مشخصات این فایل
عنوان: زندگینامه امام رضا (ع)
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 15
این مقاله درمورد زندگینامه امام رضا (ع) می باشد.
خلاصه آنچه در مقاله زندگینامه امام رضا (ع) می خوانید :
اخلاق و منش امام
خصوصیات اخلاقی و زهد و تقوای آن حضرت به گونه ای بود که حتی دشمنان خویش را نیز شیفته و مجذوب خود کرده بود. با مردم در نهایت ادب تواضع و مهربانی رفتار می کرد و هیچ گاه خود را از مردم جدا نمی نمود.
یکی از یاران امام می گوید: هیچ گاه ندیدم که امام رضا (علیه السلام) در سخن بر کسی جفا ورزد و نیز ندیدم که سخن کسی را پیش از تمام شدن قطع کند. هرگز نیازمندی را که می توانست نیازش را برآورده سازد رد نمی کرد در حضور دیگری پایش را دراز نمی فرمود. هرگز ندیدم به کسی ازخدمتکارانش بدگوئی کند. خنده او قهقه نبود بلکه تبسم می فرمود. چون سفره غذا به میان می آمد, همه افراد خانه حتی دربان و مهتر را نیز بر سر سفره خویش می نشاند و آنان همراه با امام غذا می خوردند. شبها کم می خوابید و بسیاری از شبها را به عبادت می گذراند. بسیار روزه می گرفت و روزه سه روز در ماه را ترک نمی کرد. کار خیر و انفاق پنهان بسیار داشت. بیشتر در شبهای تاریک, مخفیانه به فقرا کمک می کرد. (5) یکی دیگر از یاران ایشان می گوید: فرش آن حضرت در تابستان حصیر و در زمستان پلاسی بود. لباس او در خانه درشت و خشن بود, اما هنگامی که در مجالس عمومی شرکت می کرد ، خود را می آراست (لباسهای خوب و متعارف می پوشید). (6) شبی امام میهمان داشت، در میان صحبت چراغ ایرادی پیدا کرد، میهمان امام دست پیش آورد تا چراغ را درست کند، اما امام نگذاشت و خود این کار را انجام داد و فرمود: ما گروهی هستیم که میهمانان خود را به کار نمی گیریم. (7)
شخصی به امام عرض کرد به خدا سوگند هیچکس در روی زمین ازجهت برتری و شرافت اجداد، به شما نمی رسد. امام فرمودند: تقوی به آنان شرافت داد و اطاعت پروردگار آنان را بزرگوار ساخت. (8)
مردی از اهالی بلخ می گوید: در سفر خراسان با امام رضا( علیه السلام) همراه بودم. روزی سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگذران حتی سیاهان را بر آن سفره نشاند تا همراه ایشان غذا بخورند. من به امام عرض کردم فدایت شوم بهتر است اینان بر سفره ای جداگانه بنشینند.امام فرمود: ساکت باش, پروردگار همه یکی است. پدر و مادر همه یکی است و پاداش هم به اعمال است. (9)
یاسر خادم حضرت می گوید: امام رضا (علیه السلام) به ما فرموده بود اگر بالای سرتان ایستادم (و شما را برای کاری طلبیدم) و شما مشغول غذا خوردن بودید بر نخیزید تا غذایتان تمام شود به همین جهت بسیار اتفاق می افتاد که امام ما را صدا می کرد و در پاسخ او می گفتند: به غذا خوردن مشغولند و آن گرامی می فرمود: بگذارید غذایشان تمام شود. (10)
یکبار غریبی خدمت امام رسید و سلام کرد و گفت: من از دوستداران شما و پدران و اجدادتان هستم. ازحج بازگشته ام و خرجی راه را تمام کرده ام اگر مایلید مبلغی به من مرحمت کنید تا خود را به وطنم برسانم و در انجا معادل همان مبلغ را صدقه خواهم داد زیرا من در شهر خویش فقیر نیستم و اینک در سفر نیازمند مانده ام. امام برخاست و به اطاقی دیگر رفت واز پشت در دست خویش را بیرون آورد و فرمود. این دویست دینار را بگیر و توشه راه کن و لازم نیست که از جانب من معادل آن صدقه دهی.
آن شخص نیز دینار ها را گرفت و رفت. از امام پرسیدند چرا چنین کردید که شما را هنگام گرفتن دینار ها نبیند؟ فرمود: تا شرمندگی نیاز و سوال را در او نبینم .(11)
امامان معصوم و گرامی ما در تربیت پیروان و راهنمایی ایشان تنها به گفتار اکتفا نمی کردند و در مورد اعمال آنان توجه و مراقبت ویژه ای مبذول می داشتند.
یکی از یاران امام رضا (علیه السلام) می گوید: روزی همراه امام به خانه ایشان رفتم. غلامان حضرت مشغول بنایی بودند. امام در میان آنها غریبه ای دید و پرسید این کیست ؟ عرض کردند: به ما کمک می کند و به او دستمزدی خواهیم داد.امام فرمود: مزدش را تعیین کرده اید؟ گفتند: نه هر چه بدهیم می پذیرد.امام برآشفت و به من فرمود: من بارها به اینها گفته ام که هیچکس را نیاورید مگر انکه قبلا مزدش را تعیین کنید و قرارداد ببندید. کسی که بدون قرارداد و تعیین مزد, کاری انجام می دهد, اگر سه برابر مزدش را بدهی باز گمان می کند مزدش را کم داده ای ولی اگر قرارداد ببندی و به مقدار معین شده بپردازی از تو خشنود خواهد بود که طبق قرار عمل کرده ای و در این صورت اگر بیش از مقدار تعیین شده چیزی به او بدهی, هر چند کم و ناچیز باشد؛ می فهمد که بیشتر پرداخته ای و سپاسگزار خواهد بود. (12)
خادم حضرت می گوید: روزی خدمتکاران میوه ای می خوردند. آنها میوه را به تمامی نخورده و باقی آنرا دور ریختند. حضرت رضا (علیه السلام) به آنها فرمود: سبحان الله اگر شما از آن بی نیاز هستید, آنرا به کسانی که بدان نیازمندند بدهید.
مختصری از کلمات حکمتآمیز امام :
امام فرمودند : دوست هرکس عقل اوست و دشمن هرکس جهل و نادانی و حماقت است.
امام فرمودند : علم و دانش همانند گنجی میماند که کلید آن سئوال است, پس بپرسید. خداوند شما را رحمت کند زیرا در این امرچهار طایفه دارای اجر میباشند :
1- سئوال کننده 2- آموزنده
3- شنونده 4- پاسخ دهنده
امام فرمودند : مهرورزی و دوستی با مردم نصف عقل است.
امام فرمودند : چیزی نیست که چشمانت آنرا بنگرد مگر آنکه در آن پند و اندرزی است.
امام فرمودند : نظافت و پاکیزگی از اخلاق پیامبران است.
شهادت امام :
در نحوه به شهادت رسیدن امام نقل شده است که مأمون به یکی از خدمتکاران خویش دستور داده بود تا ناخنهای دستش را بلند نگه دارد و بعد به او دستور دادتا دست خود را به زهر مخصوصی آلوده کند و در بین ناخنهایش زهر قرار دهد و اناری را با دستان زهرآلودش دانه کند و او دستور مأمون را اجابت کرد. مأمون نیز انار زهرآلوده را خدمت حضرت گذارد و اصرار کرد که امام ازآن انار تناول کنند.اما حضرت از خوردن امتناع فرمودند و مأمون اصرار کرد تا جاییکه حضرت را تهدید به مرگ نمود و حضرت به جبر, قدری از آن انار مسموم تناول فرمودند. بعد از گذشت چند ساعت زهر اثر کرد و حال حضرت دگرگون گردید و صبح روز بعد در سحرگاه روز 29 صفر سال 203 هجری قمری امام رضا ( علیه السلام ) به شهادت رسیدند .
تدفین امام :
به قدرت و اراده الهی امام جواد ( علیه السلام ) فرزند و امام بعد از آن حضرت به دور از چشم دشمنان, بدن مطهر ایشان را غسل داده وبر آن نماز گذاردند و پیکر پاک ایشان با مشایعت بسیاری از شیعیان و دوستداران آن حضرت در مشهد دفن گردید و قرنهاست که مزار این امام بزرگوار مایه برکت و مباهات ایرانیان است.
بخشی از فهرست مطالب مقاله زندگینامه امام رضا (ع)
نام ،لقب و کنیه امام :
پدر و مادر امام :
تولد امام :
زندگی امام در مدینه :
امامت حضرت رضا (علیه السلام ) :
اوضاع سیاسی :
سفر به سوی خراسان :
حدیث سلسلة الذهب :
ولایت عهدی :
جنبه علمی امام :
اخلاق و منش امام
مختصری از کلمات حکمتآمیز امام :
شهادت امام :
تدفین امام :
دانلود تحقیق زندگینامه امام رضا (ع)