فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد ولایت در قرآن کریم تفسیر و بررسی آیات

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد ولایت در قرآن کریم تفسیر و بررسی آیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد ولایت در قرآن کریم تفسیر و بررسی آیات


تحقیق در مورد ولایت در قرآن کریم تفسیر و بررسی آیات

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

انا انزلنا التوریه فیها هدی و نور یحکم بها النبیون الذین اسلموا للذین هادوا والربانیون والاخبار بما استحفضوا من کتاب الله وکانوا علیه شهدا فلا تخشوا الناس و اخشون و لا تشتروا بآیاتی ثمناً قلیلاً و من لم یحکم بما انزل الله فاولیئک هم الکافرین .

کتبنا علیهم فیها ان النفس بالنفس والعین بالعین و الا نف بالانف و الاذن  بالاذن و السن و الجروح قصاص فمن تصدق به فهو کفاره له و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک  هم الظالمون .

و لیحکم اهل الانجیل بما انزل الله فیه و من لم یحکم بما انزل الله فاولئک هم الفاسقون

افحکم الجاهلیه یبغون و من احسن من الله حکماً لقوم یوقنون.

تورات را نیز نازل کردیم که در آن هدایت و نور بود وانبیاء که دین اسلام داشتند با آن در بین یهودیان حکم می کردند وهمچنین علمای ربانی و مربی مردم و خبرگان از یهود ونصرا به مقداری که از کتاب خدا حفظ بودند و بر آن شهادت می دادند طبق آندر بین مردم حکم می کردند (پس شما علمای یهود عصر حاضر به هیچ انگیزه ای احکام و آیات تورات را دگرگون مسازید نه به انگیزه ترس ونه به انگیزه طمع ) پس از مردم نترسید  و تنها از من بترسید و به طمع مال و آقائی آیات مرا به بهائی اندک نفروشید که هر کس بدانچه خدا نازل کرده حکم نکند او و همفکرانش کافرند .

و ما در تورات علیه یهودیان در باب قصاص حکم کردیم به اینکه جان قاتل در برابر قتلش و چشم جانی در برابر چشمی که از دیگری کورکرده وبینی جانی در برابر بینی دیگری که بریده شده گرفته شود وهر جراحتی که جانی بر دیگران وارد آورده بر او وارد می آورند و قصاص می گیرند ـ

 

فهرست مطالب

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ولایت در قرآن کریم تفسیر و بررسی آیات

تحقیق در مورد شکوفه ولایت

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد شکوفه ولایت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد شکوفه ولایت


تحقیق در مورد شکوفه ولایت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه90

شکوفه ولایت

ثمره ازدواج مبارک علی(ع) و فاطمه زهرا(س) پنج فرزند بنامهای حسن ، حسین ، زینب ، ام کلثوم ، و محسن است . بنابر آنچه که از امام صادق(ع) رسیده است ، محسن که آخرین فرزند زهرا بود ، بر اثر تجاوز و هجوم دشمنان اسلام به خانه آن حضرت ، در شکم مادر جان داد و به دنبال این حادثه دردناک و صدماتی که بر جسم فاطمه(س) وارد آمد ، آن حضرت بیماری شدید پیدا کرد و به شهادت رسید. اما زینب ، سومین فرزند مهد ولایت است که به احتمال قوی در سال ششم هجرت در مدینه چشم به جهان گشود.

بنابر اینکه ولادت زینب(س) در سال ششم هجرت باشد و تاریخ وفات پیامبر اکرم در سال یازدهم ، زینب بیش از پنج سال با پیامبر اسلام نبوده است . این پنج سال فرصتی بود که زینب(س) از وجود پیامبر بهره گیرد و پیامبر رحمت ، او را در دامان مهر و عطوفت خود نوازش کند و از جرعه های معرفت سیراب سازد و حدیث صبر و استقامت در دفتر وجودش بنگارد. چرا که پیامبر بر مصیبت ها و ناگواری های مسیر زندگی زینب به خوبی واقف بود و می دانست که تاب تحمل این رنجها را تنها روحی بلند و قلبی چون کوه و دلی سرشار از عشق به خدا خواهد داشت . گویا مصیبت و سختی با سرنوشت زینب عجین شده و خداوند صبر و پایداری را در او جلوه گر ساخته است ، تا اسوه و الگویی برای همه پویندگان راه خدا باشد.    

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد شکوفه ولایت

دانلود مقاله ولایت فقیه : دین

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله ولایت فقیه : دین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 
مقدمه
بحث خود را با نام خدا وسپس با توضیح این مطلب که" منکر ولایت‌فقیه، منکر ضروری فقه است " آغاز می‌نمایم:
اگر کسی ولایت فقیه را مردود بداند، مرحوم آیه‌الله العظمی بروجردی(قده) او را منکر ضروری فقه اسلام و نه تنها فقه تشیع، می‌داند مرحوم صاحب جواهر نیز در این زمینه می‌فرماید:((استوانه‌های مذهب به ولایت فقیه حکم کرده‌اند و کسی که در ولایت فقیه وسوسه کند طعم فقه را نچشیده است و رمز کلمات ائمه معصومین(ع) را نفهمیده است.))
در بین معاصرین تنها مرحوم آیه العظمی خوانساری(ره) می‌باشند که ولایت مطلقه فقیه را مورد تردید قرار داده و بهره مندی از اجرای الهی را به قیام و ظهور حضرت حجه‌بن‌الحسن(روحی و ارواح العامین له الفدا) موکول کرده‌اند. ایشان در حقیقت فایده دین را به زمان حضور معصوم(ع) محدود نموده و برخلاف ضرورت، ادامه احکام را در زمان غیبت امام‌عصر(عج) لغو و منتفی دانسته‌اند و دلیل این مسأله را محرومیت، از برکات وجودی آن بزرگوار ذکر نموده‌اند!
البته صحیح است که نمی‌توان به ناقص بودن دین معتقد شد و حجت را از بندگان خدا سلب کرد؟ چگونه آن مرحوم وافرادی نظیر ایشان در گذشته وجود ولی‌فقیه را برای ایتام و قاصرین لازم دانسته‌اند، لیکن برای ملت اسلام وایتام ال محمد (ص) و جامعه مسلمین لازم ندانسته‌اند؟! و با نبود ولی‌فقیه، به یغما رفتن عزت وشرف مسلمانان و منافع مادی و معنوی آنها را توسط گرگهای جهانخوار و جهانخواران گرگ نظاره‌گر باشند!!
آیا خالی بودن جامعه اسلامی از سرپرستی که امور مسلمین را اداره کرده و حجت بین خداوند متعال و امام‌معصوم باشد، نقص دین نیست؟ به ویژه دینی می‌گوید: اگر جز دو نفر کسی وجود نداشته باشد، لازم است یکی امام و دیگری مأموم باشد. حال چگونه می‌توان معتقد شد که چنین دینی در زمان غیبت امام معصوم(ع) مردم را بدون ولی و سرپرست گذارد؟
امام صادق(ع) که در مقبوله عمر‌بن‌حنظله اجاز داوری را درحقوق مالی و عرضی به مردم می‌دهد، و شما هم آن را قبول دارید، اجرای آن را در صورت عدم تسلیم محکوم اجازه نمی‌دهد، با اینکه انگیزه‌های نفسانی غالباً محکوم را از تن دادن به حکم باز می‌دارد.آیه‌الله‌خراسانی که در تحقیق و تتبع کم‌نظیر بوده وباید از ایشان به عنوان استاد مراجع و فقهائی که بعد از مشروطیت آمده‌اند نام برد در مورد ولایت فقیه نظرشان شبیه به نظر مرحوم شیخ انصاری (ره) است، یعنی اگر چه در مورد ولایت فقیه درجایی همان تردیدی را که شیخ ابراز نموده ایشان نیز آن را آورده‌اند، ولی هرگز با بیان قاطع و واضح اساس ولایت را رد نکرده‌اند، بلکه شیخ(ره) را در مورد. ولایت‌فقیه و آنچه که از امور سیاسی، اجتماعی و نظامی مربوط به جنبه امامت است و مشروعیت آن ثابت شده و مرجع در آنها ولی‌فقیه می‌باشد، پذیرفته‌اند.
بنابراین اگر چه فقیه از نظر صفات و ملکات قابل مقایسه با امام معصوم(ع) نیست، اما اعتبار آن برای ولایت ضروری نیست، زیرا ارزش این امرِاعتباری براساس نتایج و آثاری است که بر آن ........ می‌شود، نه چیز دیگر: چرا که تفاوت بین امامت تکوینی و اعتباری به مانند پیوند نسبی و سببی است که اولی قطع شدنی نیست، ولی پیوند دومی قطع شدنی است، بلکه می‌توان گفت که امام معصوم(ع) نیز دارای ولایت حقیقی واعتباری است که فقهاء در جهت دوم نائب او هستند.
شیخ انصاری مناصب سه‌گانه فقیه را به شرح زیر نام می‌برد: 1ـ منصب فتوا2ـ منصب مرجعیت در مرافعات و مخاصمات3- منصب ولایت یعنی تصرف اموال و النفس. درباره منصب سوم چنین فرموده است: ولایت‌فقیه به دوگونه متصور است: اول: ولی‌فقیه در تصرف مستقل باشد، قطع نظر از اینکه تصرف غیر، منوط به اذن او باشد. دوم: غیر ولی‌فقیه در تصرف مستقل نباشد و تصور وی منوط به اذن فقیه باشد. صورت اول استقلال فقیه در تصرف اموال و انفس را به حکم قاعده اولیه از تمامی افراد نموده و به عدم ثبوت آن تصریح کرده است ودر روایاتی که گمان شده بر ولایت فقیه دلالت دارد، کلاً به عدم دلالت آنها تصریح کرده می‌فرمایند:((اگر روایات شریفه از روی انصاف مورد توجه قرار گیرد، مشخص می‌گردد که سیاق و صدور ذیل آنها در مقام بیان وظیفه فقهاء از نظر احکام شرعیه می‌باشد، نه چیز دیگر. پس اگر فقیه زکات و خمس را از مکلف مطالبه نماید دلیل شرعی بر وجوب دادن آن فقیه وجود ندارد.))
ضمنا در آخر بحث چنین آمده است:((اقامه دلیل بر وجوب اطاعت از فقیه به آن گونه که اطاعات از امام معصوم واجب است، از کندن خارهای بسیار سخت درخت خاردار با دست لخت، دشوارتر و رنج آورتر است))
این تعبیر کنایه‌ای است از اشکال یا عدم امکان بر اقامه دلیل بر ولایت فقیه به شکل اول.
گروههای مخالف ولایت فقیه
برای توجه بیشتر به این نکته، در اینجا مخالفین ولایت فقیه را باختصار به3 گروه زیر تقسیم می‌کنیم:
الف- دشمنان اسلام
که طبعاً نه تنها ولایت فقیه مورپسند و رضایت آنها نیست، بلکه همان طوری که تا کنون شاهد عداوت وکینه‌توزی آنها از طریق درگیری نظامی، محاصره اقتصادی، توطئه‌های سیاسی وجنگ فرهنگی و تبلیغاتی و.... بوده‌ایم، آنها با تمام وجود با آن مخالفند. لذا با تشبث به حربه‌هائی چون ((جدائی دین ازسیاست)) و ((ناقص بودن قوانین اسلام))و یا ((عدم قدرت ولایت فقیه برای حل معضلات پیچیده جهان))و...... می‌خواهند به هر وسیله از مطرح بودن نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان الگوی مناسب برای مسلمانان . مستضعفان جهان جلوگیری نمایند.

ب- منحرفین
که با تاثیر‌پذیری از افکار غربی و شرقی و با انگیزه‌های مختلف در رابطه با ولایت فقیه القاء شبهه می‌کنند. یعنی با علم به واقعیت مبانی اسلام ناب محمدی(ص) و نظام ولایت فقیه، بدنبال منافع و اهداف شخصی و یا گروهی خویش بوده و به مخالفت می‌پردازند. به عبارت دیگر، این دسته نیز با مسئله ولایت‌فقیه، کینه‌توزی برخورد می‌نمایند نکته قابل توجه در ارتباط با این دسته، این است که جناحهای گوناگون و بعضاً مخالف یکدیگر، در اصل مخالفت با ((ولایت‌فقیه))به اشتراک نظر می‌رسند. از منافقین ضد خلق که حاضرند برای دست‌یابی به اهداف جاه طلبانه خود بهر جنایت و ذلتی تن در دهند، تا ملی گرایانی که اسلام را نه تنها قابل پیاده‌شدن نمی‌دانند، بلکه پیاده شدن آن را مفید هم نمی‌دانند. از لیبرالهای روشنفکر مآب که ولایت فقیه مطرح شده از سوی حضرت ‌امام‌خمینی قدس‌الشریف را بدعتی خطرناک می‌دانند. تا متحجرین بی‌شعور و مقدس نمائی که دخالت در سیاست را دون شان فقیه می‌دانند. از روحانی نمایان وابسته به قدرتهای جهانی که نشخوارکننده سخنان دشمنان اسلام و اربابان خود هستند، تا سرمایه‌داران زالو صفت و مرفهین بی‌درد که حاکمیت فقاهت اسلامی را مانع سودجوئیها، عیاشی‌ها و خوشگذرانیهای خود می‌دانند. از حجتیه‌ایهائی که هر گونه تشکیل حکومت قبل از حضرت مهدی(عج) را غیر مشروع می‌دانند تا ولایتی‌های بی‌ولایتی که به تعبیر امام‌خمینی(ره) عنوان ولایت برایشان جز تکسب و تعیش نبوده و حسرت ولایت دوران شاه را می‌خورند. همه و همه با بهانه‌های مختلف و طرح شکایات متفاوت با اصل مکتبی((ولایت‌فقیه)) پرداخته‌اند.
ج_ ناآگاهان
که بدلیل ناآشنائی و عدم آگاهی نسبت به مسئله اظهار نظر می‌کنند و نه آنکه بخواهند مغرضانه و با کینه‌توزی القای شبهه نمایند. یعنی این دسته واقعاً بدنبال حقایق هستند و با برخورداری از صداقت از طریق علمی به طرح چند مسئله می‌پردازند که البته پاسخ ما به اشکالات، در حقیقت متوجه همین گروه است.
نکته دیگری که باید توجه داشت، این است که غالباً حتی همان گروهی که صادقانه در ارتباط با ولایت فقیه اشکال مطرح کنند،نسبت به اصل مسئله ولایت‌فقیه واینکه ولایت امرواختیارحکومت باید به دست فقیه عادل وباتقوی باشد، دارای اشکال نیست بلکه معمولاً اشکال رامتوجه حدوداختیارات ولی‌فقیه می‌دانند.
عمده‌ترین اشکالی هم که درزمینه اختیارات مطلق ولایت‌فقیه مطرح‌می‌گردد، همان اشکالی است که می‌گوید وقتی که فقیه ازولایت مطلقه برخورداراست نتیجه ولایت‌فقیه همان استبداد ودیکتاتوری فقیه خواهدبود -درطی تحقیق قبل به این اشکال به طورمفصل جواب داده‌شد- (البته این اشکال باعبارت‌های گوناگون مطرح‌می‌گردد مثلاً گاهی گفته می‌شود که ولایت‌فقیه باحق حاکمیت ملت منافات دارد، گاهی گفته می‌شود ولایت‌فقیه حق تعیین سرنوشت سیاسی واجتماعی راازمردم سلب می‌کند. وگاهی نیزبا صراحت مطرح‌می‌گردد که ولایت‌فقیه موجب دیکتاتوری وفاشیسم است)
در ادامه به بررسی اشکالات عمده واردشده ازسوی مخالفین به مسئله ولایت‌فقیه می‌پردازیم.
اشکال اول: جدیدبودن نظریه ولایت‌فقیه
یکی ازاشکالاتی که ازسوی عده‌ای ازمخالفین ولایت‌فقیه مطرح‌می‌گردد این است که گفته‌می‌شود اصل ولایت‌فقیه به عنوان تنها شیوه حکومت‌اسلامی درعصرغیبت امام‌زمان(عج) یک نظریه جدیدی است که ازسوی حضرت امام‌خمینی قدس‌سره‌الشریف بیان شده‌است وبرهمین اساس توسط مجلس خبرگان شکل قانونی ورسمی یافته‌است. و چنانچه این نظریه اززمانهای گذشته بین فقهای زیادی مطرح بوده وجزو اصول اساسی ایدئولوژی اسلامی محسوب می‌گشته‌است پس چراتاکنون درطول تاریخ شیعه به عمل نیامده‌است؟ درپاسخ به این اشکال باید به نکات زیر توجه نمود:
اولاً، بیان اینکه نظریه ولایت‌فقیه صرفاً ازجانب حضرت‌امام(ره) مطرح‌شده‌است، نشانگر بی‌اطلاعی کامل مطرح‌کنندگان این اشکال نسبت به نظریات علماء وفقهای گذشته می‌باشد، زیرا نه‌تنها فقهای‌شیعه درتالیفات خود به طرح مسئله ولایت‌فقیه پرداخته‌اند، بلکه برروی این اصل تاکیدنیزنموده‌اند.
به عبارت دیگر گرچه درزمینه محدوده اختیارات فقیه عادل نظرات متفاوتی بین فقها مطرح است امادرزمینه ثبوت ولایت برای فقیه عادل وبخصوص مسئله قضاوت فقیه ازارکان اساسی حکومت است همگی اتفاق‌نظر دارند. لذا هرگز نباید تصورکرد که اصل "ولایت‌فقیه" تنها ازسوی حضرت امام(ره) مطرح‌شده‌است. کمااینکه حتی نباید پنداشت که صرفاً فقهای معدودی همچون مرحوم محقق نراقی ویامرحوم شیخ انصاری و یامرحوم محقق نائینی و یا مرحوم آیه‌الله‌العظمی بروجردی پیرامون آن به بحث پرداخته‌اند. بلکه درطول تاریخ شیعه مسئله ولایت مطلقه‌فقیه بدلیل آنکه این اصل ازهمان زمان پیامبراکرم(ص) پایه‌گذاری شده‌است ودرزمان ائمه اطهار(ع) استمراریافته‌است، هیچگاه درنظرگاه فقها به فراموشی سپرده‌نشده‌است.
ثانیا"، نباید فراموش کرد که تنها ائمه اطهارعلیهم‌السلام تحت فشارهای شدید ظلم وستم واختناق طواغیت ومستکبرین درطول تاریخ قرارنداشته‌اند، بلکه فقهای عظام شیعه نیزهمواره باشدیدترین فشارها وسخت‌ترین شرایط طاقت‌فرسا مواجه‌بوده‌اند. لذا برای آنان بیان نقطه‌نظرات صریح درخصوص اصل ولایت‌فقیه وبحث ازگستردگی اختیارات فقها، هرگز امکان‌پذیر نبوده‌است.
وبرفرض هم عده‌ای ازفقهای بزرگوار باصراحت کامل ازاصل ولایت‌فقیه سخن‌می‌گفته‌اند، حکام جور مانع رسیدن این نظرات به دیگران می‌شده‌اند، وازنشرنظرات آنان جلوگیری می‌کرده‌اند ولذا اگرهم بعضی ازفقها اختیارات ولی‌فقیه را محدودمی‌دانسته‌اند. باید برای بررسی بهترنظرات آنان به شرایط ویژه‌ای که آن بزرگواران درآن به سرمی‌برده‌اند مراجعه نمود.
ثالثاً: مسلماً درصورتی که فشارها وتضیقات مانع اظهارنظرفقها درخصوص اصل ولایت‌فقیه شده‌باشد، این مسئله بطریق اولی باعث خواهدشد که درطول تاریخ شیعه برای فقها هیچ‌گونه زمینه‌ای جهت اجراء وتحقق اصل اساسی وعقیدتی "ولایت‌فقیه" باقی‌نماند.
به راستی درجائی که حضرت‌امام‌جعفرصادق(ع) درپاسخ معترض به عدم قیام، ازنبودن تنها 17 یارواقعی و فداکار سخن بگوید، ودرصورت وجود این تعداد یار وفادار قیام آن حضرت برای برپائی حکومت اسلامی صورت‌می‌گرفت، مسلماً برای فقهای بزرگوار شیعه وشاگردان مکتب اهل‌بیت(ع) وضعیت وشرایط بهتر ومطلوب‌تری وجودنداشته‌است. علاوه برظلم ستمگران وفشاروخشونت طواغیت، عامل مهم دیگری که درراه ایجاد حکومت مبتنی برولایت‌فقیه مانع ایجادکرده‌است همان توطئه خیانت‌آمیز دشمنان اسلام جهت تثبیت اصل، جدائی دین ازسیاست، بوده‌است ودرحالیکه به معضلات اجتماعی وسیاسی ونظامی وفرهنگی است وفقه تئوری واقعی وکامل اداره انسان واجتماع ازگهواره تاگور است. عده‌ای تحت تاثیر القائات استعمارگران هرگونه دخالت فقیه درسیاست را دون شان فقیه می‌دانسته‌آند. بنابراین هرگز عدم تشکیل حکومتی مبتنی برولایت فقها را نباید به دلیل عدم وجود چنین اعتقادی بین فقها دانست. بلکه اساساً زمینه اجرای اصل ولایت‌فقیه وجودنداشته‌است. که بحمدالله بادرایت وهوشیاری وقاطعیت وصلابت شخصیت بی‌نظیر تاریخ بعد ازائمه‌اطهار(ع) حضرت‌امام‌خمینی(ره)، این زمینه ایجادشده واصل ولایت‌فقیه تحقق‌یافت.
نظراهل سنت راجع به "ولایت‌فقیه" : برای تکمیل پاسخ اشکال اول وبرای آنکه مشخص‌گردد که "ولایت‌فقیه" نه تنها ازمسلمات فقه‌شیعه است بلکه اساساً ازضروریات انکارناپذیر فقه‌اسلام است، دراینجا مناسب است که اشاره مختصری نیزبه نظرات بعضی ازبزرگان وفقهای اهل سنت داشته‌باشیم:
- امام ابویعلی‌الفراء در "الاحکام‌السطانیه" می‌گوید: امام ورهبرمسلمانان باید درعلم ودین بهترین افرادباشد.
- امام‌الحرمین درکتاب "غیاث‌الامم" می‌گوید: اگرصاحب‌امر مجتهد بود وظیفه همگان است که دراجتهاد ازاوتبعیت کنند.
- عضدالدین وشریف جرجانی می‌گوید: یکی ازشرایط امامت ورهبری برمردم اجتهاد دراصول وفروع‌دین است.
- ماوردی فقیه بزرگ اهل سنت می‌گوید: علمی که به اجتهاد درپیشامدها واحکام منجرشود ازشرایط امام است.
- شیخ محمود ابوزهره درصفات حاکم می‌گوید: یکی ازصفات حاکم دین اینست که مجتهد باشد.
- استاد محقق مرحوم محمدمبارک می‌گوید: رئیس کشور وامام مسلمین وامیرایشان باوجود اصل‌شوراء، ازنظرتصویب قانون وتطبیق احکام، درزمینه‌های سیاسی درروابط اجتماعی، بالاترین مرجع درکشور محسوب‌می‌باشد. بنابراین، اصل براین است که رئیس کشوراسلامی ازدرجه بالای اجتهاد درفقه‌اسلام ودرک اصول آن ودرستی تطبیق آن برخوردارباشد واوهم برای جلوگیری ازاستبداد وروشن‌شدن آرای مختلف، ازآنان نظرخواهی کند.
- کمال‌بن‌ابی‌شریف وکمال‌ابن‌ابی‌هماد می‌گویند، بسیاری ازعلما شرط اجتهاد رابرای حاکم اسلام لازم‌می‌دانند ومعتقدند که باید حاکم دراصول وفروع دین یعنی درعلم عقاید وعلم فقه مجتهد باشد. (امام‌غزالی هم همین مطلب رامی‌گویند): - درمبحث شروط امامت درکتاب "الفقه‌علی‌المذاهب‌الاربعه" گفته‌شده‌است که مذاهب چهارگانه دراینکه امام باید عادل عالم مجتهد و . . . باشد اتفاق‌نظر دارند.
اشکال دوم: وجود فقهای متعدد واجدشرایط
یکی دیگرازاشکالات مخالفین این است که می‌گویند باتوجه به‌اینکه "ولایت‌فقیه" ونصب فقها ازسوی ائمه‌اطهار اختصاص به فردخاصی ندارد، بلکه هرفقیه واجد شرایطی می‌تواند این منصب را احرازنماید، حال جامعه اسلامی درمواقعی که فقهای متعدد واجد شرایط دریک زمان وجود دارند، دارای چه تکلیفی است؟ آیا باید ازچند رهبر اطاعت‌نماید؟ آیا می‌تواند تصورکرد که مسلمانان ناگزیر باشند درحکومت‌السلامی مثلاً دوحکم متضاد راازسوی دوفقیه عادلی که هردوهم مورداحترام‌ هستند رعایت نمایند؟ آیا درجامعه‌اسلامی نباید وحدت رهبری که اساسی‌ترین پایه هراجتماعی است برقرارگردد؟
درپاسخ به این اشکال باید گفت:
فعلیت ولایت برای "فقیه‌عادل" تنها درصورت پذیرش اکثریت مردم (یابه‌صورت‌مستقیم ویاتوسط اکثریت خبرگان منتخب مردم) حاصل‌خواهدشد. یعنی صرفا‌ً با پذیرش مردم امکان تحقق عینی ولایت برای هرفقیه‌عادل واجدشرایطی که درمعرض رهبری حکومت‌اسلامی قرارمی‌گیرد، بوجودخواهدآمد. لذادرصورتی که فقیه واجد شرایط موردپذیرش اکثریت مردم واقع‌نگردد ولوآنکه براساس نظریه بسیاری ازفقها صاحب صلاحیت ولایت برمردم است، اما مسلماً هیچگاه ولایت اوتحقق خارجی نخواهدیافت. وچون چنین است هیچگاه درحکومت‌السلامی وجود فقهای متعدد واجدشرایط موجب اشکال نخواهدبود، زیرابهرحال یکی ازفقهای واجدشرایط درنظرمردم ویاخبرگان منتخب آنان دریک زمینه ویا درزمینه‌های گوناگون بالاترتشخیص داده‌خواهدشد ولذا ازمقبولیت بیشتری برخوردارخواهدگردید.
دراینجا تنها همین فردمنتخب درعمل دارای ولایت برمردم است ودیگرفقها نیزبه دلیل حرمت اخلال درنظام حکومت‌اسلامی باید ازولایت وحکومت این فقیه منتخب تبعیت کنند. تجربه دهه اول برقراری حکومت‌اسلامی مبتنی برولایت‌فقیه درایران (باوجود فقهای متعدد درهمین دوران) بهترین دلیل برای پاسخ به اشکال وجود فقهای متعدد واجدشرایط است.
بحثی پیرامون شورای رهبری
حال که دانستیم درصورت وجود فقهای متعدد واجد شرایط درزمان واحد تنها یکی ازآنان مسئولیت رهبری مردم را برعهده‌خواهدداشت ودیگران ملزم به تبعیت از وی می‌باشند ممکن است برای عده‌ای این سئوال مطرح‌گردد که مگر شورای فقهای عادل نمی‌تواند حکومت ولایت راعهده‌دارگردد؟ به همین جهت لازم است که بحث کوتاهی پیرامون شورای رهبری مطرح‌گردد. می‌دانیم که خبرگان اول درقانون اساسی جمهوری‌اسلامی‌ایران، مسئله شورای رهبری درنظام جمهوری‌اسلامی را پیش‌بینی وطراحی کرده‌بودند. اما ازجمله موارد که توسط شورای منتخب حضرت امام(ره) که مسئولیت بازنگری درقانون اساسی جمهوری‌اسلامی رابرعهده‌داشت، اصلاح‌گردید. همین مسئله حذف شورای رهبری ازقانون اساسی بود. دراین رابطه باید به نکات زیرتوجه‌داشت:
اولاً: شورا درنظام اسلامی به عنوان بازوی متفکرمدیریت عمل خواهدکرد وهرگزنباید اصل مدیریت رادریک جامعه به شورا واگذارنمود. همانطوری که ضعف چنین سیستمی درکشورهای مختلف تجربه‌شده‌است. لذا خداوند سبحان بعد ازدستوربه پیامبر درارتباط با مشورت بامردم می‌فرماید: "فاذا عزمت فتوکل علی‌الله" بنابراین هرچند لازم‌است که مقام رهبری درمسائل مختلف بادیگرفقها وکارشناسان مشورت نماید اما هرگز این مشورت نباید مانع سرعت تصمیم‌گیری وحل معضلات مردم گردد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   35 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ولایت فقیه : دین

تحقیق در مورد جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران


تحقیق در مورد جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:42

 

 

 

 

 

 

تفاوت حکومت‌های سلطنتی و جمهوری

در ادبیات سیاسی، چند نوع حکومت معرفی می‌کنند. یکی حکومت سلطنتی است که معمولا‌ً با وراثت به حاکم بعدی منتقل می‌شود. قبل از پیروزی انقلا‌ب اسلا‌می ایران چنین رژیمی در کشور حاکم بود. این سلطنت تا مدت‌ها مطلقه بود، یعنی سلطان به صورت مستقل تصمیم می‌گرفت و هیچ‌کس نمی‌توانست در کار او دخالت کند؛ ولی بعد از انقلا‌ب‌کبیر فرانسه و سایر انقلا‌ب‌های آزادیخواهانه، اختیارات سلطان به صورت‌های مختلف محدود شد.

نوع دیگر حکومت، جمهوری است؛ یعنی خود مردم در تعیین حاکم دخالت دارند. در عالَم، ده‌ها نوع جمهوری داریم. حکومت چین یک میلیارد و چند صد میلیون نفر جمعیت را اداره می‌کند و کمونیستی است، ولی جمهوری خلق چین نام دارد؛ اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی هم مجموعه‌ای از جمهوری‌ها بود؛ این جمهوری‌ها خودشان هم با یکدیگر تفاوت داشتند و هر جمهوری قوانین مخصوص خودش را داشت.

 عامل مؤثر در مفهوم جمهوریت

بعضی جمهوری‌ها ریاستی است که مردم در آن مستقیم رئیس حکومت را انتخاب می‌کنند و برخی دیگر، پارلمانی است؛ یعنی ابتدا مردم نمایندگان مجلس را برمی‌گزینند و سپس حزب غالب در مجلس، رئیس‌جمهور را تعیین می‌کند. در هندوستان رئیس‌جمهور نقش چندانی در مدیریت حکومت ندارد و بیش‌تر کارها بر عهده نخست‌وزیر است؛ اما در همسایگی‌اش پاکستان، رئیس‌جمهور نقش مؤثری در مدیریت حکومت دارد.

این‌ها همه نشان می‌دهد تنها عامل مؤثر در مفهوم جمهوریت این است که مردم نقشی در تحقق حکومت و تعیین حاکم داشته باشند؛ خواه بی‌واسطه و خواه باواسطه. بی‌واسطه مثل جمهوری‌های ریاستی و با‌واسطه مانند جمهوری‌های پارلمانی.

 وجه تمایز قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران

در این میان برخی از جمهوری‌ها پسوندهایی با خود دارند، مثل: جمهوری دموکراتیک، جمهوری اسلا‌می و...‌. پاکستان و موریتانی، «جمهوری اسلا‌می» هستند و این پسوند برای آن‌ها جنبه تشریفاتی دارد. فقط جمهوری اسلا‌می ایران است که با پسوند خود، می‌خواهد ماهیت حکومتش را تعیین کند.

قانون اساسی همه جمهوری‌ها و سلطنتی‌ها، یک اختلا‌ف روشن با قانون اساسی ایران دارند: در ایران، «ولا‌یت فقیه» داریم که ملی‌گراها همیشه با آن مخالف بوده‌اند. در خبرگان قانون اساسی هم نمایندگان سرسخت ملی‌گراها اصلا‌ًً با گنجاندن واژه ولا‌یت‌فقیه در قانون اساسی مخالف بودند، ولی اکثریت قاطع اصرار داشتند که باید مسئله ولا‌یت فقیه مطرح شود.

 با وجود رئیس جمهور، آیا ولایت فقیه یک مقام تشریفاتی است؟

گاه این سؤال طرح می‌شود که با وجود رئیس‌جمهور،‌ ولی‌فقیه چه نقشی دارد؟ تبلیغاتی که از خارج صورت می‌گیرد و در داخل هم کسانی آن را دنبال می‌کنند، به این سمت است که مقام رهبری تضعیف و سرانجام حذف شود. سرّ این‌که در قانون اساسی، مقامی جدا از جمهوری و بلکه فوق رئیس جمهوری، در نظر گرفته شده است، چیست؟


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جایگاه ولایت فقیه در نظام جمهوری اسلامی ایران

مقاله اصلی ترین رکن فقه در احکام شرعی

اختصاصی از فی موو مقاله اصلی ترین رکن فقه در احکام شرعی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اصلی ترین رکن فقه در احکام شرعی


مقاله اصلی ترین رکن فقه در احکام شرعی

فرمت فایل wordبوده و قابلیت ویرایش دارد

تعداد صفحه:9

پی نوشتها

با توجه به این که ولایت، همان قیمومیّت است، چگونه آن را بر حاکمیت سیاسی فقیهان می توان تطبیق کرد؟

نتیجه:

اصلی ترین رکن فقه در احکام شرعی چیست؟

هر جامعه اى بنابر مقتضیات فرهنگى و دینى خویش براى این امور چاره اى مى اندیشد و افرادى را براى تصمیم گیرى درباره آنها برمى گزیند.

ولایت از ضروریّات حیات جمعى بشر به شمار مى رود و با تاریخ انسان گره خورده است. ولایت، به فرهنگ و جغرافیایى خاص، وابسته نیست. اگر زیست جمعى را فطرى بشر بدانیم، ولایت از اجزاى تفکیک ناشدنى آن است.

خبرگزاری شبستان: در بحث ولایت و قیمومیت، نخست باید به پیش فرض آن نظر افکند که آیا به راستى مى توان ولایت را به رابطه قیمومت تفسیر کرد و این دو را یگانه انگاشت و آنگاه لوازم قیمومت را به هرگونه ولایتى تعمیم داد؟ در کدام مرجع موثّق، فرهنگ لغت یا متن فقهى معتبرى، ولایت به قیمومت تفسیر شده است تا به آثار آن ملتزم گردیم؟ براى یافتن پاسخ و پى بردن به ماهیت و مفهوم ولایت شرعى، نخست باید مفهوم ولایت را در لغت و کاربرد عرفى مشاهده کرد، آنگاه بایستى به سراغ دانش فقه و ابواب گوناگون آن رفت. اما در لغت، ریشه لغوى ولایت، «وَلْىْ» به معناى قرب، اتّصال و پیوند دو یا چند شىء است. از پیوند عمیق دو شىء، ولایت پدید مى آید.[1] ولایت معانى مختلفى مثل فرمانروایى، محبت، نصرت و سلطان براى آن ذکر کرده اند که ریشه اصلى واژه، با همان معناى لغوى، در تمامى این معانى مشاهده مى شود. از میان معانى یاد شده، کاربرد ولایت در اِمارت و فرمان روایى، گستردگى و شیوع خاصّى دارد; به طورى که ادّعاى انصراف ولایت به اِمارت، سخنى صواب و منطبق بر استعمال عرفى است.[2] اما در فقه با توجه به این که ولایت در متون فقهى، باب و کتابى مخصوص به خود که تمام فروع و مسائل مرتبط با آن یک جا طبقه بندى شده باشد، ندارد، مى توان با شیوه استقرا، به تتبّع در نمونه هاى کاربرد ولایت و اقسام شرعى آن، در کتب فقهى پرداخت، تا آشکار گردد که یگانه انگارى ولایت با قیمومیّت چه حظّ و بهره اى از واقعیت را دارد؟ تحقیق کامل و فنّى در این موضوع، گفتارى مفصّل و تخصّصى مى طلبد، از این روى در این مجال، تنها به اهمّ اقسام ولایت شرعى که در متون فقهى فقیهان طراز اول منعکس است، اشاره مى کنیم.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اصلی ترین رکن فقه در احکام شرعی