لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 33
آداب و رسوم روستای خانآباد
آداب و رسومی که در گذشته در روستا با تشریفات خاصی انجام می شده اما متاسفانه با گذشت زمان برخی از آنها از خاطرها رفته اند و شاید کمتر کسی یاد و خاطره ایی از آنها در ذهنش داشته باشد اما برخی نیز با کمی تغییر در نحوه برگزاری همچنان بر قوت خود باقی اند و هر ساله اجرا می شوند .
از زیبا ترین مراسمها جشنهایی است که در عروسی ها برگزار می شود :
مقدمه :
خانواده هسته اصلی جامعه انسانی است و مراسم ازدواج در واقع جشن تولد یک خانواده و یک واحد جدید اجتماع می باشد .به همین سبب پیوند دوتن همیشه و در همه جا از حرمت و اهمیت خاصی بر خوردار بوده است. عروسی بزرگترین و پر هیجان ترین مراسمی است که در طول زندگی یک فرد بر گزار می شود و در شمار مراسم همه گیر جامعه است.
مراسم عروسی در حقیقت جشن ورود یک زوج به مرحله ای از زندگی است که در آن عملا" صاحب مسئولیتهای کامل اجتماعی می شوند. در روستا ها و شهرهای کوچک معمولا" همه افراد در مراسم عروسی شرکت می کنند. و حتی اگر در مراسم خاص آن مانند عقد کنان ، عده خاصی دعوت شده باشند، بازهم قسمتهایی است که عمومیت دارد. در شهرهای بزرگ که شرایط و مقتضیات خاص، پیوند ها ی خویشاوندی، طایفه ای و محلی را نسبتا" سست کرده است، باز هم، عروسی در یک محدودة معین و کوچکتری نسبت به روستا همه را به خود می کشد و شور و شوقی بر می انگیزد .
جشن نامزدی (بله برون) : بعد از انتخاب یکی از دختران آبادی توسط پسر یک خانواده، برای ازدواج با او معمولاً در ابتدا پسر موضوع ازدواج را به اطلاع مادر خود میرساند و مادر نیز به پدر خانواده اطلاع میدهد و پس از مشورت، در صورت نظر مثبت، معمولاً مادر خانواده و یکی از افراد فامیل (عمه یا خاله) به خانه دختر رفته و با مادر دختر مورد نظر، موضوع خواستگاری را عنوان میکنند در صورت نظر مثبت، مادر دختر، جمله هرچه قسمت باشد همان میشود را میگوید و سپس آنها به خانه برگشته و موافقت خانواده دختر را به اطلاع سایر اعضاء خانواده خویش میرسانند و در شبی که قبلاً برای مراسم خواستگاری رسمی تعیین شده است افرادی از خانواده پسر به خانه دختر میروند و بعد از احوالپرسی و تعارفات، از طرف بزرگ خانواده ، موضوع خواستگاری را مجدداً به پدر دختر میگویند و جمله «شما چه صلاح میدانید» را اضافه میکنند. معمولاً پدر دختر برای گفتن نظر مثبت یا منفی، چند روز برای مشورت با افراد فامیل مهلت میخواهد. در صورتی که نظر پدر خانواده منفی بود، پیغامی از طرف خانواده دختر به خانواده پسر داده میشود، اما در صورت نظر مثبت پدر دختر، موضوع از طرف مادر دختر به مادر پسر اطلاع داده میشود و آنها در شبی با جعبه شیرینی و یک حلقه به خانه دختر میروند و بعد از احوالپرسی و مبارک باد گفتن، زنان هلهله میکنند و شیرینی بین حاضرین پخش مینمایند و مراسم شیرینی خوران برقرار میشود و جشن مختصری برگزار می شود . به تمام مراسم فوق بلهبرون گفته میشود. البته در این شب کلیه قرار مدار (مهر و خرج )عروسی گذاشته می شود.
جشن عقد :جشن عقد معمولا مفصل برگزار می شود و بعد از طی مراحل عقد در تاریخی که معمولا شب بله برون تعیین شده جشن مفصلی برگزار می شود .جشن عقد به این صورت است که :معمولا جشن بعد اظهر برگزار می شود و خانواده داماد به اتفاق مهمانان بعد از صرف ناهار به همرا داماد به منزل عروس خانم می روند و شروع به جشن و پایکوبی می کنند همچنین در این مراسم معمولا مهمانان به عروس و داماد کادو هدیه می دهند .
جشن حنا دزده: شب حنا دزده دوشب مانده به شب عروسی است و به این صورت است که گروهی از جوانان خانواده عروس در آخر شب به خانه داماد می آیند و به صورت پنهانی حنا به دست داماد می گیرند و پایکوبی می کنند .
جشن حنا آشکاره : حنا آشکاره یا حنا بندان شب قبل از عروسی است که این جشن در منزل در مادر عروس برگزار می شود و بعد از صرف شام خانواده عروس مجمه های حنا را که به صورت های مختلف تزئین شده همرا با کل کشیدن به خانه داماد می آورند و دست داماد و عروس را حنا می گیرند و شروع به پایکوبی می کنند در آخر شب نیز برخی از جوانان طرفین عروسی به خانه داماد می روند و شام گلین می خورند .
جشن عروسی: جشن عروسی پایان سلسله جشن های عروسی است و شروع زندگی مشترک این جشن در منزل داماد برگزار می شود و هزینه های آن بر دوش خانواده داماد است و به این صورت است که روز قبل از شب عروسی عروس و داماد با تشریفات خاصی به حمام می روند وبعد از آن هر دوی آنها به آرایشگاه می روند بعد از اتمام کار های آرایشگاه داماد با ماشینی که تزئین شده به دنبال عروس رفته و عروس را به منزل خودش می برد و قبل از وارد شدن عروس به منزل داماد جوانان روستا همراه با نواختن ساز و دوهل یا ساز های دیگر در حیاط منزل داماد پایکوبی می کنند و داماد نیز بالای پشت بام رفته و میوه و شیرینی بین جمعیت پرتاب می کند و در انتهای این مراسم عروس به منزل می رود و جشن شروع می شود که تا آخر شب ادامه دارد .
جشن پا تختی : فردای شب عروسی خانم های خانواده عروس ناهار درست کرده و به خانه عروس می روند و بعد از صرف ناهار جشن می گیرند و درآخر مراسم مهمانان به عروس کادو می دهند .
ناقالی : ( ناقالی گنه گنه چل رفته پنجا مانه )
«خواجه پیروز» ( آتش افروز), از باورهای زیبای گره خورده با نوروز است که ریشه ای بسیار کهن در این سرزمین دارد. چند روز پیش از نوروز مردمانی به نام آتش آفروزان که پیام آور این جشن اهورائی بودند به شهرها و روستاها می رفتند تا مردم را برای این آئین آماده کنند. آتش افروزان ، زنان و مردانی بسیار هنرمند بودند که با برگزاری نمایش های خیابانی، دست افشانی ها ، سروده ها و آوازهای شورانگیز به سرگرم کردن و خشنود ساختن مردمان می پرداختند. هدف آنها انتقال نیروی فزاینده و نیک به مردمان برای چیره شدن بر غم و افسردگی بود. آنها که زنان و مردان شادی بخش خوانده می شدند در روزگار ما هنوز نمود کوچکی از خود را زیر نام هایی که قبلا عنوان شد دارند؛ که البته از هنرمندی زن یا مرد آتش افروز در دوران گذشته بسیار دور است.خواجه پیروز ، نامش گواه پیروزی و عنوانش نشان بزرگواری و سروری است شاید ناقالی نیز نمادی از حاجی فیروز است که در آیین ما جا افتاده است . ((ایراندخت آریانا)) از قول بعضی محققین چهره ی سیاه شده ی خواجه پیروز دلیل بازگشت او از جهان مردگان و نیز نماد سیاهی زمستان است و لباس سرخ او هم نماد سرخی آتش و آمدن گرما و نیز نماد سرخی گلها و طبیعت زیبای نوروزی است. شادی و پایکوبی او هم به خاطر پیروزی بهار و باز زایی طبیعت و زایشها و رویشهای نوروزی است. افزون بر اینها نماد بازگشت ایزد شهید شونده ی استوره ها و نیز نماد بازگشت سیاوش شهید می باشد و برخی سرخی لباس او را نماد خون آنها دانسته اند. زنده یاد مهرداد بهار، اسطوره شناس ، در این باره می گوید:« «حاجی فیروز بازمانده ی آیین ایزد شهید شونده است و مراسم سوگ سیاوش نیز نموداری از همین آیین است. چهره سیاه او نماد بازگشت از جهان مردگان و لباس سرخ او نیز نماد خون سرخ سیاوش و حیات مجدد ایزد شهید شونده ، و شادی او شادی زایش دوباره آنهاست که با خود رویش و برکت می آورند.» هر چند که آقای مرادی نظری متفاوت با ایشان دارند: ((در باورهای ایرانی، رفتوآمد به سرای مردگان جایی ندارد و فروهرها نیز نه تنها سیهرو نیستند، بلکه از آنجا که سرشتی اهورایی و سپند دارند، دربردارنده ویژگیهای «سرای سپند»، سرای نور و سرود هستند. فروهرها در زیر زمین نخفتهاند، بلکه در آسمانها در پروازند...)) به هر روی آن چه مهم است ریشه ی تاریخی این نماد است, که به فرهنگ غنی ایران باستان با هر تعریفی که از آن شود باز می گردد.
کوله مرجان(عایشه) :
کوله مرجان نمادی از اهریمن وسیاهی است که در گذشته به صورت مترسکی کریه و زشت ساخته می شده و بعد از گرداندن ان در محوطه روستا ان را اتش می زدند تا اهریمن و زشنی از انان دور باشد .
سیزده به در :
سیزده به در» یکى از مراسم نمادین سلسله «جشن ها و آیین هاى نوروزى» است که توانسته با وجود دگرگونى هاى فراوان اجتماعى، فرهنگى در جامعه ایران، راه به دوران ما رسانده و به عنوان یک جشن فراگیر در بین گروه ها و اقشار مختلف اجرا شود. در حقیقت، «سیزده به در» حسن ختامى بر «جشن ها و آیین هاى نوروزى» است که در آن هم به بدرقه نوروز رفته و هم «نحسى» سیزده را با ترک شهر و سپردن خود به دامن مام طبیعت که همواره مورد احترام و ستایش ایرانیان بوده، به در مى کنند! و جالب اینکه، با وجود باور نحسى و نامبارکى روز سیزده فروردین، این روز به خوش باشى و خوش گویى و خوش خورى سپرى مى شود. حتى طبق باورى کهن، در این روز غم و اندوه و خمودى حرام است؛ چرا که «غم و اندوه و گرفتارى و پریشانى هدیه اهریمن و عشق و شور و نشاط و حیات و تعالى و تندرستى از هدایاى نیک اهورامزداى بزرگ (خداوند) است».
اهالی روستای خان آباد نیز در این روز به دل طبیعت رفته و این روز را به بهترین نحو جشن می گیرند و در اخر روز نیز دو برگ از سبزه های موجود در طبیعت را به هم گره زده و با امید براورده شدن آرزوهایشان آنرا به دست باد می سپارند.
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید
دانلود تحقیق کامل درمورد آداب و رسوم روستای خانآباد