مبدا درختان پسته
به لحاظ اهمیتی که اندامهای مختلف گونه های متعدد درختان پسته از نظر خوراکی و طبی و صنعتی داشته، به این معنی که انسان از میوه و پوسته و هسته و همچنین برگ وساقه و ریشه و صمغ آنها استفاده می برده از قدیم الایام به شناختن آنها متمایل بوده است. در این مبحث، تاریخچه گونه های مختلف پسته منظور نظر نیست، بلکه تنها تاریخچه درختان پسته معمولی، که مغز میوه آن مصرف خوراکی دارد، مورد توجه قرار گرفته است. مغز پسته به عنوان یکی از خوراکیهای مطبوع و مفید ونیرو بخش از زمانهای دور مورد استفاده انسان قررا گرفته، و بعدها درترکیب بعضی خوراکیها وارد شده است. علاوه بر این رنگ سبز ویژه پسته زینت بخش انواعی از شیرینی و خوراکیهای گرم و سرد بوده است. خواص (گیاه درمانی) و طبی اندامهای مختلف درخت پسته و به ویژه میوه آن مورد توجه حکمای قدیم بوده و در نوشته های آنان مغز پسته برای تقویت عمومی بدن تجویز شده و در ترکیبات دارویی و درمانی به عنوان یک ماده مولید خون و محرک نیروهای فعال بدن معرفی شده است. محمد بن جریر طبری (قرن سوم ه ق) مبدا پیدایش پسته را همزمان با استقرار حضرت آدم در کره زمین نقل کرده ونوشتهاست: (گویند میوه هایی که خداوند عزوجل هنگام هبوط به آدم داد سی جور بود: ده میوه پوست دار و ده میوه هسته دار و ده بی پوسته و بی هسته بود، پوست دار: گردو و بادام و پسته و فندق وخشاش و بلوط و شاه بلوط و انار و موز زالزالک و کندر بود. و میوهن های بی هسته: سیب بود و گلابی و انگور و توت و انجیر و اترج شاه توت و بالنگ وخیار وخربزه). مسعودی، جهانگرد و مورخ مسمان، نیز در سال 322 ه ق در مروج الذهب و معادن الجواهر پسته را ره آورد حضرت آدم از بهشت دانسته و نوشته است: (چون آدم از بهشت برون شد مشتی گندم و سی شاخه از درختان بهشت همراه داشت که از آن جمله ده میوه پوست دار بود: بادام و فندق و پسته...) را اسطوره های ایرانی نیز روایاتی از چگونگی پرورش درختان میوه نقل شده است. به روایت مندرج در کتاب نوروزنامه (منسوب به حکیم عمر خیام) کیومرث اولین کسی بود که نهال درختان میوه را در بوستان کاشت. اما منهاج سراج تاریخنگار ایرانی، صاحب کتاب طبقات ناصری، می گوید: زوبن طهماسب- که به روایتی همان سام نریمان بود- درختان بسیار و میوه های هر جنس از کوهها بیاورد و سپر غم کشت. در تورات نیز از پسته سخن به میان آمده (در باب 43 از سفر پیدایش)، گفته شده است که یعقوب (ع) هنگام اعزام فرزندانش به دربار حکمران مصر، یوسف (ع)، توصیه می کند که از محصولات سرزمین خود (فلسطین) به عنوان ارمغان برایش ببرند. در زمره این تحف از جمله به عسل و کتیرا و پسته اشاره شده است. لفظ پسته که در تورات آمده بدون هیچ تردیدی اشاره به میوه درخت دیگری از خانواده درختان پسته به نام (بان) است که به لحاظ شباهت میوه آن به پسته، سریانیها آنرا بستقی می گفته اند. (جرجانی، ذخیره خوارزمشاهی، کتاب 3، بخش 2، ص 72، توضیح بیشتر در همین بخش، ذیل عنوان (ریشه یابی واژه پسته) آمده است). در منابع یونانی نیز آنجا که از پسته سرزمین شام یاد شده، اشاره به میوه درخت بان است. جالینوس و دیسقوریدوس خواص وخصوصیات آن را شرح داده اند. ابن بیطار (قرن 7 ه) از قول دیسقوریدوس نوشته است که محصول پسته درختان در شام شبیه چلغوزه (میوه درخت صنوبر) است (ابن بیطار، الجامع المفردات الادویه، الجز الثانی، ص 162، و نیز ر.ک. بخش سوم، آشنایی با خواص ... پسته) درخت بان، بناست همان درختی است که انواعش در لسان عربی با نامهای بطم و حبه الخضرا و بان و غیره یاد شده و در زبان فارسی بان، بن، ون، سقز و خنجوک و غیره در ترکی چاتلانقوش نامیده شده است. وجوه تسمیه این درختان بر حسب شکل میوه (شبیه عدس یا نخود یا پسته کوچک) و نیز بر حسب نوع ضمغی که از آنها استحصال می شود تفاوت می کند. دامنه رویش این نوع درختان عمدتا در سرزمین ایران (در ناحیه کردستان) در دامنه های زاگرس است که در جانب غرب تا سواحل مدیترانه گسترش پیدا می کند. این توضیح بدان جهت ضرورت دارد که تاکیدی بر وجود نداشتن درختان پسته خودرو ( از نوع پسته معمولی) در سرزمین فلسطین شده باشد و در ضمن تاییدی بر وجود درختان بطم و حبه الخضراء به صورت خودرو و در آن نواحی از قدیم الایام تا عصر جانم به حساب آید. در منابع غربی نیز بعضا به این واقعیت که درختان پسته معمولی در سرزمین فلسطین وجود نداشته توجه شده است. در برخی از این منابع گفته شده: عقیده عمومی بر این است که پسته ای که حضرت یعقوب (ع) از آن نام برده همان است که اعراب به آن بطم می گویند. درخت بطم از درختان بومی آسیا صغیر است. این درخت مقارن سالهای نخستین تولید حضرت عیسی (ع) به سواحل مدیترانه ای اروپا منتقل شده است. از درخت بطم تئوفراستوس (Theophrastus) (در منابع اسلامی تاوفر سطس 372 تا 288 ق م) و پلینی ( در ماخذ اسلامی بلیناس 33 تا 79 م) و جالینوس (129 تا 199 م) به عنوان یکی از درختان بومی سوریه یاد کرده اند. با وجود این برخی از نویسندگان غربی در نوشته های خویش کوشش دارند که لفظ پسته مندرج در ترجمه های تورات را همان پسته معمولی توجیه کنند و اصرار می ورزند که منظور یعقوب همان پسته معمولی بوده است. برخی از نویسندگان غربی پا را فراتر گذاشته وافسانه ای نیز بریا پیشینه پسته آورده اند تا جنبه اسطوره ای پسته را آب و تاب بیشتری بدهند. آنها می گویند که ملکه سبا (بلقیس) پسته را به عنوان خوراکی بسیار مطبوع استفاده می کرد، و از این میوه نادر- که از سرزمین آشور برایش ارمغان می آوردند- خود ومهمانانش تناول می کردند (شکل 1) این نوشته ها جنبه تبلیغات تجارتی دارد که عموما برای بازاریابی پسته در امریکا و اروپا تبلیغ می شود، بنابراین اساسی برای این گونه مطالب وجود ندارد
اظهار نظر متاخران در مورد منشا درختان پست
ه در مورد مبدا اصلی درختان پسته در منابع متاخر اظهار نظرهای متفاوتی شده است در این منابع سرزمینهای بسیاری به عنوان رویشگاه اصلی اولین درختان پسته معرفی می گردد در برخی از این منابع از سرزمینهایی با اسامی آسیای مرکزی، خاورمیانه، خاور نزدیک، به عنوان مبدا اولیه درختان پسته یاد می شود، در حالی که از یک یا چند سرزمین به عنوان خاستگاه اولیه درختان پسته نام برده می شود، از جمله نام ایران، افغانستان، ترکستان، آسیای صغیر و سوریه (شام) وفلسطین ذکر می گردد. پاره ای هم سواحل مدیترانه ومخصوصا کرانه های شرقی این دریا را مبدا نخستین درختان پسته معرفی کرده اند. به طور کلی سرزمینهای فوق در قاره آسیا ودر فاصله بین کرانه رود جیحون (در شرق) تا سواحل دریای مدیترانه (در غرب) به مسافت حدود 6000 کیلومتر قرار گرفته و بین 32 تا 40 درجه عرض شمالی واقع شده است. در اینجا بدوا به پاره ای از نظریه های فوق اشاره می شود وسپس نتایجی در مورد مبدا اولیه درختان به دست داده می شود: - کارادووو (دانشمندان فرانسوی) می گوید پسته بومی ایران و عربستان و سوریه است. - در دایره المعارفها نظریات مختلفی ابراز شده: در دایره المعارف بریتانیکا پسته بومی ایران معرفی شده است. در دایره المعارف امریکانا از آسیای غربی، در لاروس از آُسیای صغیر، در دایره المعارف فارسی خاورمیانه و نواحی مدیترانه، در المنجد از ترکستان، به عنوان منشا درخت پسته یاد شده است. - نویسندگان ایرانی نیز در باب مبدا پسته اظهار نظرهای متفاوتی دارند. برخی سابقه پسته را در ایران چهار هزار سال دانسته. برخی موطن اصلی آن را حدود افغانستان و ایران و ترکیه می دانند، و بعضی انتقال آن را (از کشورهای آسیایی مزبور) به اروپا مقارن تولد مسیح دانسته اند. عده ای هم سابقه پسته را در ایران پنجهزار سال و در قزوین 1600 سال، و در اردکان 300 سال نوشته اند، و می گویند در 1200 سال قبل پسته از ایران توسط اعراب به ایتالیا برده شده است. بر تولید لوفر (ایران شناس آمریکایی که پیرامون مبادلات فرهنگی ایران و چین پژوهش داشته) در باب برخی از میوه ها و رستنیهای بومی ایران نظریاتی دارد. او که تحقیقات خود را به سال 1926 م منتشر کرده از جمله در مودر پسته چنین اظهار داشته که پسته از ادوار باستان در زندگی ایرانیان حائز اهمیت فراوان بوده است. مطابق نظر او نام درخت پسته در السنه یونانی ولاتین و سایر اروپایی و نیز در السنه عربی و ترکی و روسی و ژاپنی و غیره ماخوذ ازوجه تسمیه ایرانی این درخت است که طی ادوار مختلف به ملل دیگر معرفی شده نام این درخت در پارسی قدیم پیستاکا و در پارسی میانه (پهلوی) پیستاک بوده که در فارسی متاخر پسته تلفظ شده است. لوفر با توجه به دامنه پراکنش درختان پسته خودروی در ایالت خراسان تاریخی متذکر می شود که درخت پسته معمولی بومی نواحی سغدیان (سغد) و خراسان است که در قلمرو و فرهنگی ایران قرار داشته، و هنوز هم درخت پسته در ترکستان روسیه 0بخشی از سرزمین خراسان در دو سوی جیحون) دارای اهمیت زیاد است
فرمت ورد ورد تعداد صفحات 78
پایان نامه بررسی مشکلات تولید و توزیع داخلی وخارجی پسته ایران وارائه راهکارهای توسعه صادرات