
نقشه با مقیاس 1:250000 منطقه شهرکرد همراه با راهنما و آبراهه ها
نقشه 1:250000 زمین شناسی شهرکرد
نقشه با مقیاس 1:250000 منطقه شهرکرد همراه با راهنما و آبراهه ها
نقشه با مقیاس 1:250000 منطقه جهرم همراه با راهنما و آبراهه ها
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :28
بخشی از متن مقاله
تاریخچه روانشناسی صنعتی و سازمانی
بررسی عوامل انسانی مربوط به کار و محیط کار به گذشته های خیلی دور باز می گردد میتوان اشاراتی را در مورد بهبود شرایط و محیط کار و همچنین امور استخدامی در آثار و نوشته های حکما و فیلسوفهای گذشته مشاهده کرد مثل ماکس وبر(طرح ساختارهای سازمانی) کارل مارکس (از خود بیکانگی) . دستورالعل هائی را برای طرح نظام های کار می توان در انجیل یافت ِ میتوان آنها را در نوشته های مصر باستان و نیز میتوان در فرهنگ مردم چین یافت. اما من در اینجا تنها به اشاره ای به کتاب جمهوریت افلاطون بسنده میکنم « هیچ دو فردی مثل هم آفریده نشده اند و با آنکه هر دو متساویند و به طور تساوی از مواهب طبیعی برخوردارند ولی هر یک در صفاتی مشخص هستند که آن صفات آن دو را نسبت به یکدیگرو لیاقت و استعداد هر یک را در برابر حرفه و کار معین معلوم و مشخص میکند لذا بستگی به تصمیم ما دارد که چگونه افراد را انتخاب کنیم که خصوصیاتشان با کارشان منطبق گردد.»
اولین آزمایشگاه روانشناسی در سال 1879 در لایبزیک آلمان توسط ویلهلم وونت تاسیس شد و میتوان تاسیس این رشته علمی را نیز در همین تاریخ و توسط همین شخص اعلام کرد اما روانشناسی صنعتی در دهه قبل از جنگ جهانی اول جوانه زد و همچنین حضور دو روانشناس در آمریکا والتر دیل اسکات که به آلمان نزد وونت رفت و هوگومونستربرگ آلمانی که برای تحصیل به هاروارد رفته بود که میتوان این دو نفر را اولین روانشناسان صنعتی دانست.
جنگ جهانی اول
با شروع جنگ ارتش ایالات متحده با مشکل سربازگیری مواجه بود اساسا پرسش این بود که برای مشاغل پیشرفته و محتاج به مهارت چه اشخاصی مناسب است روانشناسان چنین فرض کردند که تفاوت عمده افرادی که میتوانند کارهای پیچیده را انجام دهند با افرادی که نمیتوانند در هوش آنهاست در نتیجه روانشناسان ارتش آزمون آلفا را ساختند. این آزمون هوش چیزی مشابه با آنچه را که مقیاسهای بینه اندازه میگرفت میسنجید لیکن امکان داشت که آن را همزمان روی گروهی از افراد اجرا کرد. در واقع آزمون آلفا چنان در پیش بینی موفق بود که هم رشد زیادی را در کاربرد روانشناسی در صنعت بعد از جنگ جهانی ترغیب کرد و هم این کاربرد را در جهت گزینش کارکنان سوق داد . در نتیجه روانشناسان پس از جنگ جهانی اول برای تهیه آزمونها و مقیاسها به کار گمارده شدندتا برای گزینش متقاضیان استخدام به کار روند.
بعد از جنگ تا حدی روانشناسی صنعتی رو به افول نهاد تا اینکه مجموعه ای آزمایش که در کارخانه هاثورن از شرکت الکتریکی غربی در خارج شهر شیکاگو انجام گرفت. این رویداد عبارت بود از مجموعه ای آزمایش که تاثیر روشنائی ـ استراحتهای کوتاه مدت ـ و سایر شرایط کار را مورد مطالعه قرار دادند( رج کاری 1967) این دست آوردها جنبشی دوباره در روانشناسی صنعتی پدید آورد.
جنگ جهانی دوم
جنگ جهانی دوم هم تاثیری چون جنگ جهانی اول وحتی بیشتر از آن داشت . آزمونهایی به منظور گزینش و طبقه بندی داوطلبان سربازی در انواع گوناگون دوره های آموزشی ساخته شد. روشهای آموزشی چندی با کمک یافته های حاصل از آزمایشهای انجام شده در زمینه یادگیری پدید آمد.همین که تاثیر لوین و مطالعات هاثورن گسترش پیدا کرد یافته های مربوط به اثر عوامل اجتماعی و انگیزشی بر عملکرد در برنامه های تربیت رهبران گنجانده شد.
در اثنای دهه 1945 تا 1955 همه علائم شکوفائی و رشد در فعالیتهای این رشته از دانش مشاهده شد تربیت دانشجویان در مقطع دکترا افزایش داشت انجمن تجدید سازمان یافته های روانشناسی آمریکا یکی از بخشهای اصلی خود را بخش روانشناسی صنعتی قرار داد. مجله علمی جدیدی به نام «روانشناسی امور استخدامی» پایه گذاری شد تا با مجله روانشناسی کاربردی که مجله سنتی این رشته بود همراهی کند.
یاد بگیرید که در لحظه حاضر زندگی کنید
اندازه گیری آرامش ذهن ما تا حد زیادی با مقدار زمانی که می توانیم در لحظه حاضر زندگی کنیم مشخص می شود. بدون توجه به این که دیروز یا سال گذشته چه اتفاقی افتاده و فردا ممکن است چه اتفاقی بیفتد یا نیفتد ، لحظه حاضر نقطه ای است که در آن قرار دارید – همیشه!
دون تردید، بسیاری از ما به هنر روان رنجوری که عبارت است از "صرف مقدار زیادی از عمر خود به نگران بودن درباره چیزهای گوناگون" آراسته ایم! ما اجازه می دهیم که مشکلات گذشته و نگرانی های آینده بر لحظات کنونی ما چیره شوند، به حدّی که به اضطراب، سرخوردگی، افسردگی و نومیدی می رسیم. از سوی دیگر، ما رضامندی، اولویت های تعیین شده ، و شادی خود را به تعویق می اندازیم و اغلب خود را متقاعد می کنیم که اوضاع «روزی» بهتر از امروز خواهد شد. دوستی می گفت «زندگی آن چیزی است که وقتی ما مشغول برنامه ریزی های دیگر هستیم اتفاق می افتد.» وقتی که ما مشغول برنامه ریزی «برنامه های دیگر» هستیم، بچه های ما بزرگ می شوند، اشخاصی که دوست داریم از اطرافمان پراکنده می شوند و می میرند، بدن های ما از قواره خارج می شوند و رؤیاهای ما از دست می روند. خلاصه این که ما فرصت لذت بردن از زندگی را از دست می دهیم.
بسیاری از مردم طوری زندگی می کنند که گویی زندگی تمرین نهایی نمایشی برای تاریخی در آینده است. زندگی این نیست. در حقیقت، برای هیچ کس تضمینی وجود ندارد که فردا اینجا باشد. "حال"، تنها زمانی است که داریم و تنها زمانی است که روی آن کنترل داریم. وقتی که توجه ما به زمان حال است، ترس را از ذهنمان دور می کنیم. "ترس" و نگرانی معمولاً درباره حوادثی است که امکان دارد در آینده روی دهد : نداشتن پول کافی ، مشکلاتی که برای فرزندانمان پیش خواهد آمد ، پیر شدن ، مردن و ...
برای مبارزه با ترس، بهترین راهبرد آن است که یاد بگیرید توجه تان را به زمان حال معطوف کنید. تمرین کنید که توجه تان در اینجا و در زمان حال باشد. زیرا تلاشهایتان بهره زیادی در بر خواهد داشت.
1. منبع مقاله را در نظر بگیرید
هرگاه در رسانههای عمومی، مطلبی درباره یافتههای پژوهشهای روانشناسی خواندید یا شنیدید، همیشه باید منبع اصلی اطلاعات را در نظر بگیرید. مطالعات منتشر شده در مجلات علمی و حرفهای روانشناسی، فرایند بررسی دقیقی را طی کردهاند. این مطالعات معمولاً توسط یک یا چند پژوهشگر صاحب صلاحیت علمی صورت گرفتهاند و معمولاً از سوی یک مرکز، بیمارستان یا سازمان آموزشی و پژوهشی پشتیبانی شدهاند. ویراستاران علمی مجله نیز آنها را خوانده و تأیید کردهاند. یعنی روانشناسان دیگری که در روشهای پژوهشی و آماری مهارت دارند، قبل از چاپ شدن مطلب، آن را بررسی کردهاند.
دلیل دیگری که برای در نظر گرفتن منبع وجود دارد این است که در بسیاری از گزارشهایی که در مجلاّت معمولی چاپ میشوند، عناصر کلیدی یافتههای پژوهشی یا غلط تعبیر میشوند و یا به دقت توضیح داده نمیشوند. نویسندگان و گزارشگرانی که فاقد تجربه در روشهای پژوهشی هستند ممکن است به طور دقیق متوجه نشوند که مطالعه چگونه صورت گرفته و تأثیرات احتمالی نتایج پژوهشی چیست. بنابراین بامطالعه اصل مقاله، درک کاملتر و بهتری از معنی یافتههای پژوهشی کسب خواهید کرد.
2.دعاهای عجیب و غریب و کاملاً غیرمنتظره شک کنید
به هنگام ارزیابی و بررسی هر نوع اطلاعات علمی, هیچگاه «شک کردن» را فراموش نکنید. خصوصاً به ادعاها یا یافتههایی که احساسی یا غیرواقعی به نظر میرسند شک کنید. یادتان نرود که هدف رسانههای عمومی، جلب توجه، فروش بیشتر و بالا بردن تیراژ است. گزارشگران ممکن است روی عناصر خاصی از مطالعه تمرکز کنند و از اطلاعات مهمی که برای درک نتایج پژوهش ضرورت دارند غافل بمانند. خطر دیگری که وجود دارد این است که ادعاها واظهارات پژوهشگران ممکن است خارج از بافت و متن مورد نظر مورد استفاده قرار گیرد به نحوی که کاملاً مغایر با نتایج اصلی مطالعه باشد.
3. روشهای پژوهش را ارزیابی کنید
برای آن که مصرفکننده هوشمند مطالب روانشناسی باشید، درک برخی از پایههای یک پژوهش روانشناسی ضرورت دارد. عناصری نظیر تعاریف عملیاتی، نمونهگیری تصادفی و طراحی پژوهش، برای درک نتایج نهایی یک مطالعه، اهمیت دارند. برای مثال، یک مطالعه خاص ممکن است فقط افراد خاصی از یک جمعیت را در نظر گیرد و یا تعریف خاصی از یک موضوع بخصوص را مورد نظر قرار دهد. هر دوی این عوامل میتوانند در این که یافتههای پژوهشی برای کلّ جامعه چه معنی میدهند و چگونه نتایج را میتوان برای درک بهتر یک پدیده روانشناسانه به کار بست، اهمیت داشته باشند.
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل
مقاله اختلالات هویت جنسی
اختلالات هویت جنسی
«هویت جنسی(Gender Identity)» بازتاب احساس مردانگی یا زنانگی فرد است. هر کودکی تاسن 2-3 سالگی باور محکمیدر مورد مرد یا زن بودن خود پیدا میکند و راحت و قاطع میگوید:«من یک پسرم» یا «من یک دخترم» اما حتا اگر رشد جنسی او طبیعی هم باشد، حس نرینگی یا مادینگی فرد کامل نیست و باید رشد و تکامل یابد.
هویت جنسی بر اساس زیست شناسی افراد بنا میشود، از آموزههای اجتماعی اثر میپذیرد و برای این که به دوام و ثبات دست یابد، به گذشت زمان نیاز دارد.
هویت جنسی به طور ضمنی به معنای وجوه فیزیولوژیک رفتار مرتبط با مردانگی یا زنانگی است. اما باید بین جنسیت اچتماعی و جنسیت بیولوژیک(زیست شناختی) تمایز و تفاوت قائل شد؛ هرچند در اغلب موارد، این دو با یکدیگر متناسب و هماهنگ هستند، یعنی مردان رفتار مردانه و زنان رفتار زنانه از خودنشان میدهند. ولی گاه در مواردی چون مبحث ما جنسیت و هویتجنسی بایکدیگر در تعارض و تضادند.
ویژگیهای جسمانی از جنسیت زیست شناختی فرد بر میآید اما این به تنهایی هویت جنسی را شکل نمیدهد. در پیدایش هویت جنسی، سر مشقهای بی شمار اجتماع نقش دارند، سرمشقهایی از همبازیها، پدر و مادر، خواهر و برادر، آشنایان، آموزگاران و دیگر روابط اجتماعی – فرهنگی ساری و جاری.
به طور معمول، افراد با جنسیت بیولوژیک خود، همانندسازی میکنند اما همیشه این گونه نیست. گاه مغز و روان مردانه در پیکری زنانه اسیر میشود و سه بار شایع تر از آن، مغز و روان زنانه در کالبدی مردانه فریاد بر میآورد!
ویژگی اصلی اختلال هویت جنسی، ناراحتی شدید و مداوم شخص در مورد جنسیت تعیین شدهی اوست و او تمایل و اصرار دارد که به جنس مقابل تعلق دارد. در بسیاری موارد از همان کودکی، چه دختر بچهها و چه پسر بچهها از پوشیدن لباسهای جنس آناتومیکال (کالبد شناختی) خود خودداری کرده و لباسها و بازیها و رفتارهای جنس مقابل را بر میگزینند. در موارد زیادی آنها ویژگیهای آناتومیک خاص خود را رد و انکار میکنند.
در دورهی کودکی، نمیتوان مرز مشخص بین کودکان دچار اختلال هویت جنسی و دیگر کودکان معمول گذاشت. دختران مبتلا به این اختلال، دوستان و مصاحبان پسر زیادی داشته و دلبستگی ویژهای به ورزشها و بازیهای خشن پسرانه نشان میدهند. این دخترها علاقهای به عروسکبازی و خالهبازی ندارند و در بازیهای کوکانه نقش پدر، برادر و دیگر افراد مذکر را به عهده میگیرند.
نوع فایل: word
سایز:20.1kb
تعداد صفحه:28
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :25
بخشی از متن مقاله
حقوق خصوصی (به فرانسوی:Droit privé ) یکی از دو شاخه اصلی علم حقوق است. حقوق خصوصی در مقابل حقوق عمومی قرار میگیرد که به روابط میان افراد با مأموران دولت و انتظام سازمانهای دولتی میپردازد.
پیشینه
جدایی میان حقوق خصوصی و عمومی پیشینه بسیار طولانی دارد و حتی در میان رومیان نیز مرسوم بوده است. آنها آنچه را که مربوط به سازمانهای عمومی است [۱] از آنچه مربوط به منافع عمومی افراد است[۲]، جدا میساختند. جدایی این دو شعبه با تدوین کد ناپلئون قطعیت بیشتری یافت، زیرا این قانون تنها به روابط خصوصی اشخاص مربوط میگشت و از ابتدا نیز قانون مدنی نامیده میشد.
انتقاد
در زمانی که مکتب اصالت فرد و آزادی اراده مبنای حقوق بود و حدود دخالت دولت در اقتصاد به دقت معین میشد و اصل بر این بود که کار مردم به خود آنها واگذار شود، حد بین حقوق عمومی و خصوصی نیز به آسانی قابل رسم بود.
اما از اواخر سده نوزدهم که رفته رفته مفهوم اجتماعی حق هوادارانی یافت و وظایف دولت در اداره امور گسترش پیدا کرد، مرز میان حقوق خصوصی و عمومی نیز دستخوش تغییر شد؛ دولت در غالب امور شخصی و روابط افراد دخالت کرده و با ملیساختن برخی از مؤسسههای مالی، به صورت اشخاص حقوقی در کنار دیگران به تجارت پرداخته و قاعده عدم دخالت دولت در تجارت را زیر پا گذاشت.
به این ترتیب در حقوق کنونی اصل حاکمیت اراده اهمیت پیشین خود را از دستداده و قواعد امری قراردادها رو به فزونی نهاده و در بسیاری از موارد (همچون خدمت نظام وظیفه اجباری) قراردادهایی خلق شده که رضایت طرف قرارداد، نه تنها شرط اعتبار آن نیست، بلکه گردن ننهادن به آنان تخلف شمرده میشود.
شاخهها
مالکیت عمومی
مالکیت عمومی (public domain) شامل پیکرهای از دانش و نوآوری (بویژه آثار خلاقانه مانند نوشته، هنر، موزیک، و اختراعات) میشود که هیچ فرد و یا هیچ نهاد قانونی نتواند از آن بهرهُ اختصاصی ببرد. این پیکره از اطلاعات و خلاقیت به عنوان قسمتی از میراث فرهنگی و فکری بشریت مطرح شده که هر فردی میتواند از آن بهره ببرد و استفاده کند.
اگر یک اثر جزو مالکیت عمومی نباشد، این میتواند نتیجهُ بهرهُ اختصاصیای باشد که یک قانون حق تکثیر (copyright) از آن حمایت میکند.
به هر حال، وقتی که محدودیت زمانی قانون حق تکثیر یا هر قانون انحصار مالکیت ذهنی (intelectual property) دیگری به پایان برسد، آثار جزو مالکیت عمومی میشوند و میتوانند توسط هر کس و برای هر هدفی استفاده شوند.
نشانه غیررسمی مالکیت عمومی که نشان دهنده آن است که اثر تحت حمایت قانون حق تکثیر نیست.
یک اثر خلاقانه جزو مالکیت عمومی به حساب میآید اگر هیچ قانونی برای محدود کردن استفادهُ آن وجود نداشته باشد.
ممکن است هیچ قانونی که حقوق مالکیت در ارتباط با اثر را تصدیق کند وجود نداشته باشد، یا ممکن است آن اثر یا موضوع آن بطور ویژه از قوانین موجود مستثنی شده باشد.
ایدهُ اصلی که در اثر خلاقانه آشکار و نمایان شدهاست، بطور کلی نمیتواند موضوع قوانین مالکیت فکری باشد.به این ترتیب فرمولهای ریاضی میتوانند بطور عام قسمتی از مالکیت عمومی را بوجود بیاورند.
آثار خلاقانهای که قبل از کاربرد قوانین مالکیت فکری بوجود آمدهاند نیز قسمتی از مالکیت عمومی را بوجود میآورند.انجیل و قرآن آثار هومر و اختراعات ارشمیدس نیز جزو مالکیت عمومی هستند. به هر حال قوانین مالکیت فکری در این تفسیرها یا فرمولهای جدیدی از این آثار باقی میمانند.
با وجود اینکه قوانین مالکیت فکری برای جلوگیری از ورود حقایق به مالکیت عمومی بوجود نیامدهاند، مجموعههایی از حقایق که به شیوهُ خلاقانهای سازماندهی یا بیان میشوند، ممکن است توسط قانون حق تکثیر حمایت شود.مجموعهای از دادهها که یک ترتیب شهودی دارند، مثل ترتیبهای الفبایی معمولاً نمیتوانند توسط قانون حق تکثیر حمایت شوند.
آثار دولت آمریکا و بسیاری از دولتهای دیگر توسط قانون کپیرایت حمایت نمیشوند و بهاین ترتیب جزو مالکیت عمومی به حساب میآیند.
در ایالات متحده، قانون حق تکثیر چندین بار بعد از تأسیس کشور تغییر کرده.تمام کپیرایتها و امتیازنامهها (Patent) همیشه دورهای محدود داشتهاند، اگرچه شرایط آنها متفاوت است.زمانی که دورهُ حمایت قانون از یک اثر به پایان میرسد، آن اثر و یا اختراع در اختیار عموم قرار میگیرد.در اکثر کشورها دورهُ حمایت قانون ۲۰ سال پس از ثبت به پایان میرسد. ثبت یک علامت تجاری (trademark) ممکن است تمدید گردد و بر قوت خود پابرجا بماند. حق تکثیرها از امتیازنامهها پیچیدهتر هستند.بهطور کلی، در قانون فعلی در تمام کشورها (به جز کلمبیا، مکزیک) وقتی تمامی شرایط زیر تأمین شود، منقضی میشوند.
۱.اثر قبل از ۱ ژانویهُ ۱۹۲۳ یا حداقل ۹۵ سال قبل از اول ژانویهُ سال جاری خلق و چاپ شده باشد(هر کدام که طولانیتر باشد).
۲.آخرین نویسندهُ باقیمانده حداقل ۷۰ سال قبل از اول ژانویهُ سال جاری از دنیا رفته باشد.
۳.هیچ امضایی برای ابدیسازی حق تکثیر از قرارداد برن (Bern) روی آن گذاشته نشده باشد.
۴.نه ایالات متحده و نه اتحادیهُ اروپا از آخرین به روز رسانی این شرایط، بر آن تمدید حق تکثیر تصویب نکرده باشند.(این باید یک شرط باشد، زیرا تعداد دقیق در شرایط دیگر به وضعیت قانون در هر لحظه بستگی دارد).
این شرایط بنابر اشتراک قانون حق تکثیر ایالات متحدهُ آمریکا و اتحادیهُ اروپا هستند، که اغلب امضا دهندههای قرارداد برن میپذیرند. توجه کنید که تمدید حق تکثیر تحت رسم ایالات متحده معمولاً کپیرایت را به کارهای عمومی باز نمیگرداند(از ۱۹۲۳ به بعد) اما رسم اروپایی این کار را میکند زیرا هماهنگی اتحادیهُ اروپا بنا بر قانون کپیرایت آلمان پایهگذاری شده که تا الآن بیش از ۷۰ سال از عمر آن میگذرد.
قوانین ممکن است بعضی از انواع آثار را فاقد شرایط حق انحصار فروش کنند؛اینگونه آثار به محض انتشار یافتن جزو مالکیت عمومی میشوند.بسیاری از انواع اختراعات فکری، مثلاً آمارهای منتشر شدهُ بازی بیسبال، هرگز توسط قوانین کپیرایت حمایت نمیشوند. مثلاً، قانون حق تکثیر ایالات متحدهُ آمریکا تمام آثار منتشر شده توسط دولت آمریکا را به مالکیت عمومی واگذار میکند، قانون ثبت اختراع اختراعاتی که آشکارا از یک هنر پیشین پیروی میکند را مستثنی کردهاست، و موافقتنامهای که آلمان بعد از جنگ جهانی اول امضا کرد، علایم تجاری آسپرین و هروئین را در بسیاری از مناطق آزاد کرد. مثال دیگر میتواند تئوری سیر تکاملی چارلز داروین باشد. با توجه به انتزاعی بودن این فکر، هرگز حق بهره از آن منحصر نشده.بعد از اینکه داروین تئوری خود را ساخت، بیش از یک دهه آ را فاش نساخت.او میتوانست نسخهُ خطی خود را برای همیشه در کشوی میز خود نگه دارد ولی ایدهُ خود را منتشر کرد، ایده به تنهایی جزو مالکیت عمومی شد.با وجود این، حامل فکر او، در قالب یک کتاب با نام منشاً بشر، توسط قانون حق تکثیر حمایت شد(اگرچه همراه با درگذشت وی در سال ۱۸۸۲، حمایت قانون حق تکثیر نیز به پایان رسید).
در گذشته در بعضی از حوزههای قضایی مانند آمریکا، یک اثر در صورتی که بدون اختیار حق تکثیر منتشر میشد جزو مالکیت عمومی به حساب میآمد.این قانون تا قبل از ۱ مارس ۱۹۸۹ اجرا میشد، اما دیگر اینطور نیست.هر اثری به محض اینکه توسط یک واسطهُ محسوس ثابت شود، قانون حق تکثیر را دریافت میکند. بطور معمول کسانی که حقوقدان نیستند اینطور باور دارند که قرار دادن یک اثر به عنوان جزوی از مالکیت عمومی غیر ممکن است.با توجه به اینکه قانون کپی رایت عموماً هیچ وسیلهُ قانونی برای ترک کپیرایت مهیا نمیکند پس یک اثر میتواند جزوی از مالکیت عمومی باشد، این به این معنی نیست که آن غیر ممکن یا حتی سخت است، فقط اینکه قانون کمی مجهول است.مجلس هیچ وقت به ضرورت برخورد نکرده که این قسمت از قانون را تدوین کند، چراکه واگذاردن مالکیت (مانند قسمتی از یک زمین)به مالکیت عمومی معمولاً امری است که بهوسیلهُ رأی صادره توسط قاضی معین میشود تا یک قانون مدون.(متناوباً، از آنجا که معمولاً به کپیرایت به عنوان یک قانون ارزشمند نگریسته میشود، که برای کسب آن به ثبتنام نیاز هست، دلیلی ندارد به کسانی که آن را ترک میکنند اعتراض کنیم.)
اگر بطور صحیح از آنها استفاده شود، رازهای تجارت همیشگی هستند.یک تجارت میتواند فرمول ساخت کوکا کولا را به عنوان راز برای همیشه نگه دارد.به هر حال، یک بار که برای عموم آزاد شد، راز بیان شده جزو مالکیت عمومی میشود، اگرچه این راز همچنان در آمریکا ثبت شده باقی میماند اگر توسط.... ممنوع نشده باشد. بعضی از تجارتها ترجیح میدهند که محصولات، فرایندها و یا اطلاعات را بهوسیلهُ رازهای تجاری نگهداری کنند تا اینکه آنها را ثبت کنند.
مردم ممکن است نامهای دامنههای اینترنتی را خریداری کنند یا بفروشند.بعضی اوقات، مردم آنها را به عنوان«مالکیت فکری»(Intelectual property) خود تبلیغ میکنند.در ابتدای سال ۲۰۰۰ نام حوزهُ اینترنتی «business.com» رکورد را شکاند و ۸ میلیون دلار فروخته شد. یک نام حوزهُ اینترنتی هرگز جزو مالکیت عمومی نمیشود.اگر کسی مالک نامی نباشد، اصلاً وجود ندارد. حوزههای سطح بالا، مانند .com، توسط ICANN کنترل میشوند.این نامها ممکن است در بعضی موارد اجاره داده شوند.که در حقیقت در این حالت به یک نام تجاری بسیار نزدیکتر است.
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل