقر

 

فقر را می توان فقدان نیازهای ضروری زندگی دانست. کسی را می توان فقیر نامید که ابزار لازم برای ادامه زندگی را ندارد. این امر می تواند مستقیم از گرسنگی ناشی شود یا به طور غیرمستقیم به دلیل بیماری ای باشد که از سوء تغذیه ناشی می شود . در چنین وضعیتی فقر وضعیتی است از« بودن یا انجام دادن» . این مقاله در اینمحتوا به محرومیت جنسی بر حسب موقعیت زنان در ساختارهای اجتماعی – اقتصادی می نگرد.
به علاوه فقر به عنوان یک مفهوم چند بعدی شامل فقدان منابع عینی( از جمله منابع اقتصادی، تحصیل ، غذا ، پول نقد، به طور فردی یا نهادینه) و فقدان منابع غیر عینی (اختلافات موجود درروابط افراد؛ در خانواده و جامعه) از بعد جنسیت مورد بحث قرار می گیرد . مشاهده می شود که زنان ظرفیت ها و راه های گوناگونی برای کاهش فقر و تامین امنیت مادی زندگی خود دارند . برای مثال ، این امر در اولویت بندی وضعیت شناسی متفاوت منابع از دید زنان سرپرست خانوار در مقایسه با مردان سرپرست خانوار دیده می شود که اغلب به بهبود نسبی وضعیت رفاهی تمام اعضای خانواده منجر می شود . این سوال پیش می آید که آیا تلقی برخی از زنان سرپرست خانوار به عنوان « فقیرترین فقرا» شامل به کارگیری کلیشه ها و افکار عمومی منفی موجب سلب بیش تر توانمندی زنان سرپرست خانوار و افزایش فقر می شود .

 

1 – فقر عمومی با مفهومی غیر جنسیتی
فقر همچنان که بر زنان اثر می کند بر مردان و تمام اعضای خانوار (مرد و زن) تاثیر می گذارد. این نوع فقر مصادیق گوناگونی دارد، از جمله کمبود یا فقدان درآمد و منابع تولیدی کافی برای امرار معاش پایدار، گرسنگی ، سوء تغذیه ، بهداشت نادرست، دسترسی محدود یا فقدان دسترسی به تحصیل ، آموزش و دیگر خدمات پایه، افزایش مرگ و میر ناشی از بیماری، آوارگی و اسکان بد . محیط زیست غیر ایمن ، تبعیض و طرد اجتماعی. فقر همچنین همراه با فقدان مشارکت درتصمیم گیری های زندگی مدنی، اجتماعی و فرهنگی تعریف می شود. این امر در تمام کشورها اتفاق می افتد (چرا که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه فقر گروهی وجود دارد) . فقر می تواند ناشی از رکود اقتصادی باشد که منجر به از دست رفتن معاش می شود یا به دلیل بلایای طبیعی یا درگیری های مسلحانه اتفاق بیفتد. همچنین نوعی از فقر میان کارگران با دستمزد کم و کسانی که از حمایت خانواده ، موسسات اجتماعی و شبکه های تامین اجتماعی محرومند ، وجود دارد.

 

2 – فقر جنسیتی، ساختارهای اجتماعی – اقتصادی
به دلیل قرار دادن زنان به طور سیستماتیک در موقعیت های پایین اجتماعی ، اقتصادی در داخل و خارج خانواده در بسیاری از جوامع ، در تحلیل های توسعه نیاز است تا به جنسیت به عنوان یک فاکتور مجزا نگاه شود .طبق نظریه ، بانک جهانی زنان به طور نامتناسب در میان فقرا دیده می شوند ...«هر چه خانواده فقیرتر باشد ، احتمال آنکه سرپرستی آن با یک زن باشد بیشتر می شود .» شکاف میان زن و مرد در چرخه فقر در دهه گذشته افزایش یافته است و منجر به ایجاد پدیده ای شده که اغلب به عنوان « زنانه شدن فقر» یاد می شود. سختی معاش اقتصادی در خانواده های زن سرپرست مشکلی است هم ناشی از محرومیت زنان و هم فقر خانواده . به علاوه زن و مرد در یک خانواده می توانند به طور متفاوتی از ساختارهای اجتماعی ،اقتصادی تأثیر بپذیرند و این امر می تواند موقعیت زنان را در خانواده های فقیر به طور خاص وخیم کند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    18صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مصرف گرایی

دانلود مقاله آناتومی چشم

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله آناتومی چشم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

آناتومی چشم

 


چرا دو چشم داریم؟
دیدن با دو چشم، قضاوت درباره¬ فواصل را امکان¬پذیر می-سازد. به این امر، درک عمیق گفته می¬شود و به ما کمک می-کند تا هنگام راه رفتن به اجسام برخورد نکنیم یا روی لبه اجسام نیفتیم! اما چگونه؟ بین دو چشم، چند سانتی¬متر فاصله بوده و هر یک از آنها، دید متفاوتی دارند. مغز با ترکیب این دو تصویر، یک تصویر سه بعدی ایجاد می¬کند.

دیدن نور
1- اشعه نوری که از اجسام متسع می¬شود پس از برخورد با شبکیه چشم به پیغام الکتریکی تبدیل می¬شود.
2- این پیغام به وسیله عصب بینایی انتقال داده می¬شود
3- دو عصب بینایی چشم¬ها در قسمت مرکزی مغز به¬نام کیاسمای بینایی به هم می¬رسند. نیمی از الیاف هر یک از دو عصب بینایی با هم تقاطع کرده و سپس به مسیر خود ادامه می-دهند.
4- پیغام¬های عصبی به قشر مخ در نیمکره¬های مغز می¬رسند.
5- سلول¬های قسمت پشتی مغز این پیغام¬ها را رمزگشایی کرده و تصویری ایجاد می¬کنند. به این ترتیب شما قادر به دیدن می-شوید.
عضلات چشم
شش عضله چشمی در اطراف کره چشم برای به حرکت درآوردن چشم-ها با هم کار می¬کنند. این عضلات به گردش چشم و باقی ماندن آن درون سر کمک می¬کنند.
چشم میزان نور قابل رؤیت را تنظیم می¬کند. عضلات عنبیه، به طور خودکار منقبض و شل می¬شوند و به این ترتیب اندازه مردمک را که مرکز تاریک درون چشم است، تغییر می¬دهند.
در صورت کم بودن میزان نور، مردمک¬ها بزرگ¬تر می¬شوند تا ورود نور بیشتر به درون چشم را ممکن کنند. مردمک چشم در نور روشن، کوچک است. در این حالت عضلات درون عنبیه، منقبض هستند.
حجم عظیمی از اطلاعات دنیای اطراف از طریق چشم¬ها جمع¬آوری می¬شود. چشم¬ها این اطلاعات را به مغز می¬فرستد که محل رمزگشایی و پردازش آنهاست. مغز به درک جهانی که چشم¬ها می-بینند، کمک می¬کند.


عدسی
یک ساختار صاف دایره¬ای شکل و شفاف است که باعث شکسته شدن نور عبوری می¬شود. این کار به تمرکز نور می¬انجامد. عدسی مانند پیاز از لایه¬های مختلف تشکیل شده است. عدسی چشم در طول زمان، بزرگتر می¬شود.


ملتحمه
ملتحمه، صلبیه (اسکلرا) را می¬پوشاند، از چشم¬ها محافظت می-کند و آنها را مرطوب نگه می¬دارد.

لایه خارجی
صلبیه (اسکلرا) سفیده چشم است. این لایه محافظ و محکم، باعث مدور ماندن کره چشم می¬شود.


قرنیه
قسمت شفاف قدامی چشم است که عبور نور از طریق چشم را امکان پذیر می¬سازد. سطح خمیده این ساختار اشعه¬های نوری ورودی به چشم را می¬شکند.


لایه میانی
عنبیه، قسمت رنگی چشم است. رنگدانه¬های قهوه¬ای تمام عنبیه-ها مشابه است. چشم¬های آبی فاقد رنگدانه هستند. چشم¬های قهوه¬ای رنگدانه¬های بیشتری دارند و چشم¬های سبز دارای رنگدانه کمتری هستند.




مردمک، سوراخی در عنبیه است که ورود نور به درون چشم را ممکن می¬سازد.

 



جسم مژگانی، یک حلقه عضلانی است که درست در پشت عنبیه قرار دارد. این ساختار دارای فیبرهای نازکی است که به عدسی می¬چسبد و آن را نگه می¬دارند و با تغییر شکل عدسی به تمرکز نور کمک می¬کنند.

مشیمیه، حاوی عروق خونی بسیار است و کار تأمین مواد تغذیه¬ای و ویتامین A برای شبکیه را برعهده دارد. رنگدانه-های عمقی این لایه، نور را جذب کرده و از پخش شدن آن در کل کره چشم جلوگیری می¬کند.

فووآ، نقطه¬ای در شبکیه است که بیشترین تمرکز نور در آنجا صورت می¬گیرد. در این نقطه تعداد زیادی سلول مخروطی وجود دارد.

دیسک اپتیک محل اتصال و به هم رسیدن تمام اعصابی است که از کل شبکیه می¬آیند و در اینجا عصب بینایی را تشکیل می¬دهند. این نقطه همان "نقطه کور" است. در این نقطه هیچ¬گونه سلول مخروطی یا استوانه¬ای وجود ندارد.

اشک که از غده اشکی ترشح می¬شود کار بیرون راندن گرد و خاک و ذرات خارجی از چشم را برعهده دارد. اشک سطح چشم را شستشو داده و از طریق منافذ از آن خارج می¬شود. سپس از راه کانال¬های کوچکی به کیسه اشکی می¬ریزد. از آنجا از راه کیسه بینی- اشکی عبور کرده و از طریق بینی به بیرون راه می-یابد. به همین دلیل هنگام گریه کردن دچار آبریزش از بینی می¬شوید.

درون چشم¬ها چه خبر است؟
چشم¬ها از ملتحمه، عدسی و سه ساختار لایه¬ای خارجی، میانی و داخلی تشکیل شده¬اند.


مایعات محتوی چشم چیست؟
درون چشم از مایع بسیار ویژه¬ای پر شده است. مایع موجود در قسمت پشتی چشم زجاجیه نام دارد که ژله مانند است. این مایع به حفظ ساختار کره¬ای چشم کمک کرده و عدسی و شبکیه را در جای خود نگه می¬دارد. قسمت قدامی چشم از مایع آبکی به نام زلالیه پر شده است که کار تأمین مواد تغذیه¬ای برای قرنیه را برعهده دارد.
میلیون¬ها فیبر عصبی از سلول¬های گانگلیون در شبکیه به هم متصل شده و تحت عنوان عصب بینایی از چشم خارج می¬شوند.

شبکیه
سلول¬های ویژه¬ای دارد که وجود نور درون چشم را احساس می-کنند.
سلول¬های استوانه¬ای، سلول¬های بلندی هستند که بیشترین حساسیت را نسبت به نور کم دارند و فقط سایه¬های خاکستری را احساس می¬کنند. این سلول¬ها، گیرنده نور شبانگاهی هستند. در هر چشم، 125 میلیون سلول استوانه¬ای وجود دارد.



سلول¬های مخروطی
گیرنده نور رنگی هستند. سه نوع سلول مخروطی آبی، قرمز و سبز وجود دارد. هریک از سه نوع سلول مخروطی، نور رنگ متفاوتی را تشخیص می¬دهند. در صورت تحریک ترکیب مختلفی از سلول¬های مخروطی، رنگ¬هایی مانند صورتی و بنفش دیده می¬شوند. در هر چشم، 1 میلیون سلول مخروطی وجود دارد.
بخش پروتئینی مولکول¬ها در سلول¬های استوانه¬ای که اپسین نامیده می¬شوند به ویتامین A متصل شده و آن را خم می¬کنند. این مولکول پیچ¬خورده جدید منتظر ورود نور به درون چشم باقی می¬ماند.
در صورت برخورد نور با این مولکول¬های پیچ¬خورده، آنها منفجر می¬شوند! ویتامین A از اپسین جدا شده و مجدداً به حالت مستقیم در می¬آید. به این ترتیب یک سیگنال الکتریکی محدود به مغز می¬رسد و ویتامین A برای اتصال مجدد با اپسین آماده می¬شود.

 

تمرکز نور
1- پرتوهای نور از طریق قرنیه وارد چشم می¬شود. این کار باعث می¬شود تا نور کمی شکسته شود.
2- پرتوها از مردمک عبور می¬کنند.
3- سپس این اشعه¬ها از عدسی می¬گذرند. سطح خم شده عدسی، نور را بیشتر شکسته و اشعه¬های آن را به بالا و پایین جابه-جا می¬کند.
4- پرتوهای متمرکز نور از چشم عبور کرده و روی شبکیه می-نشینند. سلول¬های مخروطی و استوانه¬ای یک سیگنال رمزدار از تصویر اولیه ایجاد می¬کنند.
5- پیغام¬هایی که به مغز می¬رسند به سمت راست و بالا جابه¬جا می¬شوند. به همین دلیل هیچ¬کسی سعی نمی¬کند روی سقف راه برود.

امواج نوری
مواج نوری که دیده می¬شوند، جزء کوچکی از طیف اشعه الکترومغناطیس هستند (که در ذیل نشان داده شده است). این طیف نه تنها امواج نوری مورد استفاده در بینایی را شامل می¬شود بلکه اشعه گاما، اشعه ایکس، امواج فرابنفش و مادون قرمز، امواج میکروویو و امواج رادیویی را نیز در بر می-گیرد.
نور مرئی یا امواجی که می¬بینیم به رنگ¬ها تفکیک می¬شوند. رنگ اجسام به دلیل جذب قسمتی از این طیف رنگی قابل رؤیت و بازتاباندن سایر قسمت¬های آن است. ما اجسام را به رنگی می¬بینیم که منعکس می¬کنند.

دور و نزدیک
برخی از افراد، دیدی عالی داشته و برخی دیگر نیازمند عینک هستند. چرا؟قدرت دید عالی امکان متمرکز ساختن نور حاصل از اجسام دور و نزدیک را فراهم می¬کند و نور دقیقاً روی شبکیه متمرکز می¬شود.


چشم¬های دوربین قادر به متمرکز ساختن نور حاصل از اجسام نزدیک برروی شبکیه نیستند و نور را در پشت شبکیه متمرکز می¬کنند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  10  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آناتومی چشم

دانلود مقاله نوآوری و شکوفایی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله نوآوری و شکوفایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 


به گزارش آفتاب حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی سال 1387، را سال «نوآوری و شکوفایی» نامیدند و تصریح کردند: «امسال باید فضای نوآوری، کشور را فرابگیرد و همه مسئولان خود را موظف بدانند با بهره گیری از امکانات مادی و معنوی، کارهای نو و ابتکاری و راههای میان بر را در سایه مدیریت صحیح، تدبیر درست و حکمت در فعالیت کشور وارد کنند تا کام مردم از ثمره این تلاش ها شیرین شود».

 

رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به عید سه گانه در طلیعه بهار امسال، میلاد نبی مکرم اسلام (ص) و حضرت امام صادق (ع) و عید نوروز را به آحاد ملت ایران و همه ملتهایی که عید نوروز را گرامی می دارند، تبریک گفتند و با اشاره به چشم اندازها و امیدهای بسیار روشن در سال 1387، افزودند:« امسال نظام مقدس جمهوری اسلامی سی سالگی خود را که در راه دفاع از استقلال و عزت ملی و حرکت به سمت اعتلای علمی و عملی گذشت، پشت سر می گذارد که همه این تلاشها در تاریخ ملت ایران برجسته و ماندگار خواهد ماند».
ایشان با اشاره به آغاز فعالیت مجلسی تازه نفس در سال جاری و همچنین فعالیت دولتی خدمتگزار، پرتلاش و خستگی ناپذیر، همکاری و برنامه ریزی این دو قوه را زمینه ساز انجام کارهای بزرگ دانستند و تأکید کردند:«ما نمی توانیم آرام و معمولی حرکت کنیم، بلکه باید با تلاشی مضاعف، جدی تر و با نهایت شتاب اما حساب شده، منظم و منضبط به جلو برویم و در عرصه داخلی و همچنین عرصه پیچیده بین المللی از تمام ظرفیت ها برای دست یابی به پیشرفتهای بزرگ استفاده کنیم».

 

حضرت آیت الله خامنه ای، با تأکید بر اینکه برنامه ریزی مدبرانه، شجاعانه و عزت مدارانه در عرصه سیاست خارجی و موفقیت در این عرصه در توفیقات داخل کشور نیز تأثیرگذار است خاطرنشان کردند: « علاج ملت ایران در کسب اقتدار است و امروز خوشبختانه مسئولان کشور عزت ملی را کاملاً در نظر دارند و در مقابل زورگویی و زورگیری دشمن ایستاده اند».

 

ایشان همکاری کامل دولت و ملت و اتکاء به خداوند را زمینه ساز پیشروی در عرصه قدرت یابی ملت ایران و اقتدار روزافزون کشور به ویژه اقتدار معنوی و روحی برشمردند و تصریح کردند: «یکی از دو انتظار من در سال 1387، نوآوری در بخشهای مختلف و دستگاههای گوناگون اجتماعی، اقتصادی و خدماتی کشور از جمله در دیپلماسی، حرکت به سمت علم و تحقیق، گسترش فرهنگ مطلوب در ارائه خدمات به همه قشرها به خصوص قشرهای محروم، و در آبادانی کشور است».

 

رهبر انقلاب اسلامی افزودند: «انتظار دوم در سال جاری این است که فعالیتهایی که در سالهای گذشته انجام شده و کارهایی که دولت در سالهای اخیر انجام داده، به نتیجه و شکوفایی برسند و کام مردم از نتیجه این فعالیتها و تلاشها شیرین شود بنابراین امسال را سال نوآوری و شکوفایی می نامم».

 

حضرت آیت الله خامنه ای در بخش دیگری از سخنان خود، سال 86 را سالی مهم، پرحادثه و عزت آفرین برای ملت ایران دانستند و خاطرنشان کردند: «در آغاز سال 86، ماجرای دستگیری ملوانهای متجاوز بیگانه و سپس عفو و آزادی آنان، چهره ای مقتدر و عین حال بردبار و پرگذشت از ملت ایران به جهانیان ارائه کرد و در پایان این سال نیز حضور پرشکوه و با عظمت مردم در انتخابات مجلس شورای اسلامی، بار دیگر چهره پرصلابت و همراه با اقتدار ملت ایران و عزم جدی آنان برای درست اداره کردن کشور را نشان داد».
رهبر انقلاب اسلامی کارهای با ارزش مسئولان اعم از دولت، مجلس و بخشهای گوناگون و همچنین کارهای بزرگ آحاد ملت به ویژه فعالیتهای علمی مجموعه های دانشجویی و کاوشگر را از دیگر نقاط مثبت در سال 86 و زمینه ساز پیشرفت کشور برشمردند و افزودند: «در کنار این پیشرفتها، ضایعات، فقدانها و ناکامی هایی هم وجود داشت که آخرین آن حادثه تأسف بار فقدان عزیزان دانشجو در یک سانحه دلخراش بود اما به هر حال زندگی آمیخته از شادیها و غمها، شیرینی ها و تلخی ها است و مهم این است که یک ملت بتواند در میانه این حوادث گوناگون هدف خود را در نظر داشته باشد و به سوی آن هدف گامهای بلند بردارد».
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان اظهار امیدواری کردند: «ملت سرافراز ایران، سال جدید را با بهره گیری از نوآوریها و شکوفایی ها، به بهترین وجه با عزت، موفقیت، کامیابی، شادابی و با توان بیشتر به پایان برساند».
گامهای آغازین تحقق شعار نوآوری و شکوفایی
یکی از ثمرات و دستاوردهای ارزشمند نظام جمهوری اسلامی، بهره مندی از نعمت ولایت فقیه است که این امر باعث شده تا نظام اسلامی در سایه ارشادات و راهنماییهای این فقیه اسلام شناس و برخوردار از بینش بالای سیاسی، بتواند از هرگونه آسیبی مصون مانده و گامهای توسعه و پیشرفت را در عرصه های مختلف کشور بپیماید.

 

از این رو، یکی از برنامه هایی که مقام معظم رهبری در دهه اخیر در جهت سرعت بخشی به روند توسعه و پیشرفت جامعه و مقابله با خطرات و تهدیدات احتمالی، مورد توجه قرار داده و آن را به کار گرفته اند، تلاش برای نامگذاری سالها به عناوین مختلف بوده است. شایان ذکر است که در این نامگذاریها، از یک سو، ناظر بر نیازها و ضرورتهای فعلی کشور اعم از داخلی و بین المللی می باشد که عزم مردم و مسؤولان را برای تحقق و دستیابی به آن می طلبد و از سویی دیگر، تأکید بر ادامه روندها و شیوه هایی است که جمهوری اسلامی ایران در طول سه دهه، آنرا تجربه کرده و کارآمدی آن، به اثبات رسیده است.

 

بر این اساس، سال 1387، از سوی مقام معظم رهبری، به سال « نوآوری و شکوفایی » نامگذاری شد که از یک سو، چشم انداز و جهت گیری تصمیمات و فعالیتهای آینده مسؤولان نظام را در عرصه های مختلف مشخص نمود و از سویی دیگر، مهر تأییدی بر برخی سیاستها و فعالیتهایی بود که در سالهای اخیر مورد توجه مسؤولان و تصمیم گیران کشور قرار گرفته بود. اما سؤال اصلی اینجاست که اصولاً شعار « نوآوری و شکوفایی »، چگونه و در سایه توجه به چه مسائلی، می تواند تحقق یابد؟

 

در پاسخ به این سؤال، بایستی به این نکته اشاره کرد که اصولاً تحقق شعار « نوآوری و شکوفایی »، مستلزم توجه به موارد ذیل است :
اهتمام به اهداف و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی : هیچ شعار و برنامه ای، بدون توجه و اهتمام به اهداف و آرمانهای نظام جمهوری اسلامی، امکان تحقق نداشته و مسیری بیهوده و انحرافی را طی خواهد کرد. از این رو، عزم، اراده و تلاش مردم و مسؤولان در خصوص تحقق شعار نوآوری و شکوفایی، زمانی به ثمر خواهد نشست که اهداف و آرمانهای مورد نظر نظام که از یک سو، در سخنان و رهنمودهای امام راحل و مقام معظم رهبری و از سویی دیگر، در اصول و مواد قانون اساسی و سند چشم انداز بیست ساله نظام، منعکس شده است، در تصمیم گیریها و سیاستگزاریها و وضع قوانین و اجرای سیاستها ملحوظ شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  17  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نوآوری و شکوفایی

دانلود مقاله راهنمای امور مالی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله راهنمای امور مالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 44   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

مقدمه:
ایزد منان را سپاسگزاریم که این توفیق را نصیب نموده تا گامی چند کوتاه در جهت رفع مشکلات و موانع مسئولین و متصدیان واحدهای آموزشی و پرورشی آموزش و پرورش استان یزد با بهره گیری از تجربیات ارزنده همکاران عزیز وصاحبنظران و دستورالعملهای لازم الاجراء برداریم . بدون شک برقراری یک سیستم صحیح جهت اداره امور مالی مستلزم داشتن اطلاعات و آگاهیهای لازم در زمینه های مالی واستفاده کامل و درست از روشهای حسابداری و پیروی از اصول فنی حسابداری است .
از طرف دیگر امور مالی هر واحد به منزله قلب هر سازمان محسوب میشود که باید از صحت و سلامت کامل برخوردار باشد . همچنین ایجاد وحدت رویه و هماهنگی در فعالیتهای مالی و جلوگیری از سلیقه ای عمل نمودن که موجب بی نظمی و سردرگمی و احیانا سوءاستفاده های احتمالی خواهد شد بسیار ضروری است که انجام این امراز اهم روشها و برنامه های دولت میباشد.
لذا انتظار دارد که مسئولین محترم واحدهای آموزشی و پرورشی در جهت سازماندهی و نظارت در امور مالی نهایت سعی و تلاش خود را مبذول داشته و کلیه مقررات و ضوابط مالی که به واحدها ابلاغ می گردد رعایت و هماهنگی و نظارت کافی به عمل آورند. امید است گامی موثر در بهبود اجرای دستورالعمل مالی واحدهای آموزشی و پرورشی ابلاغ شده از سوی وزارت آموزش و پرورش و اصولی نمودن حسابداری در واحدهای آموزشی برداشته باشیم .


سازمان آموزش و پرورش استان یزد
اداره امور مالی

 

 

 



 


تعاریف:
مدرسه :
مدرسه از نظر آموزش و پرورش به کلیه واحدهایی اطلاق میشود که در چارچوب اهداف و وظایف وزارت آموزش و پرورش عهده دار تعلیم و تربیت در دوره های مختلف تحصیلی(اعم از روزانه –شبانه و شبانه روزی )بوده و تمام یا بخشی از هزینه آن به نحوی از محل بودجه عمومی دولت پرداخت میگردد.
منابع مالی مدرسه:
طبق ماده 11 قانون تشکیل شوراهای آموزش و پرورش در استانها و شهرستانها و مناطق کشور منابع مالی مدرسه عبارتند از :
1- اعتبارت دولت که به استناد تبصره های 1 و 2 ماده واحده قانون نحوه هزینه سرانه از محل اعتبارات کل آموزش و پرورش و یا سازمانهای وابسته به حساب واحد آموزشی و پرورشی واریز میگردد که این نوع اعتبارات را سرانه میگویند.
2- کمکهای مردمی (خاص و عام) که حسب دستورالعمل و بخشنامه های مربوطه به وسیله اشخاص حقیقی جهت انجام هزینه ها به حساب واحدهای آموزشی واریز میگردد.
3- سهمی که از طریق شورای آموزش و پرورش در اختیار مدرسه قرار میگیرد.
4-وجوه حاصل از ارائه خدمات آموزشی و پرورشی فوق برنامه و جبرانی که به استناد آیین نامه نحوه ارائه خدمات آموزشی و پرورشی فوق برنامه و شیوه نامه اجرائی ان توسط اولیای دانش آموزان به حساب مدرسه واریز میگردد.
5- سایر وجوهی که مدرسه به موجب مصوبات مراجع ذیصلاح مجاز به دریافت آن میباشد مانند دریافتی بابت سرویس ایاب و ذهاب دانش آموزان و موارد مشابه .
6-کمکهای بخش دولتی(سایر منابع): وجوهی است که به عناوین مختلف از طریق دستگاهها و سازمانهای دولتی غیر از آموزش و پرورش برابر مقررات برای مصارف خاص در اختیار مدرسه قرار میگیرد.
دوره مالی:
دوره مالی طبق قوانین و مقررات حاکم بر واحدهای آموزشی و پرورشی از اول مهر لغایت پایان شهریورماه سال بعد خواهد بود که واحدهای آموزشی و پرورشی موظف هستند در پایان هر سال تحصیلی تراز عملیات مالی چهار ستونی خود را در سه نسخه تنظیم و طبق ماده 11دستورالعمل مالی مدارس صادره از سوی وزارت آموزش و پرورش به واحدهای ذیربط تحویل نمایند.بدیهی است این ترازنامه باید پس از تایید شورای مالی آموزشگاه ارسال گردد0

 



حساب بانکی
هر واحد آموزشی و پرورشی فقط مجاز به داشتن یک شماره حساب بانکی قابل برداشت نزد یکی از شعب بانکهای دولتی ترجیحا سیبای بانک ملی هستند(باستثنای هنرستانها و مراکز مشابه). دریافت کارت بانکی وافتتاح این حساب باید با معرفی و تایید امور مالی مدیریت یا اداره مربوطه صورت گیرد . برداشت از حساب مذکور با حداقل دو امضا ( مدیر واحد آموزشی به عنوان امضا ثابت و امضای یکی از دو نفراز اعضای شورای مالی ) مدرسه به عنوان امضای متغیر انجام می شود.مدارس غیر انتفاعی تابع ضوابط خاص خود میباشند.
مدارس و اعضای انجمن اولیا و مربیان مجاز به افتتاح حساب دیگری نزد بانکها یا موسسات اعتباری قرض الحسنه و نظایر آنها نیستند و همچنین نگهداری وجوه بصورت نقد به استثنای تنخواه گردان مصوب شورای مالی در مدرسه مطلقا ممنوع است .
شورای مالی:
طبق آیین نامه و مقررات مربوطه ، شورای مالی واحدهای آموزشی و پرورشی که عضویت در آن افتخاری است و در اول هر سال تحصیلی و بلافاصله پس از آغاز به کار انجمن اولیا و مربیان مدرسه تشکیل می شود عهده دار وظایف زیر است:
1-بررسی برنامه های مالی مدرسه و ارائه آن به انجمن اولیا و مربیان مدرسه جهت تصویب .
2 -نظارت بر حسن اجرای مصوبات مالی انجمن اولیا و مربیان و دستورالعملهای مالی ذیربط .
3-همکاری مستمر با مسئول مدرسه در استفاده صحیح از منابع مالی با رعایت اصل صرفه جویی .
4-امضاء کلیه اسناد هزینه های انجام شده در مدرسه.
5- انجام سایر وظایفی که در دستورالعمل به عهده شورای مالی گذاشته شده است .
بطور کلی قبل از انجام هرگونه هزینه و یا برداشت هرگونه وجهی از حساب بانکی باید شورای مالی مدرسه در خصوص آن تصمیم گیری نموده و باید در صورتجلسه مربوطه که بوسیله منشی شورای مالی با ذکر نظرات موافقین و مخالفین طبق فرم یا دفتر مذکور درج و به امضاء اعضاء حاضردر شورای مالی برسد.
ترکیب اعضای شورای مالی مدارس:
الف -شورای مالی مدارس روزانه:
1-مدیر یا سرپرست مدرسه
2-رئیس انجمن اولیا و مربیان مدرسه
3-نماینده شورای معلمان مدرسه

 


ب -شورای مالی مدارس شبانه روزی و بزرگسالان:
1-مدیر یا سرپرست مدرسه (رئیس شورا)
2-نماینده شورای معلمین(مربیان پرورشی ،دبیران ، هنرآموزان ) مدرسه
3-نماینده کادر اداری (معاونین،دفترداران) مدرسه
4-حسابدارمدرسه که دارای پست سازمانی حسابدار باشد
5- نماینده سرپرستان شبانه روزی (در مدارس شبانه روزی) مدرسه
ج-شورای مالی هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش:
1-مدیر یا سرپرست مدرسه (رئیس شورا)
2-رئیس انجمن اولیا و مربیان مدرسه
3-نماینده شورای معلمین و مربیان مدرسه
4-نماینده کادر اداری (معاونین،دفترداران) مدرسه
5-حسابدار مدرسه که دارای پست سازمانی حسابدار باشد
در مدارس تک معلم و روستاهایی که امکان تشکیل شورای مالی وجود ندارد، اختیارات و مسئولیت شورای مالی و حسابدار به عهده مسئول مدرسه میباشد و وجوه هزینه سرانه اینگونه مدارس را میتوان مستقیما از طریق امور مالی آموزش و پرورش منطقه ،ناحیه و یا نمایندگی در وجه مسئول مدرسه پرداخت نمود.
ریاست شورای مالی کلیه واحدهای آموزشی به عهده مدیر واحد آموزشی میباشد وجلسات شورا حداکثر هر دو هفته یکبار و حداقل یکبار در ماه بنا به ضرورت ودعوت مدیر آموزشگاه و با حضور کلیه اعضا جهت تصمیم گیری در مورد هزینه های مدرسه تشکیل و مصوبات آن با اکثریت آراء قابل اجراء میباشد.
و در مواردیکه هزینه ای جنبه فوری و فوتی داشته باشد و تاخیر در انجام آن منجر به زیان و خسارت گردد و به علت ضیق وقت امکان طرح و تصویب در شورای مالی میسر نباشدرئیس شورای مالی مجاز است در هر سال حداکثر تا سقف 20درصد هزینه های سال قبل با رعایت اصل صرفه و صلاح هزینه دولت نسبت به انجام این هزینه ها اقدام و مراتب را در اولین جلسه شورای مالی مطرح و پس از بحث و بررسی و ارائه دلائل لازم و مستند به تصویب برساند.
فرم شماره 1 نمون برگی ازصورتجلسه شورای مالی(دفتر شورای مالی) در صفحه بعد ملاحظه می نمائید0

 

 

 


فرم شماره 1 نمون برگ صورتجلسه شورای مالی (دفتر شورای مالی)آموزشگاهها
سازمان آموزش وپرورش استان یزد
مدیریت آموزش و پرورش شهرستان/منطقه...................
صورتجلسه شورای مالی آموزشگاه .......................................... سال تحصیلی........................
تاریخ............. ساعت شروع جلسه:....... .ساعت خاتمه جلسه:..................شماره جلسه:...........
اعضای حاضر در جلسه:1- 2- 3- 4- 5-
موضوع جلسه:.....................................................................................................................................................
خلاصه مذاکرات انجام شده:.......................................................................................................................................
...................................................................................................................................................................
....................................................................................................................................................................
........................................................................................................................................................................
تصمیمات اتخاذ شده:............................................................................................................................................
......................................................................................................................................................................
....................................................................................................................................................................
.....................................................................................................................................................................
.............................................................................................................................................................
تذکر:رئیس شورای مالی آموزشگاه موظف است در رابطه با مصوبات فوق در جلسه آینده گزارش کاملی ارائه و اسناد و مدارک مربوطه را به شورای مالی ارئه نماید.

 

نظریه شورای مالی در رابطه با مصوبات جلسه شماره........ 1-اسنادوضمائم اسنادشماره های.................................................................................................................................................
..........................................................................................................................مورد تایید میباشد/نمیباشد.
2-صدور چکهای شماره و تاریخ:......................................................................................................
....................................................................................................................................................
.....................................................................................................................................................
...................................................................................................................... مورد تایید میباشد/نمیباشد.
تصمیمات اتخاذ شده در این جلسه مورد تایید میباشد : نام و نام خانوادگی اعضای شورای مالی و امضاء
رئیس شورای مالی رئیس انجمن نماینده معلمان سرپرست شبانه روزی نماینده کادر اداری
.............. ............. ............. ............... ................

 


توضیح: لطفا ادامه گزارشات را در پشت صفحه مرقوم دارید


تنخواه گردان : به منظور تسهیل و تسریع در گردش امور مالی و انجام هزینه های ضروری و فوری طبق دستورالعمل مالی مدارس از حساب بانکی مدرسه با تشخیص و تصویب و تایید شورای مالی مبلغ ثابتی به عنوان تنخواه گردان در اختیار مدیر مدرسه (رئیس شورای مالی)گذاشته میشود .
این مبلغ معمولا بر حسب ضرورت در ابتدای دوره مالی از حساب بانکی مربوط برداشت و منتهی به پایان سال مالی باید به حساب بانکی واریز و یا تسویه حساب گردد .در حال حاضر حداکثر میزان تنخواه گردانی که در اختیار مدیر آموزشگاه قرارمیگیرد نباید ازمبلغ 3.000.000بیشتر باشد مدیران مدارسی که نیاز به مبلغی بیشتر به عنوان تنخواه گردان دارند الزاما باید با ذکر دلایل مجوز لازم را از اداره یا مدیریت اموزش و پرورش متبوع خود اخذ نمایند.
معاملات دولتی: حد نصاب معاملات دولتی مصوب اسفند 1349 و اصلاحات بعدی به سه دسته به شرح زیر تقسیم میشوند:
1-معاملات جزئی: معاملاتی است که از مبلغ35.000.000ریال تجاوز نکند این نوع معاملات به کمترین بهای ممکن به تشخیص و مسئولیت خریدار( کارپرداز) مدیر آموزشگاه انجام میگیرد
2- معاملات متوسط: معاملاتی است که مبلغ آن از 35.000.000ریال بیشتر باشد و از 10 برابر سقف ارزش معاملات جزئی تجاوز نکند .در مورد این گونه معاملات به کمترین بهاء ممکن به تشخیص و مسئولیت کارپرداز و تایید رئیس اداره و به صورت استعلام کتبی صورت می پذیرد.
3- معاملات عمده: معاملاتی است که مبلغ بر آورد اولیه آن بیش از 10 برابر سقف ارزش مبلغ معاملات جزئی باشد این نوع معاملات با انتشار آگهی مناقصه عمومی و طی مراحل قانونی انجام میشود.
تذکر: معاملات متوسط و عمده از حیطه اختیار مدیر آموزشگاه خارج و لازم است با مدیریت آموزش و پرورش متبوع خود هماهنگی لازم بعمل آید تا طبق ضوابط و مقررات مربوطه اقدام گردد.
سر فصل (عنوان حساب):
بر اساس دستورالعمل مالی مدارس، رعایت کلیه سرفصلهای مندرج در آن الزامی است لذا بر اساس دستورالعمل مالی مدارس عنوان(سر فصل ) حسابهائیکه ضرورت دارد در دفاتر کل آموزشگاه ایجاد گردد در صفحه بعد اعلام میگردد لذا واحدهای آموزشی مجاز به تغییر نام حسابها نبوده و توصیه میشود مسئولین واحدهای آموزشی و یا متصدیان مالی از منظور نمودن سرفصلهای جدید بدون هماهنگی با امور مالی آموزش و پرورش جدا پرهیز نموده و به منظور وحدت رویه و هماهنگی و عمل به قوانین و مقررات در چارچوب دستورالعمل مالی انجام وظیفه نمایند

 





سر فصل و عناوین حسابها:
الف:نقدینگی ها
1-حساب جاری بانک 2-حساب تنخواه گردان
3-اسناد دریافتنی(چکهای دریافتنی)
ب- درآمدها و منابع
1 -منابع مالی سنواتی(سال گذشته) 6 -سرانه دانش آموزی دریافتی
2-سرانه غذایی دریافتی 7-کمکهای دریافتی فوق برنامه وجبرانی
3-کمکهای خاص مردمی دریافتی 8-کمکهای سایر منابع دولتی دریافتی 4-کمکهای سرویس دانش آموزی دریافتی 9-کمکهای کلاس آمادگی دریافتی
5-کمکهای انجمن اولیا و مربیان (عام)دریافتی
ج – هزینه ها
1-هزینه حمل و نقل و ارتباطات 10-هزینه تشویق دانش آموز و معلم
2-هزینه تعمیرات ساختمان و تجهیزات 11-هزینه حق الزحمه و حق التدریس
3-هزینه سوخت وبرق و آب وتلفن و گاز 12-هزینه ایاب و ذهاب دانش آموزان
4-هزینه مواد و لوازم مصرف شدنی 13-هزینه مواد غذایی شبانه روزی
5-هزینه وسایل غیر مصرفی 14-هزینه خوابگاهی و شبانه روزی
6-هزینه امورتربیتی و پرورشی 15 -هزینه آشپزخانه و طبخ غذا
7-هزینه انجمن اولیا و مربیان 16 -هزینه کلاس آمادگی ابتدایی
8-هزینه کتابخانه و اشتراک نشریات 17 -هزینه خاص مردمی
9-هزینه کلاس تست و تقویتی وکنکور 18-هزینه متفرقه

 




مصرف منابع مالی مدارس : منابع مالی مدارس باید برای مصارف ذیل هزینه گردد.
1- هزینه حمل و نقل و ارتباطات و پستی . 2-هزینه تعمیر تجهیزات و وسایل و ساختمان آموزشگاه.
3-هزینه سوخت وآب وبرق و تلفن و گاز.
4-هزینه تهیه مواد و لوازم مصرفی و در حکم مصرفی اعم از آموزشی ،کارگاهی،آزمایشگاهی،اداری،بهداشتی،ورزشی وپرورشی و..... *.
5-تهیه وسایل و تجهیزات مصرف نشدنی آموزشی ، کمک آموزشی واداری و سایر اموال ** .
6-هزینه های مربوط به فعالیتهای پرورشی مانند اقامه نماز،برگزاری اردوها،مسابقات ورزشی،علمی،هنری،اجرای مراسم ایام ا.... و اعیاد مذهبی وملی و مناسبتهای مختلف.
7- هزینه های مربوط به فعالیتهای فوق برنامه پرورشی و ورزشی و کمکهای ضروری به دانش آموزان و خرید جوایز و هدایا برای دانش آموزان .
8- هزینه تشکیل کلاسهای آموزش خانواده و هزینه های مرتبط با انجمن اولیا و مربیان مدرسه.
9- هزینه های کتابخانه مانند تهیه کتاب کمک آموزشی ،حق اشتراک مجلات و نشریات آموزشی.
10-هزینه های تشویق کارکنان،معلمان،ومربیان مدرسه بارعایت دقیق مفاد ماده90آیین نامه اجرایی مدارس.
11- هزینه های حق التدریس معلمین وحق الزحمه عوامل اجرائی کلاسهای جبرانی و تقویتی و تست و کنکور.
12- هزینه شبانه روزی و تهیه مواد غذایی و طبخ غذا در مدارس شبانه روزی.
13-سایر موارد پیش بینی نشده که انجام آن در ارتباط با فعالیت مدرسه ضروری و اجتناب ناپذیر است .
تذکر»:
1-در مواردی که زمینه مصرف کمکها اعم از مردمی یا دولتی (سایر منابع) کتبا از طرف اهدا کننده تعیین شده باشد منحصرا باید در جهت اهداف و نیات اهدا کننده مشروط بر اینکه منافاتی با موازین شرعی و مقررات قانونی نداشته باشد صرف گردد و در صورتی که هدف و نیت اهدا کننده ارتقای سطح آموزشی و پرورشی مدرسه به طور عام باشد با مسئولیت مدیر مدرسه و تحت نظر شورای مالی آموزشگاه به مصرف خواهد رسید.
-------------------------------------------------------------------------------------------------- * اموال مصرفی اموالی هستند که بر اثر استفاده به صورت جزئی یا کلی از بین می روند و اموال در حکم مصرفی اموالی هستند که در ظاهر با اموال غیر مصرفی مشابهت دارند،اما به لحاظ طبیعت و ماهیت یا ارزش کم آنها،تنظیم حساب برای آنها به صورت حساب اموال غیر مصرفی ضرورت ندارد . ** این هزینه ها جزء اموال آموزشگاه محسوب وبا استعلام از مدیریت آموزش و پرورش و
درخواست شماره برچسب و در دفتر اموال ثبت میگردد مبلغ این نوع اقلام تهیه شده باید بیش از 200.000 ریال باشد0

 


2- خرید اشیای لوکس و تجملی و غیر ضروری اکیدا ممنوع است.
3-شورای مالی مدرسه بایستی ترتیبی اتخاذ نماید تا حتی الامکان کلیه اعتبارات و کمکهای مالی (منابع مالی مدرسه)با رعایت کامل صرفه و صلاح دولت در همان سال تحصیلی به مصرف برسد.
کارپرداز:
بموجب ماده 35 قانون محاسبات عمومی کشور کارپرداز ماموری است که از بین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت دستگاه ذیربط به این سمت منصوب میشود و نسبت به خرید و تدارک کالاها و خدمات مورد نیاز طبق دستورمقامات مجاز با رعایت مقررات اقدام می نماید .
معمولا مدارس شبانه روزی و هنرستانها و و نظایر آنها میبایست در تنظیم اسناد هزینه کارپردازی توسط کارپرداز(مامور خرید) یا ناظر خرید خود، کلیه مراحلی که جهت خرید کالا و یا ارائه خدمات در قوانین و مقررات مطرح میشود رعایت نمایندو در مدارسی که کارپرداز یا مامور خرید وجود ندارد مسئولیت این امور به عهده رئیس آموزشگاه میباشد.
نحوه تنظیم اسناد هزینه کارپردازی:
1-تنظیم برگ درخواست خرید یا انجام هزینه: برگه ای است با شماره و تاریخ دفتر کارپردازی که نوع انجام هزینه در آن مشخص و مبلغ هزینه برآورد می گردد و به وسیله درخواست کننده امضا میشود . نمونه ای از برگ درخواست به شرح ذیل تقدیم میگردد

 

فرم شماره 2 نمون برگ درخواست خرید کالا یا خدمات
بر گ درخواست خرید کالا یا خدمات تاریخ
ریاست محترم شورای مالی آموزشگاه
خرید کالا/خدمات ذیل مورد نیاز میباشد خواهشمند است با توجه به ضرورت دستوراقدام صادر فرمائید
ردیف شرح تعدادیا مقدار محل مورد مصرف قیمت برآوردی




درخواست کننده دستور دهنده
امضا امضا

 


2-موافقت مدیر مدرسه (رئیس شورای مالی ):
مدیر مدرسه با انجام هزینه موافقت و برگ درخواست را تایید و امضاء مینماید.
3-انجام هزینه:
پس از موافقت و تامین اعتبار ، هزینه توسط کارپرداز یا مقام مجاز انجام میشود.
4-ارائه مدارک مثبته:
پس از انجام هزینه مدارک مثبته درخواست ، فاکتور خرید کالا، فیشهای بانکی پرداختی، قرارداد* وگواهی انجام کار و نظایر آنها طبق مقررات توسط کارپردازیا فرد مسئول تحویل می گردد.
صورتحساب(فاکتور)یا برگ خرید:
صورتحساب یا برگ خرید ورقه ای است قابل قبول ، مشروط بر اینکه دارای ویژگیهای زیر باشد:
1- دارای سربرگ بوده وتاریخ خرید بدون خدشه و قلم خوردگی در آن نوشته شده باشد.
2-نام واحد آموزشی (عنوان خریدار)در سربرگ فاکتور یا برگ خرید ذکر شده باشد.
3-مشخصات کامل کالا یا خدمت مورد معامله و مقدار و بهای آن در متن فاکتوریا برگ خرید بطور خوانا نوشته شده باشد.
4-مبلغ معامله با عدد و حروف بدون قلم خوردگی و خدشه در انتهای فاکتور یا برگ خرید قید شده باشد.
5-نام و نام خانوادگی فروشنده همراه با مهر و امضاء و آدرس فروشنده در فاکتور درج شده باشد.
6-تایید فروشنده مبنی بر اینکه مبلغ مورد معامله نقدا یا طی چک با ذکر مشخصات دریافت شده است .
7-تایید کارپردازیا مدیر آموزشگاه یارئیس اداره یارئیس دستگاه حسب مورد(معاملات دولتی)و ممهور به مهر نازلترین بهای ممکن.
8- ارائه اصل فاکتور یا برگ فروش و نظایر آن ( فتوکپی قابل قبول نیست ).
5-قبض انبار:
کارپرداز پس از تحویل اجناس خریداری شده به انباردار، رسید ورودی جنس به انبار را که توسط انباردار تنظیم و امضاء گردیده است دریافت می داردو آن را ضمیمه اسناد هزینه می نماید.
نحوه تنظیم قبض انبار:
پس از ورود جنس به انبار ، انباردار اقدام به تحویل گرفتن جنس نموده و سپس اقدام به صدور قبض انبار می نماید و قبوض انبار در دفتری به نام دفتر قبض انبار ثبت و شماره گذاری میشود .
* بکار گیری نیروی انسانی بصورت آزاد ،قراردادی و به هر نحو دیگر بدون کسب مجوز از اداره آموزش و پرورش و سایر مراجع ذیربط تحت هر شرایطی ممنوع میباشد.

 

 

 


در قبض انبار شرح لازم و مختصر از نوع کالا ی خریداری شده بر حسب تعداد و یا مقدارو بهای آن و همچنین بهای کل آن بر اساس فاکتورهای مربوط ثبت می نمایند و احیانا اقلامی که نیاز به شماره برچسب اموال داردباید با درخواست شماره برچسب از امین اموال(جمعدار اموال ) اداره شماره مورد نظر را دریافت و درآن ثبت کرد .
فرم شماره 3 نمون برگ قبض انبار
قبض انبار
شماره مدیریت اداره آموزش و پرورش
تاریخ آموزشگاه….
ردیف شماره اموال شرح تعداد/مقدار بهای واحد بهای کل





اقلام خریداری شده فوق توسط به انبار آموزشگاه تحویل شد.

 

نام و نام خانوادگی تحویل دهنده نام و نام خانوادگی انبار دار
امضاء مهر و امضاء

 


انباردار :
انباردار کسی است که مسئول انبار و نگهداری و حفاظت کالا و مسئول در اختیار قرار دادن به موقع کالا و اجناس مورد نیاز واحدها میباشد .

 




 

وظایف انباردار :
اهم وظایف انباردار عبارت است از :
1-صدور درخواست خرید در مواقع لزوم
2-تحویل کالا و مواد و اجناس خریداری شده بر اساس اسناد و مدارک مربوطه
3-صدور قبض انبار و یا قبض رسید کالا به انبار
4-حفاظت و حراست کالاها و اجناس موجود در انبار
5-صدور حواله انبار و صدورفرمهای مرجوعی برگشت کالا یا فرمهای دیگر
6-ثبت مشخصات کالاها و اقلام وارده یا صادره از انبار در دفتر انبار و کارتهای کاردکس انبار
7- طبقه بندی و شماره گذاری و کدبندی کالاهای موجود در انبار
8-نگهداری مدارک و اسناد و سوابق مربوط به انبار و تهیه و ارائه گزارشهای دوره ای یا موردی در مواقع لزوم به مسئولین ذیربط
حواله انبار(خروج کالا از انبار):
خروج کالا از انبار نیز مانند ورود کالا به انبار مستلزم مراحل خاص خود میباشد.متقاضی کالا جهت مصرف در واحد یا قسمت مربوطه پس از اطمینان از موجود بودن کالا یا جنس مورد تقاضا در انبار اقدام به تکمیل درخواست کالا مطابق نمونه ذیل می نماید.
فرم شماره 4 نمون برگ درخواست کالا از انبار
حواله انبار
واحددرخواست کننده……….. مدیریت آموزش و پرورش تاریخ
آموزشگاه …………….. شماره
ردیف نوع جنس تعدادیامقداردرخواستی تعدادیامقدارموافقت شده تعدادیامقدارتحویل شده
محل مصرف

 

درخواست کننده دستوردهنده تحویل گیرنده
نام و نام خانوادگی نام و نام خانوادگی نام و نام خانوادگی
امضاء امضاء امضاء

 



پس از ثبت اقلام خریداری شده در دفتر صدور قبض انبار ، کالاها طبقه بندی می شوند بطوریکه اموال مصرفی و در حکم مصرفی در دفتری به نام دفتر اموال مصرفی ثبت و نگهداری میشود. با این کار به سهولت میتوان با مراجعه به سرفصل کالاهای مورد نظر به مقدار دقیق موجودی انبار پی برد و در صورت لزوم اقدام به سفارش خرید مجدد نمود.
اموال با دوام علاوه بر اینکه در انبار نگهداری و طبقه بندی و شمارش میگردد در دفتر مخصوصی به نام دفتر اموال توسط جمعدار اموال ثبت ،طبقه بندی و طبق آئین نامه اموال دولتی نگهداری میشود 0
کنترل موجودی انبار(انبارگردانی):
لازم است حداقل سالی یک بار به منظور حصول اطمینان در صحت ارقام ثبت شده دردفتر انبار و کنترل موجودی و تطبیق با مانده های دفتر انبار و کاردکس کالاها انبارگردانی صورت پذیرد و موجودیهای انبار ، شمارش و تطبیق داده شود.
بدینوسیله توصیه می گردد به انبارداران آموزشهای لازم در زمینه شرح وظائف آنان داده شود تا به وظایف خود آگاه بوده همچنین لازم به نظر میرسد تا موجودی انبار بطور ادواری مورد کنترل و تطبیق قرار گیردتا در نگهداری اقلام در انبار آموزشگاه کوشا باشند و کنترل داخلی انبار توسط مدیر آموزشگاه، حسابدار یا شخص دیگری که مورد اطمینان است مورد بازرسی و نظارت و کنترل قرار بگیرد.
امین اموال( جمعدار اموال):
طبق ماده 34 قانون محاسبات عمومی کشور امین اموال ماموری است که از بین مستخدمین رسمی واجد صلاحیت و امانتدار با موافقت ذیحساب و بموجب حکم وزارتخانه یا موسسه ذیربط به این سمت منصوب و مسئولیت حراست و تحویل و تحول و تنظیم حسابهای اموال و اوراقی که درحکم وجه نقد است و کالاهای تحت ابوابجمعی ، به عهده او واگذار میشود.
آئین نامه مربوط به شرایط و طرز انتخاب و حدود وظایف و مسئولیتهای امین اموال در مورد اموال منقول و غیر منقول با رعایت مقررات این قانون از طرف وزارت امور اقتصادی و دارائی تهیه و به تصویب هیئت وزیران رسیده است .
امین اموال موظف است پس از کسب اطلاع از خرید اجناس بادوام که مشخصات کامل آن نیز در قبض انبار درج گردیده با اختصاص شماره برچسب مربوطه طبق مقررات اقدام نماید بدیهی است در حال حاضر خرید کالاهای بادوام و غیر مصرفی که رقم آن بیش از 200.000ریال باشد نیاز به شماره برچسب اموال دارد.

 


 

سایر موارد :
الف- تعمیرات ساختمان:
در این مورد که از وجود کارگر استفاده میشود کارت کارگری یا فهرست دستمزد روزانه را طبق فرمهای رایج تنظیم و کلیه اطلاعات خواسته شده در آن تکمیل می شود. کارفرما(مسئول واحد یا کارپرداز) در مقابل روزهایی که کارگر کار کرده و امضاء نموده آن را تایید و چنانچه مشمول مالیات ویا خصوصا بیمه میشود نسبت به پرداخت آن طبق مقررات اقدام و فیش های مربوطه را ضمیمه می نماید.
ب- خودروها:
در فهرست قبوض سوخت و تعمیرات و خرید لوازم یدکی بایستی شماره شهربانی و نوع خودرو ذکر و به تایید راننده و کارپرداز برسد. از پرداخت هزینه خودروها با پلاک شخصی جدا خودداری گردد هر چند که در اختیار و متعلق به واحد آموزشی باشد.
ج-پرداخت وجه توسط واحد آموزشی وکارپرداز:
طبق ماده 65 قانون محاسبات عمومی کشور: کلیه دستگاههای اجرایی کشور مکلفند جز در مواردی که بموجب قانون و یا سایر قوانین مقررات ترتیب دیگری مقرر شده باشد پرداختهای خود را منحصرا از طریق حسابهای بانکی مجاز انجام دهند و گواهی بانک دایر بر:
ا- انتقال وجه به حساب بانکی ذینفع 2-پرداخت وجه به ذینفع یا قائم مقام قانونی او 3-حواله در وجه ذینفع یا قائم مقام او پرداخت محسوب میگردد . بنا براین ضمن توصیه و تذکر لازم است موارد زیر را دقیقا مد نظر قرار دهید:
تذکرات مهم:
1- حتی المقدور سعی گردد پرداخت وجه به فروشندگان و سایر افراد ذینفع از طریق چک صورت پذیرد بنحوی که حواله کرد چکها نیز خط زده شود و بر روی چک با مهری به عبارت (این چک فاقد پشت نویسی میباشد)ممهور گردد.
2- صدور چک در وجه حامل از سوی دستگاههای دولتی ممنوع بوده لذا واحد های آموزشی نیز تحت هیچ شرایطی نباید نسبت به صدور چک در وجه حامل اقدام نمایند.
3- صدور چک به نام افراد ثالث( مانند خدمتگزار و غیره ) که ربطی به معامله با مدرسه را ندارند به عنوان واسطه جهت پرداخت به ذینفع اکیدا خودداری گردد.
د-تحویل سند هزینه:
پس ازارائه مدارک مثبته هزینه(صورتحساب،قبض انبار و…)نسبت به تنظیم سند هزینه رسمی(سند حسابداری) اقدام و به امضاء تنظیم کننده ،مسئولین مربوطه رسیده و در دفاتر مالی ثبت گردد.

 



حسابداری و مراحل آن
تعریف حسابداری:
حسابداری دانشی است که با بکارگیری آن ، اطلاعات مربوط به معاملات و عملیات مالی و رویدادهای دارای اثر مالی بر یک موسسه ،جمع آوری،تجزیه و تحلیل ،ثبت ،طبقه بندی،تجمیع ،تلخیص و گزارش میشود.
تعریف حسابداری دولتی :
حسابداری دولتی مجموعه عملیاتی است که با توجه به قوانین و مقررات مالی و محاسباتی دولت
و با رعایت اصول و تکنیک حسابداری ، اسناد مالی را تنظیم و در دفاتر روزنامه و کل ثبت نموده و گزارشات و اطلاعات مالی را استخراج و اقدام به تهیه تراز عملیات و تجزیه و تحلیل آن می نماید و سر انجام گزارشهائی از وضع اداره امور مالی کشور فراهم می آورد که تجزیه و تحلیل طرحها و برنامه های دولت را ممکن میسازد.
بنابراین حسابداری دولتی در سازمانها نیز باید کلیه فعالیتهای مالی در قالب اعداد و ارقام ، ثبت و طبقه بندی و تلخیص شود و مورد مطالعه و بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گیرد .
اصول کلی روشهای متداول حسابداری در کلیه موسسات ( اعم از خصوصی یا دولتی ) بطور یکسان قابل پیروی و اجراء می باشد. پیروی از اصول دفترداری دوبل یا دوطرفه نیز قابل پیروی می باشد. با توجه به اینکه بی نظمی و خدای ناکرده فساد در اداره امور مالی یک سازمان دولتی موجب تضییع حقوق یک ملت و یک اجتماع است در حالیکه بی نظمی در یک سازمان خصوصی منافع یک یا تعداد محدودی از افرادرا به مخاطره می اندازد لذا لزوم اتخاذ روش صحیح و مناسب برای اداره امور مالی در موسسات دولتی را دو چندان می نماید.
با توجه به این نکته که واحدهای آموزشی و پرورشی برای انجام بخشی از هزینه های خود از بودجه دولت در قالب اعتبارات سرانه استفاده می نمایند .لذا می بایست در هزینه نمودن این اعتبارات کاملا رعایت قوانین و مقررات مالی دولت را بنمایند و در این راستا اجرای دقیق و کامل دستورالعملهای مالی واحدهای آموزشی و پرورشی را همراه با اصول و تکنیک های متداول در حسابداری به اجراء در آورند .
تعریف حسابداری (دفترداری دوبل):
منظور از بکار بردن اصطلاح حسابداری دوبل یا دو طرفه این است که وقتی یک فعالیت مالی به وقوع می پیوندد در دو حساب اثر میگذارد و لذا در دو حساب ثبت میشود .

 

 

 


برای مثال ، اگر مبلغی بابت سرانه به حساب بانکی مدرسه واریز شود یک فعالیت مالی رخ داده است و این فعالیت مالی در دو حساب تاثیر می گذارد . یکی حساب بانک و دیگری حساب دریافتی بابت سرانه یا (سرانه دریافتی ) که یکی را باید در طرف راست یا بدهکارحساب مربوطه در ( سند حسابداری ، دفتر روزنامه و دفتر کل ) و دیگری را در طرف چپ یا بستانکار حساب مربوطه در(سند حسابداری و دفاتر ) ثبت نمود.
. تعداد حساب ها و عنوان حسابها را قبلا توضیح دادیم و گفتیم که تابع دستورالعمل مالی می باشد و در اینجا از هر سر فصل که نام می بریم می تواند یک عنوان حساب باشد مانند : بانک ، سرانه ، هزینه ها ، تنخواه گردان و …….
تعریف بدهکار و بستانکار یک حساب:
در اصطلاح حسابداری ، ثبت مبلغی در طرف راست حساب را بدهکار ( مدیون ) و ثبت مبلغی در طرف چپ حساب را بستانکار (دائن ،طلبکار ) مینامند.
بطور کلی حساب گیرنده وجه خود را بدهکار و حساب دهنده وجه خود را بستانکار می نماید0
با توجه به ماهیت حسابها و اینکه هر حساب یک افزایش و یک کاهش دارد و این افزایش و کاهش ها باعث بدهکار و بستانکار شدن حسابها می شود لذا برای سهولت در تشخیص بدهکار و بستانکار کردن حسابها میتوان قواعد زیر را به کار بست :
قواعد کلی افزایش /کاهش و مانده حسابها
عنوان حسابها افزایش کاهش مانده واقعی
بانک بدهکار بستانکار بدهکار
هزینه ها بدهکار بستانکار بدهکار
تنخواه گردان بدهکار بستانکار بدهکار
سرانه دریافتی بستانکار بدهکار بستانکار
کمکهای دریافتی بستانکار بدهکار بستانکار

 

مانده هر حساب با توجه به تفاوت بین بدهکار و بستانکار آن حساب بدست می آید ، بطور مثال مانده حساب بانک از تفاوت بین ستون بدهکار و بستانکار این حساب بدست می آید. اگر مانده اقلام بدهکار یک حساب زیادتر باشد حساب مزبور مانده بدهکار و اگر مانده اقلام بستانکار زیادتر باشد حساب مزبور دارای مانده بستانکار خواهد بود و چنانچه جمع اقلام بدهکار و بستانکار همان حساب برابر باشد مانده حساب صفر خواهد بود .

 

 

 


با توجه به جدول صفحه قبل ، باید همیشه مانده های حساب بانک و هزینه ها و تنخواه گردان بدهکار و مانده کلیه دریافتی ها از جمله سرانه و کمکهای دریافتی بستانکار باشد در غیر اینصورت آن حساب از حالت عادی خارج شده است .
تشخیص حساب :
اولین قدم و در عین حال مهمترین قسمت عملیات حسابداری تشخیص حساب است.
با توجه به اهمیت موضوع علاوه بر توضیحات قبلی در مورد قواعد بدهکارو بستانکار نمودن حسابها به شرح موضوع می پردازیم ، چرا که اشتباه در تشخیص حسابها باعث گمراهی و سر درگمی کلیه عملیات مالی آموزشگاه می گردد و هرگز نتیجه گزارشات واقعی نخواهد بود 0
تشخیص حساب یعنی اینکه بدانیم در انجام ثبت عملیات مالی در سند حسابداری چه حساب یا حسابهائی را بدهکار و چه حساب یا حسابهائی را بستانکار نمائیم .
چنانچه در یک فعالیت مالی یک حساب بدهکار و یک حساب بستانکار شود آن ثبت را ساده (آرتیکل ساده) می نامیم و اگر یک یا چند حساب بدهکار و یک یا چند حساب بستانکار شود آن را ثبت مرکب (آرتیکل مرکب) گویند .
در طول دوره مالی ممکن است هر دو نوع فعالیت مالی رخ دهدو لذا ثبت های ساده و مرکب صورت پذیرد. برای تشخیص درست حسابها ، یکی از راههای مناسب این است که حسابها ، همانند انسانها تصور شوند .درست از همان اصولی که در روابط تجاری و مالی افراد پیروی می کنیم. مثلا چنانچه آقای عباسی مبلغی به آقای علوی بپردازد در عرف داد و ستد آقای عباسی که دهنده پول میباشد طلبکار یا (بستانکار) و آقای علوی که گیرنده پول است (بدهکار) می باشد . بنابراین اگر مبلغی از موجودی بانک جهت خرید مواد و لوازم مصرف شدنی پرداخت شود حساب بانک بستانکار و حساب هزینه مواد و لوازم مصرف شدنی بدهکار می گردد.
جهت روشن شدن مطالب مذکور ناچار به ذکر یک دوره فعالیت مالی مدرسه درقالب جدولی در صفحه بعدبوده و عملیات مالی و تشخیص اینکه کدام حساب یا حسابها بدهکار میباشد را مورد بررسی قرار میدهیم.

 

 

 

 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   44 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله راهنمای امور مالی