فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی پیامبر اعظم (ص) از نگاه قرآن و اهل بیت

اختصاصی از فی موو تحقیق درباره بررسی و ارزیابی پیامبر اعظم (ص) از نگاه قرآن و اهل بیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی و ارزیابی پیامبر اعظم (ص) از نگاه قرآن و اهل بیت


تحقیق درباره بررسی و ارزیابی پیامبر اعظم (ص) از نگاه قرآن و اهل بیت

فرمت فایل :word   ( قابل ویرایش)     تعداد صفحات:     26 صفحه

 

 

 

 

 

کتاب پیامبر اعظم (ص) از نگاه قرآن و اهل بیت (ع) در هفت فصل به بررسی دلایل پیامبری، حکمت پیامبری، پایان پیامبری، رسالت جهانی محمد (ص)، ویژگی‌های پیامبر (ص)، محمد از زبان محمد (ص) و محمد (ص) از زبان علی (ع) می‌پردازد.

مولف در بخشی از کتاب آورده است: بی‌تردید، شناخت چهره نورانی پیامبر خدا و آشنایی با سیره علمی و عملی او می‌تواند زندگی مادی و معنوی بشر را دگرگون کند و زمینه جهانی‌شدن ارزش‌های اسلامی را فراهم سازد. از این رو دشمنان اسلام با همه توان می‌کوشند این چهره‌های نورانی را تاریک جلوه دهند و خدشه‌دار کنند.

در بخشی دیگر مولف با اشاره به لزوم مقابله با توطئه و تهاجم فرهنگی در کشور می‌افزاید: بر همه کسانی که توان لازم را در خود احساس می‌کنند فرض است که از فرصت ارزنده سال پیامبر اعظم (ص) برای معرفی صحیح ابعاد مختلف شخصیت پیامبر خدا نهایت بهره‌برداری را ببرند.

 

پیامبر اعظم (ص) از نگاه قرآن

 

 

 

 

. آیاتی که ولایت پیامبر(ص) و اولویت ایشان نسبت به مؤمنان را مطرح می‏کنند قبلاً(در فصول پیشین تحقیق) درباره معنای ولایت سخن گفتیم و نتیجه گرفتیم که این کلمه، همواره مقارن با نوعی تسلط بر امور فردی یا اجتماعی است. از این رو، در این‏جا در محدوده آیاتی که ولایت پیامبر(ص) را مطرح می‏کنند، به بررسی محدوده ولایت پیامبراکرم(ص) می‏پردازیم.

از گذشته، کسانی که درباره ولایت پیامبر(ص) با نگرش حاکمیت ایشان بر امور، بحث کرده‏اند، وجوه گوناگونی را برای محدوده آن مطرح کرده‏اند که محدودترین آن‏ها اختصاص آن به امور اجتماعی و امور شخصی است؛ ولی اخیراً با برداشتی خاص از معنای ولایت و نگرشی منفی درباره دخالت انبیا(ع) در امور اجتماعی، بحث‏هایی درباره اختصاص ولایت پیامبر(ص) به افرادی که خود توانایی اداره امور خویش را ندارند، مانند کودکان و دیوانگان، مطرح شده است و آن‏گاه که بر طبق آیه:

(النبی اولی بالمؤمنین من انفسهم) [146]


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی و ارزیابی پیامبر اعظم (ص) از نگاه قرآن و اهل بیت

دانلود تحقیق کامل درمورد تاریخ از نگاه قرآن

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق کامل درمورد تاریخ از نگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق کامل درمورد تاریخ از نگاه قرآن


دانلود تحقیق کامل درمورد تاریخ از نگاه قرآن

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :12

 

بخشی از متن مقاله

کلمه"تاریخ"بر وزن"تعریف"مصدر و به معناى شناختن حوادث و علت و زمان‏پدید آمدن آن است، و اصطلاحا به معناى باستان‏شناسى و طبقات الارض نیز استعمال مى‏شود، و گفتار ما در معناى لغوى آن یعنى تاریخ نقلى است و تاریخ نقلى عبارت است از ضبطحوادث کلى و جزئى، و نیز نقل آن و گفتگو پیرامون آن.

باید دانست که بشر از قدیم‏ترین عهد زندگى و زمان وجودش در زمین به ضبط حوادث‏اهمیت مى‏داده، و تا آنجا که ما مى‏دانیم در هر عصرى از اعصار عده‏اى دیگر هم‏یا به ذهن مى‏سپرده‏اند، و یا یادداشت نموده و یا کتاب تالیف مى‏کرده‏اند، و عده‏اى دیگر هم‏آنچه را که آنان ضبط کرده بودند دست‏به دست مى‏گرداندند، و پیوسته انسان در جهات‏مختلف زندگى خود از تاریخ استفاده مى‏کرده، یا در طرز تشکیل اجتماع از تاریخ الگو برمى‏گزیده، و یا از سرگذشت گذشتگان عبرت مى‏گرفته، و یا داستان‏سرائى مى‏کرده، و یا با نقل آن شوخى و تفریح مى‏کرده، و یا در مسائل سیاسى، اقتصادى، صنعتى و یا غیر آن مورداستفاده قرار مى‏داده‏اند.

لیکن فن تاریخ با این همه شرافت و منافع که دارد، همواره ملعبه دو عامل فساد بوده، واز این به بعد هم خواهد بود، و این دو عامل تاریخ را از صحت طبع، و صدق بیان به سوى باطل‏و دروغ منحرف کرده است.

دو عامل مهم همواره در فن تاریخ دخالت کرده و موجب فساد و بى اعتباری آن گشته‏اند

عامل اول: حکومت‏هاى خودکامه‏اى بوده که به حکم خودکامگى و داشتن قوه وقدرت، هر چیزى که به نفعش تمام مى‏شد، اشاعه مى‏داده است، (هر چند دروغ محض‏مى‏بود)و هر چه را که به ضررش تمام مى‏شده، با اعمال قدرت، جلوى اشاعه آن را مى‏گرفته‏است، (هر چند که صدق محض مى‏بود)و یا آن را به صورتى اشاعه مى‏داد که باز به نفعش‏تمام شود، و این چیزى نیست که کسى در آن تردید داشته باشد(اصلا اقتضاى خودکامگى‏همین است و همواره به چشم خود مى‏بینیم)که اینگونه حکومت‏ها باطل و دروغ را به لباس‏حق و صدق در مى‏آورند، و به خورد مردم مى‏دهند علتش هم این است که انسان چه فرد فردش‏و چه مجتمعش، بر این فطرت مفطور شده و به هر جور که ممکن باشد منافع را به سوى خود جلب‏نموده، و ضررها را از خود دفع مى‏کند، و کسى که کمترین شعورى داشته باشد و بتواند اوضاع‏حاضر عصر خود را درک نموده و در تاریخ امت‏هاى گذشته و حتى امت‏هاى خیلى دور نظربیفکند، این حقیقت را مى‏بیند.

عامل دوم: متهم بودن بینندگان و شنوندگان حوادث و مطالب تاریخى، و نیز آن‏کسانى است که از ایشان نقل مى‏کنند، و یا در کتاب خود مى‏آورند، و چون ما مى‏دانیم که‏این دو طایفه، خالى از احساسات باطنى و یا تعصب‏هاى قومى نیستند، و در آنچه که تحمل‏مى‏کنند و یا در باره آن داورى مى‏نمایند حب و بغض و یا تعصب‏هاى درونى را دخالت‏مى‏دهند، براى اینکه حاملین اخبار در گذشته، با در نظر گرفتن اینکه حکومت در اعصار ایشان‏حکومت دین بوده، و قهرا خود آنان متدین به یکى از ادیان و مذاهب بوده‏اند، و احساسات‏مذهبى و تعصبات قومى در ایشان شدید بوده، قهرا اخبار تاریخى آنان از آن جهت که یک‏حدى از آن به احکام دین بر مى‏خورده، مشوب با آن احساسات و تعصبات بوده است.

همچنانکه امروزه به چشم خود مى‏بینیم احساسات و تعصب‏هاى شدیدى که مردم مادى نسبت‏به آزادى در شهوات و هواهاى نفسانى و علیه دین و عقل دارند باعث‏شده که خبرنگاران امروزآن تعصب‏ها را در اخبارى که مى‏دهند و یا مى‏نویسند دخالت دهند، همانطور که گذشتگان‏در آنچه ضبط کرده و نقل نموده‏اند، دخالت داده‏اند.

کلمه"تاریخ"بر وزن"تعریف"مصدر و به معناى شناختن حوادث و علت و زمان‏پدید آمدن آن است، و اصطلاحا به معناى باستان‏شناسى و طبقات الارض نیز استعمال مى‏شود، و گفتار ما در معناى لغوى آن یعنى تاریخ نقلى است و تاریخ نقلى عبارت است از ضبطحوادث کلى و جزئى، و نیز نقل آن و گفتگو پیرامون آن.

باید دانست که بشر از قدیم‏ترین عهد زندگى و زمان وجودش در زمین به ضبط حوادث‏اهمیت مى‏داده، و تا آنجا که ما مى‏دانیم در هر عصرى از اعصار عده‏اى دیگر هم‏یا به ذهن مى‏سپرده‏اند، و یا یادداشت نموده و یا کتاب تالیف مى‏کرده‏اند، و عده‏اى دیگر هم‏آنچه را که آنان ضبط کرده بودند دست‏به دست مى‏گرداندند، و پیوسته انسان در جهات‏مختلف زندگى خود از تاریخ استفاده مى‏کرده، یا در طرز تشکیل اجتماع از تاریخ الگو برمى‏گزیده، و یا از سرگذشت گذشتگان عبرت مى‏گرفته، و یا داستان‏سرائى مى‏کرده، و یا با نقل آن شوخى و تفریح مى‏کرده، و یا در مسائل سیاسى، اقتصادى، صنعتى و یا غیر آن مورداستفاده قرار مى‏داده‏اند.

لیکن فن تاریخ با این همه شرافت و منافع که دارد، همواره ملعبه دو عامل فساد بوده، واز این به بعد هم خواهد بود، و این دو عامل تاریخ را از صحت طبع، و صدق بیان به سوى باطل‏و دروغ منحرف کرده است.

دو عامل مهم همواره در فن تاریخ دخالت کرده و موجب فساد و بى اعتباری آن گشته‏اند

عامل اول: حکومت‏هاى خودکامه‏اى بوده که به حکم خودکامگى و داشتن قوه وقدرت، هر چیزى که به نفعش تمام مى‏شد، اشاعه مى‏داده است، (هر چند دروغ محض‏مى‏بود)و هر چه را که به ضررش تمام مى‏شده، با اعمال قدرت، جلوى اشاعه آن را مى‏گرفته‏است، (هر چند که صدق محض مى‏بود)و یا آن را به صورتى اشاعه مى‏داد که باز به نفعش‏تمام شود، و این چیزى نیست که کسى در آن تردید داشته باشد(اصلا اقتضاى خودکامگى‏همین است و همواره به چشم خود مى‏بینیم)که اینگونه حکومت‏ها باطل و دروغ را به لباس‏حق و صدق در مى‏آورند، و به خورد مردم مى‏دهند علتش هم این است که انسان چه فرد فردش‏و چه مجتمعش، بر این فطرت مفطور شده و به هر جور که ممکن باشد منافع را به سوى خود جلب‏نموده، و ضررها را از خود دفع مى‏کند، و کسى که کمترین شعورى داشته باشد و بتواند اوضاع‏حاضر عصر خود را درک نموده و در تاریخ امت‏هاى گذشته و حتى امت‏هاى خیلى دور نظربیفکند، این حقیقت را مى‏بیند.

عامل دوم: متهم بودن بینندگان و شنوندگان حوادث و مطالب تاریخى، و نیز آن‏کسانى است که از ایشان نقل مى‏کنند، و یا در کتاب خود مى‏آورند، و چون ما مى‏دانیم که‏این دو طایفه، خالى از احساسات باطنى و یا تعصب‏هاى قومى نیستند، و در آنچه که تحمل‏مى‏کنند و یا در باره آن داورى مى‏نمایند حب و بغض و یا تعصب‏هاى درونى را دخالت‏مى‏دهند، براى اینکه حاملین اخبار در گذشته، با در نظر گرفتن اینکه حکومت در اعصار ایشان‏حکومت دین بوده، و قهرا خود آنان متدین به یکى از ادیان و مذاهب بوده‏اند، و احساسات‏مذهبى و تعصبات قومى در ایشان شدید بوده، قهرا اخبار تاریخى آنان از آن جهت که یک‏حدى از آن به احکام دین بر مى‏خورده، مشوب با آن احساسات و تعصبات بوده است.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق کامل درمورد تاریخ از نگاه قرآن

دانلود مقاله کامل درباره دروغ و دروغگویی از نگاه قرآن

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله کامل درباره دروغ و دروغگویی از نگاه قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره دروغ و دروغگویی از نگاه قرآن


دانلود مقاله کامل درباره دروغ و دروغگویی از نگاه قرآن

 

 

 

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :8

 

بخشی از متن مقاله

دروغ و دروغگویی از نگاه قرآن

شخصی که کاری ناپسند انجام می دهد و یا قانون شکنی می کند، زمانی که در موقعیت بازخواست قرار می گیرد با ابزار دروغ می کوشد تا زشتی کار خویش را بپوشاند و دیگری را فریب دهد. فریب و نیرنگ زدن از راه تغییر ماهیت عمل به گفتار موجب می شود تا شخص در جایگاهی قرار گیرد که عیب و عاری بر او نیست

در مقاله حاضر نویسنده با یکسان دانستن دروغ و نفاق، به برخی از عواملی که موجب می شود شخص به جرگه دروغگویان وارد شود اشاره می کند و آثار و نتایج این رفتار زشت و نابهنجار را در زندگی فردی و اجتماعی انسان بررسی می کند که با هم آن را از نظر می گذرانیم.

معنی دروغ

دروغ در حوزه رذایل اخلاقی و نابهنجاری اجتماعی به معنای سخن ناراست، خلاف حقیقت و یا واقعیت و گفتاری ناحق است.

راغب اصفهانی در کتاب مفردات الفاظ القرآن بر این باور است که اصل کذب و دروغ در گفتار است. تفاوتی در دروغ از این لحاظ نیست که در گذشته اتفاق افتاده باشد یا در آینده؛ چنان که تفاوتی از این جهت وجود ندارد که دروغ نسبت به وعده ای باشد که انجام نمی شود و یا امر دیگری باشد. (مفردات ص ۴۷۸ ذیل واژه صدق)

البته برای دروغ اقسام و انواعی گفته اند و برای هر یک از آنها نام های خاصی گذاشته شده است. از جمله به افک و افترا و زور و خرص اشاره کرد.

  • نفاق و دروغ، دو روی یک سکه

شخصی که کاری ناپسند انجام می دهد و یا قانون شکنی می کند، زمانی که در موقعیت بازخواست قرار می گیرد با ابزار دروغ می کوشد تا زشتی کار خویش را بپوشاند و دیگری را فریب دهد. فریب و نیرنگ زدن از راه تغییر ماهیت عمل به گفتار موجب می شود تا شخص در جایگاهی قرار گیرد که عیب و عاری بر او نیست.

ماهیت دروغ فریب دیگری است. دروغگو در تعامل اجتماعی، برای بازسازی وجه شخصیتی و اعتباری خویش تلاش می کند و فریب و نیرنگ در گفتار از این جهت انجام می شود.

دروغگو، به نوعی، شخصی منافق است و اساساً ارتباط تنگاتنگی میان دروغ و دورویی است. دو رویی و دروغ بیانگر آن است که میان ظاهر و باطن فرد سازگاری و تناسب نیست و عدم تطابق به عنوان مؤلفه اصلی نفاق و کذب می باشد. دورویی و دروغگویی از این نظر یکسان هستند.

در دروغگویی شخص برای بازسازی و توجیه رفتارها و کردارهایش تلاش می کند و می کوشد تا شخصیت کاذبی را به جامعه نشان دهد که عامل وادارکننده شخص به دروغگویی می تواند ترس از قدرت دیگری و یا دست یابی به منفعت و یا مصلحتی باشد اما در نفاق عامل اصلی و هدفی که موجب می شود تا به نفاق گرایش یابد ترس از قدرت است که می تواند وی را از منفعتی محروم کند و یا فشاری بر او وارد سازد و او را وادار به امری کند که با باورها و اعتقادات وی سازگار نیست. از این رو می توان گفت نسبت میان دروغگویی و نفاق عموم و خصوص مطلق است.

  • ملاک شناخت دروغ

قرآن ملاک و معیار تشخیص دروغ از راست را این دانسته است که شخص هرگاه مخالف اعتقاد و باور خویش سخنی را به میان آورد، در حقیقت دروغ گفته است، حتی اگر در سخن وی سخن حقی باشد ولی چون با باورهای وی نامتناسب است و تطابقی میان سخن و باورش نیست آن سخن دروغ دانسته می شود.(منافقون آیه۱)

بنابراین ممکن است شخصی سخنی را بگوید که نادرست و ناحق باشد ولی چون باور وی آن است که آن چه می گوید راست است نمی توان وی را متهم به دروغ گویی کرد. برعکس اگر شخصی باوری داشته باشد و برخلاف باور خویش سخن حقی را بگوید، او دروغگو است؛ زیرا وی برخلاف باور خویش و به قصد دروغ سخن حقی را به زبان آورده است. بنابراین ملاک و معیار سخن راست از سخن دروغ باورهای شخص و سخنان وی است. از این رو تطابق سخن با حق و یا واقع، ملاک سنجش نیست بلکه مطابقت باورهای شخص با سخنی است که به زبان می راند.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره دروغ و دروغگویی از نگاه قرآن

دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری


دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

 

مشخصات این فایل
عنوان: پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 23

این مقاله درمورد پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری می خوانید :

ناسازگاری تکثرگرایی با وحی  ‏
اعـتقاد به این که پیامبران الهی, از راه (وحی) با ریشه و مبدا هـسـتـی, پـیـوند می خورند و مجموعه حکمها, قانونها و ‏دستورهای خـداوند را از راه وحی دریافت می کنند, اصلی است خدشه ناپذیر و ثـابـت شـده در اسـلام. در قـرآن ‏مجید, کلمه (وحی) بارها به کار رفـتـه است. چگونگی به کاربردن آن در آیات گوناگون و نیز موارد کـاربـرد, بـه ‏روشـنی بیانگر آن است که از دید قرآن (وحی) تنها بـرای انـسان نیست, بلکه در همه پدیدگان و آفریدگان دست ‏کم, در پـدیـدگـان زنـده, بـه کـار مـی رود. الـبته به همان نسبت که آفـریـدگـان, بـر حـسـب تـکـامـل و بهره مندی ‏از حیات و هدایت, گـوناگونند, وحی نیز, درجه های گوناگون پیدا می کند. عالی ترین درجـه و شـکل وحی, همان ‏وحی اصطلاحی است که به پیامبران الهی می شـود. آنچه امروز به عنوان (کتابهای آسمانی) قانونها و آیینهای ‏خـداونـد وجـود دارد, نـتیجه وحی است و از سوی خداوند به وسیله جـبرئیل وحی شده است. در حقیقت, پیامبران ‏الهی در درجه ای از کـمـال هستند که از جانب خداوند برای دریافت این گونه آگاهی از جـهـان غـیب, برگزیده ‏شده اند و آنها شایستگی کافی برای دریافت وحی را دارند.  ‏
بـنـابراین, در اسلام و بلکه در تمام ادیان الهی و آسمانی مساله وحـی, پـذیـرفـتـه شـده اسـت. در ایـن صـورت, اگـر ‏آن گـونه که پـلـورالـیستها می گویند: برای سعادت انسان و رفتن او به بهشت, هـمـیـن مقدار بسنده باشد که هر ‏فردی خود را از توجه به خود بر کـنـد و به حق متوجه سازد و به اصطلاح (تجربه دینی) و دریافت هر فـردی را از ‏حقیقت مجهول, گوهر دین بدانیم و همه این دریافتهای نـاهمگون و گاه ناسازگار را هم صحیح و حق به شمار آوریم ‏و برای بـه حقیقت پیوستن دینداری و سعادت کافی بدانیم, دیگر جایی برای پذیرش وجود وحی و فرشته ای به نام ‏جبرئیل و در نتیجه مجموعه ای بـه نام (کلام خدا) باقی نمی ماند و پای بندی به هیچ یک از آنها ضـرورت و بـلـکه ‏لزومی ندارد! به دیگر سخن, پلورالیزم دینی, با مفهوم وحی, ناسازگار است.  ‏
مـدعـیـان روشـنـفکری و باورمندان به لیبرالیسم و رواج دهندگان انـدیـشـه پلورالیستی به شیوه غربی, در سالهای ‏پسین, بسیار تلاش ورزیـده انـد کـه مـسـالـه وحـی را به گونه ای توجیه و تفسیر و روشـنـگـری کنند که با اندیشه ‏های پلورالیستی و برداشت آنان از دیـن باوری هماهنگ و سازگار باشد. از شرح و تفسیرهایی که آنان, بـیـش تـر, از ‏وحـی ارأه می دهند, این گونه استفاده می شود که (وحـی) چیزی جز دریافت تجربه دینی نیست و تجربه دینی هم, ‏محدود بـه انسانهای ویژه نیست, همه انسانها چنین دریافتی را از حقیقت دارنـد.. در مـورد پـیـامـبران(ع) هم چیزی ‏بیش از همین نبوده اسـت. بـر ایـن اسـاس اصلا وحی به معنای مصطلح در نزد مسلمانان, مـسـیـحـیان, یهودیان و... ‏آورنده وحی به نام جبرئیل نمی تواند وجود داشته باشد:  ‏
‏(هـر یـک از انـبیا خطی که یافته است با امت خود در میان نهاده است و این بهره ها متفاوت بوده است.)  ‏
بـرابر این سخن, آنچه پیامبران الهی به مردم ابلاغ کرده اند, در حقیقت, مکاشفه شخصی و دریافت و برداشت آنان از ‏حقیقت بوده است; از ایـن روی, هر یک از آنان, برابر ذوق و سلیقه و زمان و مکانی کـه مـی زیـسته است, به گونه ‏ای تجربه و برداشت کرده و همان را هم به امت خویش ابلاغ کرده است.  ‏
البته, همان گونه که شهید مطهری به روشنی بیان کرده, حقیقت وحی چـندان شناخته شده نیست: (وهیچ کس نمی ‏تواند ادعا کند که من می تـوانـم حـقـیـقت این کار را تشریح بکنم.) ولی این مقدار نیز روشـن و یـقـیـنـی اسـت کـه ‏آنچه به عنوان (دین) و معارف دینی, پـیامبران الهی برای انسانها آورده اند, همان حقایقی است که بی هـیـچ جابه ‏جایی و دگرگونی فرشته وحی بر آنان عرضه داشته است و آنـان هـم مـامـور بوده اند, همان سخن وحی را, بی کم ‏وکاست, به مـردم برسانند. چنین باوری در همه ادیان الهی پذیرفته شده است. اگر کسی نگرش پلورالیستی و تکثرگرا ‏را در عرصه دین درست بداند, نـاگـزیـر بـاید وحی را (اگر آن را قبول داشته باشد) در محدوده تـجـربـه دینی و ‏دست بالا, گونه ای مکاشفه تفسیر کند و آن را به گـونـه هـمـسـان در یک یک انسانها, ساری و جاری بداند و به ‏طور طبیعی, چنین تجربه هایی بیانگر حق محض هم نمی توانند باشند.  ‏
‏ ‏
پیامدهای پلورالیزم دینی  ‏
پلورالیزم به معنای تکثرگرایی و چندین و چندتا دانستن ادیان بر حـق, چـنانکه متکلم آمریکایی, جان هیگ و ‏هواداران اندیشه وی در کـشـورهـای اسـلامی می گویند, افزون بر این که سبب به شک و گمان افـتـادن در دیـن ‏مـی شـود و به این جا می انجامد که هیچ دین و اعـتـقـاد جـزمـی و یـقـیـنـی وجـود نداشته باشد; زیرا در تفکر ‏پـلورالیستی به هیچ روی برابر بودن معرفت دینی, با واقع, امکان نـدارد و هیچ معرفت دینی, حتی ارکان و اصول ‏اعتقادی ادیان, نمی تـوانـنـد قطعی و یقینی باشند و با وحی نیز, سازگاری دارد و... پـیـامدهای دیگری هم دارد که ‏پای بندی به آنها به هیچ روی ممکن نیست و نه تنها یک فرد مسلمان, که هیچ فرد دین باوری نمی تواند بـدانها ‏گردن نهد و پای بند باشد. اکنون در این جا, پاره ای از ایـن پـیامدها را به گونه ای کوتاه و گذرا, از نظر می ‏گذرانیم: 1. اعتقاد به پلورالیزم دینی, ممکن نبودن دین و عقاید حق را در پـی دارد; زیرا پای بندی به حق بودن هر ‏دینی, ناگزیر باطل بودن ادیــان دیـگـر را در پـی دارد و فـرض آن اسـت کـه از دیـدگـاه پـلـورالـیزم, همه ادیان بر ‏حق هستند! در مثل, مسیحیت را حق می دانـد و مسیحیت, هر دینی غیرخود را مردود می شمارد, پس لازمه بر حـق ‏دانـسـتـن دیـن مسیحیت آن است که دینها و آیینهای دیگر همه بـاطـل بـاشند. بویژه اگر پلورالیزم دینی را آن گونه ‏که هیگ می گـویـد, به ادیان غیرالهی و مکتبهای مادی مانند: کمونیست گسترش دهـیـم و بـگـوییم همه ادیان و ‏عقاید و مکتبهای اعتقادی موجود, الـهی و غیرالهی, همه, بر حق هستند. این مساله نمود بیش تری می یابد.  ‏
‏2. هـر دیـنـی اصـول و ارکـان اعـتقادی روشنی دارد که به حقیقت پـیوستن قوام آن دین به همان اصول و ارکان ‏بستگی دارد. در اسلام اعـتـقـاد بـه نبوت خاصه و رسالت حضرت محمد(ص) رکن اساسی است و اسـلام بدون آن ‏معنی ندارد. در حالی که لازمه پذیرش پلورالیزم آن اسـت کـه در اساس اعتقاد به اصولی, همانند: نبوت خاصه و یا ‏اصل امـامـت, کـه قوام تشیع به آن است, ضرورتی ندارد. همین که فردی خـدا را قـبول داشت و کلی نبوت را ‏پذیرفت, کافی است. البته این در صـورتـی است که تکثرگرایی را در محدوده ادیان الهی بدانیم و گـرنـه اگـر دامنه ‏آن را به همه ادیان و مکتبهای موجود در جهان گـسـترش دهیم که دیگر روشن است و به طور کلی اعتقاد به توحید ‏و مـعاد و نبوت عامه هم موردی ندارد و فردی می تواند بدون اعتقاد به اینها و با اعتقاد به یکی از مذهبهای بدوی و ‏مشرک, اهل بهشت شود!  ‏

‏3. پای بندی به پلورالیزم دینی, در نهایت به جدا دانستن دین از حـوزه عـمـل مـی انجامد و به طور طبیعی سر از ‏مرجئه گری و نوعی قـلـندری و صوفی گری در می آورد که برابر آموزه های روشن اسلام, امری باطل و مردود ‏است.  ‏
‏4. هـر دیـنی یک سلسله نیایشها و عبادتهای ویژه به خود دارد که در هـیـات و شکل خاصی انجام می گیرند. لازمه ‏پذیرش پلورالیزم آن اسـت کـه هـیـات ویـژه ای بـرای عبادتها و نیایشها باور نداشته بـاشـیم. فرد پلورالیست, باید خدا ‏را پرستش کند, ولی ناگزیر به نـگـهـداشـت شـکل خاصی نیست و هرگونه که خدا را پرستش و کارهای عـبـادی ‏خـود را انجام دهد, کافی است در مثل, اگر نماز بگزارد, یـاروزه بگیرد, یا بسان مسیحیان کارهای عبادی خود را ‏انجام دهد و یا بسان راجه ها و جوکهای هندی نیایش کند, کافی است.  ‏
چـنـین انگاری در مورد پرستش خداوند باطل است و به هیچ روی هدف واقـعی از پرستش خداوند را بر نمی آورد و ‏به طور طبیعی هر دینی عـبـادت خداوند را جز در هیات و شکلی که خود آن دین برای عبادت معین کرده است, ‏درست نمی داند.  ‏
‏5. هـر دینی احکام آیینهای ویژه خود را در زوایای گوناگون فردی و اجـتـمـاعـی دارد کـه عـمل به آنها پای بندی ‏به آنها را برای پیروان خویش لازم می شمارد.  ‏
در مـثل در پاره ای از آیینها و مسلکها و دینهای تحریف شده, از نـوشیدن شراب بازداشته نشده یا از خوردن گوشت ‏خوک جلوگیری نشده اسـت. در حـالـی که در اسلام نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک حرام اسـت. حـال ‏اگر بر اساس پلورالیزم, همه این دینها, با گوناگونی آیـیـنـها و حکمها و قانونها, بر حق باشند و پیروی از هر یک از ‏آنـهـا مـوجـب رسـتگاری باشد, لازم می آید که در احکام و آیینها نـاسـازگـاری به وجود آید و فرد پلورالیست, هر ‏کدام را عمل کند کـافـی باشد. از نظر وی, نوشیدن شراب و خوردن گوشت خوک هم حرام و ممنوع و سبب تباهی ‏باشد و هم نباشد!  ‏
‏6. بـاور بـه پـلـورالیزم دینی, باور به توحید و شرک است و این تـناقض است. زیرا اگر دین اسلام و مسیحیت را در ‏کنار هم و در یک ردیـف, آن گـونـه کـه لازمه باور به پلورالیزم است, صحیح بدانیم مـعـنـای آن, ایـن مـی شود ‏که هم تثلیث را, که در مسیحیت تحریف شـده, رواج یـافـتـه صـحیح بدانیم و هم توحید را که رکن و اساس اسلام ‏است.  ‏
بـه دیـگر سخن, پیامد باور به پلورالیزم آن است که هم معتقد به تـوحـیـد باشیم و هم نباشیم و به همان میزان که ‏توحید را مهم و صـحـیـح مـی دانیم, شرک و تثلیث مسیحیت تحریف شده را هم صحیح و درست بدانیم!
‏‏7. اعـتـقاد به پلورالیزم دینی, سکولاریزم و جدایی دین از سیاست را در پـی دارد و دسـت کـم از دیدگاه اسلام, که ‏دین کامل و جامع اسـت و بـرای هـمـه شـوون زنـدگی و زوایای انسان برنامه دارد و دخـالـت در سـیـاسـت و اداره ‏جامعه, بخشی از آموزه های آن است, چنین چیزی پذیرفته نیست.  ‏
....

بخشی از فهرست مطالب مقاله پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری

مقدمه
معنای پلورالیزم
گونه های پلورالیزم
پیشینه پلورالیزم
دیدگاهها و قرإتهای گونه گون از پلورالیسم دینی ‏
رویارویی حق و باطل در فرهنگ قرآن  
دین حق یا ادیان حق  ‏
دین یکی, شرایع گوناگون  
اسلام به منزله قانون اساسی  
ناسازگاری تکثرگرایی با وحی  
پیامدهای پلورالیزم دینی  


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق پلورالیزم دینی در نگاه شهید مطهری