فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره تاریخ اسلام

اختصاصی از فی موو تحقیق درباره تاریخ اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره تاریخ اسلام


تحقیق درباره تاریخ اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه:59

فهرست و توضیحات:


 مقدمه

کیست که دل عبرت بین دارد

چرا و چه وقت پیامبران مبعوث مى‏شوند

از دانشمند عزیز صاحبدلى که مرا به نوشتن این مقاله تشویق کرد، بسیار متشکرم؛ زیرا این دعوت و تشویق نه فقط موجب شد که بعد از مدت‏ها دوباره زمانى ـ هر چند کوتاه ـ به مطالعه در نهج‏البلاغه بپردازم و جان و دل را از عطر و نشاط آن معطر سازم، بلکه مرا برانگیخت که به بعضى شروح نهج‏البلاغه و کتاب‏هایى که درباره على ـ علیه السلام ـ و کلمات و سخنان او نوشته‏اند، رجوع کنم. درباره این بزرگ، بسیار نوشته‏اند و البته صاحبان این نوشته‏ها همگى صاحب‏نظر و محقق نبوده‏اند. مردى که صاحب ولایت عظما است، هرکس به او اندکى نزدیک شود، از بزرگیش دچار هیبت مى‏شود و در دل نسبت به او احترام و محبت حس مى‏کند. طبیعى است که ذکر جمیلش در افواه همه باشد و هرکس میل کند که چیزى راجع به او بگوید یا بنویسد . به این جهت در مورد حضرت على ـ علیه السلام ـ بسیار سخن‏ها گفته شده و در مجموعه این گفته‏ها همه گونه سخن از سنجیده‏ترین و سزاوارترین سخن‏ها تا حرف‏هاى معمولى و سطحى مى‏توان یافت و این از یک جهت شادى‏بخش و ستایش‏انگیز است، و از سوى دیگر تأسف‏آور و مایه دریغ. اگر بعضى از این نویسندگان حسن نیت و قصد اظهار ارادت نداشتند، مى‏توانستیم آنان و ناشران نوشته‏ها و گفته‏هایشان را ملامت کنیم که چرا لا اقل درنیافته‏اند و نگفته‏اند که قصد اظهار ارادت داشته و ران ملخ به حضرت سلیمان پیشکش مى‏کنند.

آیا نوشته من نیز یکى از آنها است؟ امیدوارم که این وجیزه ناچیز در بارگاه فضل و کرمش نامقبول نیفتد. نکته‏اى که باید ذکر شود این است که مضمون این نوشته در آثار متقدمان ظهور تفصیلى ندارد و اگر مطرح شده بر کنار از بعضى سوء تفاهم‏ها نبوده است و به این جهت نتوانسته‏ام چنانکه رسم است به تتبع و رعایت رسوم و شرایط آن بپردازم و به این جهت توقع دارم که این یادداشت را با ملاک‏هاى روش تتبع نسنجند که بر شرمساریم افزوده مى‏شود . نوشته من در حقیقت نه تتبع است، نه گزارش؛ بلکه جست‏وجویى است از روى دلبستگى و وسواس براى درک نگاه تاریخى نهج‏البلاغه و مخصوصا متضمن درخواستى است از فرمانرواى ملک سخن و راهگشاى طریق هدایت که نویسنده این سطور را راهى به درک معناى دشوار تاریخ در نهج‏البلاغه بنماید و او را از زمره محرومان بیرون آورد.

در مطالعه نهج‏البلاغه متن عربى را با چهار و گاهى پنج ترجمه از ترجمه‏هاى متأخر پیش رو داشته‏ام؛ اما در نقل مطالب بیش‏تر از ترجمه استاد دکتر سید جعفر شهیدى استفاده کرده‏ام .

تاریخ و عبرت در کلمات و سیره امام على(ع)

مقاله‏اى که پیش روى شما است، متضمن سیر اجمالى در کلمات مولاى متقیان و امیرمؤمنان، حضرت على ـ علیه‏السلام ـ درباره تاریخ است. پژوهنده‏اى که با چنین قصدى در کلمات آن بزرگ نظر مى‏کند، به نکات بدیع بسیار برمى‏خورد که مى‏توان آن‏ها را گوهرهاى تذکر تاریخى دانست. مرد خدا در هرچه نظر مى‏کند و مى‏بیند، در آن جلوه خدا مى‏بیند و از حوادث روزگار درس عبرت مى‏آموزد؛ اما نه مرد خدا بودن یا مرد خدا شدن آسان است و نه بخت دیده عبرت‏بین، یار همه کس مى‏شود. ما چیزها را مى‏بینیم و مى‏پنداریم که چون چشم داریم مى‏بینیم و داشتن چشم براى دیدن و دیدار کافى است. درست است که ما با چشم مى‏بینیم و اگر چشم نداشتیم اشیاى دیدنى و محسوس را نمى‏دیدیم، اما دیدن چشم صرف یک امر مکانیکى و فیزیولوژیک نیست و اگر چنین بود بیننده با آن چیزى دریافت نمى‏کرد؛ یا همه بینندگان هرچه را مى‏دیدند یکسان درک مى‏کردند. اصلا دیدن و شنیدن را نحوه بستگى و تعلق ما و نظم سخن و عالمى که در آن بسر مى‏بریم، راه مى‏برد. به سخن بلند مولاى موحدان بیندیشیم که فرمود: ما رأیت شیئا الا و رأیت‏الله قبله. آن‏که پیش از دیدن با چشم تن، چشم دل باز نکرده است، چیزى نمى‏بیند و اگر ببیند امور پراکنده و آشفته و آشوب مى‏بیند. دیدن چشم را ادراکى مقدم بر آن راه مى‏برد که ملاصدرا از آن به «ادراک بسیط» تعبیر کرده است. نظیر این ادراک در پدیدارشناسى معاصر هم مورد توجه قرار گرفته است و در حقیقت با وجود و عدم این درک بسیط است که گروهى از مردمان، اهل ذکر مى‏شوند و مردمى دیگر در غفلت مى‏مانند یا غفلت و تذکر در اوقات و زمان‏هاى تاریخى یک قوم کم‏تر و بیش‏تر مى‏شود. اشخاص هم، چون به حوادث و پیش‏آمدها مى‏نگرند، آنها را یکسان درک نمى‏کنند؛ یعنى اگر دل عبرت بین نباشد، دیده نیز عبرت بین نمى‏شود.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره تاریخ اسلام

داستانهاى ما جلد دوم

اختصاصی از فی موو داستانهاى ما جلد دوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

داستانهاى ما جلد دوم


داستانهاى ما جلد دوم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:html

 

 

 

 

پیشگفتار 
داستانهاى ما، چیزى نیست که اختصاص به صنف خاص و افراد مخصوصى داشته باشد. هر چند ما آنرا از منابع و مآخذ اسلامى ترجمه یا تلخیص و انتخاب نموده ایم ، ولى شما خوانندگان از هر طبقه و صنفى که هستید، نمى توانید از آن بى نیاز باشید، و اگر باور ندارید براى یکبار هم که شده یک جلد آن را با حجم کمى دارد مطالعه کنید و بعد ببینید ما راست گفته ایم یا نه ؟
داستان نویسى به سبک امروز مغرب زمین که از یکى دو قرن گذشته آغاز شده ، و بعدها به شرق هم سرایت کرده است ، به طورى که آنرا تقلیدى از غرب مى دانند، امروز یکى از ارکان ادبیات جهان به شمار مى رود.
ولى خوانندگان تصور نکنند که داستان نویسى ارمغان غرب است که به شرق آورده اند، بلکه درست بعکس مى باشد.
به نظر بسیارى ، نویسندگان نامى فرانسه ، سهم زیر بناى ادبیات جهان و از جمله داستان نویسى را به خود اختصاص داده اند و نوشته هاى (ولتر) شاعر و داستانسراى معروف فرانسه را شاهد مى آورند، ولى باید دانست که قضیه درست بعکس است !
زیرا مثلا (رنو) مورخ و خاورشناس مشهور فرانسوى که در نیمه اول سده نوزدهم میلادى مى زیسته در اثر معروف خود (حمله مسلمانان به فرانسه و سوئیس در قرن هشتم و نهم و دهم میلادى به روایت اروپائیان و مسلمانان ) در بخش (تاءثیر ادبیات و روحیات مسلمانان در مردم فرانسه ) مى نویسد:
(شکى نیست که بسیارى از کلمات عربى وارد زبان فرانسه شده است . اختلاط این لغات با لغات مخصوص زمان اقامت مسلمانان در فرانسه نیست ، بلکه اکثر آن بعد از مهاجرت آنها، در زبان فرانسه راه یافته است ، حتى کار به جائى رسیده است که مردم فرانسه هر کارى را که بزرگ و با عظمت مى بینند به (سارازین ) یعنى مسلمانان نسبت مى دهند(1).
جنگهایى که سردارى آن را مسلمانان به عهده داشتند، چه در اسپانیا و چه در آفریقا و چه هنگامى که در آسیا مقابل سپاهیان صلیبى قرار گرفتند، باعث گردید که پرتو جدیدى زائد بر شعاع فروزان پیشین بر نام خود بیفزایند.
تمام این افتخارات براى بیان مقام با عظمت مسلمانان که در سینه ها نهفته است ، اگر داستانهاى قهرمانى سرداران فرانسه نبود که طى قرنها، اهالى فرانسه و نقاط مجاور آن ، بدان ترنم مى کردند، کافى نمى باشد.
اهمیت این داستانهاى قهرمانى فرانسویان به جائى رسیده است که تنها افسانه هاى عمومى ملت به شمار مى رود. از شنیدن این داستانها و شرح سرگذشت این قهرمانان ، تنها کسانى دچار شگفتى مى شوند که نظرى بلند و احساسى نجیبانه داشته باشند.
این افسانه ها کلیه وقایع تاریخى دیگر را به یکسو زده و سایر ادبیات را بى ارزش نموده است . بیشتر این سرگذشتها در اطراف جنگهاى مسلمانان و رشادتهاى سران فرانسه در جلوگیرى از حملات آنها دور مى زند...
به طور خلاصه ، مسلمانان در آن عصر، نمونه هاى کامل و مقیاس هاى برجسته شجاعت و شهامت و عزت نفس و مکارم اخلاق و گذشت به هنگام اقتدار و میهمان نوازى بودند(2).
(فرانسیسکو کابریلى ) تحت عنوان (تمایلات ادبى ) در کتاب (وحدت و تنوع در تمدن اسلامى ) مى نویسد: (تقریبا یکصد سال بعد از رحلت پیغمبر اسلام ، زبان عربى ، زبان رسمى دولتى و زبان ادبى شد، و از سواحل تاگوسن (رودى است در اسپانیا و پرتقال ) تا جاکارتا (مرکز کشور کنونى اندونزى ) رواج داشت .
استیلاى زبان عربى به طورى عمیق بود که ملل غیرعرب ، اشعارى به عربى با وزن و قافیه و سبک اشعار اعراب بادیه نشین عربستان مى سرودند.
فرهنگهائى که در کشورهاى ، جدیدالاسلام رواج داشت به سرعت در مقابل (فرهنگ جدید اسلام ) از بین رفتند. فرهنگ جدید از زمان پیدایش و بسط خود بر کلیه فرهنگهاى موجود تفوق یافته ، آنها را در خود مستهلک نمود.
زبانهاى لاتین ، یونانى ، قبطى ، سریانى ، ارمنى ، و پهلوى ، به تدریج رو به ضعف نهاد و کم کم از بین رفت . در حالى که قبلا زبانهاى مزبور، از السنه آن زمان به شمار مى رفت .(3)
(ارماندابل ) در کتاب نامبرده به نقل از (دوزى ) اسلام شناس ‍ معروف اسپانیائى مى نویسد: (در اسپانیا به هنگام شورش اولوگیدس ‍ (کشیش مشهور و متعصبى که رساله اى در رد اسلام نوشت و در سال 859 میلادى به قتل رسید)، دوست وى (الوارو) که شرح حال او را نوشته است ، درباره علاقه مردم اسپانیا به فرا گرفتن ادبیات عرب با لحن تاءثرآورى چنین مى نویسد: (همکیشان من (مسیحیان قرطبه از شهرهاى مهم اسپانیا - کردوباى امروز) به شعر و افسانه هاى عرب علاقه دارند. آنها نوشته هاى روحانیون مسلمان و فلاسفه را براى (عقاید اسلامى ) نمى خوانند، بلکه مطالعات آنها به منظور فرا گرفتن انشاء صحیح و فصیح عربى است . کلیه جوانان مسیحى که ذوق و قریحه سرشارى دارند، فقط زبان و ادبیات عربى مى دانند)!
همین شخص یعنى (الوارو) مى نویسد: (اینان (مسیحیان ) مخارج هنگفتى متحمل مى شوند، و کتابخانه هاى بزرگى تهیه مى کنند، و اصرار دارند که ادبیات مزبور (عربى ) بسیار نفیس است )(4).
به گفته (برنارد شاو) نویسنده معروف انگلیسى : باید (کارلایل ) و (گوته ) و (گیبون ) نوابغ قرون گذشته را از نظر دور نداشت که ارزش ‍ واقعى اسلام را کاملا دریافته بودند.
همین ادراک آنها بود که انقلاب و تحولى عظیم - نسبت به محمد و اسلام - در عقول و افکار ملت ها به وجود آورد که در نتیجه نظر مساعد اروپا به سوى اسلام معطوف گردید، و آثار فراوان درخشانى از آن راه در تاریخ تمدن اروپا به ظهور رسید)(5).
و به این قسمت بنگرید: (در دوران توحش و نادانى (اروپا) پس از سقوط امپراتورى روم ، مسیحیان همه چیز را از قبیل هیئت ، شیمى ، طب ، ریاضیات و غیره از مسلمانان آموختند، و از همان قرون اولیه هجرى ناگزیر شدند که براى فرا گرفتن علوم متداوله آن روز به سوى آنان روى آورند)(6)
و این قسمت : (با این که (ولتر) قسمت اعظم آثارش را وقف قوم یهود و دین آنها مى کند، ولى در پاسخ (بسوئه ) در (تاریخ جهانى ) که همه چیز را به خاطر قوم یهود آفریده مى داند، پس از تحقیقات مفصل نتیجه مى گیرد که : (در هیچ زمانى ، هیچ هنر تکامل یافته اى نزد قوم یهود به وجود نیامد. در صورتى که مسلمانان از همان قرون اولیه اسلامى ، در تمام علوم و فنون آن ، مربى اروپائیان گردیدند)(7)
به طور خلاصه ، در قرون وسطى و بخصوص در گرما گرم جنگهاى صلیبى و دوران پس از آن بود که اروپائیان در اروپا و آسیا با اسلام و علوم و فنون اسلامى آشنا شدند، و آن را و کلیه معارف بشرى را که توسط مسلمین احیاء شده و بسط پیدا کرده بود، از آنها اخذ کردند، که از جمله توجه به ارزش داستان و تاءثیر آن در نفوس افراد گوناگون بود.
ولى چنانکه در مقدمه جلد یکم گفتیم با این تفاوت که (داستانهاى ما) واقعى و مستند مى باشد، و به همین جهت خوانندگان پس از مطالعه اطمینان به صحت محتواى آنها پیدا مى کنند، و همین نیز وجه امتیاز (داستانهاى ما) و آنهاست .


دانلود با لینک مستقیم


داستانهاى ما جلد دوم