فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی موو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله همنشینی سینما و فلسفه

اختصاصی از فی موو دانلود مقاله همنشینی سینما و فلسفه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 
سایت خبری سیما فیلم/سید حسام الدین فروزان: حالا با مفهوم تازه ای روبه رو هستیم : Filmosophy. ترکیبی که از دو واژه فیلم و فلسفه ساخته شده است ، در زبان انگلیسی هم ترکیب تازه ای است. نکته ای که با دیدن این ترکیب تازه به ذهن می آید اشاره ضمنی آن به پیوند تفکر فلسفی و مطالعات سینمایی است. شکی نیست که سینما از همان ابتدای پیدایش وامدار اندیشه بوده است . انگاره های فلسفی برمی آیند و فیلم ها با تاثیر مستقیم و غیرمستقیم از آنها ساخته می شوند . پس از گذشت صد سال از عمر سینما این مدیوم به جایگاهی رسیده است که می تواند مستقیما بر جریان های فکری اثر بگذارد و مفاهیم تازه پدید آورد. در دهه های اخیر با تکامل نظریه های فیلم و افزایش ارتباط رشته مطالعات سینمایی ودیگر علوم انسانی روبه رو بوده ایم. ضمن این که در این سال ها بسیاری از محققان رشته های گوناگون علوم انسانی همچون روانشناسی ، جامعه شناسی و زبان شناسی درباره سینما ( به مثابه یک زبان جدید و مدیومی تاثیر گذار ) مطالعه کرده اند. به جرات می توان گفت که هیچ فیلمی نیست که فکری در پس پشت نداشته باشد؛ از فیلم های آنارشیستی و ضد قصه گرفته تا فیلم های خانوادگی ( با دوربین هندی کم ) و حتی فیلم های هرزه نگارانه همه دست کم از یک ایده اولیه نشات گرفته اند.
فیلموسوفی را با این چنین گزاره هایی تعریف کرده اند: فلسفه جدید سینما، دخالتی جسورانه در تئوری فیلم و فلسفه، مطالعه فیلم به مثابه نوع جدید ادراک، فلسفه انطباق پذیر و شاعرانه فیلم و بیانیه ای برای ادراکی نو از سینما. فیلموسوفی مطالعه سینما به مثابه نحوی تفکر است، تلاشی برای به هم آمیختن انگاره های سینمایی قرن بیستم به مثابه اندیشه ( از هوگو مونستربرگ به آنتونن آرتو و سرگئی ایزنشتاین تا جان لوئیس شفر و ژیل دلوز) با تئوری عملی "فیلم اندیشگی".
دانیل فرامپتون نویسنده و فیلمساز انگلیسی به تازگی کتابی با عنوان "فیلموسوفی " منتشر کرده است. او که از سردبیران ژورنال فیلم – فلسفه است در کتابش بحثی را پیش می کشد در باب این که سبک فیلم می تواند بیان کننده اندیشه های شاعرانه باشد . این بیان به واسطه " معنا" ی دراماتیک پیرامون شخصیت ها، فضا ها و حوادث فیلم منتقل می شود. کتاب با بحث درباره فیلمسازان معاصری چون « بلا تار»و «برادران داردن» اثر بهنگامی در مطالعات فیلم و فلسفه به نظر می رسد . اثری که مباحث بسیاری را در میان تماشاگران و فیلمسازان برخواهد انگیخت.
نویسنده در مورد گزینش این نو واژه ( Neology) اشاره می کند که در سال 93 پس از دیدن فیلم " اروپا" از " لارس فون تریه" به این نتیجه می رسد که برای بیان تجربه شخصی اش از دیدن این تصاویر، شاید بهتر باشد واژه ای نو برگزیند که بیانگر تجربه تازه فیلم به مثابه اندیشگی باشد. او می نویسد : « فیلموسوفی واژه چندان دشواری برای دستیابی نیست؛ و به نحوی نیز یادآور جنبش " فیلمولوژی" ( فیلم شناسی) دهه 1920 فرانسه است. در حقیقت باید گفت که چنین نوواژه گزینی ، کاملا متعارف است؛ و نه آنچنان افسار گسیخته و مهار نشده که در گذشته رایج بود. »
از آنجا که مباحث نظری جدید بویژه در حوزه های خاص معمولا با چند سال فاصله به ایران وارد می شوند، این کتاب هم احتمالا به این زودی ها در ایران ترجمه نخواهد شد. اما جالب است که پیش از چاپ این کتاب در انگلستان، در سال 1383 ترجمه بخش هایی از این مباحث ( با استفاده از منابع اینترنتی ) از سوی انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد در قالب کتاب کوچکی منتشر می شود:« فیلموسوفی، مطالعه فیلم به مثابه اندیشگی»، نوشته دانیل فرامپتون، برگردان شهروز یوسفیان. بخش اول مقدمه ای بر فیلموسوفی است و بخش دوم رنگ اندیشگی یا تاویل رنگ از منظر فیلموسوفی . بر روی جلد کتاب اولین نمای فیلم آبی کیشلوفسکی نقش بسته است : یک زرورق در نور آبی رنگ . انتخابی هوشمندانه ، چرا که آبی فیلمی است که به شدت واجد مایه های اندیشمندانه است. مترجم اثر که دانش آموخته سینما است در پیش درآمد کتاب می نویسد : « متن اصلی چنان سرخوشانه مرز میان فلسفه و سینما را در می نوردد که گویی شعر در گستره زبان؛ گاه فلسفه، گاه سینما... و گاه جوششی از میانه همزادگی آنها؛ و آن هم در سیمای نوواژه هایی شاعرانه، همچون: فیلموسوفی! »
در شرایطی که ما با کمبود منابع تئوریک و کتاب های مرجع بنیادی در مطالعات سینمایی و بعضا فلسفه روبه رو هستیم ، طرح این مباحث حتی در این گستره محدود، همزمان با انتشار منبع اصلی اش جای توجه دارد. فرامپتون معتقد است که فیلموسوفی در حقیقت فیلم را به مثابه پدیداری اندیشمند ( از منظر فهم و احساس فیلم در قبال متن نمایشی و شخصیت های آن ) از نو مفهوم آفرینی می کند. ( صفحه 19) . در اینجا فرم فیلم بیانگر جوهر اندیشه فیلم است، ضمن این که اندیشگی توسط همه فیلم انجام می گیرد. همه فیلم است که اندیشه می کند. فیلموسوفی رویکردی تاویلی به فیلم است از آن رو که هر فیلمی می تواند واجد مایه های اندیشمندانه باشد. این رویکرد ترجمان شاعرانه و فلسفه گونه ای است از : زوم ها، عمق میدان، حرکات آهسته، انتقالات تدوین، حرکات پن دوربین و...آن هم ترجمانی به زبان احساس به نیت پرسشگری و اندیشگی.
نویسنده درباره رابطه فلسفه و فیلم اشاره می کند که هدف این جستار ( فیلموسوفی ) این نیست که فلسفه را نهایت سبک فیلم قلمداد کند یا آن که فیلم کمال موفقیت خود را در فلسفه جست وجو نماید. فلسفه تنها به مثابه رسانه ای است لذتبخش، پویا و شاعرانه، که خیال پیوند با فیلم را دارد؛ و نیز البته از سویی بر آن است تا نقش تاثیرگذار فیلم را ارتقا بخشد. فرامپتون در باب زمینه ها ی به وجود آمدن این بحث می نویسد : « نقطه آغاز پژوهش من، پرسش « سینما چیست؟» نبود؛ بلکه من از همان ابتدا به کنش تاویل فیلم اندیشه می کردم و پی بردم که ، آن زبانی را که من از آن بهره می جویم، برای فیلم نابرازنده است. قصدم آن شد که زبانی بهتر در شرح و تبیین فیلم پیدا نمایم؛ زبانی فرای فن آوری و فرهنگ ( با این حال عمیقا معتقدم هیچ نوع فلسفه نابی برای شرح و توصیف فیلم وجود ندارد؛ همچنان که هر نوع توصیفی، اساسا گونه ای داوری است). آن چنان که " و.ف. پرکینز" در فیلم به عنوان فیلم ( ترجمه عبدالله تربیت، انتشارات اختران) اشاره می کند. مشکل واقعی « دستیابی به آن توصیفاتی است که به قدر کفایت " خاص " و " درک شدنی " هستند تا مفید واقع شوند. » ( صفحه 27)
دی. ان. رادویک از دانشگاه هاروارد درباره کتاب می نویسد: « کتابی به شدت جسورانه. فیلموسوفی نه فلسفه فیلم ارائه می کند و نه این ایده را گسترش می دهد که فیلم چگونه مصالحش را در تفسیر فلسفی شرکت می دهد. دانیل فرامپتون بیشتر به شیوه ای واضح و روشن استدلال می کند که فیلم فلسفه است؛ خودش است، بیان زیبایی شناسانه و فیلسوفانه – مدیومی برای فکر کردن- با همراهی تفکر. با در نظر گرفتن فیلم به مثابه یک " بینش ارگانیک" ، فرامپتون از درس های ژیل دلوز و استنلی کاول چیزهایی برداشت می کند برای ارائه یکی از اصیل ترین فلسفه های فیلم سی سال اخیر. »
جفری نوئل اسمیت استاد معروف دانشگاه لندن و از صاحب نظران مطالعات سینمایی هم در مرور کوتاهی بر کتاب می نویسد: « فیلموسوفی بحث صمیمانه و مجاب کننده ای ارائه می کند در توجه به مواجهه تازه ای با فیلم ؛ بحثی که موضوعات پیش پا افتاده مطالعات سینمایی رایج را کنار می زند و بیننده را به جایگاه مشارکت همدلانه در تجربه فیلم دیدن برمی گرداند. ترسیم رویکردی شاعرانه و فیلسوفانه به فیلم به نحوی کاملا متفاوت با خشکی کسل کننده بیشتر مطالعات سینمایی. شکی در اصالت این کتاب نیست، یا در این حقیقت که نقش عمده ای در فلسفه فیلم دارد. »
نکته ای که می ماند این که اصطلاح فیلموسوفی تنها برگردان واژگانی لغت انگلیسی است و باید برای معادل فارسی درستش فکری کرد. بعید نیست که همین معادل در سال های آینده رایج شود و دیگر فرصتی برای واژه گزینی نباشد. شاید وقت آن رسیده که اهل زبان و متفکران به این مباحث جدید هم توجه کنند. هرچند به نظر می رسد این اصطلاح از آنهایی باشد که ترجمه پذیر نیستند. البته می توان ترکیباتی از قبیل " فیلم اندیشگی " یا " نگاه فلسفی به سینما" را به عنوان معادل آن پیشنهاد کرد.
در ایران از سال ها پیش آثاری در موضوع سینما – فلسفه منتشر شده اند که همگی می توانند به عنوان زمینه های این بحث مطالعه شوند.« ماهیت سینما » از بزرگمهر رفیعا ( امیر کبیر)، «حکمت سینما » از سید مرتضی آوینی (فارابی) و « نشانه شناسی و زیبایی شناسی سینما » اثر یوری لوتمن با ترجمه مسعود اوحدی (سروش) از آثاری هستند که در سال های دور منتشر شده اند. در سال های اخیر هم آثاری اعم از ترجمه و تالیف در این زمینه داشته ایم. برای نمونه می شود به این موارد اشاره کرد:
• تصاویر دنیای خیالی / بابک احمدی ( نشر مرکز)
• اکران اندیشه / پیام یزدانجو
• سینما : گزارشی برای درک، جستاری برای تفکر / یوسف اسحاق پور( نشر فرزان روز)
• نشانه شناسی سینما/ کریستن متز/ ترجمه روبرت صافاریان ( کانون فرهنگی ایثارگران)
• پدیدار شناسی و سینما/ آلن کازه بیه/ ترجمه علاءالدین طباطبایی ( نشر هرمس)
• فلسفه به روایت سینما / کریستوفر فالزون/ ترجمه ناصرالدین علی تقویان ( انتشارات قصیده سرا)
آنچه فلسفه به سینما می دهد
دلوز در مقدمه نسخه انگلیسی کتاب سینما ،۲ مدعی می شود که سینما، تکرار پرشتاب تجربه ای است که قبلاً در تاریخ فلسفه حادث شده است.
دلوز در مقدمه نسخه انگلیسی کتاب سینما ،۲ مدعی می شود که سینما، تکرار پرشتاب تجربه ای است که قبلاً در تاریخ فلسفه حادث شده است. این تلقی از تکرار به یادآورنده مفهوم زیست شناختی «تکرار و ظهور مجدد خصوصیات اجدادی» در بحث تکامل نژادی در علم رشدشناسی است: تکامل فردی پرشتاب، نشان دهنده و ظاهر کننده تکامل انواع است.
به عقیده هاکل، این ظهور و تکرار ویژگی های تباری، عمیقاً خود را در مرحله جنینی نشان می دهد؛ به طوری که می توان مشاهده کرد جنین انسان در حالی که در مقطعی خاص در شرف تکامل به صورت یک دُم است، نهایتاً تغییر شکل داده و به صورت جنین انسان رشد می نماید.
بنابراین و بر مبنای این تمثیل، سینما به عنوان پدیده ای کاملاً نو و بی سابقه در دنیای مدرن، تنها از طریق تکرار و ظهور دوباره روند تکاملی دشواری که قبلاً در ساحتی دیگر حادث شده بود، توسعه و بسط می یابد. اکنون ادعای دلوز این است که سینما، تبار حرکتی را که پیش از این در فلسفه رخ داده بود، دوباره به منصه ظهور می رساند.
حال این پرسش پدید می آید که چرا فلسفه و نه هنرهای بصری یا سایر رشته های دیگر یا حتی تاریخ تمدن به معنای عام، قادر به انجام این کار است؟ چرا سینما می تواند، تبار گذر تاریخی حیات عقلانی را به آشکار کند؟ به بیان دلوز، رشد و تکامل موجود در فلسفه که سینما آن را به نحوی دیگر تکرار می کند، به ذات مفهوم زمان از نظرگاه یونانیان تا دوره کانت، اهتمام داشته است.در حالی که فلسفه قبل از کانت، زمان را برحسب حرکت فهم می کرد، کانت حرکت را تابع زمان نمود. قبل از کانت، عالم برساخته از امور متغیر و اجرام متحرک دانسته می شد و مقدار زمان به نحوه اندازه گیری ما از تغییرات در عالم طبیعت برمی گشت.
بنابراین مفهوم زمان، تابع مقیاس اجرام متحرک بود. به عنوان مثال، در جهان بینی ارسطویی، زمان نسبت به حرکت کلی قوه به فعل، امری ثانوی محسوب می شد. در دیدگاه مسیحیان، نظم ازلی و ابدی در برابر قلمرو امور زمانمند قرار می گرفت؛ ساحتی که زمان بنیاداً به پایان عالم یا مکاشفه و الهام راجع می شد.
همچنین به عقیده دلوز، مفاهیم دوری زمان بر گذر فصول مبتنی بود. در تمام این موارد، زمان تابع حرکتی است که پیشاپیش در جهان مادی تضمن دارد. از سوی دیگر، کانت تفکر جدیدی را درباره زمان به راه انداخت. وی زمان را شرط استعلایی تمام تجارب ما قلمداد کرد. زمان به مثابه امری که با سوژه انسانی امتداد می یابد، فرافکنی می شود و تألیف می یابد، خود ساختار خویش را تعیین می کند؛ به طوری که در وهله نخست، شرط تجربه ما از اجسام متحرک است و برعکس. بنابراین زمان حرکت را مشروط می سازد.اما همان طور که خواهیم دید، دلوز قرائت نامتعارفی از مفهوم زمان از نظر کانت دارد. هدف غایی او این است که دقیقه ای خاص را در جریان فکری کانت بارز سازد؛ دقیقه ای پنهان که نه تنها توسط کانت پی گیری نشد بلکه در اندیشه مابعد کانتی نیز کمتر بدان پرداخته شد؛ به طوری که نتایج چنین امری هم در فلسفه مدرن و هم در قلمرو خارج از آن از جمله در سینما طنین انداز شد.
بحث دلوز این است که ما هنوز به طور کامل بر نتایج حاصل از تلقی سوبژکتیو بودن جریان بی پایان و بی رحم زمان وقوف حاصل نکرده ایم؛ نتایجی که توسط فلسفه استعلایی آشکار شده است.اما این مسئله چه ربطی به سینما دارد؟ و اصولاً ساده ترین تعریفی که می توانیم برای سینما قائل شوم، چیست؟ حداقل می توان گفت که بنیادی ترین واحد سینما، تصویر متحرک است. سینما از تصاویری که حرکت می کنند یا از تصاویر خودمتحرک تشکیل شده است. دلوز با ابتنا بر نظریه «تکرار و ظهور دوباره خصوصیات تباری» خود بیان می دارد که سینما در دو فاز اصلی تکامل یافته است. در فاز نخست، زمان تابع حرکت است.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 18   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله همنشینی سینما و فلسفه

تحقیق در مورد اسلام و سینما

اختصاصی از فی موو تحقیق در مورد اسلام و سینما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اسلام و سینما


تحقیق در مورد اسلام و سینما

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:4

فهرست:

اسلام و سینما

هدف‌ از طرح‌ این‌ بحث‌ این‌ است‌ که‌ ببینیم‌: ارزیابی‌ سینما در کدام‌یک‌ از حوزه‌های‌ معرفت‌ دینی‌ ممکن‌ است‌؟ برای‌ پاسخ‌دادن‌ به‌ این‌ سؤال‌، ابتدا باید به‌ برخی‌ نظرات‌ که‌ جسته‌گریخته‌ درباره‌ی‌ سینمای‌ دینی‌ گفته‌ شده‌ است‌، اشاره‌ای‌ بشود.

بعضی‌ مبحث‌ «دین‌ و سینما» را بی‌حاصل‌ می‌دانند، زیرا اصولاً «سینمای‌ دینی‌» را «موجود» نمی‌دانند و اضافه‌شدنِ صفت‌ دینی‌ را به‌ سینما، کاری‌ توهمّی‌ و زائد می‌شمارند. اینان‌ می‌گویند سینما «هنر» است‌ و هنر خود تجلّی آفرینندگی‌ و لطافت‌ روح‌ بشری‌ است‌ و در ذاتِ «هنر»، مرتبه‌ی‌ خلیفة‌اللّهی انسان‌ بروز می‌کند و به‌ همین‌ دلائل‌، هنر خود هم‌عرضِ دین‌ و بلکه‌ برتر از آن‌ است‌. این‌ افراد معتقدند دین‌ در عینی‌ترین‌ بروزش‌، سلسله‌ای‌ از بایدها و نبایدها است‌ که‌ درنهایت‌ به‌ یک‌ دستگاه‌ تکلیفی‌ تبدیل‌ می‌شود و اخلاق‌ را وضع‌ می‌کند که‌ آن‌ هم‌ بیش‌تر اعتباری‌ است‌؛ در حالی‌ که‌ هنر یک‌سره‌ در کار توصیف‌ و شناخت‌ هستی‌ است‌ و با «علم‌ حضوری‌» معرفتی‌ در هستی‌ ایجاد می‌کند که‌ بسیار برتر از اخلاق‌ و تکلیف‌ است‌ و نیازِ کمال‌جویی‌ و شناخت‌ را در انسان‌ سیراب‌ می‌نماید. پس‌ اضافه‌کردنِ صفت‌ دینی‌ به‌ هنر و به‌ تبع‌ آن‌ به‌ سینما، کاری‌ عبث‌ و حتی‌ ویرانگر است‌، چرا که‌ مانعِ وَجْهِ کمال‌جویانه‌ی‌ هنر و سینما است‌. اینان‌ درحقیقت‌، با تقدیس‌ مقام‌ هنر، بحثِ «هنر دینی‌» و به‌ تبع‌ آن‌ «سینمای‌ دینی‌» را منتفی‌ می‌دانند، که‌ البته‌ سخنشان‌ جای‌ تأمّل‌ فراوان‌ دارد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اسلام و سینما

بازیگری

اختصاصی از فی موو بازیگری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بازیگری


بازیگری

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه70

مقدمه:

بازیگری قدمتی به خلقت انسان دارد . از زمان خلق بشریت بازیگری به عنوان حسی غریزی (حس تقلید انسان از پیرامون خود ) همراه با وی بوده است .

صورت ابتدایی بازیگری اجرای مراسمات مذهبی و آئین ها و رسومات مقدس بوده که به مرور به صورت یک هنر شناخته می شود و اینک می توان از آن به عنوان یک علم یاد کرد.

افرادی چون کنستانتین استانیسلاوسکی ، لی استراسبرگ ، استلاآدلر ، میر هولد ، پیتر بروک ، دیوید مامت ، گرتوفسکی، برتولت برشت و به طور جدّی به پژوهش ، مطالعه و تجربه بازیگری پرداختند و موفق به ارائه بازیگری آکادمیک شدند.

مطالب این پایان نامه بعد از چهار سال تحصیل در رشته بازیگری در دانشکده هنرهای زیبا گرداوری شده و از آنجا که بازیگری رئالیستی رابستری برای ایفای انواع سبکهای بازیگری می دانیم، سعی کرده ام این سبک بازی را در چهار مرحلة اصلی به علاقمندان این فن ارائه دهم.

لازم به ذکر است که در این پایان نامه شرحی بر مکتب رئالیسم ضروری می نمود، لذا قبل از پرداختن به چهار مرحله، بخشی با عنوان «رئالیسم چیست؟» در ابتدای پایان نامه گنجانده شده است تا خواننده با شناخت مکتب رئالیسم به درک بهتری از مفاهیم پایان نامه برسد.

بعد از آشنایی با مکتب رئالیسم که در ابتدا آن را می خوانیم طی چهار مرحله که در پایان نامه هر مرحله بنام یک گام معرفی شده بازیگری رئالیستی بصورت گام به گام تشریح می گردد.

ضرورت به کار بردن عنوان «گام» توسط نگارنده به این خاطر است که خواننده با دقت هر چه بیشتر همچون راه رفتن ، گام به گام با مفاهیم پایان نامه آشنا شود. در واقع تا گام اول برداشته نشود گام دومی در کار نیست.

در گام اول به «آشنایی با نقش خواندن نمایشنامه » پرداخته می شود. در این قسمت ضرورت خواندن نمایشنامه در شرایطی ایده آل به بازیگر توصیه می‌گردد و در واقع به عنوان گام اول بازیگر جهت آشنایی با نقش محسوب می‌گردد.

بعد از گام اول بازیگر آماده برداشتن گام دوم یعنی « تجزیه و تحلیل نمایشنامه» می‌شود. در این قسمت شیوه تجزیه و تحلیل نمایشنامه به عنوان دومین مرحله جهت رسیدن به نقش شرح داده می شود.

گام سوم بازیگر «ساخت شرایط برونی» نقش می‌باشد. مرحله ای که بازیگر تا آن را پشت سر نگذارد نمی تواند به گام چهارم یعنی «ایجاد شرایط درونی» برسد. در این مرحله بازیگر با...


دانلود با لینک مستقیم


بازیگری

نمایشنامه پرنده و پیتزا

اختصاصی از فی موو نمایشنامه پرنده و پیتزا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نمایشنامه پرنده و پیتزا


نمایشنامه   پرنده و پیتزا

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 

تعداد صفحه:26

 

مکان : زیرزمین نمور  و نیمه تاریک خانه ای قدیمی  با پکلانی آجر فرش در گوشه ای که راه به حیاط می برد و دو پنجره کهنه چوبی بر شانه های دیوارعمق که بر کف حیاط خفته اند . آنچه در این زیرزمین به چشم می آید ، اسباب اثاثیه  یک زندگی دانشجویی است مثل میزی چوبی و اطرافش دو صندلی ، تختخواب و کتابخانه ای کوچک و تلفن و ...  

 

زمان : عصر روزی پاییزی و هوا هم ابری .  زهره ابری تر از هوا ، پژمرده بر روی میز نشسته است  و غمگینانه برای   به بچه ای که در رحم دارد  درد دل می‏کند .

 

 

 زهره   عشق (با طعنه و تاسف می خندد) اون گاو به همه چی گه زد و رفت ، به من به تو که از    خودشی ، بچه شی ، ناراحت نشو ، تو هم اگه جای من بودی ، چارتا که نه چهل تا بد و بیراه دیگه بارش می کردی ، نصف حقش نیست ، بابا که بابا ، خر هم باباست ، سگ هم باباست ، اینها را  می‏گم  ، دلم خنک شه ، که بتونم به قول مامانم . آبی به این گُرگُر آتشی که تو جونمه بریزم ( اشک در چشمان زهره حلقه می بندد)  آخه تو نمی دونی ، هیشکی نمی دونه ، اون یابوی بی همه کس چه جوری چزاندتم ، منِ خره بگو که هنوز هم چشمم به دره و می گم بر می گرده ، داغم از اینه که بی شرف یه رگ راست تو وجودش نبود. نمی گم من هم  بی تقصیرم ، بی تقصیر خداست ، من تقصیرم این بود که (دردناک می گرید ) که نشناختمش ، خر بودم اینا رو اگه برات می گم ، نمی گم که زِر زده باشم  ، نمی گم که دیوونه بازی هامو توجیه کرده باشم ، می گم که بدونی ، بفهمی توی این دنیای خراب شده چی می گذره ،     ‌گفته باشمت ، بیای  ، بخوای نخوای می شی من ، زهره که دلم می خواد الان زمین دهن باز کنه مثل تُفی قورتم بده ( تلخ می خندد )  آخه از بابای آدم به آدم نزدیکتر کیه ؟ اگه اون آدم پست نبود ، بی شرف نبود ، این جور جفت مون را توی این گور گرفتار نمی کرد  و مثه کفتار راهش را بگیره و بره ، بره ؟  دربره .    می شنوی ؟ به گمونم  دیگه بشنوی ، قضاوت را بعدش می زارم به عهده خودت ، گفتی تحمل کن تا متولد شم ، باشه می مونم  ،  تحمل می کنم ، گفتی بکش خودت را راحت کن ، کاری نداره می کشم       ولی به خدا اومدنت ، نه تو نباید بیای ، دنیا را بذار بمونه برا بابات ،  سعید . که  خود احمقش هم نمی دونه ، یا شام شیره یا چاشت کفتار ، همه چی از روزی شروع شد که تو مثل زالو تو جونم پا گرفتی  و خوردو خوراکم شد بعدش خون دل . واسه خاطر اینکه ، بتونم یه جورهایی ، چه می‏دونم  ، تُفت کنم و خلاص شم از شرّت ، بلایی نموند که سر خودم نیارم ،‌یه بار زاج و زعفرون را قاطی آب نمک به خورد خودم دادم ، یه بار دیگه هم یه مشت خاک زغال را با یک لیوان سرکه و زردچوبه سر کشیدم ، نزدیک بود اون روز جون بسر بشم  ،  استفراغشون نکرده بودم ( حالت تهوع به زهره دست می دهد ) .  من که خودم از این جور کارها خبر نداشتم ، پیش نیومده بود که بلد باشم ، از زیر زبون این و اون  کشیدم بیرون ، یه بار شوکت خانم ، نیست  زیاد ازش اُرس و پرس می کردم ، شک کرده بود ، پدرم در اومد تا بهش قبولاندم  که بابا  یه جورایی به درس و مشق مون ربط داره ، روزی صد بار ، شاید هم بیشتر ، خودم را از پله پنجم این زیر زمین با پا پرت می کردم پایین که پُسِت بندازم ،  بهت چی بگم ، چار چنگوله مثه کنه من را  چسبیده بودی ، یه بار هم از پله ششم پریدم ، خدا رحم کرد پام نشکست ، همه هیچ ، نتیجه این شد که فکر کنم ،‌ حالا زنده یا مرده دوست داری با هم باشیم ، درسته ؟ جواب هم که ندی ،‌ می فهمم چی می گی  ،‌  اون الدنگ ، بابات که اولاش همه چی را انکار می کرد ، می گفت خل شدی ، می گفت بری بالا ، بیای پایین می گم نیست  ، اصلاً همچین چیزی امکان نداره ، دلم می خواست مثه خیلی از حرفهاش ، این حرفش را  باور می کردم ، شاید بتونم برای چند دقیقه هم که شده از فکر نحست که مثه گردباد تو سرم تاب می خورد ، راحت شم نمی تونستم . می گفتم سعید من ، به خدا من حالات خودم را می شناسم ، من اون را نه به اندازة یه نطفه یا حتی یه نوزاد ، اندازة  یک کوه تو جونم حسش می کنم ، هیچ ، با پوزخندی می‏گفت داری به خودت تلقین می کنی زهره ،‌ پس آخه این همه حالت استفراغ و دل پیچه و ترش کردن و هزار کوفت و زهر مار دیگه ، مال چی یه ؟ بد غذایی ، بی غذایی ، خب یه چیزی باید می گفت دیگه ، استفراغام اون روزا جوری بود که تا دم در هم نمی تونستم برم . می گفت چه می دونم مسمومیته شاید ، چاک دهنش را جواب آزمایشی که دادم دوخت .  بفرمایید خانم ، مثبته ، شما مادر شدید ، آخ ، چی به سرم اومد اون لحظه ،  دوست داشتم بابات پیشم بود اون لحظه خرخره اش را می جویدم ،دنیا دور سرم چرخید ، هی چرخید . چرخید ، گیج شدم ، خواستم بخورم زمین ، نفهمیدم کی ‏ ، زیر بغلام را گرفت برد دستشویی اونجا بس که استفراغ


دانلود با لینک مستقیم


نمایشنامه پرنده و پیتزا

پایان نامه خانه سینما

اختصاصی از فی موو پایان نامه خانه سینما دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه خانه سینما


پایان نامه خانه سینما

 

 

 

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 

تعداد صفحه:114

فهرست

عنوان                                           صفحه

  • مقدمه
  • فصل اول طرح مسئله
  • ضرورت پروژه
  • روش مطالعه وتحقیق
  • سامان پروژه مطالعاتی2-1 شناخت سینما2-1-2- اختراع سینما2-2-2- تاریخ سینمای ایران 2-2-3-1- نقدینگی2-2-3-3- نیروی انسانی 2-3-1- پیوند (وجه اشتراک معماری وسینما )2-3-4- بیانیه 2-4- بررسی چند نمونه خارجی وداخلی 2-4-2-3-1- ظرفیت سالن3-3 پرده ها وتصویرپردازی3-5 پوشش تصویر3-7 شیب کف سالن نمایش تصویر3-9 پرده ها3-11سالن های نمایش فرعی3-13 فضاهای ورودی4-1- مطالعات منطقه ای ومحیطی4-1-2- موقعیت جغرافیایی شهرتهران4-1-4- ارتباطات 4-1-6- تاریخچه تهران 4-2- مطالعات اقلیمی4-2-2- بارش 4-2-4- باد4-2-6- روزهای بارانی · فصل پنجم : مطالعات کالبدی5-1-1- بررسی موقعیت سایت درشهر5-1-3- دید ومنظر ازبرون به درون سایت 5-1-5- نظام توده فضا5-2-1 - موقعیت شهری محل مورد نظر(سایت)

 

 

  1. 5-1-6- گزینه منتخب لکه گذاری
  2. 5-1-4- کاربریها وهمجواریها بلافصل
  3. 5-1-2- دید ومنظر ازدرون به برون سایت
  4. 5-1 تجزیه وتحلیلی سایت
  5. 4-3- معیارها وضوابط استقرار واحدهای ساختمانی درسایت
  6. 4-2-5- ساعات آفتابی
  7. 4-2-3- رطوبت نسبی
  8. 4-2-1- دما
  9. 4-1-7- مطالعات فرهنگی واجتماعی
  10. 4-1-5- چگونگی شکل گیری شهر تهران
  11. 4-1-3- کوهپایه ها وارتفاعات ورودخانه ها
  12. 4-1-1- موقعیت جغرافیایی استان تهران
  13. · فصل چهارم : مطالعات پایه
  14. 3-12 بخش جنبی خانه فیلم وسینما
  15. 3-10 سالن نمایش اصلی
  16. 3-8 فاصله گذاری ردیف ها وراهروها
  17. 3-6 شیب کف وصندلی ها
  18. 3-4 لنزهای پردازش
  19. 3-2 شکل واندازه تصویر پردازش
  20. · فصل سوم : ضوابط واستانداردها
  21. 2-4-1-
  22. 2-3-3- الهام
  23. 2-3-2- نقد
  24. 2-3- معماری وسینما
  25. 2-2-3-2- مواد اولیه
  26. 2-2-3 – سینمای حال حاضر ایران
  27. 2-2-1 فرهنگ ونمایش ونقش آن درایران
  28. 2-1-1 - سینما چیست ؟
  29. · فصل دوم : شناخت

5-2-3 - موقعیت قرار گیری سایت در منطقه

5-2-4- دسترسی های سایت در منطقه

5-2-5- کاربریهای موجود در محدودة سایت

5-3- مشخصات و توانمندیهای موقعیت شهری سایت

5-4- تحلیل و تجزیة تصویری سایت

5-4-1- دید بنا نسبت به محدودة اطراف سایت

  • فصل ششم : معرفی مجتمع فرهنگی – سینمایی تهران

6-1- جدول برنامه فیزیکی

6-2- مدارک ونقشه ها

  • منابع و ماخذ

 

 

 

مقدمه

((اینجا اتاقی است ، تاریک با پرده ای سپید و کوچک در انتهای آن که با نوری سحر انگیز روشن می شود . و سایه ای حقیقی صدساله را پیش روی چند نفر از حاضران می گستراند . شاید هم سایه ای از حقیقتی دو هزار ساله که افلاطون از آن سخن می راند .

   اینجا چند نفر خسته و شوریده و خسته به نظاره نشته اند . تا شبح واقعیت تخلیشان را بر پرده ببینند . و بعضی به تاثیر ، به کنار دستی شان میگویند ، این جا اتاق رویا سازی است . جایی که تصویرها و صداها در هم میآمیزد تا معجزة یک قرن ، پس از هزاران بار، بار دیگر روی می دهد.

   این جا مرکز تلاقی ذهن است . از علم و تکنولوژی تا هنر ، از فلسفه و سیاست تا اقتصاد ، ار کژاندیشی و بی مایگی تا خلاقیت ، از دوستی تا دشمنی ، این جا خلاصه آدمی جاری است .

     این جا خاطرات گذرا نیستند . حرکات نامیرانید . و اصوات تا ابد می مانند . و این همه برای توصیف نام انسان کافی است . این جا اتاقی است تاریک با پرده ای سپید و کوچک در انتهای آن .)) 1

     سینما پدیده ای است که فرا تبار شناسی آن ، باب تاثیر دو سویه ای را بر زندگی برونی انسان گشوده است . در فرآیند بزرگنمایی فریمهای کوچک تا ابعاد محصور کنندة و غول آسای پرده جادواییاش حد میانه ای را می توان فرض کرد . که حتی از دیدگاه بصری منطبق با سازوکار و زندگی انسان است .

     در ادامه به تاریخچة فرهنگ نمایش و چگونگی پدید آمدن نمایش در جوامع مختلف می پردازیم .

   آغاز نمایش در هر سرزمینی را باید در آداب و رسوم . مناسک مذهبی همان قوم و در فعالیتهای انسانی برای تنازع بقا جستجو کرد .

   انسان بدوی که در بیان افکار و عواطف خود ناتوان بود . حرکت را به کمک طلبیده و از طریق حرکات موزون سعی در بیان افکار و عواطف خود کرد و برای درک لذت و به عنوان نیایش و سخن گفتن با خدایان خود شروع به انجام حرکات موزون ( رقص ) می کند .

     بنابراین اولین هنرهای نمایشی در درون همین مراسم جادوئی و حرکات موزون است که شکل می گیرد .

   شاید بتوان گفت یکی از شرایط ضروری برای پیدایش تئاتر فراهم آمدن درک نسبتاً پیچیده ای از جهان است که در آن امکان داشتن نظر گاهی عینی و بیطرفانه از مسائل انسانی وجود داشته باشد . مثلاً یکی از علایم این فرایافت ، ظهور یا بروز یک برخورد کمدی با مسائل است زیرا برای آنکه در راه خیر و سعادت مردم از معیارهای مضحک را برگزینیم ، نیاز به بینشی عینی و بیطرفانه داریم . علامت دیگر گسترش حس زیباشناختی است . مثلاً هنگامی که فرایافت های انسان از جهان خود تغییر می کند ، اغلب از اجرای آیین و توسل به اسطوره ها برای رسیدن به خوشبختی صرف نظر می کنند .

   دو شرط دیگر نیز که مربوط به حس زیباشناختی است دارای اهمیت اند ، پیدا شدن اشخاصی ک


1 – جهانشاهی ـ ک ، ساحر صد ساله ، ماهنامة سینمایی فیلم شمارة 183 ص 31

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه خانه سینما