پیشگفتار
مدیریت استراتژیک هنر و علم تدوین, اجرا و ارزیابی برای رسیدن به هدفهای بلند مدت میباشد. آنچه که سالهاست کمبود آن را در حوزههای مختلف مدیریت و برنامهریزی کشور احساس میکنیم فقدان برنامهریزهای شفاف، دقیق، قابل اندازهگیری و ارزیابی برای آینده است. به نظر میرسد از گذشتههای دور تاکنون همیشه آینده برای همه اقشار جامعه حتی مدیران و برنامهریزان رازآلود و پرابهام و شدیداً ناشناخته بوده است، در صورتی که بگفته کنکاکس میتوان برای آینده برنامهریزی کرد و خود خالق آینده بود. اگر مقصدی را که در آینده باید به سوی آن حرکت کنیم با تمامی ابعاد و ویژگیهایش بازشناسیم و مختصات نقطة شروع خود را بدرستی بازیابیم میتوان با رهتوشة امروز و شناسایی همه موانع و ضعفها، مسیر راهیابی به مقصد را با گامهای اصولی و منطقی تدوین کرد. ولی اگر ندانیم که مقصد و آمال ما کجاست و خرد جمعی به تفاهم و اجماع در این زمینهها راه نیافته باشد. باید مطمئن باشیم که جامعهای تنیده با روزمرگی خواهیم داشت و در انبوهی از چه باید کردها گرفتار و اسیر خواهیم شد. این موضوع ما را به یاد جملهای از مرحوم دکتر شریعتی میاندازد که میگوید «اگر فهمیدیم که چهمیخواهیم، خواهیم فهمید که چه باید کرد». متأسفانه ندانستن اینکه چه میخواهیم درد امروز جامعه ماست. امید که طرح تفکرات مدیریت استراتژیک و گسترش و عمقیابی آن در سطوح مختلف جامعه بتواند بسترساز تدوین برنامههای دقیق و زیربنایی برای آینده باشد.
تحقیق مدیریت استراتژیک هنر و علم تدوین 28 ص - ورد