فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلودمقاله تخت سلیمان

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله تخت سلیمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

 

استان آذربایجان غربی
این استان براساس آخرین تقسیمات کشوری 12 شهرسان ،28 بخش،22 شهر، 103 دهستان و 3227 آبادی دارای سکنه دارد و مرکز آن شهر تاریخی ارومیه است. شهرستان های استان آذربایجان غربی عبارتند از ارومیه، بوکان، پیرانشهر، تکاب، خوی، سردشت، سلماس، شاهین دژ، ماکو، مهاباد و میاندوآب و نقده.
شهرستان تکاب
شهرستان تکاب باوجــود آثار باستانی ، منابع طبیعی و معدنی در اطراف آن ، یکی از محروم ترین شهرهای استان آذربایجان غربی است . صنعت در این شهر رونق چندانی نیافته و اقتصاد آن وابسته به کشاورزی و دامداری اغلب سنتی می باشد. همه ساله صدها نفر از نقاط مختلف دنیا از آثار باستانی این شهر به خصوص تخت سلیمان بازدید میکنند. از مناطق دیدنی این شهر کوه زندان ، آبشار قینرجه ، آبهای گرم ، چمن متحرک و .. می باشد.
کوه بلقیس در نزدیکی تکاب یکی از زیباترین مکانهای گردشی و تفریحی است و در تابستان از آب و هوای بسیار خوبی برخوردار است.

 


تخت سلیمان
موقعیت مکانی
این اثر در جنوب شرقی استان آذربایجان غربی واقع در 43 کیلو متری شهرستان تکاب قرار داد و فاصله آن از تهران تقریبا 500 کیلومتر است که میتوانید در 6 ساعت از تهران به این مکان سفر کرد .
تخت سلیمان یکی یا آتشکده آذر گشنسب (به معنی اسب نر)‌ در تکاب آذربایجان، یکی از بزرگترین آتشکده‌ها و مورد احترام همه بوده است. گفته شده است که در هنگام تاجگذاری و جنگ پیاده از تیسفون به آنجا می‌رفته‌اند.
در آنجا برکه‌ای است که آب بطور طبیعی در آن می‌جوشد. آن گونه که یاقوت می‌گوید: «آب دئماً بوسیله هفت نهر از آن بیرون می‌آید و هفت آسیاب را می‌گردانده است» اکنون این چشمه بصورت خم ژرف در آمده در سوبات بجای مانده نشان می‌دهد که حدوداً هزار سال است که آب آن روان است. آتشکده، فضای گنبدداری است که در جلوی آن ایوان بوده و نیز دروازه عمومی و خصوصی برای ورود به آن داشته است. در کنار آن ایوان خسرو یا محل تاج‌گذاری خسرو قرار داشته است. این فضا بعداً در دوره هلاکو بازسازی و درون آن کاشیکاری شده است که شاید اقامتگاه تابستانی او بوده است. در سمت چپ آتشکده یک مدرسه و در پشت آتشکده، رصدخانه و در کنار آن جایی برای نیایش به مرور زمان ویران شده است. این بنا را می‌توان یک مجموعه کامل و یکی از الگوهای همه مجتع‌های ساختمانی که بعدها در ایران ساخته شده است، دانست.
ساختمان‌های تخت سلیمان از شیوه پارتی بجای مانده بود. یک ارسن از ساختمان‌ها گرداگرد آتشکده آذرگشنسب که پیش از اسلام جایگاه بسیار ارزشمندی بود، تشکیل یافته بود. پس از اسلام ایلخانان مغول دوباره به آن توجه کردند (674 ه‍.ق). با بهره‌گیری از ویژگی‌های بومی آنها، بویژه چشمه جوشان آن یک کاخ تابستانی در آن ساختند. همچنین تالار خسرو (جایگاه تاجگذاری خسرو پرویز) را که با سنگ لاشه ساخته شده بود، کاشیکاری کردند. بازمانده آن در مرز ایوان هنوز یافت می‌شود.
هنگامی که اعراب مسلمان، به نخستین پایتخت هخامنشیان وارد شدند، از دیدن بنایی سنگی و هرمی شکل که با قطعه سنگ های سفید آهکی برپا شده بود، حیرت کردند. آنان ساخت این بنا را که به مقبره ای با شکوه می‌مانست، از قدرت بشر خارج می دانستند.
از همان سال های نخستین حضور اسلام در ایران بود که آرامگاه ساخته شده در دشت مرغاب به گور سلیمان نبی معروف شد. بی شک سلیمان می توانست با کمک دیوان، سازه ای با ویژگی های آرامگاه مرغاب بنا کند.
مدت درازی از زمان کشف هویت واقعی گور سلیمان یا گور مادر سلیمان نمی گذرد. پژوهش های 200 سال اخیر نشان داده است که آن چه در دشت مرغابی یا جلگه پاسارگاد مشهد مادر سیلمان معروف است، آرامگاه کوروش پادشاه انسان‌دوست و انسان‌پرور هخامنشی است.
«مردمان بعد از اسلام بسیاری از ساختمان های مهم و عظیم سنگی که ساخت آنها را از عهده بشر خارج دانسته، از زمان و بانی ساخت آنها بی اطلاع بودند، به سلیمان نسبت داده اند. تصورشان این بود که چون دیوان گوش به فرمان وی بودند، برای او کاخ ها و عمارت های عظیم سنگی می ساختند. آرامگاه ساخته شده در دشت مرغاب معروف به گور سلیمان و بنای مرتفع سنگی ساخته شده بر بلندای تپه ای واقع در این دشت، موسوم به تخت سلیمان از جمله این بناها محسوب می شوند. اسم گذاری خرابه های قصر اشکانیان در آذربایجان غربی به تخت سلیمان نیز از همین تفکر نشات می گیرد.»
آرامگاه کوروش اولین بنایی است که در بدو ورود به محوطه تاریخی پاسارگاد با آن رو به رو می شویم. بنایی سنگی که به صورت هرمی شکل ساخته شده است. شش ردیف پلکان مرتفع بازدید کننده را از سطح دشت به اتاقک بالایی سازه راهنمایی می کنند.
سنگ های تشکیل دهنده بنا بدون ملات و با استفاده از بست های آهنی به صورت دم چلچله ای، روی یکدیگر قرار گرفته اند. اما پاسارگاد تنها به یک بنا یا محوطه خاص محدود نمی شود. از زمانی که پاسارگاد به عنوان محوطه ای تاریخی شناسایی و حصارکشی شد یعنی از اوایل دهه پنجاه شمسی، مجموعه ای از آثار هخامنشی تا اسلامی، در این حوزه، شناسایی شده و جملگی تحت حفاظت و مرمت قرار گرفتند.
جلگه پاسارگاد که در منطقه مرتفع شمال غرب استان فارس در 138 کیلومتری شیراز قرار گرفته، به مستطیلی شباهت دارد که بخش شمالی آن 10 تا 12 کیلومتر طول دارد و بخش شرقی و غربی آن 25 کیلومتر، جنوب غربی این دشت به تنگ های باریک به نام تنگ بلاغی منتهی می شود. طول این تنگه 12 کیلومتر است و با عرضی به پهنای 200 تا 500 متر بر پهنه دشت گسترده شده است.
نام پاسارگاد را به عنوان مهم ترین طایفه و عشیره پارسیان که شاهان هخامنشی از تیره آنان اند، دانسته اند، اگر چنین نام گذاری درست تلقی شود، پاسارگاد را باید یکی از مهم ترین اقامتگاه های هخامنشیان به شمار آورد. پس باید به دنبال شهر و تختگاهی بود که مردمان به آن داخل شده و به رفع و رجوع امور روزانه بپردازند.
در منتهی الیه مجموع کاخ های موجود در پاسارگاد، تالاری ستون دار قرار گرفته است که به دلیل وجود درگاهی بزرگ و منقوش به تصویر انسان بالدار، به کاخ دروازه معروف شده است. پژوهشگران این مجموعه را دروازه پاسارگاد تلقی می کنند. در عکس هایی که جیمز موریه و سر ویلیامز اوزلی در سال 1811 از نقش انسان بالدار تهیه کرده اند، کتیبه ای بر بالای نقش هویداست که اینک مفقود شده است. متخصصین خطوط باستانی، کتیبه را چنین ترجمه کرده اند:
من، کوروش، شاه هخامنشی.
آن جا که شاهان استقرار می یابند، جایی نیز باید برای ملاقات با مردمان می‌داشته است. کاخ بارعام در 1250 متری شمال شرقی آرامگاه کوروش به همین منظور ساخته شده بود. کاخ بر یک تالار مرکزی و چهار ایوان در اطراف تالار مشتمل می شده است. هشت ستون در دو ردیف چهار تایی نیز سقف بنا را نگاه می داشته اند.
سرستون هایی به شکل جانوران مختلف از جمله شیر، شیروان (شیر شاخدار)، گاو اسب، بر بلندای سنگ های استوانه ای شکل، آخرین نقطه اتصال سقف و ستون ها به شمار می آمدند. سرستون هایی با شکل سر اسب، تنها در کاخ بارعام تاریخ ساخت آن را 546 تا 530 پیش از میلاد تخمین زده اند، دیده شده است.
نام کوروش، که در جای جای مجموعه بنای پراکنده در دشت مرغاب دیده می شود، [گرچه کوروش، هماره در سفر بود] اما نخستین پادشاه سلسله هخامنشی، مکانی را برای اقامت موقت خود نیاز داشته است. باستان شناسان و متخصصین تاریخ، در فاصله 230 متری شمال غرب کاخ بارعام ، بنایی را شناسایی کرده اند که مشخصات یک مجموعه مسکونی را داراست. نام این بنا در تاریخ معاصر، کاخ نشیمن یا کاخ اختصاصی ثبت شده است.
یک تالار در میانه و در ایوان در شرق و غرب آن، معماری این کاخ عظیم را شکل داده اند. تالار با 30 ستون برپا شده است: ایوان شرقی را 40 ستون که در دو ردیف بیست تایی کنار هم قرار گرفته اند سر پا نگه داشته اند و ایوان غربی را دو ردیف ستون و در هر ردیف 12 تا.
هنوز باستان شناسان به دنبال قلمه های بالایی ستون های تالار و سرستون های این بخش می گردند. تاکنون جز 190 سانتی متر از ستون ها که بر زمین قرار دارد، نشانه ای از بخش های فوقانی ستون ها پیدا نشده است. بر جرز درگاه این بنا، تصاویری از گذر پادشاهی پارسی نقر شده و بر بالای هر یک نگاشته اند: کوروش، شاه بزرگ هخامنشی.
مسافرینی که از شیراز به اصفهان سفر می کنند، بقایای دیوار سنگی عظیمی را می بینند که همچنان در شمال جلگه پاسارگاد، مشرف به تمام قصرها و بناهای پراکنده در دشت پابرجاست. بر فراز صفحه ای که اینک تنها دیوارهایش بر جای مانده، بناهایی ساخته شده بود که بنا بود مجموعه ای همانند تخت جمشید را شامل شود. مرگ کوروش، گرچه از ارزش های معنوی پاسارگاد نکاست اما موقعیت این مجموعه را از مرکز تمرکز هخامنشیان به محلی عبادی _ سیاسی تغییر داد. تل تخت یا تخت سلیمان نیز که دیگر نمی توانست رقیبی برای مجموعه کاخ های تخت جمشید در 70 کیلومتری جنوب پاسارگاد باشد، در دوران حکمرانی داریوش به دژ نگهبانی تبدیل شد.
متخصصینی که ویژگی های معماری و ساخت و ساز در دوران های مختلف را بررسی می کنند، از کنار رابطه معماری و طبیعت به سادگی نمی گذرند. باغ ها و بوستان ها، مهم ترین نمونه های قابل تامل ارتباط تنگاتنگ انسان و طبیعت به شمار می روند.
سه آتشکده بسیار مهم در دوران ساسانی در ایران وجود داشت که هم اکنون تنها آثاری از آتشکده آذرگشنسب که به نام تخت سلیمان شهرت پیدا کرده، بر جا مانده است. این آتشکده از نظر مسایل اعتقادی، باورهای دینی و نقشی که در حیات سیاسی و اجتماعی دوران ساسانیان داشت از اهمیت بسیاری برخوردار بود. آتشکده آذرگشنسب در واقع نماد اقتدار حکومت ساسانیان محسوب می شد. خصوصا پس از خیزش مزدکیان و شکل گیری جنبش آن، «خسرو انوشیروان» به عمران و آبادی این آتشکده با عنوان عامل وحدت ملی و یکسان سازی دین کشوری توجه ویژه ای کرد. آتشکده آذرگشنسب در زمان حمله رومیان به ایران و غلبه آنان بر سپاه خسرو پرویز، غارت و ویران شد، در حالی که رومیان هیچ کاری به پایتخت کشور نداشتند.
حمله رومی ها، اعراب و پذیرش دین اسلام از سوی ایرانیان تغییراتی در وضعیت آبادانی آتشکده پدید آورد و اغتشاشات اواخر دوره ساسانیان نیز موجب شد هیچ تجدید بنایی در این محل انجام نشود. تا این که در دوران ایلخانان، این مجموعه به عنوان پایتخت ییلاقی حکام مغول مورد استفاده قرار گرفت.
اما پس از سقوط ایلخانان، تخت سلیمان تقریبا متروک شد و به عنوان یک شهرک خدماتی کوچک با امکاناتی نظیر آهنگری، سفال گری و نانوایی مورد استفاده قرار گرفت.
در دوران صفویه دیگر این مجموعه به طور کامل متروک شد و هیچ استفاده ای از آن نشد.
در این منطقه نشانه‌ها و بقایای استقرار از هزاره اول پیش از میلاد تا قرن 11 هجری قمری به چشم می‌خورد. اما اوج شکوه و آبادانی تخت سلیمان مربوط به دوره ساسانی است که ساختمان آتشکده آذرگشنسب در آن‌جا احداث شد و آتش جاودان آن به مدت 7 قرن نماد اقتدار آئین زردتشت محسوب می‌شد. آتشکده ساسانی آذرگشنسب از زمان حکومت ایلخانیان به بعد «تخت سلیمان» نام گرفت.
بعد از زوال حکومت ساسانی و پذیرش دین اسلام توسط ایرانیان، این مجموعه عظیم که در جنگ‌های ایران و روم در زمان خسرو پرویز به شدت آسیب دیده بود، دیگر رمق تجدید حیات نیافت، اما تا قرن 4 هجری قمری تعداد اندکی از معتقدان آئین زرتشت در این محل اسکان داشته و آتشکده نیز در مقیاس کوچکتری مورد استفاده بوده است.
در دورة ایلخانیان و در زمان حکومت آباقاخان مغول این شهر بار دیگر مورد توجه قرار گرفت و با انجام تعمیرات وسیع و چشمگیر و احداث بناهای جدید، از این مکان به عنوان پایتخت باستانی و تفرجگاه استفاده شد.
بازگویی میراث
قلعه تخت سلیمان با قدمتی 2 هزار ساله میراث و تاریخ ایران باستان را بازگو می‌کند. این قلعه به وسعت حدود 1000 متر دارای مجموعه‌هایی از جمله استخر، عبادتگاه، دروازه‌های ورودی به قلعه، ستون‌های بلند، ایوان، قسم‌گاه، آتشکده‌ها، آبگرم معدنی و دژهای نگهبانی است.
استخر بیضی شکل معروف به دریاچه تخت سلیمان با رنگ ارغوانی و فیروزه‌ای از عجایب این مکان تاریخی است که باستان‌شناسان و محققان در مورد عمق واقعی آن اطلاعی در دست ندارند. گفته می‌شود در قعر آب دریاچه، خزاین عظیمی از زیورآلات و اشیای قیمتی وجود دارد که شاهان از ترس دشمن به دریاچه ریخته‌اند.
آتشکده‌های تخت سلیمان نیز به نام‌های آذرگشسب، جاویدان و آناهیتا هر یک برای خود افسانه‌های شنیدنی دارند. محمد جواد، یکی از مورخان این منطقه در کتاب نگاهی به آذربایجان نوشته است:
آتشکده جاویدان که آذرخوش نیز گفته می‌شود، به علت اینکه به روی مخازن نفت قرار داشته و همیشه روشن بوده، از آتشکده‌های جاویدان محسوب می‌شده است. در آتشکده آذرگشسب نیز مردم برای رفع مشکلات خود به دعا می‌پرداخته‌اند.
آتشکده آناهیتا نیز که 8 ستون دو متری از آن بجای مانده است، توسط یک هیات مشترک ایرانی ـ‌ آلمانی از دل زمین بیرون آورده شده است.
زندان سلیمان نیز که در 500 متری قلعه قرار دارد، بر اساس افسانه‌های قدیمی محل زندانی دیوهای خطارکار بوده که بر روی کوهی واقع است و در قلعه آن، دهانه بزرگی از یک آتشفشان غعرفعال وجود دارد.
تخت سلیمان و آثار باستانی و تاریخی موجود در آن یکی از مهمترین و مشهورترین مراکز تاریخی و تمدنی کشور ماست که دیرگاهی است روزگاران آبادانی و رونق خود را پشت سر گذاشته و در ایام پیری و دیرینه‌سالی، در سکوت و خلوت کوهستان‌های سرسبز منطقخه افشار به حیات آرام و خسته خود ادامه می‌دهد.
این مکان تاریخی در 45 کیلومتری شمال شرق شهرستان تکاب در آذربایجان غربی واقع شده است.
این اثر مهم کمتر از دیگر آثار تاریخی و باستانی ایران مورد توجه و مطالعه محققان و باستان‌شناسان قرار گرفته و این امر شاید به دلیل بعد مسافت و دور از دسترس بودن آن است.
تخت سلیمان کنونی باقیمانده و قلعه و آثار قصر بزرگ و عمارت‌های مخصوص برای سکونت موبدان بوده است که در زمان اشکانیان و ساسانیان در اوج قدرت بود و در نتیجه حمله رومیان و تاخت و تاز عرب و مغول ویران شد.
این مکان تاریخی بدور دریاچه‌ای قرار دارد که با دیوار سنگی محصور و به شکل بیضی ساخته شده که طول آن از شمال به جنوب 400 متر و عرض آن از شرق به غرب، 200 متر است.
این قلعه دارای مجموعه‌هایی از جمله استخر، عبادتگاه، دروازه‌ه ای ورودی به قلعه، ستون‌های بلند، ایوان، قسم‌گاه، آتشکده‌ها، آبگرم‌های معدنی و دژهای نگهبانی است.
استخر بیضی شکل معروف به دریاچه تخت سلیمان با رنگ ارغوانی و فیروزه‌ای، از عجایب این مکان تاریخی است که حدود 80 متر عرض و 120 متر طول دارد.
این دریاچه که عمق آن 110 متر است، به صورت چشمه جوشانی از طبقات تحت‌الارضی فوران می‌کند و طبق محاسبه‌ای که شده در هر ثانیه 100 لیتر آب از دل زمین می‌جوشد.
به گفته کارشناسان، قلعه سلیمان از سمت جنوبی شبیه به یک دروازه قدیمی است که چند دیوار فرو ریخته، سه اتاق بدون سقف داشته و گفته می‌شود این محل روزی عبادتگاه موبدان به درگاه خداوند بوده است.
به مورخان، آباقان خان مغول ـ نواده چنگز که مسلمان شده بود ـ مسجدی بر روی ویرانه‌های این قلعه بنا نهاد که بعدها ویران شد.
ستون هفت متری که در ورودیه این قصر قرار دارد متعلق به مکان خسروپرویز بوده که تنها یک ستون از آن باقی مانده و از 20سال پیش داربست‌هایی برای جلوگیری از از ریزش مجاور این ستون بسته شده است. در برخی قسمت‌های این ستون آثار تعمیرات از جمله گچبری مربوط به دوره مغول دیده می‌شود و گفته می‌شود این ایوان قصر باستانی شاهان ایران بوده و از نوع ایوان مدائن است.
9 پله سالم در پای پادگاهی در شمالی‌ترین نقطه تخت سلیمان مشاهده می‌شود که از آن به عنوان قسم‌گاه شاهان ساسانی یاد شده است. تنوع کاشی‌های اسلامی در تخت سلیمان به قدری است که می‌توان آنها را به رده‌ها و مکاتیب مختلفی تقسیم‌بندی کرد. از همه مهمتر، نوع زرین‌فام کتیبه‌دار و نیز کاشی برجسته‌های زمینه لاجوردی و فیروزه‌ای زراندود با نقوش حیوانات اساطیری همچون سیمرغ و اژدهاست که در تزئین دیوار کاخ‌ها بکار می‌رفته است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  53  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تخت سلیمان

پروژه پاورپوینت طرح مرمت تخت سلیمان (54 اسلاید)

اختصاصی از فی موو پروژه پاورپوینت طرح مرمت تخت سلیمان (54 اسلاید) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه پاورپوینت طرح مرمت تخت سلیمان (54 اسلاید)


پروژه پاورپوینت طرح مرمت تخت سلیمان

قدمت تاسیسات انسانی تخت سلیمان به هزاره ی اول قبل از میلاد مسیح برمی گردد اما اوج شکوفایی آن مربوط به دوره ی ساسانیان است. این اعتقاد وجود دارد که تخت سلیمان برای ساسانیان همان ارزشی را داشته که تخت جمشید برای هخامنشیان داشته است. ساسانیان به ویژه خسرو انوشیروان در آبادانی این مجموعه سعی فراوان کردند و خصوصاً ساخت بزرگترین و معتبرترین آتشکده در این مکان به طور روزافزون بر جایگاه این مکان افزود. طی جنگ های ایران و روم در سال 624 میلادی خسرو پرویز از هراکلیوس شکست سنگینی خورد و آتشکده ویران گردید. هرج و مرج اواخر دوره ی ساسانی، حمله ی اعراب به ایران، قرن ها حاکمیت عباسیون بر این سرزمین، حکومت ترکان در شمال شرق ایران و دور بودن آنان از نواحی غربی، همه باعث شد تا تخت سلیمان برای مدت های طولانی به بوته فراموشی سپرده شود تا اینکه مجدداً در دوره ی ایلخانی و تمایل آنان به مناطق غربی ایران و انتخاب تبریز، مراغه و سلطانیه به عنوان پایتخت، باعث شد جهت عمران و آبادانی این منطقه اقدام گردد . آنان از این منطقه به عنوان پایتخت تابستانی و شکارگاه استفاده می کردند. با افول ایلخانان، تخت سلیمان کم کم مرکزیت خود را از دست داد و از حدود قرن 11 هجری قمری به بوته ی فراموشی سپرده شد.

دور تا دور مجموعه ی تخت سلیمان با دیوارهای قطور و برج های متعدد حفاظت می شده است و مساحت آن حدود 124،000 متر مربع است و به طور متوسط  15 متر بلندی دارد. قطر دیوار حدود چهار متر است و 38 برج نگهبانی از مجموعه حفاظت می کرده اند. حصار دارای دو دروازه بوده، یکی در ضلع شمالی ( که ظاهراً ورودی اصلی بوده است و هم اکنون قابل استفاده نیست ) و دیگری دروازه ی ضلع جنوب شرقی. آتشکده آذر گشنسب در این مکان قرار دارد. تخت سلیمان که در حدود 10 کیلو متر مساحت دارد که در سال 1382 در کتاب  آثار تاریخی جهان ثبت شده است.

فهرست

فصل1:شناسایی منطقه

فصل2: شناخت بنای تخت سلیمان

فصل3:بیان تصویری کامل تخت سلیمان

فصل4:ارزش یابی بنا در قالب امکانات مادی

فصل5:شناخت عوامل مخل سوژه

فصل6:نقد و بررسی مرمت سوژه

فصل7:طرح احیاء

حجم فایل:90MB

تعداد اسلاید:(54  اسلاید)

پشتیبانی:09148604956 (حسین محمدی)

 


دانلود با لینک مستقیم


پروژه پاورپوینت طرح مرمت تخت سلیمان (54 اسلاید)

دانلود مقاله تخت جمشید

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله تخت جمشید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 

بر فراز تپه سنگی کوه رحمت در جلگه مرودشت در فاصله 45 کیلومتری شمال شرقی شهر شیراز ویرانه های به جامانده از کاخ تخت جمشید نمایان است.
بنای تخت جمشید یکی از عظیم ترین ، باشکوه ترین و زیباترین مجموعه های تاریخی ایران و جهان است. این بنای مجلل به فرمان داریوش اول ( در 520 ق.م. ) شکل گرفت. وی می خواست پایتختی در کشور خویش احداث کند که همتا نداشته باشد. به همین دلیل جلگه وسیع مرودشت رادر مرکز خاک " پارس " واقع شده بود و پیشینه تاریخی بس کهن داشت انتخاب کرد وبر دامنه صخره کوه رحمت بنای تخت جمشید را بنیان نهاد .
تخت جمشید نه شهر بود و نه دژ، جایگاه با شکوهی برای برگزاری مراسم بزرگی بود که شاه ایران سران کشور و نمایندگان 28 کشور متبوع را در بارعام به حضور می پذیرفت.
طرح اصلی ساختمان تخت جمشید دردوران فرمانروایی داریوش بزرگ ریخته شد. از همان نخست تعداد و محل کاخ ها، عمارت ها و کاربردهای جداگانه هر یک معین ومشخص شد. برای برپایی این بنا از سه نوع مصالح ساختمانی عمده ( چوب، خشت های خام و پخته و سنگ های آهکی محلی ) استفاده شده است. چوب هایی که در محل تهیه می شد با ذوق و سلیقه طراحان و معماران سازگار نبود وناگزیر بودند چوب های در خور کاخ های تخت جمشید را از دور دست ها حمل کنند. برای مثال،تیرهای زیر از چوب درخت سدر بوده که در آن زمان فقط در لبنان می روییده است.
خشت های گلی در ساختن دیوارها و روپوش سقف ها به کار می رفت که دوام چندانی نداشت. این خشت را باران می شست و با بر اثر زمین لرزه فرو می ریخت. سنگ های کوه رحمت برای سنگتراشان و معماران جمشید از هر جهت مناسب بود. این سنگ های آهکی بسیار سخت و محکم اند و رنگ های طبیعی گوناگون سفید، کهربایی، دودی و سیاه دارند که خوب تراشیده می شوند. به ویژه نوع سیاه آن که بر اثر صیقل به شکل مرمر در می آید. بسیاری از قطعه سنگ ها را گیرهای آهنی به نام " دم چلچله " به هم متصل کرده اند. در حد فاصل سنگ ها از ملات استفاده نشده است. دیوارها را با آجر لعابدار و کف اتاق ها را با گچکاری می پوشاندند. روی درها با قطعات زر وسیم آراسته شده بود. پرده های بزرگ رنگی بر زیبایی درون و برون کاخ ها می افزود. فرش های نفیس کف اتاق ها چشمان را خیره می کرد.عملا" امکان نداشت که ساختمان تخت جمشید در دوران شاهی داریوش بزرگ به پایان برسد. کار ساخت این بنای عظیم در طول حکومت پسر او خشایار شاه اول و نوه اش اردشیر اول ادامه یافت. بدین تربیت ساخت بنا نزدیک به 200 سال طول کشید.
بر اساس نظر تاریخ نگاران این بنا حدود 200 سال آباد و مورد استفاده شاهان بوده است تااین که در پی حمله اسکند مقدونی به ایران ( 330 ق.م . ) به دست وی در آتش سوخت و از آن پس متروک شد. وسعت کلیه ساختمان های تخت جمشید حدود 135000 متر مربع ارتفاع کف ساختمان های آن از دشت از 8 تا 18 متر است.
از تمامی آنچه روزگاری تخت جمشید نامیده می شد امروز ظاهرا" چیزی بیش از چند ستون و پلکان و سردر ویران شده باقی نمانده است. شگفت این همین ویرانه ها نیز پس از گذشت دو هزار وپانصد سال همچنان هنر شکوهمند و معماری بی همتای هخامنشیان را نشان می دهند.
برای درک اهمیت این خرابه ها باید به رمز هنر و معماری هخامنشی پی برد. هخامنشیان در ساخت تخت جمشید از منابع گوناگونی الهام گرفتند. پارس ها دست کم با دو فرهنگ غنی، اوراتو در شمال و ایلام در جنوب ،آشنا بودند و از آنها برای ریختن شالوده محکم فکری در هنر معماری بهره گرفتند.
هخامنشیان در لشکر کشی به مصر، بابل،لیدی و اروپا، با اندیشه های دیگری در زمینه معماری آشنا شدند و با به دست آوردن ثروت سرشار ، هنرمندان و سنگتراشان و معماران برجسته را در گسترش و زیبا سازی تخت جمشید به خدمت گرفتند. شاید اولین بار در تاریخ بشر بود که ذوق سرشار ، ثروت بی کران و اراده استوار در یک نقطه از جهان به هم رسیدند تا چیزی آفریده شود که هنر شناسان و تاریخ نکاران آن را هنر و معماری هخامنشی بخوانند.
سرزمین ایران در دوران پادشاهی هخامنشیان به ایالت‌ها یا استان‌هایی تقسیم می‌شد که در رأس آن‌ها یک «شهربان» [به پارسی باستان: خشسَ پاون (Khshasa-Pavan)؛ به یونانی: ساتراپ (Satrap)؛ به پهلوی: شهرب (Shahrab)؛ به فارسی: شهربان؛ به معنای: حافظ (قلم‌رو) پادشاهی] به عنوان نماینده‌ی پادشاه و فرمان‌دار آن ناحیه، قرار داشت. بر این اساس، در متون یونانی، ایالت‌های هخامنشی «ساتراپی» خوانده شده است.
با تقسیم شدن قلم‌رو شاهنشاهی هخامنشی به صورت ایالت‌هایی جداگانه، تک‌تک نواحی مختلف آن در ساختار سیاسی واحدی گرد می‌آمدند و الگوی شهربانی، نوعی وحدت و یکپارچگی سیاسی و اداری ایجاد می‌نمود. با این حال، هر منطقه از لحاظ نوع حکومت و درجه و ماهیت وابستگی‌اش به دولت مرکزی، تفاوت‌های عمده‌ای با دیگر مناطق داشت. برای نمونه، طوایف گله‌دار رشته کوه‌های زاگرس هرگز به هیچ یک از ایالت‌های هخامنشی نپیوستند و کاملاً با نظام حکومت مرکزی یک‌‌پارچه نشدند. از این رو، پارس‌ها برای مهارنمودن کوه‌نشینان پراکنده، به نوعی سازش موقت تن داده بودند و پادشاه نیز پیوسته برای رهبران این طوایف هدایایی می‌فرستاد تا آنان در مقابل، ملزم به یاری او در مواقع ضروری شوند؛ بدین سان، پادشاه می‌توانست از منابع نیروی انسانی آنان در مواقع لزوم استفاده کند. این طوایف در تأمین امنیت مناطق دشوار-گذر کوهستانی به شاه بزرگ یاری می‌رساندند و کم‌تر به روستانشینان کوه‌پایه‌ها شبیخون می‌زدند تا بدین ترتیب، حسن نیت خود را به او نشان دهند.
هر ایالت هخامنشی، غالباً سرزمین بسیار پهناوری بود و اگر بر اساس نام افراد قضاوت کنیم، همه‌ی شهربان‌ها یا استان‌دارها، از نجیب‌زادگان پارسی (یا حداقل، آریایی) بودند که امور ایالتی را از مرکز آن ایالت اداره می‌کردند. مرکز ایالت‌ها، غالباً همان پای‌تخت‌های قدیمی دولت‌هایی بود که به دست پارس‌ها فتح شده بود. برای نمونه، در مصر مرکز ایالت، شهر «ممفیس» بود، در لیدیه شهر «سارد»، در ماد «اکباتان» و در بابل شهر «بابل». پای‌تخت یا مرکز هر ایالتی، به منزله‌ی نمونه‌ی کوچک‌تر مراکز سلطنتی بود. مالیات‌ها یا خراج‌های ایالت در آن جا گرد می‌آمد و انبار می‌شد و بخشی از آن‌ها نیز به دولت مرکزی ارسال می‌گردید. بدین ترتیب، هر ایالتی هزینه‌ها و نیازهای خود را از طریق منابع داخلی خویش تأمین می‌کرد. برخی خراج‌ها جنسی (کالایی) بود و می‌شد از آن‌ها مستقیماً برای تغذیه و حفظ پادگان‌های محلی استفاده کرد. خراج‌ها و مالیات‌هایی نیز به صورت فلزات گران‌بها و معمولاً نقره دریافت و برای هزینه‌های استثنایی ذخیره می‌شد.
محل سکونت شهربان در مرکز ایالت، یک کاخ بود که غالباً، به شاهان پیشین آن سرزمین تعلق داشت. از این کاخ‌ها برای پذیرایی از شاهنشاه پارسی به هنگام مسافرت وی به ایالت‌های امپراتوری نیز استفاده می‌شد. در کاخ‌های ایالتی، بایگانی‌هایی وجود داشت که فرمان‌های سلطنتی در آن‌ها نگه‌داری می‌شد. جریان اداری و دیوان‌سالاری منطقه‌ای، از همین بایگانی‌ها اعمال می‌گردید. درخواست‌ها یا دادخواست‌های خطاب به شهربان را به آن جا می‌فرستادند و نسخه‌هایی از تصمیمات وی را - که گزارش عمل‌کرد مقامات محلی بر آن‌ها پشت‌نویسی شده بود - برای مراجعه در آینده، بایگانی می‌شد. الواح دیوانی نوشته شده به زبان ایلامی که در افغانستان، ارمنستان و ترکیه یافته شده، نمودار آن است که اقدامات دیوان‌سالارانه‌ی مورد تأیید و انجام شده در تخت جمشید، در ایالت‌های مختلف امپراتوری نیز عیناً انجام می‌گرفته است . در واقع می‌توان گفت که دیوان‌سالاری شگرف و عظیم هخامنشی - که در آن، تمام عملیات و فعالیت‌های اجرایی و اداری و مالی اعضای دولت (از پادشاه تا کارگران) به دقت ثبت و ضبط شده و مورد رسیدگی و ارزیابی دقیق کارشناسان و مأموران دیوانی قرار می‌گرفت تا تمام امور دولت، منضبط، قاعده‌مند، سالم و قانوی گردد - به عنوان الگویی رسمی و کارا و ثابت، در سراسر قلم‌رو شاهنشاهی هخامنشی گسترده و نهادینه شده بود.
تزیینات کاخ‌های هخامنشی
پارسیان با بهره‌گیری از سنت‌های معماری کاخ‌های ستون‌دار رایج در مناطق مرتفع مشرف بر میان‌رودان و هنر ایونی‌ها (Ioni)، در تزیینات کاخ‌های خود از سنت‌های هنری کهن مردمانی استفاده کرده‌اند که در پی کشورگشایی‌های کوروش و داریوش به شاهنشاهی نوپای پارس پیوسته بودند. ویژگی بارز این سنت‌های هنری، پیچیدگی آن بود که خود ریشه در آمیزش هنری آن داشت.
در عرصه‌ی هنر خاورمیانه، از یک سو، امپراتوری‌های مغلوب آشور و بابل تا زمان سقوط خود به دست سپاهیان پارس، میراثی را حفظ کرده بودند که به گذشته‌های دور در عصر سومریان، یعنی میراثی که عناصر جهانی را در هنر خویش تجسم می‌کرد؛ و از سوی دیگر، مردم مناطق لوان (Levan) در ساحل شرقی مدیترانه، آرامی‌ها و به ویژه فنیقی‌ها شماری از مضامین تصویرگری را که از میان‌رودان، مصر و مناطق حاشیه‌‌ی دریای اژه به عاریه گرفته بودند، حفظ نموده بودند. لیکن با سقوط سازمان پادشاهی و نظام اجرایی سابق آن‌ها، مفاهیم اسطوره‌ای اولیه به فراموشی سپرده شد. لذا پارسیان که به تازگی به مقام سروری ملت‌های آن روزگار رسیده بودند، هنری را پذیرفتند که از مکاتب مختلف و گاه متعارض هنری شکل یافته بود. بدین ترتیب، وام‌های گوناگون هنری، هنر درباری پارسیان را که در خدمت شکوه پادشاه و مردم سرزمین‌های وی بود، غنا بخشید.
هر چند نخستین شکل هنر تزیینی کاخ‌های هخامنشی در پاسارگاد دیده می‌شود اما امروز، می‌دانیم که این هنر در دو مرحله گسترش یافته است. بر روی قطعات به جای مانده از تزیینات حجاری کاخ کوروش کبیر در پاسارگاد با همان تالار بار عام ، مجموعه‌ سنگ‌نگاره‌هایی را می‌بینم که در اصل، تصاویری متعلق به نگهبانان خدایان آشور و بابل بودند ولی اینک این نگاره‌ها، فارغ از مفاهیم نمادین اولیه خود در این کاخ آفریده شده‌اند: نگهبان خدای خورشید آشوری، به شکل انسان - گاو درآمده و نگهبان خدای تباهی، به شکل فرشته - ماهی. در مقابل در کاخ ورودی و بر روی یکی از درگاه‌های جانبی تالار که به شکل سنگی یکپارچه هنوز پا برجا است، نقش انسان بال‌داری را می‌بینم که وجود نوشته‌ای به سه زبان - که امروزه از بین رفته است - بر بالای این نقش، گواه آن است که این سنگ‌نگاره، تصویری از کوروش کبیر است. تاج سه شاخه‌ای که کورش در این نگاره بر سر دارد، به نظر می‌رسد از هنر تصویرگری مقدس مصریان به وام گرفته شده است (از آن جا که در آن هنگام پارسیان هنوز مصر را فتح نکرده بودند، احتملاً منطقه‌ی لوان که در میانه‌ی ایران و مصر واقع بود، واسطه‌ی انتقال این بُن‌مایه‌ی هنری باشد). بال‌های این نگاره به گونه‌ای است که نگاره‌ی فرشتگان نگهبان معابد آشور و بابل را در ذهن متبادر می‌سازد. جامه‌ی کورش نیز در این نقش، ایلامی است. چهره نجیب و شریف این نگاره - که نمودار تصویری آرمانی از شاهنشاه است - می‌خواهد سیاست و منش درخشان کورش را در مدارا با مردمان‌اش و تکثرگرایی پادشاهی‌اش را به نمایش بگذارد. دروازه‌های اصلی کاخ کورش در پاسارگاد نیز با نقش حیوانات پهن‌پیکر تزیین یافته بودند که امروزه تقریباً از میان رفته‌اند . این سنگ‌نگاره‌ها از تزیینات کاخ‌های آشوری که در آن زمان امکان دیدن آن‌ها وجود داشته است، الهام گرفته شده ‌است. با این حال، این داریوش کبیر بود که در فاصله‌ی سال‌های 521 تا 486 پیش از میلاد، به هنر درباری هخامنشی شکلی ثابت بخشید و از آن حمایت کرد به گونه‌ای که جانشینان وی نیز قواعد این هنر را پذیرفتند و آن را دنبال کردند.
پیروزی‌های پیاپی داریوش در دو سال نخست پادشاهی‌اش بر شورشیان امپراتوری و قدرتی که از این فتوح به دست آورده بود، سرانجام در صخره‌ی بیستون، مشرف بر جاده‌ی میان‌رودان و ماد به تصویر کشیده شده که در آن، برای نخستین بار، روی‌دادها و وقایع تاریخی دوران یک پادشاه به شکل ترکیبی و نه حادثه‌ای نشان داده شده است. چنین روایتی را می‌توان ریشه در سنت جاری میان‌رودان در عصر پادشاهی «نارام سین»، فرمانروای اکد در دو هزار سال پیش از آن دانست که داریوش نیز از آن الهام گرفته بود. نگاره‌های این صحنه نیز به وضوح یادآور سنگ‌نگاره‌ی «آنوبانی‌نی» پادشاه لولوبی است (سده‌ی بیستم پ.م.). در سنگ‌نگاره‌ی بیستون، نمادگرایی پیچیده‌ای به کار برده شده که در آن، ایدئولوژی پادشاهی و خداشناسی فرمان‌روای پارسی، در هم آمیخته است.
هنر در خدمت ایدئولوژی پادشاهی
در آرامگاه داریوش در دل دیواره‌های سنگی «نقش رستم» واقع در مجاورت مکان آیینی ایلامیان باستان، ایدئولژی پادشاهی هخامنشی، جنبه‌ی ترکیبی‌تری به خود می‌گیرد. بر فراز ورودی آرامگاه، سردری دیده می‌شود که بن‌مایه‌های آن از هنر مصری وام گرفته شده است و شبیه ایوان ورودی کاخ‌های ستون‌دار هخامنشی است؛ و سرستون‌های آن که پیش‌تر کوروش نیز آن‌ها را به کار برده بود، به شکل گاوی دو سر است. نقوش و نگاره‌های آرامگاه داریوش در نقش رستم، در ساخت کاخ‌های شوش و تخت جمشید، با عناصری مانند سرستون‌های توماری که از هنر مردم «لوان» وام گرفته شده و نیز با پاستون های گلدانی شکل مصری و بدنه و شال یونانی، تکمیل شده است.
در ایوان این آرامگاه، سکویی در دو طبقه دیده می‌شود که اقتباسی از نمونه‌ی یافت شده در ایذه ـ مالمیر است که شاهزاده‌ای ایلامی در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد بر روی سنگ آفریده است. همچنین آشوریان در سنگ‌نگاره‌های خود تصویری از تخت سلطنتی را نشان داده‌اند که ستون‌های پهلوان‌پیکر اسطوره‌ای این تخت را بر دست گرفته اند. داریوش به جای ستون‌های پهلوان پیکر از نقش افرادی استفاده کرده است که نماینده‌ی ملت‌های زیر فرمان وی می‌باشند و نام میهن هر یک، در کنارش نوشته شده است. برخی از این افراد مسلح هستند . این بدان معنا است که افراد مذکور اسیر به شمار نمی‌آمدند بل که آنان مردمانی آزاد محسوب می‌شدند که در سرزمین‌های امپراتوری هخامنشی حق زندگی آزادانه داشتند.
پادشاه پارسی در این تصویر، در حال تکریم و ادای احترام به نمادی خدای‌وار (فر کیانی؟) است که بر فراز آتش مقدس نشان داده شده است.
- شوش و تخت جمشید
هر چند که داریوش پیش‌تر کاخی را برای اقامت زمستانی خود در بابل داشت ولی وی کاخ‌های شوش را نیز برای اقامت خود در طول زمستان بنا نهاد. برای رسیدن به کاخ‌ها از سمت شهر سلطنتی، باید از دروازه‌ی باشکوهی عبور می‌کردند که خشایارشاه ساخت آن را به پایان رسانید. در دو سوی این دروازه، دو تندیس از داریوش که در مصر ساخته شده بود، قرار داشت.
پس از حمله‌ی اسکندر و سقوط شاهنشاهی پارس، بنای کاخ به دلیل متروکه ماندن رو به ویرانی نهاد. از این رو، تزیینات زیبا و با شکوه لعاب‌دار دیواره‌های کاخ امروزه از میان رفته است به گونه‌ای که دیگر نمی‌توان محل دقیق آجر- نگاره‌های کمانداران پارسی و ایلامی را در کاخ شناسایی کرد. لباس با شکوه این سربازان بخش جالب توجه آجر- نگاره‌ها است ولی یقین داریم که به هنگام جنگ و نبرد از این لباس استفاده نمی‌کرده‌اند. بر روی لباس چین‌دار و رنگارنگ این سربازان آذین‌هایی گل‌سرخی دیده می‌شود که نقوش معماری برج‌های کنگره‌ای قلعه‌های قدیمی را در ذهن تداعی می‌کند.
در کنار نقش کمانداران پارسی ، می‌توان نقش حیوانات عظیم افسانه‌ای و یا حتا واقعی را دید که از هنر آشور و بابل وام گرفته شده‌اند. اما نمایش آن‌ها در این کاخ، فارغ از ارزش نمادین و اسطوره‌ای آن‌ها در بابل و آشور است. به این ترتیب می‌توان چنین نتیجه گرفت که نقش شیرها در نمای شمالی حیاط شرقی هیچ رابطه‌ای با ایزدبانوی آشوری ایشتر (Ishtar) ندارد و گاوهای بال‌دار هرگز نمی‌توانند تجسمی از ادد (Adad) خدای توفان آشوری باشند.
سرانجام، داریوش کار احداث مجموع کاخ‌های پارسه (= تخت جمشید) را ـ که یونانیان آن را پرسپولیس می‌نامیدند ـ آغاز کرد. تخت جمشید پایتخت کوهستانی امپراتوری پارس بود که در نقطه‌ی مقابل شوش قرار داشت، همان گونه که ایلامیان، نخستین ساکنان منطقه، انشان (Anshan) را به عنوان پایتخت زمستانی خود برگزیده بودند. وجود مفهوم دوگانگی که اقتباسی از دوگانگی ایلامیان باستان است، در ساخت و گزینش مکان پایتخت‌ها نیز نمایان شده است. در تخت جمشید وجود سنگ‌های خوب و مناسب محلی، زمینه را برای معماری کاخ‌های ستون‌دار با تزییناتِ حجاری و رنگ‌آمیزی شده و نیز استفاده از آجرهای لعاب‌دار را در برخی قسمت‌ها فراهم آورده بود.
- هنر در خدمت شکوه و اقتدار شاهنشاهی
در تخت جمشید و در مقایسه با معماری و تزیینات کاخ‌های شوش، به نظر می‌رسد که هنرِ منسجم به کار برده شده در ساخت و تزیین کاخ ها، هدفی جز بیان شکوه و عظمت امپراتوری و به ویژه شخص پادشاه را ندارد. در وسط دیواره‌های ایوان آپادانا، دو سنگ‌نگاره‌ی متقارن وجود داشته که در آن، شاهنشاه در زیر سایبانی بر روی تخت پادشاهی نشسته است و شاهزاده و جانشین وی نیز به حالت ایستاده در کنار او دیده می‌شود. در این نگاره، چهره‌ی پادشاه و جانشین وی به یک شکل نشان داده شده است زیرا در آفرینش این نقش‌ها چهره پردازی برای شاه مد نظر نبوده است بل که می‌خواسته‌اند تمثال‌های برجسته‌ای بیافرینند که با چهره‌ای آرمانی که در هنر آشور دیده می‌شود، قرابت داشته باشد. دو خدمتکار در پشت سر پادشاه دیده می‌شود که یکی دستمال و دیگری تبرزین جنگی پادشاه را به دست گرفته است. نیام خنجری که به کمربند وی بسته شده، کنده‌کاری شده است. یکی از درباریان و نجیب‌زاده‌ها که همانند مادها لباس پوشیده است، ظاهراً بار یافتگان را به حضور پادشاه معرفی می‌کند. بعدها این سنگ‌نگاره‌ها را از محل اصلی خود جابه‌جا نموده و به عمارت خزانه (= گنج‌خانه) برده بودند. امروزه در محل پیشین آن‌ها، سنگ‌نگاره‌ی سربازان پارسی و مادی را می‌بینیم که رو به روی هم ایستاده‌اند. در دو سوی این‌ها، دو سنگ‌نگاره‌ی متقارن دیده می‌شود که در هر یک از آن‌ها شیری، گاوی را با پنجه و دندان شکار کرده است. این صحنه‌ی شکار، بی‌گمان، فارغ از مفاهیم نمادین اسطوره‌ای در این جا نشان داده شده است.
در جبهه‌ی غربی ایوان، سربازان پارسی در سمت راست در سه ردیف نشان داده شده‌اند در حالی که در جبهه‌ی شمالی، سربازان پارسی به تناسب و به صورت متقارن در سمت چپ قرار گرفته‌اند. در ردیف بالایی، تصویر ارابه‌ی باشکوه پادشاه نیز وجود داشت که امروزه فقط نقش ارابه‌ران آن باقی مانده است. در مُهر استوانه‌ای داریوش، تصویر همین ارابه دیده می‌شود که پادشاه از فراز آن، به سوی شیری تیر می‌افکند.
- ملت‌های امپراتوری بر روی دیواره‌ی پلکان آپادانا و در سه ردیف متقارن، سنگ‌نگاره‌هایی دیده می‌شود که در آن‌ها، نمایندگان ملت‌های تبعه‌ی امپراتوری در حال تقدیم هدایای بومی و نمادین خود به پادشاه، نشان داده شده‌اند.
در میان این سنگ‌نگاره‌ها، مادها را می‌توان با توجه به شکل سر و کلاه آن‌ها شناخت. در پشت سر مادها، ارمنیان قرار گرفته‌اند که همانند مادها، لباس سرهم پوشیده‌اند. در ردیف زیری ارمنیان، خوزی‌ها (= ایلامیان) دیده می‌شوند که همه‌، پیراهن و دامن چین‌دار پوشیده‌اند و هدیه‌ی آن‌ها عبارت است از یک شیر ماده و دو بچه شیر، و یک جفت خنجر مشابه خنجری که داریوش در مجسمه‌ی خود که در شوش یافت شده است، به کمر بسته است. به دنبال آنان، هراتی‌ها قرار گرفته‌اند که شتر دو کوهانه‌ای با خود آورده‌اند. بابلی‌ها با گاومیش کوهان‌دار، و لیدیه‌ای‌ها که اشیایی قیمتی و ارابه‌ی دوچرخی را به عنوان هدیه برای پادشاه آورده‌اند؛ اشیای قیمتی عبارت‌اند از: گلدان‌های زرین پر نقش و نگار با بریدگی‌های عمودی، دو کاسه و بازوبندهای نفیس مزین به نقش گریفون. در لابه‌لای همین سنگ‌نگاره‌ها می‌توان اهمیت مردمان ساکن در مناطق شرقی شاهنشاهی پارس و در آسیای مرکزی را به خوبی دریافت کرد که به نظر می‌رسد پارسیان به جهت اشتراکات قومی، روابط دوستانه‌ و نزدیک خود را با آن‌ها حفظ کرده بودند. برای نمونه، می‌توان چهره‌ی دو سکای «تیز- کلاه‌خود» (Saka Tigrakhauda) را شناسایی کرد که اسب کوتاه قد آراسته، دستبندهایی با سر حیوانات، پارچه‌های چین‌دار و جبه‌ای را به عنوان هدیه با خود آورده‌اند. تمام این افراد مسلح هستند و این امر مؤید آن است که حضور آنان در خاک شاهنشاهی پارس و زندگی در آن، آزادانه و همراه با روابط دوستانه با پادشاه بوده است. تمامی گروه‌های نمایندگان به طور همزمان برای بزرگ‌داشت پادشاه به هنگام برگزاری مراسمی با شکوه در آپادانا گردهم آمده‌اند. به نظر می‌رسد این نقش، تصویری از واقعیتی است که در محوطه‌ی آپادانا همه ساله وجود داشته است. اما تاکنون سند صریحی به دست نیامده که نشان دهد این افراد به هنگام برگزاری مراسم سال نو در تخت جمشید گردهم می‌آمدند.- کاخ صد ستون کاخ صد ستون یا تالار تخت در سمت شمال، اندکی بالاتر از گنج‌خانه (عمارت خزانه) و رو به روی آپادانا قرار دارد. طرح آن از ابتدا ریخته شده بود ولی خشایارشا ساخت بنای آن را آغاز کرد. این کاخ چهار گوش با یک‌صد ستون و هفتاد متر طول و عرض، نمونه‌ی مشابهی از کاخ آپادانا است که خشایارشا نتوانست ساخت آن را در زمان حیات خود به پایان برساند و اردشیر (424 ـ 465 پ.م. ) کار احداث آن را به پایان رساند

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  43  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تخت جمشید

دانلود مقاله طراحی سایت بازدید از تخت جمشید با استفاده از ASP

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله طراحی سایت بازدید از تخت جمشید با استفاده از ASP دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

طراحی سایت بازدید از تخت جمشید با استفاده از ASP و صفحات HTML

مقدمه :
این پروژه بر اساس تئوری تورهای مجازی از طریق اینترنت طراحی و نوشته شده است . محتوای این سایت توضیحاتی در مورد مناطق دیدنی استان فارس شهر شیراز والبته به طور اختصاصی از بنای تخت جمشید می باشد .
در طراحی این سایت از زبان ASP و کدهای HTML استفاده شده است . این پروژه از سه قسمت تشکیل شده است .
1-توضیح مختصری از ASP .
2-تشریح سایت .
3-هدف از انتخاب و انجام این پروژه
همچنین منبع اطلاعات اینترنت می باشد .

توضیح مختصری از ASP
مقدمه :
برای طراحی یک سایت احتیاج به یک زبان و یک محیط برنامه نویسی داریم . زبانها و محیطهای زیادی برای طراحی وب سایت وجود دارد . از جمله FLASH ،
JAVA SCRIPT و ... اما در این میان محدود زبانهایی هستند که می توانند امکانات
زیادی را در اختیار طراح قرار دهند و همچنین کار با آنها ساده باشد .
ASP جزو آن معدود گروه می باشد که می توان در آن زبان VB یا JAVA استفاده نمود . کدهای HTML و دستورات SQL را می پذیرد و اجرا می نماید . برنامه‌نویسی با آن ساده است و همچنین نیاز به محیط خاصی برای نوشتن آن نیست و می توان آنرا در یک Editor متنی مانند Note Pat نوشت و بعد به روی یک میزان Web قرار بگیرد و اجرا شود .
میزبانهای متعددی برای وب وجود دارد .
در ویندوز 2000 از IIS5.0 پشتیبانی می کند که در NT با IIS 5.0 در یونیکس و لینوکس از نرم افزارهای عرضه شده مانند Chili ASP استفاده می شود . بعد از فعال نمودن میزبان Web می توان صفحات طراحی شده از طریق آن میزبان اجرا نمود . و در واقع صفحه وب را دید .

چرا ASP :
برای جذب بازدید کننده و تکرار بازدیدهای آنها باید سایت به روزی داشته باشیم . به این منظور باید بتوان هر چند وقت یک بار مطالب سایت را به روز نمود و یا تغییرات کوچکی در آن ایجاد کرده به این منظور باید ساختار سایتمان پویا باشد . برای پویا نمودن سایت باید با یک پایگاه داده ارتباط داشت تا اطلاعات را از پایگاه داده استخراج و در صفحه نمایش داد .
در این روش با تغییرات در اطلاعات فیلدهای Data Base اطلاعات نمایش داده شده در صفحه تغییر کرده بدون اینکه به ترکیب صفحه لطمه بخورد و یا مجبور به تغییرات مستقیم در صفحه موردنظر باشیم .
دستورات مربوط به این کار در قسمت دستورات ASP توضیح داده خواهد شد .

دستورات ASP :
برای نوشتن برنامة ASP در Note pat ابتدا باید تعریف‌ نمود که صفحه ASP است و همچنین زبان برنامه نویسی استفاده شده را معرفی نمود . برای تعریف این موارد از دستور زیر استفاده می نمائیم .
<%W LANGUAGE = "زبان برنامه نویسی مورد استفاده" %>
زبان برنامه نویسی مورد استفاده می تواند VB یا Java باشد .
چون از دستورات HTML نیز استفاده می شود برای تعریف آن نیز از تگ استفاده می‌نمائیم و در نهایت برای شروع برندة برنامه از تگ
<body>
استفاده می نمائیم . در انتهای صفحه بعد از اتمام برنامه باید تگ های بالا ببندیم در نتیجه به ترتیب تگ های زیر را برای بسته شدن بدنه در HTML می نویسیم .
</body>
</HTML>
و در نهایت برنامه با این دستور شروع و به اتمام می رسد .
قسمت اصلی برنامه در بدنه نوشته می شود .
همانطور که در مبحث قبلی از پویا بودن سایت گفته شده و از امکان را استفاده از Data base در اختیار ما قرار می دهد . باید بتوان از دستوراتی که این امکان را فراهم می سازند استفاده نمود که این دستورات عبارتند از :
("ADODB.connection") DB=Server.Createobject نام پایگاه Set
"Driver=S1 Microsoft Access Driver DB.Open نام پایگاه
(*.mdb)}
برای وصل شدن به پایگاه داده .
Insert : برای وارد کردن رکوردهای جدید در جدول
Insert into Table-name (column - name) Values (data - values)
Select : برای واگشی اطلاعات از پایگاه
Set Table-name Set=نام پایگاهDB.Execute("Select * from Column-name)
در واقع با استفاده از این دستورات می توان متن و عکس ها را در پایگاه داده ذخیره نمود و فقط با نوشتن نام فیلد در دستور Select اطلاعات آن فیلد در صفحه نمایش داده می شود .
در ASP دستورات بسیاری وجود دارد اما در این پروژه مورد استفاده قرار نگرفته است .
همچنین برای زیباسازی و ترکیب صفحات از HTMLاستفاده شده
HTML :
از تک های HTML :
1-برای جدول بندی نمودن صفحه به منظور حرکت نکردن محتوای صفحه به هنگام تغییر اندازة صفحه .
2-تعیین اندازه ، نوع و رنگ فونت
3-تعیین رنگ پیش زمینه
4-اندازه و مکان عکس
5-ایجاد ارتباط ها (Link) و حالت های آنها به هنگام فعال و غیرفعال بودن و ... استفاده شده .
در واقع تک های HTML برای زیباسازی صفحات به کار رفته است .
2-تشریح سایت .
این سایت از 5 صفحه اصلی تشکیل شده است
1-شروع
2-خانه
3-تخت جمشید
4-مشاهیر فرهنگ
5-گالبری
1-شروع :
در این صفحه بازدید کننده می تواند زبان سایت را انتخاب نماید قدرت انتخاب بین زبان فارسی و انگلیسی می باشد .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله طراحی سایت بازدید از تخت جمشید با استفاده از ASP

تخت سلیمان از زبان معماری

اختصاصی از فی موو تخت سلیمان از زبان معماری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معرفی تخت سلیمان از زبان معماری همراه باعکس در قالب فایل پاورپوینت 60 صفحه ای


دانلود با لینک مستقیم


تخت سلیمان از زبان معماری