بچه هایی که کم تو ان ذهنی اند
اصطلاح عقب ماندگی ذهنی معمولا نادرست فهمیده می شود و به نظر می رسد که توهین آمیز باشد . گروهی از مردم فکر می کنند که عقب ماندگی ذهنی فقط بر مبنای هوشی پایین تر از حد طبیعی شناخته می شود و افرادی که عقب ماندگی دارند قادر نیستند یاد بگیرند و از خود مراقبت کنند . اما در واقع برای آنکه فردی عقب مانده ذهنی شناخته شود باید دو ویژگی در او باشد : 1- هوش پایین 2- داشتن مشکلات قابل ملاحظه در سازگاری با زندگی روزمره.
به هر حال بیشتر بچه های کم توان ذهنی می توانند چیزهای زیادی را یاد بگیرند و لااقل همانند یک بزرگسال بخشی از زندگی مستقل را رهبری کنند .
نکته مهم آن است که آنها می توانند از زندگی روزمره همانند دیگران لذت ببرند .در گذشته به والدین مراقبت دور از خانه و رسمی(1) برای بچه های با نیازهای ویژه ذهنی را توصیه می کردند انجام این رویه طولی نکشید . امروزه هدف در مورد این کودکان این است که با خانواده باشند و زندگی اجتماعی را تجربه کنند . در بیشتر موارد قانون از آموزش و سایر خدمات و هزینه های اجتماعی آنان حمایت می کند .
کم توانی ممکن است با مشکلات عاطفی و جسمی همراه شود. همچنین کودک ممکن است مشکلاتی در شنیدن ، دیدن ، و سخن گفتن داشته باشد همه ی این مشکلات می توانند توانایی های بالقوه فرد را پایین آورند .این نکته سیار مهم است که بچه ها یک ارزیابی جامع از خود داشته باشند تا مشکلاتشان را همانند توانایی هایشان دریابند .
چون هیچ متخصصی همه ی مهارتهای لازم را ندارد بسیاری از حرفه ای ها ممکن است در این جریان« ارزیابی جامع» در گیر باشند .
تست های کلی پزشکی به همان ا ندازه ی تستهایی در حوزه های زیر مفید هستند :
1. تستهای عصب شناسی« مربوط به سیستم عصبی»
2. تست های روانپزشکی
3. تست های آموزش ویژه
4. تست های شنیداری
5. تست های گویایی
6. تست های دیداری
7. تست های فیزیوتراپی
این پزشکان«یعنی دارندگان تخصصهای بالا» به کودک به کمک نتایج مشاوره و تست های ضروری « که ذکر شد» همراه با عامل خانواده و پیشرفت تحصیلی ، یک معالجه جامع و یک برنامه ریزی آموزشی ارایه می دهند .
بی نظمی رفتاری و عاطفی ممکن است با کم توانی ذهنی همراه باشد و این دو ممکن است پیشرفت کودک را سد کنند بیشتر بچه های کم توان ذهنی می فهمند که پایین تر از همسالانشان هستند . برخی از آنها ممکن است در اثر توجه به دیگر بچه ها و بزرگسالان ناکام شوند و از آنها دوری کنند یا نگران شوند و یا اثر بدی در آنها بگذارد .
بالغین و جوانان کم توان ذهنی ممکن است ناراحت شوند .این افراد ممکن است مهارتهای زبانی کافی برای بیان احساسشان نداشته باشند و ناراحتی شان ممکن است در مشکلی جدید خود را نشان دهد مثلا در رفتار و غذا خوردن و یا خوابیدن .
تشخیص زود هنگام از نامنظمی روانپزشکی در این بچه ها باعث درمان زود هنگام می شود .
معالجه پزشکی ، یک بخش از معالجه و مدیریت این افراد است .مشاوره مداوم با روانپزشکان زبده به خانواده در نظم دادن توقعات ، محدودیتها و فرصت های موفقیت کمک می کند و آنها را در تعدیل های دیگری که به کودکان عقب مانده شان در اداره کردن فشارهای رشد یاری می رساند راهنمایی می نماید .
نکاتی در آموزش کودکان کم توان ذهنی (برای مربیان)
۱- روند آموزشی کودکان کم توان ذهنی از همان اولین بر خورد شروع می گردد اگر در اولین برخوردنقش وخاطره خوبی از شما در ذهن کودک باقی نماند ممکن است مدتها در پذیرش شما برای آنکه بتوانید با او ارتباط خوبی برقرار کنید دچار مشکل شوید.
زمانی که منتظر کودک وخانواده او برای ورود به کلاس یا مرکز هستید تصور کنید کودکی که اکنون وارد کلاس می شود راقبلا بارها دیده اید واو را می شناسید. تیپ و قیافه ظاهری کودک نباید همان احساس و در نتیجه برخوردی را که دیگران از خود نشان می دهند که ممکن است بر خوردی سرد یا ترحم آمیز یا ناراحتی باشد در شما ایجاد نماید.
باید رفتاری مانند کودکان عادی داشته باشید حتی اگر به احتمال زیاد او اصلا توجهی به شما نشان ندهد. سلام وعلیک گرمی بکنید و دست او رابگیرید با او دست بدهید وزود دستش را رها نکنید مگر اینکه احساس کنید او ممکن است از اینکه دستش در دست شماست خوشش نیاید و احساس امنیت نکند.
تاثیر مثبت بر کودک و خانواده او تنها به برخورد خوب اولیه محدود نمی شود بلکه مرتب بودن درمانگر یا مربی وخوش رو بودن او همچنین محیطی که به آن وارد می شود تاثیر بسزایی در ایجاد حس امنیت و آرامش و اعتماد در کودک دارد.
برقراری ارتباط خوب شرط اساسی و اولیه در شروع یک بر نامه درمانی منسجم و راه گشا می باشدو زمان نیزازاهمیت آن نمی کاهد یعنی هر بار که مربی با کودک مواجه می شود با ید با روی گشاده و کلماتی محبت آمیز از او استقبال کند .
2- بعد از برقراری ارتباط مناسب با کودک ارزیابی موارد مختلف از حرکات درشت و ظریف وهماهنگی های چشم ودست و موارد شناختی و مهارتهای حسی و انجام امور روزمره و چگونگی برقراری ارتباط با محیط و اطرافیان و اسباب بازی ها و ... از او انجام میشود. گاهی ممکن است مفید باشد که ارزیابی چند روز به تاخیر بیافتد تا کودک به محیط جدید بیشتر آشنا شود و ارزیابی دقیق تری از او به عمل آید.
آنچه که در ارزیابی های کودک به دست آمده است نقطه شروع درمان برای اوست اما از انجا که در مراکز سعی میشود کودکانی که در یک کلاس قرار میگیرند علی رغم تفاوت های فردی حتی الامکان شباهت هایی با هم داشته باشند و برنامه های کلاسی باید در هر ساعت مشخص باشد دو نوع آموزش برای هر کودک وجود دارد یکی آموزش های گروهی و یکی هم انفرادی که در اموزش های گروهی نیزباید توجه خاصی به توانایی های خاص هر کودک شود .
باید توجه نمود که هر کودک عقب مانده ی ذهنی که شما با او مواجه میشوید ممکن است با همه کودکان دیگر از نظر آموخته ها، رفتار یادگیری و انتظاری که از او برای یادگیری می رود متفاوت باشد.
آنچه که در آموزش این کودکان اهمیت اساسی دارد این است که خانواده و اطرافیان و درمانگران احساس کنند که برنامه ای که به کودک داده شده است مناسب اوست و بتدریج پیشرفت محسوسی در امور مختلف از جانب کودک مشاهده می شود.
3-آموزش مر حله ای و پلکانی در روند درمانی و آموزشی این کودکان اهمیت حیاتی دارد0
برای کودکان عادی در مهد کودک ها این مسئله چندان رعایت نمی شود به عنوان مثال ممکن است چندین رنگ با هم آموزش داده شود و بتدریج کودکان نسبت به رنگها شناخت کافی بدست می آورند.
اما در مورد کودکان MR آموزش به این طریق موجب وقت تلف کردن می شود. باید در ارزیابی به عمل آمده مرحله ای که کودک در آن قرار دارد مشخص شود و آموزش از همانجا ادامه یابد.
به عنوان مثال اولین مرحله در اموزش های مربوط به رنگ شناخت همرنگی است یعنی کودک باید بتواند در این مرحله قطعات همشکل را با توجه به تفاوت رنگشان از هم تفکیک نماید. اگر کودکی در این مرحله قرار دارد در مرحله بعد باید دسته بندی رنگها را فرا بگیرد.یعنی بتواند قطعات مختلف که شکلهای متفاوتی دارند را بدون توجه به این تفاوت و با توجه به کیفیت رنگشان جدا کند .
در مرحله بعد آموزش نام رنگها را البته با یک رنگ که بهتر است به علت آسانتر بودن بیان آن رنگ آبی باشد شروع می کنیم و پس از آنکه بعد از چند روز رنگ آبی را خوب یاد گرفت و برایش به اصطلاح جا افتاد رنگ دیگری را شروع می کنیم و به این صورت رنگها را بصورت تک تک و ابتدا رنگهای اصلی و سپس رنگهای فرعی را آموزش می دهیم. در آموزش رنگها مرحله دیگری نیز وجود دارد که به آن رنگ سمبولیک می گوئیم در این مرحله کودک باید تنها با مراجعه به حافظه بینائی خودش به ما جواب بدهد که مثلا موز چه رنگیه یا ماست چه رنگیه و از این قبیل.
کودک باید رنگهائی را که فرا گرفته در محیط اطراف نشان دهد و در بین اشیاء مختلف رنگ مورد نظر را پیدا کند یعنی آنها را به محیط تعمیم دهد. مرحله ای بودن در همه موارد آموزشی وجود دارد و هنر درمانگر و مربی کشف و رعایت این مراحل است.
از نکات دیگری که در آموزش کودکان MR مهم است به موارد دیگری اشاره می کنم:
ý آموزش باید از ساده به پیچیده.و با تکرار و تمرین زیاد صورت گیرد.
ý کودک نباید تحت فشار قرار گیرد بلکه سعی شود آموزش بصورت غیر مستقیم و با استفاده از بازی انجام شود.
ý در بعضی از موارد آموزشی بهتر است از روش زنجیره معکوس استفاده شود ( مثل گره زدن )
ý دقت شود که ارزیابی جای آموزش را نگیرد اگر معلوم شد که کودک قادر نیست تلاش بیشتری برای پاسخ دهی داشته باشد باید سریعا به او کمک شود تا احساس شکست و درماندگی در او نهادینه نشود .
ý تحمل و استمرار در نشستن کودک را باید بتدریج بالا برد. کودکی که تحمل کمی در این موارد دارد را از ابتدا مجبور نکنید که مدت زمان زیادی روی صندلی بنشیند و یا کارهای با زمانبندی طولانی انجام دهد.
ý تشویق کلامی و لمسی و لبخند بهترین تشویق ها برای کودکان عقب مانده ذهنی است برای نشان دادن خوشنودی خویش از کودک به خاطر تلاشش برای یادگیری و پاسخدهی هرگز تشویق را فراموش نکنید.
ý برای کودکانی که عقب ماندگی ذهنی آنها در حد تربیت پذیر پایین می باشد بهتر است از برنامه های ادراکی- حرکتی و یکپارچگی حسی بیشتر استفاده شود.
کتاب و کودک کم توان ذهنی
کودکان کم توان ذهنی در ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و فرهنگی معضلات گوناگونی دارند. آن ها از سایر گروه های ویژه، محرومتر و تنهاترند. کار برای کودک و نوجوان کم توان ذهنی، ترکیبی از عشق و شکیبایی را می طلبد. از سویی دیگر، برای کسانی که علاقمندند خدمتی برای کودک و نوجوان کم توان ذهنی انجام دهند، این عرصه ناشناخته است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 34 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله کودکان کم توان ذهنی