فایل بصورت ورد (قابل ویرایش) و در7صفحه می باشد.
بر طبق متون تخصصی، روانشناسان طرفدار و هواخواه1 یکی از دو نظریه روانکاوی یا یادگیری اجتماعی هستند که بیان میدارند دلیل عشق بچهها به مادرشان ارضای نیازهای نخستین گرسنگی و مکیدن است. به عبارت دیگر، آنها میگویند که « دلبستگی نوزاد به مادرش نشأت2 گرفته از سایقهای درونی است که موجب راهاندازی فعالیتهایی میشوند که با تغذیه3 از سینه مادر مرتبطاند این اعتقاد فقط یکی از آنهایی بود که این دو گروه نظری مطرح کردهاند. » اینها عباراتی بود که بیوه هری هارلو به نقل از وی گفته است (هارلو،4 1986 ).
هارلو، روانشناسی که یادگیری نوزادان میمونها را مورد تحقیق و بررسی قرار داد، توضیح داده است که چرا مشاهدات وی درباره میمونها در آزمایشگاهش آن اعتقاد را زیر سؤال برده است:
مابیش از 60 تا از آنها را بین 6 تا 12 ساعت پس از تولد از مادرانشان جدا کردیم و با بطری به آنها شیر دادیم.5 میزان مرگ و میر نوزادان به علت کمبودی بود که ما بوجود آورده بودیم یعنی آنها را به مادرانشان سپرده بودیم. بچههایی را که با بطری تغذیه کرده بودیم سنگینتر و سالمتر از نوزادان دور از مادرانشان بودند... در طول دوره آزمایشاتمان، ما متوجه شدیم که نوزادان رشد یافته در آزمایشگاه دلبستگیای قوی به کهنههای بچهای که ما با آن کف قفسها را میپوشاندیم پیدا کردهاند ( هارلو، 1986). در واقع، به نظر می رسید که نوزادان میمونها به کهنههای بچه مانند بطریهایشان به گونهای عاطفی دلبسته شدهاند.
مقاله تئوریهای مربوط به عشق مادری غذا در برابر تماس