18 صفحه
تبلیغات در جنگهای نوین :
چکیده آنچه که در این مقاله مورد بحث قرار میگیرد, تبلیغات, عملیات روانی و جنگ اطلاعاتی است و به دو بخش اصلی تقسیم میشود. بخش اول این بحث از آنجاست که مفهوم و استراتژیهای جنگ, پس از جنگ سرد تغییر کرده است. در جنگهای نوین, ظهور جنگ در رسانهها, مهمتر از طرفهای درگیر در جنگ است, زیرا, این رسانهها وقت و منابع بیشتری را برای کنترل و اداره کردن تبلیغات جنگ به کار میبرند. همچنین, ممکن است این رسانهها تحت تأثیر روشهای تبلیغاتی باشند. به هر حال, هیچ یک از این دو, نه اهداف استراتژیک تبلیغات و نه استراتژیهای تبلیغاتی عمده, برای به کارگیری این اهداف تغییر نکردهاند. بنابراین, در قسمت نخست این مقاله, به اختصار, تحلیلی از هارولد دی. لاسول( ), درباره اهداف استراتژیک تبلیغات در جنگ جهانی اول و استراتژیهای تبلیغاتی, ارائه خواهد شد. کتاب ارزشمند لاسول با اینکه در حدود 80 سال پیش نوشته شد, اما, بیشتر تحلیلهایش هنوز هم قابل استفاده و معتبر است. از آنجا که, اصولاً اهداف استراتژیک و راهبردهای تبلیغاتی به همان شکل باقی ماندهاند, ازاینرو, روشهای تبلیغاتی تاحدی پیچیدهتر شده است و یا دستکم واژه تبلیغات به عملیات روانی تغییر کرده و آنگاه به فرهنگ واژههای نظامی وارد شده است. بنابراین, سعی خواهد شد تا با جستجو در تعریفهای نظامی (ایالات متحده و ناتو) معانی درستی از برخی مفاهیم مربوط به تبلیغات ارائه شود. دومین بخش, نمونههایی است از استفاده عمده ایالات متحده و ناتو, در مقام مجری اصلی جنگهای نوین, از تبلیغات, جنگهای اطلاعاتی و عملیات روانی در سه نبرد مختلف پس از دوران جنگ سرد (جنگ خلیجفارس, کوزوو و جنگ افغانستان) و دیگر اینکه آیا استراتژیهای تبلیغاتی لاسول میتواند به فهم ما در این مورد کمک کند. مقاله حاضر, همچنین, با خاطر نشان کردن جنگهای نوین در نبرد علیه تروریسم به پایان میرسد. واژگان کلیدی: تبلیغات, سانسور عقاید, جنگ اطلاعاتی, عملیات روانی, جنگهای نوین, جنگ خلیجفارس, جنگ کوزوو, جنگ افغانستان, نبرد علیه تروریسم. مقدمه پس از جنگ ویتنام بحثهای زیادی بر سر رابطه آزادی مطبوعات و امنیت ملی در طول دوران جنگ, در کشورهای ایالات متحده و بریتانیا در گرفت. ایالات متحده, به خاطر ذخیره اطلاعات جنگ خلیجفارس همواره مورد نکوهش قرار گرفته است. پس از جنگ خلیجفارس, جنبش عظیمی درباره پژوهشهای رسانهای به وجود آمد. همچنین, مطالعات بسیاری به همت رسانههای مختلف بینالمللی و ملی, و به ویژه, از طریق تبلیغات و استراتژیهای رسانهای ناتو, به تبیین نقش رسانهها در جنگ کوزوو پرداختهاند. به نظر میرسد, دوره پس از جنگ سرد برای این نوع تحقیقات رسانهای مفید باشد, زیرا استفاده از تبلیغات نسبت به سالهای رقابت دو ابرقدرت شرق و غرب, تا حد زیادی دگرگون شده است. برخی پژوهشگران ادعا کرده بودند که جنگ کوزوو, به عنوان یک مداخله بشردوستانه تلویحاً پایان دوران جنگ و خونریزی را در پی خواهد داشت. اما, به رغم پایان جنگ سرد, نه نبردهای قومی و منطقهای از بین رفت و نه جنگ کوزوو مناقشه را خاتمه داد. جنگ از بین نرفته است بلکه, مفهوم آن دگرگون شده است. براساس نظر بونی،( ) اکنون جهان با جنگهای نوین روبهرو است, مفهومی که به جنگهایی اشاره میکند که همانند رفتار پلیس بینالملل است یعنی میخواهد به مجازات کسانی بپردازد که شخصیتهای ملیاند, اما, نظام بینالملل را تهدید میکنند. از نظر وی, در دوران پس از جنگ سرد, جهان غرب و به ویژه, ایالات متحده و یا ناتو باید در نقش پلیس بینالملل و کیفردهنده به میدان بیایند.
تبلیغات در جنگهای نوین