لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه53
بخشی از فهرست مطالب
مقدمه:
تحول زمانی یک سیستم
تحول زمانی یک سیستم اسپینی در میدان مغناطیسی
رابطه ی اتساع زمان در نسبیت
توصیف رابطه اتساع زمان از دیدگاه TRS
سیاهچاله ها وشتاب جهان در TRS
حالت دوم : زمان در ب کندتر از الف است
حالت اول : زمان در ب تندتر از الف است
انبساط یا انقباض؟
ذکر چند نکته در این باب مهم است :
نگاهی جدید به تابش زمینه ی کیهانی
مقدمه
هنگامیکه نسبیت عام مطرح شد، در مدتی کمتر از یکسال شوارتسشیلد سیاه چاله را در بر اساس برداشت های خود از نسبیت عام فرمولبندی و مطرح کرد. انیشتین بلافاصله با چنین برداشتی از نسبیت عام مخالف کرد. اما از دهه ی 1960 به بعد سیاه چاله مورد توجه جدی قرار گرفت و امروزه یکی از زمینه های فکری و تحقیقاتی فیزیکدانان را تشکیل می دهد. نمونه ی مشابه آن را می توان در توجیه پدیده ی فتوالکتریک با استفاده از خواص کوانتومی تابش توسط انیشتین مشاهده کرد. انیشتین تلاش کرد با دیدگاه کوانتومی پلانک پدیده ی فتوالکتریک را توجیه کند، اما این توجیه مورد پذیرش پلانک نبود. در حالیکه توجیه انیشتین موجب پیشرفت نظریه کوانتومی پلانک شد.
مطالب زیر برداشت های دوستان است که امیدوارم مورد توجه قرار گیرد.
تحول زمانی و اسپی
Time Revolution and Spin
( TRS Theory )
مقدمه
همانطور که می دانیم در فیزیک ، کوانتوم و نسبیت دو تئوری کاملا جا افتاده می باشد که هر کدام در جای خود توانسته است بسیاری از ابهامات در فیزیک را بر طرف سازد.
اما یک مسئله مهم که بسیاری از فیزیکدانان بزرگ را به فکر واداشته این است که آیا بین این دو تئوری قدرتمند رابطه ای وجود دارد؟ و آیا می توان با استفاده از مفاهیم فیزیک بین این دو، رابطه ای بر قرار کرد؟
در این مقاله ما با استفاده از یک سری مفاهیم فیزیک سعی داریم به رابطه ای بین تئوری کوانتوم و نسبیت برسیم. قابل ذکر است با توجه به این که در طرح این مقاله چندین استاد راهنما مارایاری می کنند لذا به پیشنهاد آنان این مقاله به صورت یک فرضیه(در حال حاضر) به نام
TRS (Time Revolution and Spin )
نام گرفته است که برای رسیدن به نتیجه قطعی نیاز به مطالعات وتحقیقات بیشتری دارد.
نقطه آغاز
درتئوری نسبیت پارامتری که این تئوری را از دیگر مباحث در فیزیک متمایز می سازد زمان است.به این ترتیب که بررسی یک پدیده در چارچوب فضا- زمان مورد بررسی قرار می گیرد و زمان به عنوان بعد چهارم فضا تلقی میگردد.به طوریکه فاصله بین دو رویداد از رابطه ی زیر بدست می آید:
(1)
یعنی پارامتر زمان کمیتی است که درفاصله رخ دادن دو رویداد تاثیرمیگذارد.
در تئوری کوانتوم یک مفهوم مهم که در بسیاری از مسائل مورد بررسی قرار می گیرد، اسپین سیستم است.و می دانیم که مفهوم اسپین فقط در چارچوب کوانتوم تعریف دارد.
حال ما در اینجا یک کمیت که مشخصه تئوری نسبیت میباشد داریم وهمچنین یک کمیت از مشخصه تئوری کوانتوم .
اگر بتوان به نوعی بین این دو کمیت رابطه ای برقرار کرد پس می توان امیدوار بود که بین این دو تئوری بزرگ نیز یک رابطه برقرار شود.
الهام از طبیعت
همان طور که می دانیم یکی از پدیده هایی که بشربااستفاده ازآن به گذر زمان پی می برد پیدایش شب وروز است وپیدایش شب وروزحاصل از دوران زمین می باشد .به طوری که اگر این دوران متوقف شود گذر زمان احساس نخواهد شد.
با کمی توجه به یک ساعت مکانیکی قدیمی پی می بریم که این ساعت طوری طراحی می شود که با استفاده از دوران ناشی از چرخ دنده ها، گذرزمان نشان داده شود.
پس ما یک رابطه بین دوران و تحول زمانی در نظر می گیریم.و هر دوران را مولد یک تحول زمانی توصیف می کنیم.
با توجه به گفته های بالا ما به دنبال رابطه ای بین اسپین وزمان هستیم ،چگونه می توان با استفاده از مفهوم دوران و تحول زمانی به رابطه اسپین وزمان پی برد؟
مقاله در مورد برداشت های جدید از نظریه سی. پی. اچ.