1 - شق القمر یک معجزه بزرگ پیامبر اسلام (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم)
گرچه بعضى از کوتاهنظران اصرار دارند که این معجزه را طورى توجیه کنند که از صورت یک خارق العاده خارج شود ، چنانکه گفتهاند : آیهفوق از آینده خبر مىدهد ، و مربوط به اشراط ساعت یعنى حوادث قبل از قیامت است ، ولى قرائن متعددى در آیه وجود دارد که تاکید بر وقوع یک اعجاز مىکند ، از جمله ذکر این موضوع به صورت فعل ماضى که نشان مىدهد شق القمر واقع شده است ، همانگونه که نزدیکى رستاخیز با ظهور آخرین پیامبر نیز تحقق یافته.
بعلاوه اگر سخن از معجزه نباشد هیچ تناسبى با نسبت سحر به پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) که در آیه بعد آمده است ندارد ، و همچنین با جمله و کذبوا و اتبعوا اهوائهم که خبر از تکذیب آنها مىدهد هماهنگ نیست.
افزون بر اینها روایات فراوانى در کتب اسلامى در زمینه وقوع این اعجاز نقل شده که در حد شهرت یا تواتر است ، و لذا قابل انکار نمىباشد در اینجا به گفتارى از فخر رازى و طبرسى دو مفسر معروف اهل سنت و شیعه اشاره مىکنیم ، فخر رازى مىگوید : عموم مفسران معتقدند مراد از آیه این است که ماه شکافته شد ، و روایات صحیحى نیز بر این معنى دلالت مىکند ، و امکان عقلى آن نیز جاى تردید نیست ، و از سوى دیگر پیامبر صادق (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) از آن خبر داده ، بنابر این باید آنرا پذیرفت ، اما داستان عدم خرق و التیام در افلاک ( طبق عقیده ابطال شده بطلمیوسى ) مطلبى بى اساس و غیر علمى است ، چرا که با دلائل عقلى ثابت شده که خرق و تخریب در آسمانها کاملا ممکن است .
مرحوم طبرسى نیز در مجمع البیان مىگوید : مفسران این آیه را مربوط به معجزه شق القمر در زمان پیامبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مىدانند ، سپس تنها کسى را که در جهت مخالف این عقیده نام مىبرد عطا و حسن و بلخى است که با بى اعتنائى از قول آنها مىگذرد.
بعضى نقل کردهاند که حذیفه صحابى مشهور داستان شق القمر را در حضور جمع کثیرى در مسجد مدائن نقلکرد و هیچکس بر او ایراد نگرفت ، با اینکه بسیارى از حاضران عصر پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) را درک کرده بودند ( این حدیث را در المنثور و قرطبى در ذیل آیه مورد بحث آوردهاند)
بنابر این نه با توجه به خود آیه و قرائن موجود در آن ، و نه از نظر روایات ، و اقوال مفسران ، موضوع شق القمر قابل انکار نیست ، البته در اینجا سؤالاتى وجود دارد که به پاسخ آن خواهیم پرداخت.
2 - شق القمر از نظر علوم روز
از سؤالات مهمى که در این بحث مطرح است این است که وقوع انشقاق و شکاف در اجرام آسمانى اصولا امکان دارد ؟ یا اینکه علم آنرا به کلى نفى مىکند ؟ پاسخ این سؤال با توجه به مطالعات و اکتشافات دانشمندان فلکى چندان پیچیده نیست ، زیرا اکتشافات مىگوید : چنین چیزى نه تنها محال نیست ، بلکه بارها نمونههاى آن مشاهده شده ، هر چند در هر کدام عوامل خاصى مؤثر بوده است .
به تعبیر دیگر : کرارا در دستگاه منظومه شمسى و سایر کرات آسمانى انشقاقها و انفجارهائى روى داده است که براى نمونه موارد زیر را یادآور مىشویم:
الف - پیدایش منظومه شمسى
-این نظریه از سوى همه دانشمندان پذیرفته شده است که تمامکرات منظومه شمسى در آغاز جزء خورشید بود که بعدا از آن جدا شده ، و هر یک در مدار خود به گردش درآمده است.
منتها در باره عامل این جدائى گفتگو است : لاپلاس معتقد است عامل این جدائى نیروى گریز از مرکز در منطقه استوائى خورشید بوده ، به این معنى که در آن هنگام که خورشید به صورت توده گاز سوزانى بود ( و هم اکنون نیز چنین است ) و به دور خود گردش مىکرد سرعت این گردش در منطقه استوائى سبب شد که قطعاتى از آن جدا گردد ، و در فضا پراکنده شود ، و به دور مرکز اصلى یعنى خورشید به گردش درآید.
ولى تحقیقات بعضى دیگر از دانشمندان بعد از لاپلاس منتهى به فرضیه دیگرى شده که عامل این جدائى را وقوع جزر و مدهاى شدیدى در سطح خورشید بر اثر عبور یک ستاره عظیم از نزدیکى آن مىشمرد .
طرفداران این فرضیه که حرکت وضعى خورشید را در آن روزگار کافى براى توجیه جدائى قطعاتى از آن نمىدانند دست به سوى این فرضیه دراز کرده ، مىگویند : این جزر و مد ، امواج عظیمى در سطح خورشید به وجود آورد ، درست همانند سقوط قطعه سنگ عظیمى در یک اقیانوس ، و بر اثر آن قطعاتى از خورشید یکى پس از دیگرى به خارج پرتاب شد ، و به گرد کره مادر به گردش درآمد.
در هر حال عامل جدائى هر چه باشد مانع از این نیست که همه معتقدند پیدایش منظومه شمسى از طریق انشقاق و جدائیها صورت گرفته است .
شامل 16 اسلاید powerpoint
دانلود پاورپوینت نکات سوره قمر