زنان و مردان با هم تفاوت های اساسی دارند. این جمله دیگر آنقدر تکراری شده که برای درک آن نیاز به توضیح بیشتری نیست. زن و مرد از دو جنس مختلف با روحیات متفاوت هستند و برای آنکه بتوانید با موجودی که تا این حد با شما متفاوت است زندگی خوبی داشته باشید باید او را بشناسید. پس سعی کنید هرطور شده این ویژگی های زنانه را بشناسید تا بیشتر پی به خصوصیات زنان ببرید.
امروز میخواهیم خانوما رو کشف کنیم…!
.پیوندجویی
روانشناسها میگویند اگر فقط یک فرق بین زنها و مردها باشد این است که برای زنها ارتباط برقرار کردن با دیگران مهمترین چیز است و برای مردها استقلال و اقتدار. اینکه زنها خیلی بیشتر به ارتباط با دیگران اهمیت میدهند، از همان کودکی شروع میشود. حتماً همهی شما دیدهاید دخترها عروسک را بهعنوان اسباببازی اصلی انتخاب و با آن ارتباط برقرار میکنند. روانشناسها به این ویژگی زنانه “پیوندجویی” میگویند.
پیوند با خانوادهی پدری: زنها از مردها پیوندجوتر هستند و برای رابطه با دیگران اهمیت بیشتری از مردان قائلاند. یکی از مهمترین کسانی که زنها برای رابطه با آنها انرژی میگذارند، خانوادهی پدریشان است. از خواهر، مادر، برادر و پدر گرفته تا بچههای خواهر و برادرها و دایی و عمو و عمه و خاله همه و همه میتوانند در دایرهی دغدغههای یک زن قرار بگیرند و از همهی آنها خبر بگیرند. معمولاً مردها این رفتار همسرانشان را در تقابل با قدرت خودشان میدانند و برای همین از زنها میخواهند بین خانواده و شوهرشان به یکی اولویت بدهد. معلوم است میخواهند آن یکی هم خودشان باشد. در صورتی که رابطه با خانوادهی پدری، فقط به خاطر ویژگی پیوندجویی خانمهاست. همان ویژگی که آنها را به شوهرانشان هم وصل کرده است!
.
رازداری نکردن: یکی از مسائلی که بین مردها و زنها همیشه اختلاف است مرز بین چیزی است که باید بیرون از خانه گفته شود و چیزهایی که نباید گفته شود. زنها به خاطر ویژگی پیوندجویی معمولاً هم مرزها را بازتر میگیرند و هم تعداد آدمهایی که میتوان چیزهایی را که در ذهن مردها خصوصی است به آنها گفت. یک زن ممکن است در اتوبوس بین شهری سر درددل را به یک کنار دستی غریبه باز کند و خصوصیترین چیزهای زندگیاش را به او بگوید. اتفاقی که در مورد مردان تقریباً غیرممکن است.
- عاطفی بودن
زنها عاطفیتر از مردها هستند. این یک باور عمومی است که اتفاقاً پایههای علمی هم دارد. البته روانشناسها کمی جزئیتر در این مورد اظهار نظر میکنند. آنها میگویند مردها میتوانند جنبههای عقلانی و احساسی یک ماجرا را از هم جدا کنند، اما زنها حتی در یک بحث منطقی زود احساساتی میشوند. عصبشناسها میگویند دلیل این قضیه میتواند این باشد که مرکز عاطفه در مردها فقط در نیمکرهی راست مغز آنهاست در صورتی که مراکز عاطفه در زنها هم در سمت چپ و هم در سمت راست مغز پراکنده است. حتماً میدانید سمت چپ مغز مسئول تکلم و تفکر منطقی است. برای همین احتمالاً خیلی از مردها تعجب میکنند چرا وقتی یک بحث منطقی را با زنانشان پیش میبرند، آنها ناگهان احساساتی میشوند. البته در مقابل خانمها هم از اینکه مردها حتی در یک بحث احساسی میتوانند خونسردی خودشان را حفظ کنند و با منطق خودشان پیش بروند تعجب میکنند.
اگر بخواهیم کلیتر نگاه کنیم، مخصوصاً مردهایی که زنان موفقی دارند، ممکن است به این اشتباه بیفتند که چون همسرشان در جمع آدمهایی است که خیلی خوب از پس خودشان و کارهایشان برمیآیند دیگر نیازی به حمایت عاطفی ندارد. اما روانشناسی زنان دقیقاً بر عکس این را میگوید. حتی زنانی که اسطورهی اعتماد به نفس هستند در مقابل شما دوست دارند زنانه رفتار کنند و از حمایت عاطفیتان برخوردار شوند. دعوای همیشگی زنان و مردان در به جمله آوردن جمله “دوستت دارم” توسط مردها ریشه در همین تفاوت جنسیتی دارد.
زنها به خاطر عاطفی بودنشان بیشتر از مبالغه در جملههایشان استفاده میکنند. وقتی آنها میگویند هیچ وقت، همیشه، بهترین، بدترین، همه یا هیچ واقعاً منظورشان دقیقا آن جملهها نیست. اما شما بهعنوان یک مرد احتمالاً منطقی فکر میکنید و میبینید واقعاً آنطور که همسرتان گفته نیست و وارد یک جدل بیحاصل منطقی با او میشوید.
- خوشصحبتی
مردان معمولاً از این شکایت دارند که همسرانشان خیلی حرف میزنند. برای همین در مورد زیاد حرف زدن زنان هم تا دلتان بخواهد لطیفه و پیامک درست شده است. روانشناسان هم موافقاند زنها و مردها هم در میزان صحبت کردن و هم در شیوهی صحبت کردن با هم فرق دارند. عصبشناسها میگویند مردان برای حرف زدن فقط از نیمکرهی چپشان استفاده میکنند اما زنها از هر دو نیمکره. روانشناسان رشد میگویند تجهیزات سخن گفتن (مثلاً تارهای صوتی) در زنها زودتر از مردان رشد میکند.
.
روانشناسهای تکاملی هم میگویند، در طول قرنها مردها یاد گرفتهاند ساکتتر باشند و زنها یاد گرفتهاند که بیشتر حرف بزنند. آنها میگویند هزاران سال پیش زنان به صورت گروهی با زنان دیگر حرکت میکردند و در حالیکه بچههایشان را در بغل داشتند پا را از محدودهی غار فراتر نمیگذاشتند. اگر آنها با همدیگر رابطه برقرار میکردند احتمال بقایشان بیشتر بود. اما مردها باید خاموش در بالای تپه به انتظار شکار مینشستند. اگر آنها حرف میزدند شکار فرار میکرد و بقایشان به خطر میافتاد.
شامل 15 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود مقاله شناخت دنیای زنان