اگر چه هنریونانی مدت بسیار زیادی منبع الهام هنرمندان باختر زمین بوده است.اروپاییان تا میانه سده هجدهم مستقیما" درباره آن چیز زیادی نمی دانستند. سرزمین یونان در جنوب شبه جزیره ی بالکان واقع شده است و می توان چهار ناحیه مجزا را در این سرزمین از هم تشخیص داد .یونان شمالی به وسیله ی سلسله ی جبال پند (Pinde) به منطق مجزا تقسیم شده است . رشته جبا ل پند به کوه های کوچک تر دیگر می پیوندند و مهم ترین کوه این مجموعه کوه المپ (بلندترین کوه یونان ) است، که از زمان های قدیم مقدس شمرده می شد و جایگاه خدایان بود . ناحیه ی Epire در مغرب یونان منطقه ای کوهستانی است و ناحیه ی تسالی در مشرق تنها جلگه ی بزرگ کشور یونان است . یونان مرکزی از کوهستان هایی که دنباله ی سلسله جبا ل پند هستند پوشیده شده است و جلگه های تنگ و باریکی در آن قرار دارد و به شش ناحیه ی عمده تقسیم شده است. فرهنگ مردم یونان بعد از فرو پاشی تمدن میسنی ها (Mycenaean) و مینوی (Minoan) بین سال های 1100الی 800 قبل از میلاد ،از تداخل دو گروه مختلف انسان ها شکل گرفت . گروه اول مردمانی منضبط با تعصب شدید قبیله ای بودند ، که دورین ها (Dorians) نام داشتند .
این گروه تاخت و تاز خود را از شمال آغاز کردند و در حدود سا ل های 1100قبل از میلاد در پلوپونز (Peloponnesus) ساکن شدند و منطقه ای به نام اسپارتا (Sparta) را به عنوان پایتخت خود انتخاب کردند . گروه دوم که ملتی بازرگان و سیاست مدار بودند ، ایو نین ها (Ionians) نام داشتند و از طریق دریای اژه به آسیای صغیر و جزایر یونان آمده بودند وبا وجود اختلاف بین فرهنگ های این دو گروه ،در قرن هشتم قبل از میلاد، اتحاد بین دورین ها و ایونین ها صورت گرفت که از پس به آنان هلنی (Hellenes) اطلاق شد. واحد های سیاسی آنها ، به جای فرمانروایی ،به صورت دولت شهری اداره می شدند . یونان سرزمینی کوهستانی با زمین های حاصل خیز است که اغلب در کنار سا حل دریا گسترده شدند . سراسر دوره های باستان (قرن هفتم قبل از میلاد تا سا ل 480 میلادی ،و دوره ی کلاسیک در سا لهای 480-323 میلادی ) هیچ دولت شهری نتوانست برای مدتی طولانی بر دیگری حکمرانی کند.
انرژی اصلی دولت شهرهای یونانی عموما" بر یافتن مستعمراتی در خارج از یونان (مثلا"در جزایر و سرزمین های سا حلی دریا ی اژه و جنوب ایتالیا و به خصوص سیسیل) صرف می شد و هم اکنون بسیاری از این شهرها جلوه هایی از سلیت های یونان باستان را به دست می دهند .
به رغم جدایی سیاسی شهر ها و اختلاف ریشه ای بین نواحی ایونیک و دور یک از لحاظ فرهنگی ، یونانیان باستان سعی می کردند که از آغاز اتحادشان ، فرهنگی مشترک را پایه گذاری کنند و آن را پرورش دهند و به کما ل برسانند . حماسه ها و نمایشنامه ها ی هومر ، خدایان و افسانه های اساطیری را مطرح می کردند . به عنوان نمونه ، هر شهر خودش را تحت نفوذ خدایی مجزا معرفی می کرد و این خدایان بسیار مورد توجه بودند . یونانیانی که عمیقا" مذهبی ودر عین حا ل مبدع فلسفه نیز بودند ،در شهرها و روستاها پراکنده شدند و معابد زیادی برای خدایان و رب النوع ها ساختند . همه ی یونانیان به مکان هایی که در آنجا الهامات غیبی نازل می گردید اعتقاد داشتند و آنجا را مورد توجه قرار می دادند ،که از آن جمله می توان به زیارتگاه دلفی (Delphi) اشاره کرد . مردمان شهرها برای انباشتن آذوقه ی ذخایر ، به منظور ارائه ی پیشکشهایی به اراکل
(Oracle) با هم در رقابت بودند . مشهورترین زیارتگاه پن هلنی(PanHellenic) در المپیا (Olympia) ، دارای معابد با شکوهی برای زئوس (Zeus) و هرا(Hera) و همچنین برای برگزاری جشنواره ها و مسابقات ورزشی بود؛ و مردم اعتقاد داشتند که خدایان ،آرزوهایشان را با توجه به برندگان مسابقات و شهرهای آنها بر آورده می کنند .
یونانیان ،بیشتر از مردمان هر فرهنگ دیگری در بستر تحولات دوره های مختلف تاریخی زندگی کرده اند . تمدن یونان پیش از میراث کرت و میسن تحت تأثیر فرهنگ و تمدن مصریان واز طرفی هم تحت تأثیر فرهنگ خاور دور و نزدیک شکل گرفته بود . یونانیان آخرین معماران خرسنگی (Megalilthc) بودند . . این اقوام به عبارتی نیاکان تمدن غرب نامیده می شوند . دوران رشد و شکوفایی یونان بین قرن های ششم تا هشتم قبل از میلاد ، یعنی زمانی که فلسفه، تاریخ، نمایشنامه نویسی، ادبیات ،دموکراسی و علوم ظاهر شد . اتفاق افتاد . این توسعه ها ناشی از حس جدید و ریشه ای نسبت به جایگاه مکانی و زمانی انسان در آن دوران بود وبه طریق انسان احساس می کرد که می تواند در خلق سرنوشت خود کوشا و مؤثر باشد و قوه ی تفکرات و آما لش را به کار اندازد . تأثیر چنین افکاری ،این بود که آنان در برابر خدایان موجود ، خدایانی هم از شکل انسان بتراشند و آنها را پرستش کنند . خدایانی که به این طریق خلق می شدند ، دارای شخصیت انسانی بودند ؛ یعنی در واقع همه ی این خدایان کیفیتی بالا تر داشتند اما در تناسب وزیبایی با انسان مشترک بودند . در یک کلام ، می توان چنین بیان کرد که بدین ترتیب انسان مقیاس همه چیزها و پدیده های عالم شد .
بازتاب این نوع انسان گرایی در معماری ان دوران نیز ظاهر شد .برخلاف معماری های مصر وبین النهرین ، این مردمان صرفا" مقابر و قصرهای مجلل و نازل بزرگ را محور کار خود قرار نداده بودند و در معماری شان سعی می کردند به مسائل اجتماعی مانند تالار ها و تئاتر ها و سرسرهای عمومی نیز بپردازند.از فرم هایی که در معماری یونان می توان به ان اشاره کرد و تکامل شان را در طی قرون مختلف مشاهده نمود ،فرم معابد است .با توجه به نگرش یونانیان به ارتباط میان انسان و خدایان ، انها سعی می کردند معابدشان بسیار با شکوه و مجلل باشد ؛البته نه از این دید که بخواهند مردم را به انجا جلب کنند بلکه انها اعتقاد داشتند که این معابد نماد مکان خدایان است و خدا در انجا حضور پیدا می کند .حتی چند نمونه از خدایان را به صورت پیکرهای تراشیده از سنگ درون معابد قرار می دادند و این بینش نسبت به خدا تا جایی پیشرف کرده بود که در اساطیر یونان آمده است که پادشاهان با خدایان ملاقات می کردند و مسائل مملکتی را با انها در میان می گذاشتند ! طرح اصلی معابد ، اتاقی به شکل مکعب مستطیل بود که سلا[Cella(naos)] (مقصوره) نامیده می شد و قسمت ورودی ان دارای یک هشتی با دو ستون بود که بین دیواره های کناری احاطه می گردیدند .
شامل 69 اسلاید powerpoint
دانلود پاورپوینت معماری یونان