فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره زندگی نامه ها شیخ بهایی

اختصاصی از فی موو تحقیق درباره زندگی نامه ها شیخ بهایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره زندگی نامه ها شیخ بهایی


تحقیق درباره زندگی نامه ها شیخ بهایی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:6
فهرست و توضیحات:

زندگی نامه ها شیخ بهایی

پرفسور فاطمی

شهریار
صدرالدین عینی

مرحوم دکتر سید محمدتقی فاطمی را پدر علوم رایضی نوین در ایران میدانند. وی پس از طی تحصیلات ابتدایی و متوسطه عازم فرانسه شد و پس از نگارش رساله تخصصی استعمال گروهها در هندسه و کسب درجه پروفسوری ریاضیات از دانشسرای عالی پاریس به میهن بازگشت. وی در دانشسرای عالی تهران به تدریس علوم ریاضی و مکانیک استدلالی پرداخت و نخستین متخصص مکانیک تحلیلی کشورمان بود. پس از تاسیس دانشگاه تهران در سال ???? پروفسور فاطمی در همان سال دانشکده فنی تهران را بنیان می نهد. بعدها در تاسیس دانشکده علوم نیز مشارکت می نماید و سالها در این دانشکده به تدریس می پردازد.
استاد فاطمی با همکاری دوستانش ?? جلد کتاب ریاضی در موضوعات جبر- هندسه- مثلثات و مکانیم استدلالی برای دانشگاهها و دبیرستانها تالیف و تدوین کرد.
وی در سال ???? به خاطر عشق وافر به امام رضا(ع) عازم مشهد شد و به تدریس و مدیریت گروه ریاضی دانشگاه فردوسی مشهد همت گماشت. پروفسور فاطمی در بیست و دومین کنفرانس ریاضی کشور در سال ???? به عنوان استاد پیشکسوت ریاضیات ایران در قرن معاصر مورد تقدیر قرار گرفت.
مرحوم فاطمی از خادمان افتخاری حضرت رضا(ع) بود و بارها می گفت: (( خدمت به امام رضا(ع) از افتخارات من است)) این معلم بزرگ و پرتلاش سرانجام در پاییز سال ???? به دیار باقی شتافت و در جوار محبوبش امام هشتم شیعیان (ع) به خاک سپرده شد .

پروفسور محمود حسابی
دکتر محمود حسابی چهره برجسته علم و فرهنگ معاصر و بنیانگذار فیزیک نوین ایران در سال ???? ه.ش. در تهران متولد شد و پس از مهاجرت به بیروت تحصیلات ابتدایی را با تنگدستی و مرارتهای غربت آغاز کرد. در منزل نیز قرآن کریم- گلستان و بوستان و..... را نزد مادر فرا گرفت. وی در چند رشته ورزشی به ویژه شنا نیز مهارت یافت.
مرحوم حسابی در بیروت موفق به کسب لیسانس ادبیات- مهندسی راه و ساختمان- دانشنامه بیولوژی (زیست شناسی) گردید. سپس به فرانسه رفت و بعد از اخذ مدرک مهندسی برق و مهندسی معدن با درجه دکترای فیزیک از دانشگاه سوربن پاریس به ایران بازگشت. وی به چهار زبان فرانسه- انگلیسی- آلمانی و عربی تسلط کامل داشت و با برخی زبانها دیگر نیز آشنا بود. دکتر حسابی تلاش وافری در تاسیس مراکز علمی داشت که برجسته ترین آنها تاسیس دانشگاه تهران در زمان ???? بود. تاکنون ?? مقاله- رساله و کتاب از ایشان چاپ شده است که در برگیرنده زمینه های مخلتف به ویژه فیزیک مدرن میباشد.
تئوری ((بینهایت بودن ذرات)) این دانشمند ایرانی در میان فیزیکدانان جهان شناخته شده است و بزرگترین نشان علمی کشور فرانسه به همین مناسبت به اهداء شد.
پروفسور محمود حسابی در دوازدهم شهریور ماه ???? پس از یک عمر تلاش و تحقیق علمی دار فانی را وداع گفت و به رحمت ایزدی پیوست.


استاد سید محمد حسین بهجت تبریزی (شهریار) در سال ???? هجری شمس در سال ???? هجری شمسی در روستای خشکاب در بخش قره چمن آذربایجان متولد شد. پدرش حاجی میر آقا خشکنابی و از وکلای مبرز و مردی فاضل و خوش محاوره و از خوش نویسان دوره خود و با اینان و کریم الطبع بود.
او در اوایل شاعری بهجت تخلص میکرد و بعداْ دوباره با فال حافظ تخلص خواست که دوبیت شاهد از دیوان آمد و خواجه تخلص او را شهریار تعیین کرد. او تحصیلات خود را در مدرسه متحده و فیوضات و متوسطه تبریز و دارالفنون تهران گذراند و تا کلاس آخر مدرسه طب تحصیل کرد و به مدارج بالایی دست یافت ولی در سالها آخر تحصیل این رشته دست تقدیر او را به دام عشقی نافرجام گرفتار ساخت و این ناکامی موهبتی بود الهی؛ که در آتش درون وسوز و التهاب شاعر را شعله ور ساخت و تحولات درونی او را به اوج معنوی ویژه ای کشانید تا جایی که از بند علائق رست و در سلک صاحبدلان درآمد و سروده هایش رنگ و بوی دیگر یافت و شاعر در آغازین دوران جوانی به وجهی نیک از عهد این آزمون درد و رنج برآمد و برپایه هنری اش به سرحد کمال معنوی رسید. غالب غزلهای سوزناک او که به دائقه عموم خوش آیند است. این عشق مجاز است که در قصیده زفاف شاعر که شب عروسی معشوقه هم هست؛ با یک قوس صعودی اوج گرفته؛ به عشق عرفانی و الهی تبدیل میشود. ولی به قول خودش این عشق مجاز به حالت سکرات بوده و حسن طبیعت هم مدتها به همان صورت اولی برای او تجلی کرده و شهریار هم بازبان اولی با او صحبت کرده است.
اصولاْ شرح حال و خاطرات زندگی شهریار در خلال اشعارش خوانده میشود و هر نوع تفسیر و تعبیری که در آن اشعار بشود به افسانه زندگی او نزدیک است. عشقهای عارفانه شهریار را میتوان در خلال غزلهای انتظار؛ جمع وتفریق؛ وحشی شکار؛ یوسف گمگشته؛ مسافر همدان؛ حراج عشق؛ ساز صباء؛ ونای شبان و اشک مریم: دو مرغ بهشتی....... و خیلی آثار دیگر مشاهده کرد. محرومیت وناکامیهای شهریار در غزلهای گوهرفروش: ناکامیها؛ جرس کاروان: ناله روح؛ مثنوی شعر؛ حکمت؛ زفاف شاعر و سرنوشت عشق بیان شده است. خیلی از خاطرات تلخ و شیرین او در هذیان دل: حیدربابا: مومیای و افسانه شب به نظر میرسد.
استاد شهریار سرانجام پس از هشتاد و سه سال زندگی شاعرانه پربار و افتخار در ?? شهریور ماه ???? به ملکوت اعلی پیوست و پیکرش در مقبره الشعرای تبریز که مدفن بسیاری از شعرا و هنرمندان آن دیار است به خاک شپرده شد.




دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره زندگی نامه ها شیخ بهایی

دانلود پاورپوینت جامع و کامل بقعه شیخ امیرالدین جبرئیل(کلخوران)

اختصاصی از فی موو دانلود پاورپوینت جامع و کامل بقعه شیخ امیرالدین جبرئیل(کلخوران) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت جامع و کامل بقعه شیخ امیرالدین جبرئیل(کلخوران)


دانلود پاورپوینت جامع و کامل بقعه شیخ امیرالدین جبرئیل(کلخوران)

 

 

 

 

 

عصر صفوی یکی از ادوار با اهمیت در تاریخ این مرز و بوم است که آثار بسیار با ارزشی را برای ما به یادگار گذارد ، که یکی از بناهای مردمی این عصر بقعه امین الدین جبرائیل واقع در روستای کلخوران در فاصله 3 کیلومتری شهرستان اردبیل واقع است این اثر زیبای گمنام داری جلوه هایی از هنر دوره صفوی شامل کاشی معرق ، گچ بری و نقاشی است که در میان آن می توان به خط بسیار زیبای ثلث علی رضا عباسی اشاره کرد تاریخ ساخت این بنا به طور دقیق مشخص نیست.
¨کتیبه ثلث گچ بری که حاوی احادیث از مولی الموحدین علی (ع) است که در دوال بنا به ارتفاع 2 متر از کف بنا واقع شده است.
تزئینات و نقاشی این بنا توسط طاهر بن سلطان محمد نقاش در سال 1021 صورت پذیرفته است.

مجموعه آرامگاهی شیخ امین الدین جبرائیل است که در یک محوطه به ابعاد تقریبی 150×200 متر می باشد این محوطه در داخل حصاری آجری سیمانی محصور است. این حصار در بردارنده آثاری است که می توان آن را به صورت زیر تقسیم بندی کرد.

1. درگاه ورودی

2. بقعه شیخ امین الدین جبرائیل

3. مرقد امام زاده (سید حمزه)

4. مقبره سید غنی عاملی (جدید الاحداث)

5. مقبره عوض الخواص بن فیروزه شاه زرین تاج (کلاه)

6. مقبره سید محمد اعرابی

7. مهمانخانه میراث فرهنگی.

8. محوطه مربوط به سنگ قبرها در ضلع شرقی بقعه امین الدین جبرائیل.

9. مقابر خارج از محوطه به نام هفت تنان یا هفت برادران.

10. بناهای متفرقه جدید همانند سرویس بهداشتی ، حمام ، موتورخانه ، گل خانه و...

11. محوطه باغ.
تعداد اسلاید: 60 صفحه
با قابلیت ویرایش
مناسب برای ارائه سمینار

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت جامع و کامل بقعه شیخ امیرالدین جبرئیل(کلخوران)

تحقیق در مورد مسجد شیخ لطف الله

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد مسجد شیخ لطف الله دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مسجد شیخ لطف الله


تحقیق در مورد مسجد شیخ لطف الله

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه66

 

فهرست مطالب

 

مسجد شیخ لطف الله

وجه تسمیه مسجد شیخ لطف الله کتیبه های فوقانی داخل گنبد مسجد شیخ لطف الله بخط علیرضای عباسی و

مورخ بسال 1025 هجری

خطوط بنائی در داخل مسجد شیخ لطف الله کتبه های خط ثلث در چهار گوشه داخل مسجد شیخ لطف الله

یکی از زیباترین آثار تاریخی اصفهان که هر تماشا کننده ای را خیره می کند و نسبت به هنرمندانی که در انجام آن دخیل بوده اند باظهار تحسین و اعجاب وامیدارد مسجد شیخ لطف الله است که در ضلع شرقی میدان نقش جهان مقابل عمارت عالی قاپو (دولتخوانه مبارکه) واقع شده و بواسطه کاشیکاری های معرق داخل و خارج گنبد و کتیبه های عالی که مقداری از انها بخط علیرضای تبریزی عباسی(2) است از زیبائی و ظرافت کمتر نظیر دارد. این مسجد که شاهکاری از معماری و کاشیکاری ایران در نیمه اول قرن یازدهم هجری است بفرمان شاه عباس اول ساختمان آن شروع‌‌[1] شده و سر در زیبای آن در سال 1012 هجری به پایان رسیده و سال اتمام ساختمان و تزئینات کاشیکاری آن 1028 هجری قمری است. سال اتمام سر در مسجد بموجب کتیبه ای که به خط ثلث با کاشی


(1)سفرنامه های سیاحتی که نام برده شد بزبان فارسی ترجمه شده و کسانیکه علاقه مند باشند تغییرات این میدان را در دو قرن اخیر مطالعه نمایند میتوانند بکتابهای سیاحان مزبور مراجعه نمایند.

(2)علیرضای تبریزی از خوشنویسان بزرگ زمان شاه عباس اول است که چون به خدمت شاه عباس در آمد خود را علیرضای عباسی خواند.این خوشنویس استاد در تبریز شاگرد ملا محمد حسین تبریزی و علاءالدین محمد بن محمد تبریزی معروف به (علاء بیک) بود و خط ثلث و نسخ را نیکو می نوشت. پس از انکه در زمان شاه محمدخدا بنده پدر شاه عباس ترکان عثمانی آنشهر را بتصرف آوردند علیرضا از انجا بیرون آمده و به قزوین پایتخت دولت صفوی رفت و در مسجد جامع آنشهر منزل گرفت و بکار کتابت مشغول شد و قسمتی از کتیبه های آن مسجد را با چند قرآن در آنجا تمام کرد ولی چون می خواست که در خط نسخ تعلیق نیز استاد شود به شمق اسن خط همت گماشت و در اندک زمان بزور و قوت ام الخطوط که عبارت از ثلث است خوش نویس شده و خط را بجائی بلند رسانید و در هفت خط مخصوصا در خطوط ثلث و رقاع و نستعلیق استادی کم نظیر شد.

علیرضا روز پنج شنبه اول شوال سال 1001 هجری قمری بخدمت شاه عباس در آمد و در زمره ندیمان مخصوص وی داخل شد و شاه جمعی از خوشنویسان مانند محمد رضا امامی و محمد صالح اصفهانی و عبدالباقی تبریزی را بدو سپرد تا زیر دست او خط ثلث را بیاموزند علیرضای عباسی تا پایان عمر در زمره مقربان و ندیمان مخصوص شاه بود و در سفر و حضر در سلک مقربان شرف اختصاص داشت و بتفقدات و انعامات و نوازش های بیغایات سرافراز و مفتخر بود و به لقب (شاه نواز) ملقب شد. محبت و علاقه شاه عباس به این مرد هنرمند بدان پایه بود که گاه او می نشست و شمعی بدست می گرفت تا علیرضا در روشنائی آن کتابت کند.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مسجد شیخ لطف الله

تحقیق در مورد ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )


تحقیق در مورد ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:52

 

  

 فهرست مطالب

 

سیر و سیاحت عجیب

 

فرزند ایشان نقل می کند

 

:
به خاطر دارم که شخصی بنام « صنیعی » از اهل اصفهان که ریاست اداره تلفن مشهد را نیز به عهده داشت، برای من حکایت کرد که:
« وقتی به درد پا مبتلا شدم و به ارشاد و به اتفاق دو تن از دوستانم به نامهای حسن روستائی و شاهزاده دولتشاهی به خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی رحمة الله علیه رفتم تا توجهی فرمایند و از آن درد خلاص گردم، چون به خانه او رفتم، دیدم که در اطاق گِلی و بر روی تخت پوست و زیلویی نشسته است.
در دلم گذشت که شاید این مرد نیز با این ظواهر، تدلیس می کند. پس از شنیدن حاجتم، فرمود تا دو روز دیگر به خدمتش برسم.

روز موعود رسید و بنا به وعده آنجا رفتم ولیکن در دل من همچنان خلجانی بود. چون به خدمتش نشستم، نظر عمیقی در من افکند که ناگهان خود را در شهر اراک که مدتی محل سکونتم بود، یافتم.
 در آن وقت نیز پسرم در آن شهر ساکن بود. یکسره به خانه او رفتم، ولی به من گفتند: فرزند تو چندی است که از اینجا به جای دیگر منتقل شده است و نشانی محل جدید او را به من دادند. به سوی آن نشانی جدید راه افتادم و در راه با تنی چند از دوستان مصادف شدم که قرار گذاشتند همان شب به دیدن من بیایند.
 چون به در منزل فرزندم رسیدم و در را به صدا درآوردم، خادمه یی در را بگشود، چون خواستم که به درون بروم، ناگهان صدای مرحوم شیخ مرا به خود آورد، دیدم غرق عرق شده و خسته و کوفته ام.
 آنگاه دستوری از دعا و دوا به من مرحمت فرمود، ولی پیوسته در اندیشه بودم که این چگونه سیر و سیاحتی بود که کردم؟ پس از چند روز، نامه یی گله آمیز از پسرم رسید که چه شد به اراک و تا در خانه ما آمدی، ولی داخل نشده و بازگشتی و چرا با دوستانت که در راه، قرار ملاقات نهاده بودی، و شب به دیدار تو آمده بودند، تخلّف وعده کردی؟
و در پایان آدرس منزل خود را، در همان محل داده بود که من در آن مکاشفه و سیاحت به آنجا رفته بودم. »

 

نوشته شده توسط علی رضا ولی نژاد در پنج شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۵ و ساعت 23:51

 

موضوع مطلب : سخنان ناروا و گفتارهاى حرام 

 

 ( نخودکی )

 

لینک ثابت | نظرات (0)

 

تو بخور، او مداوا میشود!

 

 

 

ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی ) 

 

***تو بخور، او مداوا میشود!***

 

پاسبانی می گفت:
« همسر من مدتها کسالت داشت و سرانجام قریب شش ماه بود که به طور کلی بستری شده بود و قادر به حرکت نبود. بنا به توصیه دوستان خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی رفتم و از کسالت همسرم به ایشان شکوه کردم.

خرمایی مرحمت کردند و فرمودند: بخور. عرض کردم: عیالم مریض است. فرمودند: تو خرما را بخور او بهبود می یابد. در دلم گذشت که شاید از بهبود همسرم مأیوس هستند ولی نخواسته اند که مرا ناامید بازگردانند.

 باری به منزل مراجعت و دقّ الباب کردم، با کمال تعجب، همسر بیمارم در حالیکه جارویی در دست داشت، در خانه را بر روی من گشود. پرسیدم: چه شد که از جای خود برخاستی؟
گفت: ساعتی پیش در بستر افتاده بودم، ناگهان دیدم مثل آنکه چیز سنگینی از روی من برداشته شد. احساس کردم شفا یافته ام، برخاستم و به نظافت منزل مشغول شدم.
پاسبان می گفت: درست در همان ساعت که من خرمای مرحمتی حاج شیخ را خوردم، همسرم شفا یافته بود. »

 

************************************************

 

 

 

***آگاهی از افکار***

 

مرحوم ابوالقاسم اولیائی، دبیر شیمی دبیرستانهای مشهد می گفت:
« هر روز جمعه به خدمت حاج شیخ که در خارج شهر سکونت داشتند، می رفتم، یکروز در میان راه، به عبارتی از ابوعلی سینا می اندیشیدم و آن عبارت را خطا و اشتباه می دیدم.
چون به حضور حضرت شیخ رسیدم: بدون آنکه مطلبی را طرح کنم، ایشان عبارت ابن سینا را قرائت فرمودند و مشکل آنرا برای من حل کردند. سپس فرمودند:
« شایسته نیست که آدمی بدون تأمل به مردان بزرگ دانش، همچون ابوعلی سینا، نسبت غلط و اشتباه دهد. »

 

************************************************

 

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )

تحقیق ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )

اختصاصی از فی موو تحقیق ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )


تحقیق ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:52

 

  

 فهرست مطالب

 

 

سیر و سیاحت عجیب

 

فرزند ایشان نقل می کند

 

:
به خاطر دارم که شخصی بنام « صنیعی » از اهل اصفهان که ریاست اداره تلفن مشهد را نیز به عهده داشت، برای من حکایت کرد که:
« وقتی به درد پا مبتلا شدم و به ارشاد و به اتفاق دو تن از دوستانم به نامهای حسن روستائی و شاهزاده دولتشاهی به خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی رحمة الله علیه رفتم تا توجهی فرمایند و از آن درد خلاص گردم، چون به خانه او رفتم، دیدم که در اطاق گِلی و بر روی تخت پوست و زیلویی نشسته است.
در دلم گذشت که شاید این مرد نیز با این ظواهر، تدلیس می کند. پس از شنیدن حاجتم، فرمود تا دو روز دیگر به خدمتش برسم.

روز موعود رسید و بنا به وعده آنجا رفتم ولیکن در دل من همچنان خلجانی بود. چون به خدمتش نشستم، نظر عمیقی در من افکند که ناگهان خود را در شهر اراک که مدتی محل سکونتم بود، یافتم.
 در آن وقت نیز پسرم در آن شهر ساکن بود. یکسره به خانه او رفتم، ولی به من گفتند: فرزند تو چندی است که از اینجا به جای دیگر منتقل شده است و نشانی محل جدید او را به من دادند. به سوی آن نشانی جدید راه افتادم و در راه با تنی چند از دوستان مصادف شدم که قرار گذاشتند همان شب به دیدن من بیایند.
 چون به در منزل فرزندم رسیدم و در را به صدا درآوردم، خادمه یی در را بگشود، چون خواستم که به درون بروم، ناگهان صدای مرحوم شیخ مرا به خود آورد، دیدم غرق عرق شده و خسته و کوفته ام.
 آنگاه دستوری از دعا و دوا به من مرحمت فرمود، ولی پیوسته در اندیشه بودم که این چگونه سیر و سیاحتی بود که کردم؟ پس از چند روز، نامه یی گله آمیز از پسرم رسید که چه شد به اراک و تا در خانه ما آمدی، ولی داخل نشده و بازگشتی و چرا با دوستانت که در راه، قرار ملاقات نهاده بودی، و شب به دیدار تو آمده بودند، تخلّف وعده کردی؟
و در پایان آدرس منزل خود را، در همان محل داده بود که من در آن مکاشفه و سیاحت به آنجا رفته بودم. »

 

نوشته شده توسط علی رضا ولی نژاد در پنج شنبه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۵ و ساعت 23:51

 

موضوع مطلب : ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )

 

لینک ثابت | نظرات (0)

 

تو بخور، او مداوا میشود!

 

 

 

ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی ) 

 

***تو بخور، او مداوا میشود!***

 

پاسبانی می گفت:
« همسر من مدتها کسالت داشت و سرانجام قریب شش ماه بود که به طور کلی بستری شده بود و قادر به حرکت نبود. بنا به توصیه دوستان خدمت مرحوم حاج شیخ حسنعلی اصفهانی رفتم و از کسالت همسرم به ایشان شکوه کردم.

خرمایی مرحمت کردند و فرمودند: بخور. عرض کردم: عیالم مریض است. فرمودند: تو خرما را بخور او بهبود می یابد. در دلم گذشت که شاید از بهبود همسرم مأیوس هستند ولی نخواسته اند که مرا ناامید بازگردانند.

 باری به منزل مراجعت و دقّ الباب کردم، با کمال تعجب، همسر بیمارم در حالیکه جارویی در دست داشت، در خانه را بر روی من گشود. پرسیدم: چه شد که از جای خود برخاستی؟
گفت: ساعتی پیش در بستر افتاده بودم، ناگهان دیدم مثل آنکه چیز سنگینی از روی من برداشته شد. احساس کردم شفا یافته ام، برخاستم و به نظافت منزل مشغول شدم.
پاسبان می گفت: درست در همان ساعت که من خرمای مرحمتی حاج شیخ را خوردم، همسرم شفا یافته بود. »

 

************************************************

 

 

 

***آگاهی از افکار***

 

مرحوم ابوالقاسم اولیائی، دبیر شیمی دبیرستانهای مشهد می گفت:
« هر روز جمعه به خدمت حاج شیخ که در خارج شهر سکونت داشتند، می رفتم، یکروز در میان راه، به عبارتی از ابوعلی سینا می اندیشیدم و آن عبارت را خطا و اشتباه می دیدم.
چون به حضور حضرت شیخ رسیدم: بدون آنکه مطلبی را طرح کنم، ایشان عبارت ابن سینا را قرائت فرمودند و مشکل آنرا برای من حل کردند. سپس فرمودند:
« شایسته نیست که آدمی بدون تأمل به مردان بزرگ دانش، همچون ابوعلی سینا، نسبت غلط و اشتباه دهد. »

 

************************************************

 

 

 

***مداوا با فراموشی!***

 

حاج آقا کوچصفهانی که یکی از اعیان و ملاکین کوچصفهان بوده است نقل می کند:
« مدتها به بیماری قند شدیدی مبتلا بودم و گاهگاه ضعف بر من مستولی می شد. تا آنکه سفری به آستان امام هشتم علیه السلام کردم و در صحن مطهر به همان ضعف و رخوت شدید دچار شدم.
یکی از خدام آستانه، مرا به جناب شیخ هدایت کرد. چون خدمت آن بزرگمرد رسیدم و حال خود را شرح دادم، حبّه قندی مرحمت کردند و فرمودند:
« بخور، بسیاری از امراض است که با فراموشی از میان می رود. »

قند را خوردم. تا سه روز از خاطرم رفت که مبتلا به چنان کسالتی هستم و در آنروز متوجه شدم که دیگر اثری از آن بیماری در من نیست. بهبودی حال خود را به خدمت شیخ عرض کردم. فرمودند:
« از این واقعه با کسی سخن مگو. »
اما من پس از ده سال یکروز در محفلی، ماجرای بهبودی خود را در اثر نفس آن مرد بزرگ بازگو کردم و با کمال تأسف بیماریم عود کرد. »

 

 

 

 

 


معرفی به دوستان

 

نوشته شده توسط علی رضا ولی نژاد در جمعه ۰۲ دی ۱۳۸۴ و ساعت 01:51

 

موضوع مطلب : ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )

 

لینک ثابت | نظرات (26)

 

ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )

 

 

 

ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )

 

 

 

سعدی  مگر از خرمن اقبال بزرگان

 

یک خوشه ببخشند که ما تخم نکشتیم

 

 

 

زمین هیچگاه از اولیاء خدا خالی نخواهد ماند .  امروز،  یادی می کنیم از شیخ حسنعلی اصفهانی معروف به شیخ نخودکی ( نخودک نام یکی از روستاهای اطراف مشهد است ) که در سال 1361 هجری قمری در مشهد وفات یافت .

 

آنچه می خوانیم به قلم پسرایشان ، علی مقدادی اصفهانی ، است وقسمتهایی از وصیت شیخ نخودکی به پسرش در هنگام مرگ است .

 

شاید در آینده بازهم از این عارف بزرگ ، که به بسیاری از علوم مانند طب ، شیمی و علوم غریبه نیزاحاطه کامل داشت ، یادی کنیم .

 

 

 

«... خلاصه در آن وقت بود که اظهار داشتند : من صبح یکشنبه خواهم مرد و وصایای خویش را به شرح زیر به من فرمودند :

 

... اکنون پسرم تو را به این چیزها وصیت و سفارش می کنم :

 

اول: آنکه نمازهای خویش را در اول وقت آن به جای آوری .

 

دوم : آنکه در انجام حوایج مردم ، هرقدر که می توانی ، بکوشی و هرگز میندیش که فلان کار بزرگ از من ساخته نیست ، زیرا اگر بنده خدا در راه حق گامی بردارد، خداوند نیز او را یاری خواهد فرمود .

 

در اینجا عرضه داشتم : پدر جان ، گاه هست که سعی در رفع حاجت دیگران، موجب رسوایی آدمی می گردد .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق ذکری از شیخ حسنعلی اصفهانی ( نخودکی )