در این درس نمره بیشتری بگیرید!
در بخشی از این تحقیق می خوانیم:
امام خمینی همچون دیگر اندیشهمندان سیاسی دارای زمینههای مختلف در اندیشه سیاسی خود است که هر یک از این زمینهها، سببساز و عامل قوامدهنده ساختار اندیشه سیاسی او هستند. از اینرو، از این زمینهها میتوان به مبانی و اصول اندیشه سیاسی امام نیز یاد کرد. از میان آنها مبانی فلسفی، عرفانی، فقهی، کلامی، تاریخی و غیره هستند که هر یک سهم خاص خود را دارند.
در این نوشتار به دو اصل و زمینه کلامی و عرفانی، اندیشه سیاسی امام پرداخته میشود. زمینههای کلامی از آن رو مورد نظر است که امام در بستر فرهنگ اسلامی و دین اسلام اندیشه میکردند. لذا به عنوان یک عالم معتقد به اصول اسلامی، درصدد دفاع و تبیین آنها بودند. زمینههای عرفانی از آن رو مورد نظر است که امام به عنوان یک عارف پیرو مکتب ابن عربی، در زمانه خود توانست تحولی اساسی در سیاست و حاکمیت سیاسی در زمان ما بوجود آورد که این تحول به نگرشهای عرف6انی او به جهان هستی، انسان و خدا ارتباط زیادی داشت.
* * *
الف: زمینههای کلامی
امام خمینی در درجه اول عالمی آگاه به باورهای اسلامی و معتقد به آنها بود، یعنی قبل از اینکه او صرف یک اندیشهمند سیاسی لحاظ شود، یک عالم و متکلم دینی بود که درصدد تبیین باورهای اسلامی برای جامعه بود تا متدینین به آنها دسترسی لازم داشته باشند. به بیان دیگر امام درصدد ارائه تفسیر جدیدی از دین اسلام بود که پاسخگوی نیازهای جامعه باشد. زیرا در نظر او در جامعه دینی، بدون شناخت واقعی اصول و اعتقادات اسلامی، نمیتوان به مسایل دیگر پرداخت و آنها را برخواسته از دین اسلام دانست. در دید امام خمینی از آنجا که باورهای دینی هر شخصی نشاندهنده ساختار جهانبینی دینی اوست، این باورها در شکل دادن نظام اجتماعی او نیز نقش اساسی را به عهده دارند. از اینرو امام در کتب خود به فراخور مباحث گوناگون، ابعاد گوناگون اسلام و باورهای اسلامی را تبیین مینماید که در اینجا برخی از آنها که با اندیشه سیاسی او ارتباط نزدیکتری دارد بررسی میگردد.
1ـ جاودانگی اسلام
جاودانگی دین در معنای کلی، و اسلام در معنای خاص، همواره یکی از مسایل مهم و در عین حال باورهای اساسی دینداران است. امام خمینی از طرفداران جاودانگی و پایدار بودن دین اسلام که البته این اعتقاد نزد تمامی مسلمانان پذیرفته شده است. در نظر امام جاودانگی دین تنها به پایدار ماندن نام آن و پایدار ماندن بحثهای علمی و نگارش درباره گزارههای دینی در میان علما نیست. در نظر او جاودانگی دین، و به ویژه دین اسلام، بستگی به این دارد که هدفها و خواستهها، برنامهها و قانونهای دین، در سه سطح اندیشه، بیان و عمل در هر عصری و برای هر نسلی پایدار بماند و بازتاب پیدا کند. به عبارت دیگر جاودانه بودن دین، همان حضور و تجسم عینی آن در زمان است. به گفته امام: «احکام اسلام، محدود به زمان و مکان نیست و تا ابد باقی و لازمالاجرا است. تنها برای زمان رسول اکرم(ص) نیامده، تا پس از آن متروک شود و دیگر حدود و قصاص، یعنی قانون جزای اسلام اجرا نشود، یا انواع مالیاتهای مقرر گرفته نشود، یا دفاع از سرزمین و امت اسلام تعطیل گردد. این حرف که قوانین اسلام تعطیلپذیر یا منحصر و محدود به زمان یا مکانی است برخلاف ضروریات اعتقادی اسلام است».1 این سخن امام نشان میدهد که جدایی افکندن میان جاودانگی پارهای احکام و به فراموش سپردن پارهای دیگر نادرست است، چرا که همه احکام اسلام جاودانهاند همانگونه که احکام فردی اسلام همیشه باقی و ماندگارند و مؤمنان باید بدانها پایبند باشند، احکام و برنامههای اجتماعی دین نیز پایدارند. بنابراین در نظر امام حضور دین در جامعه و جامه عمل پوشاندن به خواستهها و انتظارهای سودبخش دین برای اجتماع، تفسیری درست و واقعی از جاودانگی دین است. «حکمت آفریدگار بر این تعلق گرفته که مردم، به طریقه عادلانه زندگی کنند و در حدود احکام الهی قدم بردارند. این حکمت، همیشگی و از سنتهای خداوند متعال و تغییرناپذیر است.»2
برای دانلود متن کانل تحقیق به لینک زیر مراجعه کنید.
تحقیق درس اندیشه سیاسی امام خمینی با عنوان زمینهها و مبانی کلامی و عرفانی اندیشه سیاسی امام خمینی 7 صفحه word