بیش از 260 عکس فول اچ دی از دنیای شیرین حیوانات در یک فایل zip
مجموعه ای بی نظیر عکس های HD از دنیای حیوانات
بیش از 260 عکس فول اچ دی از دنیای شیرین حیوانات در یک فایل zip
فصل 1
آناتومی دستگاه تناسلی
« The Male Reproductive System »
سیستم مجاری شامل مجاری آوران در داخل بیضه ها، مجاری جنب بیضه، مجرای و ابران و مجرای خروج ادرار (میز راه) در خارج از بیضه ها است. منشاء جنین بیضیه ها طنابهای جنسی اولیه برآمدگی تناسلی می باشد، در حالیکه مجاری تناسلی حیوان نر از مجاری ولفین منشاء میگیرند.
1- Testes بیضه ها: همانطور که در حیوان ماده تخمدان ها اندامهای اولیه تولید مثل هستند، بیضه ها نیز اندامهای اولیه تولید مثل در حیوان نر می باشند. بیضه ها به این دلیل اندامهای اولیه تولید مثل هستند که سلولهای جنسی نر (اسپرماتوزیدها) و هورمونهای جنسی نر (آندروژنها) را تولید می کنند. تفاوت بیضه ها و تخمدانها از این جهت است که تمام سلولهای جنسی بالقوه در هنگام تولد موجود نیست.
سلولهای زاینده موجود در مجاری اسپرم ساز دستخوش تقسیمات سلولی مداوم شده و اسپرمهای جدیدی را در تمام طول عمر تولید مثل طبیعی حیوان نر تشکیل می دهند. فرق دیگر بیضه ها و تخمدانها در این است که بیضه در داخل بدن نمی مانند و وارد کیسه بیضه می شوند، در ناحیه ای به نام نامیدئی انیگوئینال (Inguinal Kegiol) آویزان است.
پایین آمدن بیضه ها به این دلیل اتفاق می افتد که کاهش چشمگیری در طول رباطی که از ناحیه مضبنی امتداد یافته و به دم جنب بیضه متصل می شود، بوجود می آید. کوتاه شدن به این دلیل اتفاق می افتد که سرعت رشد این رباط به اندازه سرعت رشد دیواره بدن نیست. بیضه ها نزدیک مجرای مضبنی کشیده شده و فشار شکمی به عبور آنها از طریق این مجرا و ورود آنها به داخل کیسه بیضه کمک می کند. پایین آمدن بیضه ها تحت کنترل هورمونهای گونا در تروبیک و آندرودها می باشد.
بیضه گاو نر 10 تا 13 cm طول و 5 تا 5/6 cm عرض و 300 تا 400 gr وزن دارد.
در برخی موارد یک یا هر دو بیضه به دلیل نقص رشد به داخل کیسه بیضه وارد نمی شود. اگر هر دو بیضه پایین نیاید، نهان بیضه دو طرفه و اگر یک بیضه پایین بیاید، نهان بیضه یک طرفه نامیده می شود. که در نهان بیضه دو طرفی دام عقیم است ولی یک طرفی عقیم نمی باشد. و معمولاً بارور کننده است. نهان بیضگی را می توان با عمل جراحی و دارو اصلاح نمود ولی این کار در دامهای مزرعه ای توصیه نمی شود، زیرا ممکن است یک نقص ژنتیکی عامل آن باشد و ارث باشد.
دستگاه تولید مثل حیوان نر در برگیرنده اندامهای تولید مثل اولیه، ثانویه و پیوست (غدد ضمیمه جنسی) که اندامهای اولیه و ثانویه خود شامل قسمت های زیر می باشند:
کیسه بیضه، بند بیضه، بیضه ها قضیب، غلاف قضیب، سیستم مجاری حیوان نر، غدد وزیکولی، غده پروستات، غدد پیازی، پیشابراهی.
ساختمان درونی بیضه: بخش درونی بوسیله غشاهای فیبری یا دیواره هایی به نام Septum به بخشهایی تقسیم شده که لوبول Lobule خوانده می شود، هر لوبول در برگیرنده تعدادی لوله اسپرم ساز (تا 4 عدد) است که درون یک بافت پیوندی دارای رگهای خونی، اعصاب و سولهایی به نام لایه یک (Leydic) قرار دارند. طول هر لوله اسپرم ساز که کاملاً حالت پیچشی (Convoluted) دارد، 300 تا cm 70 و قطر آن همانطور که گفته شد 0/2 mm یا 200 است. دیواره درونی هر لوله اسپرم ساز دارای اسپراتوگونی و سرتولی است. اسپرماتوگونی ها به اسپرم تبدیل می شوند و سلولهای سرتولی، مواد غذایی را در اختیار این سلولهای جنسی قرار می دهند.
بیضه ها بوسیله یک لایه سروزی به نام غشای مهبلی پوشیده شده اند. لایه خارجی بیضه ها غشایی سفید و نازک از بافت همینه قابل ارتجاع است به نام غشای آلبوژینه بیضه که بلافاصله در زیر سطح آن رگهای خونی زیادی وجود دارد. زیر لایه خارجی بیضه، لایه پارانشیمی قرار دارد. لایه پارانشیمی زرد رنگ بوده و توسط دیواره ناقصی از جنس بافت همیندیه بخش هایی تقسیم شده است. مجاری موجود در داخل موجود در داخل این بخشها لوله های اسپرم ساز نامیده میشوند.
لوله های اسپرم از طنابهای اولیه جنسی بوجود آمده و حاوی سلولهای زاینده (اسپرماتوگونیومها) و سلولهای تغذیه کننده ( Sertoli cells ) می باشند. لوله های اسپرم ساز کوچک و پیچ خورده بوده و تقـریباً 200 قطر دارند. مـجاری اسپرم ساز موجود در یـک جفت
بیضه گاو بطور تخمینی حدود 5 طول دارند و این مجاری 80% وزن بیضه را تشکیل می دهند.
2- کیسه بیضه و بند بیضه Scrotum and Spermatic Cord :
کیسه بیضه، کیسه ای است دو بخشی که بیضه ها را در بر می گیرد و در بیشتر گونه ها در ناحیة کشاله دارن و بین پاهای عقب قرار گرفته است. منشاء جنینی کیسه بیضه و لبهای بزرگ فرخ در حیوان ماده یکی است.
کیسه بیضه از یک لایه خارجی ضخیم که دارای تعداد زیادی غدد بزرگ عرق و چربی است تشکیل می شود. این لایه خارجی با یک لایه از رشته های عضلانی صاف به نام دارنوس که دارای بافت همینه پراکنده است، پوشیده می باشد.
پرده دارتوس کیسه بیضه را به دو کیسه تقسیم نموده که در انتها هر کیسه به غشای مهبلی متصل می شود.
بند بیضه، بیضه را به سرخرگها Internal Spermatic Artery ، سیاهرگها Spermatic Vein و اعصاب بیضه ارتباط می دهد. بعلاوه بند بیضه از رشته های عضلانی صاف، بافت همیزو قسمتی از مجرای و ابران تشکیل شده است. بند بیضه، بیضه ها را در محل خود نگه می دارند و در تنظیم درجه حرارت بیضه ها بطور مشترک عمل می کنند.
3- جنب بیضه Epididymis :
جنب بیضه یا اولین مجرای بیرونی خارج شده از بیضه، به صورت طولی به سطح بیضه کاملاً چسبیده است و همراه بیضه در داخل غشای مهبلی قرار گرفته است. این مجرای پیچ خورده منفرد با یک قسمت اضافی از لایه آلبوژینه بیضه پوشیده شده است. سر جنب بیضه ناحیه عریضی در بالای بیضه است که در آن 12 تا 15 مجرای کوچک (آوران) به یک مجرای منفرد وارد میشود. بدنه epididymis که به موازات محور طولی بیضه قرار گرفته است، مجرای منفردی است که به دم جنب بیضه مربوط می شود.
کل طول این مجرای پیچ خورده در گاو نر حدود 34 متر می باشد. مجرای دم بیضه از مجرای بدنه آن قطورتر است. ساختمان جنب بیضه و دیگر مجاری خارجی (مجرای وابروان منبر راه) شبیه قسمت لولهای مجرای تناسلی حیوان ماده است.
پس از لایه سروزی (لایه خارجی)، یک لایه عضلانی صاف (میانی) و یک لایه پوششی (داخلی ترین لایه) وجود دارد. وظایف جنب بیضه عبارتند از انتقال تغلیظ، ذخیره و بلوغ اسپرمها.
جنب بیضه به عنوان یک مجرا با خارج شدن از بیضه، محل اسپرمها را بر عهده دارد. این زمان انتقال در گاو نر 9 تا 11 روز می باشد. انزالها مکرر باعث افزایش سرعت انتقال اسپرم به میزان %10 تا %20 می شود. چندین عامل در حرکت اسپرمها از میان جنب بیضه دخالت دارند. عامل اول فشار ناشی از تولید اسپرمهای جدید است. عامل دیگر فشار خارجی ایجاد شده توسط اثر مالشی بر روی بیضه ها و جنب بیضه که در حین حرکت طبیعی حیوان اتفاق می افتد. در حین انزال در اثر حرکات دوری مجرای خروج ادرار (میز راه)، در لایه ماهیچه ای صاف اپیدیدیم نیز این حرکات ایجاد می شود و اندکی فشار – ایجاد می شود و در نتیجه اسپرماتوزیوئیدها فعالانه از جنب بیضه به مجرای و ابروان و سپس به میز راه هدایت می شوند.
وظیفه دیگر اپیدیدیم، تغلیظ اسپرماتوزوئیدها است. اسپرماتوزوئیدهایی که از بیضه وارد اپیدیدیم می شوند نسبتاً رقیق هستند (تقریباً 100 میلیون در هر ml). این اسپرماتوزوئیدها در جنب بیضه تا حدود 4 میلیارد در ml تغلیظ می شوند. عمل تغلیظ به این صورت انجام می گیرد که مایعاتی که اسپرماتوزوئیدها را در داخل بیضه ها به حالت تعلیق نگه می دارند، توسط سلولهای پوششی جنب بیض جذب می شود. جذب این مایعات بطور عمده در سر جنب بیضه و تقریباً انتهای بدنه جنب بیضه (اپیدیدیم) صورت می گیرد.
وظیفه سوم اپیدیدیم ذخیره اسپرماتوزوئیدهای تغلیظ شده در ناحیه دم است. اپیدیدیم یک گاو نر بالغ ممکن است حاوی 50 تا 74 میلیارد اسپرماتوزوئید باشد. شرایط موجود در دم جنب بیضه برای حفظ قابلیت بقای اسپرمها در دوره ای طولانی، بهترین شرایط است. PH پایین، ویسکوزیته بالا، غلظت بالای Co2، نسبت بالای پتاسیم به سدیم، تأثیر تستوسترون و احتمالاً عوامل دیگر باعث کاهش متابولیسم اسپرماتوزوئیدها و در نتیجه افزایش طول عمر آن می شود. که برای مدتی حدود 60 روز می باشد.
نکته دیگر این است بعد از یک دوره استراحت جنسی طولانی، چند انزال اول ممکن است حاوی درصد بالایی از اسپرماتوزوئیدهای نابارور باشد.
وظیفه بلوغ اسپرماتوزوئیدها هم به عهده اپیدیدیم است. اسپرماتوزوئیدهایی که بعد از تشکیل از طریق مجاری آوران وارد سر جنب بیضه می شوند، فاقد قدرت بارورکنندگی و تحرک هستند. با عبور این اسپرمها از میان جنب بیضه، قدرت تحرک و باروری آنها افزایش می یابد. اگر دو انتهای دم اپیدیدیم بسته شود میزان باروری نزدیک ترین اسپرماتوزوئیدها به بدنه جنب بیضه به میزان 25 روز افزایش می یابد و چنین به نظر می رسد که افزایش توانایی باروری اسپرم در دم جنب بیضه اتفاق می افتد.
4- مجرای و ابران و میز راه Yalderam and Urethra :
مجاری و ابران یک جفت لولهاند که از قسمت انتهایی دم هر جنب بیضه سرچشمه میگیرند و اصولاً توسط چین خوردگیهای پرده صفاق در جای خود نگهداشته می شوند.
شامل 12 صفحه word
شامل الگوی نمدی پسر مزرعه دار و الگوی نمدی خوک و الگوی نمدی گربه و الگوی نمدی جوجه و الگوی نمدی مرغ و الگوی نمدی اسب و الگوی نمدی گاو و الگوی نمدی خروس میباشد.
مقدمه:
پژوهشهای عملی هر چند ناچیز باشد، قابل توجه است. که اگر چیزی بر دانستنیها نیافزاید، کم ننموده و اگر برای پیشرفت دانش راه تازهای باز ننماید، مسدود هم نمیکند. آنها که با بضاعت مختصر علمی قدم اول را برمیدارند، بالطبع در پی قدم دوم بوده و بدنبال اندوختة بهتری میروند.
اگر به بخش ترکیبات آرسنیکی این پروژة تحقیقاتی، اجمالی شود. اهمیت این ماده در دانش دامپزشکی محرز میگردد.
با علم به اینکه داروهای آرسنیکی قسمت عمدهای از داروها را تشکیل داده و صنعت داروسازی هر روز ترکیبات گوناگونی را از این دارو به بازار میفرستد، مطالعه و بررسی آن خصوصاً از نظر سم شناسی شایان توجه میباشد.
از سالها قبل مسألة اعتیاد بوسیلة این دارو مورد دقت علماء فن بوده و عدهای برای چالاکی و تقویت از آن استفاده میکردند. حتی در روم قدیم، بخصوص زنها برای طراوت و وجاهت ظاهری متوسل به این دارو میشدند.
و یا برای انبساط و نشاط سگهای پرقیمت شکاری و یا پاسبان و یا حیواناتی که میخواستند آنها را فربه و چالاک به مشتری عرضه نمایند، بدون اینکه توجه به خطرات و زهرآگینی آن داشته باشند از این دارو استفاده میکردند.
در رابطه با زهرآگینی آرسنیک، زنها و ندیمههای سابق گردانندة اصلی این کشمکش بوده و حتی اطلاعات سم شناسی آنان بیش از گیاهشناسان و متخصصین شناسی زمان خود بوده است.
نمونههای تاریخ شاهد این مدعا میباشد. از آن جمله کاترین دومدیسی، ملکة فرانسه، دختران بورژیا، کاترین ملکة روسیه و امثال آنها که برای نابود کردن و انتقام کشیدن و انجام مقاصد شیطانی خود متوسل به زهر میشدند و جنایات بیشماری مرتکب شدهاند. اینان دستگاه و تشکیلات وسیعی برای جمعآوری و شناسایی زهرهای مهلک در اختیار داشتند.
آرسنیک از زهرهای کشندهای است که قرنها پیش، بوجود آن پی بردهاند و در حیوان یا انسان برای تبهکاری و یا خودکشی استفاده کردهاند.
تاردیو[1] 288 موردی زهرآگینی در انسان و یا حیوان یادداشت کرده است که 195 مورد آن بوسیلة اسید آرسنیو انجام شده است (3). چون کمترین مقدار این زهر در بدن از راه تجزیة شیمیایی حتی مدتی پس از مرگ هم تشخیص داده میشود لذا امروزه تبهکاری کمتری با این زهر اتفاق میافتد و بیشتر توجه به خواص درمانی آرسنیک معطوف میباشد.
مواد آرسنیکدار جزو اولین داروهایی بودند که در مقابل سیفلیس مؤثر بودند و هنوز هم برای درمان اسهال خونی ناشی از آمیب بکار میروند. آرسوبال یا مل[2]- بی ارگانوآرسنیکهایی هستند که مؤثرترین دارو در درمان مرحلة نورولوژیکی تریپانوزومیازیس آفریقایی میباشند که عامل عفونی آن تریپانازوما گامبینس[3] و تریپانازوما رودزینسی[4] میباشند.
2-1- تاریخچه:
آرسنیک مرکب از دو کلمة آرس (ARSE) بمعنای مرد (مذکر) و نیکون (NICON)، به معنای کشتن میباشد. چینیها از زمانهای بسیار قدیم ترکیبات سولفوره آنرا در پزشکی و صنعت بکار میبردند. آرسنیک از سموم مشهور قرون وسطی بوده بطوریکه 90 درصد مسمومیتها با آرسنیک صورت میگرفته است.
پاپ الکساندر ششم بوسیلة مستخدمش سهواً بوسیلة آرسنیک مسموم شد. در زمان لوئی- چهاردهم ننگ و رسوایی بزرگی بعلت فوت ناگهانی مادام موتسپان[5] پیش آمد که محاکم قضایی با شدت عمل خود به 441 فقره مسمومیت پی بردند که 87 فقرة آن در اثر آرسنیک بوده است. مسمومیت با این سم در فرانسه و انگلستان بسیار رواج داشته و اغلب با مشروبات الکلی و یا با غذا خورانده میشد.
ایرانیان از زمانهای قدیم 5 نوع از ترکیبات آرسنیک را میشناختند و بنام زرنیخ زرد، سرخ ، سبز، سیاه و سفید مینامیدند. در کتاب جنگ الادویه مذکور است که دو قسم زرنیخ سبز و سیاه به سبب قوت و شدت، غیر متداول اند ولی سفید آن بنام زرنیخ النوره یا داء الشعراء که از نظر سمیت شدیدترین انواع آن است در از بین بردن موهای زائد بدن مور استفاده دارد.
مسمومیت با آرسنیک در انسان ممکن است جنائی، شغلی، اتفاقی و یا خودکشی باشد ولی در حیوانات بیشتر بصورت اتفاقی، جنائی و داروئی است.
استعمال ترکیبات آرسنیکی برای مبارزه با حشرات و موش و انگل و نیز آفات یونجه، پنبه، تنباکو، رازک، چاودار، گندم و آفات درختان انگور و سیب زمینی و نیز آلوده شدن علوفه با آرسنات دوسود و یا آرسنات سرب و سم پاشی آنها با این مواد، خطر مسمومیت حیوانات را زیاد میکند.
[1] Tardive (288)
[2] Arsobal = Mel-B
[3] Trypanosoma gambiense
[4] T.rhodensiense
نام کتاب :Animal Influenza
ویرایش دوم
نویسنده :David E- Swayne
سال انتشار :2016
با توجه به انتشار ویروس آنفولانزا و مشکلات بوجود آمده در کشور عزیزمان ایران ، این کتاب بسیار مفید کمک بزرگی در زمینه شناخت و کنترل آنفولانزا به دامپزشکان و فعالان در زمینه دام وطیور در کشور خواهد کرد .
کتاب فوق شامل مباحثی از جمله
تشخیص بیماری آنفولانزا و راه های انتقال آن
آنفولانزای پرندگان
آنفولانزا در اسب