تعداد صفحات : 20 صفحه -
قالب بندی : word
- صدرالمتألهین (احوال، شخصیت و موقعیت)
صدرالدین محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی، مشهور به صدرالمتألهین یا ملاصدرا، در سال 979 یا 980 در شیراز در خانواده ای ثروتمند و متنفذ به دنیا آمد. این حکیم بزرگ بنابر مشهور، در 1050 و به گفت نوه اش و به احتمال بیشتر، در سال 1045، در سفر حج درگذشت. پیکر او را به نجف اشرف بردند و در جوار مرقد مطهر مولا امیرالمومنین (علیه السلام) به خاک سپردند.
زندگی علمی صدرالمتألهین بنابر مقدمة خود او بر اسفار، شامل 3 مرحله است: 1- تعلم علوم نقلی (نزد شیخ بهاء الدین عاملی، معروف به شیخ بهائی) و عقلی (نزد میر محمد باقر استر آبادی، معروف به میرداماد). 2- به علت اوضاع و احوال نامساعدی که مخالفان فلسفه برای او پدید آوردند، کوشش های علمی خود را، اعم از تدریس و تألیف و در یک کلام، علوم رسمی را، رها کرد و به عزلت پناه برد. 3- پس از فراگیری علوم عقلی و نقلی و تسلط کامل بر آن ها و پس از کشف حقایق عوالم بالا، به تعلیم حکمت و پرورش شاگردان و به تألیف آثار خود پرداخته است (تولد نظام فلسفی صدرالمتألهین، حکمت متعالیه).
از نظر شخصیت و موقعیت، حکیمی است که دارای حافظه ای قوی، ذهنی نقاد، فکری خلاق و نبوغی شگرف است. در محضر بزرگ ترین اساتید زمان خود، حضور یافته و آنچه سینه به سینه به آن ها رسیده، دریافته است. حکمت اشراقی را عمیقأ درک کرده است. آنچنانکه او را در حکمت اشراقی، در ردیف شیخ اشراق می توان به حساب آورد و ...
1-1 آثار
آثار صدرالمتألهین را در 5 گروه، می توان دسته بندی کرد: 1) متون فلسفی: اسفار. 2) شروح و تعلیقات فلسفی: شرح الهدایه الأثیریه. 3) رسائل فلسفی: الحکمه العرشیه. 4) آثار تفسیری قرآنی یا روائی: اسرار الآیات. 5) آثار متفرقه: ایقاظ النائمین.
1-2 ترتیب نگارش آثار
اهم آثار صدرالمتألهین: 1- رساله سریان الوجود. 2- اسفار. 3 و 4- مبدأ و معاد و شرح هدایه. 5- الشواهد الربوبیه. 6- رساله فی الحدوث. 7- تعلیقه بر حکمت الاشراق. 8 و 9- مشاعر و رساله اتحاد عاقل و معقول. 10- مفاتیح الغیب. 11- عرشیه. 12 و 13 و 14- شرح اصول الکافی، تعلیقه بر شفا و تفسیر کبیر (ناتمام).
1-3 متفکران تأثیرگذار
از اندیشمندان تأثیرگذار بر صدرالمتألهین می توان از افلوطین، ابن سینا، ابن عربی، شیخ اشراق، امام رازی، علامه دوانی و میرداماد یاد کرد.
در بسیاری از اندیشه های خاص حکمت متعالیه که نظام فلسفی اوست، تحت تأثیر نویسندة کتاب اثوجیاست که به گمان او ارسطوست و طبق تحقیقاتی که اخیرأ انجام گرفته، افلوطین است. در اندیشه های عام فلسفی بهi شدت از ابن سینا و بالتبع از ارسطو، در اندیشه های عرفانی بیش از هر کس دیگری از ابن عربی و از شیخ اشراق به جهت سلوک حکیمانه اش، متأثر است.
- حکمت متعالیه
حکمت متعالیه مانند نظام مشائی ابن سینا و نظام اشراقی سهروردی، دوره های کامل از فلسفه است، شامل مباحثی در الهیات عام و الهیات خاص و علم النفس فصل ممیز حکمت متعالیه از نظام های فلسفی مشائی و اشراقی مطرح کردن مسئله ((اصالت وجود و اعتباریت ماهیت)) و تکیه خاص بر آن در حل بسیاری از مشکلات فلسفه است. صدرالمتألهین با به کارگیری طرح اصالت وجود و اعتباریت ماهیت در زمینه های بسیاری از جمله: طرح مسائل جدید و ارائة راه حل برای مسائلی که در نظام های مشائی و اشراقی، مطرح و قابل حل نیستند. ارائة توجیه فلسفی درست برای مسائلی که توجیه فلسفی درستی ندارند و ... توفیق یافت.
2-1 فصل ممیز حکمت متعالیه
اگر بخواهیم درک روشن تری از نقش اصالت وجود و اعتباریت ماهیت به منزله فصل ممیز حکمت متعالیه داشته باشیم، باید توجه کنیم که ریشه اصلی بسیاری از اشتباهات نظام های فلسفی پیش از صدرالمتألهین، در نهایت، خلط بین امور ذهنی و واقعیات خارجی است. زیرا مفاهیم و ماهیات تصاویر، واقعیات خارجی اند و به ویژه ماهیات، تصاویری کاملأ منطبق بر واقعیات اند و آشکار است که خاصیت تصویر شفاف و کاملأ منطبق بر صاحب تصویر این است که انسان آن را با صاحب تصویر اشتباه می کند. تصویر را همان صاحب تصویر می پندارد و خواص و احکام هر یک را به غلط، به دیگری نسبت می دهد.
نتیجة اصالت وجود و اعتباریت ماهیت، تفکیک بین ذهن و خارج و تمایز بین تصویر و صاحب تصویر و پیشگیری از خلط احکام آن هاست.
2-2 روش شناسی حکمت متعالیه
همه فلاسفه اسلامی، مبناگرایند. پس به نظر آن ها، فلسفه دانشی است که در آن قوانین حاکم بر موجودیت اشیاء را، از طریق استدلال های منتهی به بدیهیات یا احیانأ به مصادرات، بررسی می کنند. مقصود از ((بدیهیات))، گزاره هائی است که صدق آن ها بدیهی و روشن است و نیازمند کسب و نظر و به اصطلاح نیازمند اثبات نیست و مقصود از ((مصادرات))، که به آن ها اصول موضوع دانش هم می گویند، گزاره هائی است که صدق آن ها بدیهی نیست و نیازمند اثبات است.
روش حکمت متعالیه، همانند سایر نظام های فلسفی اسلامی، برهانی است. از دیدگاه حکمت متعالیه، برهان نه فقط طریقی مطمئن برای دستیابی به احکام صادق و راهی مقبول برای رسیدن به حق و حقیقت است. مقصود از ((حدس)) تخمین و گمان نیست، بلکه مراد دستیابی به برهان است. بدون کسب و نظر؛ یعنی، برهان بر مطلوبی بدون زحمت تفکر و بی آنکه نیاز به اندیشیدن باشد، دفعتأ به ذهن القا شود. صدرالمتألهین روش برهانی را شرط حکمت متعالیه و مقوم آن می داند.
2-3 وجه تمایز نظام های مشائی و اشراقی و حکمت متعالیه
مقصود از ((نظام فلسفی))، مجموعه آراء فلسفی فیلسوف است، به طوری که اگر دو فیلسوف در همة آراء، اتفاق نظر داشته باشند، دارای یک نظام فلسفی اند وگرنه دارای دو نظام اند، ولو در اندکی از آراء، اختلاف داشته باشند.
((مشرب)) به روش مورد تأکید فیلسوف اشاره دارد. روشی که باید در پیش گرفت تا عقل در عملکرد خود، کمتر به خطا رود و به نتایجی یقینی تر برسد. فیلسوفان مشائی مشرب، عملکرد انسان را که همان تحصیل حدود و اقامه براهین برای کشف حقایق است، به کلی از بعد معنوی او و از جمله کشف و شهود او، مستقل می دانند و فیلسوفان اشراقی مشرب، بعد معنوی انسان را در عملکرد عقل او، مؤثر می دانند. هر چه فیلسوفی مهذب تر باشد، عقل او در تحصیل حدود و اقامه براهین و کشف حقایق کمتر به خطا می رود و هیچ فیلسوفی اعم از مشائی و اشراقی، کشف را رقیب عقل و در عرض آن و حاصل کشف را جانشین برهان نمی داند.
دانلود مقاله درآمدی به نظام حکمت صدرائی