فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق کامل درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق کامل درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی


دانلود تحقیق کامل درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 21
فهرست و توضیحات:

چکیده

معاد از نظر شیخ

منابع و مآخذ

 

چکیده

همه مطالب مقاله حاضر با قصد بررسی صحت و یا سقم نسبت انکار معاد جسمانی به ابن سینا با استناد به اقوال وی در کتاب «شفا» و «نجات» و آثار دیگر او تدوین شده است. حاصل کلام وی در مجموعه آثارش این است که معاد در دو صورت «جسمانی» و «روحانی» قابل تصور است، که نوع جسمانی آن قابل اثبات به برهان نیست. اما نوع روحانی آن را می توان به برهان اثبات کرد. او بعد از تقسیم معاد به جسمانی و روحانی، تصدیق معاد جسمانی را به طریق شرعی و به حکم تصدیق جز نبوت بر مسلمان فرض می داند. ولی با این حال معتقد است که سعادت نفسانی را اصلاً قابلیت قیاس با سعادت بدنی نیست. بنابراین رغبت حکمای الهی به برخورداری از آن بسیار بیشتر از سعادت جسمانی است. به گونه ای که اگر حتی سعادت بدنی را به ایشان اعطا کنند، به آن التفات و توجهی نخواهند داشت. وی بعد از تأکید بر این مسأله در صدد است تا توضیح دهد که چرا با وجود کمال بیشتری که در سعادت نفسانی است، مع ذلک انسانها از آن غافلند.

بعد از ذکر علل بی توجهی انسانها به کمالات برتر، سرانجام و در بخش پایانی با استناد به قول کسانی که وی آنها را «اهل علم» می نامد، می پذیرد که بعضی از نفوس انسانی که از آنها به عنوان «بدینون» یا نفوس ساده یاد می شود، می توانند معاد جسمانی داشته باشند، اما آن جسم، از جنس اجرام سماوی خواهد بود، که به عنوان آلت نفس در خدمت ایشان قرار می گیرد.

نگارنده در سخن پایانی به فقراتی از دیدگاه شیخ اشاره کرده است که احتمال می رود به آن دلیل این بزرگوار در مظان اتهام قرار گرفته باشد و اما داوری را به خواننده واگذار نموده تا با مطالعه دقیق خود حق مطلب را به جا آورد.

فصل هشتم از مقاله نهم الهیات «الشفاء» به بحث معاد اختصاص دارد. شیخ در این فصل و همچنین در آثار دیگر خود، دیدگاهش را در خصوص معاد و اقسام آن ذکر کرده است و سپس به مسأله سعادت و شقاوت و ارتباط نفوس مختلف با آن پرداخته است. از آنجا که بیان نظر شیخ در خصوص مسأله معاد جسمانی مشکلاتی را برای او فراهم نموده و او را در مظان اتهام انکار ضروری دین قرار داده، به نظر لازم می آید متعاطیان فلسفه برای پرهیز از پیش داوریهای غیر منصفانه و رعایت جانب انصاف، در جریان کل بحث وی در قسمت پایانی کتاب «الشفاء» و آثار دیگری که وی در آنها به آن موضوع پرداخته است، قرار گیرند.

نظر به اینکه اتهام و نسبت کفر در خصوص این مسأله از ناحیه شخصیت شهیر عالم اسلام، امام محمد غزالی، متوجه فیلسوف مسلمان، ابوعلی ابن سینا گشته است، اهمیت پرداختن به آن را دو چندان می نماید. زیرا نه امام محمد آن کسی است که بتوان او را نادیده گرفت و از کنار آراء و نظراتش به آسانی گذشت و نه اندیشه حکیمی همچون ابوعلی اجازه قبول چنین داوری را، به راحتی، در مورد او به ما می دهد.

امام محمد غزالی در کتاب معروف خویش، «تهافت الفلاسفه»، ص 46) که آن را به قصد رسوا ساختن اندیشه های - به زعم خویش - سخیف فلاسفه به رشته تحریر در آورده است، ضمن نسبت دادن «رؤسای ضلال» به پیشروان حکمت و فلسفه اسلامی، یعنی فارابی و ابن سینا، مدعی است که ایشان در خصوص حداقل بیست مسأله از مسائل فلسفی راه را به گمراهی رفته اند و در مورد حداقل سه مسأله از مسائل بیست گانه، سر از وادی کفر در آورده اند، که یکی از آنها نظر ایشان در مورد معاد جسمانی است.

شیخ متهم است که «برانگیختن تن ها و بازگردانیدن جانها به تن ها و وجود آتش جسمانی را انکار کرده و وجود بهشت و حور عین و دیگر چیزهایی که به مردم وعده داده اند را مثالهایی دانسته که برای فهمانیدن ثواب و عقاب روحانی که برتر از ثواب و عقاب جسمانی است، زده اند» (تهافت الفلاسفه، ص 284)

اما آیا به راستی چنین نسبتی شیخ را رواست؟ آیا شاهد مثالی در گفتار او وجود دارد که تأیید این مطلب باشد؟ صرف نظر از نسبتی که به او داده اند، قطعاً بررسی عین کلام او بهترین میزان برای داوری است و به همین دلیل نگارنده تصور می کند، نگاه اجمالی به بیان مستوفای شیخ در الهیات «الشفا» - به عنوان متن - و آثار دیگر او ضمن تصحیح پیش داوری ما، حداقل دینی است که ما به عنوان یک نوآموز فلسفه، به پیشگاه حکیمی بزرگ و فیلسوفی شهر، ادا می کنیم.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

تحقیق درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

اختصاصی از فی موو تحقیق درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی


تحقیق درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:21

چکیده

همه مطالب مقاله حاضر با قصد بررسی صحت و یا سقم نسبت انکار معاد جسمانی به ابن سینا با استناد به اقوال وی در کتاب «شفا» و «نجات» و آثار دیگر او تدوین شده است. حاصل کلام وی در مجموعه آثارش این است که معاد در دو صورت «جسمانی» و «روحانی» قابل تصور است، که نوع جسمانی آن قابل اثبات به برهان نیست. اما نوع روحانی آن را می توان به برهان اثبات کرد. او بعد از تقسیم معاد به جسمانی و روحانی، تصدیق معاد جسمانی را به طریق شرعی و به حکم تصدیق جز نبوت بر مسلمان فرض می داند. ولی با این حال معتقد است که سعادت نفسانی را اصلاً قابلیت قیاس با سعادت بدنی نیست. بنابراین رغبت حکمای الهی به برخورداری از آن بسیار بیشتر از سعادت جسمانی است. به گونه ای که اگر حتی سعادت بدنی را به ایشان اعطا کنند، به آن التفات و توجهی نخواهند داشت. وی بعد از تأکید بر این مسأله در صدد است تا توضیح دهد که چرا با وجود کمال بیشتری که در سعادت نفسانی است، مع ذلک انسانها از آن غافلند.

بعد از ذکر علل بی توجهی انسانها به کمالات برتر، سرانجام و در بخش پایانی با استناد به قول کسانی که وی آنها را «اهل علم» می نامد، می پذیرد که بعضی از نفوس انسانی که از آنها به عنوان «بدینون» یا نفوس ساده یاد می شود، می توانند معاد جسمانی داشته باشند، اما آن جسم، از جنس اجرام سماوی خواهد بود، که به عنوان آلت نفس در خدمت ایشان قرار می گیرد.

نگارنده در سخن پایانی به فقراتی از دیدگاه شیخ اشاره کرده است که احتمال می رود به آن دلیل این بزرگوار در مظان اتهام قرار گرفته باشد و اما داوری را به خواننده واگذار نموده تا با مطالعه دقیق خود حق مطلب را به جا آورد.

واژگان کلیدی: معاد جسمانی ، معاد روحانی، نفس، سعادت، شقاوت

فصل هشتم از مقاله نهم الهیات «الشفاء» به بحث معاد اختصاص دارد. شیخ در این فصل و همچنین در آثار دیگر خود، دیدگاهش را در خصوص معاد و اقسام آن ذکر کرده است و سپس به مسأله سعادت و شقاوت و ارتباط نفوس مختلف با آن پرداخته است. از آنجا که بیان نظر شیخ در خصوص مسأله معاد جسمانی مشکلاتی را برای او فراهم نموده و او را در مظان اتهام انکار ضروری دین قرار داده، به نظر لازم می آید متعاطیان فلسفه برای پرهیز از پیش داوریهای غیر منصفانه و رعایت جانب انصاف، در جریان کل بحث وی در قسمت پایانی کتاب «الشفاء» و آثار دیگری که وی در آنها به آن موضوع پرداخته است، قرار گیرند.

نظر به اینکه اتهام و نسبت کفر در خصوص این مسأله از ناحیه شخصیت شهیر عالم اسلام، امام محمد غزالی، متوجه فیلسوف مسلمان، ابوعلی ابن سینا گشته است، اهمیت پرداختن به آن را دو چندان می نماید. زیرا نه امام محمد آن کسی است که بتوان او را نادیده گرفت و از کنار آراء و نظراتش به آسانی گذشت و نه اندیشه حکیمی همچون ابوعلی اجازه قبول چنین داوری را، به راحتی، در مورد او به ما می دهد.

امام محمد غزالی در کتاب معروف خویش، «تهافت الفلاسفه»، ص 46) که آن را به قصد رسوا ساختن اندیشه های - به زعم خویش - سخیف فلاسفه به رشته تحریر در آورده است، ضمن نسبت دادن «رؤسای ضلال» به پیشروان حکمت و فلسفه اسلامی، یعنی فارابی و ابن سینا، مدعی است که ایشان در خصوص حداقل بیست مسأله از مسائل فلسفی راه را به گمراهی رفته اند و در مورد حداقل سه مسأله از مسائل بیست گانه، سر از وادی کفر در آورده اند، که یکی از آنها نظر ایشان در مورد معاد جسمانی است.

شیخ متهم است که «برانگیختن تن ها و بازگردانیدن جانها به تن ها و وجود آتش جسمانی را انکار کرده و وجود بهشت و حور عین و دیگر چیزهایی که به مردم وعده داده اند را مثالهایی دانسته که برای فهمانیدن ثواب و عقاب روحانی که برتر از ثواب و عقاب جسمانی است، زده اند» (تهافت الفلاسفه، ص 284)

اما آیا به راستی چنین نسبتی شیخ را رواست؟ آیا شاهد مثالی در گفتار او وجود دارد که تأیید این مطلب باشد؟ صرف نظر از نسبتی که به او داده اند، قطعاً بررسی عین کلام او بهترین میزان برای داوری است و به همین دلیل نگارنده تصور می کند، نگاه اجمالی به بیان مستوفای شیخ در الهیات «الشفا» - به عنوان متن - و آثار دیگر او ضمن تصحیح پیش داوری ما، حداقل دینی است که ما به عنوان یک نوآموز فلسفه، به پیشگاه حکیمی بزرگ و فیلسوفی شهر، ادا می کنیم.

معاد از نظر شیخ

ابو علی در تتمه مقاله نهم از کتاب «الشفا» و همچنین در کتاب «النجاه» متذکر شایستگی تحقیق پیرامون احوال نفوس انسانی بعد از مفارقت بدن گشته، می گوید:

«یجب ان یعلم ان المعاد منه ما هو منقول من شرع و لا سبیل الی اثباته ال من طریق الشریعه و تصدیق جز النبوه و هو الذی للبدن عند البحث» (الشفاء، ص 460/ النجاه، ص 681)

به نظر می رسد تصریح شیخ به «قابل اثبات نبودن معاد بدن هنگام بعث» مهمترین بهانه ای است که مخالفان وی همچون امام محمد غزالی، از آن به عنوان حربه کفر استفاده کرده اند؛ حال آنکه بیان شیخ تا بدینجا پایان نمی پذیرد. او بعد از تقسیم معاد به جسمانی و روحانی و تصریح به قابل اثبات نبودن نوع جسمانی آن استثنایی را ذکر می کند و آن تصدیق به طریق شرعی آن است. از نظر او معاد جسمانی منقول از شرع بوده که به حکم تصدیق خبر نبوت باید به آن باور داشت، گر چه راه عقلی اثبات آن مسدود است. اما بسط شریعت حق پیامبر عظیم الشأن اسلام، حال سعادت و شقاوتی را که برای بدن است، بر ما معلوم نموده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

تحقیق در مورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی


تحقیق در مورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:20

 

  

 فهرست مطالب

 

 

چکیده

 

همه مطالب مقاله حاضر با قصد بررسی صحت و یا سقم نسبت انکار معاد جسمانی به ابن سینا با استناد به اقوال وی در کتاب «شفا» و «نجات» و آثار دیگر او تدوین شده است. حاصل کلام وی در مجموعه آثارش این است که معاد در دو صورت «جسمانی» و «روحانی» قابل تصور است، که نوع جسمانی آن قابل اثبات به برهان نیست. اما نوع روحانی آن را می توان به برهان اثبات کرد. او بعد از تقسیم معاد به جسمانی و روحانی، تصدیق معاد جسمانی را به طریق شرعی و به حکم تصدیق جز نبوت بر مسلمان فرض می داند. ولی با این حال معتقد است که سعادت نفسانی را اصلاً قابلیت قیاس با سعادت بدنی نیست. بنابراین رغبت حکمای الهی به برخورداری از آن بسیار بیشتر از سعادت جسمانی است. به گونه ای که اگر حتی سعادت بدنی را به ایشان اعطا کنند، به آن التفات و توجهی نخواهند داشت. وی بعد از تأکید بر این مسأله در صدد است تا توضیح دهد که چرا با وجود کمال بیشتری که در سعادت نفسانی است، مع ذلک انسانها از آن غافلند.

 

بعد از ذکر علل بی توجهی انسانها به کمالات برتر، سرانجام و در بخش پایانی با استناد به قول کسانی که وی آنها را «اهل علم» می نامد، می پذیرد که بعضی از نفوس انسانی که از آنها به عنوان «بدینون» یا نفوس ساده یاد می شود، می توانند معاد جسمانی داشته باشند، اما آن جسم، از جنس اجرام سماوی خواهد بود، که به عنوان آلت نفس در خدمت ایشان قرار می گیرد.

 

نگارنده در سخن پایانی به فقراتی از دیدگاه شیخ اشاره کرده است که احتمال می رود به آن دلیل این بزرگوار در مظان اتهام قرار گرفته باشد و اما داوری را به خواننده واگذار نموده تا با مطالعه دقیق خود حق مطلب را به جا آورد.

 

واژگان کلیدی: معاد جسمانی ، معاد روحانی، نفس، سعادت، شقاوت

 

فصل هشتم از مقاله نهم الهیات «الشفاء» به بحث معاد اختصاص دارد. شیخ در این فصل و همچنین در آثار دیگر خود، دیدگاهش را در خصوص معاد و اقسام آن ذکر کرده است و سپس به مسأله سعادت و شقاوت و ارتباط نفوس مختلف با آن پرداخته است. از آنجا که بیان نظر شیخ در خصوص مسأله معاد جسمانی مشکلاتی را برای او فراهم نموده و او را در مظان اتهام انکار ضروری دین قرار داده، به نظر لازم می آید متعاطیان فلسفه برای پرهیز از پیش داوریهای غیر منصفانه و رعایت جانب انصاف، در جریان کل بحث وی در قسمت پایانی کتاب «الشفاء» و آثار دیگری که وی در آنها به آن موضوع پرداخته است، قرار گیرند.

 

نظر به اینکه اتهام و نسبت کفر در خصوص این مسأله از ناحیه شخصیت شهیر عالم اسلام، امام محمد غزالی، متوجه فیلسوف مسلمان، ابوعلی ابن سینا گشته است، اهمیت پرداختن به آن را دو چندان می نماید. زیرا نه امام محمد آن کسی است که بتوان او را نادیده گرفت و از کنار آراء و نظراتش به آسانی گذشت و نه اندیشه حکیمی همچون ابوعلی اجازه قبول چنین داوری را، به راحتی، در مورد او به ما می دهد.

 

امام محمد غزالی در کتاب معروف خویش، «تهافت الفلاسفه»، ص 46) که آن را به قصد رسوا ساختن اندیشه های - به زعم خویش - سخیف فلاسفه به رشته تحریر در آورده است، ضمن نسبت دادن «رؤسای ضلال» به پیشروان حکمت و فلسفه اسلامی، یعنی فارابی و ابن سینا، مدعی است که ایشان در خصوص حداقل بیست مسأله از مسائل فلسفی راه را به گمراهی رفته اند و در مورد حداقل سه مسأله از مسائل بیست گانه، سر از وادی کفر در آورده اند، که یکی از آنها نظر ایشان در مورد معاد جسمانی است.

 

شیخ متهم است که «برانگیختن تن ها و بازگردانیدن جانها به تن ها و وجود آتش جسمانی را انکار کرده و وجود بهشت و حور عین و دیگر چیزهایی که به مردم وعده داده اند را مثالهایی دانسته که برای فهمانیدن ثواب و عقاب روحانی که برتر از ثواب و عقاب جسمانی است، زده اند» (تهافت الفلاسفه، ص 284)

 

اما آیا به راستی چنین نسبتی شیخ را رواست؟ آیا شاهد مثالی در گفتار او وجود دارد که تأیید این مطلب باشد؟ صرف نظر از نسبتی که به او داده اند، قطعاً بررسی عین کلام او بهترین میزان برای داوری است و به همین دلیل نگارنده تصور می کند، نگاه اجمالی به بیان مستوفای شیخ در الهیات «الشفا» - به عنوان متن - و آثار دیگر او ضمن تصحیح پیش داوری ما، حداقل دینی است که ما به عنوان یک نوآموز فلسفه، به پیشگاه حکیمی بزرگ و فیلسوفی شهر، ادا می کنیم.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ابن سینا و اتهام انکار معاد جسمانی

پایانامه بررسی زمینه ها و عوامل پذیرش یا انکار حق

اختصاصی از فی موو پایانامه بررسی زمینه ها و عوامل پذیرش یا انکار حق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایانامه بررسی زمینه ها و عوامل پذیرش یا انکار حق


پایانامه بررسی زمینه ها و عوامل پذیرش یا  انکار حق

شلینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:103

فهرست و توضیحات:

فهرست مطالب

عنوان                                                                          صفحه

چکیده

مقدمه

 

فصل اول : کلیات پژوهش

  • بیان مسئله ................................ 2
  • سوالات تحقیق ............................... 2
  • هدف تحقیق ................................. 2
  • فرضیه تحقیق ............................... 3
  • روش تحقیق ................................. 3
  • ارکان تحقیق ............................... 3
  • مشکلات تحقیق ............................... 4

 

فصل دوم : بررسی واژه حق

  • واژه و مشتقات آن ........................... 6
  • مصادیق حق در قرآن کریم ..................... 9
  • ویژگیهای حق از نظر قرآن کریم ............... 10
  • حق در روایات ............................... 14
  • رابطه میان انسان و حق ...................... 15

 

 

فصل سوم : زمینه ها وعوامل درونی در پذیرش یا انکار حق

  • تفکر ....................................... 18
  • اراده انسان ................................ 19
  • ایمان ...................................... 20
  • تقوا ....................................... 21
  • جهل ........................................ 22
  • هواپرستی ................................... 24
  • تعصب و لجاجت ............................... 26
  • تکبر و خودبینی ............................. 27
  • گناهکاری ................................... 29
  • تسویل نفس ................................. 30
  • تقلید کورکورانه ........................... 31
  • پیروی از ظن و گمان ........................ 33
  • پیروی از اکثریت ناآگاه .................... 35
  • توجیهات و بهانه تراشی ها .................. 35
    • توجیه عقیدتی ............................ 36
    • توجیه سیاسی ............................. 36
    • توجیه اجتماعی ........................... 37
    • توجیه فرهنگی ............................ 38
    • توجیه اقتصادی ........................... 38

 

 

فصل چهارم : زمینه ها و عوامل بیرونی در پذیرش یا انکار حق

  • نسبت بین انسان و شیطان .................. 41
  • شیطان چه کسانی را از حق منحرف می کند ؟... 42
  • جلوه گریهای شیطان در انحراف از حق در آیات قرآن 42
  • ابلیس و لشگریان وی ...................... 44
  • طریقه اغوا شیطان ........................ 45

1-5-1 تزیین اعمال ............................. 45

1-5-2 نفوذ از طریق فکر و اندیشه ............... 45

2- تعلیم ...................................... 48

3- امر به معروف و نهی از منکر ................. 49

4- محیط ....................................... 51

4-1- محیط خانواده ............................. 51

4-2- محیط رفاقت و معاشرت ...................... 52

4-3- محیط اجتماع .............................. 53

5- وجود الگوهای شایسته ........................ 55

6- مطالعه سرگذشت پیشینیان ..................... 57

7- امور اقتصادی ............................... 59

7-1- سرمایه و ثروت ............................ 59

7-2- فقر ...................................... 62

8- تبلیغات گمراه کننده ........................ 64

9- تحریف حق ................................... 65

10- کتمان حق .................................. 66

11- آمیخته کردن حق با باطل .................... 66

12- تعریف مفاهیم و خطر آن ..................... 67

13- بد فهمیدن حق و نفهمیدن آن ................. 70

14- نارسایی مفاهیم مرتبط با حق ................ 71

15- اکراه و اجبار ............................. 72

16- زمامداران جامعه ........................... 73

17- جهاد ...................................... 76

18- وراثت ..................................... 77

19- تغذیه ..................................... 78

 

فصل پنجم : هدایت کنندگان به سوی حق و اهمیت آنها در پذیرش یا انکارحق

اهمیت هدایت کنندگان به سوی حق ................. 84

الف- ویژگیهای هادیان حق ....................... 84

  • بصیرت و آگاهی .............................. 84
  • قصد قربت ................................... 84
  • نرم خویی ومدارا ............................ 85
  • سعه صدر .................................... 85
  • توجه به همه ابعاد و جوانب .................. 86

ب- شیوهای موثر در هدایت به سوی حق ............. 87

1- توجه دادن به کرامت انسان ................... 87

2- حکمت، موعظه ، جدال نیکو .................... 88

3- ایجاد محبت ................................. 90

4- وعده و وعید ................................ 92

5- تدریج ...................................... 93

6- تکرار و تلقین .............................. 94

7- توجه به ظرفیت افراد ........................ 95

8- تحریک عواطف بشری ........................... 97

9- تنبیه ...................................... 98

 

فصل ششم : نتیجه گیری و پیشنهادات

  • نتیجه گیری ................................. 101

فهرست منابع ................................... 103

 

چکیده

نگارنده در این رساله زمینه ها و عوامل موثر در پذیرش یا انکار حق را بررسی نموده است براساس آیات و روایات معصومین (علیه السلام) زمینه ها و عوامل گوناگونی وجود دارد که هرکدام در پذیرش حق و یا انکار آن در افراد تاثیرگذار باشد.

ائمه اطهار علیهم السلام، این شخصیتهای برجسته در طول حیات خود همواره برای برپاداشتن کلمه حق قیام نموده اند ، لذا بهترین زمینه سازی ها وعواملی که سبب پذیرش حق در افراد می شود را بکار گرفته اند که با بررسی عملکرد آنها افق وسیعی درجلوی دیدگان انسان برای شناخت این عوامل و زمینه ها باز می شود.

در این رساله با استفاده از آیات و روایات بیش از30 مورد از زمینه ها وعوامل موثر در پذیرش یا انکار حق مطرح و بررسی گردیده است و برای تکمیل پژوهش در فصل جدا با اهمیت هدایت کنندگان به سوی حق پرداخته شد که شامل ویژگیهای لازم برای دعوت کنندگان به حق و شیوه های موثر در هدایت آنها به سوی حق است.

کلید واژه : حق، باطل، هدایت، پذیرش، انکار


مقدمه

حق و باطل از واژه های دیرآشنایی است که در امور بسیاری به کار می رود، راه حق ، راه باطل، دین حق، دین باطل، سخن حق و سخن باطل، عقیده حق و عقیده باطل، داوری حق و داوری باطل ، فکر حق و فکر باطل، در قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام نیز این دو واژه فراوان به کار رفته است و گاهی مصادیق آن ذکر شده تا موضع خود را در این امور تعیین کنیم یعنی به کدامین فکر یا عمل یا سخن و ... روی می آوریم و از کدامین روی برمی تابیم و در مقابل آن قرار می گیریم.

اما اینکه به راستی چه می شود، پس از روشن شدن حق و مسیر آن، افراد دو دسته می شوند عده ای آن را می پذیرند هر چند ممکن است برایشان ناخوشایند و تلخ باشد و عده ای آن را نمی پذیرند و گاهی انکار و در برابر آن موضع گیری نیز می نمایند.

هدف این نوشتار بررسی زمینه ها و عوامل پذیرش و یا انکار حق در افراد است ولی این حق باید شناخته شود و مصادیق آن بررسی گردد. میزان و معیار حق افراد بشر نیستند بلکه خود حق و ویژگیهای آن ملاک و معیار آن است و افراد به میزان نزدیکی و دوری از آن در دایره حق و ناحق قرار می گیرند . در این باره حضرت علی (ع) هم آنجا که حارث بن حوط درباره اصحاب جمل و حق بودن آنان از حضرت سوال کرد ایشان در جواب او شبیه این مضمون را فرمودند : اشتباه تو این است که افراد را ملاک حق قرار داده ای (الحق و الباطل لایعرفان بالناس) در حالیکه حق، ملاک و میزان است که اگر تو آن را بشناسی خودبه خود افراد حق گرا معلوم می شوند .(فاعرف الحق تعرف اهله)[1]

پس باید حق و مصادیق آن را شناخت و بهترین راه شناخت حق قرآن است که الذی انزل الیک من ربک الحق [2] و ائمه معصومین علیهم السلام هستند که قرآن ناطق هستند و الحق معکم و فیکم و منکم و الیکم[3]

به همین دلیل پیش از ورود به بحث اصلی که شناخت زمینه ها و عوامل پذیرش یا انکار حق است پاره ای از مباحث مقدماتی در شناخت حق و مصادیق آن مطرح شده است و در بررسی زمینه ها و عوامل پذیرش یاانکار حق با توجه به گستردگی عوامل و زمینه ها که ناشی از پیچیدگیهای وجودی انسان و ویژگیهای جوامع بشری است، سعی شده ، با تفکیک آن به زمینه ها و عوامل درونی وبیرونی، زمینه را برای روشن شدن و درک بهتر مطلب فراهم آوریم و در انتها اهمیت و نقش هادیان حق وشیوه های موثر در دعوت به سوی حق عنوان شده است .

اینجانب در نگارش این رساله از منابع مختلفی استفاده نموده ام که در پایان تمامی آن ذکر گردیده است .

امید است این رساله توانسته باشد به هدف اصلی خود که بررسی عوامل پذیرش یا انکار حق است رسیده باشد و در انتها از خداوند منان خواستارم ما را از جمله کسانی قرار دهد که در سر دو راهی حق وباطل، راه حق را برویم و این آرزویی است نسبتاً آسان عمل که عمل کردن به آن بسی دشوار است هرکس حق انتخاب دارد هوشیار باشد که رنج انتخاب نیز دارد.والحمدلله و صلی الله علی سیدنا محمد و اله الطاهرین.

 


[1] - نهج البلاغه حکمت 262

[2] - رعد /1

[3] - زیارت جامعه کبیره


دانلود با لینک مستقیم


پایانامه بررسی زمینه ها و عوامل پذیرش یا انکار حق