فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام


تحقیق در مورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

لینک خرید و دانلود در پایین صفحه

فرمت: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحات: 24

 

فهرست:

 

از جمله سنن و آداب آن حضرت در امر نظافت و نزاهت

آداب آن جناب در سفر

روایاتى در باره آداب حضرتش در پوشاک و متعلقات آن

آداب آن حضرت در خوردنی ها و آشامیدنى‏ها

از جمله سنن و آداب آن حضرت در امر نظافت و نزاهت

 

از جمله سنن و آداب آن حضرت در امر نظافت و نزاهت یکى این است که آن حضرت بنا به نقل صاحب کتاب مکارم الاخلاق وقتى مى‏خواست موى سر و محاسن شریف خود را بشوید با سدر مى‏شست. (58)

2- و در جعفریات به سند خود از جعفر بن محمد از آباى گرامش از على(ع) نقل کرده که فرمود: رسول خدا(ص) همیشه موى خود را شانه می زد و اغلب با آب شانه مى‏کرد و مى‏فرمود: آب براى خوشبو کردن مؤمن کافى است. (59)

3- و در کافى به سند خود از ابى عبدالله (ع) نقل کرده که فرمود: یکى از سنت‏ها گرفتن ناخن ها است.

4- و در فقیه مى‏گوید: روایت شده که یکى از سنت‏ها، دفن کردن مو و ناخن و خون است. (60)

5- و نیز به سند خود از محمد بن مسلم نقل مى‏کند که از حضرت ابى جعفر از خضاب پرسید، آن جناب فرمود: رسول خدا(ص) همواره خضاب می کرد. (61)

6- و در کتاب مکارم است که رسول خدا(ص) همواره روغن به بدن خود مى‏مالید. (62)

7- و در فقیه مى‏گوید: على(ع) فرموده: ازاله موى زیر بغل بوى بد را از انسان زایل مى‏سازد، علاوه بر این که هم پاکیزگى است و هم از سنت‏هایى است که رسول خدا (ص) به آن امر فرموده است. (63)

8- و در کتاب مکارم الاخلاق مى‏گوید: براى رسول خدا(ص) سرمه ‏دانى بود که هر شب با آن سرمه به چشم مى‏کشید، و سرمه‏اش سرمه سنگ بود.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام


دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 24

 

آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

روایاتى چند درباره  پاره‏اى از سنن و آداب آن حضرت در معاشرت

1- و در کتاب ارشاد دیلمى است که:رسول خدا (ص) لباس خود را خودش وصله مى‏زد، و کفش خود را خود مى‏دوخت، و گوسفند خود را مى‏دوشید، و با بردگان هم غذا مى‏شد،و بر زمین مى‏نشست و بر مرکب سوارمى‏شد و دیگرى را هم پشت سر خود بر آن سوار مى‏کرد، و حیا مانعش نمى‏شد از این که مایحتاج خود را خودش از بازار تهیه کرده به سوى اهل خانه‏اش ببرد، به توانگران و فقرا دست مى‏داد و دست خود را نمى‏کشید تا طرف دست خود را بکشد،به هر کس مى‏رسید چه توانگر و چه درویش و چه کوچک و چه بزرگ سلام می داد، و اگر چیزى تعارفش مى‏کردند آن را تحقیر نمى‏کرد اگر چه یک خرماى پوسیده بود، رسول خدا(ص) بسیار خفیف المؤنه و کریم الطبع و خوش معاشرت و خوش رو بود، و بدون این که، بخندد همیشه تبسمى بر لب داشت، و بدون این که چهره‏اش در هم کشیده باشد همیشه اندوهگین به نظر مى‏رسید، و بدون این که از خود ذلتى نشان دهد همواره متواضع بود، و بدون این که اسراف بورزد سخى بود،بسیار دل نازک و نسبت به همه مسلمانان مهربان بود، هرگز به نوعی که سیر شود غذا نخورد، و هرگز دست طمع به سوى چیزى دراز نکرد. (29)

2- و در کتاب مکارم الاخلاق روایت شده که: رسول الله (ص) عادتش این بود که خود را در آینه ببیند و سر و روى خود را شانه زند و چه بسا این کار را در برابر آب انجام مى‏داد و گذشته از اهل خانه، خود را براى اصحابش نیز آرایش مى‏داد و مى‏فرمود:

خداوند دوست دارد که بنده‏اش وقتى براى دیدن برادران از خانه بیرون مى‏رود خود را آماده ساخته؛ آرایش دهد. (30)

3- و در کتاب‏هاى علل و عیون و مجالس به اسنادش از حضرت رضا از پدران بزرگوارش(ع) نقل کرده که رسول الله (ص) فرمود: من از پنج چیز دست برنمى‏دارم تا بمیرم:

1ـ روى زمین و با بردگان غذا خوردن.

2ـ بر مرکب ساده سوار شدن.

3 ـ به دست خود بز دوشیدن.

 4 ـ لباس پشمینه پوشیدن.

 5 ـ و به کودکان سلام کردن .

براى این دست برنمى‏دارم که امتم نیز بر آن عادت کنند و این خود سنتى شود براى بعد از خودم. (31)

4-و در کتاب فقیه از على (ع) روایت شده که به مردى از بنى سعد فرمود:

آیا تو را از خود و از فاطمه حدیث نکنم  ـ تا آنجا که فرمود ـ  پس صبح شد و رسول الله (ص) بر ما وارد شد در حالى که من و فاطمه هنوز در بستر خود بودیم، فرمود: سلام علیکم، ما از جهت این که در چنین حالى بودیم شرم کرده، جواب سلامش نگفتیم، بار دیگر فرمود: السلام علیکم باز ما جواب ندادیم، بار سوم فرمود: السلام علیکم اینجا بود که ترسیدیم اگر جواب نگوئیم آن جناب مراجعت کنند چرا که عادت آن حضرت چنین بود که سه نوبت سلام مى‏کرد اگر جواب مى‏شنید و اذن مى‏گرفت داخل مى‏شد و گرنه برمى‏گشت، از این جهت ناچار گفتیم: و علیک السلام یا رسول الله، درآى، آن حضرت بعد از شنیدن این جواب داخل شد... .(32)

5- و در کتاب کافى بسند خود از ربعى بن عبد الله از ابى عبدالله (ع ) نقل کرده که فرمود : رسول خدا (ص) به زنان هم سلام مى‏کرد و آنها سلامش را جواب مى‏دادند. (33)

6- و نیز در کافى به سند خود از حضرت عبد العظیم بن عبدالله حسنى نقل کرده که ایشان بدون ذکر سند از رسول خدا(ص) نقل کرده و گفته که آن حضرت  سه نوع مى‏نشست: یکى" قرفصاء " ـ و آن عبارت از این بود که ساقهاى پا را بلند مى‏کرد و دو دست خود را از جلو بر آنها حلقه مى‏زد و با دست راست بازوى چپ و با دست چپ بازوى راست را مى‏گرفت، دوم این که دو زانوى خود و نوک انگشتان پا را به زمین مى‏گذاشت، سوم این که یک پا را زیر ران خود گذاشته و پاى دیگر را روى آن پهن می کرد و هرگز دیده نشد که چهار زانو بنشیند. (34)

7- و در کتاب مکارم الاخلاق از کتاب نبوت از على (ع) نقل کرده که فرمود: هیچ دیده نشد که رسول خدا(ص) با کسى مصافحه کند و او جلوتر از طرف دست خود را بکشد، بلکه آن قدر دست خود را در دست او نگه می داشت تا او دست آن جناب را رها سازد، و هیچ دیده نشد که کسى با پر حرفى خود مزاحم آن حضرت شود و او از روى انزجار سکوت کند، بلکه آن قدر حوصله به خرج مى‏داد تا طرف ساکت شود و هیچ دیده نشد که در پیش روى کسى که در خدمتش نشسته پاى خود را دراز کند، و هیچ وقت مخیر بین دو چیز نشد مگر این که آن کاری که دشوارتر بود را اختیار مى‏فرمود، و هیچ وقت در ظلمى که به او می شد به مقام انتقام در نیامد، مگر این که محارم خدا هتک شود که در این صورت خشم مى‏کرد و خشمش هم براى خداى تعالى بود، و هیچ وقت در حال تکیه کردن غذا میل نفرمود تا از دنیا رحلت کرد، وهیچ وقت چیزى از او درخواست نشد که در جواب بگوید: "نه"، و حاجت هیچ حاجتمندى را رد نکرد بلکه عملا یا به زبان به قدرى که برایش میسور بود آن را برآورده می ساخت،نمازش در عین تمامیت ازهمه نمازها سبک ‏تر و خطبه‏اش از همه خطبه‏ها کوتاهتر بود، و مردم، آن جناب را به بوى خوشى که از او به مشام مى‏رسید مى‏شناختند، و وقتى با دیگران بر سر یک سفره مى‏نشست اولین کسى بود که شروع به غذا خوردن مى‏کرد، و آخرین کسى بود که از غذا دست مى‏کشید، و همیشه از غذاى جلو خود میل مى‏فرمود، و وقتى چیزى مى‏آشامید آشامیدنش با سه نفس بود، و آن را مى‏مکید و مثل پاره‏اى از مردم نمى‏بلعید، و دست راستش اختصاص داشت براى خوردن و آشامیدن، و جز با دست راست چیزى نمى‏داد و چیزى نمى‏گرفت، رسول خدا با دست راست کار کردن را در جمیع کارهاى خود دوست مى‏داشت حتى در لباس پوشیدن و کفش به پا کردن و موى شانه زدنش.

و وقتى دعا مى‏فرمود سه بار تکرار مى‏کرد، و وقتى تکلم مى‏فرمود در کلام خود تکرار نداشت و اگر اذن دخول مى‏گرفت سه بار تکرار مى‏نمود، کلامش همه روشن بود به طورى که هر شنونده‏اى آن را مى‏فهمید، وقتى تکلم مى‏کرد چیزى شبیه نور از بین ثنایایش - دندان های ثنای ایشان - بیرون مى‏جست، و اگر آن جناب را مى‏دیدى مى‏گفتى افلج (35) است و حال آن که چنین نبود، نگاهش همه به گوشه چشم بود، و هیچ وقت با کسى مطالبى را که خوش آیند آن کس نبود در میان نمى‏گذاشت، وقتى راه مى‏رفت گویى از کوه سرازیر مى‏شد و بارها مى‏فرمود بهترین شما خوش اخلاق‏ترین شما است، هیچ وقت طعم چیزى را مذمت نمى‏کرد، و آن را نمى‏ستود، اهل علم و اصحاب حدیث در حضورش نزاع نمى‏کردند، و هر دانشمندى که موفق به درک حضورش شد این معنا را گفت که من به چشم خود احدى را نه قبل از او  و نه بعد از او نظیر او ندیدم.

 

پی نوشت ها:

29- ارشاد دیلمى، ط بیروت، ج 1، ص 115.

30- مکارم الاخلاق، ص 34.

31- علل الشرایع، ص 130.

32- من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 211، ح 32.

33- کافى، ج 2، ص 148، ح 1.

34- کافى، ج 2، ص 661، ح 1.

35- افلج کسى است که میان دندانهاى بالاى او فاصله زیاد باشد.

36- مکارم الاخلاق، ص 23.

37- کافى، ج 2، ص 671، ح 1.

38- مکارم الاخلاق، ص 21.

39- مکارم الاخلاق، ص 21.

40- مکارم الاخلاق، ص 21/ مستدرک الوسائل، ج 2، ص 76، ح 3.

41- کافى، ج 2، ص 663، ح 1.

42- کافى، ج 2، ص 661، ح 4.

43- مکارم الاخلاق، ص 25.

44- مکارم الاخلاق، ص 22.

45- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 87، ح 11.

46- مکارم الاخلاق، ص 19.

47- مکارم الاخلاق، ص 16.

48- احیاء العلوم، ج 7، ص 112.

49- احیاء العلوم، ج 7، ص 145، ولى در اینجا(از انس) نیست.

50- احیاء العلوم، ج 7، ص 115.

51- احیاء العلوم، ج 7، ص 114.

52- کافى، ج 4، ص 55، ح 7.

53- کافى، ج 5، ص 143، ح 7.

54- کافى، ج 5، ص 314، ح 41.

55- کتاب اقبال، ص 281، سطر 10.

56- کافى، ج 2، ص 662، ح 6.

57- مشکوة الانوار، ص 204، فصل 6، ب 4، ط دار الکتب الاسلامیة / بحارالانوار، ج 16، ط جدید، ص 240

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

تحقیق در مورد آداب و سنن حمامها در ایران

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد آداب و سنن حمامها در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد آداب و سنن حمامها در ایران


تحقیق در مورد آداب و سنن حمامها در ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه2

آداب و سنن حمامها در ایران


سابقاً در همه جای ایران حمام عمومی وجود داشت و اهالی محل اقلاً هفته ای یک بار به منظور نظافت به حمام می رفتند. با این تفاوت که مردان قبل از طلوع آفتاب تا ساعت هشت صبح حمام می گرفتند و از آن ساعت تا ظهر و حتی چند ساعت بعد از ظهر حمام در اختیار زنان بود. امروز هم حمام عمومی در غالب نقاط ایران وجود دارد، منتها فرقش با حمامهای قدیم این است که در حمامهای قدیم از خزینه استفاده می شد؛ ولی در حمامهای عمومی جدید دوشتهای متعدد جای خزینه را که به هیچ وجه منطبق با اصول بهداشتی نبود گرفته است. در حمامهای عمومی خزینه دار که امروزه در ایران کمتر وجود دارد سنن و آدابی را از قدیم رعایت می کردند که بعضاً جنبه ضرب المثل پیدا کرده است.
یکی از آن آداب این بود که هر کس وارد حمام می شد، برای اظهار ادب و تواضع نسبت به افراد بزرگتر که در صحن حمام نشسته، مشغول کیسه کشی و صابون زدن بودند، یک سطل یا طاس بزرگ آب گرم از خزینه حمام بر میداشت و بر سر آن بزرگتر می ریخت. البته این عمل به تعداد افراد بزرگ و قابل احترام که در صحن حمام نشسته بودند تکرار می شد. و تازه وارد وظیفه خود می دانست که بر سر یکایک آنان با رعایت تقدم و تأخر آب گرم بریزد. بسا اتفاق می افتاد که یک یا چند نفر از آن اشخاص مورد احترام در حال کیسه کشیدن و یا صابون زدن بودند و احتیاجی نبود که آب گرم به سر و بدن آنها ریخته شود، مع ذالک این عوامل مانع از ادای احترام نمی شد و کوچکترها به محض ورود به صحن حمام خود را موظف می دانستند که یک طاس آب گرم بر سر و بدن آنها بریزند و بدن وسیله عرض خلوص و ادب کنند.
از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد آداب و سنن حمامها در ایران

تحقیق پیامبر در قرآن

اختصاصی از فی موو تحقیق پیامبر در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق پیامبر در قرآن


تحقیق  پیامبر در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:30

 

  

 فهرست مطالب

 

جلوه هایی از حقیقت وجودی نبی اکرم (ص) در قرآن کریم

 

پیامبر اکرم (ص) از نگاه امام صادق علیه السلام

 

خاطرات امام على علیه السلام از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله

 

 

 

 

 

از عایشه پرسیدند: اخلاق پیامبر چگونه بود؟ پاسخ داد: «خلق و خوی پیامبر(ص)، قرآن بود.» شخصیت جامع و چند بعدی پیامبر اسلام و کمال و عظمت معرفتی، اخلاقی و وجودی آن بزرگوار، قرآن مجسم و ناطق است که به عنوان نماد مطلق و تام «انسان کامل» در میان آدمیان، حجت و الگویی ماندگار می باشد.

اگر قرآن کریم، کلام تشریعی حضرت حق است، پیامبر اکرم (ص) کلمه الله الاعظم و کلام تکوینی خدا است. اگر قرآن کتابی است با حقایق جاودانه و همیشگی، پیامبر اکرم (ص) نیز حقیقتی عینی و جاودانه است. اگر قرآن بطون و لایه های معنایی و مصداقی عمیق و گسترده ای دارد که تلاش برای کشف آن حقایق باید استمرار داشته باشد، پیامبر اکرم (ص) نیز ذخیره ای تمام نشدنی و حقیقتی است عینی و انسانی، که شناخت ابعاد مختلف شخصیت ایشان و دستیابی به عمق سیره، سلوک و سنت آن حضرت به جهاد و اجتهادی مستمر نیازمند است. اگر نیاز بشریت به قرآن هرگز پایان نمی یابد و تکامل علمی و اجتماعی انسان، نیاز او را به حقایق قرآن کریم نه تنها کاهش نمی دهد که روزافزون می سازد، نیاز انسان امروز و فردا به پیامبر اکرم(ص) و درس ها و آموزه های ایشان پایان ناپذیر است و اگر اسلام خاتم ادیان و قرآن خاتم کتب آسمانی است، پیامبر اکرم (ص) خاتم النبیاء و قله رفیع کمال انسانی است. او خلیفه الله الاعظم و واسطه ابدی نزول فیض الهی است که: «و ما ارسلناک الا رحمه للعالمین». قرآن کریم نسخه مکتوب حقیقت نور محمدی (ص) است و پیامبر اکرم (ص) آینه تمام نمای صفات حسنای حق و نور مطلق خداوند متعال بر عالم و آدم.

پیامبر اکرم (ص) به امیرالمؤمنین(ع) فرمود: علی! کسی جز تو و من خدا را نشناخت و کسی جز خدا و تو مرا نشناخت و کسی جز خدا و من تو را نشناخت. شناخت و معرفت حضرت حق- جل و علا- در حد اعلایی که برای غیرخدا میسر است، جز برای کسانی که در کانون نور محمد (ص) و علی (ع) قرار دارند، امکان پذیر نیست، چرا که این معرفت و شناخت معرفتی است شهودی و نه ذهنی، معرفتی است متناسب با اوج کمال و تعالی شناسنده، نه مدرسه ای و استدلالی. از آن سو نیز معرفت تام نبی (ص) و وحی (ع) جز برای حضرت حق، برای کسی حاصل نمی شود، چرا که دیگران همه فروتر از این دو وجود مقدس- که نور واحدی از منشأ واحدند- می باشند و دستیابی به معرفت تام آنان برایشان مقدور نخواهد بود. حضرت حق در قرآن کریم فراوان درباره پیامبر اکرم (ص) و معرفی ایشان سخن گفته است که برای آشنایی با جایگاه عظیم نبی اکرم (ص) به این آیات باید مراجعه کرد: در قرآن کریم اطاعت خدا و پیامبر (ص) در کنار هم مطرح و اطاعت از رسول خدا، همان اطاعت خدا شمرده شده است. آزار و ایذاء پیامبر اکرم (ص) موجب عذاب دردناک و لعنت خداوند در دنیا و آخرت تلقی شده و دوستی خداوند متعال مشروط به اطاعت از پیامبر اکرم (ص) گردیده است. خلق و خوی الهی پیامبر اکرم و رحمت و عطوفت آن حضرت مایه انسجام و وحدت مسلمانان به شمار آمده و با تعبیر «وانک لعلی خلق عظیم»، توصیف شده، تعبیری که تنها درباره پیامبر به کار رفته است. پیامبر اکرم (ص) عامل رهایی و آزادی مردمان از زنجیرها و بندهای سخت معرفی شده است.

بندهایی که از سویی خرافات و عادات زشت و از سوی دیگر ستمگران و سلطه جویان بر فکر و اندیشه و رفتار و حرکت تعالی جویانه انسان ها ایجاد کرده اند. او «عبدخدا» معرفی شده است که با عبودیت و بندگی ذات حق، به عالی ترین درجه عبودیت دست یافته و از همه تعلقات و وابستگی ها رها شده است. گستره فیض و لطف نبی اکرم نه تنها همه مردمان و آدمیان که عالمیان را شامل شده و آن حضرت به عنوان «رحمه للعالمین» معرفی شده است.... این توصیف ها گوشه ای از معرفی پیامبر (ص) در قرآن است که مروری همراه با تأمل و درنگ در این آیات و دیگر آیات، می تواند آفاق و ابعاد شخصیت الهی نبی اکرم (ص) را برای ما روشن سازد.

علاوه بر این، برخی سوره های قرآن کریم اساساً در شأن پیامبر اکرم (ص) است و این غیر از سوره هایی است که به وجود مبارک آن حضرت تأویل شده است. «یس» که قلب قرآن کریم است و سرچشمه هایی از معرفت و حکمت از آن جاری است، به پیامبر اکرم (ص) منسوب است. سوره 47 قرآن کریم به نام نامی آن بزرگوار نام نهاده شده است: "محمد" (ص)، علاوه براین سوره فتح، سوره حجرات، سوره نجم، سوره مجادله، سوره تحریم، سوره قلم، سوره مزمل، سوره مدثر، سوره بلد، سوره ضحی، سوره شرح (انشراح)، سوره تین، سوره علق، سوره قدر، سوره کوثر برخی از سوره هایی است که ناظر به شأن و جایگاه عظیم و مرتبه رفیع آن حضرت در پیشگاه خداوند متعال است. هر کدام از این سوره ها و آیات نورانی آن، مالامال از حرمت و لطفی است که خالق متعال برای این برترین بنده مقرب خود قائل است.

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق پیامبر در قرآن

دانلود مقاله آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 تاریخچه شهر کاشان
نام شهر کاشان در مآخذ اسلامی، ”قاشان“ یا ”قاسان“ ضبط شده و از شهرهای بسیار قدیمی ایران است. به استناد تحقیقات باستان شناسان در تپه های سیلک واقع در 4 کیلومتری غرب کاشان، این ناحیه یکی از نخستین مراکز تمدن و محل سکونت بشر ماقبل تاریخ شناخته شده است. کاشان در زمان ساسانیان منطقه ای آباد بوده است.
این شهر در دوره اسلامی نیز یکی از شهرهای مهم و معروف عراق و عجم بود. به استناد جغرافی دانان اسلامی، نام قدیم کاشان ”چهل حصاران“‌ نیز بوده است. در سال 442 هـ . ق طغرل اول سلجوقی برشهرهای بزرگ جبال عجم استیلا یافت. در سال 532 هـ .ق ملک سلجوق بن محمد بن ملکشاه با سپاهیان خود به کاشان حمله برد و خرابی های زیادی به بار آورد. درسال 594 هـ .ق یکی دیگر از سرداران سلطان تکش خوارزمشاه به نام میاجق که حاکم ری بود اینتاج را کشت و برای دست اندازی به فرمانروایی او به کاشان حمله برد وشهر را محاصره کرد، بعد ازمدتی که نتیجه ای حاصل نشد با مردم کاشان صلح کرد ولی سپاهیانش به روستاهای اطراف کاشان خسارت زیاد وارد کردند.
بعد از درگذشت تکش، به فرمان سلطان محمد خوارزمشاه (596 – 618 هـ .ق) فرزندش رکن الدین به حکومت ری، قم، و کاشان منصوب گردید. درسال 621 هـ .ق در هنگام تاخت و تاز سپاهیان هلاکوخان درحدود کاشان، خواجه نصیرالدین طوسی که از ملتزمین رکاب خان مغول بود، به احترام وجود بابا افضل الدین مرقی کاشانی سپاهیان را از کشت و کشتار مردم کاشان بازداشت و درسال (663- 680 هـ .ق ) خواجه بهاء الدین محمد به حکومت اصفهان و کاشان منصوب شد. در سال 674 هـ .ق هندوشاه نخجوانی حاکم کاشان بود و درسال 757 و 768 این شهر جزو قلمرو آل مظفر بوده است. کاشان به کرات بر اثر زلزله ویران شده است. ازجمله در سال 1192 هـ .ق در دوره سلطنت کریم خان زند بر اثر زلزله خسارت بسیار دید. آخرین بار درسال 1260 هـ .ق زلزله سختی کاشان را لرزاند و باعث ویرانی روستاها و قصبات اطراف آن شد. شهر کاشان معماری ویژه بومی جالب توجهی دارد و آثار بناهای تاریخی ومذهبی فراوانی در آن به جا مانده است.
ضرورت تعدیل در برخی سنتها
رعایت آداب و سنن درجامعه یکی از مهمترین مسائل پسندیده اجتماعی است که موجب ارتباط انسانها و تحکیم جامعه می شود ولی باید در اصلاح و تعدیل آنها اقدامی صورت گیرد که موجب رنجش و اتلاف وقت افراد جامعه نشود. از جمله اینها برگزاری مجالس ترحیم است که درچند سال اخیر به تکرار مکررات تبدیل شده است و دربیشتر موارد مردم به دلیل مشغله های زیاد کاری با اکراه دراین مجالس حضور پیدا می کنند. طبق نظرخواهی های انجام شده بهتر است دراین خصوص تعدیل و به اصلاح پاره ای از موارد اقدام شود، چنانچه پیامبر عظیم الشأن اسلام نیز ما را به رعایت اعتدال در همه موارد دعوت کرده است موارد قابل توجه عبارتند از 1- مجالس ترحیم و شام غریبان را یکجا برگزار کنیم و در برگزاری سایر مراسم به اولین پنجشنبه اکتفا و مابقی را حذف کنیم.
2- مراسم اولین عید (عید سیاه) را روز ماقبل از عید برگزار کنیم تا مردم بهتر بتوانند از روزهای عید استفاده کنند و همچنین خانواده های معزا هم در روزعید معذب نشوند 3- چنانکه مشاهده می شود خیرات اموات نیز در شهر ما به نوعی چشم و همچشمی تبدیل شده است و بعضی از خانواده های کم درآمد نیز به تأسی از دیگران و برخلاف میل باطنی متحمل هزینه هایی ازطریق قرض می شوند 4-دیگر اینکه در جهت صرفه جویی در هزینه و کار زیباسازی شهر در چاپ اعلامیه های ترحیم به نوشتن اظهار همدردی در یک اعلامیه اکتفا کنیم و هزینه های مازاد را در امور خیریه از قبیل کمک به خانواده های بی بضاعت و انجمن های خیریه ، کمیته امداد و خرید لباس و لوازم تحریر کیف و کفش دانش آموزان و وسایل مورد نیاز مدارس و بیمارستانها صرف کنیم. انجام و رعایت این امور ممکن نیست مگر با کمک و همیاری امام جمعه محترم و سایر علمای معزز و حوزه علمیه و آگاهان به مسائل جامعه و فرهنگیان محترم و مردم شریف که باید دست به دست هم دهیم و در اصلاح امور جامعه خویش قدم مثبت برداریم.
آداب و مراسم ماه مبارک رمضان در قمصر کاشان
ماه مبارک رمضان، ماه ضیافت الهی، ماه عبادت و پرهیز از گناه و از خود بریدن و به پروردگار پیوستن است. در ماه رمضان در کنار بجای آوردن فرامین الهی در هر شهر و دیاری با توجه به فرهنگ بومی و جغرافیای طبیعی و انسانی، برای هرچه باشکوه تر برپا داشتن این فریضه الهی آداب و مراسم هایی با توجه به فرهنگ آن شهر صورت می گیرد.
مردم شهر قمصر در این ماه آداب و مراسم خاص دارند و درکنار آن شایستگی و برازندگی خود را مدیون سه ماه پرخیر و برکت می دانند، اول همزمان با ولادت امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) در 13 ماه رجب حرم و بارگاه آن حضرت با گلاب ناب این شهر عطرآگین و غبارروبی، دوم همزمان با حلول ماه شعبان مقدس ترین نقطه روی زمین «خانه خدا» با گلاب ناب این شهر شستشو و در زادروز ولادت باسعادت امام حسین(ع) و حضرت ابوالفضل(ع) و امام زین العابدین(ع) عتبات عالیات و بارگاه منور آن امامان معصوم با گلاب ناب این شهر عطرآگین می شود.
سوم در آستانه ماه مبارک رمضان تمامی مساجد و اماکن مذهبی ایران با گلاب ناب این شهر غبارروبی و عطرافشانی می شود.
مردم قمصر آداب و مراسم خاصی برای ماه مبارک رمضان دارند. در شهر قمصر چند روز مانده به ماه مبارک رمضان متولی یا خادم هر مسجد بر فراز گلدسته آن می رود و با صدای بلند از زنان و دختران دعوت می کند برای نظافت خانه خدا بشتابند.
به دنبال آن بسیاری از بانوان و دختران داوطلب به مسجد می آیند و دسته جمعی به آب و جاروی مسجد و شستن فرش و زیلو و ظرف ها و آماده سازی وسایل پذیرایی از نمازگزاران و مهمانان ماه رمضان می پردازند.
پس از غبارروبی، محراب مسجد توسط پیش نمازمسجد یا یکی از سادات با سلام و صلوات با گلاب ناب قمصر شستشو و معطر می شود و بدین ترتیب مردم به استقبال ماه مبارک رمضان می روند.
رؤیت هلال در شب اول ماه رمضان در شهر قمصر هم منحصر به فرد است، مردم در این شب به همراه یک قرآن، یک آیینه و یک سینی که داخل آن ظرف آب با کمی سبزی و گلاب پاشی پر از گلاب است رو به قبله می نشینند و سعی می کنند ماه را در آیینه ببینند.
به محض دیدن ماه شخص با سوادی با صدای رسا «سوره یاسین» را قرائت می کند و دیگران آهسته با او این سوره را می خوانند. بعد یک حمد و سه «قل هوالله» قرائت می کنند و چند صلوات می فرستند و بر روی خود و خانواده گلاب می پاشند و سرانجام جرعه ای از آب و سبزی را می نوشند و عقیده دارند خوردن آن آب و سبزی به آنها نیروی قناعت می دهد و باعث می شود بدون ناراحتی و سختی در ماه مبارک رمضان روزه بگیرند. پس از این اعمال یک نفر طبل می زند تا اگر کسانی موفق به دیدن ماه نشده اند مطلع شوند. ناگفته نماند، پس از رؤیت هلال چشمانشان را می بندند و سپس بر قرآن مجید، انگشتر عقیق، آب، سبزه یا بر روی سادات می گشایند و صلوات می فرستند تا ماه رمضان را به میمنت آغاز کنند و تا پایان ماه از عهده اجرای فرامین حق برآیند.
یکی از روش های تشخیص سحر در ماه رمضان در منطقه کاشان، بانگ خروس است، خروس شب هنگام سه بار می خواند، بار اول نیمه شب، بار دوم ساعتی بعد از نیمه شب و بار سوم هنگام سحر، مردم کاشان داشتن خروس بویژه خروسی سفید را خوش یمن می دانند و اعتقاد دارند خروس سفید نمادی از خروس عرش الهی است و سبب خیر و برکت است.
مردم قمصر در رسمی دیگر با خواندن سوره های یاسین و طه، نیت می کنند سحر از خواب بیدار شوند، همچنین معتقدند اگر هنگام خواب چند مرتبه دستشان را بر متکا (بالش) بزنند و بگویند: «دین هفتاد آسیابان به گردنت اگر سحر مرا بیدار نکنی» حضور ذهن می یابند و سحر از خواب بیدار می شوند.
در شب بیست و هفتم ماه رمضان که برابر با قصاص ابن ملجم مرادی، قاتل حضرت علی(ع) است آداب و رسوم خاصی در منطقه کاشان وجود دارد از جمله در قمصر در این شب برای کسی که بیمار است و امیدی به بهبودش نیست پیراهن مراد می دوزند.
زنی از بستگان بیمار پارچه ای می خرد و از چند زن خیاط دعوت می کند شب بیست و هفتم به مسجد بیایند بعد از نماز عشا هنگام خواندن دعا پارچه را ببرند و پیراهن مورد نظر را می دوزند و هنگام دوختن مرتب صلوات می فرستند.
بعد از دوختن پیراهن از آخوندی می خواهند روضه حضرت ابوالفضل(ع) بخواند و بیمار را دعا کند آن گاه همه رو به قبله می نشیند و دعای «امن یجیب...» می خوانند و صاحب نذر مقداری خرما بین جمعیت تقسیم می کند، بعد آخوند با عده ای از مؤمنان به دیدن بیمار می روند و هنگام عیادت برای او دعا می خوانند و پیراهن را به تن او می پوشانند و عقیده دارند خداوند بیمار را شفا خواهد داد.
مراسم عیدفطر نیز در منطقه کاشان باشکوه هرچه تمام تر برگزار می شود در کنار آداب این عید مثل نماز زیارت اهل قبول، فطریه و... کارهای خوب و پسندیده دیگری هم در گذشته در این منطقه انجام می گرفته است.
نگاهی به آداب و رسوم عزاداری محرم در کاشان
بزرگداشت نهضت عاشورا در گوشه و کنار سرزمین ایران با آداب و سنن خاص و به اشکال مختلف عزاداریهای سنتی اجرا می‌شود.
عزاداری امام حسین (ع) در کاشان نیز از قدیم با شوری وافر برپا می‌شود، بطوریکه اولین دسته بندی عزاداری محرم را "میرزا شرف‌الدین علی حسینی"، یکی از سادات کاشان، برپاداشت و همین امر نشانه ارادت مخلصانه و دیرینه مردم این شهرستان به‌پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) به ویژه حضرت سیدالشهدا (ع) و برادر وفادارش حضرت ابوالفضل (ع) است.
از جمله آداب و سنن عزادارای امام حسین در کاشان، علاوه بر روضه خوانی، نوحه سرایی و مرثیه خوانی، برداشتن علم و علمات، کتل و بیرق، شامل عزاداری در بازار، نخل برداری، شمع زنی و چهل منبر، جریده، عزاداری سقاها و سقا کردن کودکان است.
از اولین روز محرم، دسته‌های عزاداری به نوبت در بازار کاشان به سینه زنی و زنجیرزنی می‌پردازند.
هیات‌های بزرگ از دو مسیر به بازار وارد می‌شوند و در نهایت در تیمچه تاریخی" امین الدوله"، اوج سوگواری و عزاداری خود را به نمایش می‌گذارند.
در برخی از این مکان‌ها، دسته‌ها و هیات‌ها توقف می‌کنند و دقایقی را به روضه خوانی و سینه‌زنی اختصاص می‌دهند.
نخل برداری که نماد و نشانه تشییع جنازه حضرت سیدالشهدا (ع) در روز عاشوراست، در بیشتر شهرهای ایران، همچنین کاشان انجام می‌شود.
در کاشان پنج نخل شامل " نخل سرپره"، "نخل درب فین"،" نخل درب باغ"، "نخل کلهر" و" نخل باباشرف" وجود دارد.
" علی اصغر شاطری" یکی از محققان و مورخان کاشان درباره مهیا کردن این نخلها در مقاله‌ای نوشته است: مردم این نخل‌ها را در دهه اول محرم آماده می‌کنند و لباس سیاه می‌پوشانند.
نحوه پوشاندن لباس به نخل در کاشان بر خلاف سایر نقاط کشور بسیار ساده و بدون تشریفات است.
ابتدا نخل را با گلاب کاشان معطر می‌کنند، سپس لباس سیاه نخل، معروف به چادری، را با فریادهای "یاحسین" بر نخل می‌پوشانند و پارچه سبز رنگی که نشان از آقایی و سیادت سادات بنی فاطمه است ، به صورت عمامه بالای نخل می بندند.
پیراهن مانندی که آغشته به خون است را به نشانه شهادت به قسمت عقب نخل می آویزند.
به برخی نخلها شمشیر، خنجر، سپر، کلاه خود و آیینه نیز نصب می‌کنند.
شمع زنی و چهل منبر از دیگر ایین عزای حسینی در کاشان است.
ساعاتی به غروب روز تاسوعا، بسیاری از نذرداران و علاقه‌مندان به شرکت در مراسم شمع زنی، ‪ ۷۲‬شمع به یاد ‪ ۷۲‬شهید روز عاشورا در دست می‌گیرند و با وضو و طهارت و پا برهنه در چهل مکان مقدس مثل زیارتگاهها، مساجد و حسینیه‌ها شمع روشن می‌کنند.
دلیل اینکه این آیین در چهل مکان مقدس اجرا می‌شود، آن است که کاروان اسرای کربلا را تا شهر شام در چهل منزل گردانده‌اند.
یکی دیگر از آداب محرم در دسته‌های سوگواری سالار شهیدان برداشتن علمی است به نام" جریده".
در تاریخ فرهنگ عامه کاشان آمده‌است : " علم جریده" شبیه به نیزه بوده و دارای یک یا دو تسمه آهنین هلالی شکل، دو پنجه فولادین، دو عدد شیر،کشکول مسی، رشته‌های مروارید، جاشمعی و چند تکه پارچه قیمتی است.
"جریده" در واقع‌نمادی از ویژگی‌های علمدار کربلاست، کشکول به نشانه سقایی حضرت، هلال تشبیه رخسار او به ماه، آیینه صداقت و یکرنگی حضرت ابوالفضل و رشته‌های مروارید نشانه رشته الفت و وفاداری ایشان به حضرت سیدالشهدا(ع)، است.
همچنین علم نشانه علمداری و سپهداری، پنجه‌های فلزی نشانی از دستهای بریده حضرت ابوالفضل العباس (ع) است.
از دیگر اعتقادات مردم کاشان است که آب در کشکول می‌ریزند و از این آب به بیماران می‌دهند تا به خواست خدا شفا یابند.
عزاداری سقایی نیز از قدیم در کاشان رایج بوده است.
این نوع سوگواری با خواندن مصیبت‌های وارده بر خاندان رسول خدا(ص) به صورت ذکر گرفتن و نوحه سرایی، دسته جمعی و هماهنگ همراه است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  24  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آشنایی با آداب و سنن شهرکاشان