مشخصات محصول
نام کتاب: سوره یاس وادعیه(دینی)
نوع فایل: پی دی اف زیپ شده
حجم فایل: 5.13 مگابایت
تعدادصفحات: 23 صفحه
زبان: فارسی خطی
قیمت کتاب: 2000 تومان
نحوه خرید: خریدآنلاین ودانلود
سوره یاس وادعیه(دینی)
مشخصات محصول
نام کتاب: سوره یاس وادعیه(دینی)
نوع فایل: پی دی اف زیپ شده
حجم فایل: 5.13 مگابایت
تعدادصفحات: 23 صفحه
زبان: فارسی خطی
قیمت کتاب: 2000 تومان
نحوه خرید: خریدآنلاین ودانلود
تحقیق نماز، شرایط و تفسیر اذکار نماز در 66 صفحه با فرمت ورد بسیار جامع به همراه تفسیر اذکار مراحل مختلف نماز شامل بخش های زیر می باشد:
نماز دریاى بیکران منفعت
ارزیابى وضع بى نماز
موانع نماز
شرایط نماز
شرایط باطنى
ترجمه نماز
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحمنِ الْرَحیمِ
اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ
جهان کیهان
جهان نبات
جهان حیوانات
جهان انسان
اَلْرَّحمنِ الرَّحیم
مالِکِ یَومِ الدین
اِیّاکَ نَعْبُدُ وَ اِیّاکَ نَسْتَعین
اِهْدِنا الصِراطَ الْمُسْتَقیم
صِراطَ الَّذین اَنْعَمْتَ عَلَیْهِم
غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ
وَ لاَ الْضالین
بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم
قُلْ هُوَ اللّه
اَحَد
اَللّهُ الصَّمَد
لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ
وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً اَحَد
سُبْحانَ رَبّىَ الْعَظیمِ وَ بِحَمْدِه
سَمِعَ اللّهُ لِمَنْ حَمِدَه
سُبْحانَ رَّبى الاَْعْلى وَ بِحَمْدِه
سُبْحانَ اللّهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ وَ اللّهُ اَکْبَر
وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَداً عَبْدُهُ وَ رَسوُلُه
اَللّهُمَ صَلِّ عَلى مُحَمَد وَ آلِ مُحَمَّد
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُه
اَلسَّلامُ عَلَیْنا وَ عَلى عِبادِ اللّهِ الصّالِحین
اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللّهِ وَ بَرَکاتُه
نماز دریاى بیکران منفعت
نویسنده این رساله مختصر از نظر فکرى و علمى ، قدرت و توان بیان منافع را ندارد .
نمازى که برنامه هاى ظاهر و باطنش همراه با چهار هزار مسئله است و تا کنون صدها کتاب از طرف عارفان و فقیهان و حکیمان و فیلسوفان و وارستگان و عاشقان درباره آن نوشته شده ، چگونه در قدرت این فقیر تهیدست است که تمام منافع دنیوى و اخروى آن را بازگو کند ؟
من در این فصل به طور بسیار مختصر و بدون شرح و تفسیر به منافع نماز اشاره مى کنم و شما را در این زمینه به کتاب هاى مفصّل ارجاع مى دهم .
در قرآن مجید مى خوانیم :
* ( وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ وَ اِنَّها لَکَبیرَةٌ اِلّا عَلَى الْخاشِعینَ )(1) .
از خداى بزرگ در سایه بردبارى و استقامت و نماز یارى جویید . این مسئله جز براى اهل خشوع سنگین است .
راستى چه مسئله باعظمت و چه حقیقت ریشه دارى است ، آن هم مسئله اى که از جانب حضرت حق مطرح شده و تجربه حیات امت اسلامى نیز آن را ثابت کرده است : بردبارى و صبر یکى از علل مهمّ پیروزى بر سختیها ، و نماز کلیدى براى حلّ بسیارى از مشکلات .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ بقره ( 2 ) : 45 .
دانشمند بزرگ شیخ الرئیس ابوعلى سینا مى فرماید :
هر زمان مشکلى عملى در ضمن مطالعه شبانه برایم پیش مى آمد و از حلّ آن عاجز مى شدم به مسجد جامع شهر رفته دو رکعت نماز بجا مى آوردم ، سپس از خدا مى خواستم مرا به وسیله نور آن نماز مدد کند تا گره از مشکل باز شود . آرى ! پس از بیرون آمدن از مسجد مشکلم حل مى شد و به اندک زمانى به آنچه مى خواستم مى رسیدم(1) .
شهر قم از قحطى ناله داشت ، زمان خشک شده بود ، باغات در شُرف انهدام بود ، مردم از سختى معیشت مى نالیدند ، عوامل مادّى از حل مشکل عاجز بودند ، دولت زمان درمانده بود ، ملت همه چاره اى نداشت . تنها راهى که براى نزول باران وجود داشت یکى از دستورهاى مهم اسلامى بود : نماز باران !
کمتر کسى به خود جرأت مى داد به این مهم اقدام کند و به وسیله نماز ، از آسمان باران بیاورد . دلى مى خواست آکنده از یقین ، روحى مى خواست ملکوتى که بتواند با توان الهى و با بجاى آوردن نماز باران ، به جنگ طبیعت برود .
آن کس که با کمال اطمینان جرأت قدم نهادن به این میدان را به خویش داد مرجع بزرگ آن زمان مرحوم آیة اللّه العظمى حاج سیّد محمّد تقى خوانسارى بود .
من در سنّ سه سالگى ، آن مرد کم نظیر را در منزل پدرِ مادرم دیده بودم . آن انسان ملکوتى دست به سرم گذاشت و برایم دعا کرده بود که من در آینده از عمرم روحانى خدمتگزارى براى اسلام و مسلمین شوم ، و امروز آنچه دارم از دعاى آن فرشته عالم معناست .
او بارها غرق در اسلحه در میدان جنگ با استعمار در عراق شرکت کرده بود .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ روضات الجنات : 3 / 171 .
او براى احقاق حقوق اسلام و مسلمین پافشارى عجیبى داشت .
حضرتش با جمعیت زیادى ، با چشم گریان و دل بریان و سروپاى برهنه ، به سوى منطقه خاک فرج قم حرکت کرد . این واقعه در زمانى اتفاق افتاد که در جنگ دوم جهانى متفقین در شهر قم قواى نظامى داشتند و از نزدیک ناظر اوضاع بودند . ارتش کفر که تصوّر مى کرد این جمعیت براى درگیرى آمده خود را آماده دفاع کرده بود ، ولى وقتى از داستان باخبر شد غرق در تعجب گشت که مگر ممکن است با عملى به نام نماز از آسمان باران آورد ؟!
اما دعاى آن انسان والا و نماز آن مرد الهى اثرش را بخشید و همچون سیل از آسمان باران نازل شد و این مسئله به عنوان خبرى مهم و اعجاب انگیز به سراسر جهان مخابره گردید .
این واقعه بر سنگ قبر آن آیت حق در شهر قم در مسجد بالاسر حضرت معصومه و در تواریخ آن زمان ثبت شده است ...
.
.
.
شرایط باطنى
فیض بزرگوار در کتاب ارزشمند محجة البیضاء(1) مى فرماید : روح نماز بسته به شش حقیقت است :
حضور قلب :
حضور قلب حقیقتى است که از تمرکز در برنامه هاى نماز و توجّه عمیق انسان به حق پدید مى آید . چنانچه در نماز فکر انسان و حالات قلب مکلف ، میدان جولانى جز یاد محبوب داشته باشد ، حضور روى نخواهد داد و روى جان به جانب معشوق نخواهد شد و نمازگزار نخواهد توانست از عالم ملکوت کسب نور کند .
تفهّم :
تفهّم عبارت است از چشیدن معناى نماز و دریافت لطایف الهى آن است ، لطایفى که به دست آوردنش انسان را مست باده عالم معنا مى کند و قدرت عجیبى براى معراج روح به وجود مى آورد .
ــــــــــــــــــــــــــــ
1 ـ محجة البیضاء : 1 / 270 .
هیبت :
هیبت حالت خوف و ترس از مقام باعظمت الهى است که مبدأش معرفت حقیقى به حقّ است ، و آن کس که از معرفت محروم است و به این خاطر توجّه به مقام دوست قلبش را تسخیر نکرده ، نمى تواند داراى هیبت باشد .
تعظیم :
ممکن است انسان یا مستمعى سخن بگوید و فکرش متوجّه او باشد و مفاهیم کلمات را نیز بداند ، ولى براى او اهمیّتى قائل نباشد . مراد از تعظیم این است که علاوه بر حضور قلب و توجه به معانى لطیف باید نسبت به جناب او حالت تعظیم داشته باشد .
امید
چه بسا که انسان از صاحب مقامى بترسد ، اما به عنایت و لطف او امید داشته باشد . نمازگزار علاوه بر تعظیم نسبت به حق و خوف از مقام صاحب هستى باید به مولا امید داشته و از او متوقع لطف و کرم و رحمت باشد .
حیا
توجّه داشته باشد که ذرّه اى ناچیز در برابر وجودى عزیز که بى نهایت است ایستاده ، و سراپاى وجودش غرق در تقصیر است و وجودش عین عدم و عبادتش بى مقدار ، و بداند که حضرت حق بر درون و برونش آگاه است ، و توجه به تمام این امور را تمرین کند تا حیا از دوست در عرش جانش حاکم گردد .
ــ[97]ــ
اذان
چون صداى مؤذن را شنیدى ، دل از نداى روز قیامت پر از ترس کن و آستین ظاهر و باطن را براى جواب دادن به نداى حق بالا بزن و براى ورود به نماز عجله کن ، زیرا کسانى که با شنیدن صداى اذان از خود بیخود شده و براى اجراى دستور حق شتاب مى کنند ، روز قیامت مخاطب به نداى لطف و رحمت و احسان و مرحمت و محبّت و عنایت مى شوند .
اذان را معیار نجات و عدم نجات خود در روز قیامت بگیر : اگر با شنیدن آن دلت شاد شد و غرق در نشاط گشتى امید اهل نجاتى ، ورنه به علاج خود برخیز که دل و جان دچار مرض است . به این معنا توجه داشته باش که رسول اکرم (صلى الله علیه وآله وسلم) نزدیک وقت اذان به بلال مى فرمود :
* اَرِحْنا یا بَلالُ .
مؤذن من ! با گفتن اذان براى قلب ما شادى به وجود آور .
اذان با نام خدا آغاز مى شود و با نام او به پایان مى رسد ، یعنى که اول و آخر اوست . به وقت شیندن الله اکبر دل را در گردونه تعظیم کردن به حق بیاور و بدان که بزرگى غیر او وجود ندارد و غیر او چیزى وجود حقیقى ندارد ، که اگر به این معنا توجه نکنى در حقیقت تکبیر نشنیده و تکبیر نگفته اى .
وقت
به هنگام رسیدن وقت نماز ، توجه داشته باش که موقعیت بسیار والایى است که حضرت دوست براى انجام بندگى تو قرار داده و زمان چنگ زدن به عوامل نجات است ، پس گشاده رو و دلشاد باش ، زیرا وسیله نزدیکى به حق فراهم
ــ[98]ــ
شده . بعضى از زنان پیامبر مى گویند : رسول حق با ما حرف مى زد و ما با او سخن مى گفتیم ، چون وقت نماز مى رسید انگار ما را نمى شناسد ، و ما هم نسبت به او بیگانه ایم .
امیرالمؤمنین (علیه السلام) به هنگام دخول وقت لرزه بر اندامش مى افتاد و به خود مى پیچید . عرضه داشتند : چه شده ؟ مى فرمود : وقت اداى امانتى رسیده که به آسمانها و زمین و کوهها ارائه کردند ولى آنها از قبولش سربرتافتند .
حضرت زین العابدین (علیه السلام) وقت نماز رنگ از چهره اش مى رفت و به زردى مى گرایید .
طهارت :
تو که مکان نماز را پاک کردى و لباس و بدن را شستشو دادى و آنچه مربوط به ظاهر بود آراسته نمودى ، آیا توجه به قلب و روح و مغز هم کردى ؟ آنجا طهارت نمى خواهند ؟
پاکى جان و طهارت نفس با توبه و پشیمانى از گذاشته غلط و اراده ترک گناه در آینده میّسر است . پاکى درون را از یاد مبر که خداوند بزرگ به درون نظر خاص دارد .
ستر عورت
پوشاندن بدن به خاطر این است که خلق از دیدن قبایح و نقایص بدن دور باشند . آرى ! انسان خجالت مى کشد که بیننده محترمى عیوب ظاهرى او را بنگرد . اینجاست که از رسواییهاى درون و رذایل اخلاقى و بدفکرى ها و ... انسان باید با تمام وجود بنالد و از غصّه بمیرد . برنامه هایى که به طور دائم در معرض دید حق است . باید آلودگى هاى باطن را با پشیمانى و حیا و ترس از خدا
ــ[99]ــ
و خوف از عذاب قیامت از مملکت درون زدود . حضرت صادق (علیه السلام)مى فرماید :
* زیباترین لباس براى انسان لباس خویشتشندارى از گناه است ....
.
.
.
بِسْمِ اللّهِ الْرَّحمنِ الْرَحیمِ
این آیه مبارکه و این جمله ملکوتى تعلیمى است به همه بندگان که هر کارى را به نام و به یاد حضرت او شروع کنند و بى شک عملى که به نام اللّه ـ که داراى جمیع کمالات و پاک از هر عیب و نقص و مبدأ تمام حقایق و برنامه هاى مثبت است ـ ابتدا مى شود ، انجامش به خیر و سلامت و عامل سعادت دو جهان است .
گفتن بِسْمِ اللّه و درک مفهوم آن و اتّصال به مسمّایش ـ که حضرت محبوب است ـ در حقیقت ، قرار گرفتن در پناهگاهى است که تمام موجودات در همه زمینه ها نیازمند به آنند . و چه پناهى بالاتر و برتر از خداوندى که دستگیر و یار و مددکار و پناه دهنده و اطمینان بخش به نیازمند و درمانده است ؟
راستى عجز و ناتوانى ، فقر و ذلّت ، مسکنت و حیرت ، ندارى و ظلمت و اضطرابى که با تمام انسان ها همراه است ، آیا جز با پناه بردن به حق و اتصال دادن هر کارى به او و شروع هر عملى به نام و به یاد او قابل جبران است ؟!
« اللّه » : ذات پاک و منزّهى است که صاحب جمیع صفات کمال است و جامع همه حقایق و فاقد همه نواقص .
آدمى با روى آوردن به او ، به نهایت بزرگوارى و کرامت و شرف و فضیلت و حقیقت و عزّت مى رسد و به رفع و دفع نیازمندیها و عیوب و نقایصش موفّق مى گردد .
این است قدرت نماز و حقیقت این عبادت ، که اگر غیر این باشد نماز نیست . به حقِّ حق قسم که اگر به وسیله نماز دردهاى فکرى و روحى و خانوادگى و اجتماعى و درونى و بیرونى معالجه نشود ، اقامه نماز نشده ، بلکه الفاظى عربى با زبان تکرار شده و به قول فقهاى بزرگ اسقاط تکلیفى به انجام رسیده است .
اگر ارتباط روحى و قلبى با ذات جامع کمالات برقرار گردد ، تمام عیوب و نقایص رفع مى شود ، که این رفع عیوب ، خاصیّت طبیعى این ارتباط است .
اگر ارتباط و اتصال حقیقت داشته باشد ، به تدریج عیوب و نقایص و فحشا و منکرات برطرف مى شود و آثار فیض و عنایت و تحقّق صفات الهى در انسان نمودار مى گردد .
چونان که تشنه با اتصال به آب و گرسنه با خوردن نان تشنگى و گرسنگى اش برطرف مى شود ، ناقص