فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله راهبردهای ارزشی و اجتماعی پیامبر اعظم

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله راهبردهای ارزشی و اجتماعی پیامبر اعظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه
عنوان «راهبردهاى ارزشى و اجتماعى‏» به بررسى نقش و تاثیر پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در به کارگیرى عامل «وحدت اسلامى‏» به عنوان یکى از ابزارها در جامعه اسلامى آن زمان مى‏پردازد.
در یک تقسیم‏بندى کلى نقش پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه وآله در پایه‏گذارى وحدت امت اسلامى شامل سه مطلب بنیادین مى‏شود: نخست تلاش در وضعیت جامعه عربى آن زمان و به کارگیرى عوامل «سیاسى‏» جهت زمینه‏سازى‏هاى لازم; سپس برنامه‏ریزى‏هاى «فرهنگى‏» در مسیر ترسیم دورنماى امت واحده براى مسلمانان و ایجاد فضاى رشد فکرى و ارتقاى فهم مردم نسبت‏به مسؤولیت‏هاى خود; و در نهایت، به کار بستن راه‏حل‏هایى که پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله از آنها به عنوان ابزار تحقق وحدت بهره مى‏گرفت.
این چنین راهبردهایى را مى‏توان تحت عنوان «دعوت ارزشى پیامبرصلى الله علیه وآله برشمرد که پاره‏اى از آنها شامل «راهبردهاى ارزشى ملى و مذهبى‏»، «راهبردهاى ارزشى قومى و میهنى‏» و نیز «راهبردهاى ارزشى اجتماعى و فردى‏» خواهند بود. و اینک به هر بخش اشاره‏اى گذرا خواهیم کرد.
راهبردهاى ملى و مذهبى
الف) ایجاد وحدت ملى و همبستگى ایمانى
ورود پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به مدینه همراه با عقد قراردادهایى بین گروههاى گوناگون بود. این پیمان‏ها را مى‏توان یکى از بارزترین شواهد به کارگیرى رهیافت وحدت اسلامى در جامعه آن زمان شمرد.
پیمان‏نامه عمومى مدینه: یکى از مهمترین این پیمانها، اولین قراردادى بود که بین پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله و طوایف و قبایل موجود یثرب بسته شد و بعضى آن را «نخستین قانون اساسى مکتوب جهان‏» دانسته‏اند. این تدبیر بهترین مقوله براى به وجود آوردن وحدت ملى و همبستگى دینى بود چرا که وحدت میان قبایل درگیر، حقوق اجتماعى یهودیان و نیز مهاجران مسلمانان را تصمین مى‏کرد و از سوى دیگر، این پیمانها مقدمات تشکیل یک وحدت سیاسى و حکومتى را فراهم مى‏آورد.
به عنوان نمومه در مفاد قرارداد بین مسلمین بروشنى قید شده بود که مسلمین امت واحده‏اى، جداى از مردم دیگر هستند: (انهم امة واحدة من دون الناس)، و ارتباطى بین مسلمانان و کافران نیست و دورى بین مسلم و مسلم نباید باشد. اگر چه روح حاکم بر این پیمانها همانا به کارگیرى ابزار وحدت اسلامى در جهت راهبرد ارزشى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در جامعه اسلامى است و از همین‏رو تمام زموارد آن مصداق این امر قرار دارند، ولى به بعضى از آن موارد اشاره مى‏کنیم: (1)
- مسلمین در برابر ظلم و تجاوز و توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.
- هیچ مؤمنى بدون اشاره سایر مؤمنان در جهاد فى سبیل‏الله صلح نمى‏کند و صلح جز براى همگان اجرا نخواهد شد.
- تمامى گروهها (که به جنگ مشغول‏اند) به ترتیب وارد جنگ خواهند شد و جنگیدن به یک گروه (دومرتبه پشت‏سرهم) تحمیل نخواهد شد.
- «ذمة الله‏» نسبت‏به همه افراد یکسان است.
- اگر اختلافى بین مسلمین بروز کرد، مرجع حل آن خدا و رسول خواهند بود.
- مسلمین، فرد مقروض و مدیونى را که دین او سنگین است رها نخواهند ساخت، بلکه اور ا کمک مى‏کنند.
و در قسمت دیگرى از این عهدنامه تاریخى که طرف خطاب آن یهودیان مدینه بودند، امورى پیشداورى شد که توجه به مفاد آن حاکى از انگیزه تحقق وحدت ملى توسط پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله است:
- مسلمانان و یهودیان امت واحده‏اند و مانند یک ملت در مدینه زندگى خواهند کرد و هر یک دین خود را دارند.
- به یهودیان هم‏پیمان، همراهى و کمک خواهد شد و متقابلا وقتى مسلمین آنها را به مصالحه مى‏خوانند، یهودیان باید بپذیرند.
- مسلمین و یهود هر دو باید بر ضد کسانى که با این قرارداد به مخاصمه برمى‏خیزند، مبارزه کنند.
- هر دو باید با یارى یکدیگر در برابر مهاجمان به یثرب بجنگند.
- هیچ کافرى از ناحیه دو طرف اجیر نشود مگر این که به مصلحت هر دو گروه باشد.
به هر حال، باید چنین نتیجه گرفت که کوشش براى ایجاد حساسیت مشترک دینى و ملى یکى از شاخص‏ترین راه‏حل‏هاى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در جهت تحقق وحدت اسلامى شمرده مى‏شود.
تثبیت وحدت ایمانى: پیامبرصلى الله علیه وآله بعدها نیز در مسیر تثبیت همبستگى ایمانى مسلمین مکررا بر این موضوع تاکید فرمود. در بخشى از سخنان حضرت پس از فتح مکه و در مسجدالحرام چنین نقل کرده‏اند که فرمود: «المسلم اخ المسلم والمسلمون هم ید واحد على من سواهم تتکافوا دمائهم یسعى بذنبهم ادناهم‏». (2)
ایجاد چنین حس مشترک دینى و پیوستگى مذهبى واحد بین مؤمنان در کلام زیبایى منسوب به حضرت کاملا مشهور است که: «المؤمنون کنفس واحدة‏».
همچون آن یک نور خورشید سما صد شود نسبت‏به صحن خانه‏ها لیک یک باشد همه انوارشان چون که برگیرى تو دیوار از میان چون نماند خانه‏ها را قاعده مؤمنان مانند نفس واحده
و البته رمز این پرتو نورانى نیز در روح انسانى و الهى مؤمنان خواهد بود که:
جان حیوانى ندارد اتحاد تو مجو این اتحاد از روح باد جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جانهاى شیران خداست (مولوى)
ب) پیوند روح اخوت و برادرى
پیدایش تعلق اجتماعى: در نخستین سال ورود پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به مدینه یکى از مهمترین ابتکارها و راهبردهاى مهم حضرت در به کارگیرى عامل وحدت دینى واقع مى‏شود; یعنى پیوند (عقد) مواخات بین کلیه مسلمانان اعم از مرد و زن:
دو قبیله کاوس و خزرج نام داشت یک ز دیگر جان خون آشام داشت کینهاى کهنه‏شان از مصطفى محو شد در نور اسلام و صفا اولا اخوان شدند آن دشمنان همچو اعداد عنب در بوستان وز دم المؤمنون اخوه، به پند درشکستند و تن واحد شدند غوره‏اى کو سنگ بست و خام ماند در ازل حق کافر اصلیش خواند نى اخى نى نفس واحد باشد او در شقاوت نحس ملحد باشد او آفرین بر عشق کل اوستاد صد هزاران ذره را داد اتحاد (مولوى)
رسول خداصلى الله علیه وآله در یک مجلس عمومى مى‏فرماید: «تآخوا فی الله اخوین اخوین‏». (3)
این پیمان برادرى همگانى تنها براساس نفى انگیزه‏هاى قومى و قبیله‏اى و بر محور حق و همکارى اجتماعى شکل گرفت چه این که: «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم واتقوا الله لعلکم ترحمون‏». (حجرات /10)
پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله بین هر مهاجر و یکى از مردم مدینه عقد برادرى بست و در یک انگاره تاریخى، حضرت على را در دنیا و آخرت برادر خود خواند که: «انه منى و انا منه‏».
به هر ترتیب، این تصمیم داهیانه، کارآمدترین ابزار تحقق الفت فراگیر در جامعه آن زمان بود که نشان از همه کوشش پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله براى پیدایش یک تعلق اجتماعى بالنده بر محور ایمان به خدا داشت.
محبت الهى پایه تشکیل جامعه آرمانى: جامعه مطلوب پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله، نظامى است که تمامى اعضاى آن بر محور دیانت توحیدى، پیوند برادرى با یکدیگر دارند و مکلف هستند آن را استوار نگه دارند تا خداوند عزیز حکیم نیز زمینه‏هاى الفت و وحدت دلها را (به قدرت خود) پایدار سازد و بدین‏سان پایه‏هاى تفاهم اجتماعى جامعه اسلامى محکم گردد: «وان یریدوا ان یخدعوک فان حسبک الله هو الذى ایدک بنصره وبالمؤمنین × والف بین قلوبهم لو انفقت ما فى الارض جمیعا ما الفت‏بین قلوبهم و لکن الله الف بینهم انه عزیز حکیم.» (انفال /62 و63)
براساس مفاد آیات الهى اولا بدون تحقق الفت اجتماعى نمى‏توان سخن از جامعه کرد; ثانیا تحقق این امر تنها به ست‏خداست، ثالثا مؤمنان نیز قادرند شرایط و زمینه‏هاى وحدت اجتماعى را فراهم آورند. (4)
کلام راستین خداوند پیرامون مساله برادرى قبایل یثربى نیز بس گویاست; «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا واذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا... «(آل عمران /103)
جامعه آرمانى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله که در آن روح اخوت و برادرى موج مى‏زند، جامعه‏اى است که در شدت بر کفر و رحمت‏به ایمان، حول یک محور، وحدت مى‏یابند، یعنى: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء على الکفار رحماء بینهم‏». (فتح /29)
جامعه‏اى که مانند پیکره‏اى واحد است و تمام افراد آن در ارتباطى وحدت‏بخش با یکدیگر پایدار مى‏مانند و روح عشق و ایمان مذهبى در تار و پود آن جریان دارد: «مثل المؤمنین فى توادهم وتراحمهم وتعاطفهم کمثل جسد واحد اذا اشتکى منه عضو تداعى له سائر الاعضاء بالسهر والحمى‏». (5)
بهره‏ورى از ظرفیت‏هاى اجتماعى: در نتیجه پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله با طرح پیمان برادرى انصار و مهاجران، از ظرفیت‏خاص چارچوب اجتماعى جامعه عربى (که حمایت از هم‏پیمانان خود بوده) در جهت اهداف تحقق امت واحده بهره برد و این موفقیت‏بارز پیامبرصلى الله علیه وآله نه تنها باعث تعجب افرادى چون ابوسفیان شد، که حتى آثار و پیامدهاى این مساوات اسلامى تا مقدم داشتن اموال و دارایى‏ها نسبت‏به یکدیگر پیش رفت. مورخان نقل مى‏کنند که در جریان برادرى مهاجر و انصار، پیمانى بسته شد که شامل مشارکت در میراث هم بود و در همین راستا رویداد تقسیم غنایم جنگى «بنى‏النضیر» از بهترین نمونه‏هاست.
به هر حال، سراسر وقایع تاریخ اسلام گویاى شواهدى است که نقش پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله را در جلوگیرى از افتراق صفوف مسلمین و متقابلا بهره‏برى ابزار وحدت اسلامى نشان مى‏دهد و این دستور آشکار قرآن بود که: «ولاتکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا...» (آل‏عمران /105)تلاش پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در ایجاد وحدت به اوج کوشش‏هاى ممکن، مى‏رسد و چون آرمان وحدت را یکى از رسالت‏هاى الهى بعثت‏خود مى‏داند; و رنج تفرق مؤمنان بر او گران مى‏آید و سخت مهربان و هواخواه آنان است، پس در این راه تمام توان خود را به کار مى‏برد که: «لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم‏». (توبه/128) و شاید به همین دلیل است که خود مى‏فرماید: «ما اوذى نبى مثل ما اوذیت.» (6)
راهکار سازگارى و همدلى: موضوع «اصلاح ذات البین‏» و سفارشها و موضعگیرى‏هاى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله پیرامون آن نیز، در ردیف راهکارهاى ایجاد برادرى قرار مى‏گیرد:
«... وفى الخبر عن ابى‏ایوب قال: قال رسول‏الله‏صلى الله علیه وآله: یا ابا ایوب الا ادلک على صدقة یحبها الله و رسوله قال: بلى. فقال رسول‏الله: تصلح بین الناس اذا تفاسدوا... و فى راویه تسعى فى صلاح ذات البین اذا تفاسدوا و تقرب بینهم اذا تباغضوا». (7)
و نیز نقل شده که درباره آیه اخوت از پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله پرسش کردند، فرمود: مزد آن کس که در برقرارى آشتى میان مردمان بکوشد; برابر مزد کسى است که در راه خدا پیکار کند. (8)
بدین‏ترتیب یکى از این شیوه‏ها را در تصمیمى که پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله مبنى بر «اصلاح ذات البین‏» در مورد تقسیم غنایم جنگ بدر مى‏گیرد، مشاهده مى‏کنیم. قطعا فقدان قانون خاص تقسیم غنایم و نیز عدم آمادگى تربیتى و اخلاقى کامل مسلمانان آن دوره، عواملى بود تا در وحدت پویاى جامعه اسلامى ایجاد خلل کند. از این‏رو، پیامبرصلى الله علیه وآله مامور به اصلاح امور و حفظ یکپارچگى ملت مى‏شود و مؤمنان نیز موظف به رعایت همدلى و تبعیت از رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله که: «فاتقوا الله واصلحوا ذات بینکم واطیعوالله ورسوله ان کنتم مؤمنین‏». (انفال /1)
پیامبرصلى الله علیه وآله به گونه‏اى اختلاف‏زدایى مى‏کند که شقاقى (هر چند ناچیز) در پیکره وحدت دینى مسلمین سر برنیاورد; چنان که مورخان نقل کرده‏اند، پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله حتى براى گروهى هم که در جنگ حاضر نبودند سهمى از غنیمت قرار مى‏داد. (9)
جالب توجه است که پیش از آغاز جنگ بدر، پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله با وجود اعلام حمایت عده‏اى از مهاجران، در انتظار اعلام رضایت انصار مبنى بر آمادگى جهاد نبرد با دشمن است; چون محتواى قرارداد انصار با پیامبرصلى الله علیه وآله درباره دفاع از حضرت در داخل شهر مدینه بود و نه همراهى در جنگ‏هاى خارج، لذا پیش از حرکت‏به دنبال راى و نظر انصار بود و پس از اطمینان از یارى آنان آماده کارزار مى‏گردد.
این امر در واقع نشان از اهتمام پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به رعایت‏سنت‏هاى اجتماعى و ملاحظه شرایط خاص سیاسى زمان دارد. (10)
تفوق به جاى تفرق: رویداد دیگرى که در جریان جنگ احد شاهدیم دستورى است که قرآن به پیامبرصلى الله علیه وآله مى‏دهد مبنى بر عدم ملامت پاره اى مسلمانان به سبب فرار از جنگ و در برابر، بخشودن آنها و سعى در امیدوار ساختن و همکارى به گونه‏اى که جذب جامعه اسلامى شوند و در مسیر اصلاح و تربیت روحى قرار گیرند: «فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فى الامر...» (آل‏عمران /159)
قطعا یکى از ریشه‏هاى اصلى چنین تصمیم پسندیده‏اى، همخوانى با وحدت و یکپارچگى سیاسى امت اسلام بوده است تا از این طریق پیشاپیش زمینه افتراق بین گروههاى مسلمان (به علت طرد افرادى از مبارزین که در جریان جنگ دچار خطا و تخلف شدند) و سایر اقشار جامعه، محو شود.
در همین جنگ است که به نقل تاریخ; جوان مسلمان ایرانى پس از وارد آوردن ضربه‏اى بر افراد سپاه دشمن مى‏گوید: «خذها و انا الغلام الفارسى‏» (این ضربت را تحویل بگیر که منم یک جوان ایرانى) اما پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله او را خطاب و عتاب نمود که چرا نمى‏گویى منم یک جوان انصارى؟! و منظور آن است که به این وسیله هم، آهنگ برانگیخته شدن تعصبات قومى دیگر را خاموش، و وحدت صفوف اسلام را حفظ کند و هم، ملاک افتخار و ارزش را از محور قوم و نژاد و ملیت‏به دین و مکتب و ارزشهاى توحیدى بازگرداند.
بدین‏سان حضرت از هر عاملى براى نگهدارى تفوق اجتماعى و جلوگیرى از تفرق استفاده مى‏کرد و حتى در جریان تخریب مسجد ضرار!
حفظ وفاق ملى: سیاست پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله درباره ویران کردن مسجد ضرار دقیقا به قصد ایجاد یک مانع مؤثر براى جلوگیرى از ظهور شکاف سیاسى در جامعه اسلامى بود تا پیاپى، وفاق ملى آسیب نبیند.
یک مثال دیگر اندر کژروى شاید ار از نقل قرآن بشنوى این چنین کژ بازیى مى‏باختند مسجدى جز مسجد او ساختند فرش و سقف و قبه‏اش آراسته لیک تفرق جماعت‏خواسته قصدشان تفریق اصحاب رسول فضل حق را کى شناسد هر فضول
بر این اساس، پیامبر بزرگوار اسلام‏صلى الله علیه وآله حتى در آخرین سفارشهاى خود به امت اسلامى نیز چنین مى‏گوید: «ایها الناس، ان دماءکم و اموالکم علیکم حرام الى ان تلقوا ربکم، کحرمة یومکم هذا، و کحرمة شهرکم هذا...» و نیز در آخر خطبه دارد که: «... ایها الناس اسمعوا قولی و اعقلوه، اعلموا ان کل مسلم اخ للمسلم و ان المسلمین اخوة.» (11)
2 - راهبردهاى قومى و میهنى
الف) نفى نژادپرستى و قومیت‏گرایى
یکى دیگر از راه‏حل‏هایى که پیامبر مکرم اسلام‏صلى الله علیه وآله در مسیر بنیانگذارى وحدت امت اسلامى به کار مى‏گرفت، نفى نژادپرستى، قومیت‏گرایى و تبعیض‏هاى ناروا و ناپسند بود.
شکستن ارزشهاى جاهلى: مبارزه پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله با برده‏دارى آن زمان که همراه افزایش تدریجى قدرت سیاسى و اجتماعى حضرت با قاطعیت روزافزونى نیز توام بود، بهترین شاهد است. این جنبش، بخشى از حرکت‏هاى عدالت‏خواهى پیامبرصلى الله علیه وآله در برابر ظلم آشکار آن دوره به شمار مى‏آید چرا که حضرت به دنبال تاسیس جامعه فلاح‏پسند دینى و پایه‏گذارى حزب رستگاران است که: «الا ان حزب الله هم المفلحون‏» (مجادله /22) و نیک، از قرآن آموخته که فلاح و سعادت با ظلم و شقاوت قابل جمع نیست: «.. انه لایفلح الظالمون‏». (انعام /35)
یکى از تلاشهاى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در دوره ابتدایى حضور ده ساله مکه مکرمه، گسستن مبانى نظام ارزشى حاکم بر جامعه جاهلى آن زمان بود. در بافت پیوندهاى عشیره‏اى; بردگان و کنیزکان بدون اذن صاحبان خود، حق هیچ‏گونه تصمیم‏گیرى مستقل و یا اظهار مشارکت اجتماعى خاص نداشتند. اجازه بردها در پذیرش یا عدم پذیرش معتقدات دینى خویش نیز به دست‏خود آنان نبوده است.
دعوت فرهنگى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به توحید، و نیز دعوت ارزشى حضرت به ایجاد تعلق دینى و حب اجتماعى توحیدى، سبب شد تا زمینه شکستن چنین تبعیض‏هاى ظالمانه‏اى فراهم گردد، معیارهاى جاهلى روابط نسبى از بین‏رفته و در نهایت افراد، بدون وابستگى قومى و قوم‏گرایى به دین جدید بگرایند چرا که: «لاعصبیة فى الاسلام‏».
حاصل توفیق پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در به کارگیرى این راه، مسلمان شدن افرادى از عشیره‏ها و قبایل متعدد مشرکین و تمرد آنان از قوانین نظام قبیله‏اى و سپس، پیوستن به صفوف مؤمنان بود. این روش، علاوه بر تاثیرگذارى «ارزشى و اجتماعى‏» یعنى ایجاد یاس و وحشت در دل مشرکان و ویران شدن اصول ارزش حاکم، زمینه‏اى براى زایش نظام اجتماعى جدید پدید آورد.
ارزش مساوات توحیدى: بعدها پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در قالب فرمان، ارشاد یا نصیحت، مسلمانها را رهنمون به آزادسازى بردگان مى‏سازد و خود نیز چنین مى‏کند و این فرمان «خداى‏» بود که ایمان به خود و آخرت و پیامبران را با بخشش مال در جهت آزادى انسانهاى دیگر همسنگ مى‏داند: «.. ولکن البر من آمن بالله والیوم الآخر والملئکة والکتاب والنبیین واتى المال على حبه ذوى القربى و... وفى الرقاب و...» (بقره /177)
حضرت، افرادى مانند «زید بن حارثه‏» را فرمانده سپاه اسلام، «بلال حبشى‏» را مؤذن ویژه قرار مى‏دهد و از «سلمان فارسى‏» ایرانى تجلیل مى‏کند و به او مقام و منزلت والا مى‏بخشد تا به این ترتیب هم با تبعیض‏هاى موجود به مبارزه برخیزد: «من اعتق مؤمنا اعتقه الله العزیز الجبار...«و هم بتدریج ارزش تقوا را ملاک منصب‏ها و منزلت‏هاى اجتماعى، معرفى نماید که: «ان اکرمکم عندالله اتقیکم...» (حجرات /13)
پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله آشکارا اعلام مى‏کرد آن غلام حبشى و این سید قریشى (هر دو) در نزد من یکسان هستند و بدین‏سان آن حضرت را منادى به حق مساوات توحیدى دانسته‏اند. چه این که: «کلکم لآدم و آدم من تراب لیس لعربى على عجمى فضل الا بالتقوى‏». (12)
به هر حال رعایت تساوى و عدالت توسط پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله که دقیقا در برابر ظلم و تبعیض‏هاى رایج قرار داشت، از مؤثرترین راهکارهاى ایجاد وحدت اسلامى در جامعه آسیب‏دیده آن روزگار بود.
در متون تاریخى و روایى مى‏خوانیم که حضرت تفاوتى بین برده و غیربرده نمى‏گذاشت و خود نیز در اجراى احکام، طعم شیرین حق مساوات و عدالت را به دیگران مى‏چشانید; که حتى در جمع مسلمانان، جایگاه پیامبر خداصلى الله علیه وآله ناپیدا بود و هر زمانى در مجلس مى‏نشست افراد ناشناس بسادگى نمى‏توانستند حضور رسول‏الله‏صلى الله علیه وآله را نزد مردم بیابند. اوج درخشش این مساوات‏طلبى حتى در چشمان مبارک رسول رحمت نیز نمایان بود که: «کان رسول‏الله یقسم لحظاته بین اصحابه، ینظر الى ذا وینظر الى ذا بالسویة‏». (13)
البته شکى نیست که همه این آداب الهى در جلب حمایت توده مردم بسیار مؤثر بوده است. حضرت در یک تمثیل گویا مى‏فرماید: «ان الناس من عهد آدم الى یومنا هذا مثل اسنان المشط لا فضل للعربى على العجمى ولا للاحمر على الاسود الا بالتقوى.» (14)
این سیره با درایتى خاص و تدبیرى موشکافانه در دوران حکومت پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله نیز دنبال مى‏شود تا همواره نقش خود را به عنوان یکى از ابزارهاى ارزشى وحدت‏ساز ایفا کند. پیامبرصلى الله علیه وآله درصدد است تا همه پایه‏هاى نابرابرى‏هاى جاهلى را از میان بردارد و بازگشت‏به عهد جاهلیت و پسند احکام غیرالهى را ناممکن سازد که: «افحکم الجاهلیة یبغون...» (مائده/50)
رسول الله‏صلى الله علیه وآله خود، آغازگر این حرکت‏بزرگ اجتماعى - ارزشى است و از هر رخدادى در جهت القا و تثبیت روح مساوات و عدالت انسانى در جامعه نوپاى آن زمان بهره مى‏برد. در جایى به زیبایى تمام مى‏فرماید: «ان الله یکره من عبده ان یراه ممیزا بین اصحابه‏». (15)
بدین‏ترتیب مى‏توان نتیجه گرفت: نفى قومیت‏گرایى و هر نوع تعصب ناپسند جاهلى، همیشه مدنظر پیامبر گرامى اسلام‏صلى الله علیه وآله بوده است و هشدارهاى حضرت نیز به کسانى که حسب و نسب را ملاک افتخارات و ارزشها مى‏دانستند، در تاریخ اسلام ثبت‏شده است:
«سلمان فارسى در مسجد پیامبرصلى الله علیه وآله نشسته بود. عده‏اى از بزرگان اصحاب نیز حاضر بودند و سخن از اصل و نسب به میان آمد هر کسى درباره اصل و نسب خود چیزى مى‏گفت تا این که از سلمان سؤال کردند... او گفت: انا سلمان بن عبدالله، کنت ضالا فهدانى الله عزوجل بمحمد، کنت عائلا فاغنانى الله بمحمد وکنت مملوکا فاعتقنى الله بمحمد. سپس پیامبرصلى الله علیه وآله وارد شدند و سلمان گزارش جریان را به حضرت رساند. رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله به آن جماعت که همه از قریش بودند فرمود: یا معشر قریش ان حسب الرجل دینه و مروئته خلقه و اصله عقله. (16)
همچنین در روایت دیگرى، افتخار و فخرفروشى بر محور تعصبات قومى را از آتش جهنم مى‏شمارد: «لیدعن رجال فخرهم باقوام انما هم فحم من فحم جهنم...» (17)
در همین ردیف باید بر زندگى بسیار ساده پیامبر عزیزصلى الله علیه وآله اشاره کرد که به نقل امیرالمؤمنین‏علیه‏السلام حتى اجازه نصب پرده‏اى با نقش و نگار معمولى را بر در خانه خود نمى‏دهد. این امر، بهترین شاهد و عالى‏ترین زمینه براى جذب انسانهاى محرومیت کشیده آن زمان و عامل تحقق وحدت دینى بود. به نقل صحابه آن حضرت: «کان رسول‏الله‏صلى الله علیه وآله خفیف المؤونة‏».
زیباترین تعبیر پیرامون نقش ارزشى پیامبران همان است که در نهج‏البلاغه مى‏خوانیم: «مع قناعة تملا القلوب والعیون غنى و خصاصة تملا الابصار و الاسماع اذى‏». (18)
حمایت از محرومین: در جهت نفى تعصبات قومى، خطمشى حمایت از محرومین و بیچارگان نیز قرار دارد. این گروه که عمدتا بردگانى از مردان و زنان‏اند طبق قوانین حاکم، زیر پوشش حمایتى هیچ قوم و قبیله‏اى نبودند و لذا از کلیه حقوق اجتماعى و سیاسى محروم مى‏شدند و به دلیل ساخت‏سیاسى خاص دوران جاهلى و نیز ناتوانى‏هاى گوناگون این افراد، امکان پى‏ریزى جامعه‏اى مستقل را هم نداشتند.
در چنین شرایطى، مخالفت پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله با تبعیض‏ها و قوم‏گرایى‏ها و از سوى دیگر، حمایت از محرومان، سبب جذب این گروه به اسلام و پیامبرصلى الله علیه وآله مى‏شد و بدین‏ترتیب گروه کثیرى بر محور رسول خداصلى الله علیه وآله وحدت اجتماعى و سیاسى پدید مى‏آوردند. در واقع، محتواى فکرى دعوت حضرت در اعلام اصالت تقوا و کرامت انسانى و نیز مقتضاى عملکرد او، نقش یک ابزار پویا براى ایجاد وحدت اسلامى نوین را ایفا کرد.
این اعلام حمایت و جانبدارى که بتدریج دامنه پوشش آن نیز گسترده مى‏شد، توانست نیروهاى خسته و گریزان، ستم‏دیده و درگیر تردیدهاى فکرى را به مرکزى واحد هدایت کند و پایه‏هاى وحدت دینى را استوار سازد.
ب) نقش بیت‏الله
با نظرى به رویدادهاى تاریخ اسلام بعضى راه‏حل‏هاى دیگر نیز به چشم مى‏آید که در آنها به نحوى از ظرفیت و مقتضیات موجود جامعه آن زمان در جهت تحقق وحدت اسلامى بهره‏بردارى شده است.
در این‏باره تاثیر کعبه مکرمه و کیفیت استفاده پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله از آن به عنوان یکى از ابزارهاى ارزشى وحدت‏ساز شایان توجه است چه این که: «ان اول بیت وضع للناس للذى ببکة مبارکا وهدى للعالمین‏». (آل‏عمران /96)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    34صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله راهبردهای ارزشی و اجتماعی پیامبر اعظم
نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.