محمل ماهواره در ایران، خانوادهها هستند که به نوبهی خود مهمترین نهاد اجتماعی و بنیان انتظام اجتماعی به حساب میآیند. بر این اساس مهمترین اثر ماهواره متوجه مهمترین بنیان اجتماع است و آسیبهای آن در گام اول متوجه خانوادهها و اعضای آن است. خانواده نیز به عنوان اصلی ترین هسته هر جامعه و کانون حفظ سلامت وبهداشت روانی است و نقش مهمی در شکل گیری شخصیت فرزندان دارد و هیچ نهاد و مرجعی نمی تواند جایگزین خانواده شود. جامعه ای سالمتر و پویاتر است که مادران و پدرانی با شخصیت تر و سالمتر وبا اعتقادتر داشته باشد.
رضایت زناشویی یکی از عوامل موثر در ثبات و پایایی خانواده ها و در عین حال بهداشت روانی همسران و فرزندان است.
رضایت زناشویی فرآیندی است که در طول زندگی زوجین به وجود میآید و لازمهی آن انطباق سلیقهها، شناخت ویژگیهای شخصیتی،ایجاد قواعد رفتاری و شکلگیری الگوهای مراودهای است.( خدابخش احمدی و همکاران،1384).
بدین ترتیب میتوان گفت: زوجینِ دارای رضامندی، در حیطههای گوناگون زندگی با همدیگر توافق دارند.این چنین زن و شوهرهایی از نوع و سطح روابط عاطفیشان راضی هستند،پایبندیهای مذهبی مشترکی دارند، وقت و مسائل مالی خودشان را به خوبی برنامهریزی ومدیریت میکنند، در مسائلی که اختلاف نظر دارند، مصلحت زندگی و خانواده را بر مصلحت خود ترجیح داده، از انعطافپذیری بالایی برخوردارند، از نوع و کیفیت گذران اوقات فراغت و رفتوآمد با اقوام و دوستان رضایت دارند و در نهایت، در تعداد و نوع تربیت فرزندان با هم اشتراک نظر دارند. اهمیت کیفیت زندگیزناشویی یا همان رضامندی و نارضامندی زناشویی، در تأثیر آن بر سلامت روانی و جسمانی پدیدار میشود. مطالعات نشان داده است که رضامندی و یا نارضامندی زناشویی، بر بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی تأثیر میگذارد، برای مثال، نتایج مطالعات در محدوده تأثیر جسمانی نشان داد، افراد متأهل که زندگیشان پایدار بوده و استحکام بیشتری داشته، عموماً عمر طولانی دارند، از نظر جسمانی سالمترند، شاد هستند و بیشتر احتمال دارد که از سرطان نجات یابند. ( خدابخش احمدی و همکاران،1384).افراد متأهل ی که زندگیشان پایدار بوده و استحکام بیشتری داشته و از رضامندی زناشویی بالایی برخوردارند. بیشتر عاطفیاند و در مقایسه با افراد ناسازگار، کمتر دچار مشکلات روانشناختی میشوند.
در شبکههای ماهوارهای شدت بخشیدن به رقابتهای اقتصادی میان زن و مرد به جای پیوندهای عاطفی مستحکم نشسته، ارائهی تعریف نادرست از زندگی مشترک، موجب شده تا مفهوم عشق و اعتماد و تعهد به رقابت و سوءتفاهم تبدیل شود. کاهش ارتباطات کلامی «که از سادهترین نوع مناسبات انسانی در خانواده محسوب میشود» (محمودیان،1385: 109) و رسیدن آن به 15 تا 17 دقیقه در روز سبب کمرنگ شدن همدلی و گسست عاطفی در خانوادهها گردیده و از بین رفتن صمیمیت و گسست عاطفی به نوعی موجب ازخودبیگانگی و خلق زمینهی گسست فکری شده، تا حدی که نابودی سلامت فکر و رفتار بینندگان، آنها را دچار حالت مسخ شدگی و از دست رفتن عقلانیت کرده است. چنین رسانهای که «توسط نهاد سیاست اداره و کنترل میشود، با نوع برنامههای خود، خانوادهها را تحت تأثیر فرهنگ خود قرار میدهد. خانوادهها را متأثر از نوع برنامههای خود و ارزشهای فرهنگی خود میکند» (منادی، 1385: 202). خانوادههای تحت الشعاع این برنامهها از مسیر اصلی تربیتی خود که ریشه در مکتب اسلام دارد فاصله گرفته و نتیجهی سوء و زیانبار آن سستی در روابط خانوادهها و در سطح وسیعتر سبب افزایش فساد و بالا رفتن آمار طلاق در کشور خواهد شد.
امروزه جایگاه خانواده در کشورهای پیشرفته دچار تغییراتی شده است. این تغییرات زمینهی بسیاری از ناسازگاریها و تعارضات زناشویی را فراهم آورده است. بنا به گزارش جامعهشناسان و روانشناسان در سالهای اخیر احساس امنیت، آرامش و روابط
رضایت زناشویی یکی از عوامل موثر در ثبات و پایایی خانواده ها و در عین حال بهداشت روانی همسران و فرزندان است.
رضایت زناشویی فرآیندی است که در طول زندگی زوجین به وجود میآید و لازمهی آن انطباق سلیقهها، شناخت ویژگیهای شخصیتی،ایجاد قواعد رفتاری و شکلگیری الگوهای مراودهای است.( خدابخش احمدی و همکاران،1384).
بدین ترتیب میتوان گفت: زوجینِ دارای رضامندی، در حیطههای گوناگون زندگی با همدیگر توافق دارند.این چنین زن و شوهرهایی از نوع و سطح روابط عاطفیشان راضی هستند،پایبندیهای مذهبی مشترکی دارند، وقت و مسائل مالی خودشان را به خوبی برنامهریزی ومدیریت میکنند، در مسائلی که اختلاف نظر دارند، مصلحت زندگی و خانواده را بر مصلحت خود ترجیح داده، از انعطافپذیری بالایی برخوردارند، از نوع و کیفیت گذران اوقات فراغت و رفتوآمد با اقوام و دوستان رضایت دارند و در نهایت، در تعداد و نوع تربیت فرزندان با هم اشتراک نظر دارند. اهمیت کیفیت زندگیزناشویی یا همان رضامندی و نارضامندی زناشویی، در تأثیر آن بر سلامت روانی و جسمانی پدیدار میشود. مطالعات نشان داده است که رضامندی و یا نارضامندی زناشویی، بر بسیاری از ابعاد زندگی فردی و اجتماعی تأثیر میگذارد، برای مثال، نتایج مطالعات در محدوده تأثیر جسمانی نشان داد، افراد متأهل که زندگیشان پایدار بوده و استحکام بیشتری داشته، عموماً عمر طولانی دارند، از نظر جسمانی سالمترند، شاد هستند و بیشتر احتمال دارد که از سرطان نجات یابند. ( خدابخش احمدی و همکاران،1384).افراد متأهل ی که زندگیشان پایدار بوده و استحکام بیشتری داشته و از رضامندی زناشویی بالایی برخوردارند. بیشتر عاطفیاند و در مقایسه با افراد ناسازگار، کمتر دچار مشکلات روانشناختی میشوند.
در شبکههای ماهوارهای شدت بخشیدن به رقابتهای اقتصادی میان زن و مرد به جای پیوندهای عاطفی مستحکم نشسته، ارائهی تعریف نادرست از زندگی مشترک، موجب شده تا مفهوم عشق و اعتماد و تعهد به رقابت و سوءتفاهم تبدیل شود. کاهش ارتباطات کلامی «که از سادهترین نوع مناسبات انسانی در خانواده محسوب میشود» (محمودیان،1385: 109) و رسیدن آن به 15 تا 17 دقیقه در روز سبب کمرنگ شدن همدلی و گسست عاطفی در خانوادهها گردیده و از بین رفتن صمیمیت و گسست عاطفی به نوعی موجب ازخودبیگانگی و خلق زمینهی گسست فکری شده، تا حدی که نابودی سلامت فکر و رفتار بینندگان، آنها را دچار حالت مسخ شدگی و از دست رفتن عقلانیت کرده است. چنین رسانهای که «توسط نهاد سیاست اداره و کنترل میشود، با نوع برنامههای خود، خانوادهها را تحت تأثیر فرهنگ خود قرار میدهد. خانوادهها را متأثر از نوع برنامههای خود و ارزشهای فرهنگی خود میکند» (منادی، 1385: 202). خانوادههای تحت الشعاع این برنامهها از مسیر اصلی تربیتی خود که ریشه در مکتب اسلام دارد فاصله گرفته و نتیجهی سوء و زیانبار آن سستی در روابط خانوادهها و در سطح وسیعتر سبب افزایش فساد و بالا رفتن آمار طلاق در کشور خواهد شد.
امروزه جایگاه خانواده در کشورهای پیشرفته دچار تغییراتی شده است. این تغییرات زمینهی بسیاری از ناسازگاریها و تعارضات زناشویی را فراهم آورده است. بنا به گزارش جامعهشناسان و روانشناسان در سالهای اخیر احساس امنیت، آرامش و روابط
پروپوزال بررسی تاثیر شبکه های ماهواره بر رضایت زناشوئی