فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درمورد تهاجم فرهنگی

اختصاصی از فی موو تحقیق درمورد تهاجم فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درمورد تهاجم فرهنگی


تحقیق درمورد تهاجم فرهنگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:31

بسم الله الرحمن الرحیم

هشدار!

- اسلام استمداد می کند.

- انقلاب یاری می طلبد.

- خونهای پاک صدها هزار شهید ، خونبهای خویش را می خواهند.

- پیامبران از آدم تا خاتم عملکردها را نظاره گرند.

- امامان از علی (ع) تا مهدی (عج) به تماشای اعمال ما ایستاده‌اند و حسین (ع) فریاد «هل من ناصر ینصرنی» را تکرار می‌کند.

- از دخمه‌های تنگ و تاریک زندانهای اموی و عباسی ، ناله آزاد مردان بگوش می‌رسد.

- از بالای چوبه های دار ، از شکنجه گاههای اعصار مختلف تاریخ. «معذبین فی الارض» را تکرار می‌کند.

- هنوز فریاد ابوذرها از بیابان ربذه و آوای میثم تمَارها بر بالای چوبه دار و ناله حجربن عدی ها از «مرج عذرا» ما رابه بیداری و یاری می‌خوانند.

- از قله‌های بلند غرب وزمهریر شبهای تار زمستان.

- از دشتهای سوختة جنوب و سموم آتشین تابستان.

- از سنگرداران بی سنگر و سنگر نشینان عارف و پاکباز جبهه‌ها ، پیک صبا پیام دارد.

- از سربازان گمنام مدرسة‌عشق و گم شده های باتلاق‌ها ، هورها و رودخانه‌ها و000

- از آنان که طعمة حیوانات صحرا شدند و برای همیشه از آنها خبری نرسیدو نرسید.

- از بسیجیان پا برهنه امام و امام بسیجیان پابرهنه.

- از پدران و مادران شهید داده ، و نوعروسان حجله سیاه‌پوش کرده.

- از آن کودکی که لبخند امید زندگی بر لبان معصومش خشکیده و دیدگان بر راه دارد.

- از ویرانه‌های بمباران گشته ، که عرصه گاه جغدها شد.

- از طلایه‌داران عشق و شهادت

- از آنان که نوار سرخ بسیجی بر پیشانی بسته و هستی خود را در طبق اخلاص و ایثار نهاده تا اسلام را پاسداری کنند.

- از دزفول قهرمان ، هویزة مظلوم ، چزابه ، بستان و آبادان و شلمچه و حلبچه شیمیایی شده          و خرمشهر زخم خورده

- از ماورای مزرها ،‌فلسطین و لبنان ، افغانستان ، مصر و عراق و الاجزایر و هر گوشة دنیا که سربداران تاریخ ، پنچه در پنچه اهریمنان دژخیم افکنده و «هیهات منَاالذله» می‌سرایند.

- از مستضعفان تاریخ و میلیونها انسان که زیر آورهای ستم و بیداد با چشم کم فروغ و امیدوار تجربة تاریخی ، انقلاب ما را در این لحظات حساس می نگرند ، که آیا می‌توانیم دستاوردهای آنرا حفظ کنیم یا نه ؟000 و برای دیگر مستضعفان چه می‌کنیم ؟000

- از آوارگان بی‌پناهی که تنده مآمن و مآوای خویش را «ام القرای جهان اسلام» یعنی ایران انقلابی می‌دانند.

  • از کعبة‌مجروح و دربند ، مدینة مظلوم و در اسارت.
  • از کربلای خونین و قدس مغصوب و اسیر در چنگال یزدیان و یهودیان زمان.
  • از زنده بگوران بدست دژخیمان صهیونیست.
  • از نفرت زدگان شعار سراب گونة حقوق بشر واستکبار و امپرایالیسم و لیبرالیسم.
  • از تازه رهیدگان از زندان مخوف و آهنین دیوار مارکسیسم.
  • از آنانکه نویدهای علم گرایان را رؤیایی کاذب می‌‌بینند و در جستجوی نوری دیگرند.
  • از آنانکه سایة سنگین و سیاه فقر و استثمار کمرشان را شکسته است.
  • از کودکان خشکیده و گرسنه و بیمار آفریقا و دیگر دیار محروم جهان معاصر
  • از آنان که قرنها حاکمیت جهل و جور را در مسیر انحرافی حکومتها با اندوه و تآسف تحمَل کردند و در رهگذر انقلاب اسلامی ما نشیتند تاره آوران این تحفة‌الهی را ببینند.
  • از آنان که آوای انتظار سردادند که : «الیس الصبح بقریب» ؟
  • از آنان که سپیده را دیدند و به تیره روزان نوید پایان شب سیاه را دادند.
  • از آنان که گسترة صادق را در پهن دشت افق نظاره کردند و سرود مرگ سیاهی را زمزمه کردند
  • از آنان که ستارة اقبالشان در محاق تیره بختی افتاده بود و با ناباوری ، طلوع صبح صادق رهایی را جشن گرفتند: «فقطع دابرالقوم الذین ظلمو و الحمدلله رب العالمین»
  • از آنان که رهبری بزرگ مردی از تبار رسولان خاتم پیامبران را به فال نیک گرفتند و روند تاریخ را به سوی کعبة آمال رهایی ، پویا دیدند.
  • از شهدای پانزده خرداد ، قربانیان هفدة شهریور
  • از آنان‌که در عید خونین بیست و دوم بهمن درخت انقلاب را با خون پاکشان به ثمر نشاندند    و طومار رژیم ستمشاهی را در هم پیچیدند.
  • از آنان که طی هشت سال دفاع مقدس انواع محرومیتها و مصیبتها را به جان خریدند و کشور عزیز ایران را پر از شقایق سرخ کردند و به این دل خوش داشتند که ما بمیریم اما چراغ اسلام روشن بماند.
  • از آنان که عاشقانه رفتند تا اسلام و انقلاب بماند.
  • از آن جوان معلول که تا واپسین لحظات حیات پر رنج و مصیبت خود رو در روی ما نشسته تا ببیند سرنوشت خونبهای همر زمانش ودست آورد پیکر در هم شکسته و بیمارش یعنی اسلام به چه سویی می رود ؟
  • آری از همة این زبانها و قطره قطرة این خونها. و از امام امت اسلام ، اسوة وارستگان ، آن یگانه دهر ، آن پدر روحانی و فانی فی‌الله ،‌آن بزرگ پرچمدار اسلام ناب محمدی (ص) در روزگار حاکمیت کفر و ستم ، از خمینی کبیر (ره)
  • و ازی خلف صالح و شاگرد برجسته او نمایندة حجت معصوم و نایب برحق حضرت بقیه الله الاعظم خامنه‌ای عزیر (مد ظله العالی) ،
  • آری ، از همه این زبانها و همة دلسوختگان اسلام ، این نهیب دردناک بگوش می‌رسد ،

 ای مسئولان ، دو لتمردان ، کار گزاران ، قانونگذاران ، قضات ، مجریان -

 ای علمای حوزه‌‌ها ، دانشمندان ، نویسندگان ، زبانداران ، قلمداران -

ای معلمان ، مربیان ای پدرها ، مادرها !

ای همة کسانی که قلبتان برای اسلام و انقلاب و فرزندانتان می‌تپد ؟ هشدار !

اسلام و انقلاب اسلامی ارزان بدست نیامده ، که پای واژه واژة این کتاب مقدس خون شهیدان

بسیاری بر زمین ریخته این خونها خونبهای خویش را می‌طلبند.

دشمن غدَار اینک تمامی نیرو و امکانات پیشرفته خویش را در جبهة فرهنگی متمرکز نموده این بار شیطان «برون» (استکبار جهانی) برای اضلال و اغوای رهروان راه انبیاء و ایجاد انحراف و خلل در مسیر الهی انقلاب از شیطان وسوسه گر و خنَاس «رون» مدد گرفته تا با ترویج فساد و ابتذال         و بی‌بندوباری ، سربازان جبهه اسلام و انقلاب را در زنجیر شوت و تحذیر به اسارت بکشد.

این با ایادی استکبار بانوارهای ویدئو قلب جوانان این مرز و بوم را نشانه گرفته و با انتشار گاز فساد آلود شهوت روح و فکر سرمایه‌های این ملت را مسموم و با پخش انواع عکسها و نوارها و کتابهای مبتذل خانة ایمان ما را ویران می خواهند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تهاجم فرهنگی

مقاله تهاجم فرهنگی و راهکارهای مبارزه با آن

اختصاصی از فی موو مقاله تهاجم فرهنگی و راهکارهای مبارزه با آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله تهاجم فرهنگی و راهکارهای مبارزه با آن


مقاله تهاجم فرهنگی و راهکارهای مبارزه با آن


لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:14

 

تهاجم و هجوم یک ملت به ملتی دیگر به صورتهای مختلف اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی صورت می‌پذیرد، اما در بین انواع یاد شده تهاجم فرهنگی، خطرناکتر از بقیه می‌باشد چون در تهاجمات نظامی، اقتصادی و سیاسی، ملت مورد تهاجم قرار گرفته، از عملکرد دشمن و نیت‌های وی آگاهی دارد، اما در تهاجم فرهنگی به دلیل ظرافتکاری دشمن، چنین تهاجمی آشکار نبوده و ممکن است ملتی سالهای خیلی زیادی تحت چنین تهاجمی گرفته باشند ولی خودشان متوجه تهاجم نبوده و بلکه حتی مظاهر تهاجم دشمن را با عنوان مد یا روشنفکری قبول کنند تا حدئیکه کسی اگر، آگاهی پیدا کرد و خواست با آن مقابله کند با وی به عنوان ضد مد یا انسان عصر حجری برخورد می‌کنند. اما قبل از پرداختن به اصل مساله، لازم است تعریفی از فرهنگ داشته باشیم.

تهاجم فرهنگی

تعریف فرهنگ و تهاجم فرهنگی

هدف از تهاجمات فرهنگی

اولین و آخرین قدم تهاجم فرهنگی

نمونه تهاجم فرهنگی

جمع بندی

بهترین راه حل برای مبارزه با تهاجم فرهنگی

شاه کلید

تهاجم فرهنگی شناخت، واکسیناسیون فرهنگ

مراحل دفاع از فرهنگ بینشها و باورها ارزشها و گرایشها

رفتارها و کردارها

جمعبندی

تهاجم فرهنگی و خانواده‌ها

1- خانواده‌های فعال

2- خانواده‌های منفعل

نتیجه‌گیری:


دانلود با لینک مستقیم


مقاله تهاجم فرهنگی و راهکارهای مبارزه با آن

تحقیق در مورد تهاجم فرهنگی

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد تهاجم فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تهاجم فرهنگی


تحقیق در مورد تهاجم فرهنگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه44

 

فهرست مطالب

 

چکیده تحقیق:

تعریف واژه هایی از فرهنگ

سابقة تاریخی تهاجم فرهنگی با دنیای اسلام

الف :

علل و ریشه‌های تهاجم فرهنگی

 

مقـدمه

هدف و انگیزة ما از این نوشته بیشتر جهت آشنایی خود از مقوله تهاجم فرهنگی می‌باشد و اینکه عوامل مهم آن را مورد بررسی قراردهیم و مهمترین بلای این قرن را که به هویت و اصالت همة مسلمانان خدشه وارد می‌سازد را بهتر بشناسیم و اقلاً خود را دربرابر این بلا بیمه کنیم .

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

پیشگفتار

برای یک ملت فاجعه‌ی فرهنگی از فاجعة اقتصادی سنگین‌تر و خسارت بارتر است یورش ذهنی از یورش نظامی بسیار بی‌رحمانه‌تر و صعب العلاج‌تر است.

مقام معظم رهبری

 

انقلاب اسلامی کبیر ایران گامی بزرگ به سوی شکست اسطوره‌‌ی غرب‌زدگی در سراسر جهان و اسلام بوده است.

انقلاب ایران تمام جریان غرب‌گرایی را در جهان سوم زیر سؤال کشیده راه تازه‌ای ارائه داده و برای مردم جهان فرصت اندیشیدن و باز اندیشیدن را فراهم نموده است و به روشنفکران خودباخته به طور قاطع نشان داده است که نمی‌توانند واقعیات جوامع اسلامی را به کمک دریافتهای کلیشه‌ای عاریه از غرب تغییر دهند.

بی‌شک تهاجم فرهنگی یکی از معضلات جامعه‌ی امروزی ماست و با توجه به اهمیتی که این موضوع در سرنوشت و شکل دادن فرهنگ نسل‌های آینده دارد. در این تحقیق سعی‌ شده است به طور مختصر درباره‌ی علل و عوامل ایجاد تهاجم فرهنگی و راهکارهای مبارزه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تهاجم فرهنگی

مقاله موانع توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران

اختصاصی از فی موو مقاله موانع توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله موانع توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران


مقاله موانع توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران

فرمت فایل: word

تعداد صفحه:59

فهرست مطالب

پیشگفتار ۱
فصل اول (کلیات) ۳
طرح مسئله ۴
اهداف تحقیق ۱۰
اهمیت تحقیق ۱۰
سوال اصلی ۱۰
سوالات فرعی ۱۱
فرضیات تحقیق ۱۱
متغیرها و مفاهیم عملیاتی ۱۱
روش تحقیق ۱۱
مشکلات و موانع تحقیق ۱۱
سازماندهی تحقیق ۱۲
فصل دوم- مفهوم توسعه و توسعه یافتگی ۱۴
فرهنگ و توسعه ۲۲
مفهوم فرهنگ ۲۲
ویژگی‌های عمومی فرهنگ ۲۴
تاثیر فرهنگ بر توسعه و اهمیت مفهوم توسعه فرهنگی ۲۹
استراتژی فرهنگی ۳۳
فصل سوم- موانع توسعه در ایران ۴۰
فرهنگ عمومی تاثیر گذار بر روند توسعه ۴۰
تیپولوژی شخصیتی ایرانیان ۴۲
نتیجه گیری ۵۲
فهرست منابع ۵۵

فهرست منابع:‌

۱- سریع القلم، محمود . عقلانیت و آینده توسعه در ایران،‌ (تهران- ‌مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه- چاپ دوم ۱۳۸۱)، ص۱
۲- سریع القلم، محمود. سنت، مدرنیسم و فرهنگ توسعه،‌ ماهنامه سیاسی و اقتصادی، سال هفتم، مهر وآبان ۱۳۷۱، ص۲۶
۳- پهلوان، چنگیز. فرهنگ شناسی، (انتشارات پیام امروز- تهران- ۱۳۷۸) ص ۶
۴- یونسکو. فرهنگ و توسعه دو هیافت مردم شناختی توسعه ترجمه زمان چاپ وانتشارات وزارت ارشاد اسلامی، چاپ اول، تهران، ۱۳۷۶
۵- منصوری، جواد. فرهنگ استقلال و توسعه (تهران- وزارت امور خارجه- ۱۳۷۴) ص۷
۶- سرمست، بهرام. کثرت گرایی فرهنگی و بحران مشارکت سیاسی،‌ پایان نامه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی،‌خرداد ۱۳۷۴، ص۵۰
۷- عظیمی، حسینی. مدارهای توسعه نیافتگی در اقتصاد ایران،‌ چاپ دوم،‌ (تهران- نشرنی- ۱۳۷۰) ص ۱۸۳
۸- کاظمی، سید علی اصغر. بحران نوگرایی و فرهنگ سیاسی در ایران معاصر، (تهران- نشر قومس- ۱۳۷۶) ص۶۶

 

پیشگفتار :

یکی از مباحث مهمی که در نیمه دوم قرن بیستم و به دنبال ظهور کشورهای تازه استقلال یافته جهان سوم در عرصه روابط بین الملل توجه بسیاری از اندیشمندان علوم سیاسی را به خود جلب نموده است، نوسازی و توسعة سیاسی و توسعة اقتصادی است. اما این سوال مطرح می‌شود که چرا تابه حال ایران نتوانسته است به الگویی درجهت نیل به توسعه سیاسی و اقتصادی دست یابد؟ در این مسیر با چه مشکلاتی مواجه می‌باشد؟

باعنایت به اهمیت این موضوع، مانیز در این پژوهش سعی نموده‌ایم ضمن ارائه تصویری از توسعه و ویژگی‌های آن، به بررسی ساختارهای فرهنگی ایران بپردازیم و مهمترین علل توسعه نیافتگی ایران را فرهنگ حاکم بر روح ملت ایران ذکر نموده، و به عنوان راه حل توسعه فرهنگی را مقدم بر توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی دانسته‌ایم.

ضمنا در این پژوهش سعی شده است ریشه‌ای ترین مسائل موجود در بطن فرهنگ ایرانی و مشکلات ساختارهای اجتماعی ایران مورد بررسی قرار گرفته تا علل توسعه نیافتگی ایران در عرصه های سیاسی و اقتصادی مشخص تر گردد.

در مجموع می‌توان گفت که هدف اصلی در این تحقیق این است که توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی در کشور ما، در مقام نخست به معنای پالایش ویژگی‌های منفی و فرهنگی است که در طول تاریخ و در بستر زمان شکل گرفته‌اند و رفع این موانع جز از طریق ایجاد یک نظام آموزشی کار آمد آن هم از طریق اهتمام جدی دولت که قادر به تربیت انسانهایی خلاق و با فرهنگ باشد میسر نیست. بدیهی است که رفع این نواقص در فرهنگ جامعه، بستری مناسب جهت توسعه همه جانبه را در کشور فراهم خواهد آورد.

اثبات این موضوع که توسعه فرهنگی مقدم تر از توسعه سیاسی و توسعه اقتصادی است، انگیزة انتخاب موضوع از جانب محقق می‎باشد.

 

طرح مسئله:

دغدغه پیشرفت، توسعه یافتگی و ثبات سیاسی ایران همچنان ادامه دارد،‌ درحالی‌که بسیاری از کشورهای هم ردیف ما راه و افقهای خود را پیدا کرده‌اند، ما هنوز در نزاعهای فکری و سیاسی خود غوطه‌وریم. جالب  اینکه مباحث پیشرفت و توسعه یافتگی را قبل از کشورهایی مانند مالزی، چین، کره جنوبی و… آغاز کرده‌ایم.([۱])سوال اینجاست که چرا تاکنون ایران نتوانسته است به الگویی در زمینه توسعه دست یابد؟ چرا رهبران و نخبگان ایرانی از گذشته درس عبرت نمی‌گیرند و اشتباهات خود را مرتب تکرار می‌کنند؟ چرا خیلی فکر نمی‌کنند؟‌ و اگر هم فکر کنند صحیح فکر نمی‌کنند؟‌ اگر ریشه مسائل قبل از انقلاب را بخواهیم به بیگانگان و امپریالیسم نسبت دهیم مشکلات بعد از انقلاب را چگونه باید ارزیابی کنیم؟ ما ایرانیان خیلی ملت خودخواهی هستیم هیچ وقت نمی‌خواهیم بپذیریم که اشتباه کرده‌ایم عموماً خارج از خود به دنبال علتها، مشکلات و ریشه‌ها هستیم، زمانی امپریالیسم را سرزنش کردیم و اکنون که امپریالیسم در خانه ما نیست جریان و گروه دیگر را متهم می‌سازیم. همیشه به دنبال این هستیم که خود را توجیه کنیم. وقتی رهبران و نخبگان ایرانی اشتباه می‌کنند هیچ وقت از ملت عذرخواهی نمی کنند بلکه اشتباهات خود را به دیگران نسبت می دهند. مسئله دیگر این آنکه افکارمان خیلی مدرن است و مانند تکنولوژی سریع وارد می‎شود، ولی خلقیات ما که نتیجه وجود سالها استبداد در این مملکت است،‌ همچنان تعیین کننده مانده است و سرنوشت مارا می‌سازد. ماافکار بسیار خوب خود را در سخنرانیها نتوانسته ایم به سیستم تبدیل کنیم. ظاهراً در نمایش فکر بیش از عمل لذت می‌بریم. باید بپذیریم انسانهابا سخنرانی تربیت نمی‌شوند، بلکه به طور مقطعی اهمیت مسائل تربیتی پی می‌برند. تربیت یک جامعه تداوم، نظم.‌تفکر و انسانهایی متعهد و حساسی را می‌طلبد. دیگر آنکه ما سامان و استوار را دوست نداریم،‌چون سامان یافتن خیلی زحمت دارد.‌ ساختن یک سیستم خیلی مشکل است. سیستم پذیری خیلی دشوارتر است، به همین دلیل ترجیع داده‌ایم با هیجانات و اوضاع روز زندگی کنیم. برایمان همان کافی است که درآمد نفت حداقل بقای ما را تضمین می‌کند و به همین راضی هستیم. مسئله دیگر اینکه عده‌ای می‌خواهند به زور عقاید خود را بر دیگران تحمیل کنند. برخی می خواهند تمام مردم ایران را مذهبی کنند، برخی به دنبال غربی کردن همه هستند، برخی به دنبال روشنفکر کردن همه هستند،‌ اینها متوجه نیستند که هر کدام از این اسمها نوعی تحمیل به عامه مردم است. یک جامعه به همه نوع قشر نیاز دارد: مذهبی، غرب زده، روشنفکر،‌ بومی و بسیاری از اقسام دیگر. آزادی در این دنیای پرتنوع و پرتلاطم عبارت است از اینکه هر کس تعلق فرهنگی خود را کسب کند و بدون تعرض و تعدی دیگران و دولت بتواند بدان عمل کند. عمده مشکل توسعه نیافتگی ایران در افکارمان نیست بلکه در تبدیل فکر به عمل است وناتوانی در ساختن سیستم است و نهایتا در شخصیت پرورش نیافته ماست. اینکه هرکسی برایش خودش مهم است و برای عقاید دیگران هیچ ارزشی قائل نمی باشد. در جامعه‌ای که افراد این اندازه نسبت به هم دافعه دارند نمی توان یک سیستم اجتماعی را ساخت. ایده گفتگوی تمدنها را مطرح می‌کنیم و می‌خواهیم به جهانیان فن گفتگو بیاموزیم وهمه را به وحدت فراخوانیم اما برخلاف آنچه که دینمان به ما آموخته درمیان خود ترحم نداریم. حذف و حسادت و تخریب به شدت در میان ما رواج دارد و بر پایه محبت و عطوفت و همفکری و هم فهمی با یکدیگر معاشرت نمی‌کنیم. دو پایه مترولوژیک تمدن غرب، ساماندهی و تشکیل از یک طرف و ظرفیت نقد پذیری از طرف دیگر است. ما در هر دو نوع ضعیف هستیم.

در کشور ما بدترینها، بی‌سوادترینها، گرسنه‌ترینها، عقب مانده‌ترینها، ومنزوی ترینها به حوزه سیاست و تصمیم گیری وارد می‌شوند. هرکسی نباید به میدان نخبگی راه پیدا کند.

در کشور ما به توانایی افراد اهمیت داده نمی‌شود، بلکه مردم به دنبال آدم «خوب» هستند. ایرانیان همیشه چه در سطح مدیریتی و چه در سطح روشنفکریمشکل «تشخیص موقعیت و وضعیت» خود راداشته‌اند. بالاخره هر چه سریعتر ما باید ارتباط منطقی میان هویت («دینی»، ایرانی و جهانی) خود را روشن کنیم. قوی بودن هویت ملی و دینی ایرانیان در مقابل هویت جهانی آنان قرار گرفته است. در هویت ملی و دینی ایرانیان در مقابل هویت جهانی آنان قرار گرفته است. در حالیکه کشورهایی مانند مالزی، کرة جنوبی، چین و برزیل توان تطبیق و همگون سازی میان منابع داخلی و بین المللی خود را پیدا کرده‌اند،‌ ما چنین تواتنمندی را کسب نکرده‌ایم. پیشرفت هر جامعه‌ای مانند موقعیت یک فرد تابع انسجام  انرژی آن جامعه یا فرد است تا هنگامیکه عناصر مختلف سیاسی، اقتصادی و به خصوص فرهنگی جامعه‌ای از انسجام و منطق درونی برخوردار نباشند نمی‌توان مجموعه آن جامعه را در مسیر پیشرفت یا توسعه یافتگی سوق  داد. توسعه یافتگی به طور اصولی تابعی از عوامل ومحرکهای داخلی است. اگر به هر دلیل علم وارد عرصه عمل و فکر یک جامعه نشود و یا با ارزشهای آن تلفیق منطقی نیابد، نباید در انتظار پیشرفت و تمدن بود،‌نظام داخلی یک کشور باید از ظرفیت پذیرش و ترکیب و تربیت توامان باشد تا امکانات داخلی و خارجی خود را تشکل بخشد. بیماری یک فرد قبل از آنکه به آلودگی محیط خارجی مربوط باشد، از ضعف و آسیب پذیری جسمی او ناشی می‌شود. واکسیناسیون فرهنگی و درونی نیز دقیقا به همین منظور یعنی قوام بخشیدن به درون، افزایش قوای درونی و آماده سازی داخلی برای مقابله با هجوم خارجی توصیه می‌شود.([۲])

بنابراین چه در توسعه یافتگی و چه د رتوسعه نیافتگی چه در پیشرفت و بالندگی و تمدن سازی و چه در عقب ماندگی و سقوط و اضحلال و زوال،‌ درون مهمتر از برون است. زوال انسانها، مجموعه‌ها و تمدنها ابتدا ازدرون آغاز می‌گردد. به همین تناسب و معادله شکوفایی و شوکت انسانها،‌ مجموعه‌ها و تمدنها نیز از درون شروع می‌شود. دستیابی به تشکل اجتماعی و حل تدریجی بحران مشروعیت،‌ منوط به تحول و آموزشی فرهنگی است. چه جامعه و چه نخبگان به این تحول فرهنگی در ایران نیازمندند.

پیشرفت و توسعه حاصل یک نگاه خاصی به زندگی و هستی می‌باشد و بدون توجه به چنین نگرشی توسعه یافتگی و پیشرفت ممکن نیست و برای ایجاد چنین نگرشی در جامعه وجود یک فرهنگ مناسب برای توسعه لازم و ضروری می‌باشد. فقدان فرهنگ مناسب در ایران همواره به عنوان مانعی در مسیر توسعه سیاسی  و توسعه اقتصادی این کشور قرار داشته است. پس سنگبنای هر نوع توسعه‌ای، توسعه‌ای توسعه فرهنگی است یعنی قدم اول در راه رسیدن به توسعه «جامعه توسعه یافته» تلاش در فرهنگ سازی و ساخت یک سیستم فرهنگی منسجم از جانب دولت است و قدم دوم باید این باشد که توسعه سیاسی و اقتصادی همپا و به موازات هم رشد کنند،‌ نه توسعه اقتصادی بر توسعه سیاسی مقدم است«دیدگاه آقای رفسنجانی» و نه توسعة سیاسی بر توسعة اقتصادی مقدم است (دیدگاه آقای خاتمی) بلکه در مرحلة اول توسعه فرهنگی مقدم است و بعد باید توسعه سیاسی و اقتصادی که موجبات رشد کمی «اقتصادی» و رشد کیفی «سیاسی» را موجب می‌گردد.

ممکن است این سوال مطرح شود  که در کشوری مانند ایران که با این همه معضلات سیاسی و اقتصادی رو به روست در درجه اول باید اولویت توسعه اقتصادی باشد یعنی مثلا حل تورم،‌ کاهش فقر و…  یا باید در درجة اول توسعه سیاسی مقدم باشد (مثلاً احزاب در ایران شکل بگیرند، مشارکت سیاسی به وجود آید و …) یا اینکه باید سرمایه‌گذاری خارجی جذب شود و … اینجانب تمام این مسائل را قبول دارم ولی معتقدم زمانی می‌تواند فقر را ریشه کن ساخت،‌زمانی می‌توان تورم را مهار کرد که مثلاً فلان برنامه‌ریز اقتصادی و یا مسئول اجرایی واقعا خودش در صد حل این مسائل باشد نه اینکه در حوزه اقتصادی مسئولین مملکت، مرکب از مشتی افراد دزد و یا فاسد یا خائن و یا بی‌سواد و … باشند. که فقط منافع فردی و جناحیشان مطرح است و نه مردم. فقط به فکر سود خود و اطرافیانشان هستند ونه مردم ومملکت پس مشکل در نخبگان است و این نخبگان هم که از کره مریخ و ماه نیامده‌اند. آنان در همین مملکت و در همین جامعه که همه مردم آن به فکر خود می‌باشند به دنیا آمده و بزرگ شده‌اند. پس این مسئله بر می‌گردد به فرهنگ و فرهنگ سازی یعنی تا زمانیکه حس وطن پرستی نوع دوستی و مردم خواهی درمیان اکثریت ایرانیان نباشد توسعه سیاسی و اقتصادی رخ نمی‌دهد. اگر سرمایه گذاری خارجی جذب شود فواید آن ابتدا به جیب یک سری افراد خاص واردی شود. اگر بدون توسعه فرهنگی بخواهند مشارکت سیاسی به وجود بیاورند،‌ مشارکت سیاسی تبدیل به جناح پرستی و دیکتاتوری واستبداد می‌شود چون ما ایرانیها هنوز کار با یکدیگر را نیاموخته‌ایم. زیرا فرهنگ ایرانی استبداد پرور است. و هیچ وقت توسعه سیاسی بدون توسعه فرهنگی و توسعه اقتصادی بدون توسعه فرهنگی امکان پذیر نمی‌باشد. در مجموع ریشه‌های عقب ماندگی ایران را بایستی در ضعف نهادها و بنیان‌های سیاسی اقتصادی و اجتماعی جستجو کنیم که به نوعی به عامل فرهنگی مرتبط می‌شوند. تاریخ به ما نشان داده که هیچ نیرویی قویتر از وطن دوستی برای تحول ملی وجود ندارد به همین دلیل پیشنهادی می‌شود که دولتمردان ما قبل از اینکه سمت اجرایی قبول کنند،‌ یک دوره کار گاه فشرده وطن دوستی ببینند تا بدانند که برای چه سرزمین کار می‌کنند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله موانع توسعه فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران

تهاجم فرهنگی

اختصاصی از فی موو تهاجم فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تهاجم فرهنگی


تهاجم فرهنگی

17 صفحه

تهاجم فرهنگی

تهاجم فرهنگی: واقعیت یا ضرورت؟

دوستان گرامی، اجازه دهید سخنانم را با یکی از پارگراف‌های مشهور نوشته شده به زبان فارسی آغاز کنم. این یک پدیده‌ی نادر است که ما در زبان فارسی پاراگراف مشهوری داشته باشیم. ابیات منظوم و برخی جملات قصار و قطعات کوتاه سعدی و خواجه عبدالله انصاری برای ما امور آشنا و روزمره‌اند اما کمتر می‌توان نوشته‌ای منثور و بخصوص معاصر را یافت که، لااقل در بین اهل نظر، شناخته شده باشد. مثل: «من این‌ها را برای سایه‌ام که روی دیوار افتاده است می‌نویسم» به قلم صادق هدایت. باری، یکی از این معدود پارگراف‌ها اینگونه آغاز می‌شود: «غربزدگی می‌گویم همچون وبازدگی، و اگر بمذاق خوش آیند نیست بگوئیم همچون گرمازدگی یا سرمازدگی. اما نه، دست کم چیزی ست در حدود سن زدگی. دیده‌اید که گندم را چگونه می‌پوساند؟»
این نخستین جملاتی ست که جلال آل احمد کتاب غربزدگی‌اش را با آن شروع کرده است. و بنظر من بیان همین کلمات است که امروز ما را دور از وطن خویش در اینجا زیر یک سقف گردآورده، تا به ضرب و دنگ تحقیق و «پی پِر» و کنفرانس و سمینار بکوشیم دریابیم که چه بلائی به سر ما آمده است.
شاید آنچه گفتم بنظر شما اغراق آمیز بیاید؛ اما آنانی که در دو دهه‌ی ١٣٤٠ و ١٣٥٠ جوانی خود را در جریانات روشنفکری ایران گذرانده باشند خوب می‌فهمند که من چه می‌گویم. اصلا بگذارید در چند جمله آن جریان را خلاصه کنم و برای این کار کمی از خود و هم‌نسلانم بگویم: در سرآغاز دهه‌ی ٤٠ ایرانی (که مصادف بود با سرآغاز دهه‌ی ٦٠ میلادی و در مغرب زمین همراه بود با جریان هیپی‌ها، سنت شکنی‌ها، خیزش‌های دانشجوئی و رادیکالیسم فرهنگی) من، همراه با یارانی همچون داریوش آشوری، بهرام بیضائی، محمدعلی سپانلو، نادر ابراهیمی، اکبر رادی، احمدرضا احمدی و چند تن دیگر، نخستین ایام بیست سالگی‌مان را آغاز می‌کردیم و سقفی که ما را بدور هم جمع می‌کرد دانشگاه تهران بود.

 


دانلود با لینک مستقیم


تهاجم فرهنگی