فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله زنان پیامبر اسلام

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله زنان پیامبر اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

ومقدمه
زن انسانی است شریک زندگی مرد و هر دو چون کشتی و کشتی بان هستند که با همکاری یکدیگر کشتی را به ساحل نجات برسانند. اسلام برای زن ارج و حق و قوانین معتدلی مقرر فرموده تا زندگی مشترک در سلیقه های مختلف و نیروهای متضاد درونی و خواسته ها و تمایلات نفسانی و اصطکاک منافع و مضار با اعتدال مطلوب پایان یابد آن خالقی که بشر را آفرید و زن را به آرامش و آسایش خاطر مرد و کارخانه تولید مثل و انسان سازی خلق کرد خداوند است که بر طبق استعداد و ظرفیت و خواسته های غریزی و طبیعی برای مرد و زن محدودیت های تشریعی و تمایلات قائل شد تا با آزادی مطلق موفقیت های خود را از دست ندهند.
اسلام نظر به این دقایق لطیف داشته که به زن و مرد توصیه و تاکید فرمود باید در محدوده عفاف در حرکت باشند و نسبت به هم طبق تعلیمات عالیه قرآن عمل کنید. اگر مرد یک لحظه از حال زن غفلت نماید ویا زن یک لحظه در وظیفه و کار شوهرداری و بچه داری سهل انگاری کندحیات فردی و اجتماعی آنهابه خطر می افتد.
اسلام روابط نامشروع جنسی را حرام و در صورت ثبوت و شهود زنا معلق به هشتاد تازیانه و برجرم سنگباران است نموده تا عفت عمومی زن در جامعه محفوظ بماند و زن مسلمان مطلقا مورد تهمت قرار نگیرد.
عده زنان پیامبر اسلام (ص):
در تعداد زنان پیامبر اختلاف است. برخی 11 تن دانسته اند:
1- ام حبیبه رمله 2- ام سلمه هنه 3- جویریه 4- حفصه
5- خدیجه 6- زینت بنت حجش 7- زینت هلالیه 8- سوده
9- صفیه 10- عایشه 11- میمونه
با همه اینها زفاف شده و نه تن ایشان از خدیجه و زینب هلالیه در حین وفات آن حضرت زنده بودند.
برخی تعداد ازدواج را 12 نفر نوشته اند و ریحانه بنت یزید را که از قبیله بنی نضیر است و از اسراء بوده و بدان حضرت اختصاص یافته و پس از آن ادا کردن تزویج فرمود.
بعضی شماره ازدواج را 15 نفر دانسته و جمعی 18 نفر نوشته اند. طبری در اعلام الوری 21 زن گفته که ام شریک، اسماء، سینا، عالیه، عمره، فاطمه، قتلیه، لیلی و ملیکه را افزوده و زنی که بدون نام پدرش شکایت به پیغمبر نمود که شوهرش به علت کسالت طلاق داده در حالی که اصلاً مریض نشده است. پیغمبر او را هم گرفت.
ولی آن چه مسلم است با 11 زن شرط زفاف به عمل آورده و بقیه موهبه النفس بوده یا مواصلت نشده است.
علامه مجلسی 22زن برای پیغمبر نقل نموده است که با 12 نفر زفاف نموده و با 10 نفر دیگر زفاف نشده است و در حین وفات فقط 9 نفر زنده بوده اند.
سی زن:
علامه برهان الدین حلبی در سیره الحبیبه می نویسد:
پیغمبر سی زن خطبه کرد که برخی خود را عرضه داشتند و تقاضای همسری نمودند. بعضی خود را به پیغمبر خدا هبه کردند و برخی را که کنیز بودند آزاد ساخته و به مناسبت قومیت با قبایل بزرگ و خویشاوندی که جلب محبت نماید تا اسلام آورند و بعضی را به امر خدای بزرگ سبب پیشرفت اسلام و خواهش خاندان آنها در حباله نکاح آورد.
از این 30 زن با 13 زن همبسته شدند و بقیه افتخار خویشاوندی و نسبت او را حفظ می کردند و افتخار داشتند و در حقیقت تمام این زنها در ده سال مدینه بود و با آن گرفتاریهای شگفت انگیز که در 84 جنگ داشتند بنابراین این جنبه شهوت و هوسرانی نبود بلکه از نظر مصالح اجتماعی و دینی و پیشرفت اسلام به امر خدا این زنان را خطبه و نکاح می کرده است.
برخی زنان پیامبر را 15 برخی 18 بعضی 21 نفر را نوشته اند تا 22 نفر هم ذکر شده که با 13 زن همبستر شد که آنها عبارتند از:
1- خدیجه، 2- ام سلیمه، 3- میمونه، 4- زینت بنت حجش، 5- ماریه قبطیه، 6- عایشه، 7- حفصه، 8- ام حبیبه، 9- سوده، 10- جویریه، 11- صفیه، 12- ام شریک، 13- زینت بنت خزیمیه بوده اند و بقیه خدمتگذار موهوبی بوده اند.
رسول خدا پس از رحلت 9 زن در خانه داشت:
1- عایشه، 2- حفصه، 3- ام سلمه، 4- سوده، 5- زینب، 6- میمونه، 7- ام حبیبه، 8- صفیه، 9- جویریه که نکاحیه بوده اند.
ام شریک و ماریه پس از پیغمبر زنده بودند.
زنانی که قبل از رحلت دور شدند:
1- عالیه، 2- قتلیه، 3- فاطمه دختر ضحاک، 4- شیشاً،5- اسماء بنت شراجیل، 6- ملیکه لبثیه، 7- عمره بنت یزید، 8- لیلی بنت حطیم.
امهات المؤمنین:
لقبی که پیغمبر به زبان عربی به زنان خود داد برای 11 نفر بود:
1- خدیجه، 2- عایشه، 3- حفصه دختر عمر، 4- ام حبیبه، 5- ام سلمه، 6- سوده بنت زمعه، 7- زینت بنت حجش، 8- زینب الهلالیه، 9- میمونه، 10- جویریه، 11- صفیه.
6نفر از قریش 4نفر از عرب و یک نفر از اسرائیلیه.
در حین رحلت پیغمبر 9 نفر زن باقی مانده بودند و دو نفر، زینب و خدیجه از دنیا رفته بودند.
1- حدیجه بنت خویلد را در مکه عقد بست در 25 سالگی خود در چهل سالگی خدیجه.
2- عایشه بنت ابی بکر پس از خدیجه در مکه عقد بست و سال اول هجرت در مدینه زفاف نمود.
3- سوده بنت زمعه را پس از خدیجه در مکه عقد بست و قبل از عایشه زفاف کرد و او از بنی بخار بود.
4- ام سلمه بنت ابی امیه در مدینه در شوال سال 4 تزویج کرد، نامش رمله یا هند بنت ابی امیه بود و در 84 سالگی وفات نمود.
5- حفصه بنت عمر را در ماه مبارک رمضان سال 3 تزویج کرد.
6- ام حبیبه بنت ابی سفیان سال 7 عقد بست.
7- میمونه بنت جرث بنام بره بود، درمدینه در سال 8 عمره قضا تزویج کرد.
8- جویریه بنت حارث از بنی مصطفی در مدینه نامش بره بود و سال 6 عقد بست.
9- زینب بنت حجش در مدینه سال 5 ماه مبارک رمضان در سال 3 به زیرد عقد بست. سال 20 وفات نموده و در بقیع دفن شد.
10- صفیه بنت حسن بن اخطب را در مدینه د رجنگ خیبر سال 7 عقد بست.
توضیحات درباره زنان پیامبر

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله زنان پیامبر اسلام

دانلودمقاله خلاصه ای از زندگی امام حسین

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله خلاصه ای از زندگی امام حسین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

در مقابل این قوم عده ای ولادت امام حسین علیه السلام را در سال سوم هجرت ذکر کرده اند که از آن جمله مرحوم شیخ نکینی از علمای شیعه و از اهل سنت هستند در مورد ماه و روز ولادت آن بزرگوار نیز مشهور ان است که در پنجم ماه شعبان بوده و این قول را مورخانی که در بالا نامشان برده شد اختیار کرده اند.
گرچه اقوال دیگری نیز مانند سوم شعبان و اخر ماه ربیع الاول و یا سیزدهم ماه رمضان نقل شده که این دو قول اخیر خلاف مشهور است و قوم سوم را همان گونه که مرحوم مجلسی که مزیت فن حدیث است نسبت به مشهور می دهد ما نیز می پذیریم چون امام حسین (ع) متولد شد او را نزد پیامبر می آوردند تا نامی برای او بگذارد پیامبر (ص) فرمود: من در نامگذاری این فرزند بر خدای عزوجل سبقت نمی گیرم.
چون امام حسین به دنیا آمد رسول خدا (ص) در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفت و در روز هفتم ولادت آن حضرت دستور داد.
سر نوزاد را تراشیدند و هم وزن موی سرش صدقه داد و گوسفندی برای او عقیقه کرد و ران آن گوسفند را برای قابله فرستاد و در روز 7 ولادت امام دو گوسفند خاکستری رنگ برای او عقیقه کرد و رانی از آن را به همراه یک دینار به قابله داد سپس سرش را تراشید، و هم وزن موی سرش نقره صدقه داد، و آنگاه بر سر آن نوزاد عطر مالید خبر دادن پیامبر (ص) از آینده غم انگیز نوزاد در روایات اهل سنت نظیر روایت فوق نقل شده، در برخی از این روایات آمد، که اسماء گویند من حسین(ع) را نزد پیامبر (ص) بروم و در دامان آن حضرت نهادم پیامبر گریست! من عرض کردم پدر و مادرم به قربانت سبب گریه شما چیست به راستی این پسر مرا گروه ستمکار از امت من خواهند کشت که خدای تعالی شفاعت مرا به آنها نرساند و بدنبال آن فرمود. ای اسماء این خبر را به فاطمه مده زیرا تازه زاست و این خبر غم انگیز برای او در این در حال خوب نیست.

 

دوران کودکی امام حسین (ع)
دوران زندگانی آن دو بزرگوار با جد بزرگوارشان پیامبر (ص) از ویژگی خاصی برخوردار است زیرا شدت علاقه پیامبر (ص) به آن دو موجب شده بود که همگان آن دو کودک را احترام کنند و دوست بداند و در خصوص علاقه پیامبر (ص) به امام حسین (ع) روایات متعددی است که به چند نمونه اشاره می کنیم این جدیث معروف است که رسول خدا فرمود حسین از من است و من از حسین.
درباره شدت علاقه پیامبر (ص) به امام حسین (ع) روایات نقل شده که گوید پیامبر(ص) حسین بن علی را بر شانه خود سوار کرده بودی مردی آن حضرت را دید و رو به حسین (ع) کرده و گفت ای پسرک خوب و سوار شده ای رسول خدا(ص) فرمود او هم خوب سواری است ص 23 همانگونه که قبلاً یادآور شدیم بهترین و شیرین ترین دوران عمر امام حسن و امام حسین (ع) دوران زندگانی آنان در کنار جد بزرگوارشان پیامبر (ص) بود پس از رحلت آن حضرت دوران مصیبت و مظلومیت این خانواده شروع شد. رحلت جانگداز پیامبر که برای همه مسلمانان فاجعه بزرگی بود برای این دو آقازاده نیز ضایعه ای غیر قابل جبران بود و پس از آن بود که دشمنان سعی در منزوی کردن این خانواده گرامی کردند و آن هم مصائب را برای آنان بوجود آوردند، و هر روز غم تازه ای بر غمهای آنان افزودند. شیخ صدوق به سند خود از جابر بن عبدالله انصاری نقل می‌کند سه روز قبل از رحلت رسول خدا(ص) از آن حضرت شنیدم که علی(ع)را مخاطب ساخته و به او چنین فرمود. درود خدا بر تو ای پدر دو ریحانه و گل خوشبوی من، تو را به دو ریحانة خود از دنیا سفارش می کنم که به زودی دور کن و اساس زندگی تو شسته خواهد شد و خداوند پس از من نگهبان تو است.
و در حدیثی دیگر آمده: هنگام رحلت پیامبر (ص) حسین (ع) آمدند و خود را روی سینه آن حضرت انداختند و گریه می کردند، علی (ع) خواست آن دو را از روی سینه پیامبر (ص) دور کند رسول خدا (ص) فرمود این دو راه واگذار، تا از من بهره گیرند و من نیز از آن دو بهره گیرم که پس از من به آن دو ناگواری خواهد رسید و آنگاه رو به اطرافیان و عبادت کنندگان خود کرد فرمود: براستی که من در میان شما از خود به یادگار می گذارم کتاب خدا و عترتم، خواندانم را، پس هرکس کتاب خدا را ضایع سازد، چنان است که سنت مرا ضایع کرد، و هرکس سنت مرا ضایع سازد، چنان است که عترت مرا ضایع کرد، براستی که این دو از یکدیگر جدا نشوند تا در کنار خوش کوثر بر من در آیند.

 

شهادت مادر
پس از رحلت پیامبر (ص) هنوز هشت سال از عمر آن حضرت نگذشته بود که دومین مصیبت ناگوار یعنی شهادت مادر عزیزشان فاطمه (س) اتفاق افتاد، ماجرای جانگداز شهادت زهرا (س) بر اثر غم و اندوه و ستمهایی بود که بعد از پدر بزرگوارش بر آن بانوی معصومه رسیده بود و به فاصله اندکی بعد از رحلت پیامبر (ص) منجر به شهادت آن بانوی گرامی گردید.
در آن ایام اندک نزدیکان و از جمله فرزندان بانوی اسلام کمتر می شد که زهرا(س) را گریان نبینند خصوصاً هرگاه چشم فاطمه (س) بر امام حسن و امام حسین(ع) می افتاد داغ دلش تازه می شد و محبتها و عواطف رسول خدا(ص) را نسبت به آن دو فرزند عزیز یاداور می شد و گریه می کرد. درباره ای از روایت آمده که زهرا(س) چند روز از رحلت پیامبر(س) گذشته بود دست حسین را می گرفت و به کنار بقیع می آمد و آنها را به خانه می برد و علی بن عیسی اربلی داستان شهادت فاطمه (ع) را نقل کرده تا آنجا که می گوید: اسماء گفت هنگامی که زهرا (ع) از دنیا رفت من پارچه ای روی جنازة او کشیدم در این وقت حسین (ع) وارد شده و گفتند ای اسماء مادر مادر چنین وقتی نمی خوابد اسماء عرض کرد ای فرزندان رسول خدا مادرتان نخوابیده بلکه از دنیا رفته است.
امام حسین(س) پیش آمده پای مادر را می بوسید و می گفت مادرجان فرزند تو حسین هستم با من سخن بگوی پیش از آن که قلبم بشکافد و مرگم فرا رسد. اسماء که چنان دید به آن دو بزرگوار عرض کرد ای فرزندان رسول خدا نزد پدرتان بروید و او را از مرگ مادرتان خبر کنید حسین (ع) به مسجد آمدند و صدایشان به گریه بلند شد اصحاب رسول خدا(ص) بیرون آمد و سبب گریه آن دو را پرسیدند و همین که علی(ع) از ماجرا مطلع گردید بی تاب شده و به خانه آمد و دستور غسل و تهیه کفن فاطمه (ع) را داد. و در چند روایت آمده که حسین (ع) در ماجرای دفت و نماز بر مادرشان فاطمه نیز حضور داشتند و برخی از محدثان نام شش تن از مردان را که نماز بر جنازة فاطمه شرکت داشته اند بدین شرح ذکر کرده اند. ابوذر، سلمان، مقداد، عمار، خدیفه، عبدالله بن مسعود و طبق نقل دیگری در آن شب فقط علی(ع) و ابن عباس حاضر بودند ولی صحیح تر همان روایتی است که می نویسد علی(ع) و جسین و عقیل ،سلمان ابوذر، عمار پریده بر بدن زهرا نماز خواندند.

 

وصیتهای علی (ع) به امام حسین (ع)
همان گونه که می دانیم دوران مصیبت بار و تلخ زندگانی علی (ع) با شهادتش به دست شقی ترین و ناپاکترین افراد بشر یعنی ابن ملجم مرادی در شب بیست و یکم ماه رمضان در سال چهلم هجری به پایان رسید و ان مجسم تقوا و عدالت قربانی یک توطئه اموی خارجی گردید.
علی (ع) همان گونه که به امام حسین(ع) توجه داشت به امام حسین(ع) نیز توجه خاصی داشتند و در فرصتهای مناسب از تذکرات سودمند و سفارشهای سازنده به آن فرزند عزیز دریغ نداشت و سفارشها و وصیتهایی به او فرمودند
ای پسرم تو را به تقوای الهی در بی نیازی و نیازمندی سفارش می کنم و به سخن گفتن حق در حال خوشحالی سفارش می نمایم، هرکس که زیاد حرف بزند خطا و لغزش گفتارش زیاد است و کسی که خطا و لغزش او زیاد شد حیا و شرمش کم شود و کسی که شرفش کم شود پارسایی و ورع او گم شود و کسی که پارسائیش کم شد دلش خواهد مرد و کسی که دلش بمیرد داخل دوزخ ردد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله خلاصه ای از زندگی امام حسین

دانلود مقاله عین القضات

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله عین القضات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

به جای مقدمه
بی گمان این آخرین شامگاه تاریخ تا شب چهارشنبه , هفتم جمادی الاخری سال پانصد و بیست و پنج هجری قمری نیست که مردمی جمع می شوند تا با چشمان بهت زده ی خود تماشا کنند , چگونه با اشارت دستی زیر پایی خالی می شود و طنابی سخت بر گلوگاهی که درآن , نی هفت بند , عشق و آزادی را مویه میکند ,گره می خورد و سر بلندی , سربلند می شود .
نه دستی به خون آلود و نه چشمی به گناه نگریست . که اگر چنین می کرد , در امان خلافت و دولت بود , چنان که غارتگران ترک و مستوفیان خلافت در سر تا سر دولت سلجو قی بودند .
و این را هیچ کس اگر نمی دانست اهالی همدان می دانستند که الحاد و ارتداد , جرم مردانی است که حضور معترض آنها آرامش شبانه ی غارت اهل قدرت را به هم می ریزد و آنان را در بالا رفتن از پله های ایمان دروغین به زحمت می اندازد . چرا که روایت شهید « حلاج » را از زبان مردم داغدیده بغداد و قرن پیش , شنیده اند . و دانسته اند که هر کس اگر چراغ دست دزدان شب نیست , دست کم سنگ راه نباشد , و گر نه در میدان قدرت , چنانش بر دار می کشند که دهان تاریخ از بهت و حیرت باز بماند.
هر چند فهم تازه از نظریه ی شناخت دینی و تعریف صوفیانه از ایمان , متفاوت از آنچه دستار سیاه بندان بارگاه عباسی و امر بران سلجوقی آنها عرضه می کنند , لکه های سیاه و درشت کفری است که جز به خون شسته نمی شود , اما آیا همه ی آنچه که قاضی جوان همدان , بدان سبب در شامگاه چهار شنبه هفتم جمادی الاخری سال525در حلقه ی بی شمار جمعیت گریان و وحشت زده , طناب دار را بوسید , فهم صوفیانه ی او از معرفت دینی بود ؟ آیا مردمی که گرد آمدند , تا به گواهی لحظاتی بایستند که قاضی جوان همدان در ستیز با فشار پنجه های مرگ , نومیدانه دست و پا می کوبد و سر انجام در نبردی تراژدیک همه ی تن و قلب خود را تسلیم مرگ می کند , هر گز از خود نپرسیدند که این جوان که هنوز گلی از گل رویش نشکفته است و چندان فرصت نیافته حتی رویارویی با زندگی را تجربه کن , چه کفری را گفته است که اینک باید هم چون قاتلان و راهزنان و تبهکاران به صلیب کشیده شود ؟ کفر او کجای نظام هستی را بهم ریخته و کدام دسته ازعناصر عالم را جا به جا کرده است که باید مستوجب عقابی چنین باشد ؟
بی گمان , قاضی جوان هر چه گفت , خواب بارگاه خلافت را آشفت , کابوس دستگاه سلجوقی شد و پیش از او سهروردی ؛ هر یک با سر انگشت اندیشه هایشان , نقاب از چهره های دروغین دین مداران فریبکار بر داشتند و شهادتشان , پیش از آن که افشای اسرار معرفت باشد , افشای دستگاه دروغ و غاربوده است . و این را تاریخ به روشنی افشا کرده است .

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شرحی مختصر بر احوال و آثار عین القضات
نام و کنیه
نام او عبداله و نام پدرش محمد است ؛ البته در هیچ یک از آثارش به نام خود اشاره ای نکرده , بلکه خود را قاضی یا عین القضات نامیده است.کنیه ی او « ابوالمعالی » و لقبش «عین القضات » است ؛ اما از تاریخ و چگونگی این عنوان که به او داده شده و همچنین اشتغال وی به شغل قضاوت , هیچ گونه اطلاعی در دست نیست.
زادگاه
زادگاه او همدان بوده , در آجا اقامت داشته و پدرش نیز در همانجا به دنیا آمده است . شهرت او به « میانجی » به سبب نسبتی است که جدش بدان مشهور بوده است ؛ زیرا اجداد او اهل میانه بوده اند . البته وی در نوشته های خود به نسبت « میانجی » اشره نکرده , بلکه خویشتن را « همدانی » خوانده است .
ولادت و وفات
زمان تولد او را به احتمال قوی , می توان سال چهار صد و نود و دو هجری قمری دانست و با توجه به اینکه شهادت وی , در سال 525هجری قمری اتفاق افتاده و در آن هنگام سی و سه سال داشته است ؛ پس تاریخ ولادت او , همان تاریخ مذکور است .

مذهب و اعتقاد
در خصوص مذهب و روش عین القضات , توجه کمتری شده است و شاید نمونه ی سخنان به ظاهر کفر آمیزی که در گفته های او و « حلاج » و ... وجود داشت , بهانه ای برای متهم کردن او بود و این حقیقتی که بزرگان تصوف , در دل داشته اند , و دشواری بیان آن کلمات و منافی بودن آن با مصلحت روزگار , باعث شده است تا سرانجام جان بر سر این کار بگذارند .
« سبکی » او را از شافعیان شمرده , و از نوشته های وی نیز می توان این مطلب را فهمید . مردم عادی و اهل ظاهر و مخالفان , او را به بی دینی و حلولی بودن , و دعوی نبوت و الوهیت , متهم کرده اند که این نیز برخاسته از سخنان خود اوست:
« آخر شنیده ای که هر که با کافران نشیند , کافر شود ؟ اگر صحبت من تو را هیچ اثری نکردی , جز آنکه اگر چه حلولی معنوی نباشی , باری حلولی مجازی باش ؛ چه گویی ! آنها که مرا بی دین می دانند , و تو بر دین من می باشی ! چه می گویی ؟تو نیز بی دین نباشی , ایشان را معذور دار « قُل الله ثُمَّ ذَرهُم ».
و آنجا که شرح ارکان پنج گانه ی اسلامی ( شهادت , نماز , زکات , صوم , حج ) می دهد , همه جا و همه چیز را قبله می داند و نماز را به صبح و شب اختصاص نمی دهد . بنابراین می گوید :
« دریغا از دست راهزنان روزگار , عالمان با جهل , طفلان نارسیده , که این را از نمط و حساب حلول شمرند ؛ جانم فدای خاک قدم چنین حلولی باد !! »
از آنچه پیداست و به چشم می خورد , گمان می رود که به ظواهر شریعت نیز چندان توجه و اعتنایی نمی کرده و برای رسیدن به وحدت و یگانگی , طاعت و معصیت را یکی می دانسته است و شاید که همین سخنان شطح گونه ی او , مرگی زود رس و شهادتی آنچنانی را برایش به ارمغان آورده است .
در کوی خرابات چه درویش و چه شاه در راه یگانگی چه طاعت چه گناه
بر کنگره عرش چه خورشید و چه ماه رخسار قلندری چه روشن چه سیاه
در این باره , همچنین در تمهید دهم _ که بحث در خصوص اصل و حقیقت آسمان و زمین است و اینکه اصل این حقیقت , نور حضرت محمد (ص) و ابلیس است _ به برداشته شدن قلم امر و تکلیف از آدمی سخن می گوید و امر و تکلیف را متعلق به قالب می داند , که اگر کسی از صفات بشری پاک شد , دیگر تکلیف نیز از او ساقط می شود .
عین القضات و کلام
به علم کلام علاقه فراوانی داشت و همین شدت علاقه و اشتیاق , او را کمک کرد تا اینکه در سن بیست و یک سالگی کتابی در علم کلام نوشت که شامل بحث دقیقی درباره ی « بعث » و « نبوت » بود _ اگر چه این علم نتوانست او را سیراب کند و حتی سرگردانتر نیز گردانید _ این فراگیری علم کلام و آشقتگی ذهنی او , باعث بر هم زدن اساس اندیشه مذهبی او شده بود و پریشانی و سرگشتگی را برایش به دنبال داشت و سرانجام خود را از آن مهلکه رهانید .
آنچه در اینجا نمی توان به صراحت از آن سخن گفت , شک و تردید عین القضات است , که در کدام عقیده از عقاید اسلامی دچار شک و تردید شده و علت آن چه بوده ؟ و دیگر اینکه کدامیک از کتابهای غزالی را خوانده و شک بوجود آمده را چگونه در خود مرتفع ساخته است ؟ و اثری نیز از رساله ی او ( غایه البحث عن معنی البعث ) که در ابتدای کتاب « زبده الحقایق » به آن اشاره کرده , نیست تا شاید بتوان راه ورود و خروج او در آن شک و تردید را فهمید؛ البته ممکن است که درباره نور باطنی و علم و عقل باشد که « غزالی » نور باطنی و تجلی آن را در دل برای حل مشکلات روحی و عقلی , کافی می دانست و به علم و عقل نیز برای ادراک حقایق این عالم , ارزش و بها می داد , و شاید که این شک او , در خصوص بعث و نشور و معاد جسمانی و روحانی بوده است ؛ زیرا در پایان عمر , با نظر « ابن سینا » درباره معاد جسمانی و... موافق می شود که بی گمان در متهم ساختن او به کفر و بی دینی _ نظیر آنچه که در تکفیر ابن سینا اتفاق افتاد _ تأثیر داشته است .

 

عین القضات درباره ی « ابلیس » عقایدی دارد و در آثارخویش به ویژه « تمهیدات » و « نامه ها » _ ولو به ظاهر _ از او دفاع می کند و در تمهید نهم و دهم از « تمهیدات » این عقاید را بیشتر بیان می دارد , و در نامه ی یازدهم , کع به دوستی عزیز می فرستد , چنین بیان می دارد :
« جوانمردا ! اگر « وَ کلَّمَ الله موسی تَکلیماً » کمال است , پس ابلیس را از این کمال هست . تو چه دانی که ابلیس کیست؟آنجا که ابلیس هست , تو را راه نیست؛ اگر وقتی برسی , نقش سراپرده ی او این است :
هم جور کشم بتا و هم بستیزم با مهر تو مهر دگری نامیزم
جانی دارم که بار عشق توکشد تا در سر کار تو شود,نگریزم
این شیوه ی تفکر او , بدون شک , ریشه در اندیشه های مرادو پیر و مصاحب وی (احمد غزالی) دارد که او لقب « سیّد الموحدین » را به ابلیس داده بود , و گفته بود : « شیطان گرچه ملعون و سرافکنده شد , ولی باز هم در فداکاری و از خود گذشتگی , سرور عاشقان بود .» و عین القضات می گوید: «جبرییل صفتی باید که دزدیده در جمال ابلیس نظر می کند ؛ از خواجه احمد غزالی شنیدم که :« هرگز شیخ ابوالقاسم گرگانی نگفتی که ابلیس ؛ بل چون نام او بردی , گفتی : آن خواجة خواجگان و آن سرور مهجوران ! چون این حکایت وا « بَرَکه » بگفتم , گفت : سرور مهجوران به است از خواجة خواجگان » .
در جای دیگر , در بیان شرط های سالک در راه خدا , وقتی یادی از دو زلف شاهد می کند, می گوید:
« تو چه دانی ای عزیز که این شاهد کدام است ؟ و زلف شاهد چیست ؟ و خدّ و خال کدام مقام است؟ مرد رونده را مقام ها و معانی هاست که چون آن را در عالم صورت و جسمانیت غرض کنی و بدان خیال انس گیری و یادگار کنی , جز در کسوت حروف و عبارات , شاهد و خدّ و خال و زلف , نمی توان گفت و نمود ؛ مگر این بیت ها نشنیده ای :
خالیست سیه بر آن لبان یارم مُهرست ز مُشک بر شکر , پندارم
گر شاه حبش به جان دهدزنهارم من بشکنم آن مُهر و شکر بردارم »
پس از آن , در توضیح اینکه « شاه حبش » کیست , چنین گوید:«دریغا چه دانی که شاه حبش کیست ؟ پرده دار « الا الله » است که تو او را ابلیس می خوانی که اغوا پیشه گرفته است , و لعنت غذای وی آمده است که « فَبِعِزَّتِک لَاُغوِیَنَّهُم أجمَعین ».
البته توجه و نگرش به ابلیس که در آثار عین القضات , نمود بیشتری دارد , در آثــار کسـانی چــون « احمد غزالی » , « میبدی » و . . . نیز به چشم می خورد .
« محمد دارالشکوه » در کتاب « حسنات العارفین » خویش , از قول احمد غزالی نقل می کند که : «و هم احمد غزالی گفت : هر که تعلیم از ابلیس نگرفت , زندیق است ؛ یعنی در یگانگی , بار ملامت را مثل ابلیس باید برداشت و مردودخاص و عام گشت» و « حلاج » نیز در کتاب « طاسین الازل » صفحة چهل و دو می گوید : « ما کان السّماء موحّدٌ مثلُ ابلیسَ ».
« میبدی » نیز در «کشف الاسرار » از ابلیس به عنوان « مهتر مهجوران » یاد می کند ( ج 7/337 ) , و نیز در جلد هشتم , صفحة 373از او یاد کرده است.
« عطار نیشابوری » هم نسبت به ابلیس نظری خوب دارد و شاید که پیرو حلاج و احمد غزالی باشد.
در آن ساعت که ملعون گشت ابلیس زبان بگشاد در تسبیح و تقدیس
که لعنت خوشتر آید از تو صد بار که سر پیچِدن از تو سوی اغیار
« ابوالعباس قصاب » در وصف استقامت ابلیس گفته است : « ابلیس کشت خداوند است ؛ جوانمردی نبود کشتة خویش را سنگ انداختن ». گفت : « اگر در قیامت , حساب در دست من کند , بیند که چه کنم . همه را در پیش کنم و ابلیس را مقام سازم ؛ ولیکن نکند ».
عین القضات و عشق
قاضی همدان , راه رسیدن به مطلوب را عشق و معشوق پرستی , و آزاد بودن از هر حد و قیدی دانسته و بدین سبب , بیانات او از حدود فهم عامه تجاوز کرده و مظنة اتهام گردیده است .
« ای دوست ! عاشقان را دین و مذهب , عشق باشد , که دین ایشان , جمال معشوق باشد ؛ آنکه مجازی بود , تو او را شاهد خوانی , هر که عاشق خدا باشد , جمال لقاء الله مذهب او باشد , و او شاهد او باشد ؛ در حقیقت , کافر باشد . کفری که ایمان باشد به اضافت با دیگران ؛ مگر این بیتها نشنیده ای :
« آنکس که نه عشق را شریعت دارد کافر باشد که دین طبیعت دارد
هر کس که شریعت و حقیقت دارد شاهد بازی دین و طریقت دارد
مقام عشق را کسی نمی داند , جز خود عشق و این همان معناست که دوست داشتن چیزی , آدمی را کور و کر می کند :
« دریغا در عشق مقامی باشد که عاشق و معشوق را از آن خبر نباشد , و از آن مقام , جز عشق خبر ندارد . « حبک الشیء یُعمی و یُصمّ » این باشد . چه گویی عشق از عاشق است , و یا از معشوق ؟ نی نی ! از معشوق است ؛ پس عشق الهی از کی باشد ؟ ضرورت , از جان قدسی باشد . عشق جان قدسی از کی باشد ؟ از نور الهی باشد . »
عین القضات و سماع
نسبت به سماع روی خوش داشته و گاهی _ آنگونه که خود ذکر می کند _ « احمد غزالی » نیز به قصد شرکت در مجالس سماع و رقص متصوفه , از قزوین به همدان سفر می کرده است ؛ عین القضات این مطلب را در « تمهیدات » اینگونه می نویسد :
« دانم که شنیده باشی این حکایت : شبی من و پدرم و جماعتی از ائمه ی شهر ما , حاضر بودیم , در خانه مقدم صوفی ؛ رقص می کردیم و ابوسعید ترمذی , بیتکی می گفت:پـدرم در بنگریست , پس گفت : خواجه امام « احمد غزالی » را دیدم که با ما رقص می کرد , و لباس او چنین و چنان بود و نشان می داد . »
تحول فکری
احتمالاً عین القضات , در ده سال آخر عمر , فکر و اندیشه ی خویش را تغییر داده , و در کتاب « تمهیدات » که به سال 521 هجری نوشته شده , به نظر می رسد که امور آخرت را منکر شده و بنابراین انکار معاد جسمانی , ادعای برتری ولایت بر رسالت , و اعتقاد به نوعی حلول نیز , می توان از این کتاب استنباط کرد که بنا به نظر آقای دکتر « زرین کوب » در کتاب جستجو در تصوف , تمام اینها ممکن است با همان تعالیم گنوسی , که ظاهراً در حلقه ی شیخ « برکه » و یاران او رایج بوده , ارتباط داشته باشد .
کلام قرآن و احادیثی را که بر وجود امور آخرت دلالت می کند , به تمثیل حمل می نماید و آن را سخنانی می داند که برای مردم عامی گفته و آورده شده است.
او همچنین با انتخاب و پسندیدن « رسالة اضحویة » ابن سینا _ که دربارة آخرت و معاد نوشته شده و با عقاید دینی مبانیت دارد _ این تحول فکری خویش را بیشتر بیان می دارد .

آثار عین القضات همدانی
الف) آثار دوران جوانی : آثاری که در دوران جوانی تألیف کرده و نام و اطلاعات کمی از مضامین آنها چیزی بر جای نمانده است ؛ از جملة این آثار می توان این کتب را نام برد :
1_ رسالة جمالی ( دربارة ضرورت بعثت پیامبران و درمان بیماران روحی)
2_رسالة علایی
3_ رسالة امالی الاشتیاق
4_ نزهت العشاق و نهزت المشتاق
5_ تفسیر حقایق قرآن
6_ غایت البحث عن معنی البعث ( که اثری از آن در دست نیست )
ب) آثاری که پس از بیست و چهار سالگی تألیف نموده :
1 ــ زبدت الحقایق: کتابی است فلسفی که راجع به حقیقت ذات خدا و صفات او و حقیقت نبوت و روز رستاخیز و احوال روح پیش از حلول در بدن و بعد از مفارقت آن , نوشته شده است .
2_ مکتوبات : مجموعة نامه هایی است که به مریدان خود نوشته است که تعداد آنها کاملاً معلوم نیست . یک نسخة خطی این کتاب در یکی از کتابخانه های استانبول شامل 127 مکتوب است و در نسخه ای دیگر 67 مکتوب و در سایر نسخه ها تعداد مکتوبات بین این دو رقم ذکر شده است . مطالب مکتوبات اغلب مربوط به مسائل فلسفی مانند واجب و ممکن و حادث و... و اصول عرفانی مانند عشق و فنا و سلوک و شرح احادیث و آیات قرآنی است .
در مکتوبات از مطالب فلسفی و سیر و سلوک , مفصل تر و عمیق تر از تمهیدات بحث شده و نیز اطلاعاتی دربارة زندگی شخصی عین القضات به دست می دهد. این نامه ها بین سالهای 517 تا 525 نوشته شده است .
3_ تمهیدات : در این کتاب تنها از عرفان محض گفتگو شده است . وی تجارب روحی خود را برای وصول به محبوب و فنا در معشوق بیان می نماید . از تقسیم بندی این کتاب به ده تمهید روشن می شود که وی قصد تألیف کتابی داشته است ؛ ولی وسعت مطالب او را بر آن داشته تا رووس مطالب را بیان دارد . این کتاب در سال 521 تدوین گردیده است .
4_ شکوی الغریب : رساله ای است به زبان عربی که عین القضات در سی و سه سالگی هنگامی که در زندان بغداد اسیر بوده برای دفاع از خود نوشته است .

ج) آثار منسوب به عین القضات :
1_ شرح کلمات قصار باباطاهر : این کتاب که به زبان عربی نوشته شده , در حقیقت فرهنگ ساده ای از لغات و اصطلاحات متصوفه می باشد و در تفسیر لغات به معنی ظاهری اکتفا شده است .
2_ رساله یزدان شناخت
3_ رساله لوایح
ویژگی های سبکی
الف) سبک در نثر : آ ثار فارسی عین القضات , به جز رساله لوایح , به نثر مرسل و ساده بوده و در حقیقت , به زبان محاورة آن عصر تحریر یافته است و اصولاً شیفتگی و سوختگی عین القضات و عدم توجه وی به عبارات و الفاظ , نوشته های اورا از هر تکلفی دور ساخته است . در آثار وی تصنعات و تکلفات منشیانه دیده نمی شود و در تجزیه و تحلیل مطالب , غامض ترین مسائل و رموز عرفان را غالباً همانند دیگر عارفان , با مثالی ساده و روشن بیان می دارد ؛ از جملة این ویژگیها می توان از موارد ذیل نام برد :
1_ استشهاد به آیات و احادیث نبوی
2_ آوردن نظم در خلال نثر , چه فارسی و چه عربی , و به اشعار دیگران نیز کمتر استشهاد کرده است .
3_ ذکر تشبیهات و تمثیلات لطیف در مقام ضرورت و برای تفهیم مقاصد , و استشهاد به کلمات بزرگان .
4_ استعمال لغات و ترکیبات عربی ؛ به خصوص در مکتوبات خیلی زیاد است .
5_ به کار بردن افعال به صورت مصدری : « دریغا از عشق چه توان گفتن و از عشق چه نشان شاید دادن و چه عبارت توان کردن و . . . »
6_ حذف افعال ؛ به قرینه لفظی و معنوی و احیاناً تغییر بعضی از افعال به فعل مشابه دیگر برای احتراز از تکرار .
7_ به کار بردن « وا » به معنی « به » و « با » : وا برکه بگفتم . . .
8_ الحاق « ی » به آخر فعل , در موارد شرط و استمرار و تمنّا .
9_ آوردن « ب » تأکید بر سر افعال منفی : می پندارم هنوز چیزی می باید نوشت در نیّت که دست از من بنمی دارد .
10_ آوردن « را » به معنی « از » : وقتی شیخ را پرسیدم که ما الدلیل علی الله ؟ فقالَ دلیله هو الله .
11_ اضافه کردن « ی » مصدری به صفت مشبهة عربی ؛ مثل ظلومی و کفوری
ب) سبک در نظم : اشعار عین القضات اغلب , رباعی بوده , به مقدار کمی نیز قصیده و غزل است که عموماً در خلال نثر و برای تکمیل معنی و مفهوم آن به کار رفته است . در رسالة شکوی الغریب , از اشعار خود که مستقلاً دربارة موضوع بخصوصی سروده , دو قسمت زیر را نام برده:
1_ ساده و بی تکلف بودن
2_ سرودن اشعار هیجان انگیز :
در عشق قدم کسی نهد کش جان نیست بـا جـان بودن به عشق در سـامان نیست
در مـاندة عشق را از آن درمـان نیست کانگشت به هر چه بر نهی عشق آن نیست
3_ آوردن مضامین آیات و احادیث :
ای آنکه همیشه در جهان می پویی این سعی تو را چه سود دارد گویی
چیزی که تو جویــان نشــان اویی با تست همی تـو جای دیــگر گویی
4 – استعمال حرف ندا ورغایب :
در عشـق حـدیث آدم و حـوانیت ای هرکه نه عاشق است او از ما نیست
ما را گویند کاین سخن زیبا نیست خـود را چه گنـاه اگـر کسی بینـا نیست
5 – ذکر مثل در شعر :
در چشمم چــهر چون نـگار تو بماند بر رویم رنگ گوشـوار تـو بماند
هستیم به سر شد و خمار تو بماند خر رفت و رسن ببرد و بار تو بماند

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


کودکی و شاگردی
تقریباً همه ی تذکره ها او را عبداله پسر محمد خوانده اند , هر چند وی در دو جا در تمهیدات , خود را محمد نامیده است : « شیخ ما یک روز نماز می کرد و به وقت نیت می گفت : کافر شدم و زنار بر خود بستم « الله اکبر » چون از نماز فارغ شد , گفت : ای محمد تو هنوز به میانه ی عبودیت نرسیده ای , به پردة آن نور سیاه که پرده دار « فَبِعِزَّتِک لَاُغوِینهم اجمعین » تو را راه ندادند , باش تا آن جا رسی »
« وقتی پیرم گفت – قدس الله روحه – که : ای محمد هفتصد بار مصطفی ( ص ) را دیده ام و پنداشته بودم که او را می بینم , امروز معلوم شد که خود را دیده بودم . »
در برخی منابع به کنیه ی ابوالفضایل با عبارت : « ابوالفضایل عبدالله بن محمد المیانجی » معروف است .« میانجی » یا « المیانجی » منسوب به میانه , نسبتی است که تقریباً بیشتر منابع به او داده اند . عین القضات به هر نامی که منسوب باشد , در تمهیدات خود را « قاضی همدان » می خواند : « زنهار تا پنداری که قاضی می گوید که : « کفر » نیک است و اسلام , چنان نیست . حاشا و کلا مدح کفر نمی گویم . . . »
در چند جا نیز خویش را عین القضات می داند : « کامل الدوله والدین نبشته بود گفت که : در شهر می گویند که عین القضات , دعوی خدائی می کند و به قتل من فتوا می دهند . ای دوست ! اگر از تو نیز فتوا خواهند , تو نیز فتوا می ده . »
استاد , دوست و شیخ عین القضات , احمد غزالی , نیز در نامه ای که برای وی می نویسد , او را به صراحت عین القضات می خواند.
غیر از کنیه ی ابوالفضایل که در نفحات الأنس و هفت اقلیم برای عین القضات آمده , برخی او را ابوالمعالی نیز نامیده اند . حتی اگر برخی منابع در نام و کنیه ی دقیق وی نظرات متفاوت داشته باشند , در این که او همدانی است , و در همدان به دنیا آمده و در آنجا بزرگ شده و بر مسند قضا تکیه زده , توافق دارند.اگرچه وی , خود را حتی در تمهیدات همدانی می داند و به نسبت میانجی خود اشاره ای نکرده است .

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    78صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله عین القضات

دانلود مقاله بازرگانی تجارت های مالی و ساختارهای مالی

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله بازرگانی تجارت های مالی و ساختارهای مالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

موارد این دوره دانشجویان را برای دیدگاه بالاتری نسبت به ساختارهای مالی آماده می نماید.
شامل نقشی که سیستم در اقتصاد بازی می نماید. گفتگو در مورد موارد مهمی که نقش عمده ای در سیستم دارند، دستگاههای تجارتی، قیمتی که آنها باید پرداخت بنمایند. در سومین میانه از ترم توجه به تجارت های مالی بزرگ و نجات ساختارهای مالی می پردازد. در مورد تفاوت نرخ ها و دلایل تفاوت نرخها در میان کشورهای جهان می پردازد باقی ماندة ترم ها به ارزش پول، خطرات ریسک، و چگونگی بازگشت و ارزش گذاری ساختارهای مالی می‌باشد.
مقدمه ای برای مدیریت حسابرسی
موارد دوره:
این دوره تأکید دارد برای استفاده از اطلاعات حسابرسی برای مؤثر کردن عملیات یک ارگان. راه کار این است که بقدر کافی برای همه اجراپذیر باشد برای گروههای سودده و برای گردهمایی که سودآوری ندارند. اما بحث مهم ما بر رسیدگی کردن به گردهمایی است که جنبه سوددهی دارند بهینه حساب برای مدیران شامل 2 قانون است.
1-تصمیم برای آسان کردن وظیفه
2-تصمیم برای تحت نفوذ قرار دادن وظیفه
دانشگاه بریتیش کلمبیا
انی دوره شامل 4 کورس می باشد
کورس 1:
آگاهی هر فرد در محل کار برای کارآیی روزانه در محل کار دانشجویان نیاز دارند برای داشتن آگاهی از تفاوتهای فردی احساسات، انگیزه ها، کارهای گروهی و ساختارهای یک تشکیلات دانشجویان یک مقدمه یک پارچه ای از این سرفصلها و تکنیکهایی که سودبخش است را تمرین می کنند در یک پروژة گروهی
کورس2:
تبادل تصمیمات. یکی از مهمترین دیدگاهها در کارهای گروهی با دیگران است که چگونه ارتباط مؤثر برقرار کرد چگونه روابط معکوس بوجود می آید و چگونه برقراری ارتباط، چگونگی رفتارهای منطقی، چگونگی گفنگوی منطقی.
و دانشجویان در می یابند که چگونه به تضادهای خود رسیدگی بکنند و گفتگوی بازده با دیگران را. آنها معمولاً این گفتگوهای سودآور خود را در میان بقیه دوستان و هم تیمی هایشان انجام می دهند.
کورس3:
طرح و تعویض یک ساختار. ارگانها ساختارهایی نیستند که مثل خط بر روی سنگ حک شده باشند. ساختارهای تأثیرگذار از ابتدا برای عوض شدن و بهتر شدن در محیطهای گوناگون طراحی شده اند.
دانشجویان دربارة ساختارهای سازمان یاد می گیرند‏، انتخاب و طراحی شغل.
کورس 4:
راهنمایی دیگران. یکی از مهمترین دیدگاهها در شروع مدیریت این است که نمی دانیم چگونه دیگران را راهنمایی کنیم؟
در این مدت از ترم دانشجویان یاد میگیرند که چگونه یک رهبر باشند با قدرت. ضمناً سیاسیت در سازمان را یاد می گیرند و آنها جوابگو هستند که چگونه یک رهبر تأثیرگذار باشند.
شرح دوره:
این دوره آگاه می کند مدیریت رادکارها را در تمام تجارتها شناسایی می کند و مشکلاتی که زمینه سازی می شوند، مؤسسه، و مدیریت بسوی بهره وری در تجارت. در این دوره فرض می شود بر معرفی دانشجویان برای اجرای یک تجارت بصورت کامل. در مدت این جستجو این دوره رسیدگی می کند به تعدادی از مشکلات و احتمال اتفاق افتادن هر کدام در تجارت و هدایت هر کدام از این فعالیتها.
اصول حسابداری مالی
دلایل و اهداف دوره:
اصول حسابداری مالی اساساً علاقه مند به ساختن و بیان نمودن اخبار مالی برای طرفین خارجی برای صدور موجودیت مستقل یک نهاد می باشد. بزرگترین هدف از این درس توسط یادگیری و اطلاعات. مفهوم، اول قراردادهای، بر روی هر یک از اصول حسابداری های مالی است. و بیشترین آن برای تهیه کردن و آنالیز مبنا دارد روی مباحث بطور هوشمندانه مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد.
اقتصاد مهندسی
این درس در برگیرندة پایه های اقتصادی برای تصمیم گیری مدیران، عدم اطمینان (خطای تخمینی) تولیدات و قیمت مشتری‏، رقابت کامل و انحصار فروش، شروع به قیمت گذاری بوسیلة قدرت بازار، رقابت انحصاری، نظریه بازیها، اطلاعات نامتقارن. واسطه، شکست بازار، و... بحث می نماید.
شرح دوره:
سرمایه گذاری در مسغلات
در نیمسال اول به دانشجویان ابزاری برای آنالیزهای انتقادی عمومی، درست کردن تمام موجودی و دارائی های مستغلات و املاک آنالیز پر شده و ارزیابی و مهار کردن سابقه از بازار فروش مستغلات مثل پدیده های اقتصادی قابل تششخیص. درس در برگیرندة اقتصاد فروش مستغلات و آنالیز بازار، ابزارهای سرمایه گذاری 2 طرفه، بدهی های مالی مستغلات‏، مدیریت اجاره دادن مستغلات و... می باشد.
شبیه سازی تصمیم گیری:
شبیه سازی یک تکنیک عمومی برای سیستم های حقیقی برای تصمیم گذاری بیشتر می باشد.
شبیه سازی راهی برای آسان نمودن فهم و ادراک و ارتباطی بین پروژه های موازی، مناطق گلوگاه، بکار گرفتن مدارک معتبر، ابتدا یک سیستم بصورت مدل طراحی می گردد. توابع شغلی، نیازها، اطلاعات، مدارک و... مواردی اند که در شبیه سازی مورد استفاده قرار می گیرند.
تحلیل سیستم ها
تحلیل سیستم (سازمان) و طرح دادن درس است که به دانشجویان آموزش می دهد که چگونه ارزیابی کنند و طراحی بنمایند سازمانی که در یک رفتار وابسته باشند. بطور نمونه در دوره های بازرگانی سازمان نظریة منحنی دارد به آن زاویه از اقتصاد و مدیریت استراتژیک این درس تعدادی از مواردیکه در مدیریت استراتژیک مورد استفاده قرار می گیرند و آزمایش می نماید. مانند ابزار رسیدن به هدف، استراتژی و راه کارها، تکنولوژی، ساختار، تصمیم گیری انسانی، توانایی. سیاست و... بررسی می نماید.
مدیریت منابع انسانی
شرح مدری. این درس انتخاب شده است برای معرفی کردن دانشجویان در میدان مدیریت منابع انسانی. (H.R.M) دانشجویان یاد می گیرند تئوری ها و موارد کاربردی که در برگیرندة اداره کردن انسانها در یک سازمان می باشد. وآنها موارد گوناگون (H.R.M) را بررسی می کنند مثل کارمندان، آموزش، کارایی و...
اداره کردن
مفهوم این دوره نمایش تئوری و تکنیک توافق جمعی اختلاف نظر در تصمیم گیری، و متحد کردن حمل کار می باشد.
در میان موضوعات دیگر، آزمایش می کنیم قوانین که در میان یک گروه (اجتماع) حکومت می کند. بطور نمونه توافق جمعی در مورد مقررات در پروژه‌ها اختلافات همواره وجود دارد. اما سیاست ما در موافق نمودن تمام آرا بوسیلة توافق جمعی می باشد بطوریکه در نهایت تمام اعضا حتی مخالف از نتیجة حکم راضی باشند.
اصول رفتار سازمانی:
این درس دارای 4 مرحلة مهم است:
1-فهم فردی در محل کار
2-ارتباطات مؤثر
3-طرح دادن و تعویض ساختار سازمانی
4-هدایت دیگران
تکنولوژی اطلاعات و توسعه
این درس شامل قسمتهای مهمی از قبیل
1-سیستم پایگاه انتقال منطقی:
2-برهم کنش بین انسان و کامپیوتر و کنترل آن
3-سیستم پیشرفت تدریجی اطلاعات
4-سیستم پشتیبان تصمیم (DSS)
5-تقویم اخبار و پردازش اخبار بوسیلة اینترنت
مقدمه ای به برنامه ریزی تجاری
منظور از این واحد پیشنهاد (شکل- گفتگوی حل)است برای شنیدن برنامه‌هایی تجارت را حرفه ای می نماید، امیدی است برای تازه کاران تجارت که آنها هیچ برنتامه ای از قبیل نداشته اند این درس به دانشجویان اندیشة درست فکر کردن در منابع اقتصادی را می دهد که غالباً این تفکرات در برنامه نوینی های کامپیوتری نمایان می گردند.
مدیریت تأمین خدمات
UBSE برنامه هایی را پیشنهاد می نماید و در حمل و نقل و تدارکات کردن برای در حدود نیم قرن. این درس دید دارد بر مدیریت تأمین و تدارک خدمات. آن یک راه بسیار عریض از عملیات بسیار پیچیده در تحویل دادن اجناس به مشتری ها در اتمام این درس باید به این نتایج برسیم.
1-شرح تصمیم گیری برای تأمین خدمات و مدیریت آن
2-بکار بردن ابزار اصولی که کمک کند در تصمیم گیری بهتر
3-پیدا کردن راهی که حداقل یک ایدة جدید باشد در دوره های آینده
4-پیدا کردن و یک راه تأمین خدمات حقیقی بطور روزانه
اصول حسابداری مالی میان
این درس یکی از 2 بخش حسابداری مالی می باشد. برای تعقیب این خواندن Com450 نیز مورد نیاز است. دانشجویان باید پیش بینی کنند بطور کامل تمام نتایج و عواقب محیطی بر اطلاعات و اخبار مالی. از دانشجویان انتظار می رود برای دست یابی به اطلاعات و فهم تساوی برای حسابداری حرفه ای راجع به متدها حسابداری کلی و نگرش ها نسبت به حسابداری و دانشجویان با هم در مورد راه های علمی و عملی رقابت خواهند کرد.
حسابداری هزینه یا حسابداری صنعتی
در درس حسابداری هزینه یا حسابداری صنعتی تا به 2 مبحث
بسیار مهم خواهیم پرداخت
1-تصمیم در آسان کردن وظیفه
2-تصمیم بد نفوذ کردن در وظیفه
درآمدهای مالیاتی
هدف از این درس تهیه کردن و فهمیدن عملیات مالیات برد آمد نسبت به ترازها می باشد. تعدادی از مباحث شامل منابع درآمد، چه عواملی در درآمد باید مد نظر گرفته شوند؟
بنگاههای اقتصادی لازم به پرداخت عوارض و مالیات هستند و اینکه مالیات شخصی و یا گروهی چگونه باید پرداخت شوند.
رفتار مصرف کننده
در دورة جدید مدیریت بازاریابی یکی از موارد بسیار مهم در اتخاذ کردن تصمیم در جهت دادن مصرف کننده برای خرید کالا می باشد این درس هم بطور تئوری هم بطور توضیحی ارزیابی می نماید بطور مؤثر در روانشناسی مصرف کننده. دانشجویان باید درک خود را افزایش بدهند بسوی اهداف خرید، شناسایی انواع مصرف کننده، بطوریکه سودبخش باشد. و بتواند تکنیکهای مدیریتی و روانشناسی را با هم اجرا کند.

 

تحلیل بازاریابی
اهداف ما در ارائه این درس
1-کمک کردن به شما برای جمع کردن و بکار بردن آرا از تجارتهای مختلف برای تصمیم گیری و زمینه سازی
2-توسعه دادن قدرت تجزیه شما و تصمیم گیری های حقیقی در موفقیت های تجاری و تهیة توصیه نامه و نظریه
3دریافتن نقش و مشکلات نمایان شدة و ارزش واقعی کالا با مدیریت تجارت جهانی
4-بهبود دادن ارتباطات و کار دسته جمعی که در تصمیم گیری ها سود بخش است.
بررسی بازار
اهداف مهم در تدریس این درس عبارتند از:
A)برای گسترش دادن و فراهم نمودن مسأله دانشجویان یا فرصت تعیین نمود سوددهی فقط بوسیلة معین نمودن مسأله یا تخصیص زمانی برای پژوهش وابسته به اختیار نمودن یک تصمیم گیرنده است.
B)برای پیشرفت دانشجویان باید بتوانند ارزیابی در مواقع حساس را بطور عالی درک بنمایند و بهترین راه را برای پاسخگویی به مشکل انتخاب نمایند.
C)برای آگاهی از بسیاری از تجارتها دانستن رفتارهای بازار در مواقع مختلف بسیار لازم می باشد
D)برای فراهم نمودن یک دیدگاه و فعالیت یک سیستم آگاهی داشتن از SPSS با windows و کامپیوتر نیز لازم است.
تئوری های مالی
این درس عمده دار مطالعة و تصمیم گیری بی طرف در امور مالی می باشد که این تئوری ها در زندگی شخصی و جمعی ما بسیار سودمند است. مواردیکه به دانشجیان برای ارائه تئوری و پیشنهادات کاربردی کمک می کنند ابزارهای تئوری نیز می توانند باشند این درس پایه ای برای درس coms91 می باشد. موضوعات اساسی در مورد سرمایه در گردش و مدیریت آن و برنامه ریزی های مالی، ارزش گذاری، اساساَ بر ارزش فعلی و ساختار اساسی و اجرا نمودن و ارزش گذاری ارزش واقعی یک کالا می باشد.
بازار سهم
هدف کلی از این درس تحقیق گسترده در عقاید بنیادی که بطور خلاصه Com297 و com397 را معرفی می نمایند.
این درس نیازمند آن است که دانشجویان بطور پایه ای و بنیانهای آماری را بخوبی بدانند در این درس، جبر و آمالیز نمودارها، و ارتباطات لفظی را نیز آموزش می دهد.
البته هدف از این درس کتاب این است که چگونه سرمایه گذاری مطمئن و راههای سرمایه گذاری مطمئن را آشنا شدیم. و ایده های خود را مورد سرمایه گذاری بیان نماید.
نهادهای مالی
این درس توجه خاصی به قوانین مالی- ادارات که امور مالی دارند بخصوص بانکها را مورد توجه قرار می دهد موارد یادگیری عبارتند از
1-دیدگاه بالاتری نسبت به سیستم های مالی
2-پول و تورم
3-راه کارهای ابتدایی سودرسانی و سوددهی و ساختار آنان
4-تصمیم به سیاست های پولی پایدار
5-تدوین نرخ بهره
6-تأمین نرخ بهره (با ریسک)
نهادها و سازمانهای بین المللی مالی
با گسترش تجارت جهانی احتیاج به تعویض نرخ ضروری به نظر می رسد این درس سعی می نماید دانشجویان را با نهادهای چند ملیتی تجارتی آشنا کند در ابتدا سعی می کند تا دورنمای بازار را به ما بفهماند و بحث می کند که در چه زمانی باید تعویض نرخ ها انجام بگیرد. در مورد پول قانونی کشورهای مختلف و ارزش آن، تبدیل پولهای کشورهای مختلف بر یکدیگر و چگونه در مبادلات خارجی ریسک پولها را کاهش بدهیم.
مدیریت بحران و بررسی ضمن مالی
این درس در مورد ارزش گذاری و قراردادهای آینده بحث می نماید. مدیریت بحران در ملاقاتهای رسمی باید آشنا با موارد ابتدایی مفهوم مالی باشد، آشنا به امور انبارداری و ارزش مالی باشد، و مخالف ریسک،
قوانین مالی دارای ادبیات بسیار سخت و محکمی می باشند که سالهای سال انجام گرفته اند. موارد مهم دیگری که دانشجویان باید با آن آشنا بشوند افکار با ارزش در مدیریت بحران، واریانس، ائنحراف معیار، متغیر تصادفی و... می‌باشد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 23   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بازرگانی تجارت های مالی و ساختارهای مالی

دانلودمقاله دولت فاطمیان

اختصاصی از فی موو دانلودمقاله دولت فاطمیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 چکیده
خلفای فاطمی توجه فوق العاده ای به اهل علم و کمال داشتند و از این رو دربار آنان مجمع علماء و فضلاء شده بود. شهرت علام نوازی و عالم دوستی ائمه فاطمی سبب شد که عده زیادی از علماء و ادباء و فلاسفه و حکماء و فقها و شعراء به دربار مصر روی آورند و اکثر آن ها مورد الطاف شاهانه واقع و از ندمای خاص دربار شدند و بعضی از آن ها بعد از کسب فیض و علم به میهن خود مراجعت می نمودند. فاطمیان که حامی علم و دانش بودند مدارس و دانشگاه ها و کتابخانه ها و دارالفنون را تشکیل دادند که در دوره آن ها استاتید و ارباب علم و دانش و اقسام آلات و ادوات علمی تهیه شده بود درهای آن خزانه علم و ادب بروی افراد برایگان گشوده بود تا که مردم در تمام اوقات آنچه را که می خواستند و می توانستند استفاده نمایند.
خلفای فاطمی همیشه در این دارالعلوم مجالس تحقیق منعقد می نمودند و علماء و اساتید و طالبین فضل و هنر در آن مجالس شرکت می کردند این گونه مجالس بر حسب شعبات مختلف خود از ریاضی دان ها و پزشکان و اهل منطق و غیره تشکیل می گردید و در آنها علمای هر طبقه با لباس مخصوص به خود شرکت می نمودند برای ترقی علوم هیئت و نجوم در اکثر مراکز رصدخانه هائی بنا نمودند و علمای ادب و استادان فن را از اسیا و ندلس دعوت می کردند.
ائمه فاطمی در فلسفه و حکمت نیز پیشقدم بودند در عهد آنها همان طوری که مصر مرکز علوم دینی بود مهد فلسفه و حکمت نیز می شد.
علم دوستی و هنرپروری فاطمیان از کتاب خانه های آنها پیداست که چه ذخائر علمی گران بها و نادری را گرد آورده بودند. در کتابخانه مخصوص قصر امام کتاب های نادری دیده می شد که قبل از آن در جایی دیده نشده بود. مقریزی در کتاب خود وقایعی را ذکر می کند که بزرگی و عظمت آن را به خوبی می رساند این کتابخانه یکی از عجایب روزگار بود که در تمام ممالک اسلام کتابخانه ای بزرگتر از آن وجود نداشت تعداد کتب این کتابخانه قریب ششصد و یکهزار جلد بود.
مقدمه
دولت فاطمیان در صفحات شرق مغرب اسلامی طلوع کرد در مشرق همسایگی آن یعنی مصر پاگرفت و پس از 270 سال در همان سرزمین غروب کرد این دولت یکی از درخشان ترین دوران های تمدن اسلامی را ثبت کرده است. حکومت اسماعیلی مذهب فاطمی زمانی که توانست در مصر امپراطوری قدرتمندی را بنا نهد برای دو سلطه دینی و سیاسی آن روزگار یعنی خلافت عباسی و سلطنت سلجوقی رقیبی اصلی به شمار می رفت و تهدیدی جدی برای ان دو بود به رغم درگیری های شدید فکری سیاسی و نظامی این دو قدرت و وابستگان آن ها با این دولت شیعی اسماعیلی که حتی هجوم گسترده صلیبی ها علیه مسلمین را تحت الشعاع قرار داده بود فاطمیان توانستند دولتی با مشخصاتی ویژه در تاریخ بنیان گذارند.
الحاکم بامرا... 411-386 هجری قمری :
ابوعلی منصور در ربیع الاول 375 هجری ولادت یافت و در سال 383 هجری ولیعهد شد و روزی که پدرش درگذشت با او بیعت شد و لقب الحاکم بامرا... یافت.
در رمضان 386 هجری در حالی که به 12 سالگی نرسیده بود دوران حکومت الحاکم را می توان چهار قسمت کرد :
دوره اول : از سال 381 تا 390 هجری قمری. که الحاکم در امور دخالت نداشت قدرت ابتدا در دست ابن عمار و سپس در دست برجوان بود.
دوره دوم : از سال 390 تا 395 هجری. الحاکم در اوان جوانی قدرت را در دست گرفت و تعصب شدیدی نسبت به مذهب فاطمی نشان داد و هم اهل ذمه و هم مسلمانان غیر اسماعیلی را تحت فشار قرار داد.
دوره سوم : از ال 396 تا 401 هجری. در این دوره الحکام متوجه دو امر شد یکی فرو نشاندن شورش ابورکوه و دیگری فرونشاندن و چاره جوی برای طغیان نیل که سه سال از 398 تا 401 ادامه داشت.
دوره چهارم : از سال 401 تا 411 هجری. در این دوره الحاکم سیاست چندگانه و متغیری داشت در رفتارش با مردم بر حسب دین و مذهبشان فرق می کرد چنین سیاستی گرچه خشم عامدی مصریان را برانگیخت ولی به استقرار امیت و حفظ اخلاق عمومی کمک کرد و به هرج و مرجی که در اوایل حکومت الحاکم بر جامعه گسترده بود پایان داد.
ابتدا قدرت در دست برجوان خازن که حال حافظ و لله الحاکم بود و در دست امیرحسین بن عمار رهبر ترکان بود ابن عمار موفق شد برجوان را کنار گذارد خود با لقب امین الدعوه به رتق و فتق امور دولت بپردازد. برجوان با منجوتکین حاکم ترک نژاد شام و حبش رهبر بربرها متحد شدند و سرانجام او را در سال 390 هجری از کار برکنار و کشتند.
برجوان قدرت را در دست گرفت و بربرها هم به طور تدریجی ضعیف شده و رو به زوال نهادند تا اینکه منصور بن یوسف بن بلقین در آفریقای شمالی و بربرها شورش کردند ولی برجوان موفق به سرکوبی آنان شد. برجوان که شروع به خودکامگی کرده بود کشته شد و حبش هم درگذشت. بنابراین الحاکم خود قدرت را به دست گرفت و حسین بن جوهر را وزیر خود ساخت در سال 393 هجری عیسی بن سطوری و فهد که دیوان مالی را اداره می کردند به سبب فساد کشته شدند.
شورش ابورکوه در سال 397 هجری آغاز شد به قولی او یک شاهزاده ی اموی بود گویا به نام ولید بن هشام که از دربار اندلس طرد شده بود و به برقه آمد و جمعیتی از عرب و بربر به دور خود گرد آورد و چون طرز رفتار و سیاست متغیر الحاکم و ایجاد تحولاتی از جمله تقویم جدید اسماعیلی باعث نارضایتی و خشم مردم مصر را فراهم آورده بود ولید که نام ابورکوه بر خود نهاده بود متوجه قاهره شد الحاکم به حسین بن جوهر وزیر خود در مورد شرکت و تحریک این شورش بدگمان شد از این رو او را عزل و بعدها کشت.
گویا علاوه بر حسین بن قاضی القضاه مصر عبدالعزیز بن محمد بن نعمان هم در خفا با ابورکوه بیعت کرده بود و او را هم الحاکم از منصبش عزل کرد و سپس کشت.
ابورکوه به دروازه قاهره رسید و اعلام کرد که در تصاحب مصر از فاطمیان سزاوارتر است. لشکری شتابان به فرماندهی فضل بن حسن از شام به یاری الحاکم آمد پیش از آن لشکری را که الحکام به مقابله ابورکوه فرستاده بود هزیمت پیدا کرده بود لشکر شام ابورکوه را تا مرزهای سودان عقب نشاند.
در سال 401 هجری حاکم سودان ابورکوه را به فضل بن حسن تسلیم کرد او را به قاهره آوردند و بر یکی از دروازه های آن آویختند.
الحاکم فضل بن حسن را وزارت داد. بطور کلی الحاکم فرمان های عجیب و متناقض صادر می کرد و در اجرای آن بر مردم سخت می گرفت و خود برای مراقبت در شهر میان مردم می گشت وقتی حکم کرد دکان ها و بازارها شب باز باشند و روز بسته چندی بعد عکس آن را فرمان داد و مقرر کرد هیچکس پس از غروب از خانه بیرون نیاید فرمان داد که زن ها مطلقا از خانه بیرون نیایند و برای اجرای این حکم مقرر کرده بود که کفش دوزان کفش زنانه ندوزند. در آغاز نصاری و یهود را به شدت تحت فشار قرار داد و معابد آنان را ویران ساخت از جمله کلیسای مزار مقدس را هم ویران کرد. آنان را ملزم ساخت که لباس متمایز با عامه مردم مسلمان بپوشند گویا لباس سیاه و در حمام خلخال به پا داشته باشند جز الاغ مرکبی نگیرند از گردن خویش اگر مسیحی هستند صلیبی بیاویزند و اگر یهودی هستند نوعی یوغ زنگوله دار.
بعدها الحاکم به آزادی مذهب حکم کرد به طوری که ارتداد را نیز مجاز کرد.
احاکم دارالحکمه را به وجود آورد و ان را به تعلیم طب و نجوم و مباحث دقیق اسلامی با تکیه بر آراء شیعه اسماعیلی اختصاص داد. دارالحکمه دارای کتابخانه ای عظیم بود که گویا دارالعلم نامیده می شد. او مسجد پدرش را تکمیل و جامع الحاکم نامید که هنوز در قاهره برپاست و یکی از زیباترین آثار معماری اسلامی است.
در دربار او ابن یونس منجم بزرگ جدول های نجومی را که تدوین کرده بود زبح الحاکمی عنوان داد.
ابن هیثم که به لایتنی المازن می گویند فیزیکدان برجسته و عالم مبحث نور دوره های اسلامی هم در دربار الحاکم بود. الحاکم در سال 394 هجری هیمه ی زیادی در تپه ی مقطّم در خارج قاهره گرد آورد مردم از این عمل به وحشت افتادند چون می پنداشتند که او می خواهد مخالفانش را در آتش بسوزاند اما بعدها معلوم شد الحاکم فقط می خواسته دست به یک تجربه علمی بزند. الحاکم مالیات مذهبی جدیدی به نام نجوه وضع کرد که باعث دامن زدن به نارضایی عمومی شد تقویم جدید اسماعیلی که الحاکم به وجود آورد با کمی فرق همان تقویم اسلامی بود ولی هر ماه با یک زمان تعیین شده قبلی شروع می شد و ربطی به محاق ماه نداشت.
الحاکم خود را آخرین هفت ناطقی که اسماعیلیان معتقد بودند می دانست احتمال می رود همین امر باعث بوجود آمدن فرقه درزیه شد که قائل به الوهیت او بودند.
نگاهی به عقاید اسماعیلیان :
در مورد اندیشه الوهیت انگاری الحاکم پیش از آنکه به آرای داعیان اسماعیلیان نظری افکنیم زمینه تاریخی این اندیشه و اصول کلی ان را از قلم مورخ و محقق معاصر اسماعیلی دکتر فرهاد دفتری بخوانیم :
اما چنین می نماید که حسن بن صیدره الافرم نامی نخستین دائمی بوده باشد که در 408/1017 (سال آغازین دوره دروز) نهضتی را به قصد اعلام الوهیت الحاکم سازمان داد. دعوت فاطمی در هماهنگی با اصول اساسی عقیده امامت حاکم را پیشوا و رهبر مؤید من عندا..، معصوم، لغزش ناپذیر بشریت و نیز حافظ و نگهبان حقیقی اسلام و مفسر موثق معانی باطنی شریعت و وحی اسلامی می دانست اما اسماعیلیان فاطمی بر مبنای معتقداتشان نمی توانستند او یا هیچ خلیفه فاطمی دیگر را موجودی الهی بشناسند درنتیجه سازمان دعوت رسمی، قاطعانه مخالف این جنبش جدید بود که پیروان روزافزونی در میان اسماعیلیان مصری پیدا می کرد از این رو اندک زمانی بعد الاخرم که قصد داشت با فرستادن نامه ای به رجال و امرای برجسته آن ها را به جنبش خود بکشاند در رمضان سال 408 ژانویه – فوریه 1018 هنگامی که حاکم را مشایعت می کرد کشته شد. با قتل الاخرم تبلیغ جنبش جدید متوقف گشت و به حالت تعلیق درآمد تا این که در محرم 410 به رعامت حمزه بن علی بن احمد که یکی از یاران پیشین الافرم و از نژاد ایرانی بود از نو شروع شد. حمزه پایگاه اصلی خود را در مسجد ریدان بیرون باروی قاهره قرار داد و در انجا شروع به تبلیغ مذهب جدید کرد دیری نگذشت که حمزه با رقیبی مواجه شد و این رقیب داعی محمد بن اسماعیل دَرَزی (یا درزی) معروف به نَشتَکین، ترکی از مردم بخارا بود با آنکه تواند بود که وی در آغاز یکی از شاگردان و پیروان حمزه بوده باشد اما اکنون مستقلا عمل می کرد و با حمزه برای رسیدن به مقام پیشوایی نهضت رقابت می ورزید. درزی، که بعداً نهضت در انتصاب به وی الدَرَزیه و الدُرزیه خوانده شد علاوه بر آنکه الحاکمیه نامیده شد عده زیادی از پیروان حمزه را به سوی خود جذب کرد و درواقع نخستین کسی بود که در ملأ عام الوهیت حاکم را اعلام کرد این امر سبب بروز چند شورش در اعتراض به تعلیمات جدید شد و ناآرامی های منبعث از این اقدام وقتی بزرگتر شد و به اوج رسید که در 410 حمزه نماینده ای به نزد قاضی القضات فاطمی فرستاد و او را به مذهب جدید خواند اکنون سپاهیان ترک خلیفه الحاکم بامرا... علیه نهضت گام پیش نهادند و بسیاری پیروان درزی را کشتند اما درزی خود توانست به کاخ خلیفه پناهنده شود در چنین شرایطی بود که درزی به نحو مرموزی در 410 هجری ناپدید شد. احتمالا او را به فرمان حاکم کشتند. بعد از آن سپاهیان فاطمی حمزه و عده ای از پیروان و متابعانش را در مسجد ریدان در محاصره گرفتند اما حمزه موفق به اختفا شد و در ربیع الثانی 410 بار دیگر مورد عنایت و بخشش حاکم قرار گرفت. عده ای از داعیان و شاگردان نیز از جمله ابوابراهیم اسماعیل ن محمد تمیحی ابو عبدا.. محمد بن وهب قریشی – ابوالغیر سلامه بن عبدالوهاب سامری و ابوالحسن علی بن احمد طائی معروف به بهاء الدین المقتنی او را کمک می کردند نهضت دروز در حقیقت سرمنشأ بسیاری از ناآرامی هایی است که در سال های آخر خلافت حاکم روی داد. نیز در در ارتباط با این نهضت است که حاکم در پایان سال 410 هجری به سپاهیان زنگی خود دستور داد که غسطاط را غارت کنند و بسوزانند زیرا در آنجا به دنبال اعلام الوهیت حاکم گروه های حامی خلیفه فاطمی را به ترک اسلام متهم ساخته بودند. (1)
عقاید دروز که خویشتن را موحدون که دلالت بر تأکید آنان بر وحدانیت خداوند دارد می خوانند مبتنی بر انتظارات معادی اسماعیلیان و نوعی از فلسفه نو افلاطونی است که به عنوان شالوده عقیده جهان شناسی اسماعیلیان فاطمی پذیرفته شده بود. علاوه بر این بنیان گذاران مذهب دروز از عقاید دیگری از جمله عقیده به حلول ذات الهی در جسم انسانی که غُلات شیعی دوره های قدیم به ویژه خطابیه که معتقد به الوهیت امامان بودند بدان اعتقاد داشتند سخت تأثیر پذیرفته بودند تحت تأثیراتی این چنین حمزه و یاران عمده او به تجلی و ظهور دوری روح الهی در شکل های انسانی اعتقاد پیدا کرده بودند در دوران آنها واحد ازلی یعنی خداوند که عقل کلی اولین منبعث یا اصل کیهانی را که خود بالاتر از نام و مرتبه بود آفریده بود در شخص الحاکم بامرا... متجسد شده بود. به عبارت دیگر حاکم واپسین مقام یا جایگاه یا حیّز خالق بود و این فقط با شناخت حاکم بود که انسان می توانست خویشتن را تطهیر کند از سوی دیگر حمزه اینک امام شده بود یعنی راهنمای انسانی مومنان و تجسد عقل کلی اما نقش اما دیگر محدود به تأویل نبود زیرا اینک زمان آن فرا رسیده بود که تمایز میان ظاهر و باطن دین از بین برود از این زمان به بعد وظیفه امام ان بود که مومنان را هدایت کند تا با شناخت وحدانیت خداوند از طریق وجود حاکم به خویشتن شناسی برسد حمزه هم چنین انتظاری داشت که حاکم دور واپسین تاریخ مقدس را آغاز کند و همه شرایع قبلی از جمله شریعت اسلام و تأویل اسماعیلی آن را منسوخ سازد. (1)
اگرچه بعضی از تاریخ نگاران اهل سنت(2) و مقریزی(3) با ادعای الوهیت الحاکم همراهند اما مورخانی نیز چون این خلدون این اتهامات را نادرست می دانند. (4)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله دولت فاطمیان