فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تونس

اختصاصی از فی موو تونس دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تونس


تونس

نام کشوری در شمال آفریقا و جنوب دریای مدیترانه است که از غرب با الجزایر و از شرق و جنوب با لیبی هم‌مرز است. پایتخت این کشور شهر تونس است.

تونس در ۱۹۵۶ از فرانسه استقلال پیدا کرد و حبیب بورقیبه اولین رئیس جمهور این کشور بود. زبان اکثر مردم این کشور عربی و مذهب بیشتر آنان اسلام است.

عصر حجر و دوران نوسنگی

 

پیشینهٔ زیستن انسان در تونس به عصر سنگ در حدود دویست هزار سال پیش باز می‌گردد.

در حدود هشت هزار سال پیش ، مردمانی از سوی شرق به سرزمین تونس کوچ کردند که شناخته شده ‌ترین آنان کاپسی‌ها بودند. شیمی-کربن استخوان‌ها و ابزارهایی که در حفاری‌های باستان‌شناسی شهر قفصه (کاپسای باستانی) یافته شده‌اند، نشان می‌دهند که این مردم تا هزارِهٔ پنجم پیش از میلاد مسیح در جنوب تونس ‌زیسته‌اند.

 

این فایل دارای 10 صفحه می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


تونس

دانلود مقاله پایداری وانتقال رژیمهای سیاسی در کشورهای جنوب

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله پایداری وانتقال رژیمهای سیاسی در کشورهای جنوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .


مقدمه
امروزه کمتر می توان کتابی درباره مدیریت یافت که به بحث مسئولیتهای اجتماعی بنگاهها و مدیران آنها نپرداخته باشد و در این میان کتابهای مدیریت مرتبط با مباحث راهبردی تاکید بیشتری در زمینه مسئولیتهای اجتماعی دارند. مقوله مسئولیتهای اجتماعی ، پیشینه ای متجاوز از یکصدسال دارد. خاستگاه بحث مسئولیتهای اجتماعی ، کشورهای صنعتی مغرب زمین است . در آن کشورها به دلایل گوناگون در مراحل اولیه ، نظارت عمومی برروند شتابان فعالیت بنگاههای تولیدی و خدماتی ، اندک بود. نحوه عمل پاره ای از بنگاهها در این دوران نگرانیهایی را در بین مردم برانگیخت و بنابراین بحث در مجامع عمومی و مطبوعات بالا گرفت . ماده اصلی بحث این بود که انگیزه بیشینه کردن سود بنگاهها و توجه مطلق به منافع سهامداران به منافع عمومی جامعه آسیب می رساند و بنابراین مدیران بنگاهها وظیفه دارند علاوه بر منافع محدود بنگاه خود به منافع و مصالح عام تر جامعه نیز بیندیشند.مسئولیت اجتماعی به نوعی محدودکننده و سامان دهنده انگیزه سودآوری و سودسازی مدیران خواهد بود. از این رو به تناسب دیدگاههای صاحب نظران درباره مسئولیتهای اجتماعی بنگاهها و مدیران ، موافقان و مخالفان ایجاد محدودیت برای بنگاهها، نظرات گوناگونی را بیان کردند.
این مقاله به شرح و نقد مهم ترین آراء اصحاب بحث در این زمینه می پردازد.


تعریف
ترکیب "مسئولیتهای اجتماعی " "SOCIAL RESPONSIBILITY" نزد متفکران ، معانی مختلف دارد. سرتو "CERTO" و گراف "GRAFF"،مسئولیت اجتماعی بنگاه را این طور تعریف کرده اند: "تعهد و تکلیف مدیریت به انجام کارهایی که حافظ و ارتقا دهنده رفاه جامعه و علایق بنگاه باشد.""1" کنت هاتن و ماری هاتن ، مسئولیت اجتماعی بنگاه را از منظر ذینفعان بنگاه تعریف کرده اند: "[بحث مسئولیتهای اجتماعی بنگاهها] وقتی مطرح می شود که در مدیریت ذینفعان بنگاه خللی وارد شده باشد. بی توجهی بنگاه به ذینفع خارجی ، مثلا سبب بروز پیامدهای ناگوار برای مصرف کننده کالای آن بنگاه می شود و به این ترتیب حریم و مرز جامعه شکسته می شود... پس به این ترتیب مسئولیت اجتماعی ، مسئولیت مدیر آینده نگر است .""2"
اگر این دو تعریف را با هم ترکیب کنیم ، می توان مسئولیت اجتماعی بنگاهها یا مدیران آنها را چنین تعریف کرد:
"مسئولیتهای اجتماعی مدیران / بنگاهها عبارت است از الزام به پاسخ گویی و ارضا توقعات گروههای ذینفع خارجی اعم از مشتریان ،تامین کنندگان ، توزیع کنندگان ، پاسداران محیط زیست و اهالی محل فعالیت واحد تولیدی / خدماتی ، با حفظ منافع گروههای ذینفع داخلی اعم ازمالکان یا سهامداران و کارکنان واحد""3"


برای شناخت مقوله مسئولیتهای اجتماعی بنگاهها و مدیران آنها، می توان از دو زاویه به موضوع وارد شد:
از جهت آراء صاحب نظران و پیشینه بحث ;
از جهت ابعاد و حدومرز مسئولیتها در شرایط خاص .
پیشینه بحث و آرا مطروحه
مباحث قدیمی مرتبط با تعامل "جامعه " و"کسب و کار" را می توان زیر عنوان "اخلاق کسب و کار""BUSINESS ETHICS"دسته بندی کرد. برای رسیدن به ساده ترین تعریف از اخلاق کسب و کار، بهتر است از منظر کاربری اصول وارزشهای اخلاقی انسان متعارف در هدایت کسب و کار به آن توجه شود. از این منظر، اخلاق کسب و کار تفاوتی با سایر شعب اخلاق عملی مثل اخلاق پزشکی ، یا اخلاق اجتماعی ندارد.تااین جا اگر مسئولیتی برای کاسب یا پیشه ورتصور می شود از حد صداقت و انصاف تجاوزنمی کند.
آهنگری را مجسم کنید که با چند شاگرد درروستایی فعالیت می کند. جامعه روستایی از اوچه انتظاری دارد؟تولید کالای مرغوب و فروش منصفانه ;ایفای به موقع تعهدات ;رفتار انسانی و به هنجار با شاگردان و مراجعان .
مسئولیت اجتماعی کسبه و پیشه وران تاپیش از دوران جدید - یعنی عصر فعالیتهای گسترده صنعتی و تولیدی - در همین حد بوده است . در آن دوران ، نسبتهای غیر اخلاقی منتسب به کسبه و پیشه وران از جمله عبارت بوده از:
کم فروشی ، تقلب در کیفیت کالا، تقلب دروزن و حساب ، بهره کشی ظالمانه از کارکنان ،گران فروشی ، رباخواری ، دزدی ، بدرفتاری بامراجعان . در یک صدسال اخیر و خاصه دردهه های اخیر، قلمرو اخلاق کسب و کارگسترده تر و ماهیت آن پیچیده تر شده است . جک ماهونی "4" استاد مدرسه تجارت لندن ، برای اخلاقیات کسب و کار جدید، سه خصلت قایل است :
الف - جوابگویی
اگر در گذشته ، کاسب یا پیشه ور ملزم به رعایت ضوابط و اصول اخلاقی بود، در دوران معاصر بر اثر رشد چشمگیر بنگاههای پرقدرت -که چه بسا مدیران آنها، مالک و صاحب بنگاه نیستند - توجه از فرد به بنگاه معطوف شده است و البته این حرف به معنای مبرابودن افراد ازمسئولیتهای اخلاقی نیست بلکه در شرایط جدیدآنها نماینده بنگاه و کارگزار آن شناخته می شوند ودر چارچوب فعالیت بنگاه ، مسئول و پاسخگوهستند. تاکید اجتماعی براین مقوله سبب شده که حتی پاره ای از بنگاهها برای خود ضوابط واصول اخلاقی درون سازمانی تدوین کنند،هرچند که شائبه تظاهر در این کار منتفی نیست .
ب - مسئولیت اجتماعی
کارول "5"، در مطالعه ای که باعنوان "هرم مسئولیت اجتماعی بنگاه " منتشر شد برای هربنگاه چهاردسته مسئولیت اجتماعی قایل شده است . به تعبیر دیگر، او مسئولیت اجتماعی هربنگاه را برآیند چهار مولفه زیر می داند:
نیازهای اقتصادی ;رعایت قوانین و مقررات عمومی ;رعایت اخلاق کسب و کار;مسئولیتهای بشردوستانه .
در مورد اول بنگاهها موظفند نیازهای اقتصادی جامعه را برآورند و کالاها و خدمات مورد نیاز آن را تامین کنند و انواع گروههای مردم را از فرآیند کار بهره مند سازند.
در مورد دوم آنها وظیفه دارند. به بهداشت وایمنی کارکنان و مصرف کنندگان خود توجه کنند.محیط زیست را نیالایند، از معاملات درون سازمانی بپرهیزند، دنبال انحصار نروند ومرتکب تبعیض نشوند "تبعیض قومی ، تبعیض جنسی ...".
سومین مولفه مسئولیت بنگاه ، اخلاق کسب و کار است . در این قلمرو اصولی چون صداقت ،انصاف و احترام جا دارد. چهارمین مولفه ،مسئولیتهای بشردوستانه است . تعبیر دیگرکارول از این مولفه ، "شهروند خوب " بودن است ، یعنی مشارکت بنگاه در انواع فعالیتهایی که معضلات جامعه را فرو کاهد و کیفیت زندگانی آن را بهبود بخشد.
پ - مفهوم ذینفعان
سومین ویژگی اخلاق کسب و کار جدید،پیدایش نظریه ذینفعان است . نظریه ذینفعان ازاین استدلال استفاده می کند که علاوه بر کسانی که در شرکت مفروض سهم مالکانه دارند،بسیاری از افراد و گروههای دیگر نیز در آن شرکت علائقی دارند و رفتار شرکت و نحوه راهبری آن ، بر علائق ایشان اثر می گذارد وبنابراین بایستی حقوق و علائق این طیف گسترده از ذینفعان ، در سیاستها و رفتار شرکت دیده شود.
در طیف گروههای ذینفع در بنگاهها، این گروهها را می توان مشاهده کرد: مالکان "سهامداران "، مدیران ، کارکنان ، مشتریان "مصرف کنندگان "، تامین کنندگان ، توزیع کنندگان ،دستگاههای ناظر بر حسن اجرای قوانین ،سازمانهای پاسدار محیط زیست ، مردم محل ،فعالیت بنگاه ، دولت ، رقبا، بانکها و موسسه های مالی ، رسانه ها، جامعه علمی . به این ترتیب شایدبتوان نتیجه گرفت که ویژگی سوم ، دربرگیرنده دومولفه نخست نیز هست و بنگاه یا مدیری که علائق این طیف را در بنگاه در نظر بگیرد به مسئولیتهای خود "اقتصادی ، اجتماعی ، قانونی ،اخلاقی " عمل کرده است .

حدومرز مسئولیتها
در تعیین حدومرز مسئولیت بنگاهها، طیفی از عقاید گوناگون وجود دارد. در یک سر این طیف ، کلاسیک ، قرار دارند که معتقدند نباید هیچ محدودیتی برای بنگاه ایجاد شود. بنابه اعتقادآنها "دست نامریی " بازار، بنگاه را وادار می کندکالا یا خدمتی را عرضه کند که جامعه نیازمند آن است . از شخصیتهای بارز این دسته ، میلتون فریدمن اقتصاددان و برنده جایزه نوبل اقتصاداست .
فریدمن ضمن اعلام التزام بنگاهها به مسئولیتهای قانونی معتقد است که "مسئولیت اجتماعی کسب و کار، یکسره افزایش سوداست ""6". درواقع او مسئولیت اصلی بنگاه رامسئولیت اقتصادی می داند و مسئولیتهای دیگرو از جمله بشردوستانه را در زمره مسئولیتهای بنگاه نمی داند. او در توضیح نظر خود می گوید:"میل و آرزوی بنگاهها این است که تا آن جاکه می توانند درآمد کسب کنند منتها ضمن رعایت قواعد اساسی جامعه - چه آنها که قانون دارد و چه آنها که در عرف اخلاقی جامعه مستتراست " "همان جا".
در سر دیگر این طیف کسانی قرار دارند که به طور خلاصه معتقدند از آن جا که حیات بنگاه بستگی مستقیم به حیات جامعه دارد و بنگاه درون دادهای خود را از جامعه می گیرد وبرون دادهای خود را به درون جامعه می ریزد،بنابراین مسئولیتهای اجتماعی بنگاهها همه جانبه و فراگیر است و از جمله باید در حل و رفع معضلات اجتماعی با جامعه همکاری ومشارکت کنند. کارول این مسئولیتها را به یک هرم تشبیه کرده است که هرچه از قاعده "مسئولیتهای اقتصادی " به سمت نوک هرم "مسئولیتهای بشردوستانه " پیش برویم ، از شدت و وسعت مسئولیتها کاسته می شود. "کارول همان جا" جنبشهای حمایت از مصرف کنندگان وشهروندان از جمله معتقدان به بسط دامنه مسئولیت بنگاهها هستند. این جنبشها در بیشترکشورهای پیشرفته صنعتی فعال هستند.
در میانه این طیف میانه روها قرار دارند که فرد شاخص آنها پیتر دراکر است . نظرات او درسه فصل از کتاب مهم او به نام "مدیریت ""7" به تفصیل آمده است که به خاطر رعایت اختصار،چکیده آن نقل می شود.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پایداری وانتقال رژیمهای سیاسی در کشورهای جنوب

دانلودمقاله پایداری وانتقال رژیمهای سیاسی در کشورهای جنوب

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله پایداری وانتقال رژیمهای سیاسی در کشورهای جنوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
وقوع تحولات سیاسی در آخرین دهه های قرن بیستم و ظهور گونه ای جدید از رژیم های سیاسی تحت عنوان " نیمه اقتدارگر" موجب شد علاقه مندان به مباحث نظام های سیاسی اعم از دانشگاهیان و موسسات پژوهشی به بررسی این تحولات بپردازند . در این میان برخی همچون هانتینگون از راه افتادن "موج سومی" سخن گفتند که با دیدگاهی خوش بینانه به تحلیل چگونگی گذار رژیم های سیاسی اقتدارگر به رژیم های لیبرال دموکراسی می پرداخت . این دیدگاه به زودی در محافل دانشگاهی غلبه یافت و آثار زیادی دراین باره نگاشته شد . اما با گذشت بیش از دو دهه از این تحولات آشکار شد موانع بسیاری بر سر راه این "گذار" وجود دارد که نه تنها باعث گذار برخی رژیم ها به دموکراسی نشده است بلکه در عمل موجب شکل گیری نوع جدیدی از نظام های سیاسی نیمه اقتدارگرایی شده است از این رو تلاش گردی تا دیدگاه های واقع بینانه ای برای تحلیل مسائل ترویج شوند . در گزارش حاضر سه مقاله که به پایداری و انتقال رژیم های سیاسی می پردازند انتشار می یابد .

 

1- پایان پاردایم گذاز

 

روند رویدادهای هفت منطقه مختلف در ربع قرن آخر قرن بیستم حکایت از تغییر چشم انداز سیاسی جهان دارد :
1- سقوط رژیم های راست گرای اقتدار طلب اروپای جنوبی در اواسط دهه 1970
2- روی کار آمدن حکومت های منتخب غیر نظامی به جای دیکتاتوری های نظامی در سراسر امریکای لاتین از اواخر دهه 1970 تا اواخر دهه 1980
3- زوال حکومت های اقتدار طلب در بخش های آسیای شرقی و جنوبی از اواسط دهه 1980
4- سقوط رژیم های کمونیستی اروپای شرقی در پایان دهه 1980
5- فروپاشی اتحاد شوروی و تاسیس 15 جمهوری در 1991
6- زوال رژیم های تک حزبی در بسیاری از بخش عای آفریقای زیر صحرا در نیمه اول دهه 1990
7- روند ضعیف اما قابل شناسایی آزاد سازی در برخی از کشورهای خاورمیانه در دهه 1990 .

 

علل ، اشکال و آهنگ این روند تفاوت قابل ملاحظه ای با هم دارند اما در یک ویژگی با هم مشترک هستند و آن حرکت همزمان چندین کشور دیکتاتوری از هر منطقه به سوی حکورانی لیبرال و غالبا دمکراتیک تر است . تفاوت این روندها مانع از تاثیر پذیری و تاثیرگذاری آن ها بر یکدیگر نشده است نتیجه این که . از سوی بسیاری از ناظران ،به ویژه غربی ، به عنوان بخش های تشکیل دهنده یک روند جهانی دمکراتیک در نظر گرفته می شوند که در اثر ساموئل هانیتنگتون در سطح گستردهای به عنوان "موج سوم " دمکراسی شناخته شده است .
این موج گسترده تغییر سیاسی با استقبال پرشور حکومت ایلات متحده و سیاست خارجی ایالات متحده مواجه شد. در اواسط دهه 1980، رئیس جمهور وقت رونالد ریگان، وزیر امور خارجه جورج شولتز و دیگر مقامات عالی آمریکا به طور منظم به « انقلاب جهانی دمکراتیک» اشاره می کردند. در دهه 1980 ، مجموعه فعالی از سازمانهای حکومتی، شبه حکومتی و غیر حکومتی تلاش خود را مصروف پیشبرد دمکراسی در سایر نواحی جهان کردند.این اجتماع جدید برای پیشبرد دمکراسی به چارچوب تحلیلی برای مفهوم سازی و پاسخگویی به رویدادهای جاری سیاسی نیاز مبرم داشت. در اثر مواجه شدن با بخش های نخستین موج سوم – دمکراتیزه شدن در اروپای جنوبی، امریکای لاتین و تعداد کمی از کشورهای آسیایی (به ویژه فلیپین)- جامعه دمکراسی ایالات متحده ، الگوی گذار دمکراتیک را به سرعت قبول کرد که اساساً از تفسیر خود آنها در خصوص الگوهای در حال تغییر دمکراتیک و تا حد کمتری از کارهای قبلی در حال تکوین حوزه آکادمیک درباره «انتقال شناسی» و مهم تر از همه، آثار گیلومو اودائل و فیلیپ اشمیتر نشات می گیرد.
همزمان با گسترش موج سوم به اروپای شرقی، اتحاد شوروی، آفریقای زیر صحرا و جاهای دیگر در دهه 1990 ، مروجان دمکراسی به توسعه این الگو به عنوان پارادایمی جهانی برای فهم دمکراتیزه شدن پرداختند الگوی یاد شده در محافل سیاسی امریکا به عنوان شیوه حرف زدن، تفکر و طراحی مداخلات در فرآیند تغییر سیاسی سراسر جهان متداول شد و به رغم تنوع زیاد الگوهای تغییر سیاسی و دیدگاه های محققانه درباره مسیر و ماهیت گذارهای دمکراتیک، جایگاه ثابتی پیدا کرد.
استفاده از پارادایم گذار طی یک دوره زمانی از آشوب سیاسی مهم و اغلب تعجب بر انگیز در جهان تا حدی سودمند بوده است. اما این نکته روز به روز عیان تر می شود که واقعیت ها دیگر با این الگو همنوایی ندارند. بسیاری از کشورهایی که سیاستگذاران و مساعدت کنندگان دمکراسی با اصرار آن ها را «در حال گذار» ی نامیدند دیگر در حال گذار به دمکراسی نیستند و تعداد کمی از کشورهای در حال گذار از این الگو تبعیت می کنند. پافشاری به ادامه حیات این پارادایم بدون توجه به سپری شدن دوره کارآمدی آن باعث می شود تحول لازم در حیطه مساعدت دمکراتیک به تعویق افتد و سیاستگذاران به بیراهه کشیده شوند. اکنون زمان آن است که بدانیم سودمندی پارادایم گذار از میان رفته و باید در جستجوی منظرهای بهتری باشیم.
مفروضات اصلی پارادایم
پارادایم گذار توسط پنج مفروضه اصلی تشخیص داده می شود. مفروضه اول حاوی همه مفروضات دیگر این است که هر کشوردر حال فاصله گرفتن از حکومت دیکتاتوری را می توان کشور در حال گذار به سوی دمکراسی دانست. به ویژه در نیمه اول دهه 1990 و زمانی که تغییرسیاسی د بسیاری از مناطق شدت گرفت ، تعداد زیادی از سیاستگذاران و مروجان دمکراسی به طور غیر ارادی همه کشورهای اقتدار طلبی را که در تلاش برای لیبرالیزه کردن سیاسی بودند به عنوان «کشورهای در حال گذار» نام نهادند. مجموعه «کشورهای در حال گذار» به طرز قابل توجهی متورم شد و نزدیک به 100 کشور ( تقریباً 20 کشور در امریکای لاتین، 25 کشور در آسیا و 15 کشور در خاور میانه ) در ظرف مفهومی پارادایم قرار گرفتند. همین که چنین عنوانی بر آن ها اطلاق شود، حیات سیاسی آنها به طور خود به خود بر حسب حرکت شان به سوی دمکراسی یا فاصله گرفتن از آن تحلیل می شود و بدین ترتیب جلوی انتظارات ضمنی این پارادایم گرفته می شود. به عنوان یک مثال شگفت آور، می توان از توصیف موسسه توسعه بین المللی ایلات متحده (USAID) درباره جمهوری دمکراتیک کنگو (کینشازا) سخن گفت. کنگو کشوری است که سال ها از نزاع داخلی رنج کشیده است و هم اکنون دستخوش فرآیندی مبهم، غالباً غامض و به ندرت دمکراتیک تغییر سیاسی است اما همچنان از سوی موسسه مذکور به عنوان یک کشور «در حال گذار به جامعه دمکراتیک دارای بازار آزاد» توصیف می شود.
مفروضه دوم این است که دمکراتیزه شدن از طریق مجموعه معینی از مراحل انجام می شود. مرحله اول با عنوان گشایش شامل دوره ای از نا آرامی و شورش دمکراتیک و آزادسازی سیاسی است که در ان ها شکاف هایی در رژیم حاکم دیکتاتوری ایجاد می شود و ایراد جویی و مخالفت های میان تندروها و میانه روها نمایان تر می شود. مرحله دوم سد شکنی نام دارد و به معنای سقوط رژیم و ظهور سریع یک نظام جدید دمکراتیک است که در ان حکومت جدید از طریق انتخاب ملی و استقراریک ساختار دمکراتیک نهادی، اغلب به دلیل اعلام رسمی یک قانون اساسی جدید، به قدرت دست می یابد. پس از آن نوبت به مرحله تحکیم می رسد. مرحله تحکیم فرآیندی آرام اما هدفمند است که به دلیل اصلاح نهادهای دولتی، منظم سازی انتخابات، تقویت جامعه مدنی و عادت دادن کل جامعه به «قواعد بازی» جدید دمکراتیک، دمکراسی از حالت صوری به حالت تبدیل می شود.
فعالان دمکراسی بر این نکته واققف هستند که کشورهای در حال گذار ضرورتاً به طور منظم در مسیر سه مرحله ای گشایش، سد شکنی و تحکیم حرکت نخواهد کرد. به عقیدۀ آنها ، این امکان وجود دارد که کشورهای در حال گذار دچار واگشت یا رکود شوند یا در امتداد این مسیر به جلو حرکت کنند. با این وجود، حتی انحراف ها از مراحل سه گانه مفروضی که آن ها راغب به اعلام آنهستند برحسب خود مسیر تعیین می شوند. اعتقاد بسیاری از مشتاقان دمکراسی در سال های اوج موج سوم بر این بود که به رغم عدم موفقیت ده ها گذار جدید، دمکراتیزه شدن فرآیندی طبیعی است و با سد شکنی رونق می یابد. پارادایم گذار مشحون از غایت مندی دمکراتیک است و اهمیتی هم ندارد که هواداران آن پارادایم تا چه اندازه سعی در انکار این مساله داشته اند.
مفروضه سوم با ایده توالی مراحل دمکراتیزه شدن مرتبط است و در آن بر اهمیت تعیین کننده انتخابات تاکید می شود. منتقدان اغلب مروجان دمکراسی را متهم می کنند که مقصودشان از دمکراسی همان انتخابات است و انتخابات را معادل دمکراسی می دانند. البته چنین نیست تلاش های آن ها صرفاً بر انتخابات متمرکز نبوده و طی سال ها از دامنه وسیع تری از برنامه های مساعدت ورزی دمکراتیک حمایت کرده اند. با این وجود همواره انتظار داشته اند که برگزاری انتخابات نه تنها به حکومت های جدید پس از دیکتاتوری مشروعیت دمکراتیک خواهد داد، بلکه باعث گسترش و تعمیق مشارکت سیاسی و پاسخگویی دمکراتیک دولت به شهروندانش خواهد شد. به عبارت دیگر، تصور می کردند که در گذارهای نافرجام به دمکراسی، انتخابات نه تنها یک سنگ بنا بیلکه به مرور زمان پدید آورنده اصلی دیگر اصلاحات دمکراتیک خواهد بود.
مفروضه چهارم این است که شرایط زیر بنایی درکشورهای در حال گذار: سطح اقتصادی، تاریخ سیاسی، مواریث نهادی،ترکیب قومی، سنت های اجتماعی – فرهنگی یا دیگر ویژگی های «ساختاری» آن ها عوامل اصلی و تعیین کننده آغاز یا پایان فرآیند گذار نخواهد بود. ویژگی قابل توجه نخستین دوره موج سوم این بود که دمکراسی در غیر محتمل ترین و غیر منتظره ترین جاها، اعم از مغولستان، آلبانی یا موریتانی به طور ناگهانی ظهورکرد. به نظر می رسید که تصمیم نخبگان سیاسی کشور به حرکت به سوی دمکراسی و تانایی بخشی از نخبگان برای مقابله با برنامه های مابقی نیروهای ضد دمکراتیک برای پدیده دمکراتیزه شدن امری ضروری باشد.
پویایی و گستردگی حوزه موج سوم باعث شد که مفروضات قدیمی، جبرگرایانه و از حیث فرهنگی مخرب برای دمکراسی همچون این مفروضه که تنها کشورهای دارای طبقه متوسط به سبک امریکایی یا میراث فردگرایی پروتستانی می توانند دمکراتیزه شوند، به دست فراموشی سپرده شود. به عقیده سیاستگذاران و مروجان دمکراسی، این دیدگاه جدید به نوعی گسستن از قالب ذهنی ریشه دار جنگ سرد بود که اکثر کشورهای در حال توسعه را مستعد دمکراسی نمی دانست و با سیاست های ایالات متحده درباره حمایت از دیکتاتوری های ضد کمونیستی سراسر جهان هماهنگی داشت. برخی از آثار اولیه در گذارشناسی نیز نمایانگر دیدگاه دمکراتیزه شدن بدون شرایط لازم بود و حکایت از وقوع تغییری در ادبیات دانشگاهی داشت که با مقاله تاثیر گذار وارت روستو، «گذارها به دمکراسی به سوی یک مدل پویا» در 1970 شروع شده بود. از منظر هر دو جامعه سیاسی و علمی، دیدگاه گذار به دمکراسی « بدون شرایط لازم» دیدگاه خوشبینانه و حتی آزادی خواهانه ای بود که در ورای مرزها به عنوان پیامی نوید بخش تعبیر می شد: وقتی دمکراسی فرا می رسد، « همه می توانند آن را به انجام برسانند» .
پنجمین مفروضه ای که پارادایم گذار بر آن اتکا دارد این است که گذارهای دمکراتیک مبتنی بر موج وسم بر دولت های منسجم و کارآمدی بنا می شوند. فرض بر این که فرآیند دمکراتیزه شدن به معنای طراحی مجدد نهادهای دولتی – مثل ایجاد نهادهای جدید انتخاباتی، اصلاح پارلمانی و اصلاح قضایی – اما صرفاً در مقام اصلاح دولت هایی است که نوز کارآمد هستند. بدین ترتیب، متخصصان کمک به دمکراسی به چارچوبی برای فهم دمکراتیزه شدن دست یافتند اما توجه جدی به چالش های جامعه در حال تلاش برای دمکراتیزه شدن نداشتند. چنین جامعه ای در حال چالش با واقعیت بنای یک دولت بر مبنای حذف دولت قبلی است یا با دولت موجود کنار آید که تاحد زیادی ناکارآمد است. به همان اندازه که امکان دولت سازی به عنوان بخشی از فرآیند گذار در نظر گرفته می شد، مروجان دمکراسی فرض را بر این گذاشتند که ایجاد دمکراسی و دولت سازی، تلاش هایی متقابلاً تقویت کننده یا حتی دو روی یک سکه هستند.
منطقه خاکستری
اکنون باید از مفروضات زیربنایی پارادایم به واقعیت های تجربی باز گردیم. از دید برخی از متفکران، زمان حاضر برای ارزیابی نحوه پیشرفت موج سوم زود است. تاکید فعالان دمکراسی بر این است که دمکراسی یک روزه پدید نمی آید و اکنون زمان مناسبی برای قضاوت درباره نتایج ده ها گذار دمکراتیک آغاز شده در دو دهه گذشته نیست. البته این درست است که شرایط کنونی سیاسی «کشورهای در حال گذار» تثبیت یافته نیست اما به نظر می رسد که زمان کافی برای آشکار سازی ثمرات نظری پارادایم سپری شده است.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   114 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پایداری وانتقال رژیمهای سیاسی در کشورهای جنوب

دانلود مقاله ارزیابی زمین های دامنه ای جنوب غربی سانتیاگو در آرژانتین، برای تحقیقات

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله ارزیابی زمین های دامنه ای جنوب غربی سانتیاگو در آرژانتین، برای تحقیقات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده
زمین های دامنه ای بومی قسمت جنوب غربی شهر سانتیاگو در آرژانتین یک منبع کلیدی علوفه برای پرورش گوساله ماده است. هدف این مطالعه اینست که واحدهای اکوسیستم منطقه را مشخص کند و محیط های گیاهی همراه با آن را توصیف کند و همچنین نقش عوامل فیزیکی و اختلالاتی مانند آتش سوزی و چرا را تعیین کند که در تغییرات ساختار این محیط های گیاهی وجود دارد. این اطلاعات برای بیان پیشنهاداتی برای مدیریت چرا، برای تجویز تکنیک های آبادسازی مناسب، و بعنوان دستورالعمل هایی برای تحقیقات آینده مورد نیاز است. این اکوسیستم با استفاده از یک روش سلسله مراتبی به واحدهای کوچکتری (واحد دامنه و سایت دامنه) تقسیم بندی شد، که بترتیب نشاندهنده آبخیز و مقیاس دامنه پدیده ادامه-سیلان آب هستند. نمونه برداری از پوشش گیاهی با استفاده از یک طرح نمونه گیری خوشه ای، ثبت درخت، بوته، فراوانی گونه های علف و گیاه بوته، و زیست توده هوایی موجود لایه گیاهان علفی در یک واحد نمونه برداری (= 1 هکتار) انجام شد. داده های محیطی (موقعیت توپوگرافی، فراوانی آتش سوزی، کاربرد جاری و گذشته، و پوشش درختی و بوته ای) نیز برای هر واحد نمونه برداری ثبت شد. دسته بندی غیر مستقیم واحدهای نمونه برداری طبقه بندی شده مطابق با واحدهای دامنه و سایت های دامنه و همبستگی با متغیرهای محیطی با استفاده از مقیاس بندی چند بعدی (MDS) و همچنین تکنیک تناسب برداری انجام شد. میزان ساقه های زیرزمینی و علوفه موجود از روی داده های زیست توده برآورده شد. نتایج نشان داد که سایت دامنه، یک واحد اکوسیستم است که باید برای اهداف مدیریتی در نظر گرفته شود چون رابطه مهمی با محیط های گیاهی دارد: جنگل هایی با درختان بلند و چوب سخت در سایت های کوهستانی واقع هستند، درختزارها در سایت های متوسط، و دشت های بی درخت در سایت های کم ارتفاع واقع هستند. بیشه زارهای بوته ای متراکم صرفنظر از سایت دامنه، در مناطق با شرایط ضعیف غالب هستند. اختلالاتی مانند آتش سوزی و کاربرد جاری و گذشته، بترتیب رابطه مثبت و منفی با شرایط دامنه دارند، که نشان میدهد که یک وضعیت و مدل انتقال پویایی پوشش گیاهی را بهتر از مدل توالی توضیح میدهد. میزان ساقه های زیرزمینی برآورد شده در سایت های کم ارتفاع در شرایط خوب بود، درحالیکه در سایت های کوهستانی در شرایط ضعیف، میزان ساقه های زیرزمینی بود. باید از روشهای فعال (بجای روشهای غیرفعال) برای آبادسازی دامنه و برای رسیدن به پتانسیل کامل اکوسیستم استفاده کرد.
کلمات کلیدی: منطقه چاکو، مدیریت دامنه، سایت دامنه

 

1- مقدمه
شهر سانتیاگو در منطقه چاکو واقع است، که دشت پهناوری است که تا شمال غربی آرژانتین و کشورهای مجاور گسترش پیدا میکند. آب و هوای آن از نیمه مرطوب تا خشک متغیر می باشد و برای پرورش گاو ماده کاملاً مناسب است. در حقیقت، پرورش گاو ماده نشاندهنده منبع مهمی از درآمد برای دامداران و کشاورزان است.
یک منبع کلیدی علوفه برای پرورش گاو ماده، پوشش گیاهی بومی چاکو است، که از چندین نوع پوشش گیاهی (درختزارها، بوته زارها، دشت های بی درخت و جنگل ها) تشکیل شده است. مدیریت چرای قابل دوام این زمین های دامنه ای نیازمند بدست آوردن اطلاعاتی است که باعث مدیریت مناسب تعداد حیوانات مانند بازده علوفه، ترکیب گونه ای و غیره، و ترکیب مناطق جدید پیچیدگی مانند دینامیک و تغییرپذیری فضایی، در طرح مدیریت می گردد. فهرست های بوم شناختی باید اطلاعاتی را در مورد ویژگی های منظره فیزیکی و همچنین رخدادهای اختلال و فرآیند های زیستی فراهم سازند.
چندین مؤلف منظره، محیط های گیاهی، دینامیک موقتی و تغییرپذیری فضایی پوشش گیاهی بومی منطقه چاکو را توصیف کرده اند. این تحقیقات اطلاعات با ارزشی را در مورد ویژگی های فیزیکی (آب و هوا، زمین ریخت شناسی، خاک ها و آتش سوزی) و زیستی (ترکیب گیاهی) اکوسیستم های چاکو بیان میکنند. البته روشهای نمونه برداری پوشش گیاهی و تفسیر، با تفاوت در مفهوم، اهداف، سطح ادراک، از استفاده عملی از این اطلاعات در مدیریت زمین های دامنه ای جلوگیری می کنند. اطلاعات جدیدتر مربوط به شرایط دامنه و میزان ساقه های زیرزمینی فقط برای چراگاه ها و مراتع خاصی قابل اعمال هستند.
اهداف این مطالعه بدسن شرح است: (الف) واحدهای اکوسیستم قسمت جنوب غربی سانتیاگو در آرژانتین را مشخص و توصیف کند، (ب) محیط های گیاهی (زمین های دامنه ای) همراه با واحدهای اکوسیستم را توصیف کند، (ج) تفسیر نقش نسبی که اختلالات و عوامل سایت فیزیکی (مانند آتش سوزی و چرا) در ایجاد تغییرات در ساختار این محیط های گیاهی داشته اند، و (د) میزان ساقه های زیرزمینی نسبی را از حداکثر علوفه تولید شده توسط مؤلفه گیاهی زمین های دامنه ای برآورد کند. استنباط هایی نیز در مورد این مسئله بیان شده است که کدامیک از مدلهای کنونی دینامیک پوشش گیاهی به بهترین شکل واکنش محیط های گیاهی برای اختلالات را توضیح میدهند.
اطلاعات کامل در مورد زمین های دامنه ای برای بیان پیشنهاداتی برای مدیریت چرا و تجویز تکنیک های بهبود مناسب، بعنوان دستورالعمل هایی برای تحقیقات آینده و برای ارزیابی بازده های احتمالی از سرمایه گذاری های اقتصادی مورد نیاز است.
2- مواد و روشها
2.1 منطقه مطالعه
این مطنقه در قسمت جنوب غربی شهر سانتیاگو در آرژانتین در بین جنوبی و غربی واقع است. منطقه مطالعه از یک مربع تشکیل شده است و شامل بخش های چویا و گواسایان است و حدود 250,000 هکتار را در بر می گیرد.
2.2 نقشه برداری و ترسیم طرح اکوسیستم
ما اکوسیستم را با استفاده از روش تجزیه سلسله مراتبی و متوالی به واحدهای همگن تقسیم بندی کردیم، که مفهومی مشابه با عوامل کنترل کننده دارد که توسط بایلی (1996) توصیف شده است. در این راهکار، اولین عامل کنترل کننده اکوسیستم آب و هوا است که در مقیاس گسترده تری عمل میکند و در بالای سلسله مراتب قرار دارد. از طرف دیگر، نوع خاک و کاربرد جاری زمین در مقایس بزرگتری نزدیک به زمین عمل میکند. توصیف کاملی از سلسله مراتب عوامل کنترل کننده، واحدهایی که اکوسیستم به آنها تقسیم بندی شده است، تعریف مفهومی آنها و مقیاس تجزیه در جدول 1 بیان شده است، که لیستی از منابع اتخابی را نیز نشان میدهد.
در مناطق نیمه خشک و خشک جهان، فرآیند ادامه-سیلان آب از منبه به مناطق مقصد، نفوذ آب به داخل خاک را کنترل میکند، و بنابراین بر شکل گیری، حاصلخیزی، و شرایط رشد خاک محلی، و همچنین ترکیب گونه ای و بازده محیط های گیاهی تأثیر می گذارد. ما روش گاستو را با وارد سازی دو طبقه اکوسیستم تغییر دادیم که نشاندهنده دو مقیاس فضایی پدیده ادامه-سیلان آب است:
- طبقه واحد دامنه، که مقیاس آبخیز ادراک فرآیند پدیده ادامه-سیلان آب را نشان میدهد. یک واحد دامنه با در نظر گرفتن شکل زمین در مقیاس تقریبی 1:100,000 ، توالی خاک ، وابستگی خاک ، و عمق و بافت خاک توصیف شد. فاصله های موجود را میتوان بر حسب واحدهای 10 کیلومتری بیان کرد.
- سایت دامنه، که مقیاس دامنه درک فرآیند را نشان میدهد. سایت دامنه واحد اکوسیستم مبنا در این تحقیق است و بنابراین توسط موقعیت نسبی یک واحد نمونه برداری (SU) در منظره تعریف می گردد. سه موقعیت توپوگرافی در نظر گرفته شده اند: زمین های کم ارتفاع، متوسط، و کوهستانی؛ آنها مطابق موقعیت خود در منظره، یا آب اضافی دریافت می کنند و یا آب را از دست میدهند. فاصله های موجود کمتر از 10 کیلومتر هستند (معمولاً بین 1000 تا 2000 متر).
نقشه ای از واحدهای دامنه و سایت های دامنه با مقیاس میانگین توسط تفسیر عکس و با آماده سازی اطلاعات آب و هوا و ژئوموفولوژی موجود، گزارشات خاک و نقشه ها در مقیاس های مختلف تهیه شد.
فرض این روش سلسله مراتبی تقسیم بندی اکوسیستم بدین صورت می باشد: (الف) واحدهایی که اکوسیستم در آن تقسیم بندی می شود، دارای ویژگی های همگنی در یک مقیاس یا سطح ادارم مشخص است؛ و (ب) انواع پوشش گیاهی به واحدهای اکوسیستم مطابق در همه سطوح سلسله مراتب مربوط است که بعلت یکنواختی ویژگی های خاص در بخش ها بصورت واقعی و انتزاعی است.

 



شکل 1 – واحدهای دامنه جنوب غربی سانتیاگو، همراه با مرزها و ویژگی های اصلی

 


منبع اطلاعات خصوصیات استفاده شده برای توصیف اکوسیستم عوامل تعیین کننده اصلی مقیاس نقشه برداری / سطح ادراک سطح سلسله مراتبی
کابررا و ویلینک (1973) و والتر (1977) بارندگی، دمای هوا، شاخص های آب و هوایی
پوشش گیاهی نوع 1 آب و هوا 1:5,000,000 قلمرو پادشاهی
کاربرا و ویلینک (1973) بارندگی، دمای هوا، شاخص های آب و هوایی
انواع پوشش های گیاهی قاره ای آب و هوا 1:10,000,000 مستعمره
مورلو (1968)، کاربرا و ویلینک (1973)، پنا زوبیات و همکارانش (1978)، بیانچی و یانز (1992) و آنگوئرا و وارگاس گیل (1993) بارندگی، دمای هوا، شاخص های آب و هوایی آب و هوا 1:1,000,000a ایالت
زوکاردی و فادا (1971) و آنگیرا و وارگاس گیل (1993) انواع پوشش های گیاهی منطقه ای
تغییرات سطح زمین در اثر عوامل طبیعی
بافت و ترکیب شیب، زهکشی، عمق خاک
موقعیت توپوگرافی ژئومورفولوژی (زمین ریخت شناسی) 1:500,000
1:500,000 تا
1:125,000 واحد دامنه
پژوهش میدانی، عکس های هوایی
صفحات توپوگرافی EA-IGM ، 1980-1970 موقعیت توپوگرافی
خطوط تراز فیزیوگرافی محلی 1:20,000 و بالاتر سایت
نمونه برداری میدانی ترکیب گیاهی
پوشش های بوته ای و درختی، و غیره کاربرد گذشته و کاربرد کنونی، فاصله تا نقاط آب
- شرایط دامنه
جدول 1 – طبقات طرح سلسله مراتبی استفاده شده برای توصیف اکوسیستم

 


تفسیر طبقات/حجم ها واحدها مقیاس ویژگی
عمق خاک
سیلان آب زمین کوهستانی (-1)
متوسط (0.5)
زمین پست (1) - اسمی موقعیت توپوگرافی (tp)
فراوانی اختلال بالا (3)
متوسط (2)
پایین (1) - ترتیبی فرکانس آتش (ff)
زمان آخرین اختلال تاکنون قدیمی (3)
متوسط (2)
اخیر (1)
هیچ (0) - ترتیبی زمان آخرین آتش سوزی تاکنون (af)
دسترس پذیری نور
دسترس پذیری علوفه - تعداد نقاط فاصله زمانی پوشش بوته ای و درختی، ارتفاع <3 متر (cv1)-
دسترس پذیری نور
عمق خاک - تعداد نقاط فاصله زمانی پوشش بوته ای و درختی، ارتفاع <3 متر (cv2)-
درجه اختلال شدید (3)
متوسط (2)
کم (1)
هیچ (0) - ترتیبی فرسایش خاک (er)
سبک مدیریت شدید (3)
متوسط (2)
هیچ (1) - ترتیبی کاربرد در گذشته (pu)
درجه اختلال
سبک مدیریت شدید (3)
متوسط (2)
پایین (1) - ترتیبی کاربرد کنونی (cu)
مناسب بودن وضعیت کنونی برای چراگاه خوب (3)
متوسط (2)
ضعیف (1) - ترتیبی شرایط دامنه (rc)
جدول 2 – خصوصیات محیطی ثبت شده در هر واحد نمونه برداری در بررسی دامنه ای جنوب غربی شهر سانتیاگو در آرژانتین

 

2.3 خصوصیات محیط های گیاهی و محیط زیست
هدف این مرحله اینست که اطلاعات میدانی در مورد محیط های واقع در واحدهای اکوسیستم مشخص شده در مرحله قبلی و محیط آنها را جمع آوری کند.
2.3.1 نمونه برداری پوشش گیاهی
در واحد دامنه طبقه اکوسیستم، محل های نمونه بردای مطابق با فاصله موجود از نقاط آب ، کاربرد گذشته و جاری، پوشش بوته ای و درختی، شیب، درجه اختلال و غیره انتخاب شد. در محل های نمونه برداری حداقل دو واحد نمونه برداری (هر کدام 1 هکتار) بصورت تصادفی انتخاب شدند و با پرچم علامتگذاری شدند. خصوصیات زیر نمونه برداری شدند:
- فراوانی نسبی گونه ها و زیست توده موجود لایه گیاهی با استفاده از روش BOTANAL، و با استفاده از قطعه زمینی با محیط بعنوان زیرنمونه (n=5).
- پوشش کلی و فراوانی نسبی گونه های درختی و بوته ای توسط روش لوی-مادن، و اصلاح شده توسط پیشنهادات پاسرا و همکارانش (1983)، (n=52). دو ارتفاع در برآورد پوشش کلی در نظر گرفته شدند: کمتر از 3 متر (cv1) و بیشتر از 3 متر (cv2). ارتفاع درختان بالغ در منطقه چاکو بیش از 3 متر است؛ بنابراین Cv2 عمدتاً پوشش درختی را برآورد میکند، درحالیکه cv1 عمدتاً پوشش بوته ای را برآورد میکند.
ویژگی های جغرافیایی پوشش گیاهی جاری بصورت بصورت بصری با استفاده از استانداردهای مورلو (1968) ارزیابی شد.
نمونه های گیاهی گرفته شده در میدان در تنور در دمای 60 درجه سانتیگراد بمدت 48 ساعت گرمادهی شدند تا وزن خشک آنها بدست آید. نامگذاری گونه های گیاهی بر اساس مطالعه راگونیز (1951) و برکارت (1969) انجام شد.
2.3.2 خصوصیات محیطی
در هر SU ، خصوصیات محیطی و مفهومی زیر با استفاده از مقیاس های اسمی و ترتیبی ثبت شدند. تعریف این خصوصیات بصورت زیر می باشد:
موقعیت توپوگرافی (tp): موقعیت نسبی واحد نمونه برداری را در منظره نشان میدهد و به پدیده ادامه-سیلان آب مرتبط است، و بررسی میکند که آیا آب از مشاهده کننده دور می شود و یا بطرف آن می آید و همچنین توسط حرکت و جمع آوری زباله آنرا تعیین میکند.
زمان آخرین آتش سوزی (af): مربوط به دوره زمانی گذشته از زمان رخداد آتش سوزی در واحد نمونه برداری است، که توسط مصاحبه با دامداران برآورد شد.
فراوانی آتش سوزی (ff): توسط مصاحبه مداوم با دامداران و مشاهده تعداد و حدود شاخه ها و تنه های سوخت شده درختان و بوته ها تعریف می گردد.
فرسایش خاک (er): مربوط به حرکت زباله و خاک است که توسط سیلان آب ایجاد می گردد، و توسط مشاهده جمع شدن زباله و غیره در سطح خاک ارزیابی شد.
کاربرد گذشته و جاری (pu/cu): این اطلاعات از مالکان زمین ها جمع آوری شد و مربوط به تاریخچه آتش سوزی، میزان ساقه زیرزمینی، عملیات الوارسازی، زمان های چرا و غیره می باشد.
پوشش بوته ای و درختی (cv1/cv2): همانطور که در بخش 2.3 تعریف شده است، و مربوط به دسترس پذیری نور خورشید، تا لایه های پوشش گیاهی است.
شرایط دامنه (rc): ما ارزش بعضی از خصوصیات SU را برای صنعت دامداری ارزیابی کردیم. SU ها به سه دسته شرایط طبقه بندی شدند: ضعیف، متوسط و خوب. مفهوم شرایط دامنه در این مطالعه بعنوان یک ابزار طبقه بندی مورد استفاده قرار گرفته است. مطالعات میدانی در بین سالهای 1993 و 1997 انجام شد.
2.4 ارزیابی نقش عوامل فیزیکی و اختلالات
اهداف این مرحله بدین شرح می باشد: (الف) کاهش پیچیدگی اطلاعات، (ب) شناسایی گروه های SU ها و گونه های کلیدی توسط یک روش عینی، و (ج) ارزیابی روابط بین پیکربندی این گروه ها و گونه ها در فضای دسته بندی با خصوصیات محیطی. ما از تکنیک های دسته بندی پارامتری استفاده کردیم.
2.4.1 دسته بندی گونه ها و نمونه
روش دسته بندی استفاده شده، مقیاس بندی چند بعدی (MDS) بود. قبل از تحلیل MDS ، فراوانی گونه های مشاهده شده در هر SU با استفاده از انتقال داده می شد، که فراوانی نسبی گونه های i است. فقط گونه های دارای فراوانی نسبی بیشتر از 1 درصد شامل می شدد. از ضریب شباهت بری کورتیس بعنوان مبنایی برای تحلیل MDS استفاده شد. هر دسته بندی شامل 10 پیکربندی آغازی تصادفی بود و دسته بندی با حداقل فشار بعنوان بهترین دسته بندی انتخاب شد. مقدار فشار بعنوان منبعی برای ارزیابی کیفیت دسته بندی استفاده شد. فرض می شود که محور دسته بندی یک ترکیب گونه ای کنترل شیب زیرین و همچنین شباهت محیطی نشان دهد، و میتوان از آن برای تفسیر داده ها استفاده کرد. دسته بندی SU ها در دو سطح ادراک مختلف انجامک شد: (الف) در منطقه مطالعه کلی، و (ب) در یک واحد دامنه خاص.
2.4.2.1 در منطقه مطالعه کلی. میانگین فراوانی نسبی هر گونه برای هر واحد دامنه محاسبه شد. ارزیابی رابطه های بین محورهای دسته بندی و خصوصیات محیطی بصورت فردی و مشاهده حجم فراوانی نسبی میانگین، موقعیت گونه ها و SU شناسایی شده توسط واحدهای دامنه در طرح های دسته بندی و بات استفاده از توصیف ها و ارزیابی های زراعتی خاک انجام شد. در این مورد، SU ها بصورت تکرار مشاهدات یک واحد دامنه در نظر گرفته شدند.
2.4.2.2 در یک واحد دامنه خاص. شیب های محیطی ضرورتاً با محوز دسته بندی موازی نیستند. بنابراین ما در همه مسیرهای فضا، بردارهای حداکثر وابستگی با هر متغیر محیطی ثبت شده برای هر SU در حطی خصوصیات محیطی آنها را جستجو کردیم. ما حداکثر وابستگی ضریب های پیرسون محصول-لحظه رت بین ویژگی های محیطی وامتیاز در یک محور دسته بندی مشاهده شده برای هر SU محاسبه کردیم. اهمیت آماری وابستگی های محیطی با استفاده از تست تبدیل مونته-کارلو آزمایش شد. ما 1000 تبدیل تصادفی را محاسبه کردیم و روابط بین آنها را مهم در نظر می گرفتیم اگر . زوایای بین بردارهای متناسب و محورهای تناسب برای تفسیر دسته بندی ها به این صورت بکار رفتند: زاویه قائم نشاندهنده وابستگی، زاویه 180 درجه نشاندهنده رابطه منفی کامل، و 45 درجه نشاندهنده وابستگی خطی 0.707 است. از پکیج کامپیوتری DECODA برای دسته بندی های MDS ، تناسب بردار و محاسبات زوایای بین بردارها و ضریب های همبستگی استفاده شد.
2.4.3 رابطه بین گروه های SU ، گونه ها و اختلالات
در یک واحد وامنه، SU ها را می توان مطابق با سایت دامنه، و شرایط دامنه گروه بندی کرد: ما این گروه ها را در فضای دسته بندی شناسایی کردیم. ما فرض کردیم که تغییرات سطح زمین در اثر عوامل طبیعی مرحله ای است که بازیکنان قابل تعویض نقش های موفق خود را بازی میکنند. بنابراین با شناسایی موقعیت توپوگرافی یک SU ، ما قادر بودیم که موقعیت را در منظره نگه داریم، و تغییرات پوشش گیاهی قابل نسبت به عواملی مانند فشار چرا، تاریخچه آتش سوزی، و غیره، را میتوان با تفاوت در ترکیب گیاهی و ویژگی های جغرافیایی محیطی ارزیابی کرد. عضویت SU ها برای یک گروه خاص در طرح های دسته بندی بررسی شدند و در صورت لزوم مطابق با آنها تغییر داده می شدند.
گونه های گیاهی را میتوان مطابق با واکنش آنها نسبت به عوامل زیوه و نازیوه و اختلالات مختلف طبقه بندی کرد. موقعیت گونه ها در فضای دسته بندی بصورت میانگین مختصات نمونه هایی برآورد شد که رخ میدهند. موقعیت نسبی یک گونه در طرح های دسته بندی به شناسایی گونه های شاخص مربوط به یک یا چند عامل محیطی کمک میکرد. از پکیج کامپیوتری DECODA برای محاسبات میانگین گونه ها استفاده کردیم.
راهکار ANOSIM یک طرفه یا دو طرفه بر مبنای آمار R برای آزمایش شباهت های پوشش گیاهی بین SU های گروه بندی شده با استفاده از طبقه بندی ها و دسته های سلسله مراتبی مورد استفاده قرار گرفت (برای مثال، واحد دامنه، شرایط دامنه و سایت دامنه). فرضیه صفر تفاوتی در ترکیب گیاهی در بین گروه های SU ندارد. حجم R و همچنین اهمیت آماری آن برای تفسیر مورد استفاده قرار گرفتند: مقادیر منفی کوچک یا مقادیر مثبت نزدیک به صفر، زمانیکه صحیح است، درحالیکه خواهد بود اگر گروه ها کاملاً با هم متفاوت باشند. معمولاً Rبین 0 و 1 است، که نشاندهنده درجه تمایز بین یک سری نمونه ها است. تبدیل های حداقل 5000 ، و یا تبدیل های ممکن مطابق با تعداد نمونه هایی که در واقع با هم مقایسه می شوند خواهد بود. از پکیج PRIMER برای محاسبات استفاده شد.
2.5 ارزیابی میزان ساقه های زیرزمینی واحدهای اکوسیستم برای پرورش گوساله ماده
زیست توده خشک ساقه های زیرزمینی علف و گیاهان پهن برگ برآورد شده در مراحل قبلی در هر SU بعنوان شاخص برآورد کننده یا بازده زیست توده رستنی استفاده می شد. این فرضیه این مفهوم را می رساند که هیچ دوره زمانی خاصی برای برآورد بازده در نظر گرفته نشده است. برای غلبه بر این محدودیت، ما از محوطه هایی با حداقل اندازه حدود 2 هکتار و چراگاه های معوق سالیانه نمونه برداری کردیم و این نمونه برداری را در اواخر پاییز انجام دادیم چون منطقه مطالعه دارای الگوی بارندگی تابستانی است. ما فرض کردیم که گاوها عمدتاً علف و گیاهان پهن برگ را مصرف می کنند، در موقعیت های انتهایی برگ درختان و بوته ها را می خورند. میزان علوفه توسط اصلاح زیست توده گیاهی موجود با شاخص های مربوط به اولویت گونه ها بر اساس اطلاعات ارائه شده توسط کانست و همکارانش (1986) برآورد شد. مقدار میانگین زیست توده موجود و علوفه برای واحدی های دامنه، سایت های دامنه و شرایط دامنه در امتداد سایت های دیگر برآورد شد و با استفاده از آزمایش دانکن با جدا شدند. برای حفاظت از مقایسه های میانگین در مقابل خطاهای ناخواسته، ما ANOVA (آنالیز واریانس) را با استفاده از زیست توده و علوفه موجود بعنوان متغیرهای وابسته، و واحد دامنه، سایت دامنه و شرایط دامنه بعنوان عوامل طبقه بندی انجام دادیم و SU را بعنوان نمونه و تکرارها را بعنوان زیرنمونه در نظر گرفتیم. همه داده های زیست توده در حین 4 سال مطالعه برآورد شد که در تحلیل شامل بود: بنابراین این طرح فقط تغییراتی را شناسایی میکند که می توان آنها را موقعیت توپوگرافی و خاک ها نسبت داد، چون هیچ تطبیق سازی برای تغییرات بارندگی در این سالها اعمال نشده بود. نتایج را باید با در نظر گرفتن این محدودیت تفسیر کرد. از PROC GLM پکیج SAS برای محاسبات آماری استفاده کردیم.
میزان ساقه های زیر زمینی بصورت تعداد هکتارهای مورد نیاز توسط چراگاه واحد حیوانی (AU) در یک SU خاص بر یک مبنای قابل دوام در حین یک سال تعریف شد، که با فرمول زیر برآورد شد:

که واحد حیوانی، با وزن هر گاو به اندازه 350 کیلوگرم و از شیر گرفتن هر گوساله در مدت یکسال و مصفر 10.5 کیلوگرم علوفه در ، و UF ضریب استفاده (= 0.5) است.
از شاخص کارایی استفاده از باران (RUE) برای ارزیابی تأثیر ادامه-سیلات آب در زیست توده و بازده علوفه استفاده شد. RUE با استفاده از میانگین زیست توده گیاهی هوایی موجود محاسبه شد و علوفه موجود در هر سایت دامنه و شرایط دامنه در امتداد واحدهای دامنه، با فرض 600 میلیمتر میانگین بارندگی سالیانهبرای منطقه مطالعه برای مقایسه داده های بازده علوفه مشاهده شد.
3- نتایج
3.1 نقشه برداری و طبقه بندی اکوسیستم
مطابق سیستم طبقه بندی کاپن، منطقه مطالعه در قلمرو خشک (دامنه جلگه آمریکای جنوبی) واقع است.
نوع آب و هوای آن استوایی/نیمه استوایی و نیمه خشک است و میزان تبخیر بیشتر از بارندگی و دمای بیش از 0 درجه سانتگیراد در همه ماه های سال می باشد. منطقه مطالعه دارای دو فصل آب و هوای معین است: بارانی و گرم، از تابستان به پاییز (اکتبر تا آوریل)، و خشک و سرد از زمستان تا اوایل بهار (مه تا آوریل). میانگین بارندگی در فرایاس (شهر اصلی منطقه مطالعه) 600 میلیمتر در سال است.
روش استفاده شده برای تقسیم بندی اکوسیستم، چهار واحد دامنه را با نام های رشته کوه ها، دشت های غلتان، دشت جنوبی، و حفره ها مجزا کرد (شکل 1). حفره ها در این مطالعه بررسی نشده است. واحد دامنه دشت جنوبی، یک دشت با جهت جنوب-جنوب شرقی، و شیب کمتر از 1 درصد است که حدود 60 درصد منطقه مطالعه را تشکیل میدهد. مواد اصلی خاک ها رس های جلگه ای است. واحد دامنه دشت های غلتان ترکیبی از تپه های آرام با جهت شمال-شمال غربی، و زیرخاک های سنگ گچ است. شیب این منطقه بین 1 تا 5 درصد است. حد بین واحدهای دشت جنوبی و دشت های غلتان، گسل Ban ˜ado de Ovanta-Lavalle است (شکل 1). واحد دامنه رشته کوه ها، یک سری تپه ها و دره های واقع در غرب واحد دامنه دشت جنوبی وابسته به تپه های Guasaya´n است (شکل 1). بررسی خاک مشخص ساخت که واحدهای دامنه دشت جنوبی و رشته کوه ها دارای خاک عمیق تر و بافت بهتر از واحد دامنه دشت های غلتان هستند (جدول 3). حدود بین واحدهای دامنه بصورت کنار بومی هستند.

 


جدول 3 – خصوصیات خاک واحدهای دامنه مشخص شده در جنوب غربی سانتیاگو در آرژانتین

 

بطور کلی SU 110 نمونه برداری شدند و در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفتند: SU 38 در واحد دامنه دشت جنوبی، SU 26 در رشته کوه و SU 46 در واحدهای دامنه دشت های غلتان.
3.2 محیط های گیاهی، ساختار آنها و نقش عوامل فیزیکی و اختلالات
3.2.1 منطقه مطالعه
انواع پوشش های گیاهی غالب در واحدهای دامنه دشت جنوبی و رشته کوه، بیشه زارها و جنگل ها بودند، درحالیکه در واحد دامنه دشت های غلتان، جزایر جنگلی احاطه شده توسط دشت های هموار (گرمدشت) بودند.
گونه های گیاهی یکسانی در سراسر منطقه مطالعه موجود بود، اگرچه فراوانی نسبی میانگین آنها در بین واحدهای دامنه متغیر بود (جدول 4). پوشش گیاهی جنگل چاکو از دو گونه چوب جنگلی تشکیل شده است: Schinopsis quebracho colorado و Aspidosperma
quebracho blanco . گونه اول در سه واحد دامنه با فراوانی میانگین 1 تا 1.30 درصد بود، درحالیکه فراوانی میانگین گونه دوم در واحدهای دامنه دشت جنوبی بین 1.7 تا 1.8 درصد، و در واحد دامنه دشت های غلتان تا 5 درصد بود (جدول 4). فراوانیProsopis nigra که یک درخت با انداازه متوسط است در مناطق پست تر افزایش می یابد، که در همه واحدهای دامنه دارای میانگین فراوانی 3 تا 5 درصد است (جدول 4).
در واحدهای دامنه دشت جنوبی و رشته کوه، حدود 15 تا 20 درصد میانگین کلی فراوانی گونه ها با گونه های بوته ای مانند Celtis pallida و Mimosa detinens ، Lippia turbinata و Larrea divaricata مطابقت دارد که معمولاً در بیشه زارها و مناطق پست فراوان هستند؛ و همچنین Aloyssia gratissima که یک بوته فراوان در مناطق در معرض آتش سوزی است. در واحد دامنه دشت های غلتان، علف های Pappophorum pappipherum و Setaria leiantha 18 درصد فراوانی میانگین گونه های کلی را تشکیل میدهد (جدول 4). Elionorus muticus که یک گونه علف های دسته ای در دشت های بی درخت چاکو است، که فراوان 2 درصد را در دشت های غلتان، و فراوانی کمتر از 0.05 درصد را در دشت جنوبی نشان میدهد، و در واحد دامنه رشته کوه وجود نداشت. گونه های پهن برگ دارای فراوانی میانگین 3 تا 4 درصد در سه واحد دامنه بودند. گونه های علف مناطق سایه دار مانند Setaria، Trichloris و Digitaria در فواصل جنگلی متداول هستند و با فراوانی زیادی نیز در سه واحد دامنه وجود داشتند.

 



جدول 4 – فراوانی نسبی گونه های گیاهی در واحدهای دامنه

 

دسته بندی MDS از SU 110 چهار محور را با حداقل فشار 0.14 نشان داد. در فاصله تعریف شده توسط دو محور دسته بندی اول، سری SU های متعلق به واحدهای دامنه دشت جنوب و رشته کوه بر هم منطبق هستند، درحالیکه واحدهای دامنه دشت های غلتان در سمت راست واقع بودند (شکل 2A). در فضای دسته بندی ، درخت ها، گونه های بوته ای جنگل و علف های مناطق سایه دار در مرکز-چپ سطح واقع بودند، درحالیکه علف های دشت های بی درخت و گونه های بوته ای مانند Acacia aroma در سمت راست واقع بودند (شکل 2B). علف کوتاه Neobouteloua lophostachya و گونه های پهن برگ Zinnia peruviana در سمت چپ واقع بودند، که منطقه ای است که افزایش در لم یزرع بودن و فزون چرانی را نشان میدهد.

 


شکل 2 –دسته بندی MDS برای SU توسط واحدهای دامنه؛ (A) واحدهای نمونه برداری متعلق به سه واحد دامنه؛ (B) موقعیت گونه های انتخابی در فضای دسته بندی تعریف شده توسط دو محور MDS.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  36  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ارزیابی زمین های دامنه ای جنوب غربی سانتیاگو در آرژانتین، برای تحقیقات

انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن

اختصاصی از فی موو انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن


انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب *

فرمت فایل :Word ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه :34

موافقتنامه تجارت آ›اد آمریکای شمالی

بازارهای بزرگ جدید

صندوق بین المللی پول

گروه هشت

بانک جهانی

اندازه بازار

جمعیت

رشد جمعیت

توزیع جمیعت

سن

درآمد سرانه

تولید ناخالص ملی

سایر جنبه های اقتصادی

منابع طبیعی

توپوگرافی

آب و هوا

فعالیتهای اقتصادی

درجه شهرنشینی

تورم

(THE ASSOCIATION OF SOUTH EAST ASIAN NATIONS)

آسه آن (ASEAN) شامل کشورهای اندونزی، مالزی، سنگاپور، فیلیپین، تایلند و برونئی می باشد. این کشورها از سال 1993 شروع به قطع تعرفه های خود کرده و قصد دارند تا سال 2008 به یک منطقه‌آزاد تجحاری تبدیل شوند.

یکی دیگر از گروههای منطقه ای در آسیا همکاری اقتصادی آسیا و پاسیفیک ((APEC)The Asia Pacific Economic Cooperative) می باشد که شامل 6 عضو (ASEAN) و ایالات متحده آمریکا، استرالیا، کانادا، زلاندنو، ژاپن، کره جنوبی، چین، هنگ کنگ و تایوان می باشد.

برخی از متخصصین اعتقاد دارند که رشد چین به دلیل نفوذ سرمایه داری، و وجود چهار اژدها در آسیا (ژاپن، تایوان، سنگاپور، هنگ کنگ) که در تجارت بسیار موفق بوده اند باعث خواهد شد که قدرت از غرب به شرق انتقال پیدا کند.

سایر گروههای منطقه ای :

بطور کلی در اروپا چهار گروه عمده بازار وجود دارند که عبارتند از: منطقه اقتصادی اروپایی (EEA)، اتحادیه اروپا (EU) انجمن تجارت آ›اد اروپا (EFTA) و کشورهای مستقل مشترک المنافع (CIS).

در آفریقا چندین گروه بازار وجود دارد اما متأسفانه این بازارها به دلیل کوچکی و یا محدودیت های زیرساختی اقتصادی جهت تولید کالا، نتوانسته اند در تجارت و یا پیشرفتهای اقتصادی موفقیتی حاصل نمایند. برخی از این گروههای منطقه ای عبارتند از: اتحادیه گمرکی آفریقای شرقی، جامعه اقتصادی کشورهای آفریقای غربی (WAEC)، جامعه اقتصادی مغرب و گروه کازابلانکا که یک منطقه آزاد تجاری است و شامل کشورهای مصر، غنا، گینه و موراکو می شود.

در آمریکای لاتین نیز گروههای منطقه ای متفاوتی وجود دارد از قبیل بازار مشترک «اند» (Andean)، بازار مشترک آمریکای مرکزی، جامعه و بازار مشترک کارائیب و بازار مشترک جنوبی ائتلاف آمریکای لاتین (LAIA). در آمریکای لاتین نیز به دلایل مشکلات سیاسی، فعالیتهای نازل اقتصادی، و تفاوتهای زیاد توسعه اقتصادی بین کشورها این توافقها نتوانسته اند موفقیتی را برای کشورهای آمریکای لاتین ایجاد نمایند.

در آمریکای شمالی گروههای منطقه ای عبارتند از: موافقتنامه تجارت آزاد ایالات متحده ـ کانادا و موافقتنامه تجارت آ›اد آمریکای شمالی (NAFTA).

در خاورمیانه دو توافق بازار (Market Agreement) وجود دارد: بازار مشترک اعراب (ACM) و سازمان همکاریهای اقتصادی (ECO) بازار مشترک اعراب در سال 1964 با عضویت مصر، عراق، کویت، اردن و سوریه ایجاد گردید.

در آسیا نیز همانگونه که قبلاً توضیح داده شد گروههای منطقه ای آسه آن و اَپِک وجود دارد.

بازارهای بزرگ جدید (The Big Emeging Markets) :

در سالهای آتی انتظار می رود که برخی از کشورهای جهان سوم تبدیل به بازارهای بزرگی شوند. در واقع ده بازار بزرگ که پیش بینی می شود در 20 سال آینده 30 درصد از کل واردات جهانی را به خود اختصاص دهند عبارتند از آرژانتین، آسه آن، برزیل، منطقه اقتصادی چینی (چین، هنگ کنگ، تایوان)، هندوستان، مکزیک، لهستان، آفریقای جنوبی، کره جنوبی و ترکیه. از هم اکنون برخی از دولتها و شرکتها (به خصوص دولت و شرکتهای آمریکایی) جهت ایجاد زمینه، به مناسبات خود با این کشورها شدت بخشیده اند. جدول 5ـ2 این بازارها را نشان می دهد.

سیستم مالی بین المللی :

ثبات در اقتصاد بین المللی زمینه ساز صلح و پیشرفت است. از این رو پس از جنگ جهانی دوم سازمانهایی همچون صندوق بین المللی پول (IMF) و بانک جهانی ایجاد شدند.

صندوق بین المللی پول :

صندوق بین المللی پول، جهت ثبات نرخ برابری ارز ایجاد شد، اما امروزه بیشتر در شناور بودن ارز براساس عرضه و تقاضا فعالیت می کند. در سالهای گذشته IMF علاوه بر دادن وامهای کوتاه مدت به کشورهائی که در موازنه پرداخت مشکل دارند به پرداخت وامهای بلندمدت نیز اقدام نموده است. این وامها که بیشتر به کشورهای در حال توسعه پرداخت می شود در مقابل شروطی از قبیل کاهش تعرفه، کاهش تورم، پایین آوردن هزینه های دولیت و ایجاد واحدهای بازرگانی مستقل می باشد.

بانک جهانی :

بانک جهانی نیز عمدتاً به کشورهای در حال توسعه وام می دهد. وامها بلندمدت و معمولاً پانزده تا بیست و پنج ساله می باشد. ایجاد سرمایه به منزله فعالیت اقتصادی بهتر و در نتیجه، بازارهای بهتر برای شرکتهای بین المللی می باشد.

گروه هشت :

این گوره شامل کشورهای صنعتی عمده جهان یعنی ایالات متحده آمریکا، کانادا، بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، آلمان و ژاپن می باشد که ابتدا گروه هفت نامیده می شد و از سال 1998 با پیوستن روسیه به آن گروه هشت نامیده می شود. این گروه به صورت منظم جلساتی در مورد اقتصاد جهانی و سیستم پولی بین المللی بر پا می کند. شرکت کنندگان در این جلسات وزرای امور مالی و رؤسای بانکهای مرکزی می باشند.

اندازه بازار :

 


دانلود با لینک مستقیم


انجمن ملل جنوب شرقی آسیا ـ آسه آن