پایان نامه کارشناسی ارشد حقوق
گرایش حقوق خصوصی
115 صفحه
چکیده:
دلایل باید برابر اصول و روشهای قانونی تحصیل شوند، بنابراین دلایلی که به طرق غیرقانونی جمع شده باشند بیاعتبارند، چنانکه اصل 38 قانون اساسی مقرر میدارد: هرگونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع ممنوع است، اجبار شخص به شهادت و اقرار و سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی، فاقد ارزش و اعتبار است و متخلف از این اصل، طبق قانون مجازات میشود، همچنین ماده 1262 قانون مدنی، مقرر میدارد: اقرار کننده باید عاقل، بالغ، قاصد و مختار باشد، بنابراین اقرار صغیر و مجنون در حال دیوانگی و غیرقاصد و مکره نافذ نیست. اقرار بر اساس حدیث مشهور نبوی «اقرار العقلاء علی أنفسهم جایز» در فقه اسلامی به عنوان مادر دلایل شناخته می شود و دلیلی است که به طور مستقیم و بدون هرگونه واسطه از طرف شخص مدعی علیه در اختیار دادرس قرار میگیرد و بدون احتیاج به هرگونه رسیدگی معتبر شناخته میشود و قاطع دعوی است. هر کس اقرار به حقی برای غیر نماید ملزم به اقرار خود خواهد بود. حجیت اقرار در امور کیفی تابع ارزش گذاری قاضی است در حالی که اقرار در امور مدنی دارای حجیت مطلق است. دلالت اقرار بر واقعیت و حقیقت به حدی است که ماده 202 قانون آئین دادرسی مدنی مقرر میدارد: هر کس اقرار به امری نماید که دلیل ذی حق بودن طرف او باشد، دلیل دیگری برای ثبوت آن لازم نیست. اما هرگاه فساد و بطلان اقرار به علت فقدان شرط صحت یا کذب اقرار ثابت شود یا ادعای مُقرّ مبنی بر اشتباه یا غلط بودن اقرار ثابت شود، اقرار مزبور اثری نخواهد داشت. اقرار به عنوان یکی از ادله اثبات دعوی از دو منظر فقهی و حقوقی قابل بررسی است.
کلمات کلیدی: اقرار، ادلة اثبات دعوی، اکراه، اقرار در امور مدنی، فقه امامیه، حقوق ایران
بررسی تطبیقی اثر اکراه در اقرار در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران