فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط

اختصاصی از فی موو دانلود تحقیق زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط


دانلود تحقیق  زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط

 

مشخصات این فایل
عنوان: زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 40

این مقاله درمورد زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط می خوانید :

ولادت
استاد شحّات محمد انور قارى مسجد امام رفاهى در روز 1 ژوئیه 1950میلادى در روستاى کفرالوزیر که مرکزى دور افتاده در استان قهلیه است در یک خانواده کم جمعیت متولد شد. بیش از 3 ماه از ولادت او نگذشته بود که پدرش وفات یافت و کودک خردسال نتوانست لذت پدر داشتن را بچشد. او در حالى که طفل خردسال و یتیمى بود با امواج زندگى و گردش روزگار با همه شیرینىها و تلخى هایش مواجه شد.
و چون هیچ مهر وعطوفتى مانند مهرمادرى نیست، مادرش فرزند کوچک را به دامن گرفته و براى اقامت در منزل پدرش رهسپار شد تا با دائى هاى او زندگى کند چرا که دائى او وى را همچون پسر خود در برمىگرفت و بهترین امانت دار او بود،او به یادگیرى و حفظ قرآن اقدام کرد او در مکانی قرار گرفته بود که تأثیر زیادى در رشد و نمو او داشت. وی به واسطه دائى اش از محضر استاد حلمى محمد مصطفى در حفظ قرآن کریم مستفیض شد و در سن هشت سالگی حافظ قرآن گردید. وقتى به سن 10 سالگى رسید دائى اش او را به یکى از روستاهاى مجاور(کفرالمقام ) برد تا تجوید قرآن را به دست مرحوم استاد سید احمد فرارحى که سرپرستى او را به عهده داشت  و رعایت واهتمام خاصى به او داشت فرا گیرد چرا که استعدادى که او را شایسته مى ساخت تا یکى از مشهورترین قاریان مصر بلکه همه جهان باشد را در خود داشت، استاد شحّات خاطرات ایام کودکى را اینگونه به یاد مى آورد:
" در آن دوره من با حفظ کردن قرآن کریم سعادتى وصف ناشدنى یافتم مخصوصاً پس از اتمام حفظ قرآن و در اثناء یادگیرى تجوید آن، و به خاطراین که صداى زیبائى داشتم واداءِ لحن من شبیه اداء قاریان بزرگ بود بر هم دوره اى هایم پیشى گرفته و در میان آنان به استاد کوچک شناخته مىشدم و این موضوع  ایشان را خشنود مى ساخت، هم کلاسى هایم در مکتب به دنبال فرصت بودند که استاد مشغول کارى شود تا از من بخواهند که با تجوید، آیات قرآن را برایشان بخوانم و چنان مرا تشویق مى کردند که گویى من قارى بزرگى هستم، و یک بار استاد از دور صداى مرا شنید، همانجا ایستاد و به من گوش مى داد تا این که از تلاوت فارغ  شدم و از آن پس اهتمام بیشترى به من مى کرد و تمرکز بیشترى به من داشت چرا که آینده خوب  و روشنى را از من متوقع بود. به یاد مى آورم که در ضمن یادگیرى قرآن کریم براى همکلاسى هایم، زیاد تلاوت مىکردم روزى یکى از ایشان فکرى کرد، او یک قوطى کبریت تهیه کرد و جعبه آن را توسط یک نخ بلند به کِشُو آن متصل کرد، من یک قسمت را در مقابل دهانم مى گرفتم و مىخواندم گویى که میکرفون است و هر یک از دوستانم قسمت دیگر را به گوش مى چسباندند تا طنین صدا را از آن بشنوند که زیبا و قوىّ مىشد…
همه اینها راه و هدفم را در حالى که طفلِ خردسالى بودم مشخص کرد و باعث شد که من هر راه و هر وسیله اى را که بواسطه آن از قرآن کریم متمکّن مىگردیدم را جستجو کنم که از دستم نرود، بالاخص پس از آن که جوانى شدم و بعد از وفات دائى ام که سرپرستى خانواده را به عهده داشت من باید به خود و مادر و پدر بزرگم تکیه مىکردم، هر گاه مى شنیدم یکى از بزرگان فوت کرده است و از یکى از مشاهیر قُرّاء براى احیاء مجلس عزا دعوت به عمل آمده من در حالی که طفل 12 الى 15 ساله اى بودم به مکان عزا مى رفتم تا به قرآن گوش فرا دهم  و از قارى چیزى یاد بگیرم و در فضاى آن مناسبت قرار بگیرم تا این که اگر به چنین مجلسى دعوت شدم مثل همین مشاهیر باشم."

رقابت
استاد جوده ابوالسعود و السعید عبدالصمد الزناتى و الشیخ جمدى الزامل کسانى بودند که با حضورشان آتش رقابت را درمنطقه شعله ور کردند، ولى حقیقت این است که استعداد این جوان مستعد ناگهان درخشید و در آن میان او را منحصر به فرد کرد و به مقامى انکار ناشدنى رسید و على رغم سن کم؛ مانند یک قارى بزرگ که تمامى سر انگشتان به سوی او نشانه رفته است، درخشید و اینها همه قبل از 20 سالگى بود.
ابتداى کار استاد شحّات با هر میزانى که بسنجیم ابتداى سختى بود، دگرگونى هاى زندگى به کودکى که هنوز نیاز داشت تا کسى دستش را بگیرد و سفره مهربانى برایش بگسترد و حصار عطوفت اطرافش بکشد به او رحم نکرد بلکه به جاى اینها بى خوابى و شب بیدارى را راه رسیدن دانست و به راستى چگونه چشمان او آرام بگیرد و بخوابد در حالی که باید به یک خانواده کامل خرجى بدهد، بنابراین شروع  به پاسخگویى دعوتهایى مىکرد که از هر جا به سمت او روان شده بود این در حالى بود که پسرى 15 ساله بود قرآن کریم را در همه روستاهاى شمال مصر با دستمزد کمى مىخواند دستمزدى که از سه چهارم یک جُنیه(واحد پول مصر) تجاوز نمىکرد، چرا که مَحفل در مرکز(میت غمر) بود که به ماشین نیاز داشت و گاهى (اگر لازم مى شد که ماشینى از هر نوع که مى خواهد باشد اجاره شود) به هفت جُنیه مى رسید بنابراین از آنجا که باز مى گشت باقیمانده دستمزدش را به جدّ و مادرش تقدیم مىکرد، دعوتها پیاپى به او مى رسید دعوتهایى که او را بر تحمل سختیهایى که در راه رسیدن به زندگى با شرافت و کرامتى که تاج عزّت و کرامتِ تلاوت قرآن کریم برفرق آن مىدرخشید شجاع  و صبور مىساخت.
استاد شحّات توانست درزمان بسیار اندکى از خود یک شخصیت قوى بسازد و در این امر آنچه خداوند در او از بلند نظرى و عزت نفس و روشن بینى و هوش  قوى به ودیعت گذارده بود او را کمک مى کرد.
 
ملحق شدن به رادیو
این چنین جوانى که مرتباً مى درخشید و قرآن کریم از حنجره او مانند آب جارى در آب راه، جریان داشت و شهرت او بر سن او بسیار سبقت گرفته بود شایسته بود تا رئیس مرکز شهر(میت غمر) در سبعینات دعوت نامه اى به او بفرستد که او را به یکى از مناسبتهاى دینى که مرحوم دکتر کامل البوهى اولین رئیس رادیو در آن حضور داشت فرا مىخواند و این در سال 1975 بود استاد شحات مىگوید:
"من دوست کارمندى در مجلس شهر میت غمر داشتم او به من گفت: رئیس مرکز براى مراسم افتتاحیه یک محفل دینى، تو را دعوت کرده است که مسؤولین بلند پایه و رئیس رادیو در آن حضور دارند و محفل در مسجد زنفلى در شهر میت غمر برگزار خواهد شد من قبول کردم و رفتم، وقتى مرحوم دکتر البوهى صداى مرا شنید گفت: شما با این استعداد چرا اقدام نمىکنى که در رادیو قرائت کنى؟  و مرا تشجیع کرد… من رفتم و تقاضا نامه اى نوشتم و نامه اى با تاریخ آزمون برایم آمد، طبق تاریخ رفتم ولى هیئت داوران على رغم اعجاب شدیدشان نسبت به خواندن من گفتند: تو باید یک مدّت براى فراگیرى نغمه ها و دستگاه ها کلاس ببینى من از استاد محمود کامل و استاد احمد صدقى از چگونگى کار سوال کردم ایشان مرا به آموزشگاه موسیقى راهنمائى کردند من 2 سال رفتم و همه مقامات موسیقى را با کیفیت عالى فرا گرفتم و در 1979 تقاضا نامه را دوباره نوشتم … سرانجام موفق شده و برنامه اى براى تلاوت هایم به من داده شد و از آن پس به رادیو راه یافتم."
 سفر به کشورها
شحات انور پس از آن که پایه شهرت خود را بنا نهاد بر او تکیه زد تا آزادانه بناى خود را چیده و با رفتن و جستن مجد و عظمت بیشتر در سراسر دنیا آن را بپوشاند، هیچ قارّه اى از دنیا نبود مگر این که در ماه مبارک رمضان از سال 1985 تا1996 به آنها مسافرت کرد، بارها از طرف وزارت اوقاف مصر و بسیارى از اوقات به دعوتهاى خصوصىِ میلیونها نفر از دوستداران قرآن کریم در خارج مصر( لندن، لوس آنجلس، آرژانتین، اسپانیا، فرانسه، برزیل، دولتهاى حاشیه خلیج فارس، نیجریه، زَئیر، کامرون و بسیارى از دولتهاى آسیائى مخصوصاً ایران) که به او وابسته شده اند، به آن کشورها سفر کرد و به قول خودش در همه این مسافرتها جز رضاى خداوند و بهروزى مسلمین در هنگام تلاوت آیات قرآن مجید، نیّت دیگری نداشته است.

بخشی از فهرست مطالب مقاله زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط

نمونه هایی از تلاوت استاد عبدالباسط

 زندگینامه
سفرهای استاد
یک خواب عجیب
استاد محمد محمود طبلاوى
ولادت
 استعداد و شروع شهرت
 ملحق شدن به رادیو
خارج از مصر
دعوت ها و مسافرت ها
ولادت و نسب
 زیارت ازمزار بانو زینب(س)
معرفى عبدالباسط به رادیو
دیدار از کشورها
 بیمارى و وفات
زندگینامه استاد محمد رفعت
استاد محمود على البناء
 اولین قرائت در رادیو
سفر به کشورها
 وفات
 استاد راغب مصطفى غلوش
 از مسجد حسینى تا رادیو
 گروهبان و قارى رادیو
 سفر به دول مختلف دنیا
رقابت
ملحق شدن به رادیو
 سفر به کشورها

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق زندگینامه خود نوشت استاد عبدالباسط

کتاب مجموعه استاد بزرگی جلد ۶A -شکست دادن ضد سیسیلی Grandmaster Repertoire 6A - Beating the Anti-Sicilians

اختصاصی از فی موو کتاب مجموعه استاد بزرگی جلد ۶A -شکست دادن ضد سیسیلی Grandmaster Repertoire 6A - Beating the Anti-Sicilians دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب مجموعه استاد بزرگی جلد ۶A -شکست دادن ضد سیسیلی Grandmaster Repertoire 6A - Beating the Anti-Sicilians


کتاب مجموعه استاد بزرگی جلد ۶A  -شکست دادن  ضد سیسیلی Grandmaster Repertoire 6A - Beating the Anti-Sicilians

Grandmaster Repertoire 6A - Beating the Anti-Sicilians

رپرتوار استاد بزرگی جلد ۶A -شکست دادن ضد سیسیلی
توسط واسیلی کوترونیاس

فرمت:pdf

نسخه : اورجینال و اصلی با قابلیت کپی و چاپ 

فرمت djvu نسخه اصلی هم قرارداده شده است

انتشارات:2016 Quality Chess

 

 

دانلود صفحات نمونه. (PDF) 

دفاع سیسیلی مبارزه جویانه ترین راه در برابر 1e4 است، اما امیدهای سیاه برای رسیدن وضعیت های محبوبش در دراگون، نایدورف یا سوشینکوف اغلب در مراحل اولیه بازی توسط سفید نقض می شود. درکارنامه استاد بزرگ 6A - شکست دادن ضد سیسیلیها، استاد بزرگ واسیلی کوترونیاس پوشش کاملی در مقابل تلاش های پرشمار سفید برای هدایت بازی به دور از قلمرواصلی سیسیلی باز را فراهم می کند. از اجتناب از شاخه اصلی در حرکت دوم، تا واریانت های امتحان شده در سطح مسابقات قهرمانی جهان، نویسنده توصیه های تخصصی در برابر تمام انحراف های معقول (و همچنین برخی از آنهایی که نه چندان معقول اند!) سفید، با مشاوره خاص برای بازیکنانی که 2. ..d6, 2 ... e6 و 2 ... Nc6 را با سیاه بازی می کنند ارایه می دهد.

با شروع در مقابل گامبی مورا و قربانی جناحی، مانورهای نبرومند برای مقابله با 2.c3 و سیستم های سیسیلی بسته، تا نابود کردن 3.Bb5+ و شاخه روسولیمو، این کتاب شامل همه چیزی است که شما نیاز دارید تا حریفتان آرزو کند که ای کاش 2.Nf3 و 3.d4 بازی کرده بود!

Vassilios Kotronias استاد بزرگی با تجربه است که ده مرتبه قهرمان یونان شده است، یک کارشناس سیسیلی، که برای تدارکان عمیق شروع بازی اش مشهور است.

 


دانلود با لینک مستقیم


کتاب مجموعه استاد بزرگی جلد ۶A -شکست دادن ضد سیسیلی Grandmaster Repertoire 6A - Beating the Anti-Sicilians

دانلود مقاله تاریخچه حجاب از استاد مطهری

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله تاریخچه حجاب از استاد مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تاریخچه حجاب از استاد مطهری


دانلود مقاله تاریخچه حجاب از استاد مطهری

 

مشخصات این فایل
عنوان:  تاریخچه حجاب از استاد مطهری
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 31

این مقاله درمورد تاریخچه حجاب از استاد مطهری می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله  تاریخچه حجاب از استاد مطهری می خوانید :

ایرادها و اشکالها
حجاب و منطق
اولین ایرادی که بر پوشیدگی زن می‏گیرند اینست که دلیل معقولی ندارد و چیزی که منطقی نیست نباید از آن دفاع کرد . می‏گویند منشأ حجاب ، یا غارتگری و نا امنی بوده است که امروز وجود ندارد ، و یا فکر رهبانیت و ترک لذت بوده است که فکر باطل و نادرستی است ، و یا خودخواهی و سلطه‏جوئی مرد بوده که رذیله‏ای است ناهنجار و باید با آن مبارزه کرد ، و
یا اعتقاد به پلیدی زن در ایام حیض بوده است که این هم خرافه‏ای بیش‏ نیست .
پاسخ این ایراد از بحثی که در بخش گذشته کردیم روشن شد . از مباحث آن‏ بخش معلوم گشت که حجاب - البته به مفهوم اسلامی آن - از جنبه‏های مختلف‏ : روانی ، خانوادگی ، اجتماعی و حتی از جنبه بالا رفتن ارزش زن ، منطق‏ معقول دارد و چون در آن بخش به تفصیل بحث کردیم در این بخش تکرار نمی‏کنیم .

حجاب و اصل آزادی
ایراد دیگری که بر حجاب گرفته‏اند اینست که موجب سلب حق آزادی که‏ یک حق طبیعی بشری است می‏گردد و نوعی توهین به حیثیت انسانی زن به شمار می‏رود .
می‏گویند احترام به حیثیت و شرف انسانی یکی از مواد اعلامیه حقوق بشر است . هر انسانی شریف و آزاد است ، مرد باشد یا زن ، سفید باشد یا سیاه ، تابع هر کشور یا مذهبی باشد . مجبور ساختن زن به اینکه حجاب‏ داشته باشد بی اعتنائی به حق آزادی او و اهانت به حیثیت انسانی او است‏ و به عبارت دیگر ظلم فاحش است به زن . عزت و کرامت انسانی و حق‏
آزادی زن ، و همچنین حکم متطابق عقل و شرع به اینکه هیچکس بدون موجب‏ نباید اسیر و زندانی گردد ، و ظلم به هیچ شکل و به هیچ صورت و به هیچ‏ بهانه نباید واقع شود ، ایجاب می‏کند که این امر از میان برود .
پاسخ : یک بار دیگر لازم است تذکر دهیم که فرق است بین زندانی کردن‏ زن در خانه و بین موظف دانستن او به اینکه وقتی می‏خواهد با مرد بیگانه مواجه شود پوشیده باشد . در اسلام محبوس ساختن و اسیر کردن زن وجود ندارد . حجاب در اسلام یک وظیفه‏ای است بر عهده زن‏ نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مرد باید کیفیت خاصی را در لباس‏ پوشیدن مراعات کند . این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی است که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز به‏ حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب شود .
اگر رعایت پاره‏ای مصالح اجتماعی ، زن یا مرد را مقید سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند چنین مطلبی را " زندانی کردن‏ " یا " بردگی " نمی‏توان نامید و آن را منافی حیثیت انسانی و اصل " آزادی " فرد نمی‏توان دانست .
در کشورهای متمدن جهان در حال حاضر چنین محدودیتهائی برای مرد وجود دارد . اگر مردی برهنه یا در لباس خواب از خانه خارج شود و یا حتی با پیژامه بیرون آید ، پلیس ممانعت کرده به عنوان اینکه این عمل برخلاف‏ حیثیت اجتماع است او را جلب می‏کند . هنگامی که مصالح اخلاقی و اجتماعی‏ ، افراد اجتماع را ملزم کند که در معاشرت اسلوب خاصی را رعایت کنند مثلا با لباس کامل بیرون بیایند ، چنین چیزی نه بردگی نام دارد و نه‏ زندان ، و نه ضد آزادی و حیثیت انسانی است و نه ظلم و ضد حکم عقل به‏ شمار می‏رود .
برعکس ، پوشیده بودن زن - در همان حدودی که اسلام تعیین کرده است - موجب کرامت و احترام بیشتر او است ، زیرا اورا از تعرض افراد جلف و فاقد اخلاق مصون می‏دارد .
شرافت زن اقتضاء می‏کند که هنگامی که از خانه بیرون می‏رود متین و سنگین‏ و با وقار باشد ، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچگونه عمدی که باعث‏ تحریک و تهییج شود به کار نبرد ، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکند ، زباندار لباس نپوشد ، زباندار راه نرود ، زباندار و معنی‏دار به سخن خود آهنگ ندهد . چه آنکه گاهی اوقات ژستها سخن می‏گویند ، راه رفتن انسان‏ سخن می‏گوید ، طرز حرف زدنش یک حرف دیگری می‏زند .
اول از تیپ خودم که روحانی هستم مثال می‏زنم : اگر یک روحانی برای‏ خودش قیافه و هیکلی برخلاف آنچه عادت و معمول است بسازد ، عمامه را بزرگ و ریش را دراز کند ، عصا و ردائی با هیمنه و شکوه خاص به دست و دوش بگیرد ، این ژست و قیافه خودش حرف می‏زند ، می‏گوید برای من احترام‏ قائل شوید ، راه برایم باز کنید ، مؤدب بایستید ، دست مرا ببوسید .
همچنین است حالت یک افسر با نشانه‏های عالی افسری که گردن می‏افرازد ، قدمها را محکم به زمین می‏کوبد ، باد به غبغب می‏اندازد ، صدای خود را موقع حرف زدن کلفت می‏کند . او هم زباندار عمل می‏کند ، به زبان بی زبانی‏ می‏گوید : از من بترسید ، رعب من را در دلهای خود جا دهید .
همینطور ممکن است زن یک طرز لباس بپوشد یا راه برود که اطوار و افعالش حرف بزند ، فریاد بزند که به دنبال من بیا ، سر بسر من بگذار ، متلک بگو ، در مقابل من زانو بزن ، اظهار عشق و پرستش کن .

حجاب اسلامی
این بحث را از قرآن شروع می‏کنیم . آیات مربوط بدین موضوع در دو سوره‏ از قرآن آمده است : یکی سوره " نور " و دیگر سوره " احزاب " . ما تفسیر آیات را بیان می‏کنیم و سپس به مسائل فقهی و بحث روایات و نقل‏ فتوای فقهاء می‏پردازیم . در سوره نور آیه‏ای که مربوط به مطلب است آیه‏
31 می‏باشد . چند آیه قبل از آن آیه متعرض وظیفه اذن گرفتن برای ورود در منازل است و در حکم مقدمه این آیه می‏باشد . تفسیر آیات را از آنجا شروع‏ می‏کنیم :
« یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوتا غیر بیوتکم حتی تستانسوا و تسلموا علی اهلها ذلکم خیر لکم لعلکم تذکرون ( 27 ) فان لم تجدوا فیها احدا فلا تدخلوها حتی یؤذن لکم و ان قیل لکم ارجعوا فارجعوا هو ازکی لکم و الله بما تعملون علیم ( 28 ) لیس علیکم جناح ان تدخلوا بیوتا غیر مسکونة فیها متاع لکم و الله یعلم ما تبدون و ما تکتمون ( 29 ) قل للمؤمنین‏
یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم ذلک ازکی لهم ان الله خبیر بما یصنعون‏
( 30 ) و قل للمؤمنات یغضضن من » ²ابصارهن و یحفظن فروجهن و لایبدین زینتهن الا ما ظهر منها و لیضربن بخمرهن‏ علی جیوبهن و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او
نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء ، و لا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن و توبوا الی الله جمیعا ایها المؤمنون لعلکم تفلحون
(31) .
ای کسانی که ایمان آوردید ! به خانه دیگران داخل نشوید مگر آنکه قبلا آنان را آگاه سازید . و بر اهل خانه سلام کنید . این برای شما بهتر است . باشد که پند گیرید .
اگر کسی را در خانه نیافتید داخل نشوید تا به شما اجازه داده شود . اگر گفته شد باز گردید ، بازگردید که پاکیزه‏تر است برای شما . خدا بدانچه‏ انجام می‏دهید داناست .
باکی نیست که در خانه‏هائی که محل سکنا نیست و نفعی در آنجا دارید ( بدون اجازه ) داخل شوید . خدا آنچه را آشکار می‏کنید و آنچه را نهان‏ می‏دارید آگاه است .
به مردان مؤمن بگو دیدگان فرو خوابانند و دامنها حفظ کنند . این برای‏ شما پاکیزه‏تر است . خدا بدانچه می‏کنید آگاه است . به زنان مؤمنه بگو دیدگان خویش فرو خوابانند و دامنهای خویش حفظ کنند و زیور خویش آشکار نکنند مگر آنچه پیدا است ، سرپوشهای خویش بر
گریبانها بزنند ، زیورخویش آشکار نکنند مگر برای شوهران ، یا پدران ، یا پدر شوهران ، یا
پسران ، یا پسر شوهران ، یا برادران ، یا برادر زادگان ، یا خواهرزادگان‏ ، یا زنان ، یا مملوکانشان ، یا مردان طفیلی که حاجت به زن ندارند ، یا کودکانی که از راز زنان آگاه نیستند ( یا بر کامجوئی از زنان توانا نیستند ) و پای به زمین نکوبند که زیورهای مخفیشان دانسته شود . ای گروه‏ مؤمنان همگی به سوی خداوند توبه برید ، باشد که رستگار شوید .
مفاد آیه اول و دوم اینست که مؤمنین نباید سرزده و بدون اجازه به خانه‏ کسی داخل شوند . در آیه سوم مکانهای عمومی و جاهائی که برای سکونت نیست‏ از این دستور استثناء می‏گردد . سپس دو آیه دیگر مربوط به وظائف زن و مرد است در معاشرت با یکدیگر که شامل چند قسمت است :
1 - هر مسلمان ، چه مرد و چه زن ، باید از چشم چرانی و نظر بازی‏ اجتناب کند .
2 - مسلمان ، خواه مرد یا زن ، باید پاکدامن باشد و عورت خود را از دیگران بپوشد .
3 - زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران‏ آشکار نسازند و در صدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند .
4 - دو استثناء برای لزوم پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله " « و لا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها »" بیان شده است و نسبت به عموم مردان‏ است و دیگری با جمله " « و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهن »الخ " ذکر شده و نداشتن پوشش را برای زن نسبت به عده خاصی تجویز می‏کند .

بخشی از فهرست مطالب مقاله  تاریخچه حجاب از استاد مطهری

علل پیدا شدن حجاب :
علت پیدا شدن حجاب
ریاضت و رهبانیت
بررسی
عدم امنیت
فلسفه پوشش در اسلام
ایرادها و اشکالها
حجاب و اصل آزادی
حجاب اسلامی

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاریخچه حجاب از استاد مطهری

دانلود مقاله کامل درباره استاد شهید آیت الله مطهری

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله کامل درباره استاد شهید آیت الله مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره استاد شهید آیت الله مطهری


دانلود مقاله کامل درباره استاد شهید آیت الله مطهری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه :10

 

بخشی از متن مقاله

استاد شهید آیت الله مطهری

استاد شهید آیت الله مطهری در 13 بهمن 1298 هجری شمسی در فریمان واقع در 75 کیلومتری شهر مقدس مشهد در یک خانواده اصیل روحانی چشم به جهان می گشاید. پس از طی دوران طفولیت به مکتبخانه رفته و به فراگیری دروس ابتدایی می پردازد. در سن دوازده سالگی به حوزه علمیه مشهد عزیمت نموده و به تحصیل مقدمات علوم اسلامی اشتغال می ورزد. در سال 1316 علیرغم مبارزه شدید رضاخان با روحانیت و علیرغم مخالفت دوستان و نزدیکان، برای تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمیه قم می شود. در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیت الله العظمی بروجردی (در فقه و اصول) و حضرت امام خمینی ( به مدت 12 سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمد حسین طباطبائی (در فلسفه : الهیات شفای بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. در سال 1331 در حالی که از مدرسین معروف و از امیدهای آینده حوزه به شمار می رود به تهران مهاجرت می کند. در تهران به تدریس در مدرسه مروی و تألیف و سخنرانیهای تحقیقی می پردازد. در سال 1334 اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامی دانشجویان توسط استاد مطهری تشکیل می گردد.

در همان سال تدریس خود در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران را آغاز می کند به دنبال یک سخنرانی مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانی منتقل می شود و به همراه تعدادی از روحانیون تهران زندانی می گردد. پس از 43 روز به دنبال مهاجرت علمای شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد می شود. در سال 1348 به خاطر صدور اعلامیه ای با امضای ایشان و حضرت علامه طباطبایی و آِیت الله حاج سید ابوالفضل مجتهد زنجانی مبنی بر جمع اعانه برای کمک به آوارگان فلسطینی و اعلام آن طی یک سخنرانی در حسینیه ارشاد دستگیر شد و مدت کوتاهی در زندان تک سلولی به سربرد. از سال 1349 تا 1351 برنامه های تبلیغی مسجدالجواد را زیر نظر داشت و غالباً خود سخنران اصلی بود تا اینکه آن مسجد و به دنبال آن حسینیه ارشاد تعطیل گردید و بار دیگر استاد مطهری دستگیر و مدتی در بازداشت قرار گرفت. پس از آن استاد شهید سخنرانیهای خود را در مسجد جاوید و مسجد ارک و غیره ایراد می کرد. بعد از مدتی مسجد جاوید نیز تعطیل گردید. در حدود سال 1353 ممنوع المنبر گردید و این ممنوعیت تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.

 

اما مهمترین خدمات استاد مطهری در طول حیات پر برکتش ارائه ایدئولوژی اصیل اسلامی از طریق درس و سخنرانی و تألیف کتاب است. این امر خصوصاً در سالهای 1351 تا 1357 به خاطر افزایش تبلیغات گروههای چپ و پدید آمدن گروههای مسلمان چپ زده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود می رسد. در سال 1355 به دنبال یک درگیری با یک استاد کمونیست دانشکده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته می شود. همچنین در این سالها استاد شهید با همکاری تنی چند از شخصیتهای روحانی، «جامعه روحانیت مبارز تهران » را بنیان می گذارد بدان امید که روحانیت شهرستانها نیز به تدریج چنین سازمانی پیدا کند. گرچه ارتباط استاد مطهری با امام خمینی پس از تبعید ایشان از ایران به وسیله نامه و غیره استمرار داشته است ولی در سال 1355 موفق گردید مسافرتی به نجف اشرف نموده و ضمن دیدار با امام خمینی درباره مسائل مهم نهضت و حوزه های علمیه با ایشان مشورت نماید. پس از شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی و آغاز دوره جدید نهضت اسلامی، استاد مطهری به طور تمام وقت درخدمت نهضت قرار می گیرد و در تمام مراحل آن نقشی اساسی ایفا می نماید. در دوران اقامت حضرت امام در پاریس، سفری به آن دیار نموده و در مورد مسائل مهم انقلاب با ایشان گفتگو می کند و در همین سفر امام خمینی ایشان را مسؤول تشکیل شورای انقلاب اسلامی می نماید. هنگام بازگشت امام خمینی به ایران مسؤولیت کمیته استقبال از امام را شخصاً به عهده می گیرد و تا پیروزی انقلاب اسلامی و پس از آن همواره در کنار رهبر عظیم الشأن انقلاب اسلامی و مشاوری دلسوز و مورد اعتماد برای ایشان بود تا اینکه در ساعت بیست و دو و بیست دقیقه سه شنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال 1358 در تاریکی شب در حالی که از یکی از جلسات فکری سیاسی بیرون آمده بود یا گلوله گروه نادان و جنایتکار فرقان که به مغزش اصابت نمود به شهادت می رسد و امام و امت اسلام در حالی که امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمی عظیم فرو می روند.

 

اندیشه‌های متفکر شهید استاد مرتضی مطهری همواره به عنوان اسلام‌شناسی آگاه، عالمی زمان شناس، دانشمندی دردآشنا و فیلسوفی توانا مورد علاقة فرهیختگان و جوانان فکور بوده و می‌باشد. استاد شخصیتی بود که پاسخ‌گویی به شبهات زمانه و مقابله با انحرافات فکری و عقیدتی را وجهة همّت خویش ساخت تا بدانجا که در قبال این مجاهدت عظیم علمی جان خویش را فدای آرمان خود ساخت.

 

امام خمینی (ره) در پیام تسلیت خویش به مناسبت شهادت استاد فرمودند: «مطهری شخصیتی بود که عمر شریف و ارزندة خود را در راه اهداف مقدس اسلام صرف کرد و با کجروی‌ها و انحرافات مبارزة سرسختانه کرد.» این سخن امام جهت‌گیری اساسی فعالیّت‌های شهید را نمایان می‌سازد. استاد مطهرى هم در علم کلام و احاطه بر اندیشه هاى متکلمین اسلامى و هم در فلسفه اسلامى و آگاهى بر نظریات فلسفه اسلامى تبحر خاصى داشت.وى از این جهت بسیار عزیزالوجود و کمیاب بود و از معدود افرادى بود که واقعاً فلسفه اسلامى را درک کرده و لذت آن را چشیده و به اهمیت این میراث گرانبها پى برده بود.کتاب ها و مقالاتى که از استاد مطهرى منتشر شده و یا در شرف انتشار است و بیشتر جنبه فلسفى دارد عبارت است از:۱- مقدمه و پاورقى بر اصول فلسفه و روش رئالیسم (۵ جلد) ۲- علل گرایش به مادى گرى۳- انسان و سرنوشت۴- آشنایى با علوم انسانى (منطق و فلسفه)۵- تصحیح و تعلیق کتاب التحصیل۶- بخشى از کتاب سیرى در نهج البلاغه۷- مقالات فلسفى۸- نقدى بر مارکسیسم۹- شرح منظومه۱۰- شرح مبسوط منظومه (۴ جلد)۱۱- حرکت و زمان (تاکنون دو جلد آن منتشر شده است.)۱۲- درس هاى شفا (۱)درس و بحث علوم رسمى عقلى و نقلى نتوانست مانند بعضى از از طلاب حوزه علمیه استاد مطهرى را از قرآن دور نگه دارد. او که به قرآن و معارف قرآنى سخت عشق مى ورزید ارتباط و انس نزدیکى با قرآن داشت.وى جلسات تفسیر متعددى در تهران داشته اند که شروع آن از سال ۱۳۳۴ بوده است. براى نمونه مى توان جلسه تفسیر ایشان در قلهک که به مدت پانزده سال ادامه داشته است و نیز درس هاى تفسیر ایشان در مسجدالجواد را نام برد. او نسبت به نهج البلاغه و حضرت على(ع) علاقه خاصى داشت. با این کتاب مانوس بود و معمولاً در سخنرانى ها هر جا مناسبتى پیش مى آمد به فرازهایى از نهج البلاغه اشاره مى کرد.به عرفان نظرى و عملى هر دو واقف بود و در این مورد از محضر اساتید متعددى بهره برده بود. به علم اخلاق همانند دیگر فنون فرهنگ اسلامى آشنایى کامل داشت. کتب بسیارى را در علم اخلاق مطالعه کرده بود و به معارف ارزشمندى در مورد فلسفه اخلاق رسیده بود که نمونه اى از آن را مترجم کتاب کلیات فلسفه با استفاده از تقریرات استاد مرتضى مطهرى ذکر کرده است. (کتاب کلیات فلسفه، ترجمه دکتر سیدجلال الدین مجتبوى)مطهرى بیش از ۲۵ سال با مجامع و سمینارهاى علمى و دانشگاهى در ارتباط بود از این رو توانست بیش از همه به دردها و مشکلات آنها و روح غالب بر افکار آنها پى ببرد. آنچه نگارندة این سطور در این نوشتار دنبال می‌کند، نقش و تأثیر خود استاد در احیاء تفکّر اسلامی نمی‌باشد؛ البتّه بدون تردید متفکر نامدار ما، خود از شاخص‌ترین احیاگران اندیشة دینی در عصر حاضر می‌باشند و در مقالات و نوشته‌های بسیار بدین موضوع پرداخته‌اند و طبعاً راهکار و نحوة بازسازی اندیشة ناب دینی از منظر شهید، خود فصل و مشبعی می‌طلبد که باید در جای دیگری دنبال شود. آنچه در این مقال مدنظر است نحوة مواجهة فکری و استدلالی این فیلسوف اسلامی با انحرافات عقیدتی است که تحت عنوان نواندیشی دینی در جامعة اسلامی ترویج می‌شده است.شهید مطهری به نیکی می‌داند که عدم اشراف روشنفکری‌ دینی بر متون دینی، زمینه‌ساز استنباط‌های انحرافی و التقاطی خواهد بود و از این رو تأکید می‌کند که باید این قشر تحت نظارت اسلام شناسان به بیان دیدگاه‌های خود بپردازند و در این صورت است که وجود آن‌ها برای ترویج دین بسیار پرمنفعت و مبارک خواهد بود. امّا از آن‌جا که روشنفکران دینی معاصر ایشان در خود نیازی به این مهم احساس نمی‌کردند و بعضاً خود را اسلام‌شناس تلقی می‌کردند،فلذا گاه آموزه‌های دینی را آنچنان ارائه می‌کردند که از مفهوم اصیل خود کاملاً خالی گشته و با آن تباین اساسی پیدا می‌کرد و این‌جا بود که شهید مطهری، بر خود وظیفه می‌دانست که این آراء را به نقد بکشد و تبیینی واقعی و مبتنی بر درکی صحیح از این آموزه‌ها ارائه دهد.

 

فطری بودن اسلام

مطهری معتقد بود که باید اسلام را آن طور که هست به مردم معرفی کنیم، نه چیزی به آن بیفزاییم و نه بکاهیم، به تعبیر دیگر اسلام را بدون آرایش و پیرایش عرضه کنیم، آن گاه «فطرت حقیقت جوی» انسان‌ها به سوی آن جذب خواهد شد. مطهری قائل به نظریه فطرت است.

متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.

/images/spilit.png

دانلود فایل 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره استاد شهید آیت الله مطهری

تعلیم و تربیت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری

اختصاصی از فی موو تعلیم و تربیت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تعلیم و تربیت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری


تعلیم و تربیت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری

لینک دانلود و پرداخت پایین مطلب

فرمت فایل:word(قابل ویرایش)

تعداد صفحات: 12 صفحه

فهرست مطالب :

ردیف

موضوع

شماره

صفحه

1-

2-

3-

4-

5-

6-

7-

8-

9-

10-

11-

12-

13-

14-

15-

 

 

 

 

 

 

 

مقدمّه

پرورش عقل

دو نوع علم

دعوت اسلام به تعلیم و تربیت

لزوم توأم بودن عقل و علم

فرق تربیت و اخلاق

شکل عبادت و برنامه ها تربیتی

نیت

ارکان نیّت

اهمیّت نیّت

انسان دوستی

محبّت

کار

چکیده

منابع

 

2

3

3

3

3

4

4

4

5

5

6

6

6

7

7

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

                                               مقدمه:

استاد مطهّری و معناى آزادى :

در کلام مطهرى، آزادى سمت و سویى مى یابد که بنا به دلایلى نباید از انسان سلب شود. این عناصر عبارتند از این که بروز و ظهور استعدادهاى آدمى نیازمند فضاى آزاد است. در فضاى بسته و محیط خفقان آمیز و استبدادى و به عبارتى در فقدان آزادى هاى اجتماعى و سیاسى، زمینه اى براى بروز خلاقیت ها و استعدادها به وجود نمی آید. در فضاى مستبدانه اى که بر جامعه حاکم است، چاپلوسان و زبان بازان قدرت مى یابند و آزادگان و آزاداندیشان ذلیل و حقیر مى شوند، چرا که وضعیت موجود، اجازه چون و چرا کردن به خیرخواهان و مصلحان را نمى دهد. تنها آنان که زبان به مدح بگشایند، جایى و مقامى مى یابند و بس.

استاد مطهرى آزادى را یکى از لوازم حیات و تکامل ذکر کرده و معتقد است موجودات براى رسیدن به مرحله تکامل و رشد به سه عنصر «تربیت»، «امنیت» و «حریت» نیازمندند.

تربیت عبارتست از عواملی که موجود زنده برای تداوم بقاء به آن محتاج است. برای مثال موجود زنده برای رشد و نمو به عناصری چون نور و آب ، غذا و علاوه بر این ها، انسان به تعلیم و تربیت نیازمند است. امنیت، یعنى این که موجود زنده آن چه را در اختیار دارد، همانند حیات، ثروت، سلامت و ... از او سلب نگردد. و آزادى، یعنى «نبودن مانع. انسان هاى آزاد، انسان هایى هستند که با موانعى که در جلو رشد و تکاملشان هست، مبارزه مى کنند. انسان هایى هستند که تن به وجود مانع نمى دهند».

تحلیل مطهرى از آزادى اجتماعى در واقع همان آزادى سیاسى است که امروزه در ادبیات سیاسى به کار مى رود. آزادى سیاسى به طور کلى به نقش مردم در زندگى سیاسى اشاره دارد و مقصود از آن انواع آزادی هایى است که فرد در حوزه اجتماع و در برابر حکومت داراست. از این رو آزادى بیان و حق اظهار نظر، آزادى قلم و مطبوعات


دانلود با لینک مستقیم


تعلیم و تربیت از دیدگاه استاد شهید مرتضی مطهری