فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تاریخ ولادت پیامبر (ص)

اختصاصی از فی موو تاریخ ولادت پیامبر (ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تاریخ ولادت پیامبر (ص)


تاریخ ولادت پیامبر (ص)

تاریخ ولادت پیامبر (ص)

12 صفحه

تاریخ ولادت ( سال ،‌ ماه ، روز )

در نزد مورخان شیعه و اهل سنت مشهور است که ولادت آن بزرگوار در سال چهارم هجری و در مدینه ی منوره بوده است چنانچه در تاریخ زندگانی رسول خدا (ص) نگاشته ایم ، و این قول را عموم اهل حدیث و تاریخ نیز نقل و انتخاب کرده اند ، از جمله علامه مجلسی ، شیخ مفید ، علی بن عیسی ادبلی ، ابوالفرج ، ابن شهر آشوب ، ابن اثیر جزری و ابن حجر عسقلانی .

در مقابل مورخان دیگری ولادت آن حضرت را سال سوم هجری ذکر کرده اند که از جمله ی علمای شیعه ، مرحوم کلینی (ره) و از دانشمندان اهل سنت واقدی و جمعی دیگرند. در مورد ماه و روز ولادت آن بزرگوار نیز شهود آن است که ولادت آن حضرت در پنجم ماه شعبان بوده ، و این قولی است که عموم اهل حدیث و مورخانی که در بالا نامشان را ذکر کردیم اختیار کرده اند . اقوال دیگری نیز مانند سوم شعبان و آخر ربیع الاول و سیزدهم ماه رمضان نقل شده است . که این دو قول اخیر مشهور نیست . و اما قول سوم شعبان نیز از نظر اهل تاریخ ضعیف تر از  قول اول است . ولی مجلسی (ره) در بحارالانوار می گوید : «الا شهر فی ولادته صلوات الله علیه انه وله الثلاث خلون من شعبان . . . » یعنی : مشهورتر در ولادت آن حضرت سوم شعبان است .


دانلود با لینک مستقیم


تاریخ ولادت پیامبر (ص)

دانلود مقاله کامل درباره خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله کامل درباره خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن


دانلود مقاله کامل درباره خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 15
بخشی از توضیحات:

خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن

یکی از سؤالات مهم در بحث نبوت پیامبر اعظم(ص) خاتمیت آن حضرت است که چرا ارسال رسل و انزال کتب با خاتمیت پیامبر(ص) و کتاب قرآن پایان می یابد. آیا این بدان معنا است که انسان از آموزه های وحیانی بی نیاز گردیده یا اینکه دلایل عقلی و نقلی دیگری دارد که نوشتار حاضر در مقام پاسخ به این سؤال اساسی است. امید است مورد استفاده خوانندگان محترم قرار گیرد.

از گذشته تاکنون معمول بوده که برای جلوگیری از دسترسی دیگران به یک مکان یا محتوای یک نامه، در آن مکان با پاکت، نامه را با ماده چسبنده ای می بستند و روی آن مهری می زدند که امروزه از آن تعبیر به «لاک و مهر» می شود و برای گشودن آن، حتماً باید مهر آن شیء چسبنده شکسته شود، مهری را که بر این گونه اشیاء می زنند «خاتم» می گویند و از آنجا که در گذشته گاهی از گلهای سفت و چسبنده برای این کار استفاده می کردند در بعضی از کتب معروف لغت در معنای خاتم می خوانیم «مایوضع علی الطینه »(1) چیزی که بر گل می زنند».

خاتم از ریشه «ختم» به معنی «پایان» گرفته شده و از آن جا که مهر زدن در خاتمه و پایان قرار می گیرد، نام «خاتم» بر این ابزار نهاده شده است و به این علت به انگشتر، خاتم می گویند که نقش مهر را معمولاً روی انگشتر می کندند و به وسیله انگشتر نامه ها را مهر می زدند، لذا از جمله مسائلی که در حالات پیامبر(ص) و ائمه هدی(ع) و شخصیت های دیگر مطرح می شود نقش خاتم آنهاست.

نقل شده است هنگامی که پیامبر گرامی اسلام تصمیم گرفت دعوت خود را گسترش دهد و به پادشاهان و سلاطین روی زمین نامه بنویسد، دستور داد انگشتری برای آن حضرت ساختند که روی آن «محمد رسول الله» حک شده بود و نامه های خود را با آن مهر می کرد.(2)

با این بیان به خوبی روشن می شود که خاتم گرچه امروز به انگشتر تزئینی نیز اطلاق می شود، ولی ریشه اصلی آن از ختم به معنی پایان، گرفته شده است و در آن روز به انگشترهایی می گفتند که با آن نامه ها را مهر می کردند.(3)

بعلاوه این واژه در قرآن مجید در موارد متعددی به کار رفته و در همه جا به معنی پایان دادن و مهر نهادن است، مانند: «الیوم نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم»(یس/65) امروز- روز قیامت- مهر بر دهانشان می نهیم و دست های آنها با ما سخن می گوید.» «ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه»(بقره/7) خداوند بر دل ها و گوش های آنها (منافقان) مهر نهاده (به گونه ای که هیچ حقیقتی در آن نفوذ نمی کند) و بر چشمهای آنها پرده است.»

خاتمیت رسول اکرم(ص) از نگاه قرآن

خاتمیت از امتیازات و ویژگی های رسول اکرم(ص) است، قرآن کریم در این مورد می فرماید: «ماکان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین و کان الله بکل شیء علیما»(احزاب47) محمد(ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختم کننده و آخرین پیامبران است، و خداوند به همه چیز آگاه است.»

از آن چه گفته شد معلوم می شود کلمه «خاتم النبین» به وضوح دلالت بر معنای خاتمیت دارد، و هرگونه تفسیری غیر از این تفسیر برای آیه گفته شود مفهوم سبک و ناصحیحی پیدا خواهد کرد. مانند این که بگوییم پیامبر اسلام(ص) انگشتر پیامبران بود یعنی زینت پیامبران محسوب می شد، روشن است که انگشتر یک ابزار ساده ای برای انسان است و هرگز در ردیف خود انسان نخواهد بود و اگر آیه را چنین تفسیر کنیم، مقام پیامبر اسلام(ص) را فوق العاده تنزل داده ایم، گذشته از این که با معنای لغوی نیز سازگار نیست. زیرا این واژه در 8 مورد از آیات قرآن به کار رفته و همه جا به معنای «پایان دادن و مهر نهادن» آمده است.(4)

علاوه بر این آیه، شواهد دیگری نیز دلالت قطعی بر خاتمیت رسول الله(ص) دارد که صحیفه نبوت پیامبران به وسیله آن حضرت، به پایان رسید.

همان گونه که اشاره گردید «خاتم» به مهری اطلاق می شود که در پایان نوشته ها قرار می گیرد؛ وقتی نویسنده هر آنچه لازم بود بیان داشت ومقاصد خود را عنوان کرد، پایان نوشتار خود را مهر کرده، ختم آن را اعلام می دارد؛ خدای متعال نیز از طریق پیامبران خود برای جوامع بشری پیام فرستاد، و پس از پایان گفتار و کلماتش، سلسله نبوتشان را با فرستادن پیامبر گرامی اسلام(ص) ختم، و صحیفه رسالت آنان را به وجود مبارک خاتم المرسلین مهر کرده است. بنابراین پس از او هرگز نبوت و رسالتی نخواهد بود لذا می فرماید: رسول اکرم(ص) خاتم انبیاء آنان بوده و سلسله نبوت با آن حضرت مهر شده و پایان پذیرفته است.

مقصود از خاتمیت، هم تأخر و خاتمیت زمانی و هم خاتمیت رتبی در مراتب صعود است و همان طور که رسول اکرم(ص) در اصل خلقت، سرسلسله انسان های کامل است چون «اول ما خلق الله»(5) است، در مراتب صعود نیز، اوج و قله نهایی رسالت است زیرا خاتم انبیاست.

 

پا نوشت‌ها :

.1 لسان العرب و قاموس اللغه ، ماده ختم (لخاتم ما یوضع علی الطینه )

.2 طبقات کبری، ج 1، ص 258

.3 تفسیر نمونه، ج 17، ص .337

.4 تفسیر نمونه، ج 17، ص .338

5- بحارالانوار، ج 1، ص 97، ح.7

.6ر.ک: حضرت آیه الله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، (سیره رسول اکرم(ص))، ص 25-.23

7- محسن قرائتی، تفسیر نور، ج 7، ص .442

.8 ثقه الاسلام کلینی، الکافی (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365) ج8، ص.107

.9 ر.ک: محمدجواد نجفی خمینی، تفسیر آسان (تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1318ق) ج16، ص.111

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن

دانلود مقاله کامل درباره نقش پیامبر در تمدن انسان

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله کامل درباره نقش پیامبر در تمدن انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره نقش پیامبر در تمدن انسان


دانلود مقاله کامل درباره نقش پیامبر در تمدن انسان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 30

 

نقش پیامبر در تمدن انسان

تمدن چیزی جز تشکیل هیأت اجتماعیه با معتقدات و مقررات حکومتی و آداب مربوطه نیست.

اینک به بررسی نکاتی در مورد تمدن می پردازیم:

1- تمدن و اجتماع بشری از قدیمی ترین مراحل خود زاییده مذهب و تحت تأثیر شدید آن بوده است.

2- اداره هیأت اجتماعیه یا تمدن از یک طرف و مذهب از طرف دیگر پا به پای هم پیش رفته اند.

3- توسعه، تمدن و هیأت اجتماعیه ناگزیر احتیاج به معتقدات مذهبی مشترک و متکامل دارد.

4- در سایه اشتراک در عقیده و توحید در پرستش است که رفع دشمنی و ایجاد ائتلاف و اتحاد در طریق تأسیس دولتی که تمام افراد بشر بتواند در سایه آن زیست کند امکان پذیر می باشد.

5- با ظهور دین مسیح عاملی که میان ملتها دشمنی و جدایی انداخته و سد بزرگی که مانع تأسیس دولت واحد جهانی

امیر المؤمنین علی(علیه السلام) درباره پیامبران می فرماید:

«فبعث فیهم رسله لیستأدوهم میثاق فطرته و یذکروهم منسی نعمته و یحتجوا علیهم بالتبلیغ و یثیرولهم دفائن العقول ویردهم الآیات المقدره.»1

«پس خداوند، پیامبران خود را بین مردمان برانگیخت تا پیمان خدا را از آنها بخواهند و نعمت فراموش شده حق را یادآوری کنند و از راه تبلیغ با آنان سخن گویند و خردهای پنهان شده را برانگیزند و به کار اندازند و شانه های قدرت را به آنان بنمایانند.»

پس وظیفه پیامبران برانگیختن خردها و روشنگری اندیشه هاست در پرتو پیوستگی عقول به مبدأ حکمت الهی و دریدن پرده های جهل و خرافه و گسستن زنجیرهای بردگی و همین است رمز اوج فکری انسان و چرخش مولد خرد آدمی که موجب بروز دانشها و ایجاد تمدنها و اخلاقیات و فرهنگهاست.

اساس دعوت محمد(صلی الله علیه واله):

پیامبر اسلام برای بنیانگذاری یک جامعه جاوید و امت واحد به عنوان بزرگترین و مقدس ترین معمار کاخ اجتماع به پی افکنی بنای برومند و استواری پرداخت که در سایه آن روشن ترین، اصیل ترین و جاوید ترین تمدنها به وجود آمد و بشر را از همه مزایای یک تمدن عالی انسانی که هرگز دستخوش توفان روزگار نخواهد گردید، برخوردار ساخت و اساس چنین دعوت جاوید را برچنین مبانی مقدس و عالی استوار کرد:

  1. وحدت بشریت

عقیده وحدت بشریت یکی از کمکهای بی مانندی است که پیامبر اسلام در راه تمدن بشر انجام داد و این وحدت در حقیقت یکی از ثمرات طبیعی اعتقاد به یگانگی خداوند است که اساس تعلیمات اسلامی است.

قرآن مجید از بیان پروردگار چنین می فرماید: «شما مردمی یگانه اید و من خدای یکتای شمایم؛ پس از نافرمانی من بپرهیزید.»

وحدت بشریت یک امر عملی واقعی بود که با تمام شئونش در مراتب علمی و عملی وحی و رفتار پیامبر مورد عنایت قرار گرفت. بنابراین افراد بشر در هر کشوری زندگی کنند و با هرزبانی سخن بگویند و هر رنگی که داشته باشند همه آنها یک خانواده شناخته شده اند چنانکه خداوند فرمود: «ای مردم از نافرمانی خدایی که شما را از یک پدر آفرید، بپرهیزید.»

زندگی بر اساس این افکار قیافه جدیدی به خود گرفت و نتیجه طبیعی، آن شد که بردگان سیاه و شریف ترین مردان قریش در جامعه اسلامی در یک رتبه شناخته می شدند و این بزرگ ترین قدم اساسی بود که در راه ایجاد وحدت بشریت و پی ریزی اساسی ترین مراحل تمدن بشر برداشته شده است.

2. پیمان از زندگی انسان

دیگر گام بلندی که از سوی پیامبر به جهت تمدن بشر برداشته شده است اندیشه بزرگی و شرافت انسان بود و آن نیز یکی از نتایج طبیعی اعتقاد به یگانگی مبدأ آفرینش است که پیامبر اسلام در تعلیمات خود اهمیت فراوانی به آن می داد و بر حسب گفته اش انسان اشرف آفریدگان خداست و جز خدا هیچکس شایسته پرستش او نیست.2

در دعوت حضرت  محمد صلی الله علیه واله  ، انسان به چنان پایگاهی از رفعت و عظمت رسیده که فرشتگان بر او سجده می کنند.3  خورشید وماه و ستارگان برای خدمتگذاری او آفریده شده اند و آنچه در آسمان و زمین است به فرمان خداوند مسخر انسان شده و او جانشین خدا در زمین است.4

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره نقش پیامبر در تمدن انسان

دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام


دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 24

 

آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

روایاتى چند درباره  پاره‏اى از سنن و آداب آن حضرت در معاشرت

1- و در کتاب ارشاد دیلمى است که:رسول خدا (ص) لباس خود را خودش وصله مى‏زد، و کفش خود را خود مى‏دوخت، و گوسفند خود را مى‏دوشید، و با بردگان هم غذا مى‏شد،و بر زمین مى‏نشست و بر مرکب سوارمى‏شد و دیگرى را هم پشت سر خود بر آن سوار مى‏کرد، و حیا مانعش نمى‏شد از این که مایحتاج خود را خودش از بازار تهیه کرده به سوى اهل خانه‏اش ببرد، به توانگران و فقرا دست مى‏داد و دست خود را نمى‏کشید تا طرف دست خود را بکشد،به هر کس مى‏رسید چه توانگر و چه درویش و چه کوچک و چه بزرگ سلام می داد، و اگر چیزى تعارفش مى‏کردند آن را تحقیر نمى‏کرد اگر چه یک خرماى پوسیده بود، رسول خدا(ص) بسیار خفیف المؤنه و کریم الطبع و خوش معاشرت و خوش رو بود، و بدون این که، بخندد همیشه تبسمى بر لب داشت، و بدون این که چهره‏اش در هم کشیده باشد همیشه اندوهگین به نظر مى‏رسید، و بدون این که از خود ذلتى نشان دهد همواره متواضع بود، و بدون این که اسراف بورزد سخى بود،بسیار دل نازک و نسبت به همه مسلمانان مهربان بود، هرگز به نوعی که سیر شود غذا نخورد، و هرگز دست طمع به سوى چیزى دراز نکرد. (29)

2- و در کتاب مکارم الاخلاق روایت شده که: رسول الله (ص) عادتش این بود که خود را در آینه ببیند و سر و روى خود را شانه زند و چه بسا این کار را در برابر آب انجام مى‏داد و گذشته از اهل خانه، خود را براى اصحابش نیز آرایش مى‏داد و مى‏فرمود:

خداوند دوست دارد که بنده‏اش وقتى براى دیدن برادران از خانه بیرون مى‏رود خود را آماده ساخته؛ آرایش دهد. (30)

3- و در کتاب‏هاى علل و عیون و مجالس به اسنادش از حضرت رضا از پدران بزرگوارش(ع) نقل کرده که رسول الله (ص) فرمود: من از پنج چیز دست برنمى‏دارم تا بمیرم:

1ـ روى زمین و با بردگان غذا خوردن.

2ـ بر مرکب ساده سوار شدن.

3 ـ به دست خود بز دوشیدن.

 4 ـ لباس پشمینه پوشیدن.

 5 ـ و به کودکان سلام کردن .

براى این دست برنمى‏دارم که امتم نیز بر آن عادت کنند و این خود سنتى شود براى بعد از خودم. (31)

4-و در کتاب فقیه از على (ع) روایت شده که به مردى از بنى سعد فرمود:

آیا تو را از خود و از فاطمه حدیث نکنم  ـ تا آنجا که فرمود ـ  پس صبح شد و رسول الله (ص) بر ما وارد شد در حالى که من و فاطمه هنوز در بستر خود بودیم، فرمود: سلام علیکم، ما از جهت این که در چنین حالى بودیم شرم کرده، جواب سلامش نگفتیم، بار دیگر فرمود: السلام علیکم باز ما جواب ندادیم، بار سوم فرمود: السلام علیکم اینجا بود که ترسیدیم اگر جواب نگوئیم آن جناب مراجعت کنند چرا که عادت آن حضرت چنین بود که سه نوبت سلام مى‏کرد اگر جواب مى‏شنید و اذن مى‏گرفت داخل مى‏شد و گرنه برمى‏گشت، از این جهت ناچار گفتیم: و علیک السلام یا رسول الله، درآى، آن حضرت بعد از شنیدن این جواب داخل شد... .(32)

5- و در کتاب کافى بسند خود از ربعى بن عبد الله از ابى عبدالله (ع ) نقل کرده که فرمود : رسول خدا (ص) به زنان هم سلام مى‏کرد و آنها سلامش را جواب مى‏دادند. (33)

6- و نیز در کافى به سند خود از حضرت عبد العظیم بن عبدالله حسنى نقل کرده که ایشان بدون ذکر سند از رسول خدا(ص) نقل کرده و گفته که آن حضرت  سه نوع مى‏نشست: یکى" قرفصاء " ـ و آن عبارت از این بود که ساقهاى پا را بلند مى‏کرد و دو دست خود را از جلو بر آنها حلقه مى‏زد و با دست راست بازوى چپ و با دست چپ بازوى راست را مى‏گرفت، دوم این که دو زانوى خود و نوک انگشتان پا را به زمین مى‏گذاشت، سوم این که یک پا را زیر ران خود گذاشته و پاى دیگر را روى آن پهن می کرد و هرگز دیده نشد که چهار زانو بنشیند. (34)

7- و در کتاب مکارم الاخلاق از کتاب نبوت از على (ع) نقل کرده که فرمود: هیچ دیده نشد که رسول خدا(ص) با کسى مصافحه کند و او جلوتر از طرف دست خود را بکشد، بلکه آن قدر دست خود را در دست او نگه می داشت تا او دست آن جناب را رها سازد، و هیچ دیده نشد که کسى با پر حرفى خود مزاحم آن حضرت شود و او از روى انزجار سکوت کند، بلکه آن قدر حوصله به خرج مى‏داد تا طرف ساکت شود و هیچ دیده نشد که در پیش روى کسى که در خدمتش نشسته پاى خود را دراز کند، و هیچ وقت مخیر بین دو چیز نشد مگر این که آن کاری که دشوارتر بود را اختیار مى‏فرمود، و هیچ وقت در ظلمى که به او می شد به مقام انتقام در نیامد، مگر این که محارم خدا هتک شود که در این صورت خشم مى‏کرد و خشمش هم براى خداى تعالى بود، و هیچ وقت در حال تکیه کردن غذا میل نفرمود تا از دنیا رحلت کرد، وهیچ وقت چیزى از او درخواست نشد که در جواب بگوید: "نه"، و حاجت هیچ حاجتمندى را رد نکرد بلکه عملا یا به زبان به قدرى که برایش میسور بود آن را برآورده می ساخت،نمازش در عین تمامیت ازهمه نمازها سبک ‏تر و خطبه‏اش از همه خطبه‏ها کوتاهتر بود، و مردم، آن جناب را به بوى خوشى که از او به مشام مى‏رسید مى‏شناختند، و وقتى با دیگران بر سر یک سفره مى‏نشست اولین کسى بود که شروع به غذا خوردن مى‏کرد، و آخرین کسى بود که از غذا دست مى‏کشید، و همیشه از غذاى جلو خود میل مى‏فرمود، و وقتى چیزى مى‏آشامید آشامیدنش با سه نفس بود، و آن را مى‏مکید و مثل پاره‏اى از مردم نمى‏بلعید، و دست راستش اختصاص داشت براى خوردن و آشامیدن، و جز با دست راست چیزى نمى‏داد و چیزى نمى‏گرفت، رسول خدا با دست راست کار کردن را در جمیع کارهاى خود دوست مى‏داشت حتى در لباس پوشیدن و کفش به پا کردن و موى شانه زدنش.

و وقتى دعا مى‏فرمود سه بار تکرار مى‏کرد، و وقتى تکلم مى‏فرمود در کلام خود تکرار نداشت و اگر اذن دخول مى‏گرفت سه بار تکرار مى‏نمود، کلامش همه روشن بود به طورى که هر شنونده‏اى آن را مى‏فهمید، وقتى تکلم مى‏کرد چیزى شبیه نور از بین ثنایایش - دندان های ثنای ایشان - بیرون مى‏جست، و اگر آن جناب را مى‏دیدى مى‏گفتى افلج (35) است و حال آن که چنین نبود، نگاهش همه به گوشه چشم بود، و هیچ وقت با کسى مطالبى را که خوش آیند آن کس نبود در میان نمى‏گذاشت، وقتى راه مى‏رفت گویى از کوه سرازیر مى‏شد و بارها مى‏فرمود بهترین شما خوش اخلاق‏ترین شما است، هیچ وقت طعم چیزى را مذمت نمى‏کرد، و آن را نمى‏ستود، اهل علم و اصحاب حدیث در حضورش نزاع نمى‏کردند، و هر دانشمندى که موفق به درک حضورش شد این معنا را گفت که من به چشم خود احدى را نه قبل از او  و نه بعد از او نظیر او ندیدم.

 

پی نوشت ها:

29- ارشاد دیلمى، ط بیروت، ج 1، ص 115.

30- مکارم الاخلاق، ص 34.

31- علل الشرایع، ص 130.

32- من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 211، ح 32.

33- کافى، ج 2، ص 148، ح 1.

34- کافى، ج 2، ص 661، ح 1.

35- افلج کسى است که میان دندانهاى بالاى او فاصله زیاد باشد.

36- مکارم الاخلاق، ص 23.

37- کافى، ج 2، ص 671، ح 1.

38- مکارم الاخلاق، ص 21.

39- مکارم الاخلاق، ص 21.

40- مکارم الاخلاق، ص 21/ مستدرک الوسائل، ج 2، ص 76، ح 3.

41- کافى، ج 2، ص 663، ح 1.

42- کافى، ج 2، ص 661، ح 4.

43- مکارم الاخلاق، ص 25.

44- مکارم الاخلاق، ص 22.

45- مستدرک الوسائل، ج 2، ص 87، ح 11.

46- مکارم الاخلاق، ص 19.

47- مکارم الاخلاق، ص 16.

48- احیاء العلوم، ج 7، ص 112.

49- احیاء العلوم، ج 7، ص 145، ولى در اینجا(از انس) نیست.

50- احیاء العلوم، ج 7، ص 115.

51- احیاء العلوم، ج 7، ص 114.

52- کافى، ج 4، ص 55، ح 7.

53- کافى، ج 5، ص 143، ح 7.

54- کافى، ج 5، ص 314، ح 41.

55- کتاب اقبال، ص 281، سطر 10.

56- کافى، ج 2، ص 662، ح 6.

57- مشکوة الانوار، ص 204، فصل 6، ب 4، ط دار الکتب الاسلامیة / بحارالانوار، ج 16، ط جدید، ص 240

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره آداب و سنن پیامبر گرامى اسلام

تحقیق نیاز ما و امت اسلامی به درس مدیریت پیامبر (ص) 7 ص - ور

اختصاصی از فی موو تحقیق نیاز ما و امت اسلامی به درس مدیریت پیامبر (ص) 7 ص - ور دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق نیاز ما و امت اسلامی به درس مدیریت پیامبر (ص) 7 ص - ور


تحقیق نیاز ما و امت اسلامی به درس مدیریت پیامبر (ص) 7 ص - ور

مقدمه:

چنانچه تاریخ زندگی بشری را مطالعه کنیم، خواهیم دید آنچه را که ما امروزه مدیریت می‌نامیم از دیرباز به عنوان یک ضرورت برای انسان مطرح بوده و در اغلب فعالیتهای وی حضور داشته است. از ایام گذشته، نظریه‌های مدیریت و سازمان بدون آنکه مدون و منظم شده باشند به کار گرفته می‌شدند و در شرح احوال و اعمال رسولان و پیامبران در اعصار گذشته کاربرد این نظریات مشهود بوده‌است، بخصوص اگر به دوران پیامبر(ص) خویش برگردیم می‌بینیم که پیامبر (ص) اسلام تمامی اصول مدیریتی را که الانه مدون شده است در جنگها و در هدایت مردم جاهل و عوام آن زمان رعایت می‌کرده پس نظریه‌های مدیریت پدیده نوینی نیستند که بشر در عصر جدید به آن دست یافته باشد، بلکه آنچه در قرون اخیر در زمینه سازمان و مدیریت انجام گرفته به صورت مجموعه در آوردن و جامه عمل پوشاندن به نظریات و اندیشه های پراکنده ای است که از قبل موجود بوده است همانطور که در تجزیه تحلیل ذیل آمده نشان می‌دهد که کاری که فرنگیان در ساخت و پرداخت تئوری مدیریت و سازمان کرده‌اند کاری غریب و بغرنج نیست که از عهده غیر آنان برنیاید بلکه از دوران قبل از اسلام و بعد از آن نیز تا به الان بوده است.



دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نیاز ما و امت اسلامی به درس مدیریت پیامبر (ص) 7 ص - ور