فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد اسلام

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اسلام


تحقیق در مورد اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:15

 

 

 

 

 

اسلام‌، به‌ عنوان‌ یکی‌ از مترقی‌ترین‌ دین‌های‌ الهی‌، از چنان‌ استحکام‌ و قوام‌ ساختاریافته‌ای‌ برخوردار است‌ که‌ از سوی‌ نخبگان‌ و بزرگان‌ دانش‌هایی‌ مانند مردم‌شناسی‌، دین‌شناسی‌، جامعه‌شناسی‌ و سایر مظاهر فرهنگ‌ کنونی‌ بشری‌، به‌ عنوان‌ یک‌ تمدن‌ کامل‌ و مستقل‌ شناخته‌ می‌شود؛ تمدنی‌ که‌ حتی‌ بزرگ‌ترین‌ فیلسوفان‌ جهان‌، و به‌طور انحصاری‌ فلاسفه‌ی‌ غربی‌، بر آن‌ صحه‌ گذاشته‌اند، چنان‌ که‌ هگل‌ از فرهنگ‌ اسلامی‌ به‌ عنوان‌ تمدن‌ اسلامی‌ یاد می‌کند و معتقد است‌ فرهنگ‌ اسلام‌ به‌ همراه‌ تمدن‌هایی‌ مانند ایران‌، مصر، چین‌، روم‌ و یونان‌ در برهه‌ای‌ از تاریخ‌، عروس‌ تمدن‌ جهان‌ بوده‌ و اینک‌ این‌ مقام‌ را به‌ تمدن‌ مغرب‌زمین‌ سپرده‌ و خود بازنشسته‌ شده‌ است‌. به‌ تعبیر هگل‌، اکنون‌ این‌ تمدن‌ غرب‌ است‌ که‌ مقام‌ غرورآفرین‌ «عروس‌ تمدن‌های‌ جهان‌» را داراست‌ و سایر تمدن‌ها ناگزیر پیر و فرتوت‌ و ازکارافتاده‌ تلقی‌ می‌شوند! گفتن‌ ندارد که‌ به‌ پیروی‌ از هگل‌، جمع‌ دیگری‌ از فیلسوفان‌ مغرب‌زمین‌ و حتی‌ برخی‌ از فیلسوفان‌ شرقی‌ و متأسفانه‌ حتی‌ مسلمان‌ نیز بر این‌ باور هگل‌ مهر تأیید زده‌ و به‌ حقانیت‌ و برتری‌ تمدن‌ غربی‌ گردن‌ نهاده‌اند.

این‌ باور بی‌تردید فاقد اعتبار است‌. اما چون‌ بحث‌ آن‌ به‌ فرصت‌ مستقل‌ دیگری‌ نیاز دارد، بناچار از آن‌ در می‌گذریم‌ و تنها موضوع‌ این‌ مقاله‌ را مورد بحث‌ قرار می‌دهیم‌. اما اجمالاً همین‌قدر می‌توان‌ گفت‌ که‌ چگونه‌ می‌توان‌ در همه‌ی‌ موارد، به‌ پلورالیسم‌ اعتقاد داشت‌ و در هر زمینه‌ای‌ از معارف‌ و مواریث‌ بشری‌، قائل‌ به‌ چندگانگی‌ بود و به‌ سلیقه‌ها و عقاید مختلف‌ احترام‌ گذاشت‌، اما فقط‌ و فقط‌ در زمینه‌ی‌ تمدن‌، همه‌ی‌ تمدن‌های‌ بشری‌ را مردود شمرد و برخلاف‌ جان‌سپاری‌ نسبت‌ به‌ پلورالیسم‌، دراین‌ خصوص‌، استثنائاً تمدن‌ غربی‌ را انحصاراً به‌ رسمیت‌ شناخت‌؟! همچنان‌ که‌ پژوهش‌های‌ مردم‌شناسان‌ و جامعه‌شناسان‌ تأیید می‌کند، هر ملتی‌ دارای‌ فرهنگی‌ است‌ که‌ تنها به‌ آن‌ ملت‌ تعلق‌ دارد و از طرفی‌ تعداد ملت‌ها هم‌ بسیار زیاد است‌. بنابراین‌، همان‌گونه‌ که‌ نژاد بشر گوناگون‌ است‌، پس‌ کفه‌ی‌ منطق‌ باید به‌ سود این‌ تمدن‌های‌ گوناگون‌ نیز سنگین‌تر باشد؛ ولی‌ گویا در این‌ یک‌ زمینه‌، منطق‌ چندان‌ بهایی‌ ندارد.

به‌هرروی‌، تمدن‌ اسلامی‌ اهمیت‌ زیادی‌ برای‌ موسیقی‌ قائل‌ است‌. از این‌ نظر می‌توان‌ برخورد اسلام‌ با موسیقی‌ را همانند برخورد سایر تمدن‌ها ارزیابی‌ کرد. اما در این‌ میان‌ یک‌ تفاوت‌ عمده‌ وجود دارد که‌ بی‌هیچ‌گونه‌ شک‌ و تردیدی‌ برتری‌ فرهنگی‌ اسلام‌ را در این‌ زمینه‌ به‌ اثبات‌ می‌رساند: سایر تمدن‌ها فقط‌ در این‌ مورد که‌ باید به‌ موسیقی‌ بها داد و از موسیقی‌ خوب‌ و اندیشمندانه‌ دفاع‌ کرد سخن‌ گفته‌اند، در حالی‌ که‌ اسلام‌ علاوه‌ بر اهمیت‌قائل‌شدن‌ برای‌ این‌ هنر، درعین‌حال‌ همگان‌ را به‌ استقبال‌ از موسیقی‌ خوب‌ و ارزشمند دعوت‌ می‌کند و از مسلمانان‌ می‌خواهد که‌ هرگز به‌ موسیقی‌ بی‌ارزش‌ و مبتذل‌ گوش‌ فراندهند. بنابراین‌، اسلام‌ اساساً شنیدن‌ موسیقی‌ مبتذل‌ را حرام‌ دانسته‌ است‌ تا هیچ‌ مسلمانی‌ دیگر نتواند حتی‌ تفننی‌ به‌ این‌ نوع‌ موسیقی‌ که‌ اسلام‌ آن‌ را با صفت‌ لهوولعب‌ شناسایی‌ کرده‌ است‌، گوش‌ فرادهد. این‌ منع‌ اجباری‌ اختصاصاً به‌ فرهنگ‌ اسلامی‌ تعلق‌ دارد و ثابت‌ می‌کند که‌ یک‌ مسلمان‌ جز این‌که‌ به‌ سوی‌ تکامل‌ گام‌ بردارد، هیچ‌ راه‌ دیگری‌ ندارد. درحالی‌ که‌ فرهنگ‌های‌ دیگر با این‌که‌ ممکن‌ است‌ موسیقی‌ بی‌ارزش‌ را نپسندند، ولی‌ هیچ‌گونه‌ اجباری‌ برای‌ دوری‌جستن‌ از آن‌ در نظر نگرفته‌اند. پیروان‌ این‌ فرهنگ‌ها مختارند که‌ خوب‌ یا بد باشند، اما اسلام‌، مسلمانان‌ را فقط‌ برای‌ به‌تکامل‌رسیدن‌ و عالی‌بودن‌ آزاد می‌گذارد! راه‌ بدبودن‌، در هر زمینه‌ای‌ از جمله‌ موسیقی‌، در فرهنگ‌ اسلامی‌ مسدود است‌.

اکنون‌ اگر بخواهیم‌ جایگاه‌ حقیقی‌ موسیقی‌ را در جهان‌ اسلام‌ مشخص‌ کرده‌، مورد بررسی‌ قرار دهیم‌، ضرورتاً باید همه‌ی‌ زیرمجموعه‌های‌ شناخته‌شده‌ در فرهنگ‌ اسلامی‌ را مبنا قرار دهیم‌ و در خصوص‌ شاکله‌های‌ آن‌ پژوهش‌ کنیم‌. اولین‌ تقسیم‌بندی‌ حقیقی‌ که‌ سایر جزئیات‌ و ممیزه‌ها را تحت‌الشعاع‌ قرار می‌دهد، تقسیم‌بندی‌ دوگانه‌ی‌ شریعت‌ و طریقت‌ است‌. گفتن‌ ندارد که‌ شریعت‌ و طریقت‌ از هم‌ جدا نیستند و تنها به‌ طور پیوسته‌ و به‌ صورت‌ مجموع‌ به‌ ظهور و بروز می‌رسند. اما روشن‌ است‌ که‌ هر یک‌ صاحب‌ ویژگی‌هایی‌ است‌ که‌ جدا از دیگری‌، به‌ رسمیت‌ شناخته‌ می‌شود.

آن‌چه‌ عموماً در باور جامعه‌ی‌ اسلامی‌ حاکمیت‌ دارد، این‌ است‌ که‌ طریقت‌ اسلامی‌ بسیار آشکار به‌ موسیقی‌ اهمیت‌ می‌دهد و به‌ عنوان‌ رکن‌ مهمی‌ از رئوس‌ طریقت‌، روی‌ آن‌ حساب‌ می‌کند. در این‌ باور عمومی‌، چنین‌ تلقی‌ می‌شود که‌ شریعت‌ اسلامی‌ چندان‌ اهمیتی‌ برای‌ موسیقی‌ قائل‌ نیست‌ و حتی‌ به‌قوت‌ آن‌ را نفی‌ می‌کند. این‌ پندار شاید از آن‌جا ناشی‌ می‌شود که‌ افتاء در خصوص‌ منع‌ موسیقی‌ میان‌ همه‌ی‌ بزرگان‌ اهل‌ شریعت‌ و اهل‌ فتوا عمومیت‌ دارد. درحالی‌ که‌ ظاهراً اهل‌ طریقت‌ و بزرگان‌ عرفانی‌ هیچ‌ سخن‌ مشهور و آشکاری‌ در رد موسیقی‌ ندارند و حتی‌ به‌نوعی‌ در تأیید و اشاعه‌ی‌ آن‌ نیز کوشیده‌اند. این‌ پندار البته‌ کاملاً مصداق‌ دارد. امّا بخش‌ واقع‌بین‌ جوامع‌ اسلامی‌ می‌دانند که‌ عکس‌ آن‌ نیز مورد اشاره‌ قرار گرفته‌ است‌؛ یعنی‌ اهل‌ شریعت‌ بر اهمیت‌ و ارزش‌ موسیقی‌ صحّه‌ گذاشته‌ و اهل‌ طریقت‌ آرا و اقوال‌ آشکاری‌ را در ردّ و ذمّ آن‌ بر زبان‌ آورده‌اند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اسلام

تحقیق در مورد زندگانی حضرت مهدی ( ع )

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد زندگانی حضرت مهدی ( ع ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد زندگانی حضرت مهدی ( ع )


تحقیق در مورد زندگانی حضرت مهدی ( ع )

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:18

 

 

 

 

 

.ولادت 

  1. شیعیان خاص ، مهدی ( ع ) را مشاهده کردند
  2. ضرورت غیبت آخرین امام
  3. صورت و سیرت مهدی ( ع )
  4. شمشیر حضرت مهدی ( ع )
  5. غیبت کوتاه مدت یا غیبت صغری
  6. غیبت دراز مدت یا غیبت کبری و نیابت عامه
  7. اعتقاد به مهدویت در دوره های گذشته
  8. اعتقاد به حضرت مهدی ( ع ) منحصر به شیعه نیست
  9. قرآن و حضرت مهدی ( ع )
  10. طول عمر امام زمان ( ع )
  11. انتظار ظهور قائم ( ع )

 

 

 

 

 

 

ولادت

 

ولادت حضرت مهدی صاحب الزمان ( ع ) در شب جمعه ، نیمه شعبان سال 255یا 256
هجری بوده است            .
پس از اینکه دو قرن و اندی از هجرت پیامبر (ص ) گذشت ، و امامت به امام دهم
حضرت هادی ( ع ) و امام یازدهم حضرت عسکری ( ع ( رسید ، کم کم در بین فرمانروایان
و دستگاه حکومت جبار ، نگرانی هایی پدید آمد . علت آن اخبار و احادیثی بود که در
آنها نقل شده بود : از امام حسن عسکری ( ع( فرزندی  تولد خواهد یافت که تخت و
کاخ جباران و ستمگران را واژگون خواهد کرد و عدل و داد را جانشین ظلم و ستم ستمگران
خواهد نمود . در احادیثی که بخصوص از پیغمبر ( ص ) رسیده بود ، این مطلب زیاد
گفته شده و به گوش زمامداران رسیده بود             .
در این زمان یعنی هنگام تولد حضرت مهدی ( ع ) ، معتصم عباسی  ، هشتمین خلیفه عباسی ،
که حکومتش از سال 218هجری آغاز شد ، سامرا ، شهر نوساخته را مرکز حکومت عباسی 
قرار داد                      .
این اندیشه - که ظهور مصلحی پایه های حکومت ستمکاران را متزلزل می نماید و باید از
تولد نوزادان جلوگیری کرد ، و حتی مادران بیگناه را کشت ، و یا قابله هایی را
پنهانی به خانه ها فرستاد تا از زنان باردار خبر دهند - در تاریخ نظایری دارد . در
زمان حضرت ابراهیم ( ع ) نمرود چنین کرد . در زمان حضرت موسی ( ع ) فرعون نیز به
همین روش عمل نمود . ولی خدا نخواست . همواره ستمگران می خواهند مشعل حق را خاموش
کنند ، غافل از آنکه ، خداوند نور خود را تمام و کامل می کند ، اگر چه کافران و
ستمگران نخواهند              .
در مورد نوزاد مبارک قدم حضرت امام حسن عسکری ( ع ) نیز داستان تاریخ به گونه ای 
شگفت انگیز و معجزه آسا تکرار شد                      .
امام دهم بیست سال - در شهر سامرا - تحت نظر و مراقبت بود ، و سپس امام
یازدهم ( ع ) نیز در آنجا زیر نظر و نگهبانی حکومت به سر می برد             .
"
به هنگامی که ولادت ، این اختر تابناک ، حضرت مهدی ( ع ) ، نزدیک گشت ، و
خطر او در نظر جباران قوت گرفت ، در صدد بر آمدند تا از پدید آمدن این نوزاد
جلوگیری کنند ، و اگر پدید آمد و بدین جهان پای  نهاد ، او را از میان بردارند .
بدین علت بود که چگونگی احوال مهدی ، دوران حمل و سپس تولد او ، همه و همه ، از
مردم نهان داشته می شد ، جز چند تن معدود از نزدیکان ، یا شاگردان و اصحاب خاص
امام حسن عسکری ( ع ) کسی او را نمی دید . آنان نیز مهدی  را گاه بگاه می دیدند ، نه
همیشه و به صورت عادی " .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد زندگانی حضرت مهدی ( ع )

تحقیق در مورد امام حسین(ع)

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد امام حسین(ع) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد امام حسین(ع)


تحقیق در مورد امام حسین(ع)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:34

 

 

 

 

 

مقدمه................................................................................................................

4

جلوه های امام حسین......................................................................................

5

خصال والای حسینی.......................................................................................

10

شخصیت خانوادگی امام..................................................................................

13

شبیه ترین افراد به پیامبر...............................................................................

14

جاذبه ویژه در نام و یاد امام.............................................................................

15

قوت عزم امام...................................................................................................

18

شجاعت امام.....................................................................................................

19

وفای امام..........................................................................................................

20

رفتار خانوادگی امام.........................................................................................

21

عزت نفس امام.................................................................................................

21

جلوه ای از سلوک امام.....................................................................................

26

مرگ در دیدگاه امام و یاران او........................................................................

28

جامعیت امام.....................................................................................................

30

کرامات امام......................................................................................................

31

 

 

 

 

 

 

مقدمه

پیامبر اکرم‏«صلى الله علیه وآله‏» در مورد حسین‏«علیه‏السلام‏» مى‏فرماید: "حسین سبط من الاسباط "; حسین امتى از امتهاست; یعنى ایشان امام حسین‏«علیه‏السلام‏» را فرد نمى‏داننى. وقتى امام حسن‏«علیه‏السلام‏» راه و چاره‏اى جز صلح نمى‏بیند - با وجود اینکه بارها به مردم گفته بودند: نیکوترین کارها نزد من شمشیر کشیدن در مقابل بنى امیه است، اما صلاح نمى‏بینم این کار را انجام دهم - عده‏اى از مسلمانها سرزنشش مى‏کنند که تو ما را خوار و ذلیل کردى ؟ و آن مى‏شود که شد. در واقعه کربلا نیز امت اسلامى در برابر حرکت امام حسین «علیه‏السلام‏» سه گروه مى‏شوند: گروهى که تا آخر روز عاشورا با امام مى‏مانند. گروهى که امام را تنها مى‏گذارند و بهانه‏هاى گوناگون مى‏آورند و گروهى که بى تفاوت درباره ایشان بودند. حال ما خودمان را باید در آیینه افکار حسین «علیه‏السلام‏» ببینیم، تا چه حد براى ماندن اسلام و ایمان حاضر به ایثار هستیم. بعد از انقلاب اسلامى بسیارى از مسائل براى ما روشن شد. ببینیم ما چقدر براى انقلابمان تبلیغ مى‏کنیم در زمانى که هر 24 ساعت‏حداقل یک کتاب علیه انقلاب نوشته مى‏شود، چقدر مطالعه مى‏کنیم - علاوه بر واحدهاى درسى تا در برابر آن تهاجمات مسلح شویم. اگر امروز آگاه نباشیم خیلى سریع این کتابها وارد جامعه‏مان مى‏شود و ما در برابر آنها ناتوان مى‏مانیم. امتى نباشیم که در بینمان حسین را ذبح کنند و بعد ما متوجه شویم. سعى کنیم باطن خود را با اهل بیت گره بزنیم و عشق اهل بیت را در روح فرزندانمان زنده کنیم. دشمنان اسلام بخصوص معاویه در زمان حضرت على ، امام حسن و امام حسین(:) خیلى از جهالت و غفلت مردم بر علیه اسلام استفاده کردند، اما غفلت مردم از خیانت معاویه ضربه بیشترى به اسلام زد. مردم همه معاویه و خاندانش را که طالب جاه و مقام بودند، مى‏شناختند و مى‏دانستند که امام حسین حق است ولى غفلتشان آن وقایع را پدید آورد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  1. جلوه های امام حسین (ع)

«ابن نهشل »نیکو سروده است :

کان لم حی سواک و لم تقم                            علی احد الا علیک النوائح

گویا جز تو احدی از دست مردم نرفته و جز برای تو در سوگ کسی نوحه گری نکرده اند .«السلام علی اسیر الکربات و قتیل العبرات 1»

در احادیث نیز از امام شهدا (ع)به« قتیل العبرة»تعبیرمی شود و از جمله او خود فرمود :«انا قتیل العبرة،لا یذکرنی مؤمن ال اسنعبر 2»

این جملات‌ بدان معنا نیست که امام (ع)شهید شد تا مردم گریه کنند و به اجر و ثوابی برسند بلکه «قتیل العبرة»حاکی از آثار قهری شهادت او می باشد و آن سرشک ،ناشی از عشق فطری هر مؤمن به اوست .علت غایی قیام هم در زیارت اربعین بیان شده است :«بدل مهجته فیک لیستنقذ عبادک من الجهالةو حیرةالضلالة3»

«لعن الله امة اسست اساس الظلم و الجور علیکم اهل البیت 4»

اخیراًبرخی از نویسندگان ریشه حادثه کربلا را در زمان خلیفه سوم دانسته اند اما دقت در تاریخ، روایا ت مربوط به امامت و نیز زیارت عاشورا ،نشان می دهد که زمینه سازی برای چنین فاجعه ای  بلا فاصله بعد از رحلت پیامبر مکرم (ص)و با منحرف شدن مسیر خلافت تحقق یافته است 5.

   

 

 

  1. بحار الانوار ،ج98،ص331،و مفاتیح الجنان ،زیارت اربعین .
  2. 2.الأمانی ،ص137:بحار الانوار ،ج44،ص284:عوالم ،ج17،ص536.
  3. بحار الانوار ،ج98،ص331و مفاتیح الجنان .

4.زیارت عاشورا ،بحار الانوار ،ج98،ص295،و مفاتیح الجنان .

5.چنانچه شعرای بزرگ نیز در سرود ه های خود به این حقیقت تصریح کرده اند .

کمیت :

بصیب به الزامون عن قوس غیرهم                                         فیا اخرا اسدی له الغی اول

(شرح الهاشمیات  ،ص71،در این کتاب بیت مذکورصحیح‌  تفسیرنشده است ).

مرحوم ایة الله اصفهانی :

ومارماه إذر ماه حرملة                               وانما رماه من مهد له

سهم انی من جانب السقیة                          و قوسه علی ید الخلیفة

                                                                                     (الانوارالقدسیة،ص130).

السید باقر الهندی :

کل غدر وقول افک وزور                              هو فرع عن جحد نضالغدیر

(ریاض المدح‌والرئاء،ص197).

کانکه طرح بیعت شور افکند                         خود همانجا طرح عاشورافکند

«اقمت الصلوةو اتیت الزکوة»

گفته اند که اگر کلام فوق را به معنای خواندن نماز وپرداخت زکات بدانیم، بیش از یک  گواهی ساده و معمولی نخواهد بود، و شأنی برای امام (ع) نیست. بعضی برای دفع اشکال گفته اند: در حقیقت، اقامه نماز، تنها خواندن نماز نیست، بلکه علاوه بر خواندن، ترویج آن نیز هست (بر پا داشتن نماز ). یعنی امام (ع)با شهادت خود، نماز، زکات و امر به معروف و نهی از منکر را ترویج کرده و این احکام را بر پا داشته است. البته اساس این کلام صحیح است، ولی سیاق افعال. جز «اقمت الصلوة»، برای این ترجمه رسا نیست، زیرا «اتیت الزکوة»را نمی توان آن گونه معنا کرد.

عده ای دیگر گفته اند: چنانچه به صحنه تبلیغاتی دشمن توجه کنیم، در خواهیم یافت که گواهی مذکور در آن عصر پر ارزش بوده، گرچه در عصر ما متعارف نیست. در آن تبلیغات سوء آن چنان بود که از شهادت امیرالمؤمنین (ع)گفتند: مگر علی (ع)نماز می خواند که هنگام نماز کشته شد؟

به نظر می رسد این پاسخ هم کافی نیست: زیرا بیان فوق در اکثر زیارات آن جناب آمده ،و این نشان می دهد که مطلب مهم وپر ارزشی است که همه شیعیان در هر عصری باید به آن گواهی دهند و نباید عبارت را به گونه ای ترجمه کرد که مخصوص زمانی خاص باشد. شاید مقصود از جمله بالا این باشد که نماز، زکات وامر به معروف و نهی از منکر واقعی را تو انجام داده ای. در اقمت الصلوةوشهادت به خواندن نماز معمولی نمی دهیم، تا گواهی ساده و عادی باشد، بلکه گواهی به خواندن آن نماز، پرداخت آن زکات ومی دهیم که با تمام شرایط و امتیازات باشد و این کار از غیر معصوم ساخته نیست


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد امام حسین(ع)

تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول


تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:html

 

 

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم

مؤلّف کتاب « مصباح الشریعة » تاکنون ناشناخته مانده است . شاید علّت ناشناخته ماندنش از شدّت خلوص او بوده که نخواسته نامش معلوم شود . این کتاب داراى صد فصل است و در هر فصلى روایتى ، از قول امام جعفر صادق (علیه السلام) ، آن دریاى حقایق که حاوى عالى ترین مسائل عرفانى و اخلاقى است نقل شده است .یادگیرى مسائل مطرح شده در این کتاب آسان و عمل به آن در خور قدرت هر مکلّفى است .

برخى از کتاب هایى که تحت عنوان عرفان تنظیم شده است ، خالى از مسائل وارداتى ، یا قصّه هاى عجیب و غریبى که به دور از منطق است ، یا برنامه هایى که زمینه اى براى عمل ندارد ، نیست . کتاب هایى به عنوان عرفان موجود است که مخلوطى از فرهنگ بشرى و الهى است و نمى توان به تمام مطالب آن تکیه کرد .

امّا کتاب « مصباح الشّریعه » کتابى است که بیشتر مطالب آن با آیات قرآن و روایاتِ مستندِ وارده از رسول حق و امامان معصوم مطابقت دارد و به گونه اى نیست که نتوان به آن اعتماد کرد .

این کتاب همواره به عنوان منبعى عرفانى و اخلاقى که مطالبش از سرچشمه ى حقیقى عرفان و اخلاق ; یعنى دریاى بیکرانه اى دانش امام معصوم گرفته شده است ، مورد توجّه بسیارى از بزرگان دین بوده و بعضى از عاشقان سیر و سلوک بر آن شرح نوشته ا ند . بعضى از شروح مبسوط و بعضى نیمه تمام و تعدادى هم به عنوان ترجمه که در بعضى از فصول همراه با شرح مختصرى است به چاپ رسیده است .

پس از انقلاب اسلامى ایران ، گرایش مردم ، به ویژه نسل جوان ، از طریق سخنرانى هاى بنیان گذار نهضت ، به عرفان و اخلاق شدید شد .در مجالسى که در ماه رمضان و محرّم و صفر منبر مى رفتم ، کراراً درباره ى کتاب هاى عرفانى و اخلاقى ، به خصوص مسائلى از قبیل ورد و ذکر ، عارف و عاشق ، خانقاه و صوفى ، قطب و مرشد ، مرید و مراد از طرف نسل جوان تشنه ى معارف ، مورد پرسش قرار گرفتم . بى تردید هر مرکزى را به نام مرکز عرفان و هر کتابى را به نام کتاب عرفان و هر مدّعیى را به نام عارف ، به خصوص کسانى که قبل از انقلاب با ساواک سروسرّى داشتند و به دست بوسى پهلوى افتخار مى کردند ، نمى توانستم به عنوان مراکز و منابع عرفان معرّفى کنم . چاره اى ندیدم جز این که بر کتاب « مصباح الشّریعه » با کمک آیات قرآن و روایات و گوشه هایى از حیات پر فروغ اولیاى حقیقى الهى ، شرح مفصّلى بزنم و از این طریق در حد توان خود اداى تکلیفى کنم .

این کار را با عنایت خدا شروع کردم و قبل از آنکه قلم به دست بگیرم و سطرى از سطرهاى شرح را بنویسم وضو گرفته و رو به قبله مى نشستم و سپس وارد نوشتن مى شدم . سرانجام با خواست خدا این شرح در دوازده جلد که تمام آن با وضو و رو به قبله نوشته شده به پایان رسید .

خدایم شاهد است که عنوان کردن مسئله ى وضو و رو به قبله بودن کار ، جنبه ى تعریف از عمل ندارد ; بلکه مى خواهم به مؤلّفان کتابهاى مذهبى بگویم که اوّلاً نوشتن با طهارت و رو به قبله بودن هنگام کار سخت نیست ، ثانیاً اثر عجیبى در معنویّت کتاب دارد و چه نیکوست که تمام امور تألیفى بدین صورت انجام بگیرد .روزى که شروع به نوشتن شرح کردم از طرف زورگویان زمان به وسیله ى صدّام کافر جنگ سخت و خونینى به ایران اسلامى تحمیل شده بود . گذشته ى از این منافقانِ داخلى حمله هاى ناجوانمردانه اى خود را متوجّه روحانیّت شیعه کرده و در اندک مدّتى بسیارى از بزرگان دین را به شهادت رساندند .

من که فکر مى کردم به توسّط بمبارانهاى عراق و موشک اندازیهاى گرگى مانند صدّام ، یا گلوله هاى منافقین به عمرم خاتمه داده شود ، براى اتمام شرح عجله داشتم ، و با اینکه در میان آن همه حوادث داخلى در اکثر عملیّات رزمى هم همگام با رزمندگان و بسیجیان دلاور در نبرد حق و باطل شرکت کردم ولى توفیق رفیقم نشد و در عوض شهادت ، خداوند مهربان عنایتش را رفیق راهم کرد تا این شرح به پایان برسانم . اکنون که این مقدّمه را مى نویسم دو سالى است که جنگ خاتمه یافته و مصیبت عظیم ارتحال حضرت امام خمینى پشت مسلمانان را شکسته است . و این نوشتار براى چاپ سوم آماده مى شود ، امید است این برنامه جامه اى عمل بپوشد ، و پس از آن با عنایت حضرت محبوب ده جلد دیار عاشقان شرح صحیفه ى حضرت زین العابدین (علیه السلام) به زینت چاپ آراسته شود .

از دیدگاه مصباح الشریعه بزرگان

شایان ذکر است این کتاب از نظر علماى بزرگ شیعه مورد توجّه قرار گرفته است . در یک جمع بندى نظر بزرگان را در جهت گیرى به آن پنج دسته مى بینیم .

1 . گروهى که در نفى و اثبات و ردّ و قبولش سکوت کرده اند .

2 . دانشمندان و بزرگانى که عقیده دارند ، مؤلّف عارف این کتاب ، از فرهنگ به جامانده ى حضرت صادق (علیه السلام) ، این صد باب را تنظیم کرده و انشاى آن از خود مؤلّف است نه کلمات مستقیم امام (علیه السلام) .

3 . بیشتر بزرگان دین و پرچمداران تربیت و اخلاق و عرفان به این کتاب به دیده ى احترام نگریسته و آن را قابل قبول و عمل دانسته و عقیده دارند که مؤلّف کتاب از مجموع روایات حضرت صادق (علیه السلام) این کتاب را تألیف کرده است ; چیزى که هست از ده ها روایت جملاتى انتخاب کرده و آن جملات را به هم پیوسته تا براى هر فصلى روایتى تنظیم کرده باشد .

4 . عدّه اى که به این کتاب با نظر بدبینى نگریسته و آن را از ساخته هاى صوفیّه یا دست پخت فضیلِ عیاض دانسته اند و به طور کلّى این مجموعه را مردود شمرده اند .

5 . دسته اى از دانشمندان که در قبول و ردّش جانب احتیاط را مراعات کرده و فرموده اند : گرچه سند آن قطعى نیست ولى عمل به محتویّات آن ـ که قسمت مهمّى از مطالبش موافق آیات و روایات مستند است ـ مانعى ندارد . علاّمه ى مجلسى (قدس سره) از این گروه است و این فقیر بى مایه هم پس از بررسى هاى لازم این نظر را انتخاب کرده ام .

از آنان که این کتاب را مردود دانسته اند شیخ حرّ عاملى صاحب وسائل در کتاب « هدایة الامّه » و دیگر صاحب ریاض « ریاض العلماء » است . و از آنان که به این خزانه ى پر گوهر به دیده احترام نگریسته و آن را قابل اعتماد و عمل دانسته و در صدورش از سرچشمه ى ولایت تردیدى به خود راه نداده اند یکى سیّد رضى الدّین علىّ بن طاووس رضوان الله علیه است که در فصل هفتم از باب ششم کتاب « امان الاخطار » این چنین فرموده است :

« مسافر با خود بردارد کتاب « مصباح الشّریعه و مفتاح الحقیقه » را که از حضرت صادق (علیه السلام) است ; زیرا آن کتابى است لطیف و شریف که راه و رسم سیر و سلوک به سوى خدا را براى سالکان آن راه معرّفى مى کند و روش اقبال به خدا را به انسان یاد مى دهد و اسرار مطویّه در خود را در اختیار و دسترس خواننده مى گذارد . خلاصه ى کلام آن که فواید این کتاب بسیار و حجم آن کم است . به عبارت دیگر کثیرالمعنى و قلیل اللفظ است » .

از کسانى که در قبول این کتاب به خود تردید راه نداده شهید ثانى است . او در کتاب « التّنبیهات العلّیه على اسرار الصّلاة » و در « کشف الرّبیه » و در « منیة المرید » و همچنین در « مسکِّن الفؤاد » از « مصباح الشّریعه » مطالبى را نقل مى کند و به طورى که از دقّت در موارد نقل برمى آید ، فهمیده مى شود که وى بر این کتاب اعتماد داشته و اخبار آن را از حضرت صادق (علیه السلام) مى دانسته و در صحّت آن کتاب و ثبوت انتساب این گوهر به آن حضرت تردید و اضطرابى نداشته است .

فیض کاشانى نیز از کسانى است که در کتاب هاى اخلاقى و عرفانى خود از این کتاب مطالبى را نقل کرده و از ملاحظه در موارد نقل استفاده مى شود که آن مرحوم نیز کتاب را معتبر دانسته و نسبت آن را به امام ششم مسلّم و قطعى تلقّى مى نماید و هیچ شک و شبهه اى در این موضوع ندارد .

حاج میرزا ابوالقاسم ذهبى شیرازى ، نظر عالم بزرگوار مرحوم مجلسى را نسبت به کتاب عرفانى و اخلاقى « مصباح الشّریعه » چنین نقل مى کند :

« بر تو باد که بر کتاب « مصباح الشّریعه » ملازمت نمایى ، شهید ثانى آن را به اِسناد خود از حضرت صادق (علیه السلام) نقل کرده و حاجت به نقل سند نیست ; زیرا متن آن دلالت بر صحّت این کتاب دارد » .

گروه بسیارى از علماى شیعه و از معتبرترین و موثّق ترین دانشمندان بزرگوار و کم نظیر از جمله : ابن فهد حلّى در « عدّة الدّاعى » ، کفعمى در « مجموع الغرائب » ، سیّد هاشم بحرانى در مقدّمه ى « برهان » ، نراقى در « جامع السّعادات » ، مرحوم سیّد حسین قزوینى در بحث پنجم « جامع الشّرایع » ، سیّد على خان در « شرح صحیفه ى سجّادیّه » ، عالم عارف شریف لاهیجى در تفسیر نفیس خود ، و حضرت امام خمینى رضوان الله علیه در کتابهاى اخلاقى و عرفانى خویش احادیثى از این خزانه ى پر مایه نقل کرده اند .

ذهبى شیرازى در ابتداى « مناهج انوار المعرفه » که نام شرح او بر « مصباح » است مى فرماید :

« پس از تفحّص در آثار حضرت سیّدالمرسلین ، و اخبار آل طه و یس علیهم سلام الله ربّ العالمین ، مجموعه اى جامع تر از رساله ى « مصباح الشّریعه و مفتاح الحقیقه » که حاوى اسرار و بطون و حقایق شریعت مقدّسه باشد نیافتم و چون این رساله منسوب و مستند به حضرت امام بحقّ ناطق جعفر بن محمّد الصّادق (علیه السلام)است ، لهذا بزرگان اهل دین و معرفت را بهترین سند است » .

از بزرگانى که در صحّت و اعتبار این کتاب تردید نکرده است ، پرچمدار دانش حدیث و درایت و روایت مرحوم حاج « میرزا حسین نورى طبرسى »است .

این مرد بزرگ در جلد سوّم « مستدرک » در خاتمه ى کتاب که داراى فواید عظیمه اى است از صفحه ى 328 تا صفحه ى 333 بحث گسترده و مبسوطى دارد و دلایل آنان که کتاب را مردود دانسته یا در صحّت آن تردید کرده اند نقل مى کند و با براهین آشکار و دلیل هاى روشن و منطق محکم جواب داده و این کتاب شریف را معتبر دانسته و اخبار آن را در کتاب با عظمت « مستدرک » روایت نموده است .

این مرد بزرگ در پایان بحث خود درباره ى « مصباح الشّریعه » مى فرماید :

« وَقَدْ أَطْنَبْنا الکلامَ فی شرح حالِ المِصْباح ، مَع قِلّةِ ما فیه مِن الأَحْکامِ حِرْصاً عَلى نَثْرِ الآثِر الْجَعْفَریَّة وَالآدابِ الصّادِقیّة وَحِفْظاً لابنِ طاووسَ وَالشّهیْد وَالْکَفْعَمی (رحمهم الله) عَن نِسْبَةِ الوَهْمِ وَالإِشْتِباهِ إِلَیْهِمْ وَاللهُ الْعاصِمْ ».

قاطع و جازم مى گویم که درباره ى کتاب « مصباح الشّریعه » با اینکه کتاب فقهى نیست ، سخن را گسترده کردم و تحقیقم را طولانى نمودم و این به خاطر حرص و ولعى است که به پخش آثار اهل بیت و آداب مکتب حضرت صادق دارم و براى اینکه بگویم بزرگانى چون سیّد بن طاووس و شهید و کفعمى که از طرف عدّه اى به خاطر این کتاب ، متّهم به خیال و اشتباه شده اند ، دامن علم و عمل و آبرو و اعتبارشان منزّه و پاک از این تهمت است . بزرگانى چون اینان در قبول صحّت این کتاب به اشتباه نرفته و دچار اوهام غلط نشده اند .

از کسانى که به این کتاب اعتماد کرده ، عارف کم نظیر ، صاحب اخلاق ملکوتى ، و دارنده ى ملکات فاضله و آراسته به محامد الهیّه مرحوم حاج « میرزا جواد آقاى ملکى تبریزى » است .

وى در کتاب « اسرار الصّلاة » آن قسمت از روایت « مصباح » را که متناسب با کتاب خود دیده آورده و بر آنها اعتماد کرده است .

عالم پرهیزکار حاج « شیخ حسن مصطفوى » در مقدّمه ى شرح مختصرش بر این کتاب مى نویسد :

« این کتاب به طور مسلّم از مراکز وحى و الهام گرفته شده و به وسیله ى شخصیّتى که ارتباط با عالم غیب داشته تألیف شده است .

در این کتاب دقایق معارف و اسرار حقایق و لطایف اخلاقیّات ، مراحل سیر و سلوک و خصوصیّات مراتب ایمان ، به اندازه اى دقیق و تحقیقى و عمیق ذکر شده است که کم ترین نقطه ى ضعف و انحراف و سستى در خلال جملات و مطالب آن دیده نمى شود و آن چه مسلّم است این کتاب در مرتبه ى فوق کتب مؤلّفه ى متداوله ى علما و محقّقین و عرفا است » .

این بود بخشى از نظریّات محقّقین و بزرگان شیعه درباره ى کتاب « مصباح الشّریعه » که من آن را به عنوان یک منبع اصیل عرفانى و اخلاقى انتخاب کرده و به وسیله ى مطالب آن ، عارف و عرفان را شناسانده و ثابت کرده ام که عرفان ; حالى الهى و احوالى ملکوتى بارقه اى آسمانى در عمق جان انسان است که رشد و ظهور آن در گرو معرفت ، ایمان ، تبعیّت از انبیا و امامان و عبادت خالصانه است و نباید براى اهل ایمان اصطلاح عارف و عرفان موجب وحشت و ترس باشد ، تا بدون تحقیق و بررسى از آن فرار کرده و اهلش را مورد تهمت قرار داده و خداى ناخواسته آنچه خدا راضى نیست در حق آنان بگویند .

به آنان که کتاب را مردود دانسته اند ، باید گفت اگر به دقّت در تمام مطالب آن توجّه مى کردند ، حدّاقل مانند علاّمه ى مجلسى نظر مى دادند ، و از مردود دانستن تمام آن یا نسبت دادنش به صوفیّه امتناع مىورزیدند .

خلاصه مى توان گفت عمده ى مطالب کتاب « مصباح الشّریعه » از چشمه ى جوشان ولایت مطلقه و دریاى علوم اوّلین و آخرین ، حضرت صادق (علیه السلام) است و جاى هیچ گونه تردید و شک نیست و لازم است هر مؤمن متعهّدى و هر عاشق سالکى ، براى رشد حال عرفانى خود به این مجموعه مراجعه کند و تا جایى که در قدرت اوست به آن عمل کند .

برنامه اى که این فقیر در شرح این دریاى با عظمت دارد این است :

نقل تمام روایت هر فصل در ابتد ، شرح جمله به جمله اى آن با کمک قرآن ، روایات ، کتاب هاى اخلاقى ، اشعار حکیمانه اى که با متن مطالب تناسب دارد . البتّه در ضمن تفسیر و شرح ، آن چه از جانب حق به قلبم اشراق شود و از سوى حضرت محبوب ملهَم گردم متذکّر مى شوم و از حضرت ربّ العزّه مى خواهم که مرا از لغزش و خطا مصون بدارد و خوانندگان را جهت تأمین خیر دنیا و آخرتشان توفیق عمل دهد و آنان را در حدّ اعلا از این معارف ملکوتى بهره مند سازد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد عرفان اسلامی جلد اول

تحقیق در مورد غیبت امام زمان(عج)

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد غیبت امام زمان(عج) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد غیبت امام زمان(عج)


تحقیق در مورد غیبت امام زمان(عج)

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:html

 

 

 

 

  

 

            غیبت دوازدهمین پیشواى مسلمین حضرت مهدى (علیه السلام)، امرى ناگهانى و غیر منتظره نبوده، بلکه عوامل متعدّدى به شناخت قبلى این پدیده توسط مسلمانان، کمک مى کرده است:

 

                1 ـ غیبت هاى دراز مدت و کوتاه مدت پیامبران پیشین سلام اللّه علیهم، و نهانى هاى متعدد شخص پیامبر گرامى اسلام(صلى الله علیه وآله وسلم) که طى مباحث قبلى اجمالا ذکر گردید.

 

                آشنایى مردم با تاریخ ادیان گذشته و کیفیت حصول چنین غیبتهایى در آن دورانها، پذیرش غیبت حضرت مهدى(علیه السلام) را، براى آنان آسان مى ساخت.

 

                2 ـ انبوهى از روایات مستند و صحیح، در آگاه سازى مؤمنین نسبت به چگونگى زندگى و امامت نهمین فرزند از نسل امام حسین(علیه السلام) که به بیانهاى گوناگون از زبان پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) و سایر معصومین، حصول غیبتى طولانى براى او را مورد تأکید قرار مى دادند.

 

                در این مورد تنها در کتاب «کمال الدین و تمام النعمة» بیش از (150) حدیث جمع آورى شده و طى چهارده باب، از باب (24) تا باب (38)، تحت عنوان هاى «ما اخبر به النبى (صلى الله علیه وآله وسلم) من وقوع الغیبة» و «ما أخبر به أمیر المؤمنین (علیه السلام)من وقوع الغیبة» و... «ما اخبر به العسکرى(علیه السلام)من وقوع الغیبة» بطور جداگانه، فرمایشات هریک از معصومین(علیهم السلام)پیرامون غیبت و لزوم آمادگى مردم ذکر گردیده است.

 

                3 ـ کیفیت زندگانى دو امام بزرگوار شیعه، امام هادى (علیه السلام) و امام حسن عسکرى(علیه السلام) را، مى توان مقدّمه اى عینى و عملى براى آماده سازى مردم، جهت غیبت حضرت مهدى(علیه السلام) به شمار آورد. به عبارت دیگر، زندگى اجبارى آن دو امام مظلوم در محاصره نیروى دشمن و در شرایط دشوار شهر محل تبعید شان ـ سامرّا ـ ارتباط ایشان را با مردم و حتّى شیعیان و خواص اصحاب خود، آنچنان تقلیل داده بود که بطور طبیعى شکلى از نهان زیستى و غیبت را تداعى مى کرد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد غیبت امام زمان(عج)