دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه20
فهرست مطالب
پیشگفتار........................................... 2
مقدمه.............................................. 3
محتوای مقصد و منظور فرهنگی انقلاب.................... 5
مشارکت زنان در جهاد................................ 7
سخن آخر............................................ 17
چکیده.............................................. 18
منابع و مآخذ ....................................... 19
پیشگفتار
انقلاب اسلامی ایران، تنها یک جهاد و مبارزه سیاسی برای تغییر یک حکومت یا رژیم طغیانگر و ظالم و مستبد نــبود، بلکه نهضت بیداری یک ملت در برابر صف خودکامگی، استعمار و از خودبیگانگی بود.
حرکت بیداری برای مقابله با استعمار و برکندن مبانی فرهنگی ، اعتقادی و آئینی یک ملت بود. حـماسهای برای احیاء آئـین و فکر و اندیشه دینی، اعتقادی و باورهای دیرین و پا بر جای یک ملت بزرگ بود. یک حماسه عظیم بود که با همــت و غیـرت مردمی بپاخاسته، برای صیانت از ارزش های دین باورانه خود بسیج شدند.
اینچنین حرکتی توانست، با دست آویزی به اصول و آرمانهــا و ارزشهای مکتبی خود، تحـولات بسـیار گســتردهای را در سنگرهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و همچنین اقتصادی و منطـقهای مارا در جهان بدنبال داشته است. باید از بهترین تعبیر نهضتهای اسلامی برای این عملکردها و پیامدهای عظیم و امیدبخــش به دنـبال آن از کلمه تجـدید حیات اسـتفاده کنیم و اینچنین در یک نگاه فرهنگی میتوانیم این را "حیات طیبه یک ملت " بخوانیم.
و اگر در بحثها و گفتمان انقلاب یا همین حیات طیبه خوب نگاه افکنیم اینگونه میبینیم که:
* آرمانها و آئین و اصول فرهنگ اسلامی تکیه گاه و سنگر رهایی بخش برای دست یابی به پیروزی ملت و انقلاب بود.
* بهرهبری از فرامین و تعالیم اسلام و ائمه هدی
* ایجاد و املای عدالت اجتماعی به ویژه عزت بخشیدن به قشر عظیم زنان و رد زمینههای تبعیض در قوانین جامعه
* پرهیز از وابستگی و قطع هرگونه ریشههای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی
* گزینه خود باوری به آنچه استعداد و توانایی به حساب آید
* سخت کوشی، همبستگی و جهاد برای استقلال برای رسیدن به تکامل
* ضرورت توجه به خطر از خودبیگانگی فرهنگی
* توسعه تعلیم و تربیت عمومی و عالی در همه نقاط کشور و به حداقل رساندن گزینه بیسوادی
و خود این اهداف و وجود سرشار گزینههای بالا باعث شکل و حجم بخشی به هدفهای فرهنگی در این راستا است.
مقدمه
شاید بارزترین حقیقتی که بتوان درباره اندیشه اسلامی معاصر در مسائل زنان گزارش کرد، آن است که این نگرش دگرگون یا بازسازی نمیشود و به صورتی در نمیاید که زنان آن را بپذیرند و با آن هم رای و موافق باشند، مگر اینکه خود بانوان برای دگرگونی و نواندیشی در زمینههای معرفتی و علمی نقش داشته و سهیم باشند.
حال پرسش آن است که ایا بانوان توانستهاند نواندیشی اسلامی در مسائل زنان،نقش داشته باشند؟ اگر به بررسی میزان سهم و نقش فکری و فرهنگ زنان در زمینهها و بسترهای مربوط به آنان بپردازیم، حتماً بدین سؤال میرسیم و باز خواهیم پرسید: ایا این فعالیتها پیشروانه بوده و رنگ و بوی پیشرفت دارد، یا عقبگرد بوده و پسرو شمرده میشود، یا اینکه مردّد است؟!
آنچه در این باره به شکل اساسی بدان میپردازیم، نگرش زنان و ارزیابی آنان از فعالیتهای فرهنگی و فکری در این زمینه است.
البته مقصود از این گفتار و مقاله، منحصر کردن فعالیتهای زناان در قضایا و امور مربوط به خود نیست و نیز مقصود آن نیست که بانوان جز درمسائل متعلق به خویش، آگاهی و تخصص ندارند (این پندار را بانوان نپذیرفته و رد میکنند و درحق خود ناروا میشمرند) بلکه مقصود آن است که زنان، به مسائل خویش آگاهتر و نزدیکترند،
و بیش از همه نسبت بدان قضایا درایت و معرفت دارند، طبق درک و برداشت بانوان، این مسائل گرفتار کژاندیشی و سوء برداشت شده، به گونهای تفسیر و بیان میشود که به دور از عدالت اسلامی است،در نتیجه نیازمند بازنگری و تصحیح میباشد؛ و این وضع نابسامان وقتی پیش میاید که زنان در فعالیت و نظر دادن در مسائل و امور مربوط به خود، کنار نهاده شوند.
در حقیقت وقتی که زنان پیشرفت خود در زمینههای فکری و فرهنگی را اعلام کردند درخواست داشتند وقتی از امور و مسائل خویش سخن میگویند، بدانان گوش دهند. اینان درک کرده و آگاه شده بودند که در ادای نقش فکری و فرهنگی خود در مسائل مربوط به خویش، بسیار عقب ماندهاند، بانوان از این وضع به تنگ آمده، می خواستند خود از خویش سخن بگویند، تا بدین وسیله وجود و حضور خود را ابراز کنند و آنچه را در نبود و غیابشان بدانان تحمیل گشته بود، رد نمایند.
از آن زمان که زنان دیدگاه خود را ابراز داشتند (که بیانگر آگاهیهای نوینی بود که به دست میآورد و نیز مبین بیداری فکری و فرهنگی آنان بود)در افکار و تصورات و دیدگاه هایی که طرح میکردند دقت داشتند، در نتیجه فهمیده میشد بیان آن دیدگاهها مورد نیاز بوده، میباید به آنها اهمیت داده و راه را برای طرحشان