نوع فایل: word
قابل ویرایش 15 صفحه
چکیده:
یکی از پدیده های خانوادگی که امروزه مورد توجه محققان ، جامعه شناسان و روان شناسان قرار گرفته است ،اعمال خشونت در خانواده و یا به اصطلاح معمول خشونت مردان علیه زنان در خانواده است .
منظور از خشونت در این مطالعه ،رفتاری است که به قصد ونیت آشکار و یا پنهان برای وارد کردن آسیب فیزیکی ، روانی ، اجتماعی به فرد دیگر صورت می گیرد،این پژوهش باهدف بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتبط با آن در میان خانواده های ساکن در شهر ایذه درسال1389انجام گرفته است.
موادوروش ها: این مطالعه از نوع توصیفی بوده وجامعه موردمطالعه 100نفرازخانواده های ساکن در شهر ایذه می باشند، که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند ،ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخت شامل25 سوال بسته بوده که روایی پرسشنامه توسط متخصصین فن موردتأئید قرارگرفته وپایایی آن نیز بامطالعه مقدماتی صورت پذیرفته است.داده ها پس ازجمع آوری موردتحلیل قرارگرفته وتوسط جداول یک بعدی ودوبعدی ارائه گردیده است.
یافته ها: نتایج نشان دادکه میزان خشونت روانی 40 درصد ، خشونت اجتماعی 18 درصد و خشونت فیزیکی 30 درصد از طرف مردان علیه زنان انجام پذیرفته که از میان چهار نوع خشونت بیشترین فراوانی را خشونت روانی به خود اختصاص داده است ، میزان خشونت مردان علیه زنان در خانواده هایی که مردان سطح تحصیلات شان زیر دیپلم می باشد ،در مقایسه با خانواده هایی که تحصیلاتشان فوق دیپلم و لیسانس بالاتر است زیادتر می باشد به طوری که 95% از خشونت روانی و 89% از خشونت فیزیکی و 100% خشونت اجتماعی در خانواد ه های با سطح تحصیلات پایین رخ داده است .
خشونت در خانواده با میزان در آمد ماهیانه ارتباط داشته و بیشترین خشونت مردان علیه زنان در خانواده ها ی با در آمد پایین بیشتر از خانواده های با میزان در آمد متوسط و بالا می باشد به طوری که 58% از خشونت فیزیکی ، 77% از خشونت اجتماعی ، 70% از خشونت روانی درخانواده های با میزان و در آمد پایین مشاهده می شود
مقدمه:
خانواده در حوزه مطالعه و تحقیق ، یک واقعیت چند بعدی شناخته می شود به طوری که از ابعاد مختلف ، موضوعات آن قابل بررسی هستند . یکی از پدیده های خانوادگی که امروزه مورد توجه محققان ، جامعه شناسان و روان شناسان قرار گرفته است اعمال خشونت در خانواده و یا به اصطلاح معمول خشونت مردان علیه زنان در خانواده است .
منظور از خشونت در این مطالعه رفتاری است که به قصد ونیت آشکار و یا پنهان برای وارد کردن آسیب فیزیکی ، روانی ، اجتماعی به فرد دیگر صورت می گیرد ( 1)
اما خشونت مردان علیه زنان ابعاد متعددی را شامل می شود که در این راستا می توان به خشونت فیزیکی ( یعنی آسیب رساندن به اعضای بدن با کتک ، ضرب و جرح با استفاده ازدست یا ابزار دیگر ) ، خشونت روانی ( تهدید ، تحقیر ، سرزنش کلامی ، فحاشی ) خشونت اجتماعی ( کنترل رفتارهای زن ، در انزوای اجتماعی قرار دادن ، ممنوعیت ارتباط با دیگران اشاره نمود ( 2) .
بررسی ها نشان می دهد که خشونت مردان علیه زنان در خانواده ها به میزان زیادی متأثیر از عوامل روانی اجتماعی است و در تبیین آن نظریه های مختلیفی چون نظریه کارکرد گرایی ، نظریه های ساختار اجتماعی ( تنش ، تضاد ) ، نظریه فمینیستی ، نظریه منابع ، نظر سیستمی ، نظریه زیست محیطی و نظریه ناکامی ، پرخاشگری وجود دارند .
به طوری که کارکرد گرا یان در تبیین خشونت خانوادگی معتقدند که خانواده گروهی است که وجود علایق متفاوت در این گروه ناهمگون ، سبب به وجود آمدن تضادهای آشکار یا پنهان می شود . این تضادها ، ویژگی ها و کارکردهای مناسب خانوادگی را از بین می برد و د رنتیجه ، باید آنها را از در راه برداشت .
رفع تضادهای خانوادگی با استفاده از وسایل قدرت و در مواردی ، از راه خشونت امکان پذیر می گردد ( 3) .
از دیدگاه نظری فرهنگی فرهنگ میراث اجتماعی گذشته است که بر رفتار کنونی و آینده انسان تأثیر می گذارد .مردانی که باهمسران خود بد رفتاری می کنند ، در فرهنگی زندگی می کنند که در آن حاکمیت مردان بسیار بیشتر از زنان است .
نظریه های ساختار اجتماعی ( تنش ، تضاد ) خشونت در خانواده را چنین تبیین می کنند که هر چه وقایع یاموقعیت های تنش آفرین که خانواده ها را تهدید می کنند ، بیشتر باشد ، احتمال بروز رفتار خشونت آمیز در آن خانواده بیشتر خواهد شد ( 4) .
هم چنین صاحب نظران نظریه فمینیستی معتقدند که خشونت در درون خانواده بیشتر اوقات از جانب مردان جنت به زنان و کودکان صورت می یگرد . آن ها معتقدند که دلایل اصلی خشونت ، وجود ساختارهای اقتداری پدر سالارانه در جامعه است . ( 5)
بنا بر نظریه ویلیام کود ، نظام خانواده ، مانند هر نظام یا واحد اجتماعی دیگری دارای نظامی اقتداری است و هر کس که به منابع مهم خانواده بیشتر از دیگران دسترسی دارد ، می تواند سایر اعضاء را به فعالیت در جهت امیال خود وا دارد . (6)
در نظریه سیستمی ، خانواده نظامی ( سیستمی ) در نظر گرفته می شود که دارای مزایای بسته یا باز یا قابل نفوذ با محیط اطراف خود است . این مبادله ، به صورت باز خورد منفی یامثبت صورت می گیرد و اهداف نهفته در نظام ، برخورد تأثیر دارند . مثلاً ممکن است خشونت در جهت دستیابی به هدف یا بقای نظام وسیله موثری باشد . خشونت ، از طریق راه و روشی که نظام درونی و بیرونی خانواده به آن واکنش نشان می دهد ، تحت تأثیر قرار می گیرد . ( 7)
پیروان نظریه زیست محیطی معتقدند اگر خانواده نتواند با محیط بیرونی ارتباط برقرار کند ، امکان بروز خشونت (به ویژه علیه کودکان ) ، به وجود می آید . بنابراین زمانی که رابطه متقابلی بین والدین – کودک ، خانواده و محیط وجود نداشته باشد ، خشونت امکان بروز پیدا می کند (8) .
در نظریه زیست محیطی ، آن چه در ایجاد خشونت مهم می باشد این است که تفسیرهای اجتماعی این عمل را مقبول نشان می دهند و شبکه اجتماعی که خانواده در آن به سر می برد نیز تعیین کننده میزان بروز خشونت است .
نظریه ناکامی – پرخاشگری بر این مبنا است که ناکامی ، به خصوص زمانی که رفتار درجهت رسیدن به هدف نباشد ، باعث ایجادانگیزه ( تحریکی ) می گردد که هدف آن صدمه زدن به افراد یا اشیای دیگر است . در این صورت شرایط محیط خاص علاوه بر نظریه های مذکور مطالعات متعددی در مورد میزان وعلل خشونت مردان علیه زنان انجام شده است . به طوری که اعزازی د رمطالعه خود نشان داده است که خشونت خانوادگی (همسر آزاری ) در بر گیرنده طیف گسترده ای از افراد با ویژگی های متفاوت اجتماعی و اقتصدی است .
خانواده هایی که در آنها خشوت رواج داشته است ، با توجه به عواملی مانند مواد ، در آمد و نوع شغل تفاوت های فراوانی داشتند . ( 10)
از دیگر عواملی که در ایجاد خشونت دخالت دارند می توان به نگرش های اجتماعی در مورد خشونت ، نگرش نسبت به زنان ، نگرش نسبت به ازدواج و تشکیل خانواده و ناتوانی سازمان های رسمی برای کمک رسانی ، ساختار مردانه سازمان های رسمی ، نبود حمایت های اقتصادی ، اجتماعی و ناآگاهی زنان از امکانات و ....... اشاره کرد ( 9)
همچنین اعزازی در مطالعه خود نتیجه گیری می کند که افرادی که خود در زندگی شخصی قربانی خشونت خانوادگی بوده اند و یا حتی شاهد رفتار خشن اعضای خانواده نسبت به یکدیگر بوده اند ، در رابطه با دیگران دارای مشکلات متعددی هستند و در بعد فردی این افراد بیشتر از دیگران تمایل ؟ استفاده از مواد مخدر و پرخاشگری دارند .
و از کارایی پایینی در محیط های کاری برخوردارند . و در بعد اجتماعی ، این افراد قادر به برقراری رابطه سالم با دیگران نیستند . ( 11)
بارون و پیروان عواملی چون بی توجهی ؟ عواطف زن ، افراد در سیگار کشیدن و مصرف مشروبات الکلی ، نادیده گرفتن دیدگاه های زن و برخورد با زن به عنوان یک موجود حقیر و ناران ، غفلت از زن ، بی فکری و مسخره نمودن زن ، نزدیکی اجباری و یا در خواست زیاده از در آن با خشونت مردان مرتبط است ( 7) .
بررسی انجام شده اعزازی در ارتباط با عوامل اجتماعی – روانی پرخاشگری ، نقش سطح تحصیلات ، در آمد ، اشتغال و بهداشت فردی را در اعمال خشونت در خانواده ها مؤثر می داند ( 12)
تحقیق دیگری توسط استراوس وهمکاران با عنوان « پشت درهای بسته : خشونت در خانواده های آمریکایی » انجام گرفته که بر اساس نتایج این بررسی 16 درصد از افراد نمونه اظهار داشتند که در طول یک سال انواع خشونت فیزیکی را تجربی کرده اند و 38 در صد زنان نیز اظهار نموده اند که در طول زندگی مشترکشان از جانب شوهر خشونت دیده اند (4)
همچنین تحقیقات نشان می دهد که در آمریکا 6/1 میلیون همسر در هر سال از شوهران خود کتک می خورند ( 14 و 13) نتیجه مطالعه امیر مرادی نشان می دهد که 43 درصد آنها از افسردگی شدید رنج می برند و 65 درصد آنها نیز دارای عزت نفس پایین هستند (11) .
با توجه به مبانی نظری و ادبیات پژوهشی می توان گفت که حداقل در 16 درصد خانواده ها ، خشونت خانوادگی مشاهده می شود و این پدیده قابل تبیین با تئوریهای جامعه شناختی و روان شناختی است . به طوری که هر دو فاکتورهای روانی و اجتماعی در بروز این پدیده ایفای نقش می کنند .
حال در مطالعه حاضر سه هدف اساسی دنبال شد ، اولین هدف مطالعه این بود که میزان خشونت مردان علیه زنان در خانواده ها ساکن در شهر ایذه چقدر است و دومین هدف مطالعه نیز این بود که خانواده ها از کدام نوع خشونت خانوادگی بیشتر رنج می برند ، و این که پدیده خشونت در خانواده ها با چه متغیرهایی مرتبط است ، سومین هدف مطالعه محسوب می شود .
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه وهدف
موادوروش ها
یافته ها
نتیجه گیری
مقدمه
مواد و روش ها
یافته ها
بحث
منابع
فهرست جداول:
جدول شماره 1: میزان انواع خشونت مردان علیه زنان
جدول شماره 2: رابطه بین میزان تحصیلات مردان بامیزان و نوع خشونت مردان علیه زنان را نشان می دهد .
جدول شماره 4: رابطه میان آشنایی و رابطه قبلی میان زن و مرد با میزان خشونت مردان علیه زنان
منابع ومأخذ:
1-ستوده 15. روان شناسی اجتماعی ، تهران ،انتشارات آوای نور ، 1389 ، ص 11.
2- کلانیک ال . کنار آمدن با چالش های زندگی ، ترجمه نریمانی م ، اسماعیل ولیزاده ، مشهد ، انتشارات آستان قدس رضوی ، 1382 ، ص 240
3-ساروخانی ب . مقدمه ای بر جامعه شناسی خانواده ، انتشارات سروش ، تهران ، 1370 ، ص 103.
4-strau's MA, Gelles RJ , steinnetz sk . Behind closed Doors8 violence in the American Family (Garden city , MV:Anchor . 1980 :151-152
- Blat G, Steiuc . A hit is a hit…. Or is it ? Approval and Tolerance of the use of physical Force by spouses , The Dard side of Families : Current Familh violence Research ( Beverly Hills , ca: sage ) . 1983:71-74
6- ویلیام جی . گود . خانواده و جامعه ، ترجمه باقر ساروخانی ، تهران ، نشر کتاب ، 1352 ، ص 301
7- کارم ، بررسی خشونت علیه زنان در قوانین ایران ، تهران ، نشر توسعه ، 1377 ، ص 215 .
8- گیونز آ ، جامعه شناسی ، ترجمه صبوری م ، تهران ، نشر نی ، 1373 ، ص 259.
9- رتیر زج ، نظریه های جامعه شناختی در دوران معاصر ، ترجمه ثلاثی م ، تهران ، نثر امیر کبیر . 1379 ، صفحات 61-6
10- اعزازی ش . خشونت خانگی ، تهران ، نشر سالی ، 1380 ، ص 74.
11- اعزازی ش . خشونت خانوادگی بازتاب ساختار اجتماعی ، مجله زنان . 1377 ، سال هفتم . شماره 50 ، ص 31
12- اعزازی ش ، جامعه شناسی خانواده ، تهران ، نشر روشنگران و مطالعات ، 1376 ، ص 152
- Vander Zanden , James . w. Sociology the core , Mc Graw – Hill publishing con pany , 2 1990, 201
- Gelles Rh . Straus MA, Harrop JW. Has Family Viotence Decreased , Journal of marriage and the family 1985 , 50:286-291
- نریمانی م . بررسی میزان و علل عود اعتیاد در معتادین خودمعرف ، سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان اردبیل 1382 ، ص 76
- نریمانی م . ارزشیابی شخصیت ، اردبیل ،انتشارات شیخ صفی 1380 ، ص 98
پروژه بررسی میزان خشونت مردان علیه زنان و متغیرهای مرتبط با آن در میان خانواده ها. doc